کرونا توطئه آمریکا برای تضعیف اقتصاد است
تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۳۲۰۴۱۶
چرا ویروس کرونا فقط در کشورهای بزرگ اروپایی، مانند آلمان، اسپانیا، فرانسه و ایتالیا و نیز ایران و چین شیوع پیدا کرده، در حالیکه این ویروس تاکنون در کشورهایی مانند هند، پاکستان و کشورهای آفریقای جنوبی، که نظام بهداشتی ضعیفی دارند، منتشر نشده است؟
به گزارش مشرق، "عبدالباری عطوان" تحلیلگر برجسته جهان در سرمقاله روزنامه فرامنطقهای "رایالیوم" تئوری توطئه کرونا از سوی آمریکا را تایید و متذکر شد که آمریکا با تولید این کرونا، درصدد فلج کردن حکومتهایی از جمله چین، ایران و برخی کشورهای قدرتمند اروپایی است که مخالف سیاست دولت فعلی واشنگتن هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عطوان مقاله خود را طبق معمول با چند سوال در عنوان آن منتشر کرده و نوشته است: لطفا، ما فتوای بینالمللی بیطرف میخواهیم.. آیا ویروس کرونا "آمریکایی" است یا "چینی"؟ واقعیت آزمایشگاه نظامی آمریکایی "تولیدکننده" ویروسها که اواخر سال گذشته میلادی به طور ناگهانی تعطیل شد، چیست؟ دوستم، که وکیل است، درباره تئوری توطئه به من چه گفت؟
بیشتر بخوانید: ابتلای دو عضو کنگره آمریکا به کرونا تلفات کرونا در آمریکا به ۱۵۰ نفر رسیدعطوان نوشت: در حالیکه درصدد نوشتن مقالهای درباره شعلهور شدن آتش جنگ در پایگاههای آمریکایی در عراق در انتقام از ترور فرماندهان شهید "سردار قاسم سلیمانی" و "ابومهدی المهندس"، بودم دوستم که از اعضای کانون وکلای بینالمللی است، با من تماس گرفت و گفت که تئوری توطئه در شیوع جهانی ویروس کرونا، بهویژه در چین و کشورهای بزرگ اروپایی و همچنین ایران را بعید نمیداند؛ تمامی این کشور به عنوان قربانی تحریمهای اقتصادی هستند که توسط دولت "دونالد ترامپ" رئیسجمهوری کنونی آمریکا برای تضعیف اقتصادهای آنها به نفع تقویت اقتصاد آمریکا اعمال شده است.
این دوستم، که ترجیح میدهد در کانون توجهات قرار نگیرد، به من گفت که بسیاری از حوادثی که در گذشته بهویژه در خاورمیانه اتفاق افتاده، جای تردید و سوال داشتند که بعدا معلوم شد این حوادث نتیجه طرحهای توطئهآمیز بررسیشده بودند. او در اینباره دو مثال زد: نخست سلاحهای کشتار جمعی در عراق، و دوم: اظهارات نیروهای ائتلاف غربی در جنگ بوسنی. وی گفت که منابعی در این ائتلاف، که تحت امر آمریکا بودند، به او گفتند که طرحی برای نابود کردن 4 کشور( سه کشور عربی و ایران) وجود دارد، و زمانیکه او دلیل آن را پرسید، به او گفته شد که دلایلش را بعدا خواهی فهمید.
"رولاند دوما" وزیر خارجه اسبق آمریکا در گفتوگویی تلویزیونی عنوان کرد که دو سال قبل از جنگ در سوریه، از طرفهای مختلف در دولت انگلیس با او تماس گرفته شد و از او و از تجربیاتش در پرونده سوریه درخواست کمک شد و زمانیکه دلیل را سوال کرد اینگونه پاسخ داده شد که "طرحی" نظامی برای تغییر در سوریه وجود دارد. ولی وی این پیشنهاد را بدون قدردانی رد کرد. مثال در این باب زیاد است.
به ویروس کرونا و شدت گرفتن جنگ لفظی میان آمریکا و چین طی این روزها برمیگردیم. این اتهامزنیها با اظهارات سخنگوی وزارت خارجه چین به سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا" سیا" آغاز شد که طی آن، این سازمان را متهم میکند که از طریق سربازانش در اکتبر گذشته ویروس کُشنده کرونا را در شهر "ووهان" انتشار داده است. اوج این اتهامزنیها زمانی شد که "دونالد ترامپ" رئیسجمهوری آمریکا این ویروس را "ویروس چینی" نامید و "مایک پامپئو" وزیر خارجهاش نیز همین توصیف را بارها با هدف متهم کردن طرف چینی تکرار کرد. تسمیهای که اوج نژادپرستی و سقوط اخلاقی آمریکاییها را نشان میدهد.
