«زندگی» برای جوانان ما مسئله نیست!
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۵۶۵۹۵۱
ایسنا/بوشهر هفتهی پیش روز جوان بود؛ روزی که یادآور گروهی از جامعه است که امروز حضور و وجود خود را نه پویا و تأثیرگذار، که به عنوان قشری در سایه مانده قلمداد میکنند.
شوق زندگی در بین جوانان پایین قشر جوان جامعه امروز در لوای شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی اجتماع کنونی به موجوداتی بدل شدهاند که تنها زنده ماندن را یاد گرفتهاند و چگونه زیستن و خوب زیستن برای آنان جز مفاهیم و عباراتی تهی از معنا نیستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سعید صدقی؛ دانشآموختهی روانشناسی عمومی با بیان اینکه این یک معضل جهانی است و بعضی از نویسندگان خارجی نیز به آن اشاره کردهاند، به ایسنا میگوید: «بزرگترین خلاءیی که زندگی همهی انسانها و همچنین جوانان را درگیر کرده این است که سیستم آموزشی و قبل از سیستم آموزشی رسمی، سیستم تربیتی ما چندان دغدغهی آموختن مهارتهای زندگی به افراد را ندارد و بیشتر اوقات فرد تا قبل از رسیدن به 20 سالگی و بزرگسالی، تقریباً چیزی در مورد زندگی کردن نیاموخته و بیشتر در مورد زنده ماندن یاد میگیرد.»
مسائل ارتباطی بزرگترین نیاز دوران فعلی ما
وی ادامه میدهد: «کاستیهای آموزش رسمی که بزرگترین چالش و بحران این دوره و زمانه است، وقتی که تنها افراد را برای جذب و ذخیرهی کوتاهمدت یک سری اطلاعات و سپس امتحان گرفتن از آنها آماده میکند، در نهایت با ورود فرد به سن 20 سالگی و عرصهی بزرگسالی، اساسیترین مهارتهای زندگیاش را یاد نمیگیرد؛ برای مثال در مورد خودشناسی، شناخت نیازها و ارزشهای اساسی زندگی و تفکیک قائل شدن بین خواسته و نیاز انسانی و همچنین انطباق آنها با هم، هیچ کدام از مدارس چیزی به جوانان ما یاد نداده و نمیدهند.»
صدقی بیان میکند: «مسائل ارتباطی نیز بزرگترین نیاز دوران فعلی ما است. اینکه ما بتوانیم با یکدیگر به درستی ارتباط برقرار کرده و چالشها و تعارضاتمان را به درستی حل کنیم، همچنان چیزی یاد نمیگیریم.»
این روانشناس عنوان میکند: «هایدگر به تعبیری معتقد بوده که انسان به این هستی پرتاب شده و این مسئله کاملاً در مورد جوانان ما صادق است؛ یعنی عملاً بدون آن که چیزی به سرمایهی روانشناختیمان اضافه کرده باشیم، جوان را به سمت بزرگسالی هل میدهیم؛ دوران خشنی که جوان باید بتواند از پس مسائل خودش برآمده و بدون ابزار، آموزش و مهارت وارد این عرصه شود.»
جوانان فکر میکنند آزادی یعنی روابط بیبندوبار
چالش دیگر بحران گذار و بحران اخلاق جنسی است که برخی جوانان با معضلی به نام اعتیاد به روابط جنسی مواجه میشوند. سعید صدقی در این باره میگوید: «ظاهراً آن قبح و آن چراغقرمزها و سرعتگیرها و موانعی که قبلاً در برابر روابط جنسی بود برداشته شده و ما به دورانی پا گذاشتهایم که جهان غرب و اروپا در دههی شصت و هفتاد با آن مواجه شده بود.»
به گفتهی این دانشآموختهی روانشناسی، جوانان ما فکر میکنند آزادی یعنی رابطهی جنسی کاملاً مطلق و بیبندوبار که از همین طریق نیز وارد روابطی شده که در بعضی وضعیتها به ازدواجهایی ختم میشوند و این ازدواجها خانوادههایی را تشکیل میدهند که از همان ابتدا بنیان آن غلط بوده است.
