Web Analytics Made Easy - Statcounter

کارشناس مدیریت بحران درباره ضرورت استفاده از تجارب در زمان زلزله معتقد است؛ تجارب خوب و بد زلزله‌های گذشته سبب شده، تا هم مردم و هم دست اندرکاران امور، درس‌های زیادی از زلزله‌های رخداده بیاموزند. ولی حیف که بعد از هر زلزله بزرگ و انجام یکسری اقدامات و کسب تجارب ارزشمند، معمولاً تا زمان وقوع زلزله بعدی در نقطه‌ای دیگر از کشور، اقدامات ضروری مورد نیاز برای پیشگیری و آمادگی در برابر زلزله بعدی، کم‌رنگ شده و به فراموشی می‌رود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خبرگزاری فارس مازندران ـ سرویس اجتماعی| زلزله ۵.۱ ریشتری ۱۹ اردیبهشت ماه تهران که برخی از شهرهای مازندران نیز احساس شده است؛ بنا به اعلام کارشناسان این زمین‌لرزه مربوط به گسل مشا در شهرستان دماوند بوده است.

خبرنگار فارس در این زمینه در گفت‌وگو با بهزاد پورمحمد مدرس و کارشناس صاحب‌نظر در حوزه مدیریت بحران به بررسی ابعاد این زلزله پرداخت.

 

وی در ابتدا با بیان اینکه  بزرگترین زلزله بزرگ تهران در سال‌های قبل مربوط به ۱۹۰ سال قبل بوده یعنی سال ۱۸۳۰ مربوط به گسل مشا به‌نام زلزله دماوند شمیرانات به بزرگی ۷/۱ و با شدت بیش از ۱۸۳ سال بوده است و با توجه به قرار گرفتن استان تهران در بخش میانی کمربند لرزه‌خیز البرز آذربایجان و جوان بودن زمین‌شناسی در این منطقه از کشور که از نظر تکتونیکی نیز به شدت خرد شده است.

 

فارس: مشخصات زمین‌شناسی در منطقه مشا که محل وقوع زلزله اخیر بود را بیان کنید؟

پورمحمد: این‌ منطقه دارای گسل‌های کوچک و بزرگ فراوان از جمله گسل مشا، گسل شمال تهران، گسل ریز و چندین گسل کوچک و بزرگ دیگر و نیز گسل‌های پیرامونی استان‌های اطراف آن و سابقه تاریخی زلزله‌های رخداده در این منطقه، به طور کلی دارای پتانسیل لرزه خیزی بالایی است.

 وقوع چند پیش‌لرزه و زلزله اصلی بامداد روز جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ به بزرگی ۵/۱ ریشتر و پس لرزه‌های کوچک متعدد بعد از آن که در بامداد روز شنبه ۱۳۹۹/۲/۲۰ نیز شاهد آن بودیم، طی چند روز باعث نگرانی ساکنان مناطق مجاور کانون گسل در شهرستان دماوند حوالی مشا، شهر و استان تهران و استان‌های همجوار شده است.

 

فارس: علت اینکه مردم شهر تهران و مناطق اطراف کانون زلزله در حوالی گسل مشا واقع در شمال شهرستان دماوند و حتی استان‌های همجوار، به شدت زلزله اصلی را حس کردند چه بود؟

پورمحمد: علت عمق کم کانونی زلزله "حدود ۷ کیلومتری درون زمین"، وضعیت زمین‌شناسی منطقه و وضعیت ساخت و سازها بوده است، در این زلزله ساختمان‌هایی که در بسترهای خاکی و یا واریزه‌ای ساخته شده و یا استانداردهای لازم را نداشتند به علت پدیده تشدید یا رزونانس امواج زلزله، در محل قرار گرفتن آنها دارای احساس و لرزش بیشتری بوده است.

