کرونا کدام مشاغل را از بین میبرد؟
تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۷۷۲۹۸۹
در این روزهای کرونایی, قصه تلخ خاموشی برخی از مشاغل در طول تاریخ بار دیگر در حال تکرار شدن است.
به گزارش شریان نیوز،باران در حال باریدن بود. برای یافتن سقفی، به بازارچه حاج آقا شجاع پناه بردم؛ جایی که اگرچه ردیفهایی از چوب و آهن، سقفی نسبتا بزرگ برای آن ساخته بودند، امّا باران عبور کرده از لا به لای این چوبهای قدیمی که عطر خوش آنها تا چند قدم آن طرفتر هم میرفت رنگ و لعابی زیباتر به زمین این بازارچه بخشیده بود و علاوه بر سیراب کردن آن، انعکاس درب خانهها و به اصطلاح قدیمی ها، دکانها به وسیله روشنایی لامپهای هریک از آن ها, به زیبایی هرچه تمامتر روی پهنه زمین نقش بسته بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صدای قطرههای باران، قدم هایم را آهنگینتر میکرد. پس از عبور از درگاه ورودی بازارچه حاج آقا شجاع و برداشتن چند قدم به دکانی رسیدم که پیرمردی خوشرو پشت دخل آن ایستاده و با همان لهجه شیرین اصفهانی اش در حال خوش و بش با مشتریانش بود که گویی دو نفر از آنها در مجاورت دکان او زندگی میکردند و بقیه آنها از محلههای دیگر برای خرید آمده بودند.
از مشتریان قدیمی اش بودند؛ به طوری که یکی از آنها که از بقیه جوانتر بود با همان لهجه شیرینش گفت: "ما از مشتریای قدیمیِ حج عباس آقا هستیم و این مرد اینقد خُبَن که پدرا پدربزرگی من از قِدیمُ الایام مشتریِ ثابتشون بودندا حالاوم به نوهها و نتیجاشون رسیدِسا، خُبیا ایمانا انصافشون طوریِس که ما رو از جاوای دیگه برای خرید میکِشونِد اینجا."
حاج عباس که با سادگی و بی آلایشی تمام، حواس خود را به مشتریانش معطوف کرده بود، یکی از قدیمیترین بازاریهای آن منطقه قدیمی و اصیل اصفهان است که مشتریانش صرفا بومیهای محله نیستند و از گوشه و کنار محله های دیگر هم به سراغش می آمدند؛ به طوری که به گواه همسایهها و مشتریانش، اغلب اوقات, در دکانش جای سوزن انداختن و در نزدیکی آن هم, جایی برای پارک کردن وسیله نقلیه نیست.
این پیرمرد که هشتمین دهه زندگی خود را سپری می کرد در حال بالا و پایین انداختن دانههای درشت و قهوهای رنگ چرتکه اش برای حساب کردن اقلام خریداری شده مشتریانش بود که ترکیب صدای هریک از این بالا و پایین انداختنهای دانههای چرتکه اش با عطر برنج و ادویه جات و همچنین ترازوی آهنین و وزنههای سیاه رنگ بزرگ و کوچک و فضای دکان، خود به تنهایی شهر فرنگی خاطره انگیز را ساخته بودند که من را به گذشتههایی دور بردند که فقط از آنها شنیده بودم و شنیدن کِی بوَد مانند دیدن؟! هرچند که دکانهای خاطره انگیز این چنینی و دکان دارانی چون حاج عباس که اصالت گذشته در وجود آنها جاری ست، روح این میراث از گذشته تا به امروز رسیده را زندهتر کرده اند.
در حالی که حاج عباس همچنان در حال راه انداختن مشتریانش بود حساب و کتابش من را به خود جلب کرد. او باقیمانده پولها, از یک ریال تا نهصد تومان را از مشتریان خود نمیگرفت و در میان این بخشش خود, از آنها میخواست که ذکر صلوات بفرستند و به همین خاطر هم, سال هاست که نه تنها در میان مشتریان قدیمی بلکه نسل جوانش به حاج عباس صلواتی شهره است.
