ماه رمضان؛ ماه مناجات برای صداقت
تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۷۵۸۰۶۵
باید آغاز ماه رمضان را آغاز سال صداقتمان قرار دهیم و پیش از ورود به آن به حساب خودمان رسیدگی کنیم که در یازده ماه گذشته میزان برخورداری یا عدم برخورداری ما از این فضیلت بینظیر چند درصد بود. به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، بخشعلی قنبری استاد ادیان و عرفان دانشگاه در یادداشتی اهمیت ماه رمضان برای عارفان و سالکان پرداخته است:
میتوان گفت که سالکان، سالشان از رمضان آغاز میشود و با همین آغاز سالشان سعی میکنند به حساب همه کارشان رسیدگی کنند تا بتوانند در همین ماه خود ساخته و نواقص کارشان را صادقانه برطرف کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از این رو باید آغاز این ماه را با آغاز سال صداقتمان قرار دهیم و پیش از ورود به آن به حساب خودمان رسیدگی کنیم که در یازده ماه گذشته میزان برخورداری یا عدم برخورداری ما از این فضیلت بینظیر چند درصد بوده است؟ اگر دستکم در این مورد با خودمان صادق باشیم باید این حسابگری را بیطرفانه انجام دهیم که خدا در آخرت با محک صداقت قلبهایمان را خواهد سنجید.
نیک باید از خودمان بپرسیم با خدا چه اندازه صادق بودیم؟ اگر در بیان میزان صداقتمان با خدا صادق نباشیم مسلماً نمیتوانیم چیزی را از او بپوشانیم؛ چراکه همه پروندهمان دست اوست و هر جا خلاف گوییم پتهمان را روی آب میاندازد تا سیه روی شود هر که در او غش باشد. بعد از خدا باید به میزان صداقت با خودمان بنگریم و در اینجا هم بیطرفانه محکمه را به نفس لوامهمان بسپاریم تا بررسی کند که در یازده ماه گذشته کجاها با خود صادق بودیم و در چه مواردی با خودمان با صداقت رفتار نکردهایم؟ اگر درابطه با خدا و خودمان صادق نبودیم ممکن است که خدا از حقش بگذرد و خودمان هم جفای خودمان بپذیریم و کار بیصداقتیمان را فیصله دهیم. اما امان از رسیدگی به وضعیت صداقتمان در رابطه با دیگران که اگر خطایی کردیم هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم جز اینکه دیگران ما را ببخشند و از حق شأن بگذرند؟! اینجا پای حقالناس در میان است و دست ما کوتاه و خرما بر نخیل! شگفتا که، چون به خود بنگریم شاید بیشترین بیصداقتیها را در این حوزه مرتکب شدهایم.
براساس آنچه گفتیم جا دارد دستهامان را به سوی خدایمان بالا ببریم و از همه بیصداقتیهایمان در یازده ماه گذشته توبه کنیم و از بارگاهش بخواهیم تا ما ببخشاید و در دلمان بیندازد که با خود رواست و صادق باشیم و در دل دیگران بیندازد که به دیده ترحم در ما بنگرند و از همه بیصداقتیهامان بگذرند و از جانب ما به آنان قول دهد که ضامن توبههامان باشد تا شاید عزیزانی را که دل شأن را رنجاندهایم از ما بیصداقتان بگذرند و بر ما آسان گیرند و البته بدانند که اگر چنین کاری بکنند به صفت کرامت الاهی متصف خواهند شد و این مقام کمی نیست.
خدایا آنگاه که به مرگ میاندیشم درونم نه آتش جهنمت که البته دردناک است و تاب تحمل آن را نداریم، بل به خاطر پرونده سیاه و بیصداقتی که در برابر تو داشته این در لرز و اضطرابیم و نمیدانیم چه کنیم و چه خواهیم کرد؟! خدایا ما با علم به اینکه تو همه چیز را میدانی بیصداقتی کردهایم و دلی پر از صداقت پیشت نمیآوریم. خدایا این ما بودیم که قندیلها را شکستیم و تن به بیصداقتی دادیم!ای مهربان خدا ما را عفو. مولانا چه زیبا قندیل شکنی ما را به رخ ما کشیده و میخواهد ما را با دلی شکسته پیش خدا برد که مسکن خدا دلهای شکسته است:
ما ندانستیم ما را عفو کن ** بس پراکنده که رفت از ما سخن
ما که کورانه عصاها میزنیم ** لاجرم قندیلها را بشکنیم
ما چو کران ناشنیده یک خطاب ** هرزه گویان از قیاس خود جواب
ما ز موسا پند نگرفتیم کاو ** گشت از انکار خضری زرد رو [۲]خدایا اکنون به روی زردی ما بنگر ببین چهسان آزردهایم و پشیمان از کرده خویش! آیا بر خداوندی میسزد که این بیچارگان را نبخشایی! خدایا گرچه صداقتمان در خورشان تو نیست و دلی تیره داریم، اما وقتی تیرگی دلمان را با عظمت کرامت تو مقایسه میکنیم درمییابیم که وقتی آفتاب عظمت تو میتابد سایههای گناهان ما نه اینکه غروب کنند بلکه نیست و نابود میشوند و از آنها یک چیز باقی میماند و آن «هیچ» است. پسای مهربان خدای ما این بار با آفتاب کرامتت بر ما بتاب که تاب قهر تو را نداریم که تو کریم بی انتهایی! که علی (ع) در دعای بیبدیل کمیل تو را به کرانت بیبدیل ستوده است: «هَیْهَاتَ أَنْتَ أَکْرَمُ مِنْ أَنْ تُضَیِّعَ مَنْ رَبَّیْتَهُ»؛ «تو بزرگوارتر از آن هستی که بندهی پرورده ات را تباه کنی». پس از همه بیصداقتیهامان بگذر به لطف نمیاز مهربانیات!
