«کرونا» هم خانهنشینشان نکرد!
تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۶۸۸۲۰
شیشه ماشینها که بالا رفت، کار و کاسبی کودکان خیابان هم خراب شد؛ آنها یک روز که بیخبر از همه جا با شاخههای گل و بستههای آدامس و دستمال و چسب زخم به خیابان آمدند، با صحنه عجیب و غریبی مواجه شدند؛ مردم ماسک روی صورت داشتند و دستکش در دست، خیابانها خلوت شده بود و شیشه ماشینها بالا رفته بود. یکی از این کودکان سعید است: «کرونا که آمد خیابانها خلوت شد، ماشینها کم شدند، کار و کاسبی ما هم از بین رفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزنامه ایران در ادامه نوشت: البته این تنها بخشی از ماجراست، چون همه کودکان کار، الزاماً در خیابان کار نمیکنند و خیلی از آنها در زیرزمینها و کارگاههایی نامناسب مشغول به کارند و ممکن است دور از چشمها در معرض انواع بیماریهایی باشند که یکی از آنها کروناست.
سرو کله اتوبوس زرد و سفید با نقاشی کارتونیاش که پیدا میشود بچهها با خوشحالی به سویش میدوند. روی اتوبوس نوشته: «بچههای نان آور همیشه قهرمانن. کرونا: من از بچهها شکست خوردم» رانندههایی که سر چهار راه تا چند دقیقه قبل بیتفاوت نسبت به بچهها منتظر سبز شدن چراغ راهنمایی بودند، حالا دارند پشت فرمان اتوبوس را دنبال میکنند. اتوبوس کنار چهار راه توقف میکند و بچهها با خوشحالی بالا و پایین میپرند. مددکاران و همیاران مدرسه با لباسهای مخصوص و ماسک و دستکش پایین میآیند. بچهها اسم اتوبوس را گذاشتهاند «جابزی» یعنی جایی برای بازی. منظم روی چمنهای حاشیه چهار راه مینشینند تا مددکارها برایشان از ویروس کرونا و راههای مقابله با این ویروس حرف بزنند. آموزش همراه با نقاشیهایی تکمیل میشود که قبلاً روی برگهها کشیده شده است. در پایان هم بستههای بهداشتی و ماسک و دستکش بین بچهها تقسیم میشود. چهره بچهها وقتی ماسک میزنند و دستکشها را به دست میکنند دیدنی است.
نازنین همراه پدر و مادر، و سه برادر و خواهرش در یک اتاق کوچک در حاشیههای جنوبی تهران زندگی میکند. او وضع زندگیشان را این طور توصیف میکند: «خانه ما خیلی دور است. دور تا دور حیاط پر از اتاقهای کوچک است و خانوادههای زیادی باهم زندگی میکنند. ما هم توی یکی از اتاقها زندگی میکنیم. بابام جلوی در پرده زده تا کسی داخل را نبیند. تلویزیون هم نداریم ما برای کار سر چهارراه باید هر روز سوار مترو و اتوبوس شویم و شب برگردیم. ما چیزی از کرونا نشنیده بودیم، اما از تغییر رفتار مردم و ماسکهایی که به صورتشان زده بودند فهمیدیم اتفاقی افتاده. یک روز خالههای مهربان مدرسه برای سرکشی به خانه آمدند به ما یاد دادند که هر روز باید دست و صورتمان را بشوییم و از این به بعد از ماسک و دستکش استفاده کنیم تا مریض نشویم.»
کرونا مشکلات بزرگی به هزاران مشکل این بچهها اضافه کرده و لازم است این روزها بیش از گذشته هوای آنها را داشته باشیم. کودکانی که دورکاری ندارند، مشمول بیمه نیستند، بیمارستانی نمیشناسند و... محمد حسن داودی مدیر مدرسه کودکان کار صبح رویش در روزهای سخت کرونایی همراه چند جوان دیگر که دغدغه ایجاد فرصتهای برابر آموزشی برای کودکان کار دارند و از سال ۹۴ این مدرسه را در دروازه غار به راه انداختهاند، یکی از نهادهای مردمی فعالی هستند که تلاش میکنند این روزها لااقل بخشی از مشکلات کودکان کار و خیابان را حل کنند. آنها حالا با اتوبوس زرد رنگشان سراغ هزار و ۵۱ دانش آموز خود و همه بچههای کار و خیابان میروند تا بخشی از مشکلاتشان را کم کنند.
