Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-05-04@03:31:52 GMT

نقد ادبی و نظریه ادبی چه تفاوتی با هم دارند؟

تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۲۷۹۲۳۲

نقد ادبی و نظریه ادبی چه تفاوتی با هم دارند؟

کوروش صفوی در کتاب جدید خود که با عنوان «آشنایی با نظریه‌های نقد ادبی» منتشر شده، اقدام به تألیف اثری متفاوت در زمینه نقد و نظریه ادبی کرده است. ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۰:۳۰ فرهنگی ادبیات و نشر نظرات - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، تداوم ترجمه و انتشار کتاب‌های متعدد درباره نقد و نظریه‌های ادبی چند سالی است که سبب شده است تا قفسه‌های لاغر کتابخانه‌های ما، در این سال‌ها از این نظر پرحجم‌تر به نظر آید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما مدتی است که اهل نقد و نظر این پرسش را مطرح می‌کنند که آیا می‌توان با این دست از آثار به بررسی متون ادبی پرداخت و مهمتر از آن، آیا می‌توان به نظریه‌های ادبی متولد شده در غرب، آثار فارسی را سنجید و بررسی کرد؛ چنان که این روزها در دانشگاه‌های کشور صورت می‌گیرد؟

یکی از اصلی‌ترین مشکلاتی که در منابع ترجمه شده نقد مطرح می‌شود، تکراری و عدم پاسخگویی به پرسش‌های اساسی مخاطبان است. در اکثر این دست از آثار، مخاطب با یکسری اطلاعات دسته‌بندی شده، عمدتاً بر اساس تاریخ پیدایش، مواجه است که مؤلف در آن، اطلاعاتی را دسته‌بندی و نویسندگانی را معرفی می‌کند. گاه نیز تکرار مطالب در بخشی از این آثار دیده می‌شود. همین موضوع و کلی‌گویی‌های رایج در این زمینه، مخاطب فارسی‌زبان را که عمدتاً در فضای ادبی کشور الگویی موفق از نقد کمتر می‌یابد، سردرگم می‌کند.

کوروش صفوی، استاد دانشگاه و پژوهشگر، با در نظر گرفتن مشکلات موجود در کتاب‌های منتشر شده در این سال‌ها در حوزه نقد و نظریه ادبی، اقدام به تألیف اثری در این زمینه اما متفاوت با کارهای پیشین کرده است. او در «آشنایی با نظریه‌های نقد ادبی» به مشکلات موجود در کتاب‌های منتشر شده در زمینه نقد و نظریه ادبی می‌پردازد و در این رابطه می‌نویسد: از زمانه رولان بارت به بعد، هر کتابی را که درباره نقد ادبی یا نظریه‌های ادبی می‌نویسند، به موردی نیز اشاره می‌کنند که «مرگ مؤلف» نامیده شده است. در مقابل این اصطلاح که هنوز هم نفهمیده‌ام، به چه دردی می‌خورد، اصطلاح «جان کندن خواننده» را ساخته‌ام که اتفاقاً بسیار هم با مسمی است. صدها مقاله و کتاب درباره نقد ادبی پیش رویمان که جان می‌کَنیم و می‌خوانیم، آخرش هم نمی‌فهمیم، این حرف‌ها چه فرقی با هم دارند، و اصلاً به چه دردی می‌خورد.

وقتی در طول تاریخ به پیش بیاییم، با حسابی سرانگشتی، دست‌کم با 50 نظریه و خرده‌نظریه ادبی مواجه می‌شویم که هرکدام طرح تازه‌ای را ندر قد متون ادبی معرفی می‌کنند. ما هم مشعوف این دیدگاه‌ها می‌شویم و به سراغشان می‌رویم تا مطلب تازه‌ای را یاد بگیریم. اما لحظه‌ای بعد، به همان بلای «جان کندن» دچار می‌شویم. حرف‌های عجیب و غریب و ضد و نقیض که به لحاظ نظری قشنگند و در عمل، نه فرقی با هم دارند و نه کارایی‌. مشکل بعدی این است که مجموعه وسیعی از این نظریه‌پردازان، فرقی میان گونه علمی و گونه هنری زبان قائل نبوده‌اند و نیستند. به همین خاطر، آنچنان حرف می‌زنند که آدم ساده‌ای مثل من آخرش نمی‌فهمد این متفکر از مطلبی علمی سخن می‌گوید یا دارد شعر می‌سراید.  

