رحمانپور اشعار نغز و پرمفهوم را وارد موسیقی نواحی کرد / شاهصدای موسیقی لرستان سقایی بود
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۵۸۲۲۲۸
هادی مؤمنی شاعر و ترانهسرای لرستانی معتقد است که ایرج رحمانپور در طول عمر هنریش توانسته اشعار نغز و پرمفهوم را وارد موسیقی لرستان کند. ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۱ فرهنگی موسیقی و تجسمی نظرات - اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم - انتشار کلیپی با صدای مسلم علیپور و با عنوان «زلف قجری» موجب واکنشهای تندی از سوی علاقهمندان به موسیقی ایرانی و موسیقی لرستان شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همان طور که میدانید مسلم علیپور پیشتر فقط نوازنده کمانچه و آهنگساز بود و به حق هم در نوازندگی چیره دست است. اما به تازگی قطعهای با عنوان «زلف قجری» منتشر کرده و در آن خوانندگی را هم برعهده دارد. میخواهم از دیدگاه خودتان کلامِ این قطعه را برایمان بررسی کنید و ضعفها و نقاط قوتش را بریمان بگویید.
قطعه «زلف قجری» با این بیت شروع میشود:
ایمرو زَ و قِم لیل وا سوآرَ / وِ گمونِ خاطرم میل وآ مِ نارَ
در این بیت از رفتنِ لیل (لیلی یا معشوق) حرف میزند که گویی میلش به عاشق نیست. اما بعد در ادامه، شاعر لیلی را به آمدن دعوت میکند و این کار در این آهنگ به شکلی صورت گرفته است که نوعی مسخره کردنِ لیلی (معشوق) به نظر میرسد.
به این بخش از کلامِ این قطعه دقت کنید:
هِ بیا بیا قِ باریکِ مِ / هِ بیا بیا زلف قجری مِ
«قِ باریک» با «زلف قجری» کجایش قافیه است؟ این درست همان چیزی است که در این کلیپ چند بار تکرار میشود. همین نکته نشان میدهد که کلام این قطعه سطح بسیار پایین دارد و به هیچ وجه قابل بررسی و نقد نیست.
آثار سطحی و زنگ خطر برای موسیقی لرستان / آوازهای لری و لکی درد جامعه را فریاد میزنندهماهنگیِ شعر و موسیقی را در این اثر چگونه میبینید؟
هماهنگی شعر و موسیقی در این اثر مناسب نیست. برای مثال وقتی عاشقی میخواهد از معشوقش درخواست آمدن کند، معمولاٌ این درخواست را با لحنی خواهشگونه مطرح میکند؛ اما در اینجا، خواننده به گونهای «هِ بیا بیا بیا بیا قِ باریکِ مِ» را مطرح میکند که گویی به نوعی معشوقش را دستانداخته است.
هادی مومنی شاعر و ترانه سرای لرستانی
در نگاهی کلی اگر بخواهید جایگاهی برای «زلف قجری» در موسیقی لرستان متصور شوید، آن جایگاه کجا است؟
یکی از بدترین قطعههای موسیقی لرستان است که در این چند سال گذشته شنیدهام. سادهترین اشعارِ به کار رفته در موسیقی لرستان، حداقل قافیه را رعایت کردهاند.
باید از مسلم علیپور بخواهیم که لطفا نوازنده بماند.
در کلامِ قطعهی «زلف قجری» نه تنها محور عمودی، بلکه محور افقی هم رعایت نشده است. برای مثال محور افقی «زلف قجری» است که با مصرع قبلی هیچ قرینهیابی بین این دو ترکیب نیست. محور عمودی خیال هم به هیچوجه در این شعر رعایت نشده است که در ابتدای صحبتهایم به آن اشاره کردم.
انتشار چنین آثاری چه تأثیری بر مخاطبان موسیقی لرستان خواهد داشت.
این قطعه با این شعری خالی از واژگانِ درست، خالی از آرایههای ادبی و زبانی خالی از محتوا در بین عامه مردم پخش میشود مخاطب آن را میشنود و در ذهنش این کلامِ سطحی به جای اشعارِ پرمفهوم جای میگیرد. چنین اتفاقهایی آرام آرام ذائقه شنیداری مردم را تغییر میدهد.
از کسی مانند مسلم علیپور انتظار نداریم به سبک میلاد بیرانوندها بخواند. این کارها پوپولیسم شعری است.
