کارکرد دولبه شبکههای اجتماعی در بحران کرونا/ وجوه مثبت و منفی
تاریخ انتشار: ۱ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۳۳۴۵۶۱
گروه مطالعات فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه فضای مجازی در گزارشی کارکرد دولبه و وجوه مثبت و منفی شبکههای اجتماعی در بحران ویروس کرونا را مورد بررسی قرار داد.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پژوهشگاه فضای مجازی، ویروس کرونا نوعی از ویروس است که برای اولین بار در سال ۱۹۶۰ کشف شد که موجب بروز بیماریهایی شبیه به سرماخوردگی، آنفولانزا و از کارانداختن دستگاه تنفسی میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شبکه های اجتماعی و کارکرد حساسیت زایی و حساسیت زدایی در بحران کرونا
گروه مطالعات فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه فضای مجازی در گزارشی با بررسی نقش آفرینی شبکه های اجتماعی در اطلاع رسانی جهانی در خصوص این بیماری، اعلام کرد: این اولین نقشآفرینی شبکههای اجتماعی در اطلاعرسانی جهانی درباره ویروس کرونا بود. البته ویروس کرونا اولین شیوع بیماریهای ویروسی در عصر رسانهها و شبکههای اجتماعی نبود.
حداقل ۳ مورد بیماری جهانی دیگر در ۱۰ سال اخیر به طور فراگیر وجود داشته که توسط شبکههای اجتماعی درباره آنان تولید محتوا شد.
ویروس H۱N۱ معروف به آنفولانزای خوکی، ویروس ابولا و ویروس زیکا همگی در دهه اخیر برای مدت نسبتأ طولانی توسط شبکههای اجتماعی در صدر اخبار روز قرار گرفتهاند.
پروفسور «دیوید هارپر» در مصاحبه با گاردین به نکات مهمی درباره نقش شبکههای اجتماعی در روزهای بحرانی ناشی از شیوع ویروس کرونا پرداخته است. وی اعتقاد دارد: «اولین نکته درباره ویروس کرونا این است که اکنون نسبت به سالهای گذشته، دسترسی به اینترنت و شبکههای اجتماعی، هم برای سازمانهای دولتی و هم برای عموم مردم راحتتر شده و این بسیار حائز اهمیت است. زیرا دیگر از بخشنامهها و اطلاعیههای کاغذی و اطلاعرسانیهای غلط و دیرهنگام تا حد زیادی کاسته شده است.»
هارپر که به عنوان پژوهشگر ارشد در اندیشکده «چتم هاوس» مشغول به کار است، میگوید: «نقش شبکههای اجتماعی در کنترل بحران ویروس کرونا، دو لبه است. یعنی هم نقش حساسیتزا دارند و هم نقش حساسیتزدا. ایجاد فضای حساسیتزدا برای عموم مردم خطرناک است زیرا آنان ممکن است با بیتوجهی نسبت به هشدارهای داده شده، سبک زندگی گذشته خود را دنبال کنند و احتمال ابتلا به ویروس را برای خود و اطرافیان افزایش دهند.
از سوی دیگر، همانقدر که حساسیتزدایی میتواند خطرناک باشد، حساسیتزایی نیز دردسرآفرین است. گسترش ترس و اضطراب میان مردم، تشدید حس وسواسیگری و تفکرات منفی از جمله آسیبهایی است که در اثر تولید محتوای بیش از حد شبکههای اجتماعی و رسانهها به وجود میآید.»
وجوه مثبت و منفی نقش شبکه های اجتماعی در بحران کرونا در ایران
در روزهای اخیر، اخبار مرتبط با ویروس کرونا در ایران نیز توسط رسانهها و شبکههای اجتماعی منتشر شد. بعد از انتشار خبر شناسایی دو مورد مبتلا به ویروس کرونا در شهر قم و فوتشان بهسرعت رسانهها و شبکههای اجتماعی شروع به انتشار لحظهای از آمار مبتلایان و ارائه راهکارهای مقابله با این ویروس کردند.
به نحوی که فضای شبکههای اجتماعی و رسانهها آکنده از اطلاعات، اخبار و اظهار نظرهای متفاوتی درباره این ویروس شد که طبعا حجم قابل توجهی از محتواهای تولیدی، کارشناسانه و دقیق نبودند.