وی توضیح میدهد: «در واقع، دو نفر بدون کسب مهارتهای لازم برای زندگی و بر اساس یک سری هیجانات ابتدایی با هم تشکیل خانواده میدهند که بعدها سبب بیرون آمدن ناکامیهایی از دل آن میگردد و آمار اسفناک طلاق در دوران فعلی نیز نشان دهندهی همین مسئله است.»
جوان در تنگنای معیشتی است
وی با بیان اینکه جوان ما با معضل بزرگی به نام معیشت نیز مواجه است، اذعان میدارد: «از یک طرف نداشتن آزادی و انتخاب در زمینهی شغلی که جوان بتواند همراستا با استعداد و تمایلات خودش شغل انتخاب کند و از طرف دیگر، شرایط سیاسی حاکم و وضعیت ادارهی کشور و همچنین نبود عدالت در توزیع فرصتهای برابر برای شهروندان مطرح است.»
این روانشناس اضافه میکند: «این که شخص فقیر یا بدون پشتوانه شانس زیادی برای داشتن شغلی خوب و باثبات نداشته و حمایت اجتماعی زیادی را دریافت نخواهد کرد، از جمله مسائلی است که جوان را در تنگنا قرار میدهند.»
بزرگترین خطرات پیشروی جوانان
مورد دیگر که این روزها بسیار زیاد دیده میشود، فوریت در کسب لذت و آن را معادل خوشبختی در نظر گرفتن است. صدقی در این باره تصریح میکند: «جوان فکر میکند تعریف استاندارد اجتماعی از خوشبختی، وجود تفریح و تنوع بسیار زیاد در وفور لذت است و به همین خاطر نیز اعتیاد یکی از بزرگترین چالهها و خطرات پیشروی جوانان است.»
این روان شناس حوزه عمومی میافزاید: «آنان بدون در نظر گرفتن زحمت سنگینی که بعد از مصرف مواد مخدر متحمل میشوند، به خاطر لذت وافری که در همان چند ثانیهی ابتدایی تجربه میکنند، به تسریع در لذتجویی و عیاشی دچار میشوند و همانطور که میدانید آمار اعتیاد هم در بین جوانان ما مخصوصاً دانشجویان نگران کننده است.»
وی معتقد است علاوه بر شرایط کلان اجتماعی و نداشتن حداقل دانش عمومی و شناخت در زمینهی مسائل زندگی و میراث فرهنگی بشری(که متأسفانه بسیاری از جوانان از آن دور هستند)، بحران آموزشی و بحران معنایی نیز در زندگی بروز کرده؛ این گونه که گاهی جوان 18-17 سالهای را میبینید که بسیار تلخ اندیشیده و آیندهاش را در قالب یک نگاه کاملاً پوچ و بیمعنا و عاری از زندگی تصور میکند.
شوق زندگی در بین جوانان پایین آمده است
وی با اشاره به اینکه ما اکنون با معضل کرونا مواجه بوده و میبینیم برخی جوانان به هیچ عنوان به صرافت در خانه ماندن و رعایت مسائل بهداشتی نمیافتند، به ایسنا میگوید: «شوق زندگی در بین برخی جوانان پایین آمده و گاهی خطر مرگ خیلی آنها را نگران نمیکند؛ مثلاً مدتی قبل، چندین مهمانی پرتعداد بین جوانان در شهرهای مختلف برگزار شد که نشان میدهد بعضی از آنها خیلی نگران به خطر افتادن زندگی خود و دیگران نیستند و ظاهراً زندگی کردن و گاهی حتی زنده ماندن خیلی برای این نسل مهم نیست. جوان میداند وقتی به این مهمانی برود، چون همه از جاهای مختلف جمع شده و ممکن است ویروس را به اشتراک بگذارند، ریسک ابتلا به این ویروس خیلی بالا است، اما با این حال اهمیتی برای این مسئله قائل نبوده و بر خلاف آن عمل میکند.»