فارس:  به نظر شما زلزله اخیر زلزله اصلی بود یا اینکه پس‌لرزه‌های بود که به دنبال آن زلزله بزرگتری را تجربه خواهیم کرد؟

پورمحمد: در حال حاضر با توجه به روند کاهشی " از نظر تعداد و بزرگی"  پس‌لرزه‌های رخداده پیرامون کانون زلزله اصلی و شواهد و تجارب زلزله‌های مشابه در این منطقه و سایر نقاط کشور، نشان می‌دهد زلزله ۵/۱ ریشتری بامداد جمعه همان زلزله اصلی بوده و مردم نباید نگران وقوع یک زلزله بزرگتر و پس از این زمین لرزه با مختصات کانونی همین زلزله در روزهای آتی باشند پس این زلزله هیچ‌گونه نگرانی بعدی را به همراه نخواهد داشت.

 اینکه شهر تهران به خاطر وجود گسل‌های لرزه‌زا در مناطق مختلف آن و مناطق اطراف استان تهران دارای پتانسیل بالایی از نظر لرزه‌خیزی است، این مسئله سال‌ها مورد تأکید تمامی زلزله‌شناسان و محققان بوده و هست.

  نباید هرگز لرزه‌خیزی تهران و ضرورت توجه به تقویت آمادگی بیشتر و انجام اقدامات پیشگیرانه به‌خصوص بهبود ساخت‌وسازهای موجود، استاندارسازی در ساخت‌وسازهای آتی، توسعه ایستگاه‌های لرزه‌نگاری با هدف رصد بهتر و مناسب‌تر گسل‌های فعال این منطقه برای پیش‌آگاهی و حفظ آمادگی بیشتر، فرهنگ‌سازی و آموزش‌های مستمر و مداوم مردم و پرسنل دستگاه‌های اجرایی فراموش شود.

هر چند که این زلزله نیز همچون سایر بحران‌های رخداده در کشور خیلی زود فراموش می‌شود و چون به قول یک ضرب المثل معروف ژاپنی "زلزله زمانی خواهد آمد که ما آن را فراموش کرده ایم"، لذا این زلزله و سایر زلزله‌ها و بحران‌های رخداده در کشور را باید غنیمت شمرد و تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد و با در نظر گرفتن درس‌هایی از آن، کشور را جهت مواجهه با چنین بحران‌هایی، نه در حرف بلکه در عمل تقویت کرد، تا در آینده شاهد حداقل اثرات مخرب ناشی از وقوع اینگونه بحران‌ها باشیم.

 

فارس: منظورتان از درس‌هایی که این زلزله و سایر زلزله‌های بزرگ رخداده در کشور به همراه داشته است، شاید از آن برای رفع نواقص و تهدیدها و تقویت نقاط قوت و فرصت‌ها استفاده شد، را بیان کنید؟

پورمحمد: جدی نگرفتن خرد لرزه‌ها در یک منطقه به‌خصوص در مواردی که تعداد آنها از حالت عادی خارج می‌شود، ضرورت دارد، فعالیت لرزه‌ای گسل‌ها به طور مرتب رصد شده و چنانچه وضعیت لرزه‌خیزی یک منطقه از حالت عادی خارج شد.

 با اعلام سازمان مرجع از وضعیت لرزه‌خیزی و تعیین سطح مدیریت بحران، هم دستگاه‌های متولی در سطح معینی از هشدار و در حالت آماده باش قرار گرفته و هم مردم هدایت شده و از سردرگمی بیرون آورده شوند. 


همچنین پیش‌آگاهی، آمادگی را تقویت، هوشیاری را بیشتر و اثرات زلزله را کاهش می‌دهد، خرد لرزه‌ها می‌تواند باعث آمادگی بیشتر و هشداری برای احتمال وقوع یک زلزله بزرگ باشد، لذا نباید آنها را نادیده بگیریم.

 در بسیاری از موارد مشاهده شده است که خرد لرزه‌های رخداده در یک منطقه توسط مردم و حتی سازمان‌های متولی جدی گرفته نمی‌شود و پس از رخداد زلزله اصلی تازه به فکر رصد منطقه، بررسی علل و عوامل آن هستیم.