وقتی به بررسی وضعیت شیوع کرونا و نقش شبکههای اجتماعی در کشور خودمان میپردازیم متوجه میشویم که آنچه مسلم است ویروس کرونا تنها محدود به حوزه بهداشت، سلامت و درمان نیست و مؤلفههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی مختلفی دارد که از طریق شبکههای اجتماعی در فضای مجازی در حال بازنشر است و حجم بسیار زیادی از این محتوا متأسفانه بدون هیچگونه دروازهبانی خبر در اختیار مخاطبان عام قرار میگیرد.
در این راستا میتوان به وجوه مثبت و منفی نقش شبکههای اجتماعی در روزهای بحرانی شیوع ویروس کرونا از جمله اطلاع رسانی، آگاهیبخشی و آموزش و همراهسازی اقشار مردم به عنوان وجوه مثبت و جو روانی منفی، ایجاد حس بیتفاوتی و بهرهبرداریهای معاندان به عنوان وجوه منفی این شبکه ها اشاره کرد.
اطلاعرسانی
پیدایش و شیوع ویروس کرونا در ایران و وحشتی که در پی انتشار این خبر جامعه را فرا گرفت، بیش از هر چیز اذهان را معطوف به قدرت رسانهها و شبکههای اجتماعی در بحرانزایی یا بحرانزدایی میکند. به این معنا که رسانه و شبکههای اجتماعی این قدرت را دارند که با برجستهسازی و بزرگنمایی یک پدیده، آن را تبدیل به بحران کنند و بالعکس با کوچکنمایی و بیاهمیت جلوهدادن پدیدهای دیگر، کاملاً موضوع را مغفول و محو کنند.
البته هر دو مورد آسیبهای فراوانی دارد. اصولأ اطلاعرسانی در دورههای بحرانی، حرکت روی لبه تیغ شفافیت و اجتناب از هراس عمومی است. اینکه رسانه و شبکههای اجتماعی چگونه اطلاعرسانی کنند که نه اعتماد مردم را از دست بدهند و نه میان آنها ترس و اضطراب به وجود آورند. اگر از وجه مثبت به قضیه نگاه کنیم میتوانیم بگوییم که در حال حاضر شبکههای اجتماعی و پیامرسانها کار را در زمینه اطلاعرسانی از طریق منابع رسمی کشور مانند وزارت بهداشت و ستاد مبارزه با کرونا راحتتر کرده است.
پیامهای کوتاه انبوه، اطلاعیههای مجازی و گسترش سخنان مسئولان مربوط در کوتاهترین زمان ممکن از جمله مزایای شبکههای اجتماعی و پیامرسانها هستند.
آگاهیبخشی و آموزش
علاوه بر اطلاعیههای رسمی سازمانها و نهادهای حاکمیتی، پزشکان و کادر درمانی نیز توانستهاند به صورت خودجوش و بدون ایجاد هیچ هزینهای برای مخاطبان و مردم، از طریق شبکههای اجتماعی با آنها در ارتباط باشند و اطلاعات تخصصی خود را در زمینه کمک به مردم و افزایش آگاهی آنان درباره راههای جلوگیری از ابتلا و یا راههای درمانی در صورت ابتلا، در اختیار مخاطبان و کاربران فضای مجازی قرار دهند.
کاری که هم از تردد و عبور و مرور بسیاری از افراد در مطبها و مراکز درمانی کاسته و هم هزینه مردم را در این شرایط بحرانی کاهش داده است. آگاهیبخشی به مردم از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی یکی از مهمترین راهها برای جلوگیری از شیوع ویروس و برونرفت هر چه زودتر از این بحران است که تلاش همه متخصصان و پزشکان را در شبکههای اجتماعی طلب میکند. تلاشی که میتواند هم در جهت ارائه توضیحات آموزشی صحیح برای مقابله با ویروس و هم در جهت رد اخبار جعلی و بیاساس فضای مجازی به کار گرفته شود.
همراهسازی اقشار مردم
شبکههای اجتماعی با توجه به قابلیتهای بسیار زیادی که در انتقال مفاهیم و نکات آموزشی به مردم دارند، توانستهاند پس از ایفای نقش مناسب در زمینه اطلاعرسانی از طریق سازمانهای رسمی و همچنین آموزش و آگاهیبخشی توسط متخصصان، مردم را نیز با مسئولان و متخصصان برای خروج از این بحران همراه کنند. به عنوان مثال، کمپین «با هم کرونا را شکست میدهیم»، یا کمپین «در خانه میمانیم» و یا کمپینهای «تولید بستههای درمانی و بهداشتی مقابله با کرونا برای افراد نیازمند» از جمله حرکتهای بسیار خوبی بود که در بستر شبکههای اجتماعی رخ داد و توانست حس همدلی و همراهی را در میان مردم کشور افزایش دهد.