سعید صدقی در ادامه بیان میکند: «ممکن است جوان با خوشخیالی بگوید حالا امشب را لذت میبرم و امیدوارم طوری نشود یا اینکه اصلاً اهمیتی ندارد و آخرش میخواهیم بمیریم یا زودتر بمیریم راحت شویم! یا مثلاً ما که زندگی نکردیم و قرار نیست زندگی کنیم و حالا اگر مریض شویم مگر چه اتفاقی میافتد؟»
این فقط وضعیت جوانان ما نیست
این دانشآموختهی روانشناسی تأکید میکند: «با تمام این اوصاف، باز هم باید با احتیاط به این بحثها نزدیک شد؛ چراکه هر انسانی داستان مجزا و متفاوتی دارد و نمیشود برای همه فاکتور گرفت و گفت این نسخه در مورد همه صادق است اما علائم هم خیلی خوشحال کننده نیستند. باید گفت این فقط وضعیت جوانان ما نیست و ییشتر نقاط دنیا با نسلی مواجه هستند که هم معنای جنسیشان گم شده و هم شوق زندگی کردن در آنان پایین آمده و لذت جوتر و بیبندوبارتر شده و به همان نسبت از مطالعه دورتر شده و به همان اندازه به محیطهای مجازی نزدیکتر هستند.»
وی در ارتباط با چرایی این جریان خاطرنشان میکند: «در محیطهای مجازی کار سادهتر بوده و اینستاگرام، تلگرام و فضاهای مجازی دیگر درگیری ذهنی زیادی نمیطلبد. آنجا به جای فرد فکر شده و تصاویری گذاشته میشود که او را سرگرم میکنند. پورنوگرافی نیز آنجا اضافه میشود و فرد خیالش راحتتر است که خیلی دغدغهی ذهنی پیدا نخواهد کرد و چالشی که آن کتاب دارد قطعاً با اینستاگرام و تلگرام نخواهد داشت.»
ما میتوانیم اما نمیخواهیم
صدقی پیشنهاد میکند: «برگردیم به قرن هجدهم و مقالهی درخشان "ایمانوئل کانت" با عنوان "روشنگری چیست" را دوباره بخوانیم. کانت در این مقاله از حقارت و بردگی فکری خودخواستهی آدمها که معضل بزرگی است، شکایت کرده و آموزش را ابزاری برای خروج انسان از این حقارت فکری، معرفی میکند. ما در کنار آموزش رسمی، امکانات بسیار بالایی برای آموزشهای غیررسمی و غیرانتفاعی داریم؛ این چنین که از طریق تشکیل مؤسسات مردم نهاد و با استفاده از بستر اینترنت و محیطهای مجازی میتوان دورههای آموزشی مختلف برگزار کرد.»
او معتقد است باید برگردیم و دوباره میراث فرهنگی و تاریخ گذشتهی خود را بخوانیم و گفتههای اندیشمندان بزرگ انسانی را بازخوانی کرده و آنها را وارد دنیای فعلی کنیم. ما به جز آموزش، آموزش و آموزش هیچ راه دیگری نداریم و این آموزش میتواند ترویج کتابخوانی، برگزاری نشستهای مختلف، ایجاد انگیزه و رغبت در جوانان برای یادگیری و پرسشگری و بسیاری موارد دیگری باشد که به نظر میرسد افق روشنی در آموزش رسمی ندارند اما آموزش غیررسمی بسیار میتواند کمککننده باشد.
این روانشناس با تأکید بر اینکه در ادوار گذشته، بشر میخواسته اما نمیتوانسته و ما اکنون در برههای هستیم که میتوانیم اما نمیخواهیم و باید این خواستن را در خودمان ایجاد کنیم، تصریح میکند: «اینک ما میتوانیم با تمام دنیا و با متفکرین و اندیشمندان زیادی از طریق اینترنت ارتباط برقرار کرده و از آنها کمک بخواهیم. همچنین میتوانیم از طرق مختلف کتاب دریافت کرده یا آموزش ببینیم. افزون بر این، آموزش خانواده و پدر و مادر به عنوان اولین الگوهای تربیتی برای کودک و سپس آموزش رسمی در مهد کودکها و دوران پیش دبستانی که تا انتهای دوران دانشگاه ادامه می یابد، شرایط بسیار خوبی برای خروج از این بحران فراهم کرده است.»
