کرونا و تشدید بحران جمعیت در ایران
تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۷۱۰۷۶
تصمیم یک زوج بر فرزندآوری، تابعی است که متغیرهای زیادی بر روی آن تاثیر دارد که سبک زندگی، شرایط روحی و روانی، شرایط اجتماعی و شرایط اقتصادی از مهم ترین این متغیرها هستند. پس از بروز و انتشار کروناویروس، سطح امنیت روحی و روانی جامعه بطور محسوسی کاهش پیدا کرده است.
به گزارش خبرگزاری فارس، صالح قاسمی در یادداشتی نوشت: کووید-19 را می توان یکی از پرحاشیه ترین ویروس هایی دانست که تمام ابعاد زندگی بشر اعم از اقتصاد، روابط اجتماعی، مناسبات سیاسی و حتی روابط فردی و خانوادگی انسان ها را تحت تاثیر قرار داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کرونا یک اسلحه بیولوژیک است
ایده بهره گیری از فاکتورهای بیولوژیک برای اغراض سیاسی و اقتصادی قدمت تاریخی دارد، اما آغاز تولید سلاح های بیولوژیک به بیش از یک قرن باز می گردد. یعین همان زمانی که تئودور روزولت رئیس جمهور پیشین ایالات متحده از دکتر چارلز داونپورت دانشمند برجسته بیولوژیست درخواست می کند که با کمک علوم میکروبیولوژی، انسان های نامطلوب و غیرمفید جهان را از زاد و ولد منع و محروم کند.
چگونه است که یک ویروس چنان هوشمند است که در میان همه طیف های سنی بر روی سالمندان تمرکز کاملی دارد و بیشترین تلفات را از میان سالمندان و یا بیماران می گیرد؟ آیا این گروه ها بخاطر تحمیل هزینه زیاد بر اقتصاد جهانی باید حذف شوند؟
چگونه است که کروناویروس همچون ویروس هم خانواده اش سارس، از چین به عنوان اصلی ترین رقیب و یا بزرگترین دشمن ایالات متحده در جنگ اقتصادی، ظاهر و منتشر می شود؟
چگونه است که امپراطوری رسانه ای ایالات متحده با یک راهبرد دقیق و تمرین شده پروپاگاند رسانه ای، ایران و شهر قم را که از اصلی ترین دشمنان ایدئولوژیک و استراتژیک تمدن خود می انگارد، جزو اولین متهمان انتشار کرونا در منطقه و جهان قلمداد و اعلام می کند؟
چگونه است که بسیاری از کشورهای ضدبشری مدعی اومانیسم همچون ایالات متحده، در اقدامی مشترک، کهنسالان و برخی بیماران بسیار پرهزینه وابسته به نهادهای تامین اجتماعی کشورشان را به بهانه نبود امکانات کافی از اولویت رسیدگی و درمان خارج می کنند؟ آیا ساختار ضدبشری اقتصاد کاپیتالیستی جهان با حذف سالمندان و بیماران در حال کم کردن هزینه های سربار اجتماعی خود است و این یکی از چندین هدف کلان تولیدکنندگان این ویروس منحوس است؟
همچنان که اسناد موجود مثل سند دکترین امنیت ملی ایالات متحده تحت عنوان nssm200 ثابت می کنند، ویروس های ایدز، ابولا، انواع آنفولانزاها و سارس تولید لابراتوار و سلاح بیولوژیک و در خدمت اغراض بیوتروریستی همچون ابرپروژه مهندسی اجتماعی و مدیریت جمعیت جهان بوده اند، پس باید منتظر انتشار قریب الوقوع اسناد کرونا ویروس در ردیف جدیدترین نسل سلاح های بیولوژیک باشیم.
کرونا، عامل تسریع افول شاخص های جمعیت در ایران است
برخلاف یک گزاره طنزگونه که خانه نشینی خانواده ها را زمینه ای برای افزایش زاد و ولد می انگارد، از منظر مطالعات رفتارشناسی فرزندآوری و تاثیر تحولات اجتماعی بر الگوی فرزندآوری خانواده ها باید عرض کنم، کرونا باعث کاهش زاد و ولد، افزایش مرگ و میر و تشدید مهاجرت خواهد گشت و به این ترتیب سرعت روند کنونی افول شاخص های جمعیت شناختی در کشور افزایش خواهد یافت.