جو روانی منفی
اما ایجاد شایعات مهمترین آسیب شبکههای اجتماعی در فضای جامعه است که تنها مربوط به ویروس کرونا نیست. هر روز خبر مهاجرت، درگذشت، ازدواج، طلاق و... از افراد معروف در این فضا منتشر میشود و پس از گذشت مدت کوتاهی تکذیب میشوند. این مسئله متأسفانه در این اوضاع بحرانی نیز وجود دارد. پوشش خبریِ رسانههای معاند و شبکههای ماهوارهای، نقل قولهای گمراهکننده از جانب مسئولان و متخصصان و تولید محتوای کذب از جمله مسائلی است که اثرگذاری منفی آن روی زندگی مردم حتی مهلکتر از ویروس کرونا است.
اینجاست که شبکههای اجتماعی در ایران هیچگونه دروازهای برای کنترل محتوا ندارند و محتواها اغلب به صورت کپیبرداری از روی یک منبع به سرعت پخش و فراگیر میشوند.
در حال حاضر، خبرهای مربوط به ویروس کرونا، به شکل پیامهای ویروسی منتقل میشوند و این شروع یک موج خبری سریع و پُر از هیجان است. چیزی که برای مخاطب بسیار جذاب و سرگرمکننده است؛ سرعت دریافت و انتقال پیام و ایجاد هیجان در سایر مرتبطان خود در شبکههای اجتماعی است که میتواند در ایجاد حس هراس و ترس جامعه بسیار مخرب باشد.
به عنوان مثال، در شهرستان بروجرد به رغم مشکوکبودن یک نفر به ویروس کرونا و نگهداری وی در قرنطینه چنان جو روانی ایجاد شد که دو ساعت بعد از انتشار این خبر هیچ ماسک و وسیله ضدعفونیکننده در داورخانهها پیدا نمیشد. لذا شرایط بهداشتی و سلامت در شهرستان بروجرد بلافاصله از وضعیت مطلوبی که داشت وارد وضعیت قرمز شد و استرس و فشار روانی زیادی به بسیاری از خانوادهها وارد شد.
ایجاد حس بیتفاوتی
امروزه بسیاری از شبکههای اجتماعی و حتی پیامرسانها قابلیت اشتراکگذاری عکس، فیلم، نوشته و... را دارند. در این روزهای بحرانی که در اثر شیوع ویروس کرونا در کشور ترس و اضطراب مردم را فراگرفته، عده زیادی با بیتوجهی به هشدارهای سازمانهای رسمی مبنی بر عدم مسافرت و خارجنشدن از منزل، اقدام به شکستن قرنطینه و سفر به مناطق مختلف کشور میکنند و برای جلب مخاطب، این اَعمال خود را با سایر کاربران هم به اشتراک میگذارند.
این مسئله علاوه بر آنکه برای جان خود افراد و اطرافیانشان بسیار خطرناک است، نوعی بیتفاوتی را نیز به سایر مخاطبان آنان القا میکند تا آنان نیز کاری شبیه به آنچه دوستان خود در فضای مجازی به اشتراک گذاشتهاند انجام دهند تا از قافله جا نمانند. بیخیالی دقیقاً نقطه مقابل هراسافکنی است که هردو عامل توسط شبکههای اجتماعی ایجاد میشوند و در چنین روزهای بحرانی خیلی بیشتر از خود ویروس خطرآفرین هستند.
بهرهبرداریهای معاندان
با شیوع ویروس کرونا نظریههای مختلفی از سوی مسئولان و متخصصان ایرانی و خارجی مطرح شده است. مانند اینکه این ویروس در آزمایشگاه و به عنوان یک سلاح بیولوژیکی ساخته شده است. این نظریه دو جهتگیری دارد. در جهتگیری نخست، ویروس از یکی از آزمایشگاههای شهر ووهان به بیرون درز کرده و در جهتگیری دوم ایالات متحده آمریکا به علت رقابت و کشمکشهای سیاسی و اقتصادی با چین این ویروس را ساخته و در کل جهان منتشر و فراگیر کرده است.
