Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-30@02:27:48 GMT

حبل المتین پرتیراژ و تاثیرگذارترین روزنامه مشروطه

تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۷۶۶۶۵۷

حبل المتین پرتیراژ و تاثیرگذارترین روزنامه مشروطه

نخستین روزنامه‌ها در دوره قاجاریه از زمان پادشاهی محمدشاه توسط نخستین دانش آموختگان ایرانی در اروپا به نام میرزا صالح شیرازی به ایران وارد شد، وی این روزنامه را برای آگاه کردن مردم از آخرین اخبار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مملکت و کشورهای خارجی با نام کاغذ اخبار منتشر کرد. این روزنامه به صورت ماهیانه و تا سه سال در تهران منتشر می شد، بعد از این روزنامه، مهم ترین روزنامه به زبان فارسی یعنی وقایع‌اتفاقیه در سومین سال سلطنت ناصرالدین شاه و با تلاش های امیرکبیر چاپ شد، بعد از انتشار این نشریات روز به روز بر تعداد آنها افزوده شد و به ویژه در روزهای پیروزی انقلاب مشروطه، روشنفکران و مشروطه خواهان نیز از روزنامه ها و جراید به عنوان تریبونی برای ابراز مخالفت با ساختارهای سیاسی و اجتماعی حاکم استفاده می کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با آغاز مشروطیت گروهی از نویسندگان به اردوی آزادیخواهان پیوستند و فرصت آن را یافتند که آزادانه و آشکارا از راه قلم به مبارزه با استبداد برخیزند، اگرچه در آن زمان دستگاه های چاپ، تولید کاغذ و همه گونه ابزار کار در دست دولتیان بود. با این همه، تبلیغات و مبارزات قلمی آزادیخواهان در روزنامه ها تمرکز یافت و پس از اعلام مشروطیت و آزادی مطبوعات، شمار روزنامه ها رو به فزونی نهاد و ده ها روزنامه در تهران، رشت، تبریز و دیگر شهرستان های ایران انتشار یافت، یکی از مهم ترین این روزنامه ها که در عصر مشروطه به وجود آمد، روزنامه بسیار تاثیر گذار حبل المتین بود. این روزنامه در ابتدا به همت سید جلال الدین حسینی ملقب به مویدالاسلام از مریدان سیدجمال‌الدین اسدآبادی در راستای بیداری افکار عمومی ایرانیان در کلکته هندوستان انتشار یافت و پس از فرمان مشروطه در ۹ اردیبهشت ۱۲۸۶ خورشیدی حبل‌المتین به مدیریت سیدحسن کاشانی در تهران به‌صورت روزانه منتشر شد.