خدایا نیک میدانی که در مواقعی نفس بر مستولی شد که آنجا که تلخی صداقتمان میتوانست نجاتمان دهد شیرینی دروغ و بیصداقتی را پیشه خود ساختیم و شادی گذرا را بر بهجت دائم ترجیح دادیم! خدایا تو که توفیق دادی دلهای برخی از بندگان نیک ما را به مهمانی دلشان فرا خوانند نمک خوردیم و نمکدان شکستیم! خدا بر ما ببخشای و از جانب ما از ایشان طلب آمرزش کن که ما آبرو نمانده است.
خدایا میدانیم که تو بندگان بسیار نیکی داری که کرامت را از تو آموخته اند و چنان از بیصداقتیهامان میگذرند و آن گونه چشم از گذشته میپوشند که ما بیصداقتان سنگدل هم دلمان آب میشود عرق و اشکمان یک جا جاری میشوند! خدایا این بندگان، بندگان خاص درگاه تواند! آه! خدایا ما دل این دسته از آدمیان را با بیصداقتیهان شکستهایم! خدایا میدانیم که اینان اگر سخن عالم و آدم نشوند به یقین سخن تو را نیوش میکنند با جان و دل! پس، از ایشان بخواه که بگذرند از ما واماندگان که نه خالق را در یازده ماه گذشته خشنود ساختهایم نه بندگانش را!
خدایا تو را میخوانیم که این پیام را به آن دسته از بندگانت برسان که ما در حقشان بیصداقتی کردهایم که من وقتی ببینم دل بنده گناهکار و بیصداقتم شکسته بر او سخت نمیگیرم بلکه آرام و رام وارد قلبش میشوم بهگونهای چشم باز کند و مرا در آن ببیند و از یک سو شرمگین شود و از سوی دیگر مبتهج وا میماند که بگرید یا بخندد! چون چنین کنم او را لختی از وصالم میچشانم و بر اثر این چشش او در این ماه زیبایم بنده صادقی خواهم یافت!
پس از بندگان پاکدلم که با شمایان بیصداقتی کردهاند شما نیز چنین کنید! آه! این عزیزان گناهکار بنگرید که خدایمان را واسطه بخشایش از درگاه بندگانش کردهایم شادی کنید که قبل از ورود به ماه مبارک گناهمان پاک گشت و خدایمان و بندگانش یک ماه فرصتمان داده اند که صداقتمان را بازگردانیم که فرصت بیبدیلی است! خدا طاقتمان ده تا تاب آوریم و قوتمان ده باز آییم و امیدمان فرصتسوزی نکنیم!
پس بیایم در این روز باقی مانده از ماه شعبان به دعای شعبانیه استغاثه کنیم که مناجات شعبانیه نیز متناسب آخرین ماه سال است؛ زیرا انسان همه گفتنیها را در یازده ماه گذشته گفته است و اکنون باید شنونده خوبی باشد. با صاحب این مناجات همنوا شویم و اشک ریزیم که با اشک میتوان با خدا آشتی کردن و دل خوبان را هم به دست آورد:
تا نگرید کودک حلوا فروش بحر رحمت در نمیآید به جوشای برادر طفل طفل چشم تست کام خود موقوف زاری دان درست
گر همیخواهی که آن خلعت رسد پس بگریان طفل دیده بر جسد
پی نوشت:
[۱]. آیتالله جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، جلد ۲۰، صص ۴۳۴-۴۳۵.
