Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-07@02:49:49 GMT

مبارزه با خرافه‌گرایی نیازمند برنامه ریزی است

تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۵۹۳۲۰۱

مبارزه با خرافه‌گرایی نیازمند برنامه ریزی است

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی است از احمد نثاری، پژوهشگر و مدیرعامل سابق بنیاد اندیشه اسلامی که در ادامه از نظر می‌گذرد؛

شرایط جدید و تحولات برق‌آسا دهه‌های اخیر در سرتاسر جهان به ویژه تحولات چند دهه ایران و منطقه پرسش‌های متعددی را در ذهن مردم و نسل جوان از زن و مرد پدید آورده است؛ شرایط جهان تغییر کرده است، تعداد باسوادها زیاد شده است، سطح سواد و محتوای دانش متحول شده است و در سایه تکنولوژی روزآمد و توسعه رسانه‌ها به ویژه فضای مجازی اطلاعات فراوان و شگفت انگیز به صورت آسان در اختیار همگان قرار گرفته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همه روزه اطلاعات گوناگونی از شرایط متفاوت ملت‌ها به مردم می‌رسد؛ کشورهای پیشرفته و ثروتمند و کشورهای فقیر از حال همدیگر با خبر می‌شوند.

این شرایط که تا حدودی به خاطر سطح سواد مردم و انتظارات ملت‌ها و کشورهای در حال توسعه و عوامل ریز و درشت دیگر پدیده آمده، همه و همه دست در دست هم داده اند، جوانان را در مسیر فکری خود دچار حیرت و تردید ساخته و سوالات گوناگونی را در ذهن آنان پدید آورده.

بی شک، این شرایط و تحولات در هر جامعه‌ای و نیز کشور ایران بی تأثیر نبوده و سوالات متعددی را در ذهن مردم، به ویژه جوانان به وجود آورده است؛ چرا کشورهایی که تا چهل سال پیش از ما عقب تر و یا همسطح ما بودند اکنون نسبت به کشور ما وضع بهتری دارند و بعضاً توسعه شگفت انگیزی داشته اند، چرا کشورهایی که در همین منطقه حاشیه خلیج فارس بعضاً از یک استان ایران کمترند، اکنون و در ظرف سی سال اخیر جزو کشورهای پیشرفته به شمار می‌روند و حتی ثروت آنها بعضاً از کشورهای پیشرفته دنیا هم فراتر رفته است!!

شایان یادآوری است:

الف _ پرداختن به بعضی پرسش‌ها پیرامون توسعه کشور در برخی حوزه‌ها و اقتضائات آن نظیر اقتصاد، تجارت، صنعت و معدن، تولید و استخراج، تولیدات ناخالص، منابع و ثروت ملی، گردشگری و … خارج از مجال این نوشتار است، اما باید متخصصان و مسئولان ذی ربط به این پرسش‌ها بپردازند و نکات قوت را تشریح و نکات ضعف را تذکر دهند تا هم پرسش‌ها بی پاسخ نماند و هم مسیر توسعه کشور از هر جهت فراهم گردد.

اما هدف نگارنده این مقاله تنها پرداختن به پرسش‌ها در حوزه فرهنگ و دین است.

ب – رویکرد این نوشتار بیشتر انتقادی است و هدف اصلی آن آسیب شناسی مدیریت فرهنگی برای تنبه مسئولان و متولیان ذی ربط در حوزه فرهنگ و دین است، اما بیان نقطه ضعف‌ها در این نوشتار هرگز به معنی نادیده گرفتن نکات قوت و پیشرفت‌ها در حوزه توسعه و آبادانی کشور نیست

بی شک نظام جمهوری اسلامی ایران در طول سالیان گذشته پیشرفت‌هایی در حوزه‌های نظامی و امنیتی، تکنولوژی هسته‌ای، توسعه آبادانی و رفاه عمومی، دسترسی همگانی به خدمات دولتی، علوم زیر ساختی نظیر تکنولوژی نانو و علوم شبیه سازی و…، توسعه آموزش و ایجاد زیر ساخت‌های آموزشی، شکوفایی استعدادها و تولید مقالات علمی و کسب امتیازات بین المللی و… داشته است که انصافاً درخور تقدیر و شکر گذاری است. از این رو، بیان برخی نکات در این نوشتار هرگز به معنی قدر ناشناسی و نادیده گرفتن پیشرفت‌ها و توفیقات نظام جمهوری اسلامی ایران نیست، بلکه همان گونه که در ابتدا بیان گردید، بیشتر هدف آگاهی بخشی و تنبه مسئولان ذی ربط و نخبگان فرهنگی است که متأسفانه نسبت به وظایف و رسالت‌های خود غفلت‌های داشته اند