مدرسهای که دغدغه همیاران آن در کوران کرونا، آموزش اصول ایمنی در برابر بیماری و توزیع لوازم بهداشتی بین کودکان و خانوادههاست: «کرونا به مسأله بزرگ مردم دنیا تبدیل شده، اما اگر از چشم کودکان کار به این ویروس نگاه کنیم قبل از آمدن کرونا این بچهها هزاران مشکل در زندگی داشتند؛ مشکلاتی مثل تأمین هزینههای زندگی و سیر کردن شکم خانواده و اجاره خانه و خیلی چیزهای دیگر. کرونا هم مشکلات آنها را چند برابر کرد. قبل از اینکه کرونا به این شکل شیوع پیدا کند ما در مدرسه سعی کردیم با آموزش کودکان کار و تهیه و توزیع لوازم بهداشتی و اقلامی مثل ماسک و دستکش آنها را از ابتلا به کرونا نجات دهیم. این را هم بگویم که کمتر از ۱۵درصد کودکان کار در جاهایی مثل چهارراهها و خیابانها کار میکنند و خیلی از آنها در کارگاهها و زیرزمینها با شرایط خیلی سخت مشغول کار هستند. ۹۰ درصد سرپرست قانونی دارند، اما ذهنیت جامعه این است که این بچهها بی سرپرست هستند و همین طور ۸۰ درصد کودکان کار برای تأمین معیشت زندگی خانواده مجبورند کار کنند.»
فاطمه، زهرا و سهراب درباره کرونا میپرسند و مددکارها با حوصله به سؤالات آنها جواب میدهند. بچهها شناختی از کرونا ندارند و فکر میکنند اگر کسی کرونا بگیرد حتماً میمیرد.
مرضیه پیرمردی یکی از مددکاران مدرسه از نگاه و تصوری که کودکان کار نسبت به بیماری کرونا دارند میگوید و تأکید میکند کودکان کار این روزها بیشتر از گذشته نیاز به حمایت دارند: «قبل از اینکه بحث کرونا داغ شود وقتی سراغ این بچهها توی چهارراهها و خیابانها میرفتیم متوجه میشدیم شناختی از این بیماری خطرناک ندارند و یا اصلاً خبر ندارند چنین ویروسی شایع شده است. کودکان کار در خانوادههایی زندگی میکنند که در آنها از تلویزیون و فضای مجازی خبری نیست و به همین خاطر از مسائل مختلف مطلع نمیشوند. به همین دلیل با مددکارها و مربیهای مدرسه سوار اتوبوس شدیم و با جابزی سراغ بچهها رفتیم و در کنار توزیع لوازم و مواد بهداشتی به بچهها نحوه نظافت کردن و جلوگیری از ابتلا به کرونا را با نقاشی و کاردستی و بازی آموزش دادیم و این کار هنوز هم ادامه دارد.
این بچهها به شدت در معرض آسیب هستند. کودکی که اسفند دود میکند، اگرچه الان با سختگیری و محدودیتهایی رو به رو شده، ولی به هرحال همچنان فعال است و در هرصورت با همان دست سیاه از مردم پول میگیرد و همان دست را هم به صورت و دهانش میزند. در مرحله اول باید به این بچهها آموزش دهیم که باید از محلول ضدعفونی و ماسک و دستکش استفاده کنند. در یکی از چهارراهها چند کودک کار همراه با مادرشان کار میکنند که روزهای اول مادر مخالفت میکرد و میگفت: همه اینها دروغ است و این بچهها با همین دستها غذا میخورند و مریض نمیشوند. با این وجود بین بچهها بستههای بهداشتی و ماسک و دستکش توزیع کردیم و نحوه مراقبت از خودشان را آموزش دادیم. هفته بعد وقتی برای توزیع محلول ضدعفونی و وسایل بهداشتی رفتیم مادر بچهها درحالی که ماسک زده بود و دستکش به دست داشت از بچههاش میخواست بیشتر مراقب خودشان باشند و این بار با رغبت محلولهای ضدعفونی را از ما گرفت. خیلی از کودکان کار توانایی خرید محلول ضدعفونی ندارند و با توجه به اینکه خیلی از این بچهها در خانوادههای پرجمعیت زندگی میکنند میتوانند ناقل بیماری باشند. بعد از آن به کورههای آجرپزی رفتیم و در کنار آموزش بین خیلی از خانوادههایی که در این کورهها کار میکنند لوازم بهداشتی و محلولهای ضدعفونی توزیع کردیم.»
