Web Analytics Made Easy - Statcounter

این روز‌ها که با شیوع ویروس کرونا همسرم با شرمساری و دست خالی به منزل می‌آید به طوری که حتی از پرداخت اجاره منزل درمانده ایم، دلم بیشتر از گذشته برای پدرم تنگ می‌شود و ساعت‌ها کنار روبان مشکی قاب عکسش اشک می‌ریزم و ...

 زن ۳۲ ساله درحالی که فرزند شیرخواره‌ای را در آغوش داشت قطرات اشکش را با گوشه روسری اش پاک کرد و با بیان این که از شش ماه قبل با مادرش قهر است سفره دلتنگی هایش را مقابل کارشناس اجتماعی کلانتری شفای مشهد گشود و گفت: ۳۲ سال پیش در یکی از استان‌های شرقی کشور متولد شدم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



پدرم نظامی و مادرم خانه دار بود و به همین دلیل سال‌ها خانه به دوش بودیم و در شهر‌های مختلف زندگی می‌کردیم. پدرم در بخش مبارزه با مواد مخدر نیروی انتظامی خدمت می‌کرد و ما مجبور بودیم سال‌های زیادی را در شهر‌های مرزی کشور روزگار بگذرانیم اگرچه بار‌ها پدرم توسط خلافکاران وقاچاقچیان تهدید می‌شد، اما هیچ گاه از آرمان هایش کوتاه نیامد و برای برقراری امنیت در کشور جنگید تا این که بالاخره به دلیل فشار‌ها و استرس‌های شدید کاری دچار بیماری جسمی شد و به علت ناراحتی قلبی و کلیوی دار فانی را وداع گفت.

آن روز‌ها من ۲۰ سال بیشتر نداشتم که این موضوع ضربه روحی شدیدی به من وارد کرد. حاصل دسترنج سال‌ها خدمت پدرم در نیروی انتظامی تنها یک منزل ویلایی بود که آن هم با تقاضای سهم الارث پدربزرگ و مادربزرگم به فروش رسید.

در همین اثنا «گودرز» به خواستگاری ام آمد. آن‌ها در یکی از شهرک‌های اطراف تهران زندگی می‌کردند. من هم که شرایط روحی مناسبی نداشتم و با درگذشت پدرم احساس تنهایی می‌کردم بلافاصله پاسخ مثبت دادم و پای سفره عقد نشستم چرا که با از دست دادن تکیه گاه بزرگ زندگی ام می‌خواستم حداقل پشتیبانی داشته باشم این بود که چمدانم را بستم و عازم تهران شدم.

در آن شهر غریب هیچ آشنایی نداشتم و تنها به همسرم وابسته بودم با وجود این «گودرز» برخورد مناسبی با من نداشت و فقط به آن چه خانواده اش می‌گفتند عمل می‌کرد او بسیار دهن بین بود و با رفتار و گفتارش مرا آزرده خاطر می‌کرد، اما من به خاطر فرزندی که باردار بودم همه چیز را تحمل می‌کردم تا این که مدتی بعد از به دنیا آمدن فرزندم دچار افسردگی بعد از زایمان شدم و نتوانستم به خوبی به وظایف شوهرداری ام عمل کنم، اما همسرم نه تنها کمکی به من نکرد بلکه با زنان دیگر وارد رابطه‌های غیراخلاقی شد و به من خیانت کرد این موضوع ضربه روحی شدیدی به من وارد کرد تا جایی که آرام آرام با سردشدن روابط بین من و گودرز کارمان به طلاق کشید.

به ناچار پسر سه ساله ام را به مادرشوهرم سپردم و با کوله باری از خاطرات تلخ، پریشانی و تنهایی به مشهد بازگشتم مادرم با سهم‌الارث اش منزلی را رهن کرده و با حقوقی که از پدرم به ارث رسیده بود زندگی اش را می‌گذراند برادرانم نیز ازدواج کرده و به دنبال سرنوشت خودشان رفته بودند.

خلاصه درحالی کنار مادرم به زندگی ادامه دادم که خیلی دلم برای فرزندم تنگ می‌شد، ولی چاره‌ای نداشتم باید با امید به آینده همه خاطرات تلخم را در گنجه فراموشی می‌گذاشتم یک سال بیشتر از این ماجرا نگذشته بود که خانواده «بهنود» به خواستگاری ام آمدند آن‌ها در همسایگی منزل مادرم زندگی می‌کردند و خانواده پرجمعیتی بودند.

پدر بهنود نیز مردی بیمار و از کارافتاده بود و اوضاع مالی ضعیفی داشتند وقتی با او به گفت: وگو نشستم موجی از مهربانی وصداقت را در چشمانش دیدم و پاسخ مثبت دادم بالاخره زندگی مشترک ما در یک منزل نقلی اجاره‌ای درحالی آغاز شد که بهنود با کارگری در ساختمان‌های در حال احداث مخارج زندگی را تامین می‌کرد.