به هر حال این دغدغه را عمری با خودم داشتم که آیا می‌شود این دیدگاه‌ها را به شکلی ساده معرفی کرد و مورد بحث و بررسی قرار داد یا نه، آن هم وقتی هنوز هم برایم معلوم نیست «نقد ادبی» و «نظریه ادبی» چه تفاوتی با هم دارند و اصلاً چطور می‌شود، به وجود چیزی به نام «متن ادبی» قائل بود. این نوشته قرار است دست کم تکلیف خودم را با این موضوع روشن کند.

نویسنده در کتاب حاضر روشی متفاوت با آثار پیش از خود برای معرفی نظریه‌های ادبی به کار برده است. او در این رابطه می‌نویسد: به باور من اگر قرار باشد تقویمی جلویمان بگذاریم و برحسب تاریخ، نظریه‌های نقد ادبی را گزارش کنیم، چیزی جز پراکنده‌گویی عایدمان نمی‌شود و این دقیقاً همان مسیری است که تاکنون در گزارش‌هایی از این دست مد نظر قرار گرفته است. به باور من، این مجموعه از گزارش‌ها در نهایت امر، معلوم نمی‌کنند ما اساساً با چند نوع نگرش نظری سر و کار داریم. بنابراین روش دیگری را در این تاریخ‌نگاری دنبال خواهم کرد که درست یا غلط، به هر حال تازگی دارد.

نقد فرستنده‌مدار، نقد مجرای ارتباطی‌مدار، نقد پیام‌مدار، نقد موضوع‌مدار، نقد گیرنده‌مدار، نقد رمزگان‌مدار، نقد آمیخته، نقد ادراکی و  سبک‌شناسی ادراکی عناوین اصلی فصل‌های این کتاب است.

یکی از مزایای کتاب صفوی، نشان دادن راه و نقشه‌ای کاربردی برای بررسی متن ادبی است. در واقع مؤلف با ارائه شیوه‌ای جدید، ابزاری به دست منتقد و دوستدار متن ادبی می‌دهد تا بتواند با آن، متن را علمی‌ و دقیق‌تر مورد بررسی قرار دهد؛ کاری که عموماً در محافل ادبی ما مورد غفلت واقع شده است و آثار معمولاً با غلبه تمایلات فردی منتقد مورد بررسی قرار می‌گیرند.

نشر علمی کتاب حاضر را در 500 نسخه و در 219 صفحه منتشر و در دسترس علاقه‌مندان به نقد ادبی قرار داده است.

نقد ادبی جدید در ایران از چه زمانی شکل گرفت؟چرا «نقد ادبی» در ایران چندان علمی نیست؟

انتهای پیام/

R1013197/P/S4,35/CT1 واژه های کاربردی مرتبط کتاب و ادبیات نقد ادبی

منبع: تسنیم

کلیدواژه: کتاب و ادبیات نقد ادبی کتاب و ادبیات نقد ادبی نظریه های ادبی نظریه ادبی هم دارند نقد و نظریه نقد و نظر نقد ادبی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۲۷۹۲۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اسناد ساواک درباره‌ی همسر حاج آقا مصطفی خمینی چه می‌گویند؟

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، فرزند آیت‌الله مرتضی حائری یزدی (و نوه مؤسس حوزه علمیه قم)، عروس امام خمینی(ره) و همسر آیت‌الله سید مصطفی خمینی که همراه پدرش در تبعید بود و در تبعید شهید شد؛ هرکدام این نسبت‌های خانوادگی کافی بود تا معصومه حائری یزدی تحت نظر و مراقبت ساواک باشد. مرکز اسناد انقلاب اسلامی به‌تازگی اسنادی را منتشر کرده که نشان‌دهنده‌ی این نظارت است. در ادامه گزارش این مرکز و نیز اسناد پیوست آن را ملاحظه می‌کنید:

معصومه حائری یزدی روز پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ۸۶ سالگی درگذشت و پیکر ایشان روز هشتم اردیبهشت پس از تشییع در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) در بقعه شیخ فضل‌الله به خاک سپرده شد. محل دفن ایشان از این جهت نمادین است که بقعه شیخ فضل‌الله نوری در سال‌های دور محل ملاقات امام خمینی(ره) و آیت‌الله شیخ مرتضی حائری یزدی بود که به جز همکاری در هیأت مصلحین حوزه، هر روز هنگام غروب آفتاب آن‌جا با هم گفت‌وگو می‌کردند.[۱]

ازدواج مصطفی و معصومه در سال ۱۳۳۳، پیوند دو خاندان خمینی و حائری یزدی بود؛ این زندگی مشترک پس از ده سال با تبعید حاج مصطفی خمینی همراه پدر، وارد مرحله تازه‌ای شد و تا زمان شهادت همسر در اول آبان ۱۳۵۶، معصومه حائری بارها برای دیدارش به نجف رفت و برگشت.

