روزگار خیامی روسها
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۶۸۸۳۵
سیدحسین طباطبائی در یادداشتی از روزگار خیامی روسها نوشته است.
به گزارش ایسنا، در این یادداشت که توسط موسسه فرهنگی شهر کتاب منتشر شده، آمده است: خیام بیگمان جهانیترین شاعر ایرانی است. از روزی که ادوارد فیتز جرالد انگلیسی در میانههای قرن نوزدهم میلادی رباعیات خیام را برای اولین بار به یکی از زبانهای اروپائی (انگلیسی) ترجمه کرد بیش از ۱۶۰ سال میگذرد و در این مدت این رباعیات تقریبا به تمام زبانهای زنده دنیا ترجمه شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاید روسها اولین ملتی بودند که اندک مدتی پس از معرفی آراء و اندیشههای بلند حکیم نیشابوری توسط فیتزجرالد انگلیسی به ترجمه روسی رباعیات خیام از روی ترجمه انگلیسی آن دست یازیدند. واسیلی لِووویچ ولیچکو (۱۸۶۰-۱۹۰۴)، شاعر روس در سال ۱۸۹۱ یعنی ۳۲ سال پس از انتشار ترجمه فیتزجرالد ترجمه منظومی از ۱۶ رباعی خیام را در مجله «پیک اروپا» منتشر کرد و این رویداد، سرآغازی شد برای دلدادگی و شیفتگی تا امروزِ روسها به شاعر بزرگ ایرانی، به نحوی که بیاغراق در روسیه امروز کمتر کسی را میتوان یافت که از خیام نخوانده و حتی قطعاتی از اشعار او را از حفظ نباشد.
ولیچکو به ترجمه رباعیات دیگری از خیام ادامه داد و در سالهای ۱۸۹۴ و ۱۹۰۳ دو مجموعه از رباعیات خیام را به روسی ترجمه و منتشر ساخت و نام خود را به عنوان اولین معرّف حکیم عمر خیام نیشابوری به جامعه روس زبان بر پهنه تاریخ ثبت کرد.
ترجمههای ولیچکو با وجود شاعرانه بودن و فضل تقدم در معرفی خیام، یک ویژگی خاص داشتند و آن این که در برگردان رباعیات خیام، مقید به چهارپاره یا چهار مصرع نبوده و غالبا هشت مصرعی بودند و فقط چهار رباعی خیام به صورت چهار مصرعی به روسی ترجمه شده بود و باقی رباعیها در فرمهای ۵، ۶، ۷، ۹، ۱۰، ۱۲، ۱۳ و ۱۶ مصرعی ترجمه شده بودند.
این در حالی بود که در سال ۱۸۹۴ پیوتر فیودورویچ پارفیروف(۱۸۷۰-۱۹۰۳)، شاعر و مترجم روس ساکن سنت پترزبورگ ترجمه دو رباعی خیام را در مجله «پیک شمال» در شش و هشت مصرع منتشر کرد. یکی از این دو اثر این رباعی معروف خیام بود:
آن قصر که با چرخ همی زد پهلو/ بر درگه آن شهان نهادندی رو
دیدیم که بر کنگرهاش فاختهای/ بنشسته همی گفت که کوکوکوکو
و فیودوروف آن را چنین به روسی برگردانده بود:
Где прежде замок высился надменно
До самых облаков,
Куда в чертоги шли цари смиренно
С покорностью рабов,
Я видел: горлица нахохлившись сидела
И, нарушая сон,
Кричала, словно вымолвить хотела:
Где он? Где он?
از آن پس و در سالیان بعد اقبال به خیام و ترجمه رباعیاتش به نحو محسوسی فزونی یافت و تنها چند سال بعد یعنی در سال ۱۹۰۱ سه ترجمه از خیام در روسیه منتشر شد. ترجمه ۱۳ رباعی خیام در فرمهای چهار تا ۲۴ بندی در «پیک قفقاز» و توسط سرگی اومانتس شرقشناس و مترجم روس، ترجمه ۱۴ رباعی خیام در مجله «خانواده» توسط ت. لبدینسکی که ۵ رباعی آن به شعر و ۹ رباعی دیگر به نثر برگردانده شده بود و ترجمه ۱۱۰ رباعی خیام توسط کنستانتین مازورین در قالب یک کتاب که به سبب معرفی و انتشار دستنویسهای فارسی برخی رباعیات به همراه ترجمه آن، از دیگر ترجمههای منتشر شده تا آن زمان متمایز بود.
