ماجرای چَت «پرویز پرستویی» با مجری زن جنجالی از زبان خودش
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۱۶۸۱۳۷
ساعت24 - این روزها در میان اخبار کرونا، ماجرای هک شدن صفحه اینستاگرام یکی از مجریان شبکه فارسی زبان خارج از کشور هم مورد توجه برخی قرار گرفته است.
این روزها در میان اخبار کرونا، ماجرای هک شدن صفحه اینستاگرام یکی از مجریان شبکه فارسی زبان خارج از کشور هم مورد توجه برخی قرار گرفته است. انتشار چتهای خصوصی این مجری با تعدادی از هنرمندان، بازخوردهای گوناگونی داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پرویز پرستویی در ابتدای گفتوگوی تلفنی، با بیان مزایا و معایب فضای مجازی، به انتقاد از هتاکیهای بیامان برخی از کاربران فضای مجازی پرداخت و گفت: صفحه اینستاگرام شخصی من، برعکس صفحات برخی دیگر که به مسائل شخصی میپردازند، نگاهی اجتماعی و انتقادی به مسائل دارد. واقعیت این است که من چندان اهل مصاحبه نیستم و صفحه مجازیام را به فضایی برای انعکاس دغدغههای اجتماعیام تبدیل کردهام؛ تا از این طریق با مخاطبانم، تعامل داشته باشم.
این بازیگر با ابراز دلخوری از برخی جریانها و رسانهها که بدون توجه به سابقه او، بیمحابا و بدون دانستن بار کلمات، به وی حمله کردهاند به بیان ماوقع پرداخت.
وی گفت: چند سال قبل و در زمان اکران فیلم « بادیگارد »، مراسم بزرگداشتی برای من در ونکوور کانادا برگزار کرده بودند. بنا به دعوت برگزارکنندگان، راهی کانادا بودم که در فرودگاه، خبرنگاری از من درباره سردار سلیمانی پرسید. مدتی قبل در جلسهای سهساعته همراه با ایشان، فیلم را دیده بودیم. در کل نمایش فیلم، حواسم به واکنشهای او بود تا این شهید را ورای شنیدههای قبلی، بشناسم. به آن خبرنگار گفتم آنچه من از سردار سلیمانی فهمیدم این بود که از نظر سردار، جنگ تمام نشده و پای او روی زمین بند نیست. فیلم این مصاحبه، پخش شد و آن ور آبیها به من حمله کردند و حتی در ونکوور، علیه من بهعنوان نماینده نظام، تجمع کردند. این ماجرا گذشت تا روزی که سردار سلیمانی شهید شد. همان روز، بدون اینکه کسی به من بگوید یا مصلحتاندیشی کنم، بر اساس احساسم همان فیلم را گذاشتم. زیر پست نوشتم منظورم از روی زمین بند نبودن، همین شهادت بود. همانهایی که امروز به من میتازند، تشویقم کردند و آن ور آبیها هم فحش دادند. دقایقی بعد، اینستاگرام آن را حذف کرد ولی همان چند دقیقه کافی بود تا برخی رسانهها، آن را بردارند. همان شب، مجری خانم یکی از شبکه های خارج از کشور، در برنامهاش، این پست را نشان داد و علیه من حرفهای تندی زد و گفت که جیرهخوار نظام هستم. راه ارتباطی و شماره تماسی از او نداشتم، برای همین از طریق دایرکت اینستاگرام به او پیام دادم. به او محترمانه گفتم، پستی که برای سردار سلیمانی گذاشتم، کاملا نظر شخصی خودم بود و به توصیه کسی نبود. من برای دفاع از پستم درباره شهید سلیمانی، به سراغ او رفتم و گفتم برای این کار، پولی نگرفتهام. همان یکبار هم بود. متأسفانه تمام چت ما هم منتشرنشده و آن را تقطیع شده، نشر دادهاند.
پرویز پرستویی گفت: بعضیها میگویند حیف از تو که نقش حاج کاظم را بازی کردی. من را محاکمه و اعدام کنید اما به «حاج کاظمها»ی آژانس شیشهای و «ذبیحی»های بادیگارد توهین نکنید. من با عشق و تمام وجودم این نقشها را بازی کردم.
وی در پایان بابیان اینکه ما همه در این نظامیم و برای این نظام کار میکنیم که چیز پنهانی نیست، گفت: اگر نقدی هم میکنم، در درون همین نظام است. نقدم به هدف اصلاح و دلسوزانه است و نه زدن ریشه. به خاطر جایگاهی که خدا لطف کرده و به ما هنرمندان داده، حس میکنم حرفم رساتر است و برای همین درباره مسائل مختلف مثل کرونا ، سیل و زلزله، نکته هایی را مینویسم تا کمکی به جریان بهبود اوضاع داشته باشم.
منبع: ساعت24
کلیدواژه: پرویز پرستویی سردار سلیمانی پرویز پرستویی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۱۶۸۱۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۵ معلم از ۵ دهه ؛ از پرویز فنیزاده تا رضا عطاران
همشهری آنلاین: در دهه پنجاه مهمترین شمایل معلم پرویز فنیزاده در «رگبار» بود و در اواخر این دهه فرامرز قریبیان در «جنگ اطهر» نقش معلم انقلابی را ایفا کرد. شاید بتوان گفت تنها در دهه شصت تعداد قابل توجهی کاراکتر معلم به فیلمهای ایرانی راه پیدا کردند؛ از خسرو شکیبایی در فیلم «رابطه» تا هما روستا در فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» و علی نصیریان در «جادههای سرد» و مجید مجیدی در فیلم «شنا در زمستان»، چند نمونه از پرداختن سینمای دهه شصت به شخصیتهای معلمند. از دهه هفتاد از تعداد فیلمهایی که معلمها در آنان نقش محوری ایفا میکردند، کاسته شد. آنچه پیش رو دارید مروری است بر ۵معلم بهیادماندنی سینمای ایران در طول ۵دهه.
