نویسنده ها و فاصله نجومی با نوجوانان امروزی
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۶۳۶۵۵۰
سالهاست شاهین رهنما، شاعر مهربان شمالی را میشناسم و خواننده شعرهایش بوده و هستم. چندی پیش از او رمان نوجوان «چارلی» را خواندم. رمانی که از خواندنش لذت بردم و البته همزمان این فکر در ذهنم جوانه زد که چرا رهنما سراغ نوشتن رمان و داستان رفته است.
عباسعلی سپاهییونسی/
سالهاست شاهین رهنما، شاعر مهربان شمالی را میشناسم و خواننده شعرهایش بوده و هستم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
* از این نقطه شروع کنیم که چه شد سراغ داستان رفتید؟
** همزمان با سرودن شعر سعی کردم داستان هم بنویسم،خواندن مجله کیهان بچهها که آن دوره داستانهای زیادی هم چاپ میکرد این جسارت را در من به وجود آورده بود که داستان بنویسم. اولین داستانی که نوشتم، نمیدانم دانشآموز سال چندم ابتدایی بودم، زمان جنگ بود و صدام حلبچه را بمباران شیمیایی کرده بود. کانون پرورش فکری از طریق مجله کیهانبچهها خواسته بود بچهها مطلب درباره حلبچه بنویسد و به آدرسی که داده بودند، ارسال کنند من هم داستانوارهای نوشتم و ارسال کردم و پس از چند وقت از طرف آفرینشهای ادبی کانون پاسخ نامهام را دادند که تا حالا آن را به یادگار نگه داشتهام. از آن زمان تاکنون همواره در کنار سرودن شعر، داستان هم نوشتهام. البته همیشه دغدغه سرودنم بیشتر بوده، اما سالهای اخیر به دلیل استقبال کم ناشران از مجموعههای شعر، زمان بیشتری را به نوشتن داستان اختصاص دادهام.
* البته منظورم به شکل کتاب بود. برایم جالب است که استقبال ناشر از یک گونه ادبی میتواند موجب اتفاقات جدی در زندگی شاعر و نویسنده شود که در کار شما، چاپ چند مجموعه داستان را رقم زده است . در اینباره بیشتر توضیح بدهید.
** همانطور که گفتم در طول سالهای فعالیتم بیشتر به دیده شدن شعرهایم و چاپ مجموعه شعر میاندیشیدم، شاید در ناخودآگاهم شعر پادشاه فعالیتهای ادبیام بود، اما خودم نمیدانستم برای همین به چاپ مجموعه داستان فکر نمیکردم تا اینکه انتشارات نیستان طرح گزیده ادبیات معاصر را مطرح کرد و من اولین کتاب مستقل داستانیام را در این انتشارات چاپ کردم (گزیده ادبیات معاصر شماره ۴۴) که مجموعهای از هشت داستان کوتاهم بود. بعدها بیشتر فعالیتم معطوف به نوشتن نمایشنامه برای صداوسیما شد و غیر از چند کتاب «قصههای مینا» برای خردسالان، «غریبانه» برای نوجوان و «سیب مهربان» برای کودکان، فعالیتهای داستانی دیگری نداشتم تا اینکه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به همت برادر ارجمندم آقای شاهآبادی طرح رمان نوجوان امروز را راه انداختند که طرح بسیار خوب و ارزشمندی بود و من ترغیب شدم بنشینم و رمان بنویسم . به واسطه همین طرح در مدت کوتاهی سه رمان برای کانون نوشتم که البته بعدها مسائل و مشکلاتی پیش آمد که منجر به چاپ تنها یک رمانم در انتشارات کانون شد یعنی همان «چارلی».