علت محبوبیت حبل المتین و برخی ویژگی های این روزنامه

روزنامه حبل المتین از روزنامه های بسیار تاثیرگذار بر مردم ایران است که توانست نامی ماندگار از خود در تاریخ معاصر ایران بر جای بگذارد. از دیدگاه بسیاری این روزنامه تاثیر بسزایی در وقوع جنبش مشروطه ایران داشت در حقیقت بیداری ایرانیان، مرهون روشنگری های روزنامه هایی است که در دوره ای طولانی از پادشاهی ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه به زبان فارسی از کلکته تا لندن انتشار یافتند، حبل المتین یکی از تاثیرگذارترین آن روزنامه ها بود. این روزنامه در ۲۴ صفحه به قطع وزیری بزرگ و با چاپ سربی هفته ای یکبار به چاپ می رسید و در کشورهای هند، برمه، ایران، افغانستان، عثمانی، مصر، اروپا، روسیه و ترکستان توزیع می‌شد. همچنین خصوصیات روزنامه در هر شماره در عنوان آن چاپ شده، اسم روزنامه به خط نسخ درشت و بالای آن نامه مقدسه و در پایین سال تأسیس این روزنامه و در یک طرف قیمت اشتراک و در طرف دیگر خصوصیات به چشم می خورد. حبل‌المتین چون در ممالک ایران، هندوستان، مصر، روسیه، نماینده داشته به همین دلیل اخبار این کشورها را به تفصیل چاپ می‌کرد به ویژه نسبت به ایران که از اغلب شهرهای مهم برای اداره روزنامه اخبار و مقاله می‌فرستادند. همین جامعیت و تفصیل اخبار روزنامه بود که باعث شد، حبل‌المتین در ایران رواج و نفوذ زیادی پیدا کند و در میان عموم طبقات خواننده داشته باشد به طوری که تیراژ روزنامه ابتدا با ۵۰۰ نسخه و سپس سه هزار نسخه آغاز شد و  در مرحله بعد به هفت هزار و ۵۰۰ و در دوران مشروطه به رقم بالای ۳۵ هزار نسخه نیز رسید. موضوع دیگری که به نشر فوق‌العاده روزنامه کمک کرد، مجانی بودن روزنامه بود که مدت ۱۰ سال هر هفته پنج هزار نسخه از آن به طور رایگان میان روحانیون نجف و علمای ایران و دیگر روشنفکران توزیع می‌شد. به علت همین نفوذ زیاد و بی‌پروایی در نوشتن، امین السلطان صدراعظم ایران از انتشار آن به مدت چهار سال جلوگیری کرد در واقع حبل المتین و موید الاسلام اگرچه مورد التفات مظفرالدین شاه بودند و همین شاه بود که لقب موید الاسلام را به او داد و او با این لقب شهره شد اما بارها و بارها مورد نظر سوء دربار ایران قرار گرفت به طوری که به دستور امین السلطان این روزنامه به مدت ۴ سال از ورود به ایران منع شد.

توقیف روزنامه حبل المتین

حبل‌المتین در ۳۷ سال یعنی از دوران ناصرالدین شاه تا سال های نخستین حکومت رضاخان پهلوی ۴۳ بار توقیف شد که این توقیف‌ها، هم به صورت جلوگیری از انتشار آن در هندوستان بود و هم به صورت ممنوعیت ورود به ایران. با وجود این، همانند دیگر روزنامه‌های آزاد و ملی برون مرزی، به وسیله جهانگردان و زوار و به وسیله بارها و محموله‌های بازرگانی به طور قاچاق وارد ایران می‌شد در واقع یکی از گلایه هایی که خوانندگان حبل‌المتین عموماً و به طور دائم از این روزنامه داشتند، این بود که روزنامه دیر به دست آنان می رسید. از دلایل این مساله باید به این موارد اشاره کرد، یکی اینکه روزنامه با کشتی به ایران ارسال می شد و دوم اینکه حکومت ایران در بسیاری از مواقع اجازه ورود به ایران را نمی داد و بر همین اساس روزنامه را در کیسه های آرد، صندوق چای و ادویه جات به ایران می آوردند. با انتشار حبل‌المتین مویدالاسلام بزرگ‌ترین خدمت را به برقراری اساس مشروطیت و آزادی ایران انجام داد زیرا این روزنامه چون در خارج ایران منتشر می‌شد، آزادانه می‌توانست به مستبدان، زورگویان و درباریان ایران حمله و مشکلات جامعه، مفاسد و عیوب را بی‌پروا بازتاب و شرح دهد.

اهمیت و محتوی روزنامه حبل المتین

حبل المتین را به واقع می توان بزرگترین روزنامه برون مرزی فارسی زبانان در خارج از مرزهای ایران لقب داد. مقالات موید الاسلام همواره مبتنی بر رویکردی وطن دوستانه بود، او تلاش می‌کرد تا دردهای وطن را بازگو کند و راه درمانی نیز مطرح نماید. او و روزنامه اش نقش زیادی در آگاهی و بیداری جامعه ایران در دوره قاجار ایفا کردند از همین رو یکی از علل ایجاد انقلاب مشروطه در ایران را فریادهای ۱۴ ساله حبل المتین ذکر کرده اند.