سرش که خلوتتر شد و آخرین مشتری اش که رفت چهارپایه چوبی قدیمی که کنده کاریهای قسمتهایی از آن, حکایت از کهنه بودنش میداد را آورد و در حالی که با ذکر بسم الله الرحمن الرحیم روی چهارپایه مینشست مرا نیز دعوت کرد که روی همان چهارپایه ای که برایم آورده بود, بنشینم.
اسم گذشتهها که آمد چهره اش رنگ غم به خود گرفت و در حالی که سعی میکرد حلقههای اشک را از چشمان من پنهان کند سری تکان داد و با لهجه شیرین اصفهانی اش گفت: قِدیما که هنو جوون بودیم میگفتیم یادی جوونی بخیر حالاوم که دیگه عمری اِزِمون گذشتِس وردی زِبونی ماس که جوونیا یادت بخیر. "
در میان صحبت هایمان که از جنس گذشته بود گذری به کسب و کارهای آن روزگار کردیم و از او خواستم که در این خصوص بیشتر برای من بگوید و حاج عباس هم ادامه داد: "خب قِدیما خیلی از کسبا کارا بود که الانه دیگه نیس مثی گیوه بافیا، گیوه دوزیا، میراباوا ماستا نون فروشایِ دُوری گرد که حتی اسمیَم اِز اونا نموندِس. یادم میاد تو بازاری قِدیم، گیوه دوزا با رویه وا، تخته وا اینا گیوه دُرُس میکردندا کناری اون تَمیری کفشم انجام میدادن امّا الانه بازارا که بیبینین دیگه مثی اون روزا نیسا شاید تکاتوک جوونای امروزی که به این هنرا علاقه دارن دنبالی این کار برن، امّا بازم خیلی کمندا مثی اون روزا نیس. "
او به روزهایی که از قاب سینما و صحنه تئاتر خبری نبود و شهر فرنگ یکی از دلخوشیهای اغلب مردم آن زمان بود اشاره کرد و ادامه داد: یادم میاد اون روزا, یکی از دلخوشیای ما شهری فرنگ بود. مثلاً یه ریال میدادیما ذوقی اینا داشتیم که میتونستیم با قابی اون سرگرم شیم."
حاج عباس از شغل دیگری که ماست و نان فروشی به صورت دوره گردی بود هم گفت. روزهایی که مردم برای خرید ماست و نان, درب مغازهها نمیرفتند و این، ماست و نان فروشهای دوره گرد بودند که به محلهها میآمدند و خرید مردم را راحتتر میکردند.
امّا حکایت میراب به عنوان یکی دیگر از مشاغل قدیم که دیگر خبری از آن نیست.
حاج عباس صلواتی در ادامه صحبت هایش گفت: "قِدیما از لوله کشی آبا فاضلاب خبری نبود.
آ مردم آبی مصرفی روزانه شونا تهیه میکردنا برای این که دچاری دردا مرضایی مثی سالِکا کِچلیا اینا نشن میرابا با یُخده وسایلی خاص که داشتن این آبی جوبا را میبردن سمتی آب انبارخونهها تا مردم از آبی انبارخونه شون استفاده کنن تا دردا مرضا کمتر شِد."
حلاج (پنبه زن) , چینی بندزن، حروف چینی، آب حوضیها از جمله مشاغلی هستند که بازار آنها در روزگار گذشته یعنی حدود یک قرن و نیم پیش داغ بود و امروز سوخته اند؛ به طوری که حتی نامی از آنها هم برده نمیشود و گذشت روزگار و مدرنیته شدن در هر دوره زمانی به آجر شدن نان صاحبان آنها کمک شایانی کرده است.
شهر فرنگ یکی از همین مشاغل بود که بازار آن در روزگار نبود رسانه هایی چون رادیو، تلویزیون، اینترنت و فضای مجازی سکه بود؛ به طوری که اغلب مردم از قاب دایرهای شکل شهر فرنگ به تماشای دنیا میپرداختند. شهری که این روزها از آن به عنوان شهر خاطرهها یاد میشود.
