Web Analytics Made Easy - Statcounter

عباس عبدی فعال اصلاح طلب با بیان اینکه «تصمیم اصلاح‌طلبان در سال ۸۸ محصول یک گفتگوی آزاد نبود»، گفت: انتقادم به مهندس موسوی این نیست که چرا کوتاه نیامد، ایراد من این است که اساسا خط مشی ایشان را اصلاح‌طلبانه نمی‌دانستم. ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۵:۲۸ سیاسی سیاست ایران نظرات - اخبار سیاسی -

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- عباس عبدی فعال اصلاح طلب در دو گفتگوی مجزا به تحلیل چرایی معضلات جبهه اصلاحات در مقاطع اخیر پرداخته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عبدی مهم‌ترین مشکل کنونی اصلاح‌طلبان را در راهبرد کلی آنها دانسته و می‌گوید: مشکلات دیگری نیز وجود دارد ولی آنها نیز یا متأثر از همین مشکل اصلی است یا حداقل تا رفع مشکل اصلی سایر مسایل نیز قابل حل شدن نیستند.

وی اضافه می‌کند:  این روزها و در پی بروز برخی تغییرات در ساختار فعالیت‌های اصلاح‌طلبان، پرسشی اساسی در باره آینده اصلاح‌طلبی و ضعف و قوت‌های آنان مطرح شده است و اینکه آنان در نهایت چه باید کنند؟ بنده در این باره نظر کلی خود را پیش‌تر گفته‌ام. اکنون نیز می‌کوشم تا حدی جزیی‌تر بیان کنم.

به گفته عبدی، «سیاست اصلاح‌طلبی چند رکن اساسی دارد. از برخی امور پرهیز و بر برخی رفتارها تاکید می‌کند. خشونت‌ورزی خطر قرمز است. حتی اگر مورد ستم و خشونت قرار گیرند نمی‌توانند خودشان در بازتولید آن نقشی ایفا کنند. رفتارهای قانونی و در چارچوب قانون رکن دیگر است.»

او در ادامه این گفتگو که با روزنامه ایران صورت گرفته می گوید: حتماً پرسیده می‌شود که اگر قوانین خوب بود و خوب اجرا می‌شد که دیگر مجال بحثی نبود، درست است. بسیاری از قوانین باید تغییر کنند و بیشتر از آن باید با اجرای بی‌طرفانه و کامل مواجه شوند. ولی هیچ‌کدام از این موارد به معنای عدول نظام‌مند از قانون نباید تلقی شود. دفاع از حاکمیت قانون پاشنه آشیل هر نوع رفتار انحرافی است و باید به آن ملتزم بود.

این فعال اصلاح‌طلب با بیان اینکه مشارکت مردم، دفاع از آزادی، دفاع از حقوق بنیادین مصرح در قانون اساسی و رفع تبعیض و التزام به مردم‌سالاری و... همه و همه بنیان‌های اصلاح‌طلبی است، می افزاید: نکته بعدی این است که اصلاح‌طلبان باید بپذیرند که ظرفیت اصلاح‌پذیری وجود دارد. اگر این گزاره را قبول ندارند، دیگر موضوعی برای بحث باقی نمی‌ماند. هم‌چنین دو بال اصلاح‌طلبی، حضور در عرصه عمومی جامعه و ساختار قدرت است. تا هنگامی که راه‌ها برای یک حضور موثر در ساختار قدرت بسته نیست، باید آن را ادامه دهند. همچنین تا هنگامی که برای یک حضور موثر در جامعه و مردم فضا بسته نیست، باید این مسیر را نیز ادامه دهند.

از نظر عبدی، ایجاد موازنه میان این دو مسیر، شرط کافی است، هر چند حضور در عرصه عمومی و جامعه شرط لازم اصلاح‌طلبی است ولی حضور در ساخت قدرت اگر موثر نباشد، لازمه اصلاح‌طلبی نیست. مبنای تشخیص کیفیت موثر بودن یا نبودن، نتایج حاصل از گفتگوی آزاد و بدون پرده‌پوشی میان خودشان است.

وی می‌گوید: اگر این ضوابط و اصول پذیرفته شود، به طور طبیعی، سازماندهی و نیز عمل و برنامه سیاسی در ذیل این راهبرد تعریف شده و قرار می‌گیرد و حتی ادبیات و گفتارهای سیاسی نیز باید با این رویکرد تطابق داشته باشد.

