Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «افکارنيوز»
2024-05-01@08:25:17 GMT

ماجرای گوشی خون آلود!

تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۱۴۹۲۸۹

 اختلافات شدیدی با همسرم داشتم او دادخواست طلاق داده بود و من آواره و سرگردان بودم به همین دلیل بیشتر اوقات به منزل خواهرم می‌رفتم، ولی صاحبخانه او دل خوشی از من نداشت تا این که به خاطر همین ناراحتی‌ها دستم به خون آلوده شد و ...

اخبار اجتماعیاین‌ها بخشی از اظهارات جوان ۲۹ ساله‌ای است که به اتهام قتل پیرزن ۷۱ ساله و با تلاش ۱۷ روزه کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی درحالی دستگیر شد که قاضی کاظم میرزایی (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) دستورات ویژه‌ای را در این باره صادر کرده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این متهم به قتل پس از پاسخ به سوالات کارآگاه جمالی (افسر پرونده) درباره سرگذشت خود گفت: پدرم راننده کامیون و اهل فریمان بود، اما من بعد از مهاجرت پدرم به مشهد در این جا به دنیا آمدم. پدرم هشت فرزند دارد که من هفتمین آن‌ها هستم. در شهرک شهید رجایی مشهد (قلعه ساختمان) زندگی می‌کردیم و من هم به مدرسه ابتدایی می‌رفتم، اما به درس و مدرسه علاقه‌ای نداشتم و درس هایم ضعیف بود به همین دلیل بعد از پایان مقطع ابتدایی ترک تحصیل کردم و شاگرد کفاشی شدم دوست داشتم برای خودم درآمدی داشته باشم تا این که ۱۷ سال قبل مادرم به خاطر بیماری سرطان و در سن ۵۲ سالگی جان سپرد و پدرم نیز با زن دیگری ازدواج کرد.

با این حال من همچنان کار می‌کردم تا این که به سن سربازی رسیدم، اما از قانون سه برادری استفاده کردم و از خدمت سربازی معاف شدم در همین حال خودم یک تعمیرگاه کفش راه اندازی کردم و درآمد خوبی داشتم. تا این که در سال ۸۹ درحالی که یک دستگاه موتورسیکلت خریده بودم یکی از دوستانم را سوار کردم و با سرعت در خیابان حرکت می‌کردیم که با یک دستگاه نیسان تصادف کردم، من زخمی شدم، اما ترک نشین موتورسیکلت در این حادثه جان باخت چرا که هیچ کدام از ما کلاه ایمنی نداشتیم. بعد از آن که حدود یک ماه در کما بودم از مرگ نجات یافتم، ولی با شکایت اولیای دم دچار دردسر بزرگی شدم چرا که موتور بیمه نبود و باید دیه مقتول را می‌پرداختم. بالاخره در سال ۹۱ رسیدگی قضایی به پرونده پایان یافت و با قطعی شدن رای دادگاه به مدت یک سال روانه زندان شدم در نهایت نیز با کمک مالی ستاد دیه رضایت اولیای دم را گرفتم و در سال ۹۲ از زندان آزاد شدم. بعد از این ماجرا به نیشابور رفتم و در یک شرکت آب معدنی مشغول کار شدم. آن جا بود که عاشق یکی از همکارانم شدم و از او خواستگاری کردم. اولین بار که او را در حین کار دیدم برق چشمانش مرا گرفت و به او گفتم که «خاطرت را می‌خواهم!» البته او ابتدا قبول نمی‌کرد، ولی من به این ازدواج اصرار کردم تا این که بالاخره در همان سال ۹۲ سرسفره عقد نشستم و ازدواج کردم. یک سال نامزد بودیم و بعد از آن زندگی مشترکمان را در حالی آغاز کردیم که اختلافاتی بین من و همسرم وجود داشت این اختلافات خانوادگی هر روز شدت می‌گرفت به طوری که دیگر یک روز خوش هم نداشتیم.

