تلویزیون نتوانست دوپینگ کند/ چرا کارهای شیوا و کامران مثلِ ۴ شگفتانگیز نشد؟
تاریخ انتشار: ۱۱ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۲۰۴۹۳
سریال "دوپینگ" نیاز به "دوپینگ" در پردازش سوژه و نگارش فیلمنامه، کارگردانی و بازی گرفتن اصولی از بازیگران صاحبنامش داشت؛ مجموعهای که هنوز نتوانسته مخاطب را میخکوب خودش کند. ۱۱ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۰:۰۴ فرهنگی رادیو و تلویزیون نظرات - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، تلویزیون دست به "دوپینگ" زد و فرمانِ ساختش را به خالقِ "خجالتنکش" و سناریستِ "لیلی با من است" سپرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سریالی که زودتر از دیگر مجموعههای نوروزی به آنتن شبکه 3 سیما رسید؛ قصه تخیلی- فانتزی که به قولِ کارگردانش اصلاً هدفِ انتقال مفهوم و پیامی به جز سرگرمی به مخاطب نداشته است. رضا مقصودی فکر میکرد با جلوههای ویژه بصری و ویژوآل افکت و طراحیهای جدیدی مردم و تلویزیون را با هم دوپینگ میکند اما مخاطبِ تیزبین تلویزیون گویا هنوز سرگرمِ این تخیلات فانتزی نشده است.
ساختههای رضا مقصودی در مقام کارگردان در مقایسه با نوشتههای او در قالب فیلمنامه قوی و حرفهای نیستند و قلمِ او از تصویرش جلوتر است. مجموعه تلویزیونی "دوپینگ" نه در فیلمنامه و نه در کارگردانی امتیاز بالایی را از آنِ خود نمیکند؛ "دوپینگ" هم مانند دیگر سریالهای نوروزی بنا داشته علاوه بر اجتماعی بودن، طنز و خندهدار هم باشد. البته که نباید از یاد ببریم کارگردان هدفش را لو داده و گفته است دنبال سرگرمی بوده و پیام خاصی نداشته است. استفاده از گروهی حرفهای در مقام بازیگر و عوامل فنی در همین راستا بوده است.
جدا از تدوین خوب و دقیق حسن ایوبی و تصویربرداری غنی محمدرضا سکوت و بهرهگیری از بازیهای دیدنی "شبنم مقدمی" که "دوپینگ" را از سقوط نجات دادهاند؛ بزرگترین ضربه را خام نگهداشتن موضوع اصلی سریال که باید "دوپینگ" را نشان میداد به سریال وارد کرده است. یعنی در واقع داستان کشدار و بیرمق "دوپینگ" باید معجون ساخته یک مسافر زمان به دو موجود انسانی خارقالعاده که کارهای غیرمعمول انجام میدهند را جان ببخشد اما نه فقط خود دختر و پسر همسایه - شیوا و کامران- که معتاد استفاده از قرصهای عجیب نیروبخش هستند از منظر شخصیتپردازی، درست پرداخت نشدهاند، بلکه مناسباتشان، روابط اجتماعی، کارها و ماجراهایشان هم دچار سطحینگری شدهاند.
بنابراین کارهایشان مانند "4 شگفتانگیز" نه تنها شگفتانگیز و باورنکردنی و یا به قولی خارقالعاده نیستند بلکه جذاب و سرگرمکننده هم نیستند!
داستان سریال میتوانست از موضوع اولیه و بهرهگیری از معجون، شخصیتها را در مسیر انجام کارها و خدمات خوب اجتماعی جهت دهد اما این کاراکترهای ضعیف برای خودنمایی و ابراز وجود، اقدام به کارهای سبک و سطحی مانند جا به جا کردن اشیاء توسط پسر جوان قصه (کامران- نیما شعباننژاد) و دخالت در امور زناشویی دیگران توسط دختر جوان داستان (شیوا- الناز حبیبی) میکنند که بیش از خارقالعاده بودن، تمسخرزا و بیهوده است.
سریال "دوپینگ" نیاز به دوپینگ در پرورش سوژه و نگارش فیلمنامه و کارگردانی و بازیگرفتن اصولی از بازیگران صاحبنامش داشت؛ مجموعهای که هنوز نتوانسته مخاطب را میخکوب خودش کند. "دوپینگ" امتیاز مهمی را نصیب رضا مقصودی و تلویزیون نمیکند و مجموعهای سطحی و فراموششدنی است.