عبدی معتقد است مردم این خط‌مشی را تأیید و از آن استقبال و حمایت می‌کنند و بارها و بارها نیز این را نشان داده‌اند ولی اصلاح‌طلبان طی 15 سال گذشته نتوانسته‌اند که میان دو مسیر راهبردی مذکور یعنی حضور در جامعه و در ساخت قدرت، برای تحقق موثر این رویکرد، موازنه جدی برقرار کنند و در برخی مقاطع نیز با رفتار خود اصل اصلاح‌پذیری و موفقیت این شیوه را با چالش مواجه کرده‌اند، بدون اینکه تبعات آن را بپذیرند.

به گفته وی، مهم‌ترین مقطع این دور شدن از خط‌مشی اصلاح‌طلبی، در سال 1388 خود را نشان داد که به تعبیر دقیق باید گفت کل اتفاقات آن مقطع زیان‌بار بود؛ چه برای اصلاح‌طلبان و چه برای حکومت و کشور.

این فعال اصلاح طلب معتقد است: باید اصلاح راهبرد و یا به تعبیر دقیق‌تر بازگشت به راهبرد اولیه را پیشه کرد. پس از این مرحله باید وضعیت کنونی کشور را در پرتو اندیشه اصلاح‌طلبی تحلیل و توصیف کرد. این کار از خلال یک بیانیه رسمی و مشخص باید صورت گیرد. باید در این بیانیه روشن شود که نگاه اصلاح‌طلبان به وضع فعلی کشور چگونه است؟ به گذشته خود چه نقدی دارند؟ کدام مشکلات را باید در اولویت حل قرار دهند و چگونه؟ به نحوی که اگر کسی آن را خواند درک به نسبت روشنی از خواسته‌ها و برنامه‌های آنان پیدا کند. این مرحله را می‌توان تبیین ایده نامید. سپس مطابق این ایده، اراده‌ای را سازمان داد و معرفی کرد و نشان داد که از پوسته‌های گذشته بیرون آمده‌اند و باید نسل‌های جوان را بیشتر مشارکت داد. اگر ایده خوب تدوین و ارایه شود، از دلِ آن چارچوب تشکیلاتی و اراده معطوف به تحقق آن ایده نیز به دست خواهد آمد. پرداختن بقیه مطالب و کارها اتلاف وقت است.

عباس عبدی در گفتگی دیگری با روزنامه اعتماد، به طرح موضوعاتی دیگری در این رابطه پرداخته و گفته است:  سیاست یک کنش جمعی است که باید از خلال تفاهم بدست آید و هر نتیجه‌ای که از طریق این گفتگوی آزاد بدست آید، مطلوب است.

وی با بیان اینکه «تصمیم اصلاح‌طلبان در سال 88 محصول یک گفتگوی آزاد نبود»، می‌گوید:  وقتی اصلاح‌طلبان بخواهند توامان درون نظام و اپوزیسیون نظام باشند، هزینه‌های هر دو نقش را می‌پردازند بدون اینکه از منافع این نقش‌ها بهره‌مند شوند.

این فعال اصلاح طلب، ساختار حقوقی جمهوری اسلامی را مانعی برای مطالبات اصلاح‌طلبانه نمی‌داند و می افزاید: مانع ساختار حقیقی است که باید یک نیروی حقیقی در برابرش بایستد و آن را به عقب براند. ایستادگی در برابر ساختار حقیقی، به معنای ریختن در خیابان نیست. بلکه در چارچوبی اصلاح‌طلبانه متجلی می‌شود نه در چارچوبی که منجر به خشونت می‌شود.

 عبدی در ادامه همین بحث، گریزی به عملکرد میرحسین موسوی در انتخابات سال 88 زده و گفته است:  انتقادم به مهندس موسوی این نیست که چرا کوتاه نیامد. او در خط‌مشی خودش ثابت قدم بوده و مورد احترام است. ایراد من این است که اساسا خط مشی ایشان را اصلاح‌طلبانه نمی‌دانستم.

به گفته وی،  اگر حضور در ساخت قدرت به هر دلیلی منتفی شد، تا وقتی که حضور در عرصه عمومی برای اصلاح‌طلبان ممکن است، باید در عرصه عمومی حضور داشته باشند.

عبدی در ادامه یکی از چالش‌های دو جناح کشور را مشکل عدم جانشینی نسل جوان دانسته و علت وجود این مشک را در این می‌داند که «نسل انقلاب خودشان را صاحب کشور می‌دانند و هنوز هم فکر می‌کنند انرژی دارند و کار را نباید تحویل دیگران بدهند.»

