Web Analytics Made Easy - Statcounter

حوادث رکنا: اگرچه به صورت سنتی ازدواج کردم اما آن قدر تحت تاثیر فن بیان و چرب زبانی های خواستگارم قرار گرفتم که انگار هیپنوتیزم شده بودم و در برابر تعریف و تمجیدهایی که از خودش می کرد، او را نیمه گمشده ام یافتم و ...

به گزارش رکنا، این ها بخشی از اظهارات زن 26 ساله ای است که برای استحکام پایه های لرزان زندگی 10ماهه اش دست به دامان قانون شده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او که با چشمانی اشک بار به آینده تاریک خود می اندیشید و همه آرزوهایش را بر باد رفته می‌دید، درباره ماجرای ازدواجش به کارشناس اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان گفت: 22سالم بود که در رشته علوم اداری دانش آموخته شدم.

وقتی مدرک تحصیلی ام را به دست گرفتم خیلی خوشحال بودم چرا که به کارمندی و پشت میز نشینی علاقه عجیبی داشتم، به همین دلیل از همان روزهای اول دانش آموختگی به دنبال شغلی مناسب بودم و از همه امکانات و روابط برای استخدام در یک سازمان یا اداره استفاده کردم.

ورق زدن صفحات نیازمندی های روزنامه کار هر روزه ام بود. به محض این که از استخدام نیرو در یکی از مراکز دولتی یا غیردولتی مطلع می شدم، بلافاصله پوشه حاوی مدارکم را به آن جا ارائه می دادم تا این که بالاخره چند ماه بعد در بخش اداری یکی از بیمارستان های بزرگ مشهد به صورت قراردادی استخدام شدم. آن قدر به شغلم علاقه‌مند بودم که خیلی زود مورد توجه مدیران بخش قرار گرفتم و بر پله های ترقی ایستادم. خیلی زود از وضعیت مالی خوبی برخوردار شدم و یک دستگاه خودروی سواری خارجی نیز خریدم تا راحت تر سر کارم بروم.

خلاصه روزهای شیرینی را سپری می کردم که «آرش» به خواستگاری ام آمد. من هیچ شناختی از او و خانواده اش نداشتم، فقط می دانستم که مادرش مرا هنگام کار در بیمارستان زیر نظر گرفته بود. در شب خواستگاری وقتی با اجازه بزرگ ترها قرار شد من و «آرش» درباره آینده و علایق و سلایق یکدیگر صحبت کنیم، او از همان آغاز گفت وگو به تعریف و تمجید از شخصیت، امکانات و مسئولیت پذیری هایش در زندگی پرداخت و چنان با فن بیانی سحرآمیز مرا تحت تاثیر قرار داد که ناخودآگاه او را در قلبم تحسین می کردم.

او چنان از عشقی واقعی سخن می راند که احساس کردم این جوان همان نیمه گمشده ام در زندگی است. این گونه بود که بدون انجام مشاوره های قبل از ازدواج و تحقیق درباره وضعیت خانوادگی، اجتماعی و اخلاقی آرش بلافاصله نظر مثبت خودم را به خانواده ام اعلام کردم و بدین ترتیب چند روز بعد همراه با آداب و رسوم سنتی پای سفره عقد نشستم تا به آرزوها و رویاهایم در کنار آرش دست یابم اما هنوز یک ماه از مراسم عقدکنان نگذشته بود که کاخ آرزوهایم فرو ریخت و پایه های زندگی نوپایم به لرزه در آمد چرا که متوجه شدم همسرم مردی هوسران است و برخلاف ادعاهایش با زنان و دختران زیادی ارتباط دارد.

وقتی در جریان رابطه همسرم با یکی از دختران هم محله ای اش قرار گرفتم دیگر نتوانستم این ماجراها را پنهان کنم و موضوع را با همسرم در میان گذاشتم اما او با غروری خاص باز هم به تعریف و تمجید از خودش پرداخت و از روابط کثیف با دخترانی سخن گفت که عاشقش شده اند. در این میان تلاش کردم تا بیشتر به همسرم نزدیک تر شوم که احتیاجی به هوسرانی نداشته باشد ولی او نه تنها دست از رفتارهای کثیف خودش برنداشت بلکه اعتراض های مرا نیز با مشت و لگد پاسخ می داد و به شدت تحقیرم می کرد.

او حتی برای تحقیر بیشتر من و خانواده ام مسائل خصوصی زندگی‌مان را برای پدرم بازگو می‌کرد به طوری که من از شدت شرم و حیا نمی توانستم به چشمان پدرم نگاه کنم. اختلافات ما هر روز در حالی شدت می‌گرفت که خانواده آرش نیز برای طرفداری از او با زبان طعنه و توهین با من برخورد می کردند و به هر طریقی زجرم می دادند. آرش در این مدت همه حساب های بانکی مرا خالی کرده بود و دیگر اجازه نمی داد بیرون از منزل کار کنم، به هر بهانه ای کتکم می زد و مرا از خانه بیرون می‌انداخت. خانواده اش نیز نه تنها برای آشتی دادن ما قدمی بر نمی داشتند بلکه با تمسخر از من می خواستند تا به صورت قانونی از همسرم شکایت کنم!