 

فارس: نظرتان در مورد اطلاع‌رسانی و یا دریافت اخبار زلزله یا هر حادثه‌ای در زمان بحران چیست و آیا اطلاعات در این زمان توسط نهادهای مرتبط درست و کامل ارائه می‌شود؟

پورمحمد: مشکل اساسی در این خصوص، اظهارنظرهای غیرکارشناسی توسط افراد غیرمتخصص، غیرمسئول یا سازمان‌های غیرمرتبط، قبل و بعد از بحران زلزله است، که عموماً باعث تشویش اذهان عمومی و بلاتکلیفی مردم و دستگاه‌های اجرایی متولی می‌شود.

تعیین نحوه و سطح اطلاع‌رسانی و هشدار، احساس مسؤولیت مراجع رسمی، هدایت و مدیریت در سطوح و مراحل مختلف بحران توسط متولیان امر و رجوع مردم برای کسب اطلاعات واقعی از مراجع رسمی، در این خصوص امری ضروری و اجتناب‌ناپذیر است.

فارس: میزان آمادگی عمومی مردم را چگونه ارزیابی کردید آیا دانش مردم در زمان وقوع  زلزله برای مقابله با بحران کافی است؟

پورمحمد: مردم در زمان وقوع زلزله سردرگم و دچار رعب و وحشت شده و به خاطر عدم آمادگی کافی در بسیاری مواقع نتوانسته‌اند، پناه‌گیری و اقدام مناسبی انجام داده و یا اصلاً روش‌ها و مکان‌های پناه‌گیری را بلد نیستند، به همین خاطر تعداد تلفات و جراحات انسانی در زلزله های رخداده در کشور زیاد شده است. 

نیاز است مردم در شرایط عادی به طور مرتب، مستمر و هدفمند آموزش ببینند، تا در مواقع ضروری از آموزش‌های عملی و یافته‌های خود به بهترین نحو برای عکس‌العمل مناسب، خودامدادی، دگر‌امدادی، نحوه مشارکت و پشتیبانی در مراحل مختلف بحران استفاده نمایند. زیرا ما معتقدیم که حوادث بزرگ به جز با کمک دولت جمع نشده و انجام کارهای بزرگ دولت نیز بدون کمک مردم امکان‌پذیر نیست. 

فارس: در مورد ضرورت نظم و امنیت در بحران توضیح می‌دهید؟

پورمحمد: در ساعات اولیه وقوع زلزله‌های بزرگ، نظم و امنیت عمومی جامعه به علت حجم زیاد خسارت‌ها و تلفات مختل شده و افراد فرصت‌طلب و سودجو به محل حادثه هجوم آورده و ضمن سرقت اموال عمومی و اموال شخصی مردم آسیب‌دیده، باعث ناامنی محیط بحران‌زده، تشویش اذهان عمومی و حتی مختل شدن عملیات امداد و نجات می‌شوند.

داشتن یک برنامه از پیش تعیین شده، برای نحوه برقراری نظم و امنیت در محیط‌های بحران‌زده و تمرین و مانور در این خصوص و نیز استفاده از روش‌ها، ابزارها و حتی گروه‌های مختلف نظامی و انتظامی و تشکل‌های مردمی برای برقراری امنیت، در مراحل مختلف بحران زلزله بخصوص در ساعات اولیه، بسیار ضروری و مؤثر است. 

فارس: وضعیت و میزان مقاومت ساختمان‌ها در برابر زلزله به چه عواملی بستگی دارد؟

بهزاد پورمحمد: در خصوص ساختمان‌های تازه ساخت رعایت حداقل استانداردها باعث حداکثر بهره در زمان زلزله شده است. هر چند اینگونه ساختمان‌ها در هنگام زلزله تخریب‌هایی را به همراه داشته است، ولی در بیشتر موارد با رعایت معیارها، ضوابط و استانداردهای ساخت و ساز و در مواقعی که در ساخت‌وساز آنها کیفیت فدای کمیت و کمبود منابع نشده باشد، جان انسان در امان بوده است. 