انتهای پیام/

R1542/P/S1,1412/CT1

منبع: تسنیم

کلیدواژه: اصلاح طلبانه فعال اصلاح طلب عرصه عمومی اصلاح طلبان گفتگوی آزاد اصلاح طلبی خط مشی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۸۰۵۲۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آموزش صلح و صلح‌طلبی، سنگ بنای روابط انسانی

آموزش صلح نقشی حیاتی در تربیت نسل‌هایی صلح‌طلب و توانمند در حل و فصل مسالمت‌آمیز چالش‌ها ایفا می‌کند؛ این فرایند شامل طیف وسیعی از مفاهیم مانند همدلی، احترام به حقوق بشر، حل مسالمت‌آمیز منازعات و عدالت اجتماعی است که باید مورد توجه قرار گیرد و در این بین نقش مدارس، خانواده و دوستان بسیار مهم است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، هدف آموزش صلح، ساختن جامعه‌ای است که در آن، خشونت جایی نداشته باشد و صلح و گفت‌وگو، سنگ بنای روابط انسانی قرار گیرد؛ در این جامعه افراد با احترام متقابل به یکدیگر، اختلافات خود را از طریق گفت‌وگو حل و فصل می‌کنند و صلح و آرامش بر همه جا سایه می‌افکند.

آموزش صلح، دانش‌آموزان را با مهارت‌هایی مانند حل مسالمت‌آمیز منازعات، همدلی و ارتباط مؤثر آشنا می‌کند که برای موفقیت در زندگی و مشارکت فعال در جامعه ضروری است، همچنین آموزش صلح به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا بی‌عدالتی‌ها و نابرابری‌های موجود در جهان را درک و برای ایجاد جامعه‌ای عادلانه‌تر و فراگیرتر تلاش کنند.

معلمان نقش کلیدی در ترویج آموزش صلح در کلاس درس دارند؛ آنها باید با مفاهیم و روش‌های آموزش صلح آشنا باشند و بتوانند آنها را به طور مؤثر به دانش‌آموزان خود آموزش دهند؛ علاوه بر آن والدین می‌توانند با آموزش ارزش‌های صلح به فرزندان خود و تشویق آنها به مشارکت در فعالیت‌های صلح‌آمیز، نقش مهمی در این زمینه ایفا کنند.

سازمان‌های جامعه مدنی می‌توانند با ارائه برنامه‌های آموزشی، انجام تحقیقات و حمایت از سیاست‌های مربوط به آموزش صلح، به پیشبرد این امر کمک کنند.

آموزش صلح، زیربنای تعامل با دیگران است

اسماعیل صالح‌زاده، جامعه‌شناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی در خصوص اهمیت آموزش صلح اظهار می‌کند: در دنیایی که تشنه صلح و آشتی است، آموزش صلح نقشی حیاتی در تربیت نسل‌هایی صلح‌طلب و توانمند در حل و فصل مسالمت‌آمیز چالش‌ها ایفا می‌کند؛ این امر فراتر از آموزش صرف مفاهیم صلح است و شامل مهارتی ارزشمند برای زندگی در دنیایی پویا و متنوع می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: آموزش صلح به افراد می‌آموزد که چگونه نزاع‌های اجتماعی را به طور مسالمت‌آمیز حل کرده و از خشونت به عنوان ابزار رفع مشکلات اجتناب کنند؛ آموزش صلح می‌آموزد که چگونه به حقوق و ارزش‌های دیگران احترام بگذاریم و برای ایجاد جوامعی عادلانه تلاش کنیم.

این پژوهشگر مسائل اجتماعی تصریح می‌کند: آموزش صلح، زیربنای همکاری و همیاری میان افراد را شکل می‌دهد تا با اتکا به یکدیگر، مشکلات مشترک را حل و فصل کنند؛ این آموزش‌ها به ما می‌آموزند که چگونه با محیط زیست خود رفتار کنیم تا از منابع طبیعی به طور پایدار و مسئولانه استفاده کنیم و برای نسل‌های آینده نیز زمین قابل سکونتی باقی بگذاریم.