فصل اخیر این جنگ نیز درخواست کارشناسان چینی از کاخ سفید و کنگره برای ارائه توضیحاتی درباره دلایل بسته شدن مرکز تحقیقات پزشکی بیماریهای واگیردار وابسته به ارتش آمریکا "فورت ویتریک" بوده است. این آزمایشگاه که در ایالت "مریلند" واقع است در اواخر سال گذشته میلادی به طور ناگهانی تعطیل شد.
پایگاه خبری "گلوبال تایمز" چین در گزارشی با عنوان "متوقف کردن تحقیقات درباره بیماریهای کُشنده در آزمایشگاه متعلق به ارتش آمریکا به دلیل نگرانیهای مربوط به سلامت" به نقل از کارشناسان چینی، که به مقاله منتشر شده در "نیویورکتایمز" در پنجم آگوست گذشته استناد کردهاند، نوشت از میان ویروسهایی که کارشناسان در حال انجام آزمایش درباره آنها بودند، ویروس "ابولا" و "سارس" بودند. ولی سخنگوی این مرکز آزمایشگاهی در آن زمان در توجیه این بسته شدن و عدم انتشار هرگونه اطلاعاتی درباره دلایل این اقدام، "ضروریات مربوط به امنیت ملی آمریکا" را عنون کرد. چگونه 38 هزار نفر به دلیل وجود ویروسی مبهم کشته شدند و دولت آمریکا بر این موضوع سرپوش گذشته و ادعا کرد که این فوتیها قربانیان بیماری آنفلونزا هستند.
چینیها از هزاران سال پیش خفاش، سگ، گربه و موش را میخورند، درست همانطور که ما عربها ملخ، سوسمار و حتی جوجه تیغی هم میخوریم ولی ویروسهای کرونایی که خفاشها منبع آن شمرده میشوند، جان صدها هزار نفر را نگرفتهاند- طبق ادعای آمریکاییها-. بهویژه اینکه صدها میلیون چینی در فقری شدید زندگی میکنند و در معرض اشغالگری انگلیس بودند و شاهد چندین جنگ نظامی و افیونی( تریاک) و قحطیهایی بودند که مانع از آن میشد آنها تا 20 سال پیش به خوردن برنج در سه وعده غذایی بسنده کنند.
درست است که دانشمندان آمریکایی کشف کردند که خفاشها( که در فهرست حیوانات و نه پرندگان طبقهبندی شدهاند) یکی از اصلیترین بسترهای ویروس کرونا است، ولی خفاش این ویروس را به دلایلی به انسان منتقل نمیکند. حتی ویروسی، که گفته شده بر روی یک موش آزمایشگاهی آزمایش شده و این ویروس به آن منتقل شده است، هیچ دلیلی علمی وجود ندارد که آن، همان ویروسی باشد که الان شیوع پیدا کرده است.
ما در مورد دلایلی، که باعث ایجاد این ویروس و اپیدمی ناشی از آن شده و فقط در کشورهای بزرگ اروپایی، مانند آلمان، اسپانیا، فرانسه و ایتالیا به همراه ایران و چین شیوع پیدا کرده، میپرسیم. این کشورها اختلافنظرهای شدیدی با دولت ترامپ دارند و تحت تحریمها و جنگهای اقتصادی آن قرار دارند. در حالیکه این ویروس تاکنون به کشورهایی مانند هند، پاکستان و بیشتر کشورهای آفریقای جنوبی، با وجود مناسب نبودن سیستمهای بهداشتی آنها، نرسیده است؟
ابهامات و معماهی بسیاری وجود دارد که همچنان درک آنها بسیار دشوار است و به تحقیقات بینالمللی بیطرف برای رمزگشایی نیاز دارد. از جمله اینکه مشخص شود آیا همانطور که ترامپ میگوید این "ویروسی چینی" است یا طبق گفته مسئولان چینی، "آمریکایی" است؟
تا زمانیکه این تحقیقات آغاز شود ما اذعان میکنیم که روایت چینیها را بیشتر تایید میکنیم، چرا که ما به رئیسجمهور فعلی آمریکا و دولتش و جنگهای نژادپرستانه فاشیستی و تحریمهای آن علیه تقریبا یک سوم کشورهای جهان اعتمادی نداریم. ترامپ، که شعار "آمریکا اول" را در بطن سیاستهای دولتش و معیار تعامل با دیگران، بهویژه ملتهای عربی و اسلامی و فقرای آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی قرار داده است و شاید تلاش ترامپ برای تصاحب کردن یک شرکت آلمانی، که در آستانه تولید واکسن کرونا است ، یکی از مهمترین دلایل در این خصوص باشد.