حال بیایید سراغ شعرهای سطح بالایی برویم که در موسیقی لرستان اجرا شدهاند. شاید تنها منطقهای در ایران که شعرهای جدّی و عمیق را وارد موسیقی محلیاش کرده، موسیقی لرستان باشد. این اتفاق به همت چه کسانی رخ داده است. چه کسی در استفاده از اشعارِ عمیق در موسیقی لرستان بیشترین نقش را داشته است؟
ایرج رحمانپور در قله استفاده از شعر در موسیقی لرستان قرار دارد. آلبوم «آینه اشک» یکی از کارهایی است که اشعار فاخر را وارد موسیقی نواحی کرد. «سیت بیارمِ» (یکی از آهنگهای معروف موسیقی لرستان) ایرج رحمانپور عاشقانه نبود و بیشتر جنبه اجتماعی داشت. در واقع ایرج رحمانپور این قطعه معروف را با دیدگاه خودش روایت کرده که بسیار هم زیبا و شنیدنی است.
جایی که میگوید دستمال برایم بیاور، ما را به یاد بیتهای قدیمی میاندازد که گویا میخواهد مشغول رقصیدن شود. اما یکباره از گریستن میگوید و ما متوجه میشویم که او دو دستمال را برای گذاشتن روی چشمهایِ گریانش میخواهد. جریان سیال ذهن در شعرهای ایرج بسیار عالی است.
آبشخورِ ذهن ایرج رحمانپور در شعر، کجا است؟
آبشخور ذهن رحمانپور در ادبیات شفاهی و قدیمی لرستان، شعر نو و در اشعار بزرگان غرب جای دارد. شنونده موسیقی لرستان با شنیدنِ آثار ایرج رحمانپور بعد از مدتها، با شعر فاخری مواجه شد که نه تنها جنبههای عاشقانه بلکه جنبههای اجتماعی داشت. گیرایی این آثار به قدری است که هم مخاطب عام و هم مخاطب خاص و روشنفکران آنها را میپسندند.
اگر بخواهم مثالی برای مقایسه آثار ایرج رحمانپور در ادبیات فارسی بیان کنم، شاید بشود برخی از آثار ایرج رحمانپور را با شعرِ «زمستان» سرودهی زندهیاد اخوان ثالث مقایسه کرد که هم عامه پند است و هم خواص و روشنفکران را اقناع میکند. در واقع این اثر سهل و ممتنع است؛ یعنی عامه مردم از لایههای روییِ شعر لذت میبرند و خواص هم از لایههای درونی و محتوایی بهره میبرند.
استاد رحمانپور در سرودههایش از نمادها و سمبلها بسیار استفاده میکند.
ایرج رحمانپور در سرودنِ اشعارِ نغز با مفاهیم ارزشمند، اولین شاعر نبوده است. اما او در موسیقی لرستان نخستین خوانندهای است که اشعاری گرانبها را وارد موسیقی لرستان کرد. چنین اتفاقی نه تنها در موسیقی لرستان که در موسیقی نواحی مختلف ایران هم کم سابقه بود. ما در گذشته بیتها(بیتهایی که برای شادی میخوانند) و کلیمههایی(تک بیتهایی که برای هوره میخوانند) داشتهایم که میتوان آنها را با تک بیتهای سبک هندی و آثار بزرگانی مانند صائب و بیدل مقایسه کرد.
ایرج موسیقی محلی لرستان را به کار گرفت تا با نغمههای دلنشینِ این موسیقی، کلامی پر از فصاحت و بلاغت را به گوش مخاطبان برساند.
یکی دیگر از خوانندگان موسیقی لرستان که در میان علاقهمندان به موسیقی نامش آشنا است، رضا سقایی است. کلام در آثار او چه جایگاهی داشته است؟
شاهصدای موسیقی لرستان سقایی بود، اما فراموش نکنیم که بیشتر آثار سقایی، شعرهایی سطحی دارند.
در میان خوانندگان نسل جدید کدام یک از خوانندگان توانسته است به بهترین شکل از اشعارِ جدی و عمیق در آثارش استفاده کند. یعنی خوانندگان دیگری هم داریم که بتوانند ادامه دهنده راه ایرج رحمانپور باشند.
مهران غضنفری از خوانندگانی است که او هم در وهله اول شاعر بوده است و با شعر و ادبیات آشنایی کامل دارد و بسیاری از آثاری که خوانده از سرودههای خودش است. بگذارید در اینجا به یکی از آثار این خواننده اشاره کنم که نامش «کلادَ» است و شعر آن با موسیقی کاملاٌ همخوانی دارد. همچنین این قطعه فضایی کاملاٌ شاد دارد.