گفتارها درباره گرفتاری های سیاسی ایران می نوشت و دلسوزی ها و راهنمایی های بسیار می کرد و در پیشامد وام از روس، گفتارهای تندی به چاپ رسانید. به همین دلیل چهار سال از آمدن آن به ایران جلوگیری شد. در واقع این روزنامه به خاطر مقاله‌های روشنفکرانه‌ای که در تقبیح سیاست های استعماری روس و انگلیس در ایران منتشر می‌کرد، مشهور است. بارها پیشنهاد قانون و حکومت مشروطه داد و مردم دلبستگی بسیار به این روزنامه پیدا کردند. به نوشته مهدی ملک زاده مورخ ایرانی حبل المتین یکی از پایه های کاخ مشروطیت و عامل موثر پیدایش نهضت آزادی طلبی در ایران بود. صرف نظر از مقالات اساسی که در مدت نزدیک به ۴۰ سال به قلم آزاد و شیوه مدیر روشن ضمیر آن منتشر می شد، یگانه مرجع و پناه افکار نوین بود که در صفحات آن مردان شیفته آزادی و آرزومند حکومت قانون می توانستند، افکار خود را منتشر و در دسترس افکار عمومی بگذارند.

این نشریه علاوه بر اینکه حاوی اخبار داخلی ایران و اخبار سیاسی و اقتصادی ممالک غربی بود به طرق مختلف از اوضاع اجتماعی ایران انتقاد می کرد و با نشان دادن پیشرفت های ممالک غربی و متمدن اثبات می کرد که پیشرفت ایران در استقرار حکومت قانونی و اخذ تمدن غربی است. در بیشتر مطالب حبل المتین مسایل اجتماعی به سطح کلان و ساختار سیاسی پیوند می خورد و از نظر دست‌اندرکاران نشریه، مهمترین مشکل جامعه ایرانی ضعف ساختار سیاسی و وجود استبداد بود. بنابراین از نظر آنان با اصلاح ساختار سیاسی و حاکم شدن مشروطه و قوانین مدون بیشتر معضلات اجتماعی نیز حل می شدند. همچنین این روزنامه با روحانیون سنّت‌گرا مخالفت می‌کرد تا جایی که یک شماره کامل حبل المتین به نفی شیخ فضل اللّه نوری اختصاص یافت. 

سرانجام روزنامه حبل المتین

مویدالسلام تمام عمر و زندگی خود را به پای فرهنگ ایران گذاشت، او نشریات بسیاری منتشر می کرد که مشهورترین آنها حبل المتین بود. هر چه به پایان عمر او و حبل المتین  نزدیک می شویم، مشکلات مالی روزنامه نیز بیشتر نمایان می شود. او حامیان مالی خود را از دست داده بود. موید الاسلام  در سال های پایانی عمر نابینا شد و  اگرچه همچنان بر حبل المتین نظارت داشت اما عملا انتشار آن را به دختر خود، فخر السلطان که ف. س امضا می نمود، سپرده بود. سرانجام موید الاسلام در ۱۹ آذر ۱۳۰۹ خورشیدی در کلکته در دفتر کار خود دچار حمله قلبی شد و چند روز پس از آن دیده از جهان فرو بست. پیکر موید الاسلام  آنگونه که خود خواسته بود، یک سال بعد با مساعدت دولت به وسیله دخترش فرخ سلطان به ایران انتقال یافت تا در خاکی که سال ها برای آزادی و اعتلایش فریادها سر داده بود، بیارامد. مرگ سیدجلال الدین حسینی پایانی بر حبل‌المتین بود.