ما از دولت آلمان، که "نه" بزرگ به این اقدام فاشیستی آمریکا گفت تا این اختراع خود در تولید واکسن را در خدمت تمام بشریت جهانی، بدون هیچگونه تبعیض و استثنایی، قرار دهد، تشکر میکنیم.
منبع: تسنیممنبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا ویروس کرونا خاورمیانه سردار حاج قاسم سلیمانی ابولا انگلیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا ایران ترامپ آفریقا ارتش آمریکا عراق ابو مهدی المهندس دولت آمریکا فرانسه عبدالباری عطوان سوریه ویروس کرونا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۳۲۰۴۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شارژ رفاه با دورکاری؛ کرونا با زندگی ما چه کرد؟!
شوک کرونا باعث گسترش دورکاری در اکثر کشورها شد. حال پس از گذر از این همهگیری، اندکی از حجم دورکاریها کم شده است؛ اما مزیتهای آن باعث شده است که تعادل جدیدی میان کار و زندگی ایجاد شود. مطالعات جدید نیز نشان میدهد، میتوان تعطیلات یا دورکاری نیروی کار را به نحوی تنظیم کرد که نه تنها اثر منفی در عملکرد اقتصادی نداشته باشد، بلکه باعث بهبود رفاه خانوارها شود.
به گزارش دنیای اقتصاد؛ یک مطالعه جدید از صندوق بینالمللی پول، اثرات کاهش زمان رفت و آمد بر افزایش رفاه را تایید کرده است. همچنین یک گزارش در اکونومیست نیز شکل جدید دورکاری در اقتصاد آمریکا را مورد بررسی قرار داده که باعث بهبود وضعیت زندگی افراد شده است.
در هفتههای اخیر، بحث تعطیلات دو روزه در ایران مطرح شده است که بسیاری از کارشناسان بر مزایای اجرایی شدن آن تاکید میکنند؛ بنابراین میتوان همسو با عصر جدید پساکرونا، در اقتصاد ایران نیز تعادل جدیدی میان کار و زندگی تعریف کرد.
یک پژوهش انجامشده توسط صندوق بینالمللی پول نشان داده است که کاهش ساعات رفتوآمد برای کار یکی از والدین میتواند اثری مثبت معادل ۱.۵ تا ۴.۵ درصد میزان مصارف خانوار برای آن خانواده داشته باشد. این پژوهش در زمانی که مباحثه در رابطه با ویکند دو روزه در کشور بالا گرفته است، میتواند دلالتهای مثبتی را در حمایت از این طرح داشته باشد. پژوهش صندوق بینالمللی پول اثر مثبت رفاهی انواع دورکاری را که میتواند رفتوآمد افراد را کاهش دهد، ارزیابی کرده است.
اثر کرونا بر کاهش زمان رفتوآمدهاهمهگیری کووید-۱۹ به روشهای بیسابقهای دنیای کار را تغییر داده است؛ بهطوری که کار از راه دور یا دورکاری بهعنوان یک نوع مهم کار در بازارهای کاری دنیا مورد توجه قرار گرفته است. با گسترش دورکاری، شیوه کار، مکان انجام کار و ساختار آن تغییر داده شده و هنجارهای سنتی در مورد زمان کار، رفتوآمد و تعادل بین کار و زندگی به چالش کشیده شده است.
توانایی دورکاری بهطور قابل توجهی زمان رفتوآمد را کاهش میدهد یا حتی بهطور کامل آن را حذف میکند، یک جزء تقریبا بزرگ از روز کاری که میتواند به فعالیتهای دیگر اختصاص یابد. این تغییر در الگوهای کار و رفتوآمد به تنهایی بر کارگران تاثیر نمیگذارد؛ اما میتواند تصمیمات کل خانواده را تغییر دهد.
دورکاری یکی از والدین میتواند بهطور قابل توجهی بر تخصیص زمان دیگری تاثیر بگذارد؛ میزان اثرگذاری این زمان ذخیرهشده بستگی به این دارد که زمان پسانداز شده، چگونه صرف میشود. با وجود مطالعات بسیاری که در مورد تغییرات در الگوهای کاری و تخصیص زمان به دلیل همهگیری انجام شده است، پویاییهای مرتبط بین همسران و پیامدهای رفاهی گستردهتر این پویاییها نسبتا ناشناخته باقی مانده است.
