راز ماندگاری سریالهای قدیمی ماه رمضان/ چرا از مناسبتیسازی فاصله گرفتهاند؟
تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۷۹۴۲۴۶
فیلمنامه، ایدهپردازی و اجرای تکنیکهای هنری، شاخصها و رمز موفقیت سریالهای خاطرهانگیز تلویزیوناند؛ سریالهایی که تلاش میکردند با حال و هوای رمضان همراه شوند و نه اینکه مخاطب را به فضایی غیر از رمضان سوق دهند. ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۵:۲۱ فرهنگی رادیو و تلویزیون نظرات - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، تلویزیون از دوران طلایی سریالسازیاش خصوصاً در ماه رمضان و مناسبتهای دیگر فاصله گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وقتی "اغما"ی سیروس مقدم را بار دیگر، پخش میکنند، یا "متهم گریخت" و "صاحبدلان"، یا مجموعههای دیگر در ژانرهای ملودرام، کمدی و مذهبی در دهههای 70 و 80، در وهله اول داشتنِ داستان و قدمهای بعدی ایدهپردازی و استفاده از تکنیکهای جذابِ هنری به ذهن میرسد که این روزها کمتر این المانها را میبینیم خصوصاً اینکه تقلایی هم برای فضاسازی مناسبتی ندارند.
زمانی میتوانستیم رمضان را با سریالهای رمضانی بهتر درک کنیم؛ اما رفتهرفته این دغدغه و همیّت کمرنگ شد. حتی دورانی که کمدیسازی رمضانی به اوج خودش رسید. در "خانه به دوش" و "متهم گریخت" هم میتوانستیم ویژگیهای اخلاقی و توصیفات رمضانی بیابیم. یا "گمگشته" رامبد جوان که داستان دزدی را روایت میکرد که به دلیل شباهت زیاد با مرد ثروتمندی به نام "سیدجلال" خودش را به جای او جا میزند و از موقعیت او سوء استفاده میکند. شاید چنین ایدهای اکنون برای فیلم یا سریال کلیشهای به نظر بیاید، اما"گمگشته" در سال 1380 با ایده جذابی که داشت ، محبوب مخاطبان شد.
داشتن سوژههای بکر و برنامه داشتن برای ساخت سریالهای رمضانی، نقاط متمایزی است که کمتر این روزها در مجموعههای تلویزیونی شاهدیم. وقتی دست به ساخت سریالی معنوی میزد از آن "صاحبدلان" متولد میشد که بیشک نوشته علیرضا طالبزاده، تهیهکنندگی رضا جودی و کارگردانی محمدحسین لطیفی و درخشش حسین محجوب همه در کنار هم موفقیتی ماندگار را برای تلویزیون رقم زد، هنوز هم بعد از چندین بار تکرار، دوستداشتنی و دلچسب است.
جالب است که این روزها حضور برخی از سریالهای قدیمی رمضانی در کنداکتور رمضانی امسال، برای برخی تبدیل به تهدید شده است. تکرار طنازیهای هاشم و مادر عصبانی، کمتحمل و رنجکشیده (مریم امیرجلالی) بیش از سریالهای رمضانی بازدید داشته است. طبق آمار تلوبیون تا به امروز بیش از 9 هزار بار دیده شده در صورتی که سریال "سرباز" کمتر از 5 هزار دیده شده است. کارِ ماراتن رمضانیها با قدیمیهای رمضانی سختتر و جدیتر میشود؛ هشداری هم برای تلویزیونیها است که مخاطب هوشمند امروز خریدار محتوا، مضامین و جذابیتهای داستانی است که در کمتر سریالی امروز این شاخصهها یافت میشود.
پیش از این با تهیهکننده سریالهای نوستالژی تلویزیون گفتوگویی کردیم و او به این دلایل و رازهای موفقیت اشاره کرد. اسماعیل عفیفه که سریالهایی همچون "میوه ممنوعه"، "پس از باران" و "همسایهها" را در کارنامه هنری خود دارد، درباره رمز موفقیت سریالهای خاطرانگیز و نوستالژی تلویزیون را در بهرهمندی از مسائل تکنیکی و ایدهپردازی مناسب دانست و به خبرنگار خبرگزاری تسنیم گفت: اگر این نکات در مرحله اجرا به درستی عمل نشود، چنین سریالی جایگاه هنری مطلوبی ندارد. سوژه و فیلمنامه باید مخاطب را درگیر خود کند. این اتفاق درست و مخاطبپسند در برخی از سریالهای ما نمیافتد و یکی از اشکالات هم نداشتن فضای قصهگویی در سریالهایی است که هیچ توفیقی ندارند.