کِل کِل کِل کِل کِلا دَ / بادِ شَمال گِلا دَ
وِیَرِ چند ساله دویریت / وَلوخنه پِلا دَ
باد شمال همان باد صبا است که نمادِ پیکِ عاشق به معشوق است. در اینجا ما با شعر شادی مواجهیم. شادیای که حاصل از فرستادنِ پیغامی از سوی عاشق به معشوق است. معشوق رویش به سمت دیگری است. عاشق از معشوق میخواهد که به این سو بنگرد و پیغامِ بادِ شمال را بشنود. در بیت دوم، شاعر غمِ عشق را در دلِ عاشق به برفی چند ساله تشبیه کرده که تنها با خندهی معشوق این برف کنار میرود و بهار میآید.
قطعهی «کِلادَ» یکی از آثار موفق چند سال گذشته در عرصه موسیقی نواحی است که در عین داشتنِ موسیقی و محتوای شاد، تصاویری بکر و مفاهیمی عمیق را به مخاطب ارائه میکند.
مهمترین ویژگی شعرهای ایرج رحمانپور چیست؟
مهمترین ویژگی اشعار ایرج رحمانپور استفاده از زبان آرکاییک (قرنهای گذشته) با لباسی نو است. یعنی کلماتِ به کار رفته قدیمیاند اما آنها را در ترکیبی نو به کار میبرد. ایرج این کلمات را با تصاویر امروزی در هم میآمیزد و خودش هم دست به واژهسازی میزند. او در نهایت به زبان خودش میرسد و تشخّصِ زبانی خاص خودش را در شعر بهدست میآورد.
این درست همان کاری است که شاملو در شعر سپید کرد. شاملو هم از زبان قدیمی استفاده کرد تا در قالبی نو، مفاهیمی جدید را بیان کند و در نهایت به زبان خاص خودش رسید.
انتهای پیام/
R33357/P/S4,40/CT2منبع: تسنیم
کلیدواژه: موسیقی لرستان ایرج رحمانپور وارد موسیقی موسیقی نواحی بیا بیا بیت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۵۸۲۲۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (11 اردیبهشت)
به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم
بهار توبه شکن میرسد چه چاره کنم
سخن درست بگویم نمیتوانم دید
که می خورند حریفان و من نظاره کنم
چو غنچه با لب خندان به یاد مجلس شاه
پیاله گیرم و از شوق جامه پاره کنم
به دور لاله دماغ مرا علاج کنید
گر از میانه بزم طرب کناره کنم
ز روی دوست مرا چون گل مراد شکفت
حواله سر دشمن به سنگ خاره کنم
گدای میکدهام لیک وقت مستی بین
که ناز بر فلک و حکم بر ستاره کنم
مرا که نیست ره و رسم لقمه پرهیزی
چرا ملامت رند شرابخواره کنم
به تخت گل بنشانم بتی چو سلطانی
ز سنبل و سمنش ساز طوق و یاره کنم
ز باده خوردن پنهان ملول شد حافظ
به بانگ بربط و نی رازش آشکاره کنم
با آرزوهای محال و دست نیافتنی عمر خود را هدر ندهید و عاقلانه فکر کنید و تصمیم بگیرید. هرگز از خط تعادل خارج نشوید و از افراط و تفریط برحذر باشید.
اگرچه ناملایمات زندگی فشار زیادی به شما آورده اما شجاعت خود را حفظ کنید و در برابر سختی ها سر خم نکنید که انشالله به نیت دل خود برسید.
زندگی نامه حافظحافظ، شاعر فارسی زبان قرن هشتم هجری بوده که در سال ۷۲۷ هجری قمری در شهر شیراز متولد شد. پدر او بهاءالدین محمد نام داشت که در دوران کودکی حافظ، از دنیا رفت. حافظ در دوران نوجوانی شاگرد نانوا بود و بههمراه مادرش زندگی سختی را سپری میکرد. گفته میشود او در اوقات فراغت خود به مکتبخانهای که نزدیک نانوایی بود میرفت و خواندن و نوشتن را از همان جا فراگرفته است. او در مجالس درس علما و بزرگان زمان خود شرکت میکرد و نیززمان برای کسب درآمد به کارهای سخت و طاقت فرسا میپرداخت. خانه حافظ در محله شیادان شیراز بود.