* مسائل مالی تا چه اندازه میتواند در بالندگی یکی از این دو نوع نسبت به دیگری تأثیر داشته باشد. مشخصاً در فعالیت خود شما این تأثیر چگونه بود؟
** 100درصد تأثیر دارد، آن هم در شرایط کنونی و وضعیت اقتصادی حال حاضر. همانطور که خودتان بهتر از من میدانید بسیاری از اصحاب قلم تنها از راه نوشتن معیشت میکنند و عدماستقبال مردم از کتاب و در همین راستا ضعیف شدن صنعت نشر موجب میشود بعضی دوستان نویسنده حساسیت و جدیت کار را موقتاً فراموش کنند و به اجبار تنها به این مسئله فکر کنند چه بنویسند که بازار بیشتر طالب آن است و همین یکی از چندین آفتی است که گریبان صنعت نشر را گرفته است. البته من به دلیل اینکه شغل دیگری برای امرارمعاش و گذران زندگی دارم خیلی به جنبه اقتصادی ماجرا فکر نمیکنم، اما خیلی دوست دارم اثری که چاپ میکنم، دیده شود.
* نخستین کتاب شما در حوزه نوجوان، رمان «چارلی» بود که بیشتر دیده شد. انتشار این اثر چه تأثیری در کار شما داشت؟
** حقیقتش پس از چارلی آنقدر از ناشرم و برخی دوستان دلگیر بودم که تا پنج سال سراغ نوشتن رمان نرفتم. من طبق قرارداد سه رمان برای ناشرم نوشته بودم و حتی بخشی از دستمزد اثرم را دریافت کرده بودم، اما تغییرات مدیریتی همهچیز را به هم زد و ناشر تمایل به چاپ کتابهایم نداشت. متأسفانه ماجرای من و ناشرم رسانهای شد و ناشر رضایت داد رمان «چارلی» را چاپ کند، اما با وجود قولی که داده بودند دو رمان دیگرم منتشر نشد. من هم از اینکه دو رمان که بسیار هم دوستشان داشتم روی دستم مانده بود دیگر میلی به نوشتن پیدا نکردم تا اینکه سال پیش رمانهایم توسط سوره مهر منتشر شد و دوباره علاقهمند به نوشتن شدم.
* کدام داستانتان را بیشتر از سایر کتابها دوست دارید؟
** «چوپاچو» را بیشتر از رمانهای دیگرم میپسندم،البته «چارلی» و «دلهای لرزان» را هم دوست دارم و مخاطبان هم از آنها راضیاند، اما «چوپاچو» یک جورهایی شاهین رهنما را روایت میکند و همین موجب میشود بیشتر دوستش داشته باشم. از میان دو رمان منتشر نشدهام داستان«خوکچی» را بسیار میپسندم و مطمئنم خوانندههای نازنین و فرهیخته هم حتماً از آن استقبال خواهند کرد.
* به نظر شما چرا اقبال ناشر به داستان بیشتر از شعر است و مشخصاً میشود گفت در بخش نوجوان اقبال ناشر نسبت به رمان نوجوان بیشتر است تا به مجموعه شعر نوجوان. آیا این عدماقبال شامل مخاطب هم میشود؟
** به دلیل عملکرد بد ناشران و کجسلیقگی و عدمشناخت برخی شاعران در بخش شعر کودک و نوجوان این اتفاق افتاده است. ما هنوز به این باور نرسیدهایم نوجوانهای ما به سرعت نور در حال فاصله گرفتن از ما هستند. هر روز در هنرستان با نوجوانها سروکار دارم و میدانم نوجوان سال۹۹ اطلاعاتی دارد و به مسائلی فکر میکند که نوجوان سال 96و97 کاملاً با آن بیگانه هستند. با این همه بسیاری از شاعران همچنان اصرار دارند توی لیوان سال ۶۶ آب بخورند و یا با کفشهای سال ۶۶و۷۰ راه بروند، معلوم است که این شاعر با آن کفشهای فرسودهاش هرگز نمیتواند حتی به گرد نوجوانهای امروز برسد. در نتیجه کتابهایشان خوانده نمیشود و ناشر هم برای اینکه بتواند خودش را سرپا نگه دارد دنبال داستان (البته بیشتر ترجمه که آن هم یکی از آفتهاست) میرود و همین موجب میشود سطح مجموعه شعرهای ما هم از لحاظ کمی و هم کیفی پایین بیاید. همین اتفاق با کمی تفاوت در شعر بزرگسال هم اتفاق افتاده است.