تصمیم یک زوج بر فرزندآوری، تابعی است که متغیرهای زیادی بر روی آن تاثیر دارد که سبک زندگی، شرایط روحی و روانی، شرایط اجتماعی و شرایط اقتصادی از مهم ترین این متغیرها هستند. پس از بروز و انتشار کروناویروس، سطح امنیت روحی و روانی جامعه بطور محسوسی کاهش پیدا کرده است و اگر تضعیف قدرت اقتصادی خانوارها و تداوم و گسترش رکود کنونی شاخص های اقتصادی کشور را هم به آن ضمیمه کنیم، مسلم خواهد گشت که روند پنج ساله کاهش موالید در ایران طی سال جاری بیشتر و سریع تر خواهد شد. این یعنی صفر شدن نرخ رشد جمعیت ایران که تا کنون در حوالی سال 1425 پیش بینی می شد، بسیار زودتر متصور و محتمل است. ضمن اینکه به نظر می رسد سال 1399 رکورد جدیدی در روند کاهش تعداد تولدها ثبت خواهد نمود.
افزایش آمار مرگ و میر نیز شاخص دیگری است که متاثر از تلفات مستقیم (سالمندان و بیماران) و غیرمستقیم (مصرف الکل و حملات قلبی) ناشی از کرونا کاملا محسوس و بدیهی است. لذا افزایش آمار مرگ و میر در سال 1399 کاملا متصور خواهد داد.
در کنار کاهش میزان زاد و ولد و همچنین افزایش میزان مرگ و میر، باید نیم نگاهی به شاخص مهاجرت نیز داشت. به نظر می رسد کاهش امنیت روانی و امنیت اجتماعی که با پروپاگاند رسانه ای بدخواهان نظام اسلامی فراتر از واقعیت نمایانده می شود در کنار بحران اقتصادی قابل پیش بینی در دوران پساکرونا، منجر به مهاجرت بخشی از اقشار برخوردار جامعه ایرانی خواهد گشت که این متغیر هم می تواند روند صفر شدن نرخ رشد جمعیت کشور را تسریع نماید.
در پایان به عنوان یک پژوهشگر باید تصریح کنم که آنچه بیش از همه این عوامل، باعث نگرانی است این که، برخلاف بسیاری از کشورهای جهان، مسئولین کشور ما از رئیس جمهور گرفته تا اعضای کابینه دولت و نمایندگان مجلس و بسیاری از نهادهای دیگر، فهم و درک درستی از اهمیت راهبردی و نگران کننده بودن تحولات جمعیت کشور نداشته و به همین جهت هیچ راهبرد و راهکاری نیز برای مقابله با این چالش فوق استراتژیک نظام اسلامی ندارند.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: اقتصاد بحران ایران ویروس ایالات متحده روحی و روانی زاد و ولد مرگ و میر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۷۱۰۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دنیای اقتصاد : در سال ۱۴۰۳ نه منتظر کاهش قیمت ارز باشید، نه کاهش نرخ تورم/ رشد اقتصادی هم بالا نخواهد رفت
ذنیای اقتصاد نوشت: با نگاهی به نوسانات متغیرهای پولی در سال گذشته و مسیر کاهشی تورم نقطهبهنقطه و همچنین هدفگذاری متغیرهای پولی در سالجاری توسط بانکمرکزی، برداشت اولیه این است که تورم در سالجاری روند نزولی را طی خواهد کرد. اگرچه کاهش رشد نقدینگی میتواند یک نشانه مثبت باشد و کم و بیش این اتفاق نظر میان مکاتب اقتصادی وجود دارد که تورم در بلندمدت با نرخ رشد نقدینگی قابل توضیح است، اما به دلایل متعدد در کوتاهمدت نمیتوان انتظار همبستگی قوی میان این دو متغیر را داشت. بنابراین حتی با فرض پایدار بودن روند کاهش نرخ رشد نقدینگی، در بازه زمانی یکساله عوامل مهمتری وجود دارد که در ارائه چشمانداز واقعبینانه از تورم باید درنظر گرفت. با این حال لازم است به این نکته توجه کنیم که نیروهای شتابدهنده رشد نقدینگی همچنان در اقتصاد ایران فعالاند و تجربه دهههای گذشته نشان داده است که سیاستگذار پولی در مهار این نیروها توانایی بسیار محدودی دارد. بنابراین تا اطلاع ثانوی نهتنها کاهش پایدار نرخ رشد نقدینگی دور از ذهن به نظر میرسد، بلکه شواهد متعدد روند معکوس را نشان میدهد. یکی از عواملی که تقریبا در همه جهشهای تورمی کوتاهمدت در اقتصاد ایران حضور پررنگی داشته، جهش