وی با بیان این که توانایی تکنیکی سریالها برای مخاطب اهمیت دارد، افزود: کارگردان، تهیهکننده و بازیگران با رفتار تخصصی و هنرمندانه خودشان، جایگاه مردمی سریال را تثبیت میکنند. قطعا اگر به تکنیکهای خلق اثر تلویزیونی توجه کنیم، امروز هم میتوانیم سریالهای موفق بسازیم. نوستالژی و ماندگاری آثار به ایده، پلان، فیلمنامه و اجرای درست گروه برمیگردد و یک بازیگر، یا کارگردان و حتی نویسنده به تنهایی نمیتواند سریال تلویزیونی را به موفقیت برساند.
این تهیهکننده با اشاره به ساخت سریالهای نوستالژیک و قدیمیهای موفق در مناسبتها، خاطرنشان کرد: مدیران تصمیمگیرنده نقش مهمی در ساخت سریالها دارند. چرا که در زمان ایدهپردازی میتوانند با تصمیمگیری درست، جریان ایده را به سمت درست هدایت کنند و حتی جلوی تصویب فیلمنامهها، ایدههای نادرست و حتی تکراری را بگیرند. نقش عوامل سریال هم حائز اهمیت است؛ مدیران تصمیمگیرنده بخش سریال میتوانند کار سریالسازی را خصوصاً در ایام ماه رمضان به بهترین ایدهها و افراد حرفهای واگذار کنند.
البته در همان سالها سریالی به نام "آخرین گناه" هم ساخته شد که با استفاده از جلوههای ویژه بصری، علاوه بر تصویرسازیهای مبتذل حتی نتوانست کوچکترین پیامی را در سریالش منتقل کند. "آخرینگناه" اوج ابتذال معناگرایی تلویزیون بود و مسیر سریالهای دینی در تلویزیون را به کلی منحرف کرد. سریالی که حسین سهیلی ساخت و در کنار حمیدرضا پگاه و علی دهکردی، حضور مرحوم جمشید مشایخی هم قابل توجه بود.
در ادامه کمدیسازی، "زیرزمین" این بار با بازی فتحعلی اویسی و بازگشت ابوالفضل پورعرب به تلویزیون، ساخته شد. سریالی که توانست در سال 1385 به پربینندهترین سریال ماه رمضانی تبدیل شود. شبکه 5 سیما که آن روزها به عنوان شبکه تهران شناخته میشد هم "بوی خوش زندگی" به کارگردانی و نویسندگی علی شاهحاتمی را روی آنتن میبرد و مجید صالحی و خشایار راد و یوسف مرادیان و دیگر بازیگران ایفای نقش میکردند. سریال کاملاً متوسطی که داستان مشابهش را در دیگر آثار دیده بودیم.
روی هم رفته تلویزیون ایام خوشی را برای مخاطبین سپری میکرد و بیننده را میتوانست در هنگامه افطار و لحظات افطار همراه کند اما این روزها کمتر چنین اتفاقی را میبینیم. آنقدر از این مناسبت و فضا دور شدهاند که مخاطب سریالها را بیگانه با ایام میداند و پیشنهاد میشود برخی از آنها در روزهای روتین، پخش شوند. اهمیت مناسبتسازی در سریالسازی به ورطه فراموشی سپرده شده و در برنامهسازی هم کلیشه، کپیکاری و دور شدن از خلاقیت و نوآوری به چشم میخورد.
سریال و برنامهای موفق است که اصول فنی و تکنیکی را رعایت کند و قبل از هرچیز ایدهپردازی و سوژهیابی را درست و اصولی پیش ببرد. طبیعتاً مردم تماشاگر چنین سریالها و برنامههایی میشوند. نه اینکه فیلمنامه و سناریو و طرح و ایدهای در کار نباشد و در مرحله اجرا هم به درستی عمل نشود. البته به ظنّ بسیاری از کارشناسان، چنین سریالی نه جایگاه هنری و فنی دارد و نه اینکه مخاطب هم پذیرای این نوع نمایشهای تلویزیونی خواهد بود.