روند ترجمه رباعیات خیام توسط شاعران و مترجمان روس ادامه داشت و به ویژه در سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۶ با نام مترجمان دیگری آشنا میشویم که به ترجمه پارههائی دیگر از باعیات خیام میپردازند.
در این میان کنستانتین بالمونت شاعر معروف سمبولیت روس که یکی از چهرههای برجسته عصر نقرهای شعر روسیه نیز محسوب میشود، برای اولین بار در روسیه ۱۱ رباعی خیام را به فرم چهار پاره در سال ۱۹۱۰ در مجله «اندیشه روسی» منتشر میکند. در واقع او اولین کسی بود که ضمن حفظ مضمون و معنی و ترجمه منظوم، شکل رباعیات خیام را نیز در ترجمهاش حفظ کرد.
ترجمههای دیگری از خیام در سالهای بعد در روسیه به زیور طبع آراسته میشوند که در این میان ایوان تخورژفسکی (۱۸۷۸-۱۹۵۱) شاعر و مترجم مهاجر روس در پاریس برای اولین بار در سال ۱۹۲۸ مجموعه رباعیات خیام را با ترجمههای مختلف و پارهای ترجمههای خود گردآوری و منتشر میکند که البته این کتاب بعدها یعنی در سال ۱۹۵۴ و پس از دوران سخت و دشوار استالینی اجازه چاپ در روسیه را می یابد. اوسیپ اومر(۱۸۸۳-۱۹۵۴) زبانشناس و مترجم معروف دوران شوروی در سال ۱۹۲۰ برای اولین بار ترجمه کامل خیام فیتزجرالد را به روسی بر میگرداند و هم اوست که بعدها به آموختن زبان فارسی میپردازد و اولین مترجم روس است که شماری از رباعیات خیام را از فارسی به روسی ترجمه میکند.
در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم شاعران پرشماری به ترجمه روسی رباعیات خیام رو میآورند که تفصیل آن از حد این مقال خارج است.
در فرآیند ترجمه و معرفی رباعیات خیام از کار بزرگ محمد نوری عثمانوف داغستانی و رستم علی اف آذریتبار نباید غافل شد که مشترکا در سال ۱۹۵۷ترجمه زبانشناختی رباعیات خیام را در دو جلد قطور همراه با حواشی و تفسیر و توضیح منتشر میکنند و آکادمیکترین ترجمه از خیام را به جامعه علمی روسیه ارائه مینمایند.
اقبال و توجه به رباعیات خیام در روسیه قرن بیستم و دوران شوروی چنان بالا میگیرد که در سال ۱۹۷۰ انتشارات معروف و معتبر «نائوکا» روسیه، مسابقه ترجمه رباعیات خیام را برگزار میکند و گِرمان پیسِتسکی(۱۹۳۱-۱۹۹۲) شاعر و مترجم معروف روس به عنوان برنده این مسابقه معرفی شده و ترجمه وی با عنوان «عمر خیام - رباعیات» در سال ۱۹۷۲ منتشر میگردد که از ویژگیهای شکلی مهم این اثر، ترجمه رباعیات به فرم چهارپاره و شبه رباعی است.
احصاء ترجمههائی که تاکنون از رباعیات خیام نیشابوری در روسیه و دیگر کشورهای روس زبان صورت گرفته است خود موضوع کار پژوهشی مستقلی است که در برخی بازههای خاص زمانی در روسیه و دیگر کشورهای شوروی پیشین انجام پذیرفته و البته به سبب استمرار ترجمه و معرفی مترجیمن جدید، نیازمند بهروزرسانی است.
نزدیک به ۱۳۰ سال است که روسها با رباعیات خیام نیشابوری، این شاعر، حکیم، ریاضیدان و فیلسوف بزرگ ایرانی با ترجمههای مختلف محشورند و در این مدت بیش از چهل شاعر و مترجم بزرگ که در بین آنها چهرههای نامداری از مفاخر فرهنگ و ادب روسیه به چشم میخورند، هریک به نحوی و با سبک و سیاق خاص خود به ترجمه این رباعیات، که بازتاب عمیق ترین و ماندگارترین پرسشهای آدمی است، همت گماردهاند و حاصل تلاش و کوشش آنان رسوخ ابیات جاودانه خیام در اقصی نقاط سرزمین پهناور روسیه با آن غنای فرهنگی و ادبی خاص خود است.