چهار سال قبل پدرم نیز به دلیل ابتلا به سرطان فوت کرد و من تنها پشتیبانم را از دست دادم. خلاصه درگیری‌های من و همسرم تا آن جا پیش رفت که او دادخواست طلاق داد و من هم که بیکار بودم بیشتر اوقات را به خانه خواهرم پناه می‌بردم. اگرچه خواهرم محترمانه با من برخورد می‌کرد، اما صاحبخانه او چشم دیدن مرا نداشت و نمی‌خواست به منزل او رفت و آمد کنم این رفتار‌ها گاهی به مشاجره و توهین نیز می‌کشید تا جایی که از خواهرم خواست منزلش را تخلیه کند. خواهرم نیز که چاره‌ای برایش باقی نمانده بود اسباب و اثاثیه اش را جمع کرد و به منزل اجاره‌ای دیگری رفت. بعد از این ماجرا روزی پیرزن صاحبخانه را در محله شترگلو در شهرک شهید رجایی دیدم و با او احوال پرسی کردم. پیرزن از من خواست تا به همراه او به منزلش بروم، من هم که تعجب کرده بودم در میان ناباوری به اتفاق او به منزل ویلایی اش در طبقه دوم رفتیم، ولی باز هم به خاطر همان کینه‌های قبلی مشاجره‌ای بین ما شروع شد. من که دیگر به شدت عصبانی شده بودم ابتدا قصد داشتم گلدان را به سرش بکوبم، اما چشمم به قفل آویز افتاد و با آن ضرباتی به سرش زدم وقتی فهمیدم او دیگر جان در بدن ندارد، جسدش را به داخل پذیرایی بردم و چادرش را روی جسد کشیدم سپس گوشی تلفنش را برداشتم تا با همسرم برای آشتی با او صحبت کنم چرا که پولی برای خرید گوشی نداشتم و ... شایان ذکر است تحقیقات بیشتر برای کشف زوایای پنهان این پرونده جنایی ادامه دارد.

ماجرای واقعی بر اساس یک پرونده قضایی

 

منبع: افکارنيوز

کلیدواژه: طلاق خراسان رضوی سرطان قتل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۱۴۹۲۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

همیلتون: تمام عمرم منتظر قهرمانی آرسنال بودم

به گزارش "ورزش سه"، آخرین باری که آرسنال موفق شد جام قهرمانی لیگ برتر انگلیس را بدون حتی یک شکست در 38 بازی بالای سر ببرد، همیلتون که حالا هفت عنوان قهرمانی جهان را در کارنامه دارد هنوز در دوران نوجوانی به سر می‌برد.

حالا میکل آرتتا موفق شده است که دوباره این تیم را در جمع مدعیان کسب عنوان قهرمانی لیگ برتر انگلیس قرار دهد و با وجود اینکه فصل گذشته با لغزش ناگهانی در هفته‌های پایانی نتوانست این افتخار را به دست آورد اما امیدوار است که در این فصل بتواند این جام را با خود به خانه ببرد.

به نظر می‌رسد که همیلتون از حضور دوباره تیم محبوبش در بین مدعیان قهرمانی بسیار خوشحال است و در پاسخ به سوالی درباره عملکرد آرسنال در این فصل به خبرنگاران گفت: «البته که خوشحال هستم. من تمام طول عمرم منتظر همین لحظه بودم.»

توپچی‌ها در حال حاضر با ۸۰ امتیاز از ۳۵ بازی صدرنشین جدول رقابت‌های لیگ برتر انگلیس هستند و این در حالی است که منچسترسیتی با یک امتیاز کمتر و یک بازی عقب افتاده در جایگاه دوم قرار دارد.

دیگر خبرها

  • خاطرات نفس‌گیر از نخستین روز عملیات بیت‌المقدس
  • ثبت تصویری از خودروی عجیب یک روحانی در شهر قم
  • ترامپ: اگر رئیس جمهور بودم هرگز جنگ غزه راه نمی افتاد
  • بوفون: دو بار تا آستانه پیوستن به رم رفتم
  • چرا کسی برای دختران دانشجوی آمریکایی شعر برای خواهرم نمی‌خواند!
  • آبی که از سرچشمه گل آلود می شود ؛ داستانی تکراری این بار در روستای سرکلاته کردکوی
  • قتل برادر با شلیک گلوله/ کشف میلیاردها تومان چک خون‌آلود در جیب مقتول
  • جزئیات جدید از ماجرای دستگیری زنجیر کش بی آرتی
  • همیلتون: تمام عمرم منتظر قهرمانی آرسنال بودم
  • پخش «در مرز غبار آلود» از سیما/ روایتی متفاوت از نادر طالب‌زاده