آنچه مسلم است در آینده، صحت و یا رد چنین ادعاهایی مشخص خواهد شد اما نکته قابل توجه استفاده معاندان نظام جمهوری اسلامی ایران از شبکههای اجتماعی برای متهمکردن مسئولان ایرانی به دروغگویی است.
معاندان که ید طولایی در ایجاد شایعه و اتهامسازی دارند، اینبار نیز بیکار ننشستهاند و دائماً با ایجاد اعداد ساختگی از تلفات و مبتلایان کرونا در ایران و پخش این اخبار کذب در شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و کانالهای تلگرامی، هم ذهن مسئولان را درگیر میکنند و هم اعتماد مردم به مسئولان را سلب میکنند.
به هر ترتیب آنچه مسلم است این که نقش رسانهها و شبکههای اجتماعی در حل بحرانهای عمومی مانند شیوع ویروس کرونا، نقش غیرقابل انکاری است و نمیتوان با نگاه سلبی با آن مواجه شد.
کنترل بیشتر بسترهای مختلف در فضای مجازی و بررسی محتوای پخششده در شبکههای اجتماعی توسط متخصصان و اطلاع آن به مسئولان برای مقابله با شایعات و بازیهای رسانهای از جمله اقداماتی بوده که نیاز است برای کاهش وجوه منفی شبکههای اجتماعی برای برونرفت از این بحران انجام شود.
شبکههای اجتماعی اگر به طور هماهنگ و یکپارچه در خدمت اطلاعرسانی صحیح و بهموقع به مردم باشند، بزرگترین نقش را در کنترل شیوع ویروس کرونا و کاهش خسارات احتمالی آن خواهند داشت. مسئلهای که هماهنگی و همکاری میان مسئولان تصمیمساز در حوزه رسانه و ارتباطات و همچنین متخصصان و کارشناسان را طلب میکند.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: شبکه های اجتماعی فضای مجازی ویروس کرونا رسانه ها و شبکه های اجتماعی شبکه های اجتماعی در بحران نقش شبکه های اجتماعی شبکه های اجتماعی شبکه های اجتماعی شیوع ویروس کرونا ویروس کرونا کرونا در ایران ویروس کرونا روزهای بحرانی اطلاع رسانی فضای مجازی آگاهی بخشی سازمان ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۳۳۴۵۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تبلیغات منفی رسانههای غرب درباره فتح فاو توسط ایران
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «سفیر انقلاب؛ خاطرات سفرای جمهوری اسلامی ایران در دهه اول انقلاب اسلامی» نوشته اللهکرم مشتاقی بهمنماه ۱۴۰۲ توسط انتشارات ایران منتشر و راهی بازار نشر شد. اینکتاب دربرگیرنده خاطرات ۱۰ سفیر جمهوری اسلامی ایران در دهه اول انقلاب است و شرایط سفارتخانههای ایران در آنبرهه زمانی را تصویر میکند. اینتصاویر چالشها و دشمنیهای خارجی جمهوری اسلامی ایران را هم در مقطع زمانی مورد اشاره نشان میدهند.
سفیرانی که خاطراتشان در اینکتاب ثبت و ضبط شده به اینترتیباند: حسن زمانی سفیر ایران در فرانسه، علی اکبر فرازی سفیر ایران در مجارستان، بهمن حسینپور سفیر ایران در تانزانیا و اتیوپی، احمد اجللوئیان سفیر ایران در رومانی و یونان، سیدجلال ساداتیان سفیر ایران در انگلستان، سیدرضا حاج زرگرباشی سفیر ایران در بلغارستان و نیکاراگوئه، سید محمدباقر سخایی سفیر ایران در دبی و قطر، رضا سعیدمحمدی سفیر ایران در کره شمالی، احمد دستمالچیان سفیر ایران در لبنان و محمود موحدی سفیر ایران در برزیل.