هنوز خیلیها این سخن ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در مصاحبهای اختصاصی که در سال ۲۰۰۷ انجام شد را به یاد دارند که در پاسخ به این سوال که در شرایطی که از روحیه خوب و مساعدی برخوردار نیست چه میکند گفت: «همسرم کتاب خوبی به من هدیه داده است: اشعار عمر خیام. در این کتاب چیزهای جالب بسیاری وجود دارد که میتواند در این شرایط به آدمی کمک کند».
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: سید حسین طباطبایی عمر خیام رباعیات خیام برای اولین بار ترجمه رباعیات شاعر و مترجم ترجمه رباعی رباعی خیام منتشر شد روس ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۶۸۸۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زندگی با آلاحمد در شیوه نگارش سیمین دانشور تاثیر نگذاشت
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: سیمین دانشور نویسنده و مترجم ایرانی ۸ اردیبهشت سال ۱۳۰۰ در شیراز زاده شد. او سومین فرزند محمدعلی دانشور (پزشک) و قمرالسلطنه حکمت بود. دوره ابتدایی و دبیرستان را در مدرسه انگلیسیزبان مهرآیین گذراند.
در سال ۱۳۱۶ اولین مقالهاش را با نام «زمستان بیشباهت به زندگی ما نیست» در نشریهای محلی چاپ کرد. در سال ۱۳۱۷ به تهران آمد و مدتی در شبانهروزی آمریکایی تهران ساکن شد و آموزش زبان انگلیسی را پی گرفت. بعد در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد.
در سال ۱۳۲۰ بهعنوان معاون اداره تبلیغات خارجی در رادیو تهران استخدام شد. علیاکبر کسمایی و احمد شاملو از همکاران او در رادیو بودند. سیمین دو سال بعد، یعنی در سال ۱۳۲۲ از کار رادیو کنارهگیری کرد و در روزنامه ایران مشغول به کار شد. از این زمان به بعد، او با نام مستعار «شیرازی بینام» برای نشریات مختلف مقاله نوشت و ترجمه کرد.
در ۱۳۲۷، اولین کتاب خود را با نام «آتش خاموش» نوشت. این اثر نخستین مجموعه داستانی بود که به قلم زنی ایرانی چاپ شد. داستانهای این مجموعه با نقدهای منفی بسیاری مواجه شد. در ۱۳۲۸ با مدرک دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد و یک سال بعد با جلال آلاحمد، نویسنده و مبارز اجتماعی مطرح آن سالها ازدواج کرد. این ازدواج تا مرگ نابههنگام آل احمد در سال ۱۳۴۸، بهمدت ۲۰ سال دوام داشت.
همزمان با سالروز تولد سیمین دانشور در گزارشی به مرور زندگی این نویسنده پرداختیم که مشروح آن در ادامه میآید؛
تحصیل در آمریکا
دانشور در شهریور ۱۳۳۱ با دریافت بورس تحصیلی از مؤسسه فولبرایت به دانشگاه استنفورد آمریکا رفت و در رشته زیباییشناسی تحصیل کرد. در این سفر نامههایی که بین او و جلال رد و بدل شد که بعدها در کتابی به نام «نامههای سیمین دانشور و جلال آلاحمد» توسط انتشارات نیلوفر منتشر شد. در مدت تحصیل در آمریکا «باغ آلبالو»، دشمنان چخوف»، «بئاتریس آرتور شنیتسلر» و «رمز موفق زیستن» دیل کارنگی را هم ترجمه و منتشر کرد.
بازگشت به ایران و ادامه کار نویسندگی
دانشور در سال ۱۳۳۴ به ایران بازگشت و در هنرستان هنرهای زیبای دختران و پسران مشغول تدریس شد. سپس مدیریت مجله نقش و نگار را پذیرفت و «کمدی انسانی» سارویان و «داغ ننگ» ناتانیل هاتورن را ترجمه کرد.