از سوی دیگر، ساختمان‌های قدیمی نیز فاقد نقشه استاندارد و دارای مصالح فرسوده بوده و عملاً تحت تأثیر تخریب زیاد قرارگرفته‌اند. لذا نیاز است، به‌تدریج این‌گونه ساختمان‌ها بازسازی و نوسازی شوند، زیرا عمده تلفات انسانی و خسارت‌ها در زمان زلزله مربوط به این ساختمان‌ها است.

نقشه مناسب، نظارت درست، مصالح استاندارد، اجرای خوب، آموزش و تخصص نیروی کار از عوامل تأثیر‌گذار در مقاومت یک ساختمان در برابر زلزله بوده است، لذا توجه به تک تک این موارد، در جای خود امری مهم و ضروری است.

 

فارس: میزان آمادگی دستگاه‌های اجرایی محلی و ضرورت برنامه‌ریزی قبلی تا چه اندازه مهم است؟

پورمحمد: دستگاه‌های اجرایی امدادی و خدماتی محل وقوع زلزله و مناطق اطراف آن، از ساعات اولیه به طور خودکار و با امکانات بسیار اندک جهت امداد‌رسانی وارد عمل می‌شوند.

به علت عدم آمادگی و امکانات کافی، با توجه به ابعاد بحران و حجم زیاد تقاضاها و متناسب با میزان تلفات و خسارت‌ها، اقدامات آنها هر چند که بسیار مؤثر است، ولی عموماً پاسخگوی زلزله‌‌های بزرگ نیست. 

داشتن یک برنامه عملیاتی از پیش تعیین شده، تمرین و ممارست درون دستگاهی و بین سازمانی، قبل از بحران زلزله، نقش مؤثری در بازدهی بیشتر دستگاههای اجرایی محلی دارد. بنابراین نیاز است، تدریجاً در شرایط عادی زیرساخت‌های مکانی (مراکز امدادی و انبارها) و تجهیزاتی دستگاه‌های اجرایی با برنامه مشخصی تقویت شوند و توانمندسازی پرسنل در سطح مطلوبی صورت گیرد، تا در زمان بحران به فکر تأمین کمبودها نباشیم. 

 

فارس: استان‌های معین، امداد و نجات و بازسازی کدامند؟

پورمحمد: در زلزله‌های بزرگ، محدودیت منابع و حجم بالای نیازها در مناطق آسیب‌دیده باعث شده تا طی سال‌های اخیر، استفاده و به‌کارگیری استان‌ها و شهرهای معین در مراحل مختلف امداد و نجات و بازسازی، به عنوان یک تجربه بسیار خوب در مدیریت بحران کشور مدنظر قرار گیرد.

استان‌ها و شهرهای معین در زمان بحران‌های خاص باعث تقویت منابع، تسریع در عملیات امداد و نجات، تقویت کمیت و کیفیت اقدامات و تسریع در بازسازی‌ها می‌شوند.

داشتن یک برنامه از پیش تعیین شده در شرایط عادی قبل از بحران، تمرین و ممارست و انجام مانورهای شبیه‌سازی شده، باعث تأثیرگذاری بیشتر فعالیت استان‌ها و شهرهای معین در زمان بحران‌های بزرگ می‌شود. 

 

فارس: نظرتان در مورد جبران خسارت‌ها و نقش بیمه در زلزله چیست؟

 پورمحمد: در زلزله‌های بزرگ، با توجه به حجم بالای خسارت‌ها هم در بخش عمومی (زیرساخت‌ها) و هم در بخش اماکن مردمی و ملزومات آنها، به‌دلیل محدودیت‌های منابع مالی دولت، امکان جبران خسارت‌ها به طور کامل نیست و جبران خسارت‌ها توسط دولت در حد کمک خواهد بود و یا به ناچار تدریجی و طبعاً تأمین‌کننده همه خواسته‌ها نیست. 