این روزها چرخ دستی غلام از حرکت ایستاده، اما خود او نمیتواند در قرنطینه بماند و دست روی دست بگذارد؛ ۱۲ سال بیشتر ندارد، اما دیسک کمر امانش را بریده. کرونا برای او یک شوخی تلخ است؛ برای او که پدرش را از دست داده و مسئولیت زندگی مادر و خواهرانش را برعهده دارد. کار و کاسبی کودکان خیابان خوابیده، اما بیکاری غلام را به خیابان کشانده. این سرنوشت بسیاری از کودکان کار و خیابان است. کودکانی که کرونا هم نتوانست آنها را خانه نشین کند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: کرونا کودکان کار قرنطینه فقر ماسک و دستکش کودکان کار بچه ها روز ها خیابان ها ماشین ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۶۸۸۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موج مهاجرت پرستاران؛ عمان ۶ برابر ایران حقوق میدهد
به گزارش خبرآنلاین، با آن که کشور با کمبود ۱۰۰ هزار پرستار مواجه است، وزارت بهداشت حاضر نیست حدود ۲۰ هزار پرستارِ طرحی را که طرح خود را گذراندهاند و در دوره کرونا نیز سنگ تمام گذاشتند، به کار گیرد.
همشهری آنلاین در گزارشی نوشت: پرستاری، یکی از مهمترین مشاغل است که مستقیما با سلامت و جان مردم سر و کار دارد اما مشکلات شغلی و معیشتی این گروه که هر سال تنها وعده بهبود آن از سوی مسئولان داده میشود، طاقت پرستاران را بریده است.
ساعتهای کاری زیاد، حجم سنگین کار، شیفتها و اضافهکاریهای اجباری و با دستمزد اندک، فرسایشی بودن این شغل، اجرا نشدن قوانین اصلاح حقوق و مزایا، تاخیرهای همیشگی در پرداخت معوقهها، کارانه های زیر یک میلیون تومان و حقوقهای ناچیز ۱۲ تا ۱۴ میلیون تومانی موجب شده که خیلی از پرستاران با وجود علاقه به حرفهشان و با این که در این زمینه تحصیلات و دانش دارند، عطای این شغل را به لقایش ببخشند.
طی سالهای اخیر شاهد چندین موج مهاجرت پرستاران از کشور و یا تغییر شغل آنها بودهایم. مشکلات شغلی پرستاران تا حدی طاقتفرسا شده که این روزها مدام خبر استعفای دسته جمعی آنها از مراکز درمانی را میخوانیم و میشنویم. هفته گذشته بود که ۴۳ نفر از پرستاران اتاق عمل و بیهوشی بیمارستان شهدای تجریش تهران استعفای دستهجمعی دادند. اواخر فروردین هم ۲۲ پرستار بیمارستان تخصصی طالقانی چالوس به صورت گروهی استعفا دادند. به این لیست باید پرستاران بیمارستان طالقانی آبادان و چند مرکز درمانی یزد را هم اضافه کرد که استعفای دستهجمعیشان در ماههای گذشته خبرساز شد. اتفاقی که در یک سال گذشته بارها در مراکز درمانی مختلف رخ داد.