[۲]. مولوی، مثنوی، دفتر دوم، داستان خلوا خریدن شیخ خضرویه.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: ماه مبارک رمضان ماه شعبان یازده ماه گذشته بی صداقتی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۷۵۸۰۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ختم غائلهی شهرنو ؛ «چند نفر از خانمهای خیلی جوان اش را به کارمندان خودمان دادیم»
یک اعلامیه دادیم خانمها را دعوت کردیم، متوسطها را من خیلی باهاشون صحبت کردم، با ماشینهای خودمان به شهرهایشان برگرداندیم... چندتایشان که خیلی جوان بودند به کارمندان خودمان در دایره شوهر دادیم یعنی آنها گفتند ما برای خدا حاضریم با اینها ازدواج کنیم که الان هم زن و شوهر هستن و بچه دارند و خانمهای بسیار متدینه و خوبی هستند پای منبر ما هم میآیند. به گزارش خبرآنلاین، در آستانهی پیروزی انقلاب یکی از نقاطی که مورد غضب انقلابیون تندرو قرار گرفت و حتی دو هفته پیش از پیروزی قطعی توسط آنان به آتش کشیده شد، شهرنو یا همان محلهی بدنام تهران بود. نخستین بار عصر دوشنبه ۹ بهمن ۱۳۵۷ شماری از جوانان تندرو به شهرنو هجوم برده و آنجا را به آتش کشیدند، اما ماجرا با ورود ده نفر روحانی در آن مقطع ختم به خیر شد؛ آنها فورا به آتشنشانی مراجعه کرده و از ماموران خواستند برای خاموش کردن آتش اقدام کنند. با این حال استخوان شهرنو همچنان لای زخم انقلاب باقی ماند تا نزدیک به دو هفته پس از پیروزی انقلاب. مرحلهی بعدی مواجههی انقلابیون با شهرنو این بار اما نه سرخود، که به دستور دادستانی وقت صورت گرفت آن هم نزدیک به دو هفته پس از پیروزی انقلاب. روز یکشنبه ۵ اسفند ۱۳۵۸ خیابانهای اطراف محدودهی شهرنو زیر پوشش حفاظتی پاسداران انقلاب قرار گرفت و در ساعت ۲۲ پاسداران کمیتهی منطقهی ۱۲ و چند نفر از اعضای شورای دایرهی مبارزه با منکرات، با در دست داشتن حکم دادستانی با بولدوزرهای شهرداری دیوارهای شهرنو را تخریب کردند.. فردای آن روز کیهان در پی اعلام این خبر نوشت: «قرار است جای خانهها، مغازهها و اماکن قلعه شهرنو که کار تخریب آن ظرف چند روز آینده پایان میگیرد، بهزودی در زمین آن بازار اسلامی، مسجد، مدرسه و پارک ایجاد شود.» یکی از مسئولان شورای دایرهی مبارزه با منکرات نیز در رابطه با این موضوع به خبرنگار شهری کیهان گفت: «دایرهی مبارزه با منکرات کار خود را از چهار ماه پیش با حکم دادستان انقلاب اسلامی آغاز کرد و خط اصلی عملکرد این شورا مبارزهی پیگیر در جهت ریشهکن کردن فساد و فحشا در سراسر کشور میباشد.» نمایندهی دادستان برای حل این مسئله، شیخ حسین انصاریان بود. ایشان در گفتوگویی که با بخش تاریخ شفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پاییز ۷۸ انجام داده جزئیات این ماجرا را توضیح داده است. مرکز اسناد انقلاب اسلامی بهتازگی ویدیوی قسمت دوم این بخش از سخنان او را در کانال تلگرامی خود قرار داده که متن آن به این شرح است: «یک اعلامیه دادیم خانمها را دعوت کردیم، متوسطها را من خیلی باهاشون صحبت کردم، با ماشینهای خودمان به شهرهایشان برگرداندیم. جوانهایشان را یک محضرداری به نام آقای تقوایی که روحانی بود الان هم هست به او گفتیم ما شاید دو هزارتایی ازدواج داشته باشیم... چندتایشان که خیلی جوان بودند به کارمندان خودمان در دایره شوهر دادیم یعنی آنها گفتند ما برای خدا حاضریم با اینها ازدواج کنیم که الان هم زن و شوهر هستن و بچه دارند و خانمهای بسیار متدینه و خوبی هستند پای منبر ما هم میآیند. تعدادیشان هم اعلام کرده بودیم به موسسات ازدواجی، آنها جوانها را میفرستادند ما هم عین داستان را بهشان میگفتیم و خیلیهایشان هم به این صورت ازدواج دادیم. پیرزنها را هم بهشان گفتیم که به شما کمک میکنیم؛ ماهیانهای برایشان مقرر کردیم هر ماه میآمدند و پول به آنها میدادیم. آنجا تخلیه شد.» کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: مینو محرز: شش درصد کارگران جنسی تهران ایدز دارند/ میخواستند روسپیها را با آموزش خیاطی درمان کنند تهران ، زنان «شهر نو» و یک آقای خیلی خاص!