در این بین، بیمه راهکاری مناسب برای پوشش جبران خسارت‌ها توسط دولت و کاهش دغدغه‌های مردم و حتی می‌تواند تأمین کننده منابع برای جبران خسارت اماکن دولتی و عمومی نیز باشد. 

 باید بیمه واحدهای مسکونی، تجاری و لوازم زندگی و کسب و کار مردم، بیمه اماکن عمومی و زیرساخت‌ها، توسط دولت بیشتر نهادینه و اجرایی شود. در بیمه اماکن مردمی حمایت‌ها و یارانه‌های ویژه دولت برای عملیاتی شدن آن و نیز اجباری کردن بیمه الزامی است.

در حال حاضر عدم ریسک‌پذیری بیمه‌ها در مناطق با خطر بالا و عدم شفافیت و جبران به موقع خسارت‌های وارده و امید مردم برای جبران همه خسارت‌ها توسط دولت، باعث انگیزه کمتر مردم در این خصوص شده است. 

فارس: بازسازی و مشارکت مردمی تا چه اندازه اهمیت دارد؟

پورمحمد: برای بازسازی اماکن خسارت دیده مردمی به دو روش می‌توان عمل کرد، یا بازسازی برای مردم بدون مردم و یا بازسازی برای مردم با مشارکت مردم (مناسب‌تر).

در بازسازی‌ها عموماً یا منابع کافی نیست، یا تأمین منابع تدریجی و با تأخیر صورت می‌گیرد، ولی همواره استانداردسازی و آینده نگری باید مد نظر باشد. تجربه زلزله‌های اخیر کشور نشان داده است، بهترین روش برای بازسازی اماکن مردمی، مشارکت و همراهی خود مردم و تحقق کامل نقش حمایتی و نظارتی دولت بر روند بازسازی است. 

 

در خصوص اماکن دولتی و عمومی، هر چند  به‌دلیل حجم بالای خسارت‌ها نیاز به تأمین منابع مالی زیادی است و در بسیاری مواقع بازسازی آنها زمان‌بر بوده، ولی کیفیت کار نباید فدای کمبود و یا کسری منابع مالی شود، بلکه استانداردسازی و آینده‌نگری در این امر بسیار مهم است. 

فارس: مدیریت واحد بحران چه اقداماتی باید انجام دهد؟

پورمحمد: در روزهای نخست پس از زلزله‌های بزرگ، با وجود انجام برخی اقدامات توسط آنهایی که احساس مسؤولیت می‌کنند، تداخل در امور، بلاتکلیفی، عدم پاسخگوئی مناسب به نیازها و خواسته‌ها بسیار دیده می‌شود و در این ایام جای مدیریت واحد بحران خالی است که خود آن باعث هدر رفتن منابع می‌شود.

البته تعیین جایگاه و شفاف‌‌سازی وظایف و مسؤولیت‌های دولت، بخش خصوصی، تشکل‌های مردم نهاد و عموم مردم در سطوح مختلف ملی، استانی، شهرستانی، شهری و روستایی، همه اقشار جامعه در این خصوص احساس مسؤولیت بیشتری کرده و بهتر و بیشتر پاسخگو خواهند بود.

مدیریت واحد، چه در بخش‌های تخصصی و چه در بخش‌های کلان مدیریت بحران در سطح ملی، استانی و شهرستانی، باعث مدیریت درست و استفاده بهینه منابع، همدلی و توان افزایی، تسریع در اقدامات مورد نیاز، تقویت کیفیت و کمیت امور و در یک کلام وحدت برای دستیابی بهتر و مؤثرتر در هدف مشترک می‌شود.

لذا این حلقه اصلی مفقوده در مدیریت بحران کشور، باید به تدریج با نگرش‌های علمی و بر اساس تجارب قبلی بهبود یافته، تا شاهد حداکثر بهره از توان دولت و مردم در بحران‌های آتی باشیم.