با آن که خودروی من در اختیار همسرم بود اما او هیچ گاه یک شاخه گل هم به مناسبتی به من هدیه نداد و ...

شایان ذکر است، با صدور دستوری از سوی سرهنگ محسن باقی زاده حکاک (رئیس کلانتری میرزاکوچک خان مشهد) تلاش کارشناسان زبده دایره مشاوره با مددکاری اجتماعی برای پیشگیری از فروپاشی زندگی این زوج جوان آغاز شد.

منبع: رکنا

کلیدواژه: یارانه دلار کرونا کرونا در جهان قانون استخدام روزنامه منزل اخبار حوادث ازدواج گمشده سنتی خواستگاری چرب زبانی کرونا عکس فیلم کرونا ویروس ویروس کرونا کرونا در جهان ویروس اخبار تهران حوادث تهران کرونا در ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۵۵۲۰۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرنوشت بچه گمشده محله مولوی تهران چه شد؟

عصر چهارشنبه ۵ اردیبهشت امسال خانواده‌ای با تماس با کلانتری ۱۱۶ مولوی از ربوده شدن کودک ۳ ساله شان توسط یک زوج موتورسوار خبر دادند.

با توجه به حساسیت موضوع تیمی از کاراگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران برای ردیابی و تحقیقات ویژه وارد عمل شدند. کاراگاهان در گام نخست تحقیقات به سراغ برادر هشت ساله کودک ربوده شده رفتند، پسربچه به ماموران گفت: همراه برادرم به مغازه سوپرمارکتی رفته بودم برادرم بیرون از مغازه بود و زمانی که از مغازه خارج شدم اثری از برادرم نبود و فقط در آن لحظه یک زن و مرد موتورسوار را دیدم که به سرعت از من دور شدند که احتمال می‌دهم آنها برادرم را ربوده باشند.

کاراگاهان در این مرحله با توجه به ادعای هشت سالعه دوربین‌های مدار بسته را مورد بازبینی قرار دادند و تصویر پسر بچه ۳ ساله به دست آمد و در پایش‌های دوربین به دوربین به زن جوانی در منطقه راه آهن رسیدند که به سراغ این پسر بچه ۳ ساله می‌روند.

ماموران در ادامه با اقدامات پلیسی موفق به شناسایی زن جوان شده و زمانی که به سراغ وی می‌رود عنوان می‌کند که این کودک ۳ ساله در حالی که گریه می‌کرد در خیابان دیدم و متوجه شدم خانه شان را گم کرده است و، چون آدرسی از خانه همراهش نبود او را تحویل کلانتری رازی دادم.

همین سرنخ کافی بود تا کودک گم شده که عنوان شده بود ربوده شده است در کلانتری رازی شناسایی و به آغوش گرم خانواده بازگردد.

سرهنگ نثاری معاون دایره جنایی تهران با تائید این خبر به رکنا گفت: ماجرا کودک ربایی در جنوب تهران ادعایی اشتباهی از سوی کودک هشت ساله بوده و هیچ آدم ربایی صورت نگرفته و پسر بچه سه ساله گم شده بود که با تلاش همکاران ما در پلیس آگاهی تهران به آغوش خانواده بازگردانده شد.

منبع: رکنا

tags # اخبار حوادث سایر اخبار آیا قدرت‌های فوق‌بشری واقعیت دارند؟ چطور انسان به این قدرت‌ می‌رسد؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام می‌شود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی می‌کنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه می‌شود؟

دیگر خبرها

  • جشن عروسی دختر ناصرالدین‌شاه؛ ۱۳۰ سال قبل + عکس
  • ماجرای مسلمان شدن مورایس؛ ازدواج با دختر ایرانی
  • بهره‌مندی ۳۶۰ هزار نفر از خدمات روانشناختی در مازندران ‌
  • عروسی‌هایی بدون تالار و تشریفات
  • ۲۳ درصد پرونده های مشاوره طلاق در مازندران منجر به ساز شد
  • همسر سرمربی سپاهان کیست؟ این دختر ایرانی دل و دین ژوزه مورایس را برد!
  • (تصویر) عکس‌هایی از جشن عروسی دختر ناصرالدین‌شاه؛ ۱۳۰ سال قبل
  • (ویدئو) ماجرای خواستگاری بازیگر معروف «نون خ» از دختر ترامپ
  • سرنوشت بچه گمشده محله مولوی تهران چه شد؟
  • ادعای جنجالی ایران‌اینترنشنال؛ سردار علیرضا عسگری کیست و کجا زندگی می‌کند؟