۲۰ هزار پرستار طرحیِ بلاتکلیف
سوی دیگر این ماجرا پرستارانی هستند که دوره طرح خود را در دوران پاندمی کرونا گذراندند و وزارت بهداشت نیز قول جذب و استخدام آنها را داد، اما بعد از فروکش کردن کرونا به وعدههای خود عمل نکرد و آنها را به حال خود رها کرد. پرستارانی که جان خود را کف دست گرفتند و حتی تعداد زیادی از آنها به دلیل ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند.
سید محمد علوی، پرستار بالین و فعال صنفی حوزه پرستاران در گفتگویی به این موضوع اشاره میکند که با وجودِ کمبود بیش از ۱۰۰ هزار پرستار در کشور، وزارت بهداشت حاضر نیست ۲۰ هزار پرستار را که طرح خود را در دوره کرونا گذراندهاند و به پرستاران طرحی شناخته میشوند، جذب کند.
علوی میگوید: این پرستاران در دوره مخوف کرونا ایثار کردند و به جامعه خدمت کردند. آنها میتوانستند طرحشان را به تعویق بیندازند اما ازخودگذشتگی کردند و طرح خود را زودهنگام شروع کردند که کارها روی زمین نماند. ما تعداد زیادی دانشجوی ترم ۸ داشتیم که درسشان تمامنشده، طرحشان را شروع کردند و در دل کرونا رفتند.
پرستارانی که با سابقه ۲۰ ساله، شرکتی هستند
در دوره کرونا تعدادی از پرستاران به تازگی طرح خود را به اتمام رسانده بودند، اما مسئولان با دادن فراخوان و بستن قرادادهای کوتاهمدت ۶ ماهه و وعده استخدام و تامین امنیت شغلی، آنها را هم نگه داشتند. چون بیمارستانها به شدت دچار کمبود نیرو بود. این را علوی میگوید و ادامه میدهد: وعدهها باعث شد که خیلی از پرستارها با وجود اتمام طرحشان ماندند و کار کردند. اما بعد از پاندمی کرونا با کملطفی و بیمهری مسئولان مواجه شدند.
این فعال صنفی پرستاران میگوید: ما الان حدود ۲۰ هزار نیروی پرستار کارکشته داریم که ۴ سال درس خواندهاند و برادری خود را هم در بحران کرونا ثابت کردند، اما وزارت بهداشت آنها را به کار نمیگیرد. در این میان پرستارانی هم داریم که بیش از ۲۰ سال سابقه کار دارند، اما هنوز شرکتی هستند و تبدیل وضعیت نشدهاند.
از تغییر شغل تا مهاجرت به کشورهای عربی
میانگین حقوق پرستاران با در نظر گرفتن سابقه فعالیت آنها بین ۱۲ تا ۱۵ میلیون تومان است. این را فعال صنفی حوزه پرستاران میگوید و ادامه میدهد: پرستاران باید چند جا کار کنند تا بتوانند زندگی خود را بگذرانند. خیلی از آنها هم تغییر شغل دادهاند؛ در تاکسی اینترنتی کار میکنند، آنلاینشاپ زدهاند و ... . فقط هم معیشت پرستاران مشکل ندارد. ما همکار پزشک داریم که هنوز پروانه مطب خود را نگرفته و بعد از شیفت درمانگاه مسافرکشی میکند.
علوی میگوید: مشکلات معیشتی پرستاران و عدم اجرای تبدیل وضعیت آنها باعث شده که خیلی از آنها اقدام به مهاجرت کنند. حقوق و مزایای پرستارانی که به عمان مهاجرت کردهاند، ۶ برابر حقوق یک پرستارِ فعال در ایران است.
او میگوید: متاسفانه پرستارانِ کشورهای حاشیه خلیج فارس را ایران دارد تامین میکند. چون الان بیشترین مهاجرت پرستاران به کشورهای حاشیه خلیج فارس است. ما این همه نیرو تربیت نکردیم که راحت، آنها را به حاشیه خلیج فارس و اروپا و ... بفرستیم و خودمان دچار کمبود باشیم. مساله این است که کمبود پرستار در نهایت به سلامت مردم آسیب میزند. نه به کس دیگری.
هر ساعت اضافهکاری ۱۵ هزار تومان!