اکنون نوبت آن رسیده است که نخبگان جامعه و متولیان دینی و فرهنگی به کنکاش و تحقیق بپردازند آیا اساساً این پرسش‌ها پاسخی دارد؟ و می‌توان به این شبهات پاسخ داد؟

به نظر نگارنده، این پرسش‌ها، بیش از آنکه نتیجه تحولات دنیا و جامعه باشند، نتیجه عدم پرداختن به زیرساخت‌های فکری آحاد مردم و جامعه است، به عبارت دیگر؛ اگر تعارف نکنیم، باید بگوییم نه تنها هیچ کار اساسی و منطقی در حوزه زیرساخت‌های فرهنگی در دهه‌های گذشته صورت نگرفته است، بلکه در مواردی خرابکاری، سوءمدیریت و اقدامات نادرست نیز متأسفانه صورت پذیرفته است! یعنی به جای آنکه نخبگان دینی و فرهنگی به اصلاح ساختار فکری جامعه بپردازند، به دلیل کم کاری اصحاب فکر و فرهنگ، متأسفانه در مواردی افراد بی سواد و نااهلان میدان دار جامعه شده اند و افکار نادرست و باورهای غلط به جامعه پمپاژ کرده اند، برنامه‌ها و اقدامات لحظه‌ای و عدم پرداختن به برنامه ریزهای حساب شده و درازمدت از جمله این موارد به شمار می‌رود.

به عنوان یک نمونه بعد از گذشت چهل سال از حاکمیت دینی و اسلامی و مدیریت جامعه توسط متولیان دین و مذهب، تاکنون هیچ نهادی و ارگانی به برنامه ریزی اصولی روی محتوای منابر و محافل دینی و مذهبی و مبلغان و… نپرداخته است که مثلاً چه نوع مطالبی نباید به هیچ وجه مطرح شود و اگر فردی از این قوانین تخطی کرد با او چه نوع برخوردی باید صورت پذیرد.

به عنوان مثال وقتی یک مبلغ مذهبی در یک محفل کاملاً خصوصی حرفی می‌زند که به عنوان لطیفه سر زبان‌ها می‌افتد، به جای آنکه این سخن و شرایط آن محفل مورد بررسی قرار گیرد و اگر شبهه‌ای در ذهن مردم شکل گرفته است، نخبگان فرهنگی و دینی برای تنویر افکار عمومی اقدامات درخور انجام دهند، اما اگر آن مبلغ مذهبی با کج فهمی و برداشت‌های نادرست خود از متون دینی موجب ایجاد شبهه و سوال در ذهن مردم و جامعه شده است، وظیفه دستگاه‌های مسئول این است که صادقانه با وی به شدت برخورد کنند تا هم عرصه برای افراد بی سواد و نادان تنگ شود و هم جامعه اسلامی از این نوع شبهات مصون بماند.

جالب است بدانیم بعد از گذشت چهل سال از مدیریت جامعه توسط نظام دینی و اسلامی عملاً همچنان روش‌های سنتی بر محافل دینی جامعه حاکم است و حتی در مواردی نه تنها هیچ برنامه ریزی منطقی و اصولی در تراز یک مملکتی اسلامی که تحت مدیریت دین و مذهب اداره می‌شود صورت نگرفته است، بلکه همان روش‌های قدیمی و بعضاً پر از اشکال و غیرمسئولانه در محافل مذهبی نظیر مساجد و تکایا جاری و ساری است!!