صدقی در پایان اظهار میدارد: «امکانات بسیار زیادی، خیلی بیشتر از همهی دوران تاریخ، در اختیار ما قرار دارد اما همانطور که گفتم، خواستن و ایجاد شوق و انگیزه است که برای ما بسیار لازم و حیاتی است. اما پیش از همهی اینها مسئولیت فردی شخص به عنوان یک انسان مطرح میشود که مسئولیت زندگی و حقارت فکری خود را پذیرفته و سپس برای رشد دادن خود اقدام کند.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: آموزش رسمی بین جوانان جوانان ما بزرگ ترین شوق زندگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۵۶۵۹۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دانشجوهای خانه به دوش! / جای خالی خانه دانشجویی در پازل زندگی زوجهای دانشجو
مهربانو های منتظر و مهربان های مضطرب! مهربانو ها چشم به راه روز مبارک وصال؛ و به فاصله یک شهر شلوغ، مهربان ها مردد بین شسکتن از سختی جدایی یا شکستن زیر بار سنگین زندگی مشترک! دانشجو رنج هجران میکشد و دانشگاه ایستاده است و تماشا میکند!
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- فاطمه افتخاریپور*: فاصلۀ خانه دانشجویی تا خانه دانشجویی متأهلان را فاصلۀ بین تصویب تا اجرای قانون باید پر کند.
دانشگاهها مؤظفاند متناسب با برآورد نیاز دانشجویان متأهل برای تأمین خوابگاه متأهلی اقدام کنند. اما در حال حاضر جز تعداد انگشت شماری از دانشگاه ها، سایر دانشگاهها به وظیفه خود عمل نکردند... (۱)
همچنین تا به امروز، دانشگاه علامه طباطبایی (ره) هم جز وعدۀ تأمین صد واحد خانه دانشجویی متأهلی حرفی برای گفتن ندارد. هرچند حتی اگر آن ۱۰۰ واحد برای مهر سال ۱۴۰۳ تأمین شود اصلا پاسخگوی ۱۵۰۰ دانشجوی متأهل دانشگاه نخواهد بود. البته این را هم باید در نظر گرفت که تأمین خانه دانشجویی متأهلی نه صرفا برای متأهلین، بلکه برای دانشجویانی که با آگاهی از تأمین مسکن توسط دانشگاه برای ازدواج اقدام میکنند هم باید در نظر گرفته شود.
پای درد و دل دانشجویان متأهل که نشستیم، تازه فهمیدیم چقدر تحت فشار هستند. در همین راستا مصاحبهای انجام شده که در ادامه میخوانید:
حانیه امین آقائی هستم، دانشجوی رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی که در سال ۱۴۰۲ وارد دانشگاه شدم. کمتر از دو ماه است که ازدواج کردم. همسرم هم فارغالتحصیل ارشد هستند.
فاطمه سادات رفیعی هستم، رشته علوم تربیتی، سال ۱۴۰۲ بود که موفق به ورود به دانشگاه شدم. سهسال است که ازدواج کردم.
سیدمحمدامین حسینی هستم، حدود دو سال از ازدواجم میگذرد و خودم در مقطع دکتری حقوق خصوصی مشغولم و همسرم دانشجوی پزشکی هستند.
مهران خالقی متولد سال ۱۳۸۱ هستم، در شهر زنجان متولد شدم. بنده و همسرم در مقطع کارشناسی ازدواج کردیم. در حال حاضر دانشجوی ترم هشت حقوق هستم.
شروع شرح جدایی...
در حال حاضر کجا سکونت دارید؟ در صورت امکان ترجیح شما استفاده از خوابگاه متأهلی است یا خیر؟
خانم رفیعی در پاسخ به این سؤال گفتند: هر دو خوابگاهی هستیم. بله حتما خوابگاه متأهلی را انتخاب میکنیم. با توجه به اینکه اهل شهرستان هستیم و شرایط اجاره کردن خانه سخت است.