حتی تا همین چند سال پیش هم ویدئو کلوپ ها توی بورس بودن و کلی مشتری داشتند اما حالا با گسترش اینترنت و سایت های نمایش خانگی دیگه خبری از آنها نیست.
این روزها با شیوع کرونا، قصه تلخ خاموشی برخی دیگر از مشاغل تکرار شده است؛ به طوری که در سایه شوم آن، این کسب و کارها ویروسی شده اند و کرکره هایشان پایین آمده است و اگر این مهمان ناخوانده خیال رفتن نداشته باشد چرخ اغلب آنها همانند ماه های اخیر متوقف میشود و اگر این روند نیز ادامه پیدا کند به فهرست سیاه مشاغل ازبین رفته صد سال گذشته میپیوندند.
از جمله این مشاغل میتوان به قهوه خانه ها، سالنهای تئاتر و سینما و... اشاره کرد. کافی است از کنار قهوه خانههای سطح شهر عبور کنی تا خاموشی چراغ همیشه روشن این قهوه خانه ها, قلیان های خالی از تنباکوی به ترتیب چیده شده در گوشه ای از آن ها, تخت های خالی از مشتریان و صدای قل قلهایی که دیگر خبری از قلیان و دودشان نیست را به وضوح مشاهده کنی که همه این صحنه ها, صاحبان آن ها را بیش از پیش نگران کرده است.
تئاتر و سینماهایی که فعلا پرده آنها پایین کشیده شده است و دیگر نه با اشک بازیگران آنها غصه می خوریم و اشک میریزیم و نه با لبخندشان میخندیم و حال خوشی داریم.
اینها تنها گوشهای از مشاغل و اصنافی هستند که این روزها, کرونا گلویشان را گرفته و در حال خفه کردنشان است. حالا باید منتظر ماند و دید که آیا با رفتن این مهمان ناخوانده، سپید میشود شب سیاه این مشاغل ؟!
منبع: شریان
کلیدواژه: حاج عباس شهر فرنگ روز ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۷۷۲۹۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادامه موج گسترده مهاجرت پرستاران به کشورهای خلیج فارس / در عمان حقوق یک پرستار ۶ برابر ایران است
پرستاری، یکی از مهمترین مشاغل است که مستقیما با سلامت و جان مردم سر و کار دارد، اما مشکلات شغلی و معیشتی این گروه که هر سال تنها وعده بهبود آن از سوی مسئولان داده میشود، طاقت پرستاران را بریده است.
ساعتهای کاری زیاد، حجم سنگین کار، شیفتها و اضافهکاریهای اجباری و با دستمزد اندک، فرسایشی بودن این شغل، اجرا نشدن قوانین اصلاح حقوق و مزایا، تاخیرهای همیشگی در پرداخت معوقهها، کارانههای زیر یک میلیون تومان و حقوقهای ناچیز ۱۲ تا ۱۴ میلیون تومانی موجب شده که خیلی از پرستاران با وجود علاقه به حرفهشان و با این که در این زمینه تحصیلات و دانش دارند، عطای این شغل را به لقایش ببخشند.
طی سالهای اخیر شاهد چندین موج مهاجرت پرستاران از کشور و یا تغییر شغل آنها بودهایم. مشکلات شغلی پرستاران تا حدی طاقتفرسا شده که این روزها مدام خبر استعفای دسته جمعی آنها از مراکز درمانی را میخوانیم و میشنویم. هفته گذشته بود که ۴۳ نفر از پرستاران اتاق عمل و بیهوشی بیمارستان شهدای تجریش تهران استعفای دستهجمعی دادند. اواخر فروردین هم ۲۲ پرستار بیمارستان تخصصی طالقانی چالوس به صورت گروهی استعفا دادند. به این لیست باید پرستاران بیمارستان طالقانی آبادان و چند مرکز درمانی یزد را هم اضافه کرد که استعفای دستهجمعیشان در ماههای گذشته خبرساز شد. اتفاقی که در یک سال گذشته بارها در مراکز درمانی مختلف رخ داد.