اولین تجربه کارگردان "خجالتنکش" در تلویزیون با کمدی فانتزی/ رضا مقصودی چطور به این ترکیب بازیگران رسید؟به هرحال شبیه به چنین فرم روایتی در دنیا بسیار مرسوم است و آثار بسیاری را دیدیم که فانتزی یکی از عناصر آنها است، اما در ایران کارگردانان کمتر به سراغ این نوع سبک ساخت رئال یا کمدی میروند؛ از شاخه فانتزی بهره ببرند؛ اتفاقی که باید هماهنگ با آن بازیگران را هم به سمت فانتزی شدن پیش برد.
این روزها مخاطب دنبال قصه اصلی سریال "دوپینگ" است اما از آن ایدههای اولیه خبری نیست و نمیداند سریال به کجا خواهد رسید؟ از موقعیتهای طنز و قسمتهای شگفتیساز هم خبری نیست و دیگر کاراکترها آن طنازی روزهای اول را ندارند. جلوههای ویژه هم سردرگم عمل میکند؛ یعنی آن زمانی که قرار است قدرت جسمانی "کامران" به رخِ مخاطب کشیده شود بسیار ضعیف، جلوههای ویژه اجرا میکند. شاید مصداق بارز آن صحنهای باشد که کامران قصه - نیما شعباننژاد- شخص سنگین وزنی را بالا میبرد.
یکی از نقاط ضعفِ برجسته که امسال در سریالها کمتر به آن توجه شده بحث اخلاق و ترویج احترام به بزرگتر- کوچکتر است؛ در "دوپینگ" هم این ضعف را میبینیم که با چالش پدر و پسری - حسن و کامران(هادی حجازیفر و نیما شعباننژاد) ساختار خانواده و احترام به بزرگترها زیر سؤال میرود. بعد از موقعیتهای طنز در قسمتهای اولیه حالا به انتقاد مخاطبان در فضای مجازی تبدیل شده است.
"دوپینگ" اگر این نقاط ضعف ساختاری و روایی را اصلاح میکرد میتوانست نمره قبولی در ماراتن بیرمقِ نوروزی امسال به خودش اختصاص دهد. سریالی که کماکان برگ برندهاش حضور بازیگرانی همچون هادیحجازیفر است که در سینما شاهد هنرنماییهایش بودهایم و به جز سریال "زیر خاکی" که در آن ایفای نقش میکند و هنوز به پخش نرسیده است کمتر در مجموعههای نمایشی تلویزیون بازی کرده و از طرفی کمتر هم در کارهای طنز او را دیدهایم. او و شبنم مقدمی و حتی محمد بحرانی جزو بازیگرانیاند که علاوه بر کارنامه خود رضا مقصودی، شاید امیدهای مخاطبینی باشند که هر شب این سریال را برای تماشا، انتخاب میکنند.
باید دید تا آخرین روزِ "دوپینگ" در تلویزیون چه اتفاقاتی خواهد افتاد آیا تلویزیون و مخاطب با اثر جدید مقصودی "دوپینگ" خواهند کرد یا تلاشهای مقصودی و همکارانش برای ساخت اثری جدید با فانتزیهای خاص بیثمر خواهد ماند؟
انتهای پیام/
R1515/P/S4,1430/CT4 واژه های کاربردی مرتبط شبکه سه سریال ایرانی عید نوروز کارگردانان سینما و تلویزیون ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران رسانه ملی تلویزیونمنبع: تسنیم
کلیدواژه: شبکه سه سریال ایرانی عید نوروز بازیگران سینما و تلویزیون ایران رسانه ملی تلویزیون شبکه سه سریال ایرانی عید نوروز بازیگران سینما و تلویزیون ایران رسانه ملی تلویزیون نیما شعبان نژاد رضا مقصودی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۲۰۴۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۱۳ میلیون دلار برای القای تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه | جعل تاریخ در سریال حشاشین
به گزارش همشهری آنلاین، همانگونه که انتظار میرفت، سریال حشاشین، با حواشی متعددی که رقم زد، نتوانست به اثر درخور و ماندگاری در حافظه مردم کشورمان تبدیل شود. سریالی که در زمان تولید، با سروصداهای بسیاری همراه شد و عنوان یکی از پرهزینهترین تولیدات جهان عرب را از آن خود کرد.
این سریال، ماه رمضان امسال، از یکی از شبکههای اصلی مصر به روی آنتن رفت و در آن کشور نیز واکنشهای متفاوتی را به خود دید. سابقه تاریخی چنین کارهایی، این شائبه را تقویت میکرد که با توجه به فضاسازی فرقهای داستان، باید در انتظار کژراهههای روایی بود علیالخصوص آنکه ایران، ابژه این داستان بود و نمیتوانستیم بپذیریم که کشوری مانند مصر، داستانی در مسیر روایت دقیق و متقن تاریخی از ما داشته باشد.