همین بی توجهی به زیرساخت‌های فکری و بی توجهی به ساماندهی جدید تبلیغات و مبلغان و فقدان برنامه ریزی منطقی و اصولی در این حوزه‌ها باعث شده است که عملاً نتوانیم از همه امکانات بالقوه و بالفعل کشور و نظام اسلامی استفاده کنیم! اکنون پرسش اساسی اینجا است که مراکزی چون دانشگاه‌ها، آموزش و پرورش، حوزه‌های علمیه، سازمان تبلیغات اسلامی، صدا و سیما، وزارت ارشاد و… با این همه بودجه از بیت المال مسلمین چرا وضعیت فکری و فرهنگی جامعه امروزه چندان رضایت بخش نیست؟ چرا با هر نسیمی باورهای دینی و اعتقادات مذهبی آسیب پذیر می‌شود؟ چه نوع اقداماتی توسط چه نهادهای باید صورت می گرفته که انجام نشده است؟

اساساً بعد از گذشت چهل سال، چرا کار جدی و اساسی در حوزه علوم انسانی در این کشور صورت نگرفته است! به خاطر همین مدیریت‌های نادرست در مسائل فرهنگی است در کشوری که نظام مدیریتی و سیاسی آن دینی است، متأسفانه همواره حوزه فرهنگ و دین و اعتقادات مذهبی آسیب پذیرتر از حوزه‌های دیگر است!!

شکی نیست این به هم ریختگی در حوزه فرهنگ و دین، محصول مدیریت‌های نادرست و بعضاً غلط و غیرعلمی و مسئولانه نهادها و مراکزی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی، پژوهشگاه‌های متعدد در حوزه فرهنگی و دین، سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی قم، حوزه‌های علمیه و … است. صرف نظر از آمارها و اقدامات شکلی و ظاهری از عملکرد این دستگاه‌ها و نهادها آیا اساساً سازمان تبلیغات اسلامی و دفتر تبلیغات اسلامی قم به عنوان اصلی ترین متولی حوزه دین و مذهب نظارت اصولی بر محتوای مبلغان و مداحان و محافل دینی دارند؟ و یا برای اینکه چه محتوای مطرح شود و چه محتوایی مطرح نشود برنامه مدونی از سوی این نهادها تاکنون ارائه شده است؟ آیا اگر مبلغی در هر سطحی مطلب نادرست و ناصوابی در جامعه مطرح کرد، چه نهادی و چه دستگاهی مسئولیت رسیدگی و پاسخگویی را به عهده دارد؟ به عبارت دیگر؛ با توجه به تشکیل حکومت دینی و مذهبی آیا همچنان می‌شود گفت نظام و حکومت هیچ مسئولیتی در قبال محتوای مطرح شده توسط مبلغان دینی را ندارد؟ و اگر نظام مسئولیت دارد پس پاسخگویی به برخی مطالب سخیف و شبهه انگیز و پر از اشکالی که توسط برخی مبلغان دینی مطرح می‌شود اساساً به عهده چه نهادی است؟!

متأسفانه توجیه برخی مسئولان نهادهای ذیربط در این گونه موارد این است که منبر و مسجد و محافل مذهبی باید به همان حالت سنتی خود اداره شوند و حکومت نباید هیچ گونه دخالتی در این امور داشته باشد. صرف نظر از درستی یا نادرستی این نظریه، آیا شرایط امروز جامعه که کشور تحت مدیریت و حاکمیت دینی قرار دارد، با شرایط گذشته قبل از انقلاب قابل مقایسه است؟ پر واضح است در شرایط فعلی هر سخنی که از سوی اصحاب دین و متولیان محافل مذهبی مطرح شود خواسته یا ناخواسته تأثیر آن سخن مستقیم متوجه حاکمیت می‌شود و به عبارت دیگر؛ حاکمیت کشور در معرض سوال قرار می‌گیرد و باید پاسخگو باشد. لذا در این شرایط که حاکمیت جامعه دینی است دیگر نمی‌شود گفت محافل دینی و مذهبی باید به صورت سنتی اداره شوند و حاکمیت نباید دخالت کند.

به عنوان نمونه دیگر در شرایط فعلی که کشور و بلکه تمام دنیا درگیر یک معضل اجتماعی است و یک ویروس تمام زندگی مردم را تحت الشعاع قرار داده است، برخی اقدامات و رفتارهای نادرست از سوی افراد نادان و جاهل به نام دین و مذهب و یا اهتمام بیش از حد آنها به انجام بعضی اعمالی که ماهیت استحبابی دارد و حتماً باید در شرایط مناسب انجام پذیرد، آیا وجاهت شرعی دارد؟!