دهه پنجاه؛ آقای حکمتی (پرویز فنیزاده در فیلم «رگبار»)
بهیادماندنیترین تصویر معلم در سینمای قبل از انقلاب که معمولا عنایتی به حرفه معلمی نشان نمیداد. در فیلم «رگبار» آقای حکمتی معلمی است که به محلهای در جنوب شهر آمده است. مدرسه مهمترین و محوریترین لوکیشن فیلم «رگبار» است و فیلمساز تصویری دقیق و پرجزئیات از فضای آموزشی مدارس در ابتدای دهه پنجاه ارائه میدهد. ادارهکردن کلاسی شلوغ با پسربچههایی شیطان مهمترین مشکل آقای حکمتی در نیمه اول فیلم است. فیلم با علاقهمندی آقای حکمتی به عاطفه، خواهر یکی از دانشآموزان، وارد فضایی عاطفی میشود و درنهایت هم با انتقال از مدرسه و ترک محله به پایان میرسد. معمولا به انبوه تمثیلها و استعارهها در فیلم «رگبار» اشاره میشود و آنچه کمتر به آن توجه شده، تصویر ملموس معلمی است که نمیخواهد تن به آنچه هست بدهد. آقای حکمتی یکی از ملموسترین غریبههایی است که نویسنده و کارگردان «رگبار» در طول دوران فعالیت هنریاش آفریده است.
دهه۶۰؛ بیژن امکانیان در «دبیرستان»
علی ناصری، معلم زیستشناسی در فیلم «دبیرستان» (۱۳۶۶) با ایفای نقش بیژن امکانیان، در دههای که تعداد زیادی از شخصیتهای سینمای ایران معلم بودند، به چند دلیل شاخص و بهیادماندنی است؛ معلمی که خود سابقه اعتیاد داشته و مثل بیشتر معلمهای سینمای ایران در دهه شصت آرمانگراست و میکوشد شاگردانش را از دام اعتیاد بیرون بکشد. فیلم بهعنوان ملودرامی تلخ، یکی از موفقترین آثار سینمای ایران در دهه شصت است که سال۶۶ سینماروهای زیادی را در شهرستانها جذب سینما کرد. شخصیت سمپاتیک معلم و نحوه برخورد و تعاملش با شاگردان و چهره بیژن امکانیان بهعنوان یکی از بازیگران مهم دهه شصت، تصویری از «دبیرستان» برای سینماروهای دهه شصت ساخت که دوستداشتنی و تأثیرگذار بود.
رامین پرچمی در «ضیافت»(۱۳۷۴)
رامین پرچمی در فیلم «ضیافت» تنها کسی از رفقای دبیرستانی است که از محلهاش نمیرود و نخستین نفری هم هست که به کافه ماطاووس میآید تا به عهدی که سالها پیش با رفقا بستهاند وفادار باشد. بین شخصیتهای فیلم «ضیافت»، رامین پرچمی معلم است؛ معلمی که سطح زندگیاش از همه رفقا پایینتر است و ازدواج نکرده و راز علاقهاش به منیر خواهر عبد(پارسا پیروزفر) را هم مکتوم نگاه داشته است. در فیلمی که فرصت کافی برای پرداختن به همه حاضران در کافه ماطاووس ندارد و از نیمه دوم بیشتر بر علی یزدانی (فریبرز عربنیا) و رامین (بهزاد خداویسی) متمرکز است، شخصیت رامین پرچمی بهعنوان معلمی شریف بیشتر در یادها میماند؛ معلمی که پاسدار رفاقت است و گذشته را فراموش نکرده است.
رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع»۱۳۸۹
تصویری طنز آمیز از معلم در فیلمی کمدی که پرفروش و پرتماشاگر از کار درآمد. رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» تصویری از معلم در سینمای ایران به نمایش می گذارد که مسبوق به سابقه نبود.مدیر یک مدرسه دخترانه خصوصی با ورود آقایان به مدرسه خود شدیداً مخالف است، اما وقتی دبیر شیمی دانش آموزان المپیادی به علت زایمان، شش ماه مرخصی میگیرد، مجبور میشود تا یک دبیر جایگزین به دبیرستان بیاورد؛ ولی تلاش وی برای یافتن دبیر المپیاد زن در میانه سال تحصیلی بیفایده است و وی مجبور است یک مرد را به عنوان تنها گزینه بپذیرد تا از رقابت المپیاد جا نماند اما ورود این آقای معلم مجرد و بیدستوپا، و شیطنت دختران دانشآموز، و تجرد خانم مدیر جدی و بداخلاق که تا به حال خواستگاری نداشته، باعث ایجاد اتفاقات بسیار خنده داری میشود. دختران دانشآموز دست به یکی کرده و با کمک پدر یکی از دانش آموزان، اردویی را تدارک میبینند تا این دو مجرد میانسال را در روبهروی یکدیگر قرار دهند. رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» یکی از بامزه ترین شخصیت های معلم سینمای ایران را ساخته است.