۲۰ هزار پرستار طرحیِ بلاتکلیفسوی دیگر این ماجرا پرستارانی هستند که دوره طرح خود را در دوران پاندمی کرونا گذراندند و وزارت بهداشت نیز قول جذب و استخدام آنها را داد، اما بعد از فروکش کردن کرونا به وعدههای خود عمل نکرد و آنها را به حال خود رها کرد. پرستارانی که جان خود را کف دست گرفتند و حتی تعداد زیادی از آنها به دلیل ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند.
سید محمد علوی، پرستار بالین و فعال صنفی حوزه پرستاران در گفتگویی با همشهریآنلاین به این موضوع اشاره میکند که با وجودِ کمبود بیش از ۱۰۰ هزار پرستار در کشور، وزارت بهداشت حاضر نیست ۲۰ هزار پرستار را که طرح خود را در دوره کرونا گذراندهاند و به پرستاران طرحی شناخته میشوند، جذب کند.
علوی میگوید: این پرستاران در دوره مخوف کرونا ایثار کردند و به جامعه خدمت کردند. آنها میتوانستند طرحشان را به تعویق بیندازند، اما ازخودگذشتگی کردند و طرح خود را زودهنگام شروع کردند که کارها روی زمین نماند. ما تعداد زیادی دانشجوی ترم ۸ داشتیم که درسشان تمامنشده، طرحشان را شروع کردند و در دل کرونا رفتند.
پرستارانی که با سابقه ۲۰ ساله، شرکتی هستنددر دوره کرونا تعدادی از پرستاران به تازگی طرح خود را به اتمام رسانده بودند، اما مسئولان با دادن فراخوان و بستن قرادادهای کوتاهمدت ۶ ماهه و وعده استخدام و تامین امنیت شغلی، آنها را هم نگه داشتند. چون بیمارستانها به شدت دچار کمبود نیرو بود. این را علوی میگوید و ادامه میدهد: وعدهها باعث شد که خیلی از پرستارها با وجود اتمام طرحشان ماندند و کار کردند. اما بعد از پاندمی کرونا با کملطفی و بیمهری مسئولان مواجه شدند.
این فعال صنفی پرستاران میگوید: ما الان حدود ۲۰ هزار نیروی پرستار کارکشته داریم که ۴ سال درس خواندهاند و برادری خود را هم در بحران کرونا ثابت کردند، اما وزارت بهداشت آنها را به کار نمیگیرد. در این میان پرستارانی هم داریم که بیش از ۲۰ سال سابقه کار دارند، اما هنوز شرکتی هستند و تبدیل وضعیت نشدهاند.
از تغییر شغل تا مهاجرت به کشورهای عربیمیانگین حقوق پرستاران با در نظر گرفتن سابقه فعالیت آنها بین ۱۲ تا ۱۵ میلیون تومان است. این را فعال صنفی حوزه پرستاران میگوید و ادامه میدهد: پرستاران باید چند جا کار کنند تا بتوانند زندگی خود را بگذرانند. خیلی از آنها هم تغییر شغل دادهاند؛ در تاکسی اینترنتی کار میکنند، آنلاینشاپ زدهاند و .... فقط هم معیشت پرستاران مشکل ندارد. ما همکار پزشک داریم که هنوز پروانه مطب خود را نگرفته و بعد از شیفت درمانگاه مسافرکشی میکند.
علوی میگوید: مشکلات معیشتی پرستاران و عدم اجرای تبدیل وضعیت آنها باعث شده که خیلی از آنها اقدام به مهاجرت کنند. حقوق و مزایای پرستارانی که به عمان مهاجرت کردهاند، ۶ برابر حقوق یک پرستارِ فعال در ایران است.