فارس: ارزیابی شما درباره برنامه‌ریزی و کارکرد مدیریت بحران در زمان زلزله چیست و آیا نیاز به تغییر نگرش در مدیریت بحران  است؟ 

پورمحمد: تفکرهای مختلفی نسبت به مدیریت بحران در کشور وجود دارد. یکی مدیریت جامع بحران، یعنی انجام چرخه کامل مدیریت بحران در شرایط عادی و بحرانی و دیگری مدیریت سنتی بحران، یعنی انجام برخی از امور موقتی و زودگذر و آنهم تنها در زمان بحران و فراموشی واقعیت‌ها و نیازهای ریشه‌ای بعد از آن.

البته عده‌ای نیز عقیده دارند، مدیریت بحران در جهان امروزی باید به تدریج جای خود را به مدیریت ریسک یا کاهش خطر بدهد ( تغییر نوع نگاه به مدیریت بحران و برنامه‌ریزی و اقدام در تمام ایام و توسط همه، برای کاهش اثرات بحران).

نگاه‌های سنتی شاید باعث خوشحالی موقتی و کاهش آلام و تأمین نیازها در کوتاهمدت شود، ولی چندان اثر بخش و اقدامی پیشگیرانه همراه با توانمندسازی نیست.

 بلکه باید نگاه به مدیریت بحران در سطح کشور، نگاهی عملی و جامع یعنی انجام چرخه کامل مدیریت بحران در زمان‌های مختلف باشد و حرکت‌ها بیشتر به سمت و سوی کاهش خطر، ایجاد آمادگی و اقدامات پیشگیرانه سوق داده شود، در این حالت پاسخ‌ها مناسب‌تر و سریع‌تر و بازسازی‌ها در حداقل زمان ممکن خواهد بود. 

 

فارس: آیا اخلاق در زمان بحران نقشی دارد؟

پور محمد: بحران و مدیریت بحران زلزله به‌خصوص در زمان وقوع و بلافاصله پس از آن، محل تسویه حساب‌های سیاسی، مدیریتی، اقتصادی و غیره نیست. 

در مدیریت بحران باید اخلاق در همه سطوح جامعه حاکم باشد، تا همگی به‌ویژه جامعه آسیب‌دیده از آن بهره ببرند.لذا باید با اخلاق‌مداری اجازه دهیم، تا مشکل مردم با همدلی و همراهی جمعی حل شود. 

اخلاق در بحران باعث؛ احترام به آسیب‌دیدگان، احترام به مجریان و افراد درگیر در بحران، قدرشناسی زحمات و ایجاد انگیزه بیشتر متولیان امر، عدم سوء استفاده افراد فرصت طلب و نهایتاً همدلی جمعی برای رفاه عمومی و بازگرداندن جامعه بحران زده به شرایط عادی می‌شود.

فارس: آیا ارزیابی و مستندسازی اقدامات و تجربیات در کشور در بحث زلزله صورت گرفته است؟

پورمحمد: وقوع زلزله‌های بزرگ طی سال‌های اخیر در کشور باعث شده، ایران آزمایشگاه بزرگ و کارگاه عملی مدیریت بحران زلزله باشد.

تجارب خوب و بد زلزله‌های گذشته سبب شده، تا هم مردم و هم دست اندرکاران امور، درس‌های زیادی از زلزله‌های رخداده بیاموزند. ولی حیف که بعد از هر زلزله بزرگ و انجام یکسری اقدامات و کسب تجارب ارزشمند، معمولاً تا زمان وقوع زلزله بعدی در نقطه‌ای دیگر از کشور، اقدامات ضروری مورد نیاز برای پیشگیری و آمادگی در برابر زلزله بعدی، کم‌رنگ شده و به فراموشی می‌رود.