سوال اساسی اینجاست چرا در مواقعی که کشور در وضع و شرایط عادی کشور نسبت به برخی تندروی‌های نادرست به نام دین و مذهب و بزرگنمایی در خصوص برخی آئین‌های مستحبی هیچ برخورد و اقدامی از سوی متولیان و نخبگان دینی و فرهنگی صورت نمی‌پذیرد؟ تا آنکه در شرایط اضطراری کشور که عملاً امکان انجام آن عمل مستحبی فراهم نیست موجی از نافرمانی‌های اجتماعی به نام دین ومذهب صورت نپذیرد که گویی مردم قرار است یک امر واجب را ترک کنند. این در حالی است که طبق موازین فقهی حتی انجام اعمال و آئین‌های صد در صد واجب مانند روزه، حج، امر به معرف و نهی از منکر و… منوط به شرایط خاص است و ممکن است با فقدان آن شرایط حتی در مواردی مصلحتا بنا بر تشخیص فقها یک امر واجب هم بصورت موقت قابلیت انجام را نداشته باشد.

زیرساخت‌ها

برای انجام یک کار درست در هر جامعه‌ای داشتن امکانات و تجهیزات از یک سو و بهرمندی از یک مدیریت علمی و کارآمد برای بکار گیری امکانات در مسیر درست از دیگر سو، شرط لازم است.

اگر در جامعه‌ای امکانات باشد، اما مدیریت و توان بهره برداری از امکانات نباشد، امکانات به تنهایی مشکلی را حل نمی‌کند. چنانکه سال‌های سال است بلکه قرن‌ها است که برخی کشورها سرشار از منابع نفتی بوده اند، اما فقط در قرن اخیر از این منابع بهره برداری کرده اند. به عبارتی سال‌ها این کشورها روی منابع ثروت زندگی فقیرانه داشته اند ولی از وجود آن بی خبر بوده اند، چرا مثلاً سیصد سال پیش از این منابع ثروت هیچ بهربرداری صورت نگرفته است؟ چون آن زمان نیرویی که بتواند از این امکانات این بهره برداری را بکند وجود نداشته است. دین هم همین است. حتماً باید مومنانی خردمند، اندیشور، عالم به زمان و شایسته دائم در حال تحقیق باشند و ابعاد گوناگون دین را مورد کنکاش قرار دهند مبانی را با باورها تطبیق دهند شبهات را بررسی کنند پاسخ‌های مستدل و منطقی به شبهات ارائه دهند و … مادام که این تحقیق و فرایند توسط نخبگان و شایستگان صورت نبندد نمی‌شود از دین بهره برداری درست کرد. از این رو؛ پرواضح است، وضعیت موجود ناشی از قصورها و ناتوانمندی های مسئولان ذی ربط و مجامع نخبگانی است که نتوانسته اند از شرایط و امکاناتی که نظام جمهوری اسلامی فراهم آورده است به خوبی و منطقی بهره برداری کنند.

آبادی میخانه نه ز ویرانی ماست

جمعیت کفر از پریشانی ماست

اسلام به ذات خود ندارد عیبی

هرعیب که هست از مسلمانی ماست

دیگر نکته اینکه: فرهنگ و تمدن پرآوازه ایران زمین همواره در طول تاریخ زبانزد عام و خاص بوده است. آثار و منابع علمی فراوانی در تمام حوزه‌ها از ادبیات و فرهنگ و علوم انسانی گرفته تا فیزیک و شیمی و علوم پزشکی و همچنین مفاخر نامدار علمی و نخبگانی که همه و همه درخشش جهانی دراین مرزوبوم داشته اند، جزو افتخارات این کشور عزیز به حساب می آیند. توجه به علم و دانش و ارزش‌های دینی و مذهبی یکی از ویژگی‌های برجسته پیشینیان این مرز و بوم بوده و هست. اما چرا در شرایط فعلی بعضاً با فرار مغزها مواجه می‌شویم و یا اینکه برخی ارزش‌ها در زمان فعلی بعضاً کمرنگ‌تر از گذشته است! به نظر نگارنده؛ دلیل عمده این به هم ریختگی فرهنگی نیز عدم توجه جدی به زیرساخت‌ها و پایه‌های اصولی نظام فرهنگی و دینی جامعه است. با توجه به رویکرد فرهنگی و دینی انقلاب توقع نخبگان فرهنگی و علمی نیز توجه جدی به پایه‌ها و زیرساخت‌های فرهنگی بوده و هست، اما متأسفانه این توقع تا کنون لااقل در حوزه فرهنگ و دین برآورده نشده است.

