«راهی نیست» و «چرخه زندگی زنانه» منتشر شد
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۱۸۳۰۸۶
ترجمه کتابهای «راهی نیست؟» از نویل شوت و «چرخه زندگی زنانه» نوشته جوآن بوریسنکو راهی بازار شده است.
به گزارش ایسنا، «راهی نیست» نوشته نویل شوت با ترجمه علی کهربایی در ۳۷۲ صفحه با شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۵۶ هزار تومان در انتشارات فرهنگ نشر نو با همکاری نشر آسیم عرضه شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب آمده است: بر اساس فرضیه هانی، قهرمان اصلی داستان، خستگی فلزات و فشارهای وارد بر بال و دم هواپیما باعث میشود که ساختار این قطعات پس از میران مشخصی ساعت پرواز بیهیچ اخطار و نشانه قبلی، ناگهان دچار فروپاشی شود و به سقوط هواپیما بینجامد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نویل شوت که علاوه بر نویسندگی، خلبان و مکانیک پرواز و مهندس علوم هوانوردی و نیز مدیر یک پروژه تحقیقاتی مهم هوانوردی بود، تجربیات و دانش هوانوردی خود را به زیبایی و دقت هرچهتمامتر در این زمان جذاب به کار گرفته است.
همچنین «چرخه زندگی زنانه» نوشته جوآن بوریسنکو با ترجمه قیطاس مردانیراد در ۳۸۴ صفحه با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و قیمت ۵۸ هزار تومان در نشر یادشده منتشر شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: جوآن بوریسنکو، پژوهشگر دانشآموخته هاروارد و معلم معنوی با استفاده از تازهترین پژوهشهای پزشکی و بخش کردن گستره زندگی زنانه بر عدد رمزآلود هفت سال، پرده از آن دسته نیروهای زیستی برمیدارد که موجب تحولات جسمی و روحی و معنوی زنان میشوند. وی به زنان کمک میکند موهبت زن بودن را بهتر بشناسند و بتوانند سلامت و شادکامیشان را افزایش دهند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: راهی نیست زندگی زنانه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۱۸۳۰۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«مگره و مردان محترم» در کتابفروشیها دیده شدند
به گزارش خبرنگار مهر، رمان «مگره و مردمان محترم» نوشته ژرژ سیمنون بهتازگی با ترجمه عباس آگاهی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب صدوهفدهمینعنوان مجموعه پلیسی نقاب است که اینناشر منتشر میکند.
سربازرس ژول مگره یکی از شخصیتهای مهم ادبیات پلیسی فرانسویزبان است که ژرژ سیمنون نویسنده بلژیکی خلقش کرده و ترجمه داستانهایش توسط عباس آگاهی در مجموعه پلیسی نقاب چاپ میشود.
پیش از اینکتاب، رمانهای «دلواپسیهای مگره»، «مگره از خود دفاع میکند»، «تردید مگره»، «شکیبایی مگره»، «مگره و سایه پشت پنجره»، «سفر مگره»، «دوست مادام مگره»، «مگره در کافه لیبرتی»، «ناکامی مگره»، «مگره دام میگسترد»، «مگره و جسد بیسر»، «مگره و زن بلندبالا»، «مگره و آقای شارل»، «بندرگاه مه آلود»، «پییر لتونی»، «مگره در اتاق اجاره ای»، «مگره و مرد روی نیمکت»، «مگره و شبح»، «مگره نزد فلاماندها»، «مگره سرگرم میشود»، «تعطیلات مگره»، «دوست کودکی مگره»، «مگره و مرد مرده»، «مگره و خبرچین»، «مگره و بانوی سالخورده»، «مگره و جنایتکار» «مگره و جان یک مرد»، «لونیون و گانگسترها»، «سربازرس مگره و دیوانه بِرژِراک»، «سربازرس مگره در شب چهارراه»، «مگره و مرد بیخانمان»، «سربازرس مگره در کافه دوپولی»، «مگره» و «سربازرس مگره در قضیه سَنفیاکْر» از آثار ژرژ سیمنون، در قالب مجموعهنقاب با محوریت شخصیت سربازرس مگره چاپ شدهاند.
«مگره و مردمان محترم» درباره پرونده قتل یککارخانهدار بازنشسته است که باعث میشود پای سربازرس به خانه او کشیده شود. نکته اینپرونده این است که همه آدمهای درگیر در آن، محترماند و مظنونی بینشان به چشم نمیآید.
اسم کارخانهدار رنه ژوسلن است که در نبود همسر و دخترش، با دامادش دکتر فابر شطرنج بازی کرده است. همسر و دختر ژوسلن به تئاتر رفته و منزل نبودهاند. وقتی پدرزن و داماد مشغول بازی شطرنج هستند، تلفنی ناشناس، دکتر را به بالین بیماری میخواند که وجود خارجی ندارد و به اینترتیب، شرایط برای حضور قاتل در خانه فراهم میشود که بررسیهای اولیه نشان میدهند بدون هرگونه استفاده از زور وارد شده و با اسلحه کمری خود به ژوسلن شلیک کرده است.
ژرژ سیمنون رمان «مگره و مردمان محترم» را سال ۱۹۶۱ نوشته است.
اینرمان در ۸ فصل نوشته شده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
«منو متهم به دروغگویی میکنید؟»
لبهایش کمی میلرزید. بیگمان فشار زیادی به خودش وارد میکرد تا مقابل مگرهای که رنگ رخسارهاش برافروخته بود، ثابت و باوقار باقی بماند. اما لاپوانت هم گرفته و ناراحت، نمیدانست به کجا نگاه کند.
«شاید به دروغگویی نه، ولی به از قلمانداختن بعضی چیزها... مثلا من یقین دارم که شوهرتون در مسابقات اسبدوانی شرطبندی میکرده ...»
«دونستن این چه کمکی میتونه بهتون بکنه؟»
«اگر شما هیچاطلاعی از اینموضوع نداشتید، اگر شما هرگز چنین سوءظنی به او نبردید، مشخص میکنه که اون میتونسته چیزی رو از شما مخفی نگه داره. و اگه او اینو از شما مخفی نگه داشته ...»
«شاید به فکرش نرسیده که راجع به این موضوع با من حرف بزنه.»
«اینکه میگید شاید اگر اون یک یا دوبار، تصادفی، بازی کرده بود پذیرفتنی بود. ولی اون مشتری پروپاقرص اینجور جاها بوده که هفتهای چندهزار فرانک در مسابقات اسبدوانی شرطبندی میکرده ...»
«میخواهید چه نتیجهای بگیرید؟»
«شما جوری وانمود کرده بودید که انگار همهچی رو درباره اون میدونید، و خودتون هم چیزی رو از اون مخفی نمیکردید...»
اینکتاب با ۱۵۲ صفحه، شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۱۲۰ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 6090851 صادق وفایی