لذا باید پس از بحران زلزله، ضمن ارزیابی عملکرد دستگاه‌های دولتی، عمومی و آحاد مردم، تجارب و یافته‌های زلزله مستند‌سازی شده و ضمن بازبینی و بازخوانی مرتب آن در شرایط عادی، همواره نسبت به رفع نقاط ضعف و کاستی‌ها و تقویت نقاط قوت کوشا باشیم.


انتهای پیام/۸۶۰۴۸/ج

منبع: فارس

کلیدواژه: زلزله بحران تهران گسل دستگاه های اجرایی مدیریت بحران مدیریت بحران برابر زلزله جبران خسارت ها زلزله های بزرگ احساس مسؤولیت زمان بحران شرایط عادی زمان زلزله امداد و نجات مراحل مختلف بحران زلزله وقوع زلزله ساختمان ها زلزله بزرگ زلزله اصلی زلزله بعدی زمان وقوع توسط دولت لرزه خیزی استان ها بحران ها زلزله ها گسل مشا لرزه ها گسل ها سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۸۹۸۵۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وقتی ستاد مدیریت بحران خود دچار بحران می‌شود

در حالی که ستاد مدیریت بحران در استان خوزستان وجود دارد، اما هربار که اتفاق بحرانی رخ می‌دهد با تصمیم‌گیری‌های دیرهنگام، یک بحران جدید ایجاد می‌شود.

به گزارش خبرگزاری ایمنا از خوزستان، مدارس استان خوزستان در شهرهای اهواز، حمیدیه، باوی و کارون امروز _ دوشنبه دهم اردیبهشت_ به علت آلودگی شدید هوا تعطیل شد و ادارات نیز با دو ساعت تأخیر فعالیت خود را آغاز کردند، اما این تعطیلی به قدری دیر اعلام شد که کارمندان به محل کار مراجعه کرده بودند و دانش‌آموزان نیز در مسیر مدارس بودند و همین این امر باعث ایجاد نگرانی برای والدین و ایجاد بحران در خلال بحران دیگر شد.

امروزه شرایط به نحوی است که بسیاری از مشکلات همچون سیل، طوفان و گردو خاک از قبل پیش‌بینی می‌شود و شدت آن نیز تعیین می‌شود، در خوزستان اما انگار اینگونه نیست چراکه تا زمانی که شرایط به بدترین حالت ممکن نرسد هیچ‌گونه تصمیم‌گیری صورت نمی‌گیرد و همین امر موجب گلایه شهروندان شده است.

طی چند ماه اخیر اتفاقات بحرانی در خوزستان از جمله آب‌گرفتگی شدید معابر اهواز و بندر امام خمینی (ره) و آلودگی هوا چندین مرتبه موجب تعطیلی مدارس شد، اما آنچه که در این خصوص به شدت مورد انتقاد است تصمیمات لحظه آخری مدیران مربوطه است، به نحوی که دانش آموزان در کوچه‌ها سرگردان می‌شوند و والدین استرس و نگرانی بازگشت آن‌ها به خانه را دارند.

در بارندگی سال گذشته در حالی که خیابان‌های اهواز مملو از آب بود و تردد به سختی انجام می‌شد، مدارس زمانی تعطیل شد که سرویس‌های مدارس و دانش‌آموزان در حال حرکت به سمت مدارس بودند، در تعطیلی‌ها به علت آلودگی هوا نیز همین رویه تکرار شد و به این ترتیب و با وجود پیش‌بینی سازمان هواشناسی مبنی بر وقوع گرد و خاک و قرار گرفتن وضعیت هوای اهواز از شب گذشته در حالت خطرناک، بازهم تصمیم گیری صورت نگرفت تا زمانی که هم کارمندان و هم دانش‌آموزان به سمت محل کار و مدرسه در حرکت بودند.