برچسب‌ها هند افغانستان صدور فرمان مشروطیت روزنامه نگار دوره قاجار سید جمال الدین اسد آبادی مصر

منبع: ایرنا

کلیدواژه: هند افغانستان صدور فرمان مشروطیت روزنامه نگار دوره قاجار سید جمال الدین اسد آبادی مصر هند افغانستان صدور فرمان مشروطیت روزنامه نگار دوره قاجار سید جمال الدین اسد آبادی مصر روزنامه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۷۶۶۶۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خودکشی پزشکان بهانه بیماران! /تیترخوانی به جای نگاه علمی! /نوبت «وعده صادق» اقتصادی

 

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که وضعیت نامناسب موجودی آب در سد‌های ۳ استان صنعتی، تحرکات تازه در قاهره برای برقراری آتش بس در غزه، معطلی ۱۴ ماهه لایحه امنیت شغلی کارگران و انتقاد رئیس قوه قضائیه از صدور برخی احکام در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:


تیترخوانی به جای نگاه علمی!


روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان تیترخوانی به جای نگاه علمی! نوشت: یکی از عوارض منفی سرگرم شدن مسئولین دولتی و حکومتی به امور حاشیه‌ای و فعالیت‌های سیاسی جناحی و حزبی بدون تابلو اینست که به گزارش‌ها، مقالات، مصاحبه‌ها و حتی خبر‌های مراکز تحقیقاتی، رسانه‌ای و آماری توجه کافی نمی‌کنند و به تیترخوانی اکتفا و براساس همان چیزی که در تیتر‌ها می‌بینند قضاوت می‌کنند و تصمیم می‌گیرند و عکس‌العمل نشان می‌دهند. نتیجه این می‌شود که هرگز هیچ مشکلی حل نمی‌شود و ابهامات و یا حتی سوء‌تفاهم‌ها باقی می‌مانند.
نمونه روشنی که اخیراً اتفاق افتاد، موردی است که مرکز پژوهش‌های مجلس تحت عنوان «باز هم تیترخوانی به جای نگاه علمی به یک گزارش» از آن خبر داده است. مرکز پژوهش‌های مجلس، در توضیح مطلبی درخصوص اظهارنظر‌ها نسبت به گزارش گردشگری این مرکز اعلام کرد این گزارش مربوط به فاصله زمانی سال‌های ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۰ و با لحاظ کردن شرایط کرونائی و مرتبط به عملکرد دولت‌های قبل و غیرمرتبط با عملکرد دولت فعلی بوده است.


جالب است که مسئولین مرتبط با موضوع بدون اینکه به جزئیات گزارش توجه کنند تا بفهمند که این گزارش درصدد ایراد وارد کردن به عملکرد آنان و دولت فعلی نیست در برابر آن موضع گرفتند درحالی که اگر متوجه محتوای گزارش می‌شدند از آن استقبال می‌کردند. همین واکنش باعث شد مرکز پژوهش‌ها در توضیح اقدام خود به مسئولین مربوطه گوشزد کند «حداقل انتظار می‌رفت مسئولان دولت قبل به این مساله واکنش نشان می‌دادند نه مسئولان دولت فعلی».


این واقعه نشان می‌دهد موضعگیری براساس تیترخوانی جای نگاه علمی را گرفته و در بالاترین سطوح کارگزاری و حکمرانی کشور توجهی به محتوای گزارش‌های تحقیقی صورت نمی‌گیرد. این وضعیت در زمینه‌های دیگر به ویژه اخبار، مصاحبه‌ها، اظهارنظر‌ها و گزارش‌های رسانه‌ای نیز وجود دارد و افرادی که در بخش‌های روابط عمومی و اطلاع‌رسانی دستگاه‌های دولتی و حکومتی فعالیت می‌کنند، موضعگیری منفی را بر بررسی علمی و تلاش برای تصحیح عملکرد‌ها و تبدیل کردن نقاط قوت به نقاط ضعف ترجیح می‌دهند. این نوع برخورد با تحقیقات، آمارها، گزارش‌ها و اظهارنظر‌های مراکز علمی، رسانه‌ها و صاحبنظران قطعاً به زیان دولت و کشور است، زیرا به جای رفع نواقص به استمرار عملکرد‌های منفی دامن زده می‌شود و اوضاع هرگز به طرف بهبود یافتن به پیش نمی‌رود.