نقش معلمان در نهادینه کردن فرهنگ صلح در جامعه

وی در خصوص نقش مدرسه و معلمان در آموزش صلح بیان می‌کند: گنجاندن دروسی مانند حل تعارض، مدارا، همدلی و حقوق بشر در کنار دروس سنتی، دانش‌آموزان را با مفاهیم بنیادی صلح آشنا می‌کند و زمینه را برای نهادینه شدن فرهنگ صلح در جامعه فراهم می‌سازد، همچنین کارگاه‌های آموزشی با تمرکز بر مهارت‌های میانجی‌گری، مذاکره و حل مسئله، به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا در مواجهه با چالش‌ها و اختلافات، رویکردی صلح‌آمیز داشته باشند.

صالح‌زاده اضافه می‌کند: استفاده از روش‌های خلاقانه برای شبیه‌سازی زمینه‌های صلح، بازی‌ها و داستان‌سرایی، مفاهیم صلح را به شیوه‌ای جذاب و ملموس به دانش‌آموزان منتقل می‌کند، علاوه بر آن برگزاری اردوهایی با محوریت گفت‌وگوی بین فرهنگی، همبستگی اجتماعی و خدمات داوطلبانه، فرصتی ارزشمند برای دانش‌آموزان جهت تجربه عملی صلح در دنیای واقعی فراهم می‌کند.

وی می‌گوید: تبادل دانش‌آموز با فرهنگ‌ها و ملل مختلف، زمینه را برای درک متقابل، احترام به تفاوت‌ها و صلح‌آفرینی در سطح جهانی فراهم می‌کند، مشارکت در فعالیت‌های داوطلبانه مانند کمک به نیازمندان، پاک‌سازی محیط زیست و ترویج صلح، حس مسئولیت اجتماعی و تعهد به صلح را در دانش‌آموزان تقویت خواهد کرد.

این جامعه‌شناس با اشاره به جایگاه خانواده‌ها در آموزش صلح اظهار می‌کند: گفت‌وگوی صلح‌آمیز با فرزندان در مورد مسائل روزمره، چالش‌ها و اختلافات، الگوی رفتاری مناسبی برای حل صلح‌آمیز تعارضات در اختیار آنها قرار می‌دهد.

وی ادامه می‌دهد: به اشتراک گذاشتن داستان‌ها و کتاب‌هایی با مضامین صلح، همدلی و احترام به دیگران، بذرهای صلح را در قلب و ذهن کودکان می‌کارد، همچنین مشارکت در فعالیت‌های داوطلبانه به عنوان یک خانواده، روحیه همبستگی، مسئولیت اجتماعی و تعهد به صلح را در فرزندان تقویت می‌کند.

صلح درونی مهم‌تر از صلح بیرونی است

صالح زاده تصریح می‌کند: صلح درونی، مقدمه صلح بیرونی است؛ این جمله مفهومی عمیق و پرمغز دارد که به ارتباط بین آرامش و ثبات درونی انسان با صلح و صفا در دنیای بیرون می‌پردازد؛ این جمله بیانگر این است که برای رسیدن به صلحی پایدار در جامعه، ابتدا باید در درون خودمان به آرامش و صلح برسیم.

وی اضافه می‌کند: شاعران و اندیشمندان بسیاری در طول تاریخ بر این موضوع تأکید کرده‌اند؛ مولانا در مثنوی معنوی به وضوح این ارتباط را بیان می‌کند و نقل به مضمون اشعار آن این است که صلح واقعی از درون ما آغاز می‌شود؛ وقتی با خودمان در صلح باشیم، می‌توانیم صلح را به دیگران نیز گسترش دهیم، بخشی از این اشعار مانند «جنگِ فعلی هست از جنگِ نهان......زین تخَالُف آن تخَالُف را بدان

جنگِ طبعی، جنگِ فعلی، جنگِ قول...... در میان جزوها حربیست هول

گوهرِ جان چون ورای فضل‌هاست......خویِ او این نیست، خوی کبریاست» است.

این جامعه‌شناس در جواب این سوال که چرا صلح درونی تا این اندازه مهم است، پاسخ می‌دهد: انسان‌هایی که در صلح با خودشان هستند، کمتر دچار خشم، اضطراب و افسردگی می‌شوند؛ آنها تمایل بیشتری به همدلی، بخشش و صبر دارند، احتمال کمتری دارد که وارد درگیری‌ها و خشونت‌ها شوند، بنابراین با تلاش برای رسیدن به صلح درونی، نه تنها به آرامش و خوشبختی خودمان کمک می‌کنیم، بلکه به صلح‌آمیزتر شدن دنیای اطرافمان نیز یاری می‌رسانیم.