مهدیه خسروی یکی از اولیایی که شاغل نیز هست به خبرنگار ایمنا می‌گوید: من و همسرم هر دو شاغل هستیم، وقتی هوا آلوده یا شرایط بحرانی است لحظه به لحظه اخبار را چک می‌کنم تا بتوانم برای فرزند کلاس اولی خود برنامه‌ریزی کنم، اما هر بار باید با استرس و اضطراب صبح زود به خانه‌ی اقوام بروم تا از فرزندم تا زمان بازگشتن از محل کار نگهداری کنند، من به عنوان یک شخص عادی از شب گذشته متوجه آلودگی شدید هوا شدم، این سوال را دارم که مسئولان با چه دلیلی دیر تصمیم می‌گیرند.

نازنین مرادی یکی دیگر شهروندان اهواز اظهار می‌کند: من مشکل تنفسی دارم در و این وضعیت آلودگی هوا به شدت برای من خطرناک است، اما باید به محل کار خود می‌رفتم در حالی که شروع ساعت اداری ۷ صبح است، خبر تأخیر در بازگشایی ادارات ۷:۱۶ می‌رسد، وقتی ما از هفت صبح در محل کار حضور داریم؛ مگر می‌شود که به خانه برگردیم، وقتی مسئولان خوزستان به فکر مردم نیستند چگونه از دیگران انتظار می‌رود.

وی می‌گوید: یکی از همکاران ما در حالی که در مسیر اداره بود که متوجه تعطیلی مدارس شد و میانه راه برای اینکه دختر خود را به مدرسه فرستاده بود از سرویس پیاده می‌شود و با استرس باز می‌گردد، این وضعیت برای ما نگران کننده است.

آلودگی هوای امروز اهواز به نحوی بود که از شب قبل امکان تصمیم‌گیری وجود داشت، اما با سوءمدیریت، آرامش از خانواده‌ها برای ساعاتی گرفته شد، چراکه والدین در مسیر محل کار بودند که خبر تعطیلی مدارس و بعد از آن خبر تأخیر در بازگشایی مدارس اعلام شد؛ داستان به همین‌جا ختم نشد خبر تعطیلی چندین بار اصلاح و تکمیل شد به نحوی که ابتدا مدارس شهرهای اهواز باوی و کارون در دو شیفت صبح و بعد از ظهر تعطیل شد و پس از آن بازگشایی ادارات با تأخیر دوساعته اعلام و دقایقی بعد مدارس و ادارات حمیدیه اضافه شد.

در نهایت و با اصلاح خبر، تنها مدارس صبح تعطیل و تصمیم‌گیری در خصوص مدارس شیفت بعدازظهر به بعد موکول شد. این چنین اطلاع‌رسانی را به هیچ وجه نمی‌توان در کنترل شرایط بحرانی مؤثر دانست، برعکس این نحوه تصمیم‌گیری ایجاد بحران در بحران است؛ بنابراین انتظار می‌رود مسئولان استان خوزستان با کمی دقت و مدیریت بیشتر در راستای ایجاد آرامش برای شهر و شهروندان خود تلاش کنند.

کد خبر 748994

دیگر خبرها

  • پیولی را اخراج نکنید، بهتر از او ندارید!
  • نگرانی از کاهش سطح دینداری و افزایش بی اعتمادی در جامعه در یادداشت عباس عبدی
  • میوه‌هایی که به فرایند کاهش وزن کمک می‌کند
  • آماده باش مدیریت بحران در چند استان | خطر سیل و طوفان در کمین مردم | از کوه و دشت دوری کنید!
  • «بمب‌های شهری» را برای کاهش ریسک زلزله شناسایی کنیم
  • واکنش تهیه‌کننده «نون‌خ۵» به شکایت یک خواننده/ فعلا تصمیمی بر ساخت فصل بعدی نداریم
  • وحید شمسایی: یک برند، پول عجیبی به من می داد تا برای تبلیغات برنج بخورم؛ مردم تولدم را فراموش می‌کنند اما سالگرد برنج نخوردنم را تبریک می‌گویند! / فیلم
  • فردا مدارس خوزستان تعطیل شد
  • مجلس بعدی باید ریل‌گذاری درستی برای دولت ایجاد کنند
  • وقتی ستاد مدیریت بحران خود دچار بحران می‌شود