همزمان با تولد دخترم زندگی ما شیرین‌تر شد، ولی سه سال بعد وقتی فرزند دومم متولد شد هزینه‌های زندگی ما نیز بالاتر رفت به طوری که به پیشنهاد مادرم به منزل او رفتیم تا مخارجمان کمتر شود اگرچه مادرم زنی بسیار مهربان است، اما در زندگی و بچه داری من دخالت می‌کرد به گونه‌ای که در حضور همسرم با او مشاجره می‌کردم خلاصه بعد از گذشت شش ماه منزل مادرم را با حالت قهر ترک کردم و خانه دیگری اجاره کردیم، اما اکنون با شیوع ویروس کرونا در مشهد همسرم بیکار و فرزندم دچارسوء تغذیه شده است و ...

شایان ذکر است به دستور سرگرد امارلو (سرپرست کلانتری شفا) و با تلاش مددکار اجتماعی مادر این زن جوان به کلانتری دعوت شد و آن‌ها بعد از شش ماه یکدیگر را عاشقانه در آغوش گرفتند تا این روز‌های سخت را در کنار هم سپری کنند.

منبع: پارسینه

کلیدواژه: حوادث خیانت کرونا پارسی خبر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۷۴۷۶۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تصمیم بزرگ: مورایس چگونه مسلمان شد

به گزارش «ورزش سه» مربی پرتغالی سپاهان، به لحاظ اخلاقی بی تردید یکی از متفاوت ترین مربیان خارجی است که در سال های اخیر به فوتبال ایران آمده است. فارغ از آرامش و ادبیات مودبانه ای که او در برابر سوالات غالباً چالشی، یکی از ویژگی های قابل تحسین او، علاقه ای است که نسبت به فرهنگ، هنر و موسیقی ایرانی بروز می دهد. 
این طرز تفکر، دقیقاً نقطه مقابل برخی مربیان اروپایی است که حتی با وجود سال ها حضور در ایران، نگاه بالا به پایین و اظهارنظرهای توام با نیش و کنایه را حفظ می کنند.

* حادثه ای که زندگی مورایس را تغییر داد
به گفته برخی نزدیکان این مربی، ماجرای عجیبی زندگی او را تحت تاثیر قرار داده است. ماجرایی که کمتر درباره آن صحبت شده است.
او پیش از اینکه پیشنهاد سپاهان را بپذیرد و به ایران سفر کند، در یک سانحه رانندگی دچار وضعیتی شبیه بیهوشی و کما می‌شود و پس از بهبودی، نوع نگاه وی به زندگی به کلی متفاوت شده است.

* می خواهم مسلمان شوم
اما آنچه که مدیران باشگاه سپاهان را شگفت زده کرد، این بود که مورایس چندی پیش به باشگاه مراجعه کرده و می گوید: «من می‌خواهم مسلمان شوم. باید از کجا شروع کنم؟»
به منظور راهنمایی این مربی پرتغالی، ابتدا از طریق بخش فرهنگی باشگاه سپاهان، مسائلی در خصوص عرف، شرع و قانون در ایران و دین اسلام برای وی توضیح داده شده و بلافاصله مقدمات شرعی تشرف مورایس به دین مبین اسلام انجام شده است. وی همچنین در محضر یکی از علما، شهادتین را به زبان جاری ساخته و شرعا مشرف به دین اسلام شد و شیعه گردیده است.
نکته دیگر اینکه به موازات این اقدامات،  یک مشاور مذهبی با آشنایی کامل به زبان انگلیسی در کنار وی، فرآیند آشنایی و آموزش مبانی اعتقادی و نیز پاسخگویی به سوالات مورایس را برعهده داشته است.

* ازدواج با دختر ایرانی
از مدت ها قبل زمزمه هایی مبنی بر ازدواج قریب الوقوع ژوزه مورایس با یک بانوی ایرانی در جریان بود. موضوعی که همراه با خبر تشرف او به دین اسلام، پررنگ تر شد و رسانه ها نیز درباره آن صحبت کردند.
در این خصوص گفته می شود مسائل شرعی ازدواج مورایس با همسر ایرانی اش اتفاق افتاده و طی چند روز آینده این مراسم به صورت رسمی برگزار می‌شود.

دیگر خبرها

  • اتفاقی که باعث شد مورایس مسلمان شود
  • آغاز زندگی مشترک دو زوج ناشنوا در سلامت شهر
  • ماجرای مسلمان شدن مورایس؛ ازدواج با دختر ایرانی
  • بهره‌مندی ۳۶۰ هزار نفر از خدمات روانشناختی در مازندران ‌
  • بهره‌مندی بیش از ۳۶۰ هزار نفر از خدمات مشاوره بهزیستی مازندران
  • ۲۳ درصد پرونده های مشاوره طلاق در مازندران منجر به ساز شد
  • پشت پرده مسلمان شدن مورایس سرمربی سپاهان
  • تصمیم بزرگ: مورایس چگونه مسلمان شد
  • حرف‌های جالب عروس بزرگ امام: نمی‌خواستم ازدواج کنم اما.. /آقا مصطفی، روحانیِ مدرنی بود و در حجاب سختگیری نداشت
  • عروس بزرگ امام : نمی خواستم ازدواج کنم، قصد داشتم به درسم ادامه بدهم و به کشورهای خارجی سفر کنم؛ اما..