اوج این رفتار غیرعلمی را می‌توان در پاسخ دادن دستگاه‌های دولتی به انتقاد‌های نمایندگان مجلس از عملکرد مسئولین اجرائی مشاهده کرد. طبق اصل ۸۴ قانون اساسی نمایندگان حق دارند در تمام امور کشور اظهارنظر کنند. علاوه بر این، حق تحقیق و تفحص هم دارند. اصل ۷۶ قانون اساسی می‌گوید: «مجلس شورای اسلامی حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد.» و اصل ۸۶ می‌گوید: «هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است و حق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی کشور اظهارنظر نماید.» در تمام چهار دهه گذشته این دو اصل اجرا شدند و نمایندگان مجلس درباره مسائل مختلف اظهارنظر کردند و معمولاً به نظرات آنان توجه نیز شد هرچند در مواردی بعضی دستگاه‌ها اِعمال این حق قانونی توسط نمایندگان را تاب نیاوردند و آن‌ها را تعقیب و یا از حقوقشان محرومشان کردند. متاسفانه این برخورد غیرقانونی در سال‌های اخیر تشدید و جوابیه دادن‌های پیاپی به سخنان میان دستور نمایندگان مجلس به یک رویه تبدیل شده است بطوری که وقتی روزنامه‌ها اقدام به انتشار اخبار مجلس می‌کنند در مواردی که خوشایند دولتمردان نیست بلافاصله جوابیه صادر می‌کنند و حتی روزنامه‌های منتشرکننده سخنان نمایندگان مجلس نیز به سیاه‌نمائی متهم می‌شوند!


کار دولتیان به معنای اینست که اولاً نمایندگان مجلس از حق قانونی خود که قانون اساسی به آن‌ها داده استفاده نکند و ثانیاً روزنامه‌ها دچار خودسانسوری شوند و از چاپ انتقاد‌ها خودداری نمایند. روشن است که چنی توقعی با حقوق ملت و مصالح کشور در تضاد است و روزنامه‌نگار اگر این شغل را برای خدمت به مردم برگزیده باشد هرگز تسلیم چنین خواسته خلاف شرافت روزنامه‌نگاری نخواهد شد.
راه حل این مشکل، استمرار جدال نیست. دولتمردان باید کسانی را به مسئولیت‌های مرتبط با مجلس و اطلاع‌رسانی دولتی بگمارند که به اخبار و گزارش‌ها نگاه علمی داشته باشند. چنین افرادی می‌توانند از طریق تعامل قانونی با رسانه‌ها و انتقادکنندگان راه را برای تفاهم هموار کنند و با بهره‌گیری از انتقاد‌ها به تبدیل شدن نقاط ضعف دولت‌ها به نقاط قوت کمک نمایند.


خودکشی پزشکان بهانه بیماران!


