جهان پس از کرونا و نظم جدید در سیاست بینالملل
تاریخ انتشار: ۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۷۰۶۱۳۹
به همانگونهای که بحرانهای اجتماعی ریشه در سیاست اقتصادی و امنیتی کشورها دارد، بحران کرونا که مبتنی بر نشانههایی از امنیت انسانی است، ریشه در الگوهای کنش بازیگران موثر سیاست بینالملل داشته است.
به گزارش مشرق، دکتر ابراهیم متقی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران طی یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت:
در بسیاری از کشورها، ناسیونالیسم ابعاد جدیدی از ایدئولوژی، هویت، قدرت و ستیزش را بازتولید کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زمینههای بینالمللی تهدیدات امنیت انسانی و امنیت بهداشتی
به همانگونهای که بحرانهای اجتماعی ریشه در سیاست اقتصادی و امنیتی کشورها دارد، بحران کرونا که مبتنی بر نشانههایی از امنیت انسانی است، ریشه در الگوهای کنش بازیگران موثر سیاست بینالملل داشته است. ظهور و گسترش ناسیونالیسم جدید مبتنی بر سیاست قدرت را میتوان در زمره عوامل و نیروهای بحرانساز در نظام جهانی دانست. الگویی که جنگ همه علیه همه در همه حوزههای سیاسی و اقتصادی را اجتنابناپذیر میساخت. قدرتهای بزرگ و کشورهای صنعتی از تمامی قدرت و قابلیت خود برای حداکثرسازی سود اقتصادی بهره گرفتند.
محور اصلی سیاستهای آمریکا در دوران دونالد ترامپ مبتنی بر مقابله با کنوانسیونهای بینالمللی، نادیده گرفتن حقوق بینالملل، عبور از اتحادیههای چندجانبه و مقابله با سیاست جهانی و موضوعات مبتلابه آن بوده است. بسیاری دیگر از کشورهای صنعتی اروپا نیز از الگوی دونالد ترامپ برای بهینهسازی موقعیت خود بهره گرفتند. کشورهای قدرتمند در اقتصاد و سیاست جهانی، هیچگونه سازوکاری برای کنترل بحران و ستیزش در پیش نگرفتند. ضرورتهای سیاست قدرت به گونهای بود که هر کشوری صرفا درصدد حفظ تولید ناخالص داخلی، امنیت اجتماعی و رشد اقتصادی خود برآمده بود.
نگرش بشردوستانه و حقوق بشردوستانه در غبار جنگهای هویتی و منطقهای نابود شده بود، به همان گونهای که سرنوشت انسانهای آواره مهاجر در وضعیت نابودی قرار داشت. در این شرایط، نیروهای جهانی اقتصاد و سیاست تمامی تلاش خود را برای حداکثرسازی قدرت و رشد اقتصادی به انجام رساندند. دونالد ترامپ براساس انگاره ناسیونالیسم آمریکایی و «آمریکا اول»، شلیک نهایی به فرآیندهای امنیت انسانی و امنیت زیستمحیطی را به انجام رساند. دونالد ترامپ از کنوانسیونهای فرهنگی، امنیت انسانی و زیستمحیطی خارج شد و جدال امنیتی جدیدی علیه کشورهای اروپایی، چین، روسیه و ایران به انجام رساند.
سیاست موازنه تهدید و قدرت موسع در نظام جهانی
تمامی نشانههای سیاست جهانی که عمدتا از سوی ایالاتمتحده و بازیگران بحرانساز نظام جهانی در پیش گرفته میشد، بیانگر آن بود که جنگهای جدید در حال ظهور است. واقعیت آن است که «کرونا» به بازیگران سیاست بینالملل هشدار داد امنیت جهانی در گرو عقلانیت اجتماعی و انسانی است. کرونا توانست بهعنوان نشانهای از تهدید جمعی، نظام بینالملل را با شوک جدیدی از بیثباتی اقتصادی، انسانی و اجتماعی روبهرو سازد. شاید بتوان به این موضوع اشاره داشت که کرونا توانست «موازنه تهدید» جدیدی در سیاست بینالملل به وجود آورد.
هرگاه موازنه تهدید به وجود میآید، بازیگران سعی میکنند تضادهای خود را کاهش داده و برای مقابله با تهدید جدید تلاش کنند. سیاست قدرت در قرن 21 میتوانست تهدیدات شدید و گستردهای را علیه کشورها به وجود آورد. جنگهای منطقهای از قابلیت لازم برای تسری به حوزههای منطقهای و بینالمللی برخوردار بود. هرگونه معادله قدرت براساس حداکثرسازی سود محاسبه میشد. گروههای اجتماعی نیز احساس میکردند زمامداران جنگطلب آنان درصدد بهینهسازی اعتبار، قدرت و مصلحت شهروندان هستند، درحالیکه آنان صرفا به معادله سود-هزینه براساس اراده کنشگری مبادرت میکردند.