هدف پژوهش انجامشده توسط صندوق بینالمللی پول این بوده است که با تحلیل چگونگی تغییر تخصیص زمان در دوران پس از همهگیری، با در نظر گرفتن تغییرات بر اساس جنسیت و شغل افراد، به این حوزه مطالعاتی توسعهنیافته کمک کند.
در این پژوهش از دادههای نظرسنجی استفاده از زمان آمریکا (ATUS) استفاده شده است، یک نظرسنجی جامع که توسط اداره آمار کار ایالاتمتحده انجام شده است و نحوه تخصیص زمان افراد در ایالاتمتحده را در فعالیتهای مختلف ارزیابی میکند. دادههای ATUS نشان میدهد قبل از همهگیری تفاوتهای قابلتوجهی در تخصیص زمان بین مردان و زنان وجود دارد.
بهطور کلی مردان ساعتهای بیشتری کار میکنند و بیشتر از زنان در رفتوآمد هستند. پس از همهگیری، کاهش قابل توجهی در زمان رفتوآمد کارگران در مشاغل دورکار شناسایی شده است که به ۱.۷ ساعت در هفته برای مردان و ۱.۲ ساعت در هفته برای زنان میرسد. علاوه بر این، بررسیهای این پژوهش حاکی از کاهش بیش از یکساعت در هفته در ساعات کاری مردان است، با این حال تغییر قابل توجهی در ساعات کاری زنان مشاهده نمیشود.
نتایج پژوهش چه میگوید؟بررسیها نشان میدهد دستاوردهای رفاهی قابل توجهی با کاهش زمان رفتوآمد بهدست میآید و این دستاوردها برای خانوادههایی که کاهش بیشتری را تجربه میکنند، بیشتر است. هنگامی که حداقل یکی از همسران در یک شغل از راه دور کار میکند، سود کل رفاه از ۱.۵ تا ۴.۵ درصد در معادل مصرف متغیر است.
این سود مخصوصا برای زوجهایی که هر دو طرف در مشاغل دورکار، کار میکنند مشهود است؛ زیرا زن و شوهر هر دو از این تغییر سود میبرند. دومین سود بزرگ را زوجهایی در یافت میکنند که شوهر در شغلی از راه دور کار میکند و کمترین سود زمانی مشاهده میشود که زن در یک شغل دورکار مشغول شده است.
دلالتهای این پژوهش برای ایران چه میتواند باشد؟دورکاری بهعنوان یک گزینه کاری در بسیاری از محیطهای کاری ایران نیز در دوران همهگیری بهصورت گسترده اجرایی شد. کسبوکارهای فراوانی به صورت دورکار به پیشبرد اهداف خود پرداختند؛ با این حال، با پایان همهگیری و بازگشایی پس از آن، اغلب کسبوکارها به شیوه حضوری کار کردن بازگشتند.
بررسیهای این پژوهش نشان میدهد دورکاری در بسیاری از کسبوکارها میتواند مازاد رفاهی را برای کارکنان شرکتها ایجاد کند که بدون هزینه مشخص مالی برای کارفرماست. البته این مساله در این پژوهش مورد بررسی قرار نگرفته که دورکاری چه اثری بر بهرهوری کسبوکارها میگذارد، با این حال اثر رفاهی این شیوه کار و جذابیت آن برای نیروی کار اثبات شده است.
بهخصوص در شرایطی که رفتوآمد در شهرهای بزرگ هزینههای زیادی را چه به لحاظ زمانی و چه به لحاظ مالی بر افراد تحمیل میکند.
دلالت مهم دیگر این پژوهش را میتوان اهمیت کاهش رفتوآمدها و فراغت کارکنان از کار، با کاهش ساعت کاری دانست. مدتهاست در کشور ما، صحبتها در رابطه با ویکند یا آخر هفته دوروزه بالا گرفته است. به نظر میرسد دو روزه شدن تعطیلات آخر هفته، حتی اگر منجر به کاهش ساعات کاری نیروی کار نیز شود، اثر رفاهی مثبتی را برای جامعه خواهد داشت.
پژوهشهایی که در رابطه با اثر ویکند دوروزه بر میزان بهرهوری کسبوکارها انجام شده است، تاکید دارند که این شیوه از توزیع روزهای تعطیل اثر منفی بر بهرهوری کسبوکارها ندارد و چه بسا با تقویت وضعیت روحی نیروی کار، منجر به رشد بهرهوری کسبوکارها نیز بشود.