غلامرضا صادقیان طی یادداشتی در شماره امروز جوان با عنوان خودکشی پزشکان بهانه بیماران! نوشت: «خودکشی پزشکان» گزاره‌ای شده است که گاهی از آن برای هدفی غیرانسانی بهره می‌گیرند. در توضیح این ادعا می‌گویم که خودکشی پزشکان با خودکشی مهندسان یا با هر یک از مشاغل دیگر، یکسان است، هرچند همگی تلخ و نپذیرفتنی است، و خودکشی پزشکان لزوماً فاجعه‌بارتر از خودکشی دیگران نیست. ممکن است ادعا شود خودکشی در دو استان مشخص که بالاترین نرخ خودکشی را دارند، با خودکشی پزشک تحصیلکرده که کشور برای او هزینه میلیاردی کرده و به او به‌شدت نیازمند است، قابل‌قیاس نیست. این حرف نیز اگرچه غیرانسانی است، اما به‌شرط پذیرش فرض آن، پزشکان تنها صنف تحصیلکرده‌ای نیستند که خودکشی می‌کنند، بسا موارد خودکشی دیگر در میان اقشار تحصیلکرده غیرپزشک دیده می‌شود. مضافاً این ادعا که «خودکشی پزشکان زیاد شده است» باید با عدد و رقم مشخص شود، نه با آنچه برخی فعالان اصلاح‌طلب هربار ادعا می‌کنند و نه با هیاهوی مشاور اجتماعی سازمان نظام پزشکی که صراحتاً با نتیجه‌گیری انتهای سخن خود نشان داده است از این هیاهو که هیچ مرجع رسمی آن را تأیید نکرده و آماری مقایسه‌ای از آن در دست نیست، دنبال چیز دیگری است! این شخص به یک رسانه اصلاح‌طلب گفته است: «سرعت خودکشی در میان پزشکان و رزیدنت‌ها صعودی شده و احتمال دارد که به‌زودی نرخ خودکشی پزشکان در ایران از سایر کشور‌ها پیشی بگیرد. مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار روی خودکشی پزشکان، سختی‌کار، برخورد‌های خشن بیمار و خانواده بیمار و محیط پادگانی بیمارستان‌ها است. رزیدنت‌ها گاهی ۷۲ساعت نمی‌توانند بخوابند. از رزیدنت بیگاری می‌کشند و او هم هیچ راه فراری ندارد. ارتباط میان مردم و پزشکان نامناسب شده، هزینه‌های درمان بالا رفته است و بیمه‌ها هزینه را نمی‌پردازند و بیمار و پزشک رودرروی هم قرار می‌گیرند.»


این فاجعه‌ای بدتر از خودکشی است که برخی جملات را ردیف کنیم تا نتیجه بگیریم که مسئله خودکشی، به سختی‌کار و بحث مالی و دستمزد‌ها بازمی‌گردد؛ و سپس زمینه‌ای فراهم کنیم برای افزایش تعرفه‌ها و کاستن از آنچه «سختی کار» پزشکان می‌نامند. در این میان اتهام دیگری هم بزنیم که «مردم برخورد خشن با پزشک دارند»! واقعیتی که در جامعه شدیداً خلاف آن دیده می‌شود و هیچ صنفی محترم‌تر از پزشکان نیستند با آنکه برخورد برخی از آنان با بیمار، خشک و بی‌روح است. وارونه‌سازی واقعیت، کمکی به پزشکان نمی‌کند. باید یک نهاد نظارتی از چنین افرادی بخواهد آمار خود را در مقایسه با دیگر اقشار و مقایسه با کل و با بقیه کشور‌ها دقیق و مستند عرضه کنند. چیزی در دست ندارند، جز هیاهو و تولید محتوا برای کسی که از خودکشی پزشکان می‌رسد به تقبیح عنبر نسا!


وضعیت جامعه پزشکی ما نشان می‌دهد آنان نیز مانند صنوف دیگر، یک کلیت و اکثریت خوب و بلکه به نسبت دیگر صنوف، اکثریت مطلق خوب‌تری دارند. ولی یک پزشک بد نسبت به یک کارگر بد، صدای بدبودنش همه‌جا را پر می‌کند. اگر جامعه پزشکی نیز در تهذیب اخلاق کوشا نباشد، مانند بقیه، همان سرنوشت شوم بی‌اخلاقی را پیدا می‌کند و اینجا فریاد واپزشکا! واپزشکا! شعاری بیش نیست. 