این زیرساخت‌ها عبارت است از:

یک – خداوند متعال در آیاتی از قرآن کریم می‌فرمایند:

... هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ...

... هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمَیٰ وَالْبَصِیرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِی الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ...

أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ

سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ ۖ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلًا

سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ ۖ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلًا

با تأمل در این آیات و آیات دیگر قرآن کریم در می‌یابیم که جهان هستی محاسباتی دارد، جهان هستی هرگز بیهوده و بدون محاسبه خلق نشده است. قوانین الهی و نظام هستی و جهان بر اساس سنت‌های الهی، هرگز تغییر نمی‌کند و نظام ثابتی دارد.

نهادهای ذی ربط و نخبگان دینی و فرهنگی در خصوص مفاهیمی از این دست و قانون علیت و نظام هستی چه آموزشی به مردم و جامعه داده اند؟

از نظر فلسفه نیز جهان قانونمند است و نظام ثابتی دارد. نظام جهان به گونه‌ای است که آفرینش جهان ضرورتاً باید بر اساس قانون علیت باشد. از اینجاست که فیلسوفان می‌گویند از خدا برای نخستین بار، جز یک موجود مجرد، قابل آفرینش نیست! یعنی برای خدا امکان ندارد که در نخستین آفرینش خود، دو چیز را با هم ایجاد کند! لذا همواره باید در جامعه عقلانیت از این سنخ حاکم باشد؛

در رهنمودهای ائمه اطهار هم همین هست که بارها فرموده اند که خداوند کارها را با اسبابش انجام می‌دهد.

بنابراین؛ باید این مفاهیم و عقلانیت و نظم جهان و نظام هستی را به مردم آموزش داد، زیرا اگر مردم یک جامعه‌ای با تحفظ بر این مفاهیم همواره خود را اهل تلاش و کوشش بداند آن جامعه موفق و پیشرو است، اما اگر برخی مفاهیم خرافی محور تفکرجامعه ای گشت و سستی و کرختی و تنبلی حاکم شد آن جامعه همواره عقب می‌ماند و جوامع دیگر سبقت می‌گیرند.

نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود

مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

دو – اگر در جامعه‌ای مبانی ایمان و باورهای دینی توأمان با عقل و منطق درست برای مردم تبیین گردد، که این فرایند نیز از وظایف اصلی نخبگان فرهنگی هر جامعه‌ای به شمارمی رود آن جامعه اهل نجات خواهد بود، اما اگر برخلاف نص قرآن کریم و مبانی اصولی دین، مردم در جامعه احساس کنند هیچ تکلیفی ندارند و خدا و پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) به جای آنها کار می‌کنند و مردم را نجات می‌دهند، طبیعتاً این چنین جامعه‌ای موفق نخواهد بود. بنی اسرائیل به موسی گفتند تو و خدایت بروید و بجنگید، ما اینجا نشسته ایم! چنین چیزی نباید اتفاق بیفتد.

در جنگ بدر مسلمانان درست عمل کردند و پیروزجنگ هم شدند، اما در جنگ احد، برخی به وظیفه خود درست عمل نکردند، لذا مسلمانان شکست خوردند! در هردو جنگ، خدا همان خدا بود و رهبر هردو جنگ هم پیامبر خدا (ص) بود! بنابراین؛ نباید فکر کرد که یک نفر هست و هرچه لازم باشد، انجام می‌دهد بدون اینکه انسان هیچ زحمتی بکشد! البته این مفاهیم و گفته‌ها هیچ منافاتی با توکل و توسل به خدای متعال ندارد، بلکه به قول معروف با توکل زانوی اشتر ببند، یعنی تلاش و کوشش برای بالا بردن علم و فهم و دانش و اقدامات فیزیکی و تلاش برای توانمندی و بالا بردن قدرت و ثروت در جامعه هیچ منافاتی با توکل و توسل به خدای متعال ندارد.

سه – جهان ماده هرگز از شر خالی نخواهد بود. فلاسفه موجودات جهان را به پنج قسم تقسیم می‌کنند؛ خیر خالص، شر خالص، خیر و شر مساوی، خیر بیشتر، شر بیشتر.