در ۱۳۳۷ کتاب «همراه آفتاب» نوشته هارولد کورلندر را ترجمه و منتشر کرد. تا اینکه در سال ۱۳۳۸ بهعنوان دانشیار کلنل علینقی وزیری در رشته باستانشناسی و تاریخ هنر دانشگاه تهران مشغول به کار شد. کار تدریس او در دانشگاه تهران تا بیست سال بعد، یعنی سال ۱۳۵۸ که از دانشگاه تهران بازنشسته شد، ادامه یافت.
در سال ۱۳۴۰، دومین مجموعه داستان خود با نام «شهری چون بهشت» را منتشر کرد. دانشور، همراهِ همسرش جلال آلاحمد، عضو کانون نویسندگان ایران بود. و در نخستین انتخابات، فروردین ۱۳۴۷ بهعنوان رئیس کانون نویسندگان ایران برگزیده شد. در تیر ۱۳۴۸ رمان «سووشون» را منتشر کرد که مشهورترین رمان او است و تا به حال به هفده زبان ترجمه شدهاست. بسیاری از منتقدان این اثر را یکی از ماندگارترین آثار ادبی فارسی میدانند. دو ماه بعد از انتشار «سووشون»، در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸، جلال آلاحمد درگذشت.
دانشور در سال ۱۳۵۱ کتاب «چهل طوطی» را منتشر کرد. این کتاب ترجمهای است از مجموعهای از حکایتهای هندی که لین یوتانک، نویسنده چینی، در کتابی به نام The Wisdom of Indiaجمعآوری کردهاست. این کتاب که تنها همکاری آلاحمد و دانشور به حساب میآید که توسط انتشارات موج به چاپ رسید.
در سال ۱۳۶۱ کتابی را به نام «غروب جلال» را منتشر کرد. این کتاب از دو بخش تشکیل شدهاست: بخش اول کتاب، با نام «شوهرم جلال» در سال ۱۳۴۱ و در زمان حیات آلاحمد نوشته شدهاست. دانشور این کتاب را با وصف آلاحمدِ نویسنده آغاز میکند، افکار و ویژگیهای اخلاقی او را از منظر خود توصیف میکند و به جنبههای فردی، اجتماعی و سیاسی زندگی او میپردازد. بخش دوم کتاب، تقریباً بیست و یک سال بعد نوشته شدهاست. در این بخش، دانشور خاطره روز درگذشت آلاحمد را روایت میکند. نام کتاب، از همین بخش دوم گرفته شدهاست.
در سال ۱۳۷۲، اولین کتاب از سهگانه سیمین دانشور، به نام «جزیره سرگردانی» منتشر شد که به دغدغههای روشنفکران ایران در دهه ۴۰ و ۵۰ میپرداخت. در ۱۳۷۶ مجموعه داستان «از پرندههای مهاجر بپرس» با همکاری نشر نو و نشر کانون چاپ شد. در سال ۱۳۷۸ یادنامه جلال آلاحمد توسط علی دهباشی منتشر شد که گفتوگویی مفصل با دانشور را شامل میشد. جلد دوم تریلوژی دانشور، «ساربان سرگردان»، در سال ۱۳۸۰ را چاپ کرد.
دانشور در گفتوگو با ناصر حریری گفتهاست او و جلال آلاحمد هر چه مینوشتند، به هم نشان میدادند اما او هرگز اجازه نمیداده جلال در نوشتههایش دست ببرد. همچنین دانشور هیچگاه از نثر آلاحمد که دستکم سه دهه یکهتاز میدان نویسندگی بود، تأثیر نپذیرفت و زندگی مشترک در شیوه نگارش او اثر نگذاشت و استقلال خود را حفظ کرد.
درگذشت
سیمین دانشور در ۳۰ تیر ۱۳۸۶ بهعلت مشکلات حاد تنفسی در بیمارستان پارس تهران بستری شد. با بستری شدن او شایع شد که وی درگذشتهاست اما این خبر تکذیب شد. او در ۲۲ مرداد ۱۳۸۶ با تشخیص تیم پزشکی از بیمارستان پارس مرخص شد. دانشور پس از یک دوره بیماری آنفولانزا، عصر روز ۱۸ اسفند ۱۳۹۰ برابر در ۹۰ سالگی در خانهاش در تهران درگذشت. قبر سیمین دانشور در قطعه هنرمندان بهشت زهرا است.
الهام قاسمی
کد خبر 6089822 الناز رحمت نژاد