در نیمه دوم دهه ۷۰، دو انترن جوان در بحبوحه گلدکوئست به کیهان آمدند، با وضعیتی پریشان و نگران! حرف‌شان دقیقاً این بود: «حالا که کسانی با گلدکوئست یک‌شبه میلیونر می‌شوند، چه انگیزه‌ای برای درس‌خواندن ما باقی می‌ماند»! مشخص است که این عبارات بی‌نیاز از هرگونه توضیح اضافی است. در همان سال‌ها یک شبکه مافیایی در وزارت بهداشت، ماجرای تقلب در آزمون دستیاری را بین سال‌های ۷۷ تا ۸۲ رقم زد. من در کیهان افشاگر این فساد بودم. پزشکانی که ۶۰ میلیون تومان پول آن زمان معادل ۳۰ میلیاردتومان پول اکنون را برای خرید کلید تقلب پرداختند و هرگز از دستیاری و بعد تخصص حذف نشدند و پروانه‌ای هم باطل نشد. این هم نمونه‌ای از نفوذ بی‌اخلاقی و فساد در هر صنفی است و اینجا صنف پزشک. هرچند همان زمان در کیهان نوشتم که بحث‌هایی از نفوذ سیاسی برای هدایت عده‌ای خاص به دوره تخصص پزشکی مطرح است. باز در همان حدود دو موضوع ورود خون‌های آلوده از فرانسه و خرید یک دستگاه پالایش خون آلوده را در کیهان افشا کردم که برای آن با شکایت وزارت بهداشت دولت اصلاحات ۱۱ بار به دادگاه رفتم، اما در نهایت بیماران هموفیلی و بازماندگان درگذشتگان، بر اثر آن افشاگری با پیروزی در دادگاه، دولت را مجبور به پرداخت بزرگ‌ترین خسارت تاریخ دولت‌های قبل و بعد از انقلاب به‌عنوان دیه بیماران کردند. میزان تکذیب و انکار وزارت بهداشت درباره این تخلفات نیز برگ زرین دیگری از وضعیت اقلیت فسادپذیر و فسادخوی هر جامعه‌ای دارد- و اینجا پزشکان!
اکنون سوارشدن روی ادعایی دیگر را شاهدیم: افزایش خودکشی پزشکان! اما مسموع نیست. پزشکان هم مشکل و سختی دارند مثل بقیه جامعه. مگر بقیه در حال خور و خواب و خستگی‌درکردن هستند؟! حتی خبر تازه که یک جمع ۲۵ نفری از پزشکان نیز مثل همه کسانی که مشروب تقلبی می‌خورند، مشروب تقلبی خوردند، نشان می‌دهد در شاخص‌های اجتماعی همه مثل هم هستند، یعنی همه‌چیز علی‌السویه است؛ و تعریف یک «تفاوت» با هدف خاص پذیرفتنی نیست.