کشورهای قدرتمند نظام جهانی و زمامداران آنها که در «دام ناسیونالیسم ستیزهجو» قرار گرفته بودند، درک دقیقی از «قدرت موسع» نداشتند. قدرت موسع به مفهوم پیوند مولفههای اجتماعی، انسانی، زیستمحیطی، بهداشتی و حقوق بشردوستانه با ضرورتهای سیاست جهانی بوده است. بحران کرونا به تمامی شهروندان هشدار داد، سیاست قدرت بدون درک مولفههای اجتماعی و امنیت انسانی نمیتواند منجر به ثبات و آرامش برای شهروندان شود. به همین دلیل است که بحران کرونا هشدار جدید به تمامی شهروندان، زمامداران و نهادهای بینالمللی برای بازتعریف سیاست قدرت محسوب میشود.
پیامدهای کوتاهمدت بحران کرونا در سیاست جهانی
واقعیت آن است که بسیاری از زمامداران، خود نیز احساس تهدید میکنند. بحران کرونا میتواند «بازگشت به خویشتن» را بین زمامداران ایجاد کند. مثبت اعلام شدن تست کرونای بوریس جانسون، همسر نخستوزیر کانادا و علی لاریجانی تماما بیانگر آن است که ویروس کرونا، استثناپذیر نیست. در حوزه سیاست قدرت زمامداران نیز میتواند لانه کند. به همین دلیل است که الگوی رفتاری زمامداران و کارگزاران سیاست قدرت براساس انگارههای چندبعدیتری شکل گرفته است.
هرگونه بحران اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی آثار خود را در الگوهای رفتاری کشورها به جا میگذارد. هماکنون زمامداران بسیاری از کشورها به این موضوع واقف شدهاند که در شرایط بحران کرونا باید تمامی تلاش خود را برای حفاظت از جان انسانها و امنیت شهروندی به عمل آورند. اگرچه برخی زمامداران همانند دونالد ترامپ درصدد هستند معادله امنیت انسانی را تحتالشعاع ضرورتهای دولتداری قرار داده و در چنین شرایطی، موضوع مربوط به حکمرانی خوب و موثر را با «نگرش مالتوسی» خود حاشیهای سازند.
بحران کرونا توانست فرآیندهای توسعه صنعتی، بحرانهای منطقهای، هویتگرایی لجامگسیخته و ستیزشهای پایانناپذیر منطقهای را محدود و کنترل کند. جدالهای امنیتی آمریکا علیه ایران محدود شده است. اگرچه دونالد ترامپ هنوز بر ضرورت مقابله با «جبهه مقاومت» در محیط منطقهای تاکید دارد. واقعیت آن است که روسیه و چین هم رویکرد مشابهی با آمریکا برای محدودسازی قدرت جبهه مقاومت دارند. تصویب قطعنامه شورای امنیت علیه گروههای اجتماعی مقاومت در یمن بیانگر آن است که سیاست جهانی از «عقلانیت قدرت تاکتیکی» حمایت به عمل آورده و به همین دلیل با نیروهای اجتماعی مقابله و رویارویی داشته است.
پیامدهای طولانیمدت بحران کرونا در سیاست جهانی
اگرچه بحران کرونا در کوتاهمدت، گروههای اجتماعی و زمامداران در نظام جهانی را با «شوک و بهت» روبهرو ساخت، اما واقعیت آن است که چنین فرآیندی میتواند نظم جدیدی در سیاست بینالملل به وجود آورد. کشورهای صنعتی به این موضوع واقف شدند که تهدیدات زیستمحیطی و بهداشتی همانند چالشهای هویتی، جنگهای تروریستی و ستیزشهای منطقهای میتواند امنیت روانی جامعه و دولت را با چالش روبهرو سازد. چنین فضایی میتواند شکل جدیدی از «درماندگی دولت» را بازتولید سازد.
در سالهای آینده موضوعات مربوط به محیطزیست، بهداشت و مقابله با بیماریهای واگیردار، بخشی از سازوکارهای مربوط به امنیت انسانی، اجتماعی و راهبردی تلقی خواهد شد.