قانون تعرفه خدمات پرستاری، یکی از قوانین اصلاح حقوق پرستاران بود که در سال ۱۳۸۶ به تصویب رسید اما هرگز عملیاتی نشد. تا این که در سال ۱۴۰۰ خود مقام معظم رهبری ورود کردند. با این حال این قانون هرگز به سرانجام نرسید. فعال صنفی حوزه پرستاران میگوید: این قانون که گفته میشود اجرایی شده، با چیزی که در شیوهنامه آن آمده است، خیلی تفاوت دارد. درواقع فقط دارند کارانه ادوار قبل را به اسم تعرفه خدمات پرستاری پرداخت میکنند. الان بیشترین مهاجرت پرستاران به کشورهای حاشیه خلیج فارس است. ما این همه نیرو تربیت نکردیم که راحت، آنها را به حاشیه خلیج فارس و اروپا و ... بفرستیم
علوی توضیح میدهد: تعرفه خدمات پرستاری، یک قانون است که دهها بار از سوی خود حاکمیت ضمانت اجرایی گرفته است. مقام معظم رهبری بارها در روزهای پرستارِ سالهای مختلف به مسئولان تاکید کردند که این قانون را اجرا کنند. با این حال این قانون هنوز اجرا نشده است. یکی از تاکیدهای رهبری این بود که: «با کادر سلامت ایام کرونا نباید مانند کارگر فصلی رفتار شود.» اما متاسفانه وزارت بهداشت دقیقا فصلی برخورد کرد و بعد رفع نیازش در دوره کرونا به آنها گفت: «به سلامت»!
به گفته علوی، هر پرستار علاوه بر ۱۷۰ تا ۱۸۰ ساعت کار موظفی در ماه، باید ۱۵۰ تا ۲۰۰ ساعت هم اضافهکاری داشته باشد. اما مبنای پرداخت هر ساعت اضافهکاری آنها فقط ۱۵ هزار تومان است! آیا این مبلغ با این حجم از فشار کار و فرسایشی بودن این شغل عادلانه است؟ این نشان میدهد که نظام پرداخت وزارت بهداشت نیاز به بازنگری جدی دارد.
لزوم احیای قانون حمایت از مدافعان سلامتِ ایام کرونا
وزارت بهداشت به تازگی اعلام کرده که در سال ۱۴۰۳ قصد استخدام ۲۵ هزار نیرو را دارد. در این میان، تعدادی از فعالان صنفی پرستاری در نامهای به ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری از او خواستهاند که برای حل مشکل شغلی پرستاران، طرح استفساریهای به مجلس ارائه دهد و این استفساریه پس از دریافت موافقت مجلس، به وزرات بهداشت ابلاغ شود و دستور دهد که وزارت بهداشت از منابع مالی خود، پرستاران طرحی را به کارگیری کند. هر پرستار علاوه بر ۱۷۰ تا ۱۸۰ ساعت کار موظفی، ماهانه باید ۱۵۰ تا ۲۰۰ ساعت هم اضافهکاری داشته باشد. اما مبنای پرداخت هر ساعت اضافهکاری فقط ۱۵ هزار تومان است!
علوی میگوید: وزارت بهداشت هم توان اجرایی این کار را دارد و هم پولش را. حتی اصرار داریم که این استفساریه در لایحه بودجه سالانه هم گنجانده شود. اگر این اتفاق رخ دهد، گام بزرگی در جهت کاهش مشکلات جامعه پرستاری برداشته خواهد شد.
این فعال صنفی حوزه پرستاران میگوید: درضمن ما قانونی داریم که در دوران کرونا به نام قانون "حمایت از ایثارگران و مدافعان سلامت در ایام کرونا" که در ستاد ملی کرونا وضع شد. خواسته ما احیای این قانون است. البته بدون برگزاری هیچ آزمونی برای پرستاران. آزمون این نیروها همان کرونا بود و نیاز نیست دوباره در آزمونی شرکت کنند. حتی اگر مهارت نداشتند، در دوره کرونا کاملا کارآزموده و کارشناس شدند و اتفاقا الان به درد دسیستم میخورند.
۴۷۲۳۶
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901641