وی تصریح می‌کند: مسئولیت صلح بر عهده خودمان است؛ صلح هدیه‌ای نیست که منتظر آن باشیم، بلکه باید آن را بسازیم، هیچکس نمی‌تواند صلح را به ما تحمیل کند و صلح واقعی از درون ما و از طریق تلاش‌های خودمان به وجود می‌آید، بنابراین صلح، گلی نیست که در باغچه بکاریم و منتظر شکوفه آن باشیم، بلکه صلح بنایی است که باید با آجرهای صبر، مدارا و گفت‌وگو بنا کنیم.

صالح‌زاده اضافه می‌کند: به یاد داشته باشید که صلح درونی یک سفر است، نه یک مقصد؛ به عبارت دیگر صلح سفری نیست که به آن برسیم، بلکه روشی است که طی می‌کنیم، از این رو می‌توان برای ایجاد صلح درونی کارهایی از جمله گذراندن وقت در طبیعت، ارتباط با عزیزان، کمک به دیگران، بخشش خود و دیگران انجام داد.

صلح‌طلبان چه ویژگی‌هایی دارند؟

زهره سادات کاظمی، روان‌شناس و مشاور تربیتی در خصوص ویژگی‌های شخصیتی مرتبط با صلح‌طلبی اظهار می‌کند: صلح‌طلبان قادر هستند احساسات و دیدگاه‌های دیگران را درک و با آنها همدلی کنند؛ آنها نسبت به رنج دیگران دلسوز هستند و تمایل دارند به آنها کمک کنند.

وی ادامه می‌دهد: صلح‌طلبان به این باور دارند که حتی در شرایط سخت می‌توان به صلح دست یافت؛ آنها خوشبین هستند و معتقدند که انسان‌ها می‌توانند برای حل و فصل درگیری‌ها با یکدیگر همکاری کنند، همچنین صلح‌طلبان در تلاش برای صلح صبور هستند؛ آنها می‌دانند که ایجاد تغییر زمان می‌برد و حاضر هستند برای رسیدن به اهداف خود تلاش و پشتکار داشته باشند.

این روان‌شناس تصریح می‌کند: صلح‌طلبان قادر هستند دیگران را ببخشند، حتی کسانی را که از آنها آزار دیده‌اند؛ آنها کینه به دل نمی‌گیرند و به دنبال انتقام نیستند و صلح‌طلبان صادق و راستگو هستند؛ آنها به تعهدات خود پایبند بوده و در روابط خود با دیگران شفافیت دارند، بنابراین صلح‌طلبان مسئول اعمال خود هستند، آنها از اشتباهات خود درس می‌گیرند و برای جبران آنها تلاش می‌کنند.

باورها و احساساتمان بر صلح تأثیر می‌گذارد

وی در پاسخ به این سوال که چگونه افکار و باورهای ما بر صلح تأثیر می‌گذارد، بیان می‌کند: افکار و باورهای ما نقش مهمی در ترویج یا بازدارندگی از صلح دارد؛ افکار و باورهای منفی، مانند افکار مربوط به نفرت، ترس و بی‌اعتمادی می‌توانند منجر به درگیری و خشونت شود و از سوی دیگر، افکار و باورهای مثبت، مانند افکار مربوط به عشق، همدلی و درک متقابل، می‌تواند صلح و همکاری را ترویج کند.

کاظمی ادامه می‌دهد: باور به اینکه "ما" و "آنها" وجود دارد، باور به اینکه خشونت تنها راه حل است، باور به اینکه صلح غیرقابل دسترس است؛ این موارد چند نمونه از افکار و باورهایی است که از صلح جلوگیری می‌کند و مهم است که باورهای متقابل به این معنا خشونت راه حل نیست و صلح قابل دسترسی است، باید جایگزین باورهای نادرست درباره صلح شود.

وی در خصوص نحوه تأثیر احساسات بر رفتار ما در قبال دیگران می‌گوید: وقتی عصبانی هستیم، ممکن است بیشتر احتمال داشته باشد که پرخاشگرانه عمل کنیم، به عنوان نمونه داد بزنیم، ناسزا بگوییم یا حتی به دیگران آسیب برسانیم؛ وقتی غمگین هستیم، ممکن است از دیگران کناره‌گیری کنیم و تمایلی به معاشرت اجتماعی نداشته باشیم.