آقای خالقی گفتند: بنده در خوابگاه ساکن هستم و همسرم و فرزندم در زنجان زندگی میکنند. مجبورم هر هفته یا هردوهفته یکبار در رفت و آمد باشم. قطعاً ترجیح میدهم از خوابگاه متأهلی در چنین شرایطی استفاده کنم.
ازدواج همراه با تحصیل، سخت! اما شدنی
به نظر شما تحصیل در کنار ازدواج چقدر میتواند محقق شود؟
خانم امین آقائی در پاسخ به این سؤال گفتند: بهنظرم تحصیل در کنار ازدواج میتواند محقق شود، اما ممکن است در شرایطی مثل دوران بارداری دشوار یا کند شود.
آقای خالقی در ادامه گفتند: پاسخ به این سوال با توجه به شرایط، روحیات، آشنایی با مهارتهای زندگی، توانایی مدیریت همزمان کار و تحصیل و زندگی برای هر فرد میتواند متفاوت باشد.
آقای حسینی نیز به این سؤال پاسخ دادند و گفتند: ازدواج عامل کمک کننده به تحصیل است چرا که آرامش ذهنی و روحی ارزشمندی به واسطه ازدواج به وجود میآید که امکان طی کردن مراحل مختلف تحصیلی را فراهم میکند. در نتیجه ازدواج و تحصیل نه تنها باهم تعارضی ندارند، بلکه ازدواج به تحصیل کمک میکند.
زندگی مشترک از نگاه جوان امروز، شروع یک زندگی ساده هم سخت شده
به نظر شما اولویتهای جوانان امروزی برای ازدواج چه تفاوتی با گذشته دارد؟
خانم امین آقائی در پاسخ به این پرسش گفتند: دغدغۀ اقتصاد و داشتن خانه مناسب بیش از پیش در ذهن جوانان است و مشکلات اقتصادی و میل به داشتن زندگی مالی خوب، باعث شده برخی معیارهای مالی داشته باشند که در جامعه کنونی خیلیها از داشتنش محروم هستند.
خانم رفیعی گفتند: در شرایط فعلی دغدغههای مالی اولویتها را خیلی تغییر داده و با توجه به فضای مجازی اولویتها از اخلاق و ظرفیتهای فکری، به ویژگیهای جسمانی و مالی تغییر رویه دادهاند.
آقای حسینی در ادامه به این شکل پاسخ دادهاند: امروزه خیلیها میگویند جوانان امروزی توقعات زیادی دارند، اما در واقع اینطور نیست و جوانان امروزی زیادی پیدا میشوند که حاضر به شروع یک زندگی ساده هستند. متأسفانه به خاطر مشکلات اقتصادی و تورم همین زندگی ساده نیز هزینههای زیادی دارد و جوانان از فراهم کردن مقدمات اولیه زندگی ساده نیز ناتوان شدند که گرانترین بخش شروع زندگی، مسکن است.
مسکن؛ پاشنۀ آشیل تشکیل خانواده و رشد جمعیت!
نداشتن مسکن تا چه اندازه باعث به تأخیر انداختن ازدواج جوانان و دانشجویان شده؟ خوابگاه متأهلی به چه میزان توانایی رفع این مشکل را دارد؟
خانم امین آقائی به این سوال چنین پاسخ دادند: قطعاً مسکن یکی از دغدغههای مهم هر جوانی است که قصد ازدواج دارد و موجب به تأخیر انداختن ازدواج و تشکیل خانواده میشود. خوابگاه متأهلی گزینه بسیار مناسبی برای زمان دانشجویی است و تا پیدا کردن خانه مناسب، موجب استقلال دو طرف میشود.
آقای حسینی گفتند: بهنظرم از میان دلایل اقتصادی، نداشتن مسکن مناسب مهمترین دلیل تأخیر ازدواج جوانان است. طبیعتاً خوابگاه متأهلی، میتواند در حل این مشکل به زوجهای دانشجو کمک شایانی بکند.
مسکن، مسکن، و بازهم مسکن... باید به داد جوانها رسید!