نوبت «وعده صادق» اقتصادی


 مصطفی منتظر طی یادداشتی در شماره امروز خراسان نوشت: عملیات ترکیبی «وعده صادق» دارای ابعادی گسترده و چندلایه‌ای برای ایران، منطقه و جهان بوده است که متاسفانه مسئولان بخش‌های غیرنظامی به درستی از آن استفاده نمی‌کنند. طوفان الاقصی، اولین حمله به منطقی بود که کشور‌های عربی را وارد جریان عادی‌سازی با اسرائیل می‌کرد و یک ائتلاف عربی-عبری را برای جایگزینی آمریکا در منطقه می‌نشاند. یعنی آمریکا قصد داشت تا برای کم کردن حضور در خاورمیانه و تمرکز در شرق آسیا، قواعدی از یک جریان امنیتی و اقتصادی را پایه بنهد تا ایران و محور مقاومت خودبه‌خود حذف شوند. این منطق با توافق آبراهام شروع و با کریدور آیمک تداوم یافته بود. اما حالا این توافق، بخش بزرگی از معنای امنیتی خود را از دست داده است. مجموعه کشور‌های حاضر در آن با رهبری آمریکا با تمام توان نتوانستند در مقابل صرفا ۱۰۰ موشک بالستیک و ۴۰۰ پهپاد از منطقه کوچک سرزمین‌های اشغالی حفاظت کنند، پس بخش امنیتی در وعده صادق فروریخته است. اما مسئله این است که بخش اقتصادی آن به قوت خود باقی است. آنچه ایران باید انجام دهد، شکل‌دهی به یک پیوست اقتصادی برای وعده صادق در عرصه ایجابی است. یعنی ایران می‌تواند حفظ امنیت کشور‌های حاشیه خلیج فارس را تا حدی تضمین کند و در ازای آن، قرارداد‌های روی زمین و استراتژیکی با آن‌ها ببندد که تحقق آن برای هر دو طرف سودمند و ترک آن هم به شدت مضر است. قرارداد‌هایی که معنای همکاری استراتژیک را درون خود داشته باشد. 
یعنی علاوه بر بازی دوطرفه، متضمن یک معنای بزرگ‌تر در معامله با کشور‌های بزرگ و قدرتمند باشد. نکته این است که اگر از این ظرفیت استفاده نشود، طرف مقابل با اهرم اقتصادی و فشار عمومی به ایران، عملا آورده آن را محو کرده و دوباره دست خود را بالاتر از دست ایران قرار می‌دهد. یعنی آثار امنیتی به وجود آمده هم با تکانه‌های اقتصادی جامعه ایران، نابود خواهد شد. این عملیات می‌تواند در پرونده ایران-آمریکا هم تغییر جدی ایجاد کند. آمریکایی‌ها حالا می‌دانند که بدون خواست ایران، نمی‌توانند حضور خود در خاورمیانه را به سلامت کاهش دهند. پس باید امتیازی در ازای آن بدهند. 
این همان چیزی است که ایران باید آن را تعریف کند و نه اینکه آمریکایی‌ها تعریف کنند و ایران آن را جرح و تعدیل دهد. توافقی که در آن مسئله اصلی «رفع تحریم» نیست بلکه «انتفاع اقتصادی ایران» است؛ و البته تمام مسائل سیاست خارجی ایران و پرونده‌های آن را شامل نمی‌شود بلکه به عنوان بخشی از مسئله اقتصاد ایران مورد توجه واقع‌بینانه قرار می‌گیرد. همان گونه که از تلاش‌های حاج قاسم در بازکردن مسیر زمینی چابهار به سواحل مدیترانه به درستی استفاده نشد، این فرصت تاریخی هم در حال از دست رفتن است. راه‌حل، خروج از چارچوب‌های ذهنی برجام، مذاکره حقوقی برای رفع تحریم، رفع تنش، توافقی برای فروش نفت، اعتماد به همسایه بدون توجه به شرایط جهانی و... است که چندین بار تجربه شده و همگی شکست خورده است.

دیگر خبرها

  • خودکشی پزشکان بهانه بیماران! /تیترخوانی به جای نگاه علمی! /نوبت «وعده صادق» اقتصادی
  • طرحی برای رسانه‌های فردای ایران
  • احسان طبری؛ تئوریسین برجسته چگونه از مارکسیسم برگشت و «خدمت‌گزار بزرگ نظام اسلامی» شد
  • افزایش تقاضای خرید تسلیحات ایرانی پس از حمله به اسرائیل
  • هشدار جدی درباره نقشه جدید نفوذی‌ها در ایران
  • شهید آمریکایی راه مشروطه کیست؟! + فیلم
  • نامگذاری خیابانی در تهران به نام اولین روزنامه نگار شهید ایران
  • پیشتازی خاندان‌های نصف‌جهان؛ از تحریم تنباکو تا رهایی از وابستگی غرب در دوران مشروطه
  • هشدار جدی روزنامه جمهوری اسلامی درباره نقشه جدید نفوذی ها در ایران
  • ندای آزادی