البته موارد دیگری مثل خودسانسوری از ترس سانسور و قضاوت و همچنین فراوانی شاعران دستهچندم که البته فضایمجازی را هم در مشتشان گرفتهاند و مواردی دیگر به اقبال کم مخاطبان به شعر دامن میزند.
* منظور شما از بدسلیقگی ناشران، نرساندن درست اثر به مخاطب نوجوان و نداشتن تبلیغ درست برای مجموعههای شعری است؟
** عدمشناخت بسیاری از ناشران از اثر خوب و ندانستن سره از ناسره و گاه عدمشجاعت کافی برای انتشار آثاری است که کمی جسورانه نوشته شدهاند و برخی موارد دیگر میتواند باشد.
* صحبت پایانی یا حرفی که دوست داشتید در این گفتوگو بگویید را میشنویم و میخوانیم.
** آرزو میکنم وضع نشر ما به سمتی برود که بتواند اشتیاق نوشتن را در نویسندگان و شاعران زنده نگه دارد . حقیقتش این است حالا که تیراژ کتابها اینقدر پایین آمده و به 500 و حتی گاهی به ۲۰۰ جلد رسیده، اصلاً رغبتی برای سپردن اثر به ناشر نمیماند، غیر از دو رمان جدیدم «گشتوگذار در آروارههای نهنگ» و«خوکچی».
مجموعه شعرهایی هم آماده چاپ دارم، اما رغبت چندانی برای سپردن به دست ناشر ندارم. امیدوارم اوضاع از آنچه هست، بهتر شود.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: نویسنده نوجوانان رمان نوجوان شاهین رهنما مجموعه شعر کتاب ها دو رمان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۶۳۶۵۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسیر فلسطینی صهیونیستها برنده بوکر عربی ۲۰۲۴ شد
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از سایت جایزه بوکر عربی، «نقاب، رنگ آسمان» نوشته باسم خندقجی در اعلامیهای از سوی نبیل سلیمان رییس داوران جایزه بینالمللی داستان عربی ۲۰۲۴ به عنوان برنده معرفی شد.
در مراسم اهدای جوایز سالانه که در ابوظبی برگزار و به صورت آنلاین پخش شد، جایزهای که به نام بوکر عربی نیز شناخته میشود، برنده خود را شناخت.
داوران کتاب برنده را از بین ۱۳۳ عنوان ارایه شده، به عنوان بهترین رمان منتشر شده به زبان عربی که در فاصله جولای ۲۰۲۲ تا ژوئن ۲۰۲۳ منتشر شده، انتخاب کردند. رعنا ادریس، صاحب انتشارات دارالادب مستقر در لبنان، این جایزه را در ابوظبی به نمایندگی از خندقجی که در زندان صهیونیستهاست، دریافت کرد.
بعید است که خندقجی بتواند جایزه ۵۰ هزار دلاری را دریافت کند زیرا مقامات زندان اسراییل پیشتر به رسانهها گفتهاند اگر قرار باشد یک تروریست جایزه بگیرد، دریافت آن برایش غیرممکن خواهد بود.
«نقاب» که در عنوان کتاب آمده، کارت هویت آبی متعلق به یک اسراییلی را تداعی میکند که توسط قهرمان داستان «نور» - باستانشناسی که در اردوگاه پناهندگان در رامالله زندگی میکند - در جیب یک کت قدیمی پیدا شده است. آنچه در پی میآید، روایتی تجربی و چند لایه است که با شخصیتپردازیهای زنده و به یاد ماندنی سعی در بازیابی عناصر تاریخ و مکان دارد.