تا بهحال چهارقسمت در مرور و معرفی خاطرات سفرای حاضر در اینکتاب در مهر منتشر شده که در پیوندهای زیر قابل دسترسی و مطالعهاند؛
* «خاطره برگزاری مراسم نوروز توسط سفارت ایران در لندن / میگفتند فکر میکردیم سفارت شکنجهگاه دارد»
* «روایت ناکامی ضدانقلاب در بهمن ۶۳ از حمله به سفارت ایران در لندن»
* «خاطره فشار فرانسه به زنان ایرانی برای استفاده از عکسهای بیحجاب»
* «شروع کار سفارت در هتل و مذاکرات سفیر برای خرید جنگنده از اتیوپی»
در ادامه قسمت پنجم مرور کتاب «خاطرات سفیر» را میخوانیم؛
* قدم رو به جلوی بلغارستان برای نشاندادن حسن نیت به جمهوری اسلامی
سیدرضا حاجزرگرباشی از شهریور ۱۳۶۳ تا ۶۹ سفیر ایران در بلغارستان و نیکاراگوئه بوده است. او هم مانند دیگر راویان کتاب میگوید طی دهه ۱۳۶۰ بهدلیل عدم افتراق زیاد بین سران مملکت، خط و خطوط سیاسی در وزارتخانهها و وزارت امور خارجه رسوخ نکرده بود. نکته پرتکرار دیگر در خاطرات «سفیر انقلاب» که حاجزرگرباشی هم تکرارش میکند، این است که در دهه ۶۰ حال و هوای جبهه و ایثارگری و خدمت خالصانه، بین مسئولان کشور وجود داشت و بهخاطر ۲ دلیل گفتهشده، دهه ۶۰ دههای استثنایی بود.
یکی از خاطرات حاجزرگرباشی از دوران خدمتش، مربوط به دیدارهای او و دیگر سفرا با آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی است. او میگوید در اکثر اینملاقاتها که در دهه ۶۰ و دهههای بعد با آیتالله هاشمی رفسنجانی داشته، اینمساله قابل توجه بوده که هاشمی، مسائل اقتصادی را در اولویت قرار میداد و تسهیل در فروش نفت را از سفرا میخواست.
دستگاههای جاسوسی برای موید تور جنسی پهن کرده بودند اما او ضمن امتناع از پذیرش اینمساله، در اعتراض به پهنکردن دام مورد اشاره، سفر خود را نیمهتمام گذاشت. به اینترتیب بهخاطر اینرفتار دیپلمات ایرانی، قراردادی که قرار بود با مبلغ ۲۲۰ میلیوندلار انجام شود، با ۱۸۰ میلیوندلار منعقد شدسفیر پیشین ایران در بلغارستان میگوید اینکشور که روزگاری، مهد کمونیستهای اپوزیسیون بود، برای نشاندادن حسن نیت به ایران و برای برقراری روابط بهتر، اجازه فعالیتهای ضدانقلابی علیه جمهوری اسلامی را از آنها سلب کرد. ضمن روایت همینمساله است که صحبت از محسن رفیقدوست وزیر وقت سپاه میشود و حاجزرگرباشی میگوید رفیقدوست و معاون وزیر دفاع، در سالهای جنگ چندمرتبه به بلغارستان سفر کرده و خریدهای مهمی انجام دادند. یکی از خاطرات جالب سفیر پیشین ایران در بلغارستان درباره یکی از همینسفرهاکه امیر موید از مقامات وزارت دفاع در آن حضور داشته و برای یکمعامله نظامی به بلغارستان رفته است. حاجزرگرباشی میگوید دستگاههای جاسوسی برای موید تور جنسی پهن کرده بودند اما او که مردی مومن و متدین بود، ضمن امتناع از پذیرش اینمساله، در اعتراض به پهنکردن دام مورد اشاره، سفر خود را نیمهتمام گذاشت و به ایران برگشت. به اینترتیب بهخاطر اینرفتار دیپلمات ایرانی، قراردادی که قرار بود با مبلغ ۲۲۰ میلیوندلار انجام شود، با ۱۸۰ میلیوندلار منعقد شد.
* افتادن بین معرکه آشوبگران و مارگزیدگی آقای سفیر
پس از بلغارستان، محل ماموریت بعدی حاجزرگرباشی، نیکاراگوئه بوده که محرومیتها و محدودیتهای زیادی داشته است. یکی از خاطرات اینسفیر جمهوری اسلامی ایران در کشور یادشده، وجود گزندگان و مشکل ماگزیدگی است که برای او پیش آمد. در خاطرهای دیگر، حاجزرگرباشی، روزی در خیابان، خود را بین درگیری دو گروه ساندنیستها و کنتراها میبیند که بهواسطه تبحر راننده محلی، موفق میشود از معرکه بیرون آمده و جان سالم در ببرد.
