سردشت | اینجا امید به زندگی صفر است | نفسهای مردم هنوز بوی گاز خردل میدهد
تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۷۳۰۲۲
به گزارش همشهریآنلان به نقل از ایلنا، وریا حسنپور، در گفتوگو با خبرنگاران اظهار کرد: در این وضعیت بحرانی که کرونا ویروس مهمان ناخوانده ایرانیان است، بیشتر از قبل محرومیت این شهرستان نمایان شده است.
حسنپور افزود:خیرین شهرستان در این مدت حامی بیمارستان و دنبال رفع کمبودهای پرسنل و بیماران بوده و هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اینجا مردم قبل از مسئولان دست به کار شدند
وی افزود: عده کثیری از جوانان این شهرستان و فعالان مدنی به صورت خودجوش درصدد مبارزه با این بحران برآمدند و گاه با بستن پیش از موعد راههای مواصلاتی و گاه از طریق جمع آوری کمکهای مردمی و تهیه بستههای حمایتی از جمله اقلام غذایی و بهداشتی برای خانوادههای نیازمند تلاش کردند تا مانع از گسترش این بیماری کشنده شوند.
عضو شورای شهر سردشت عنوان کرد: هم اکنون بیماران کرونایی با مشکلات تنفسی ۸ نفر هستند و به همین دلیل رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان آذربایجان غربی ۳ دستگاه به این استان ارسال کردند و هم اکنون تعداد این دستگاهها به ۸ عدد رسیده و اگر بیمار دیگری به آمار اضافه شود دیگر دستگاهی برای بهبودی شرایط تنفسیاش وجود ندارد.
۹۰ درصد مردم سردشت مشاغل کاذب دارند
وی گفت: این مردم محل درآمد دیگری ندارند و از گذشتهها تاکنون معیشت آنها وابسته به کولبری و بازارچههای مرزی بوده و با بسته شدن مرزها اکثرشان بیکار شدند و خود ما در شورای شهر و شهرداری اصلا نمیتوانیم به افراد دستفروش برای جمع آوری بساطشان در خصوص سد معبر اقدام کنیم چرا که میدانیم تنها منبع درآمدشان از همین کار است تا بتوانند لقمه نانی برای خانواده شان تهیه کنند.
اینجا امید به زندگی مردم صفر است
این استاد دانشگاه اضافه کرد: آمار آسیبهای اجتماعی از جمله بیکاری، افسردگی، طلاق و خودکشی در شهرستان سردشت بالا است. مردم امید به زندگی شان صفر است و با شیوع بیماری کرونا مشاغل روز مزد مردم تعطیل و اغلب آنهاخانهنشین شدهاند. حال و روز کولبرها که نماد محرومیت، بیکاری و مظلومیت هستند چندان تعریفی ندارد و آنان بیشتر از گذشته شرمنده خانوادههای شان هستند. حذف شغل کولبری، بحران بیکاری در چند سال گذشته آلام مردم را دو چندان کرده است و آستانه تحمل مردم برای قرنطینه خانگی پایین است چون گرسنگی آنها را از پا در میآورد.
حسنپور در پایان افزود: مرزبانانی که هشت سال در صف مقدم جبهه و مبارزه بودهاند اکنون چشم به راه کمک مسئولان هستند و اینک در این وضعیت بغرنج نه تنها توجه ویژه، بلکه اقدام عاجل و اورژانسی را میطلبد چون هر آن احتمال فاجعه انسانی دیگری وجود دارد.
کد خبر 497701 برچسبها دفاع - مصدومان شیمیایی استان آذربایجان غربی كرونا در ايرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: استان آذربایجان غربی كرونا در ايران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۷۳۰۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مصدومیت شدید سعید آقاخانی در نون خ +عکس
حمیدرضا آذرنگ بازیگر سریال نون خ۵، از مصدومیت سعید آقاخانی کارگردان و بازیگر سریال و عدم توقف کار با وجود آسیبدیدگی او نوشت.
به گزارش مشرق، آذرنگ در صفحه شخصی خود نوشت: قرار نبود از کوه بیفته و جا بمونه… تو مسیر کوه افتاد و مهرههای کمرش آسیب جدی دید. چند روزی تو بیمارستان بستری بود. گفتند، باید استراحت مطلق داشته باشه قبول نکرد.
قصه عوض شد تا نورالدین از ارتفاع بیفته و جا بمونه از گروه که کار عقب نیفته، امیر وفایی [نویسنده سریال]مسیر نورالدین رو از گروه جدا نوشت… یه مدت تو یه ماشین کمپر درازکش مونیتور رو میدید و پیغامهاش رو با صدای دردآلود به گروه میرسوند، باز راضی نشد… با کمربند طبی و عصا تاتی تاتی میاومد سر صحنه و لوکیشن و کارش رو میکرد.
با هم خندیدیم و با هم گریه کردیم
خنده با سادگیهای بی شیله پیله خودمون تو قصه و گریه برای سنگینی بار زندگی رو شونههای مردم یگانه و بی همتای سیستان و درد کولههای کولبران کردستان و درد استخوان سوز کودکان معصوم دچار سرطان …
گذشت
میگذره
بزرگترین موهبت زمان همین گذشتنشه
اما…
تنها امید اینه که دیدن نون خ برای مردم سرزمینم شیرین باشه در حد یک لبخند و برای مسئولین بی تفاوت به تلنگر که تا فرصت هست به برداشتن باری از دوش این مردم همیشه نجیب همت کنند.
هر چند اگر یک درصد برای اولین امید و تنها یک لبخند مردمم امید داشته باشم
به دومی
آخه مگه میشه ندید؟