این شاعر بزرگ در دوران جوانی بر تمام علوم مذهبی و ادبی مسلط شد و در دهه بیست زندگی خود به یکی از مشاهیر علم و ادب سرزمین خود تبدیل شد. جالب است بدانید که او قرآن را بهطور کامل حفظ بود و به همین خاطر تخلص حافظ را برای او انتخاب کردند. شمس الدین محمدبن بهاءالدین محمد حافظ شیرازی حدود چهل سال در حوزه درس استادان آن زمان از قبیل قوام الدين عبدالله، مولانا بهاء الدين عبدالصمد بحرآبادی، مير سيد شريف علامه گرگانی، مولانا شمس الدين عبدالله و قاضی عضدالدين عيجی شرکت میکرد و به همین خاطر به اکثر دانشهای زمان خود مسلط بود.
حافظ در دوران شاه شیخ ابواسحاق به دربار راه پیدا کرد و شغل دیوانی را برای خود انتخاب کرد. او علاوه بر شاه ابواسحاق، در دربار شاهان دیگری همانند شاه شیخ مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی نیز حضور پیدا کرده بود. حافظ از طریق دیوانی امرار معاش میکرد و شاعری شغل اصلی او نبود. جالب است بدانید که بزرگترین گناه از نظر حافظ، ریاکاری و مردمفریبی بود. حافظ در دوران زندگی خود اشعار بهویژه غزلیات بسیار زیبا و معنیداری سروده است که نیزاکنون پس از گذشت قرنها از آن، بوی تازگی داده و خواندنش آرامشبخش است. دیوان اشعار حافظ شامل غزلیات، قصیده، مثنوی، قطعات و رباعیات میشود.
حافظ در دوران جوانی عاشق دختری به نام شاخه نبات شد؛ البته برخی بر این عقیدهاند که نام همسر حافظ نسرین بود و او این نام را بهدلیل شیرین زبانی معشوقهاش به او اختصاص داده است. او برای رسیدن به معشوقهاش، ۴۰ شبانه روز را بهطور مستمر در آرامگاه باباکوی شب زندهداری کرده و به دعا پرداخت. سپس، با شاخه نبات ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر بود. حافظ تنها یک بار ازدواج کرد و پس از مرگ همسرش مجرد ماند. به همین خاطر بسیاری از عارفان و عاشقان، عشق مقدس و واقعی را در حافظ جستجو میکنند. پسر این شاعر بزرگ نیز در دوران جوانی در راه سفر نیمهکاره به هند همراه پدرش از دنیا رفت.
در تقویم رسمی ایران، ۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ است و هر ساله در این روز مراسم بزرگداشت حافظ با حضور پژوهشگرانی در سراسر دنیا روی آرامگاهش در شهر شیراز برگزار میشود.
آثار حافظ
دیوان حافظ شامل ۵۰۰ غزل، ۴۲ رباعی و چند قصیده است که آن را در در ۵۰ سال از زندگی خود سروده است؛ یعنی بهطور متوسط در هر سال تنها ۱۰ غزل سروده است؛ زیرا او در لحظاتی خاص به سرودن اشعار خود میپرداخت و تمرکز خود را روی خلق آثاری ناب گذاشته بود که شایسته مقام معشوق باشد. این نکته بسیار قابلتوجه و تاملبرانگیز بوده و به همین خاطر دیوان او را به یک کتاب خاص و خواندنی تبدیل کرده است. دیوان حافظ بیش از ۴۰۰ بار به زبان فارسی و زبانهای دیگر دنیا به چاپ رسیده است. حافظ لقب ماهرترین غزلسرای زبان فارسی را نیز با اقتدار از آن خود کرده و تک بیتهای او بسیار درخشان و تماشایی است.
شاید تعبیر کردن یا قدرت تاویل پذیری را بتوان از مهمترین خصوصیات اشعار حافظ به حساب آورد؛ زیرا هر کس که دیوان حافظ را باز کرده و غزلی از آن میخواند، با توجه به شرایط روحی خود برداشت متفاوتی از آن میکند؛ بهگونهای که حافظ آن شعر را فقط برای حال آن لحظه او سروده است. در اشعار حافظ، تناسبات هنری به شکلی ظریف و دقیق رعایت شدهاند و ایهام و ابهام را به جا و درست به کار برده است. در برخی از اشعار حافظ، زبان طنز نیز به کار گرفته شده تا ناگفتهها به کمک زبان طنز بیان شود.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (9 اردیبهشت)