نبیل سلیمان، رییس هیات داوران گفت: «نقاب، رنگ آسمان»، امر شخصی را با امر سیاسی به روشهای نوآورانه ترکیب میکند. برای کشف سه نوع آگاهی: خود، دیگری و جهان، اشکال روایی جدیدی را به کار میگیرد و واقعیت پیچیده و تلخ از هم پاشیدگی خانواده، آوارگی، نسل کشی و نژادپرستی را تشریح میکند. رشتههای تاریخ، اسطوره و امروز با ظرافت در روایتی به هم تنیده شدهاند که در مواجهه با انسانزدایی، با شفقت از میل رهایی از ظلم، هم در سطح فردی و هم در سطح اجتماعی، برانگیخته میشود. «ماسک، رنگ آسمان» عشق و دوستی را به عنوان محوری برای هویت انسانی بیش از همه وابستگیهای دیگر به رسمیت میشناسد.
پروفسور یاسر سلیمان، رییس هیات امنا هم گفت: قهرمان کتاب سفری را آغاز میکند که در آن خود، در پوشش دیگری، به آسیبهای روانی فلسطین مدرن میپردازد. یک زن فلسطینی اهل حیفا در اسراییل، که سرسختانه به روایت ملی خود پایبند است، به قهرمان داستان کمک میکند تا به خود بینقاب خود بازگردد و رمان خواننده را در تله داستانهای تند با طنزی ظریف و غیرمنتظره گرفتار میکند.
خندقجی که از سال ۲۰۰۴ در زندان به سر میبرد، مجموعه شعرهای «آیینهای اولین بار» (۲۰۱۰) و «نَفَس شعر شبانه» (۲۰۱۳) و همچنین سه رمان «نرگس انزوا» (۲۰۱۷)، «کسوف بدرالدین» (۲۰۱۹) و «نفس یک زن ناامید» (۲۰۲۰) را در کارنامه دارد.
جایزه بینالمللی ادبیات داستانی عربی که به عنوان «بوکر عربی» شناخته میشود، در سال ۲۰۰۷ به منظور قدردانی از ادبیات عربی معاصر و ترویج خوانندگان جهانی آثار ادبی عربی تأسیس شد و اکنون بهعنوان معتبرترین جایزه ادبی در جهان عرب شناخته میشود.
در کنار خندقجی، در فهرست نهایی سال ۲۰۲۴، رمانهایی از راجا عالم (عربستان سعودی)، ریما بالی (سوریه)، اسامه العیسا (فلسطین)، احمد المرسی (مصر) و عیسی نصیری (مراکش) جای داشتند.
هر یک از ۶ نامزد نهایی ۱۰ هزار دلار دریافت خواهد کرد و به برنده جایزه ۵۰ هزار دلار دیگر به عنوان جایزه اهدا میشود. این جایزه همچنین هزینه ترجمه کتاب برنده به زبان انگلیسی را پوشش میدهد.
ریاست هیات پنج داور امسال را نبیل سلیمان نویسنده سوری بر عهده داشت. سونیا نمر، نویسنده، محقق و چهره دانشگاهی فلسطینی، فرانتیشک اوندراش چهره دانشگاهی از چک، محمد شعیر منتقد و روزنامهنگار مصری، و حمور زیاده نویسنده و روزنامهنگار سودانی، در این پنل با او به عنوان داوران همکاری کردند.
هدف از اهدای این جایزه تجلیل از نوشتار خلاق عربی معاصر و تشویق خوانندگان ادبیات عربی با کیفیت بالا در سطح بینالمللی از طریق ترجمه و انتشار به دیگر زبانهای اصلی است. رمانهایی است که به فهرست اولیه یا نهایی این جایزه راه مییابند، به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر میشوند.
هدی برکات (۲۰۱۹، برای «پست شبانه»)، احمد سعداوی (۲۰۱۴، برای «فرانکنشتاین در بغداد»)، و محمد آخاری (۲۰۱۱، برای «طاق و پروانه») از برندگان پیشین اینجایزه هستند.
کد خبر 6092079