او میگوید: متاسفانه پرستارانِ کشورهای حاشیه خلیج فارس را ایران دارد تامین میکند. چون الان بیشترین مهاجرت پرستاران به کشورهای حاشیه خلیج فارس است. ما این همه نیرو تربیت نکردیم که راحت، آنها را به حاشیه خلیج فارس و اروپا و ... بفرستیم و خودمان دچار کمبود باشیم. مساله این است که کمبود پرستار در نهایت به سلامت مردم آسیب میزند. نه به کس دیگری.
هر ساعت اضافهکاری ۱۵ هزار تومان!قانون تعرفه خدمات پرستاری، یکی از قوانین اصلاح حقوق پرستاران بود که در سال ۱۳۸۶ به تصویب رسید، اما هرگز عملیاتی نشد. تا این که در سال ۱۴۰۰ خود مقام معظم رهبری ورود کردند. با این حال این قانون هرگز به سرانجام نرسید. فعال صنفی حوزه پرستاران میگوید: این قانون که گفته میشود اجرایی شده، با چیزی که در شیوهنامه آن آمده است، خیلی تفاوت دارد. درواقع فقط دارند کارانه ادوار قبل را به اسم تعرفه خدمات پرستاری پرداخت میکنند.
علوی توضیح میدهد: تعرفه خدمات پرستاری، یک قانون است که دهها بار از سوی خود حاکمیت ضمانت اجرایی گرفته است. مقام معظم رهبری بارها در روزهای پرستارِ سالهای مختلف به مسئولان تاکید کردند که این قانون را اجرا کنند. با این حال این قانون هنوز اجرا نشده است. یکی از تاکیدهای رهبری این بود که: «با کادر سلامت ایام کرونا نباید مانند کارگر فصلی رفتار شود.»، اما متاسفانه وزارت بهداشت دقیقا فصلی برخورد کرد و بعد رفع نیازش در دوره کرونا به آنها گفت: «به سلامت»!
به گفته علوی، هر پرستار علاوه بر ۱۷۰ تا ۱۸۰ ساعت کار موظفی در ماه، باید ۱۵۰ تا ۲۰۰ ساعت هم اضافهکاری داشته باشد. اما مبنای پرداخت هر ساعت اضافهکاری آنها فقط ۱۵ هزار تومان است! آیا این مبلغ با این حجم از فشار کار و فرسایشی بودن این شغل عادلانه است؟ این نشان میدهد که نظام پرداخت وزارت بهداشت نیاز به بازنگری جدی دارد.
لزوم احیای قانون حمایت از مدافعان سلامتِ ایام کروناوزارت بهداشت به تازگی اعلام کرده که در سال ۱۴۰۳ قصد استخدام ۲۵ هزار نیرو را دارد. در این میان، تعدادی از فعالان صنفی پرستاری در نامهای به ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری از او خواستهاند که برای حل مشکل شغلی پرستاران، طرح استفساریهای به مجلس ارائه دهد و این استفساریه پس از دریافت موافقت مجلس، به وزرات بهداشت ابلاغ شود و دستور دهد که وزارت بهداشت از منابع مالی خود، پرستاران طرحی را به کارگیری کند.
علوی میگوید: وزارت بهداشت هم توان اجرایی این کار را دارد و هم پولش را. حتی اصرار داریم که این استفساریه در لایحه بودجه سالانه هم گنجانده شود. اگر این اتفاق رخ دهد، گام بزرگی در جهت کاهش مشکلات جامعه پرستاری برداشته خواهد شد.
این فعال صنفی حوزه پرستاران میگوید: درضمن ما قانونی داریم که در دوران کرونا به نام قانون "حمایت از ایثارگران و مدافعان سلامت در ایام کرونا" که در ستاد ملی کرونا وضع شد. خواسته ما احیای این قانون است. البته بدون برگزاری هیچ آزمونی برای پرستاران. آزمون این نیروها همان کرونا بود و نیاز نیست دوباره در آزمونی شرکت کنند. حتی اگر مهارت نداشتند، در دوره کرونا کاملا کارآزموده و کارشناس شدند و اتفاقا الان به درد دسیستم میخورند.
منبع: همشهری آنلاین
tags # اخبار پزشکی سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