سوژه و فیلمنامه باید مخاطب را درگیر خود کند؛ این حسّ درگیری از دغدغهمندی نویسنده و دیالوگهای جذاب و گویای بازیگر به مخاطب القاء میشود. مجموعههای تلویزیونی ما خصوصاً در این سالها از فقدان داستان و پرداختهای درست فیلمنامهای، رنج میبرند. تلویزیون و سریالهایش زمانی قصهگو بودند و نداشتن فضای قصهگویی در سریالها باعث شده که این مجموعههای تلویزیونی نه تنها به ماندگاری نرسیده بلکه در زمان پخش هم به هیچ توفیقی دست پیدا نکردهاند.
همیشه سوژه و موضوع برای کار سریالسازی وجود دارد فقط باید تلویزیون تصمیم بگیرد دایره ایدهپردازی نویسندگانش را گسترش بدهد. به جای تصویب فیلمنامه با 4 قسمت یا در حد طرح و سیناپس، در ضوابط ایدهپردازی و خلق شخصیت و روایتگری، تجدیدنظر کنند. اعتبار تلویزیون با سریالهای دقیقه نودی و نگارش فوری و بدون تأمل فیلمنامههایی که عمدتاً خرده داستاناند، در نظر مخاطب از بین میرود.
تلویزیون و سریالهایش زمانی قصهگو بودند و نداشتن فضای قصهگویی در سریالها باعث شده که این مجموعههای تلویزیونی نه تنها به ماندگاری نرسیده بلکه در زمان پخش هم به هیچ توفیقی دست پیدا نکردهاند.
جبران بیتفاوتی به قاره آفریقا در قابِ شبکه خارجی تلویزیون/ هوسا تیوی ماهوارهای میشود؟رقابت شبکهها و سردرگمی مخاطبان ماه رمضان تلویزیون/ چقدر کانالها را زیر و رو کنیم؟
با نیمنگاهی به رمضانیهای سالهای اخیر همه این ضعفها به یادِ مخاطب میآید و تکرار رمضانیهای گذشته، تازگیها و دلچسبیها را به یاد میآورد. مخاطب را با این سؤال روبرو میکند "چرا از مناسبتیسازی فاصله گرفتهاند؟".
انتهای پیام/
R1515/P/S4,1430/CT6 واژه های کاربردی مرتبط شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران کارگردانان سینما و تلویزیون ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران ماه مبارک رمضان سریال ایرانی رسانه ملی تلویزیونمنبع: تسنیم
کلیدواژه: شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران ماه مبارک رمضان سریال ایرانی رسانه ملی تلویزیون شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران ماه مبارک رمضان سریال ایرانی رسانه ملی تلویزیون مجموعه های تلویزیونی سریال های رمضانی ایده پردازی سریال سازی سریال هایی ساخت سریال ماه رمضان سریال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۷۹۴۲۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از فیلمسازی «بدون دیالوگ» تا خندیدن به «قضاوت»
به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، هفتمین جلسه فصل نهم پاتوق فیلم کوتاه با همکاری موسسه فرهنگی، تبلیغاتی بهمن سبز-پخش رویش، یکشنبه ۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ در پردیس سینمایی بهمن برگزار شد.
در این جلسه ۴ فیلم کوتاه «شیوع» به کارگردانی میثم مرادی، «زخم» به کارگردانی سحر نورمنّور، «گرازها» به کارگردانی غلامرضا جعفری و «قضاوت» به کارگردانی آریا گازُر به نمایش درآمدند و سپس محمد علیزادهفرد کارگردان سینمای کوتاه بهعنوان کارشناس و محمد صابری بهعنوان مجریکارشناس برنامه به نقد این آثار پرداختند.
فیلمسازی بدون دیالوگ؛ ریسک یا فرصت؟
در بخش ابتدایی این نشست، فیلم «شیوع» به کارگردانی میثم مرادی با حضور این کارگردان جوان مورد بررسی قرار گرفت و محمد علیزاده درباره ویژگی «بدون دیالوگ بودن» این فیلم، توضیح داد: خیلی وقتها ساخت فیلم بدون دیالوگ میتواند باعث ابهام شود چون شما با طیف مختلفی از مخاطبان روبهرو هستید. البته در فیلمکوتاه ما با مخاطبان خاص مواجه هستیم؛ افرادی که به شکل خاص سینما را دنبال میکنند. در فیلمهایی که به سمت این نوع روایتها میروند کار سخت میشود.