* عشق وزیر فرهنگ نیکاراگوئه به امام خمینی
سیدرضا حاجزرگرباشی در خاطرات خود از ماموریت نیکاراگوئه از ارنستو کاردینال مارتینز وزیر فرهنگ اینکشور نام برده و از عشق و علاقه زیادش به امام خمینی گفته است. اینفرد سهبار در دوران حیات امام با ایشان در پاریس و تهران ملاقات کرد و هنگام رحلت امام خمینی نیز به سفارت ایران در نیکاراگوئه رفته و ضمن گریه شدید، قاب عکس امام را بوسید. ارنستو کاردینال مارتینز تا لحظه مرگ در سال ۲۰۲۰ بهعنوان یکی از علاقهمندان امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران در آمریکای لاتین شناخته میشد.
یکی دیگر از خاطرات سفیر پیشین ایران در نیکاراگوئه از اینکشور، درباره یکی از شهروندان السالوادور در ماناگوا است که سال ۱۳۶۷ رادیویی را بهنام جمهوری اسلامی ایران راهاندازی و شروع به پخش برنامه بهزبان اسپانیایی کرد. اینشخص براثر مطالعه کتابهای شهید مطهری مسلمان شد و جمعیتی حدود ۵۰ هزار نفر را همزمان به دین اسلام سوق داد و مسلمان کرد.
* دستهبندی مردمان کشورهای خلیجی بهروایت مقام اماراتی
سید محمدباقر سخایی از اردیبهشت ۱۳۶۳ تا تیر ۶۹ در دبی و قطر عهدهدار سفارت جمهوری اسلامی ایران بوده است. مواجهه اول او با ساکنان دبی به ایننتیجه و جمعبندی منجر شده که «برای برخی از اهالی امارات، ایران یک همسایه بزرگ، پر جاذبه و از نظر پزشکی بهخصوص چشمپزشکی قوی بود که هم به لحاظ نزدیکی و هم به لحاظ ارزانی در منطقه حرف اول را میزد. جمهوری اسلامی ایران مخصوصا شیراز محل مناسبی برای حضور اماراتیها و کل اهالی منطقه برای مراجعات پزشکی بود.» (صفحه ۳۱۱)
یکی دیگر از جمعبندیها و نتایج مشاهدات اینسفیر جمهوری اسلامی ایران، درباره روانشناسی مردمان حاشیه خیلج فارس است. سخایی میگوید هنگام پایان ماموریتش و خداحافظی از دبی، یکی از مقامات اماراتی به او گفته «کشورهای خلیجی دو دستهاند؛ ما و عمانیها صمیمی، گرم و صادقیم اما کویتیها، سعودیها و قطریها بدبین، متکبر و سرد هستند.» (صفحه ۳۱۴ به ۳۱۵)
اگر کسی در صحبتهای خود به وسعت کم و کوچکبودن قطر اشاره میکرد بسیار ناراحت میشدند و آن را تحقیرآمیز و توهین تلقی میکردند. گاهی طرف قطری میگفت برخی ایرانیها چنان با ما رفتار میکنند و حرف میزنند که گویی وسعت کم قطر به معنی فکر محدود و معلومات کم ما از جهان هستی استسخایی در سالهای دهه ۶۰ و دفاع مقدس در قطر حضور داشته و اولینسفیر جمهوری اسلامی ایران در اینکشور محسوب میشود، میگوید کشورهای عربی بهدلیل فضای متشنجی که رسانههای غربی ایجاد کرده بودند، تصور میکردند فتح فاو توسط ایران مقدمهای برای حضور جمهوری اسلامی در خاک آنها خواهد بود. او همچنین میگوید در سهچهارماه ابتدایی ماموریتش، همیشه دو نفر مسلح بهصورت مثلا نامحسوس همهجا او را تعقیب میکردند که ماموران حکومتی قطر بودند. او روایت جالبی از خلق و خو و رسم و رسومات اخلاقی مردم قطر دارد:
«در مهمانیها اگر یکمهمان خارجی طبق سنت آنها با دست غذا میخورد، بسیار خوشحال میشدند و آن را نشانه احترام به خود میدانستند. یا مثلا استفاده از تسبیح کهربا را نشانهای از دوستی و صمیمیت طرف مقابل با خود میپنداشتند. از سوی دیگر، اگر کسی در صحبتهای خود به وسعت کم و کوچکبودن قطر اشاره میکرد بسیار ناراحت میشدند و آن را تحقیرآمیز و توهین تلقی میکردند. گاهی طرف قطری میگفت برخی ایرانیها چنان با ما رفتار میکنند و حرف میزنند که گویی وسعت کم قطر به معنی فکر محدود و معلومات کم ما از جهان هستی است!» (صفحه ۳۲۴)
فشار رسانهای، سیاسی و تبلیغات دولت بعثی صدام حسین و متحدان غربی و عربیاش، باعث شکلگیری شرایطی شده بود که طی سالهای دهه ۶۰ کمتر هیات اقتصادیای حاضر میشد از قطر راهی ایران شود و سفرهای تجاری عموما یکطرفه و از ایران به قطر انجام میشدند.