فلاسفه می‌گویند از حکمت خداوند دور است که موجودی را که سراپا شر باشد یا شر آن بیشتر از خیرش باشد، ایجاد کند. بنابراین فقط سه قسم می‌ماند. از این سه قسم هم خداوند موجودی که خیر و شرش مساوی باشد، نمی‌آفریند، چون ارزشی ندارد. از این رو فقط دو قسم باقی می‌ماند؛ خدا چیزی را می‌آفریند که یا خیر خالص باشد و یا خیر آن بیشتر از شرش باشد.

خیر خالص در جهان ماده پیدا نمی‌شود و فقط در جهان مجردات است. از این رو، در جهان ماده فقط یک نوع موجود است و آن موجودی که خیرش بیشتر از شرش باشد. مثلاً آتش سود زیادی دارد، اما گاهی آسیب هم دارد. روی هم رفته بودنش بهتر از نبودنش است.

زیان و شر در جهان ماده اجتناب ناپذیر است، بنابراین نمی‌توان توقع داشت که در جهان نه وبا باشد، نه طاعون و نه کرونا و نه بیماری‌های دیگر. وظیفه انسان و بشر این نیست که تسلیم نشود، بلکه وظیفه انسان آن است که مبارزه کند تا زنده بماند. آتش سود دارد، اما گاهی باعث آتش سوزی می‌شود لذا وظیفه انسان این است که مواظب باشد چنین اتفاقی رخ ندهد! اگر هم رخ داد، باید به مبارزه با آن برخیزد نه اینکه بنشیند و فقط دعا بخواند. بدیهی است؛ هر مسلمان مؤمنی در هنگام مبارزه حق دارد از خداوند متعال یاری بجوید و با دعا و نیایش و توسل به اهل بیت برای پیروزی خدا بکوشد.

از این رو؛ نباید انتظار داشت که شر وجود نداشته باشد، اما انسان باید آماده باشد دچار شر نشود و اگر شر رخ داد، استقامت کند و با آن مبارزه کند. برای همین است که همواره سخت کوشی و مبارزه در هر عصر و زمان یک امر مقدس تلقی شده و مورد توصیه همه مصلحان و نخبگان بوده است.

چهار –عقلانیت در دوران خاتمیت یعنی اینکه پس از ختم نبوت باید تمام توجه بشر به پاسداری از عقلانیت باشد و فضا برای خرافه تنگ شود. چون انسان رو به تکامل پیش می‌رود و هوش و آگاهی آیندگان بیشتر می‌شود. هر روز اسرار جدیدی از کائنات کشف می‌شود و هر روز نکته‌های جدیدی را می‌آموزد. این انسان در آینده به دنبال عقلانیت خواهد بود. از این رو، اسلام اساس خود را بر عقلانیت گذاشت. در قرآن تمام تأکیدها بر روی عقل و علم است. زیرا دین با گذشت زمان کهنه نخواهد شد، اما اگر عقلانیت را پاس نداریم و دچار خرافه شویم، به دین و مکتب خیانت شده است. چرا که خرافه نمی‌تواند جاودانه باشد و سرانجام شکست می‌خورد. آنچه می‌ماند انسان است و عقلانیت و درست اندیشی.

خلاصه و نتیجه:

۱- زیر ساخت‌های فرهنگی و دینی باید همواره مورد توجه و اهتمام جدی متولیان و مسئولان ذی ربط قرار گیرد و محور آموزش‌ها و تبلیغات دینی باید اهتمام به همین زیر ساخت‌ها باشد و اکیداً از هرگونه رفتار و گفتار خرافی در هر سطحی در جامعه پرهیز شود.

۲- نهادهای ذی ربط حاکمیتی باید برای مقابله با هرگونه خرافه گرایی برنامه ریزی مدون و قوانین متقن و راهبردهای اساسی تدوین کنند تا عملاً عرصه برای افرادی نااهل و نادان که سلامت روحی جامعه را به خطر می‌اندازند تنگ شود.

۳- فرهنگ غالب در کشور باید به گونه‌ای باشد که محور و اساس رفتار انسان‌ها در هر زمانی به ویژه در شرایط بحرانی منطبق با عقل و منطق باشد و از هرگونه اقدام احساسی و غیر منطقی نیز باید همواره پرهیز شود.