یکی از سندهایی که در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی وجود دارد (شماره پرونده ۳۹۲)، موافقت اداره کل سوم ساواک با درخواست معصومه حائری برای صدور گذرنامه جهت مسافرت به عراق را نشان می‌دهد.

طبق این اسناد، شهربانی کل کشور در نامه‌ای محرمانه از ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور درباره تقاضای صدور پروانه خروج از کشور استعلام می‌گیرد:

«شهربانی کل کشور

تاریخ ۴۶.۶.۱۳

از شهربانی کل کشور (اداره اطلاعات)

به تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور

درباره معصومه حائری یزدی فرزند مرتضی شناسنامه ۶۹۲۳۵ قم متولد ۱۳۱۷

نامبرده بالا طی تسلیم شرحی اعلام نموده مدتی قبل برای دیدار بستگان خود از عراق به ایران مراجعت و جهت بازگشت به کشور مزبور به منظور ملحق شدن به همسرش حاج سیدمصطفی خمینی تقاضای صدور پروانه خروج نموده است. خواهشمند است دستور فرمائید نسبت به انجام درخواست مشارالیها نظریه اعلام دارند.

رئیس شهربانی کل کشور . سپهبد مبصر از طرف سرتیپ صمد پاکپور»

اداره کل امنیت داخلی ساواک در گزارشی خیلی محرمانه دستور می‌دهد که ضمن موافقت با عزیمت عروس آیت‌الله خمینی در موقع خروج او بازرسی بدنی شود:

«سازمان اطلاعات و امنیت کشور

تاریخ: ۴۶.۶.۱۹

گزارش

درباره: بانو معصومه حائری یزدی (همسر مصطفی خمینی فرزند آیت‌الله خمینی)

محترماً به عرض می‌رساند شهربانی کل کشور صلاحیت مشارالیها را جهت صدور پروانه خروج به مقصد کشور عراق از ساواک استعلام نموده است.

با توجه به اینکه همسر مشارالیها در عراق بسر می‌برد و قبلاً هم با عزیمت او موافقت گردیده در صورت تصویب ضمن موافقت با عزیمتش در موقع خروج او از مرز ضمن بازرسی وسایلش توسط بانویی بازرسی بدنی هم انجام شود.»

در نهایت اداره کل سوم ساواک با سفر او به عراق موافقت می‌کند:

«سازمان اطلاعات و امنیت کشور

از اداره کل سوم

به مدیریت کل اداره نهم (۹۱۱)

درباره: معصومه حائری یزدی فرزند سید مرتضی

بازگشت ۹۱۱.۷۸۶۹-۴۶.۶.۱۸

عزیمت مشارالیها به کشور عراق از نظر این اداره کل بلامانع است.

مدیرکل اداره سوم. مقدم ۴۶.۷.۱»

رفت‌وبرگشت همسر سیدمصطفی خمینی به ایران در سال‌های بعد هم از سوی ساواک تحت نظر بود؛ یکی در سال ۱۳۵۵ گزارش ساواک قم درباره سفر بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) با معصومه حائری یزدی (همسر مصطفی خمینی) و نوه‌های ایشان از عراق به تهران و قم به منظور دیدار اقوام.

در این گزارش با موضوع «ورود همسر و عروس خمینی به ایران» آمده است: « روز پنجشنبه ۳۵.۴.۳ همسر خمینی به اتفاق عروسش (همسر مصطفی) و نوه‌هایش از بغداد وسیله هواپیما وارد تهران شدند. همسر خمینی به منزل پدرش رفته و چند روزی برای دیدن خویشاوندانش در تهران خواهد ماند ولی همسر مصطفی (عروس خمینی) به قم آمده و به منزل آقا مرتضی حائری وارد شده است. همسر محمدعلی موسوی که دختر آقای بنابی است و در نجف با عروس خمینی سابقه دوستی داشته در قم به ملاقات ایشان رفته بود و از قول وی نقل می‌کرد که آقای خوئی اخیراً که خواست درس شروع کند کسی را نزد آقای خمینی فرستاد و از ایشان صلاح کرد و به صلاح آقای خمینی درس را شروع کرده است لکن خود خمینی تاکنون درس شروع نکرده و از وضع آنجا بسیار ناراحت است. وی افزوده بود که وضع آخوندها در نجف فعلاً تا حدودی خوب است و افرادی که از طرفداران خمینی هستند به هیچ وجه مورد تعرض حکومت واقع نمی‌شوند بلکه از دیگران آزادتر زندگی می‌کنند ولی حوزه نجف بسیار محدود شده است و اضافه کرده بود که محمدعلی منتظری هم در نجف است و اکثراً به مسافرت می‌رود.