این روان‌شناس ادامه می‌دهد: وقتی می‌ترسیم، ممکن است از دیگران دوری کنیم یا برای محافظت از خود رفتارهای پرخاشگرانه داشته باشیم؛ وقتی شاد هستیم، بیشتر احتمال دارد که با دیگران رفتار دوستانه و سخاوتمندانه داشته باشیم؛ وقتی فردی را دوست داریم، بیشتر احتمال دارد که به او توجه و محبت نشان دهیم و از او حمایت کنیم.

گوش دادن فعال موجب ایجاد صلح می‌شود

وی در پاسخ به این سوال که چه رفتارهایی به صلح منجر می‌شود؟ می‌گوید: رفتارهایی که به صلح منجر می‌شود، بر احترام، درک و همدلی متمرکز است؛ رفتارهایی از جمله ارتباط مؤثر، گوش دادن فعال، حل مسالمت‌آمیز تعارض، همدلی و بخشش، رفتارهایی هستند که موجب ایجاد صلح خواهد شد.

کاظمی توضیح می‌دهد: توانایی برقراری ارتباط واضح و صادقانه با دیگران به حل سوءتفاهم‌ها و ایجاد روابط قوی کمک می‌کند؛ گوش دادن فعال به معنای گوش دادن با دقت و بدون قضاوت به صحبت‌های دیگران است؛ این کار به شما کمک می‌کند تا دیدگاه آنها را درک و با آنها همدلی کنید.

وی ادامه می‌دهد: همدلی به معنای توانایی درک و به اشتراک گذاشتن احساسات دیگران است؛ این کار به شما کمک می‌کند تا با دیگران ارتباط عمیق‌تری برقرار کنید و روابط معناداری ایجاد کنید، همچنین بخشش به معنای رها کردن خشم و کینه نسبت به کسی بوده که به شما ظلم کرده است، این کار می‌تواند به شما کمک کند تا از گذشته عبور کنید و روابط خود را با دیگران بهبود بخشید.

این روان‌شناس در مورد اینکه چگونه روابط ما با دیگران بر صلح تأثیر می‌گذارد؟ اظهار می‌کند: روابط قوی و مثبت می‌تواند به ما احساس تعلق، حمایت و عشق دهد؛ این احساسات می‌تواند به ما کمک کند تا با دیگران با احترام و همدلی رفتار کنیم و از خشونت پرهیز کنیم.

وی ادامه می‌دهد: خانواده اولین جایی است که ما در مورد روابط و نحوه تعامل با دیگران یاد می‌گیریم؛ روابط سالم خانوادگی می‌تواند به ما در رشد حس قوی عزت نفس، همدلی و مهارت‌های حل مسالمت‌آمیز تعارض کمک کند، همچنین دوستان می‌توانند منبع حمایت و تشویق باشند و به ما کمک کنند تا موضوعات جدیدی در مورد خودمان و جهان یاد بگیریم.

بنا بر آنچه که بیان شد، صلح، تنها در سایه آموزش، گفت‌وگو و همبستگی قابل تحقق است، آموزش صلح، فرایندی مستمر و پویا است که نیازمند تعهد و مشارکت تمام ارکان جامعه از جمله خانواده‌ها، مدارس و دانشگاه‌ها است؛ با اینکه چالش‌هایی در مسیر آموزش صلح وجود دارد، اما همچنان یک ابزار ضروری برای ایجاد دنیایی عادلانه‌تر است، بنابراین سرمایه‌گذاری در آموزش صلح سرمایه‌گذاری برای آینده‌ای روشن‌تر است.

کد خبر 748684

دیگر خبرها

  • مزیت اصلاح‌طلبان رو به اضمحلال؛ بالشتک ضربه‌گیر بین جامعه و حکومت از میان رفته
  • ادعای بدون سند حجاریان درباره روحانی/ سخنی که خاندوزی باید تکذیب کند
  • حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاح‌طلب می‌دانند
  • عباس عبدی خطاب به نواصولگرایان: آی‌ کیوتان در اندازه گنجشک هم نیست
  • حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاح‌طلب می دانند/ عقل هم چیز خوبی است
  • اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم!
  • ادعای‌های متعارض اصلاح‌طلبان در خصوص انتخاب هیئت رئیسه مجلس/ از نگاه چپ‌ها قالیباف با پایداری ائتلاف می‌کند یا با اعتدالی‌ها؟
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای ۲۰ ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای 20 ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران
  • آموزش صلح و صلح‌طلبی، سنگ بنای روابط انسانی