نرخ ارز بوده است. بهویژه با توجه به ریسکهای سیاسی که در سالجاری اقتصاد ایران در پیشرو دارد، نشانهای از توقف روند رشد نرخ ارز دیده نمیشود. نتیجه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا که در آبانماه برگزار میشود و سطح تنشهای منطقهای، دو متغیر سیاسی بسیار مهم در تعیین روند رشد نرخ ارز و متغیرهای دیگر اثرگذار بر تورم در سالجاری است. پیروزی کاندیدای حزب دموکرات میتواند فشار بر نرخ ارز را کاهش و درنتیجه پیامدهای تورمی جهش ارزی را تخفیف دهد. اما در صورت پیروزی دونالد ترامپ، تشدید تحریمها و افزایش سطح درگیریها دو خطر جدی برای اقتصاد ایران در سالهای پیشرو خواهد بود که به جهش ارزی و به تبع آن تورم دامن میزند. رشد اقتصادی یک متغیر مهم اثرگذار بر تورم به شمار میآید. در سال گذشته اقتصاد ایران رشد نسبتا قابل قبولی را تجربه کرد که عمدتا متاثر از رشد درآمدهای نفتی بوده است. در سالجاری رشد اقتصادی متاثر از رشد درآمدهای نفتی را نمیتوان انتظار داشت. بنابراین با توجه به آمار تشکیل سرمایه ثابت و روند نگرانکننده خروج سرمایه و همچنین افزایش قابلتوجه مالیات در لایحه بودجه سال ۱۴۰۳، به نظر میرسد اقتصاد ایران در سالجاری نمیتواند رشد مطلوبی را تجربه کند. با توجه به نقش درآمدهای مالیاتی در کاهش کسری بودجه و درنتیجه کاهش فشار بر رشد پایه پولی و نقدینگی، ممکن است افزایش درآمدهای مالیاتی بهعنوان یک نیروی کاهنده تورم قلمداد شود، اما اثر افزایش شتابان مالیات ورای ظرفیت اقتصاد قطعا بر رشد اقتصادی و به تبع آن تورم اثر منفی خواهد داشت. بهعلاوه، سختگیریهای مالیاتی به خروج موقت و دائمی سرمایه از چرخه اقتصاد منجر میشود که از این طریق نیز بر تورم اثر منفی خواهد داشت. هدر دادن منابع ارزی با توزیع ارز به نرخهای دستوری همواره یکی از عوامل ایجاد تورم در بلندمدت بوده است. بنا به گفته رئیس بانکمرکزی، دولت در سال گذشته ۷۰میلیارد دلار ارز به قیمت ۲۸هزار تومان و ۴۰هزار تومان توزیع کرده است. در سال گذشته بالغ بر ۳۵۰۰هزار میلیارد تومان رانت ارزی فقط از جانب اختلاف نرخ آزاد و سامانه نیما «تخصیص» یافته است. در حال حاضر اختلاف نرخ ارز بازار آزاد و سامانه نیما حدود ۶۰درصد است که به معنای سود بادآورده ۶۰درصدی برای دریافتکنندگان ارز با نرخ نیمایی است. این فقط یک نمونه از رانتهای عظیم موجود در اقتصاد ایران است که مسیر نهایی آنها به تورم ختم میشود. معمولا به موازات جهشهای ارزی، اینگونه «تدابیر» خسارتبار با فضاسازی رسانهای رانتجویان شدت میگیرد. بنابراین با وجود اینکه درآمد نفتی سال گذشته افزایش قابلتوجهی داشته و در سالجاری نیز حداقل فروش بالای یکمیلیون بشکه در روز قابل انتظار است، احتمال تشدید تحریمها و جلوگیری از ورود درآمدهای نفتی به چرخه اقتصاد و هدر دادن منابع ارزی اثر کاهشی درآمدهای ارزی بر نرخ تورم را با ابهام مواجه میسازد. آنچه در سالهای پیشرو بیش از گذشته موجب نگرانی بوده، این است که پیامدهای تورمی تصمیمات سیاستگذاران، آنها را به اتخاذ تصمیمات دیگری از قبیل کنترل قیمت، دخالتهای مخرب در بازار، هدر دادن منابع و تعمیق رانت سوق میدهد که بیش از پیش به تورم و خروج سرمایه دامن میزند. اقتصاد ایران در یک مارپیچ تورمی بسیار خطرناک قرار دارد و شوکهای بیرونی ازقبیل جهش ارزی یا درگیری منطقهای میتواند کابوس ابرتورم را به واقعیت تبدیل کند. باید توجه داشت که تورم مزمن در دهههای گذشته، زیرساختهای ذهنی و عینی خروج بخش قابلتوجهی از اقتصاد کشور از چرخه ریال را ایجاد کرده است که تحقق آن به معنای از دست رفتن امکان ابتکار عمل سیاستگذار و هموار شدن مسیر ابرتورم است. کانال عصر ایران در تلگرام