وی ادامه داد: فیلمکوتاه «حیوان» ساخته برادران ارک هم تقریبا هیچ دیالوگی ندارد. امسال در جشنواره فیلم کوتاه تهران «ضلعی برای خروج» را هم داشتیم که آن هم دیالوگ نداشت، یک وقتهایی روایت این اقتضا را ایجاد میکند که فیلم شما دیالوگ نداشته باشد اما یک وقتهایی اصرار داریم که فیلم هیچ دیالوگی نداشته باشد. در حالت دوم وقتی فیلم را میبینید با خود میگویید باید اینجا دیالوگی را میشنیدیم.
مرادی هم گفت: زمانی که ایده این فیلم به ذهنم آمد، اینچنین نبود که اصرار داشته باشم تا حتما دیالوگی در آن نباشد بلکه به این فکر میکردم که فیلم چه چیزی میطلبد. خودم البته این تجربه را دوست داشتم. من خودم را کامل در فرآیند ساخت فیلمکوتاه «شیوع» بهعنوان اولین فیلمم، رها کردم و به این فکر نمیکردم که اگر این کار را کنم کسی خوشش میآید یا نه.
این کارگردان ادامه داد: «شیوع» چیزی بین فیلم داستانی و تجربی است. برای تکتک اتفاقات داخل فیلم دلیل دارم، البته میدانم فیلمی موفق است که نیاز به توضیح نداشته باشد، در عین حال به نظرم فیلمی موفق است که بر سرش بحث شود. از این رو معتقدم فیلمی که همه از آن تعریف کنند موفق نیست.
علیزادهفرد توضیح داد: این فیلم نه به آن معنا تجربی است، نه داستانی. چون در فیلم تجربی قرار است یک تجربه جدید در روایت یا تکنیک ببینیم اما من در این فیلم تجربه جدیدی در تکنیک و روایت ندیدم و به تصور من «شیوع» یک فیلم داستانی است که اتفاقاً عناصر داستانی در آن نحیفتر به کار رفته است. البته این هم یک مدل از فیلمسازی است. من خودم فیلمسازم و میدانم که فیلمسازی چقدر سخت است.
فیلمی که هم میخنداند و هم حرف دارد
در ادامه نوبت به فیلمکوتاه «قضاوت» به کارگردانی آریا گازر رسید که در ابتدا به صورت مختصر به معرفی خود پرداخت و این فیلم را اولین تجربه کارگردانیاش معرفی کرد. سپس علیزادهفرد گفت: من «قضاوت» را دو سال پیش در جشنواره فیلم کوتاه تهران دیدم که یادم است بسیار مورد استقبال واقع شد. چون «قضاوت» فیلمی بود که موقعیتهای کمیک آن بهخوبی درآمده بود.
گازر درباره شکلگیری ایده فیلم «قضاوت» توضیح داد: دغدغه «قضاوت» از دوران تحصیل من در هنرستان میآید، در آن زمان همیشه وقتی کلاس داشتیم به دفتر مدیر احضار میشدیم که او هم مدام حرف میزد و ما کلاس را از دست میدادیم. همان موقع فیلمهایی را میدیدیم که یکی بیشتر از دیگری استانداردهای فیلمسازی را نداشتند! زمانی بیشتر متعجب میشدم که میدیدم اغلب به این فیلمها خوب پرداخته میشد و از جشنواره سالانه هنرستان چند جایزه میگرفتند.
وی افزود: به این روند فکر میکردم که چگونه میتوان این موقعیت را به نمایش دربیاورم. وقتی فیلم در پردیس ملت اکران شد عدهای در مواجهه با سکانس اول میگفتند این دیگر چه فیلمی است! اما از جایی به بعد مخاطب بهیکباره غافلگیر میشد. البته من خیلی از جشنوارهها را به واسطه همین امر از دست دادم چون خیلی از جشنوارهها حوصله ندارند تا انتها فیلم را ببینند و وقتی ابتدای فیلم را میبینند، گمان میکنند یک فیلم کلاسی و آماتور است و آن را پس میزنند. ریسک دومی که انجام دادم نام این فیلم است که دمدستی است و خودم فکر میکنم بدترین اسم را انتخاب کردهایم!