نظریه شنبه - نظری ندارد.

نظریه یکشنبه - مفاد گزارش صحیح است. همسر مصطفی خمینی دختر آقای مرتضی حائری است که به منطور دیدن والدین و خویشاوندانش به ایران مراجعت کرده و به قم آمده. ضمناً همسر خمینی هم دختر ثقفی است و والدینش در تهران سکونت دارند. نامبرده مسلماً پس از مدتی طبق معمول به منظور دیدن فرزندانش به قم خواهد آمد.

نظریه دوشنبه - نظریه یکشنبه مورد تایید می‌باشد. ضمناً دو برگ فتوکپی نامه خمینی و همسرش که برای دخترشان به آدرس قم ارسال شده جهت مزید استحضار به پیوست تقدیم می‌گردد.

نظریه سه‌شنبه - مفاد گزارش خبر و نظرات داده شده مورد تائید است.»

چند ماه پس از شهادت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، اداره کل سوم ساواک در ۲۲ تیر ۱۳۵۷ از ساواک اراک برای تحقیق در زمینه بازگشت فرزند و همسر او به قم استعلام کرد: «طبق اطلاع نوه خمینی به نام حسین مصطفی خمینی فرزند مصطفی به اتفاق مادرش به ایران عزیمت و گویا در قم سکونت دارد. سریعاً در این زمینه تحقیقات لازم معمول نتیجه اعلام - ثابتی

گیرنده - سازمان قم جهت اقدام لازم و اعلام نتیجه»

سه ماه بعد نمایندگی ساواک در کویت در گزارشی خیلی محرمانه، منشأ تأیید نگرانی آیت‌الله شهاب‌الدین مرعشی نجفی و علمای تهران و قم از محاصره منزل امام خمینی توسط دولت عراق را «همسر مصطفی مرحوم» عنوان کرد:

«موسویان ضمن یک تماس تلفنی با شیخ فتوت در کویت به او گفته آقایان نجفی مرعشی و چند تن از علماء در تهران و قم اطلاع پیدا کرده‌اند که منزل آقا (خمینی) را دولت عراق محاصره کرده و آقایان ناراحت هستند. شما تحقیق کنید و نتیجه را به ما بگوئید. شیخ فتوت هم کوشش کرد که مستقیما با منزل خمینی تماس بگیرد ولی نتوانست و سپس به منزل پسرش مرحوم مصطفی تلفن کرد و عروس خمینی موضوع را تأیید و اضافه نمود که آقا برای نماز و زیارت به حرم می‌روند ولی خیلی از این وضع ناراحت هستند و دولت عراق تحت عنوان محافظت از آقا این کار را می‌کند اما چون اعتراض کرده‌اند قرار است تا فردا مأمورین را بردارند و لذا فردای روز بعد شیخ نامبرده تلفن کرده و متوجه شده که منزل از محاصره خارج شده است.

نظریه منبع - زمانیکه مصطفی خمینی زنده بود شیخ فتوت به لحاظ روابط و آشنایی قبلی با او از قم به منزل آنان در عراق می‌رفت و با این لحاظ عروس خمینی او را کاملا می‌شناسد و مطالبی را که می‌گوید صحت دارد.

نظریه ۱ - مفاد گزارش و نظریه منبع صحت دارد.

نظریه ۲- نظریه ۱ مورد تأیید است.»

پی‌نوشت:

۱- زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت‌الله بروجردی، علی دوانی، ص۳۱۳

۲۵۹۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901345

دیگر خبرها

  • انتقاد اردوغان از بی‌تفاوتی غرب نسبت به نسل‌کشی در غزه توسط صهیونیست‌ها
  • انتقاد اردوغان از بی‌تفاوتی غرب نسبت به نسل‌کشی در غزه توسط صهیونیستها
  • دانشمندان یک «خطای فنی» در لبه کیهان کشف کردند
  • استقلال و پرسپولیس تفاوتی ندارند؛ جام گرفتن دیگر لیاقت نمی‌خواهد!
  • سئو حرفه و خدمات سئو سایت چه تفاوتی دارند
  • اتریوم و کاردانو چه تفاوتی دارند؟
  • جلسه دوم نشست ادبی «عصا بیفکن» برگزار می‌شود
  • راهیابی نوجوان سمنانی به جمع استعدادهای نویسندگی کشور
  • اسناد ساواک درباره‌ی همسر حاج آقا مصطفی خمینی چه می‌گویند؟
  • بحران ادبیات داریم