۴- رفتارهای دینی و آئین‌های مذهبی همواره باید عیناً مطابق دستور شرع مقدس باشد و حدود دستورات مستحبی و اوامر واجب باید رعایت شود یعنی اعتبار و ارزش هر عملی باید محدود به اهمیت و ارزش واقعی آن عمل مطابق با دستور شارع باشد و هرگز دستورات مستحبی جای اوامر واجب را نگیرد.

کد خبر 4897522

منبع: مهر

کلیدواژه: خرافات مدیریت فرهنگی ویروس کرونا نیمه شعبان مهدویت شیوع کرونا کنفرانس بین المللی امام زمان حضرت مهدی عج سیدهادی خسروشاهی معرفی کتاب سازمان اوقاف و امور خیریه شبکه چهار سیما کتاب و کتابخوانی آیت الله محمد باقر صدر مرکز رسیدگی به امور مساجد قاسم سلیمانی حوزه فرهنگ و دین صورت نگرفته تبلیغات اسلامی مسئولان ذی ربط نخبگان فرهنگی فرهنگی و دینی دینی و فرهنگی دینی و مذهبی فرهنگی و دین بهره برداری برنامه ریزی ذهن مردم محافل دینی زیرساخت ها دین و مذهب داشته اند جهان ماده امر واجب جامعه ای حوزه ها پرسش ها چهل سال اما اگر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۵۹۳۲۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

معلم، عنصری تاثیرگذار در تربیت دینی و اخلاقی دانش آموزان است

بروشکی مدیرکل آموزش و پرورش استان ضمن تقدیر از همراهی نماینده ولی فقیه در استان با برنامه های دستگاه تعلیم و تربیت اظهار داشت: از مهمترین اهداف نظام آموزشی در کنار آموزش مفاهیم درسی، تربیت همه بعدی شخصیت دانش آموزان بویژه تربیت دینی و اخلاقی فرزندان جامعه است.

وی افزود: همه معلمان در هر رشته و مقطع تحصیلی رسالت آموزش و پرورش دانش‌آموزان را همزمان بر عهده دارند و در هر دو مقوله نقش آفرینی کرده و می‌کنند. 
بروشکی گفت: پس از پدر و مادر همه آحاد جامعه مدیون قشر فرهیخته فرهنگی و معلمان بوده و خواهند بود؛ چراکه نقش الگویی معلم در ذهن و فکر و شخصیت دانش آموز تاثیرگذار و عمیق است.
مدیرکل آموزش و پرورش استان ادامه داد: رسالت خطیر و سترگ معلم در مسیر پویایی و رشد و بالندگی دانش آموز امری بی بدیل و ماندگار است که هیچ شخص و فرد دیگری این نقش را نمی تواند به زیبایی معلم ایفا نماید.
بروشکی بیان داشت: جنس کار معلم آغشته و عجین با مهر و عاطفه و نوع دوستی است و مخاطب او انسانی است که خداوند لقب اشرف مخلوقات را به وی داده است؛ از همین روی هنر مقدس معلمی برگرفته از عشق و علاقه و محبت به فرزندان معصوم جامعه خواهد بود.

باشگاه خبرنگاران جوان سیستان و بلوچستان زاهدان

دیگر خبرها

  • صنعت چاپ در آینده نیازمند تغییر ریل است
  • نگاهی به پدیدهٔ جدید اجتماعی: بِلایند دِیت یا ملاقات کور/ میل سوزان به تجمل خواهی بیمارگونه
  • مسجد و هویت‌بخشی به محله
  • معاون امور فرهنگی کمیته امداد کشور: ۲۰ درصد افراد جامعه نیازمند دریافت خدمات روانشناختی هستند
  • اساتید دانشگاه سرآمدان فرهنگی جامعه هستند
  • معلم، عنصری تاثیرگذار در تربیت دینی و اخلاقی دانش آموزان است
  • مدرک‌گرایی موجب ایجاد فاصله بین دانشگاه و جامعه کار می‌شود
  • سن مناسب برای انجام تست دیابت
  • تاریخ بشریت ادامه راه انبیاء در مبارزه با جریان استکبار است
  • راهبردهای علمی و علمی امام صادق(ع) در مقابله با سطحی نگری فکری و عمل گرایی افراطی