در ادامه علیزادهفرد درباره ویژگیهای «قضاوت» گفت: مدل و خلاقیت گاهی در چینش حوادث و گاهی در اجرای فیلم رخ میدهد، خلاقیت در اجرای برخی اتفاقات در «قضاوت» ما را یاد کارهای سروش صحت میاندازد. با آنکه در روایت «قضاوت» داریم مدل فیلم در فیلم را میبینیم که یک مدل تکراری است، ولی این فیلم در چیدمان حوادث متفاوت است و خلاقیت دارد. خیلیها معتقدند در فیلمهای کمدی آن چیزی که سبب خنده میشود شگفتزدگی مخاطب است که این اتفاق چندبار در «قضاوت» رخ میدهد.
این کارگردان توضیح داد: پس از پایان برخی از فیلمهای کمدی، شما وقتی با خودت تنها میشوی متوجه میشوی فیلم گرچه لحظات مفرحی برای تو داشته اما پیامی نداشته است اما ما با «قضاوت» میخندیم، شگفتزده میشویم و در انتها برای ما حرفی برای گفتن دارد. وقتی «قضاوت» را دیدم بیش از اینکه در قصه آن رابطه یک مدیر مدرسه با دانشآموز را ببینم رابطه یک مدیر فرهنگی با یک فیلمساز را دیدم.
چالشهای روایت یک «زخم»
در ادامه پاتوق فیلمکوتاه نوبت به «زخم» به کارگردانی سحر نورمنور رسید که کارگردانش در نشست غایب بود. علیزادهفرد درباره «زخم» گفت: در این پکیج از فیلمها، من حس متفاوتتری نسبت به «زخم» داشتم، این فیلم را قبلا هم دیده بودم و باید بگویم پرداختن به برخی از موضوعات در فرهنگ و جامعه ما کار سادهای نیست و «زخم» و «دابر» فیلمهایی هستند که موضوعات سختی دارند.
وی ادامه داد: «زخم» علاوه بر اینکه به مسأله بلوغ یک دختربچه میپردازد، موضوع احساسبرانگیز نبود مادر را هم به تصویر میکشد که این امر میتواند همدلی مخاطب را به دنبال داشته باشد. ضمن اینکه کارگردانی و نویسندگی آن، کار سادهای نبوده و حتی تدوین آن هم بهاندازه است. همه این موارد کمک میکند تا دنیای فیلم برای ما باورپذیر باشد.
این کارگردان سینمای کوتاه، در ادامه در پاسخ به اظهارنظر یکی از مخاطبان مبنیبر اینکه «زخم» تنها در پی این بوده است که اشک مخاطب را دربیاورد، گفت: اینکه بگوییم فیلم میخواسته اشک مخاطب را دربیاورد و آن را محل اشکال بدانیم درست نیست، چون ما فیلم میسازیم که موضوعی را برای مخاطب باورپذیر کنیم. اگر منطق اتفاقات درون قاب درست نباشد، میشود پذیرفت که فیلم به دنبال ترحم مخاطب بوده است. اما در این فیلم اینچنین نیست، «زخم» به لحاظ منطق روایی به دنبال این نبوده که گریه مخاطب را دربیاورد.
استفاده هنرمندانه «گرازها» از عناصر داخل قاب
فیلم «گرازها» به کارگردانی غلامرضا جعفری هم آخرین فیلمکوتاهی بود که در پاتوق هفتم مورد بررسی قرار گرفت اما کارگردانش در نشست حضور نداشت.
علیزادهفرد درباره این فیلم گفت: از یک جهت موقعیت «گراز» جذاب است اما یک بدی هم دارد و آن، این است که موضوع بکری ندارد. چون در فیلم کوتاه مهم این است که سوژههای بکری داشته باشید. در «گراز» از عناصر داخل قاب به شکل هنرمندانهای بهره گرفته شده اما تکراری بودن سوژه و پایانبندی بد به آن ضربه زده است.
وی افزود: پایان باز در فیلمسازی به این معنا این نیست که به همه موضوعات پاسخی داده نشود، بلکه به این معناست که تنها یکی دو سوال باقی بماند اما پایان این فیلم اصلا رهاست.
انتهای پیام/