ساختار مشوش روایت و البته بزرگنماییهای اغراقآمیزی که میخواست این باور را به مخاطب الصاق کند که ایرانیها، پدر داعش هستند، بهاندازهای ناشیگرانه بود که با یکبار تماشای صرف چند قسمت از سریال، میشد بهراحتی متوجه آن شد. حشاشین هرچقدر که در زمینه ساختار حرفهای سریالسازی، الکن است و بویی از استانداردهای سریالسازی جهانی نبرده اما در زیرلایه، به شکلی دقیق، فراتر از رویه ظاهری آن که ایرانستیزی است، نوعی شیعهستیزی را در پیش گرفته است.
طبیعی است که در پرداخت داستانهایی با مضمون فرقههای سیاسی، یک تصویر ظاهری از المانهای آن فرقه ساخته میشود و یک تصویر نیز در زیرلایه مورد نظر است تا توطئهها و منویات حقیقی آن فرقه، به دور از تمایلات سورئالیستی، زمختی خود را نشان دهد. به همین دلیل، حشاشین در شکل ظاهری، به ایرانستیزی روی آورده و زیر پرچم حسن صباح، وجوه مدیریتی ایرانیان و تمایل به کشورگشاییهایی که دارد را مورد نقد قرار داده است بنابراین همین نقد خزنده نمیتواند مخاطب را مجاب کند که با یک روایت درست و تاریخی مواجه بوده است.
اینکه تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه نسبت داده شده تا جزءنگریهایی که مبتنی بر رجعت به کتاب خدا و پیامبر به جای امام و ولیفقیه است، نمونههایی از جنگ روایتی است که این سریال در خدمت به شیعهستیزی انجام داده است
در پسزمینه اما هدف فیلم کلانتر است که خوراک مویرگی مکفی در جهت اقناع مخاطب را دارد و آن، گرفتن انگشت اتهام جنایتهای تاریخی به سمت شیعه بوده است. از جریان داشتن عباراتی چون سر مار را باید زد که به تائید سریال، از آن زمان در مورد حاکمان ایران عنوان شده و امروز نیز شنیده میشود تا بهرهمندی از پرچم سیاه برای فرقه که تداعیکننده پرچم داعش است و البته آکسانهای متعدد بر روی این گزاره که باید با رهبرانمان مشورت کنیم، بهخوبی موید این مورد است. اینکه تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه نسبت داده شده تا جزءنگریهایی که مبتنی بر رجعت به کتاب خدا و پیامبر به جای امام و ولیفقیه است، نمونههای دیگری از جنگ روایتی است که این سریال در خدمت به شیعهستیزی انجام داده است.
فارغ از این محتوای عجیب و آشکار، سریال، متناسب با هزینهکرد و پروژه تبلیغاتی بزرگی که داشته، دستاورد فنی نداشته است. حشاشین را نمیتوان یک سریال مبتنی بر استاندارد روز این حوزه دانست. کارگردانی بهواسطه تشتتهای میزانسن، چندان قابلقبول نیست و بازی بازیگران، بیرونزدگیهای فراوان دارد که مخاطب را میآزارد.
مجموعه تمام این عوامل سبب شده تا حشاشین، با ساختار جعل تاریخ، موجودیت داشته باشد و این مهم، نه مبتنی بر سندیت واقعی است و نه میتواند برداشتی آزاد از یک برهه تاریخی قلمداد گردد. افراطگری در جعل تاریخی حوادث به اندازهای زیاد است که مخاطب عام نیز متوجه این میزان عداوت شده و به همین دلیل ارتباط چندانی با آن نمیگیرد.
این سریال، نمونه بارز آثاری است که علیرغم تزریق حدود ۱۳ میلیون دلار، نتوانسته آن اثرگذاری اعتقادی و سیاسی را بر روی مخاطب خود داشته باشد. در دنیای امروز، بیشترین میزان تاثیرگذریهای اینچنینی، از مجرای مواجهه نرم و زیرپوستی صورت میگیرد حال آنکه حشاشین بهواسطه عدمبرخورداری از استانداردهای لازم محتوایی و بصری، نتوانسته مخاطب خود را تحتتاثیر قرار بدهد و به همین دلیل، با استقبال قابلتوجهی از سوی مردم خاورمیانه مواجه نشد.
در ایران نیز این سریال از سوی یک سکوی مطرح و دو سکوی کمتر شناخته شده شبکه نمایش خانگی ارائه شد که با توجه به نظارت پسینی در مورد تولیدات خارجی، خیلی زود بساط این سریال از تمامی پلتفرم ها حذف شد. سریالی که در ایران نیز همپای منطقه، دیده نشد و نتوانست تاثیرگذرای ولو حداقلی هم داشته باشد.
کد خبر 848782 منبع: ایرنا برچسبها خبر مهم فیلم و سریال خارجی