به نظر شما وجود خوابگاه متأهلی، چه محاسنی دارد که باعث ترغیب مجردها به ازدواج شود؟
خانم رفیعی گفتند: در واقع برای دانشجو یک خیال آسوده به وجود میآورد که حداقل تا چند سال با خیال راحتتری به تحصیل بپردازد.
آقای خالقی، در پاسخ به این سوال چنین مطرح کردند: قطعاً باعث ترغیب جوانها به ازدواج خواهد شد. زیرا؛ بزرگترین مانع پیش روی جوانان همین مسکن است و حتی اگر برای مدت کوتاهی این مانع از سر راه جوانان برداشته شود جوانان در این مدتی که در خوابگاه متأهلی هستند سعی میکنند پس اندازهای خود را بیشتر کنند تا بعد از فارغالتحصیل شدن بتوانند منزل خودشان را تهیه کنند.
دانشگاه خانواده محور، ضامن فردای ایران زمین
آیا قصد دارید فرزند هم داشته باشید؟ با توجه به روند کاهش جمعیت، به نظر شما فرزندآوری چقدر اهمیت دارد؟
خانم رفیعی: بله. برای جامعه از هر لحاظ از اهمیت بالایی برخوردار است، ولی باید دید با شرایط فعلی زندگی چقدر امکان فرزندآوری وجود دارد.
آقای خالقی گفتند: ما الحمدلله صاحب یک دختر ۸ماهه هستیم. ایرانِ امروز ما به شدت در سرازیری کاهش جمعیت قرار گرفته و این برای یک کشور خطرناک است. اگر انسان حداقل چند کتاب تربیتی مطالعه کرده باشد متوجه میشود که امکان تربیت صحیح و سالم فرزندی که برادر و خواهری نداشته باشد وجود ندارد. پدر و مادر اگر تربیت صحیح فرزندخودشان برایشان دغدغه است، نباید به یک یا دو فرزند بسنده کنند چه برسد به اینکه آینده کشور نیز برایشان مهم باشد. حالا همین بچهای که به تنهایی بزرگ شده یا دست کم فقط یک برادر یا خواهر داشته، تقریبا بعد از هجده سالگی به یکباره میخواهد وارد فضای جامعه شود. خب این فرزند اصلا درکی از زندگی جمعی، کار گروهی، گذشت کردن، تقسیم کار و... ندارد و این برای کشور مشکلزا است.
این مصاحبه در پایان با تشکر از مصاحبهکنندهها به پایان رسید. اما برای دانشجوی جوان و مجرد مسئلۀ مسکن، زوجهای متأهل را به سختی انداخته و جوانان آمادۀ ازدواج را از تشکیل خانواده میترساند! (۲) به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، بالا بودن هزینههای زندگی، هزینه بالای مسکن، بیکاری و پیدا نکردن گزینه مناسب برای ازدواج در صدر علل عدم ازدواج بهنگام جوانان هستند که مطمئناً میتوان در دانشگاه برای هر کدام از این علتها چارهجویی کرد.
امیدواریم تلاش ما برای پیگیری مسئلۀ تأمین خانه دانشجویی متأهلی برای دانشجویان دانشگاه مؤثر واقع شود و قدم برداشتن برای این اتفاق مبارک، عمل خیر مقبولی در پیشگاه خداوند متعال باشد.
والذین یقولون ربنا هب لنا من ازواجنا وذریاتنا قرة اعین واجعلنا للمتقین اماما
اولئک یجزون الغرفة بما صبروا ویلقون فیها تحیة وسلاما
خالدین فیها حسنت مستقرا ومقاما (۳)
۱- قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، مصوب ۱۴۰۰/۷/۲۴
۲-عوامل تأثیر گذار بر افزایش سن ازدواج جوانان، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، تاریخ انتشار ۱۴۰۱/۳/۱۰
۳-آیات ۷۴ الی ۷۶ سوره مبارکه فرقان
فاطمه افتخاریپور، عضو فعال دانشکده روانشناسی انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه علامه طباطبائی(ره)
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.