یکی دیگر از خاطرات سخایی از ماموریت در قطر، درباره اطلاعات مردم مذهبی قطر از ایران و اصول اعتقادی کشورمان است. او میگوید تعداد زیادی از مذهبیهای قطر بر اینتصور بودند که ایران شیعه، سایر مذاهب اسلامی را کافر میداند و حتی آنها را مسلمان نمیداند. با اینوجود، سخایی خاطره جالبی از تاثیرگذاریِ آنروزهای جمهوری اسلامی ایران در منطقه دارد. او میگوید «ولیعهد قطر به قدرت نفوذ فرهنگی وسیاسی ایران اشاره میکرد و میگفت عربستان سعودی میلیاردها دلار علیه شما خرج میکند، اما هرکجا وارد میشود میبیند جمهوری اسلامی پیش از او وارد شده است.» (صفحه ۳۲۷)
* ممنوعیت شکار پرندگان در ایران و رقابت شیوخ عرب برای گرفتن ویزا
اولینسفیر جمهوری اسلامی ایران در قطر روایت میکند ممنوعیت شکار پرندگان در ایران باعث شده بود شیوخ عرب برای رسیدن به اینگونه پرندگان، راه سایر کشورهای اطراف مثل افغانستان، پاکستان و ... را در پیش بگیرند. گاهی هم مقامات محلی ایرانی بهویژه در استانهای جنوبی کشور، قانون را به شیوههای گوناگون دور میزدند و شیوخ را برای شکار پرنده دعوت میکردند. اینمساله باعث شده بود موضوع اخذ ویزا برای سفر به ایران برای شیوخ به امری حیثیتی و رقابتی تبدیل میشد.
یکی از مسائل و موضوعات جالب درباره قطرِ دهه ۶۰، این است که بسیاری از مقامات و مدیران اینکشور در آنبرهه سواد خواندن و نوشتن نداشتند و بهواسطه نسبت فامیلی و عشیرهای پستهای حکومتی را اشغال کرده بودند. چون اینکشور با جمعیت اندک و سیاست درونگرایانه خود، نیازی به فعالیت گسترده اقتصادی نداشت و با فروش مقداری نفت و گاز، امور خود را پیش میبرد.
* دعوت شخصی رفیقدوست توسط رهبر کره شمالی
رضا سعیدمحمدی از مرداد ۱۳۶۵ تا ۶۷ سفیر جمهوری اسلامی ایران در کره شمالی بوده است. یکی از مهمترین خاطرات او درباره چرایی و چگونگی خرید موشکی ایران از کره شمالی است. او روایت میکند زمانیکه قذافی در اوج موشکباران ایران از سوی عراق، از ادامه همکاری موشکی با ایران عقبنشینی کرده و ژیروسکوپ موشکهای خود را از ایران خارج کرد، ژیروسکوپ موشکهای خریداری شده از کره شمالی که معمولا با کشتی به ایران حمل میشد و زمان زیادی میبرد تا به ایران برسند، جداگانه با هواپیما به ایران ارسال میشد تا مشکل موشکهای زمین مانده لیبیاییها برطرف شود. محسن رفیقدوست هم که در آنزمان وزیر سپاه بود، گاه برای امضای قرارداد یا پیگیری توافقهای انجامگرفته به کره شمالی سفر و با رهبر کره ملاقات میکرد. سعیدمحمدی روایت میکند، یکبار کیم ایل سونگ رهبر کره شمالی رفیقدوست و هیئت همراهش را شخصا به ضیافت نهار دعوت کرد؛ کاری که در عرف دیپلماتیک مرسوم نیست و معمولا همتای مقام مدعو، میزبانی اینگونه ضیافتها را به عهده میگیرد.