در جهان پساکرونا، نظریههای انتقادی روابط بینالملل مطلوبیت بیشتری در سیاست جهانی پیدا خواهد کرد. مفهوم امنیت انسانی و امنیت بهداشتی بازتولید میشود.
بحران کرونا جهانی را در کوتاهمدت شکل میدهد که بخشی از اختلافات سیاسی و امنیتی کشورها در فضای رکود قرار میگیرد. کشورها تلاش میکنند تا شکل جدیدی از همکاریهای اقتصادی، اجتماعی و انسانی را بازتولید کنند.
ناسیونالیسم ستیزهجو که در کشورهای آمریکا، روسیه، چین و ترکیه گسترش یافته، تحتتاثیر فضای روانی و ضرورتهای جدید نظام جهانی بازتولید خواهد شد. در چنین فرآیندی، اعتبار دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری نوامبر 2020 کاهش خواهد یافت.
کرونا اصلیترین دشمن سیاستهای اقتصادی، اجتماعی و بینالمللی دونالد ترامپ بوده و احتمال شکست وی در انتخابات نوامبر 2020 بسیار زیاد خواهد بود.
سیاست جهانی براساس معادله امنیت همبسته شکل میگیرد. باری بوزان قبلا مفهوم «مجموعههای امنیتی» را مطرح کرد. مجموعههای امنیتی جدید براساس درک موسع قدرت شکل میگیرد. مفاهیمی همانند امنیت انسانی، امنیت بهداشتی و همکاریهای چندجانبه به موازات الگوهای رفتار تهاجمی مبتنی بر سیاست قدرت کشورهایی با رویکرد ناسیونالیستی بازتولید میشود.
اگرچه رئالیسم بهعنوان نظریه مسلط سیاست قدرت و نقش دولت در سیاست جهانی باقی خواهد ماند، زمامداران و کشورها تلاش میکنند از سازوکارهایی استفاده کنند که مبتنی بر درک موسع قدرت باشد.
منبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا مدافعان سلامت سال جهش تولید اخبار بورس ویروس کرونا بین المللی سیاست بحران سلامت واقعیت آن سیاست بین الملل سیاست جهانی امنیت انسانی دونالد ترامپ منطقه ای بحران کرونا زیست محیطی سیاست قدرت بین المللی نظام جهانی گونه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۷۰۶۱۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رکورد سنگینترین مشت جهان شکسته شد + فیلم
یک ورزشکار بریتانیایی رکورد سنگینترین مشت ثبت شده در تاریخ را جابجا کرد. - اخبار ورزشی -
به گزارش خبرگزاری تسنیم، ادی هال، قهرمان پیشین مسابقات قویترین مردان جهان، رکورد قبلی سنگینترین مشت تاریخ را شکست و آن را به نام خود ثبت کرد.
تا پیش از این رکورد سنگینترین مشت در اختیار الکس پریرا، قهرمان برزیلی دسته میان وزن مبارزات آزاد بود که مشت او 191 هزار و 796 واحد PI قدرت داشت (واحد قراردادی تعیین شده از سوی مؤسسه عملکرد UFC برای سنجش میزان قدرت ضربات مشت) و پیشتر از او هم فرانسیس انگانو مبارز کامرونی UFC با مشتی به قدرت 129 هزار و 161 واحد رکورددار بود که در زمان ثبت آن رکورد در سال 2017، دانا وایت، رئیس مسابقات UFC قدرت مشت او معادل 96 اسب بخار یا هم اندازه نیروی وارد شده از فرود یک چکش 5 کیلویی از بالای سر انسان دانست.
پیروزی بوکسور مشهور آمریکایی در نخستین مسابقه پس از تابعیت روسیهادی هال بریتانیایی اکنون رکوردی جدید را به ثبت رسانده و مشتی به دستگاه مخصوص سنجش قدرت ضربات وارد کرد که 208 هزار و 901 واحد PI قدرت داشت. او در روزهایی موفق به ثبت رکوردی جدید برای سنگینترین مشت تاریخ شد که در حال آماده کرده خود برای یک مبارزه 4 جانبه MMA در قطر است. هال 36 ساله سال 2022 برای مدت کوتاهی وارد عرصه بوکس شد اما پس از مغلوب شدن برابر هفتور بیورنسن 35 ساله در یک مبارزه نمایشی، به مبارزات UFC رو آورد و در کنار تام آسپینال، قهرمان سنگین وزن این رشته شروع به تمرین کرد.
فیلم ثبت رکورد هال را در زیر ببینید:
.
انتهای پیام/