زمانیکه قذافی در اوج موشکباران ایران از سوی عراق، از ادامه همکاری موشکی با ایران عقبنشینی کرده و ژیروسکوپ موشکهای خود را از ایران خارج کرد، ژیروسکوپ موشکهای خریداری شده از کره شمالی که معمولا با کشتی به ایران حمل میشد و زمان زیادی میبرد تا به ایران برسند، جداگانه با هواپیما به ایران ارسال میشد تا مشکل موشکهای زمین مانده لیبیاییها برطرف شودروایت سفرهای رفیقدوست به کره شمالی و چگونگی مقابله ایران با کارشکنی موشکی لیبی پیشتر در قالب پروندههای دیگر در مهر منتشر شدهاند که در پیوندهای زیر قابل دسترسی و مطالعه هستند:
* «وقتی رفیقدوست پیش ژاپنیها تار سبیل گرو گذاشت/قذافی مدعی بود لیبی مسئول ربایش امام موسی صدر نیست»
* «چرا لیبی در کار موشکی ایران کارشکنی کرد و چگونه مستقل شدیم؟»
* مخالفت کره شمالی با فرهنگ برهنگی غرب
سفیر پیشین ایران در کره شمالی میگوید کیم ایل سونگ بهخلاف کره جنوبی بهشدت با ترویج فرهنگ غربی در کره شمالی مخالفت میکرد و از اینرو اجازه ورود مظاهر فرهنگ غرب به کشور را نمیداد. طبق روایتهای رضا سعیدمحمدی، فرهنگ برهنگی در جامعه کره شمالی وجود نداشت و زنان عموما در ملا عام با لباسهای بلند و پوشیده ظاهر میشدند. نکته جالب دیگر درباره اجتماع کره شمالی که در روایتهای سعیدمحمدی وجود دارد، این است که در مشاهداتش در خیابانهای کره شمالی هرگز اینعرف وجود نداشت که دختران و پسران هنگام پیادهروی یا حضور در اماکن عمومی، دست یکدیگر را بگیرند.
* اقبال فیلمهای ایرانی در کره شمالی
سعیدمحمدی میگوید در دوران ماموریتش در کره شمالی، فیلمهای ایرانی در اینکشور طرفداران زیادی داشتند و زمانی که هفته فیلم ایران در اینکشور برپا میشد، سینماها مملو از جمعیت میشدند. او درباره سلیقه سینمایی مردم کره شمالی نیز اینفراز را در خاطراتش دارد: «فیلمهای سینمایی عمدتا تاریخی و حماسی است و از نمایش فیلمهای مستهجن و غیراخلاقی در سینماها خبری نیست.» (صفحه ۳۷۵)
* چرایی رکود فعالیت دیپلماتیک سفارتخانهها
سفیر سابق ایران در کره شمالی در بخشی از خاطراتش، نگاه انتقادی به سیاستهای کاربردی و غیرکاربردی دارد و درباره رکود فعالیت سفارتخانههای ایران میگوید. باور سعیدمحمدی این است که «در حال حاضر، یکی از دلایل رکود فعالیت دیپلماتیک در اغلب سفارتخانههای ما در خارج کشور، همین دستورالعملهای ارسالی از مرکز و ترس سفرا از برخورد مرکز با آنان است. ایندستورالعملها بهظاهر در راستای تامین منافع ملی صادر میشود، اما در حقیقت برخلاف منافع ملی و مانع از تحرک دیپلماتهای ما در سراسر جهان است.» (صفحه ۳۸۰ به ۳۸۱)
* فساد اخلاقی وزارت خارجه در سالهای پیش از انقلاب
از دیگر نکات جالبی که رضا سعیدمحمدی به آنها اشاره میکند، وضعیت فساد در وزارت خارجه، پیش و پس از انقلاب است. به گفته او، مسجد وزارت امور خارجه در واقع همانسالن بزرگی است که در زمان رژیم طاغوت، سالن رقص و محل برگزاری شبنشینیهای اعضای ارشد اینوزارتخانه بود.
سعیدمحمدی میگوید «وزارت خارجه پیش از انقلاب به لحاظ اخلاقی یکی از آلودهترین دستگاههای دولتی بود. در همینرابطه، خانمهایی در اینوزارتخانه مشغول بهکار بودند که سابقه خوبی نداشتند و ادامه فعالیت آنها به صلاح محیط اداری ایندستگاه نبود، بهخصوص که شاهدان زیادی علیه آنها شهادت داده بودند. بنابراین تمام اینخانمها شناسایی و از وزارت خارجه اخراج شدند. برخی از آنها را که به احکام خود اعتراض داشتند و جرمشان سنگین نبود، بازنشسته کردیم.» (صفحه ۳۵۷)
ادامه دارد...
کد خبر 6091977 صادق وفایی