کاش برگردی، روایت مادرانه از سبک زندگی شهیدمدافع حرم/ این شهید، شهید مواسات بود
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۷۴۹۷۹
نویسنده کتاب کاش برگردی میگوید: اگر از من بپرسید که به نظر شما شهید شیری چرا به این نقطه رسیده است، میگویم توجه به مواسات در زندگیاش پررنگ بوده، ایشان نسبت به دستگیری افراد بیبضاعت و آدمهای دوروبرش به هرنحوی حساس بودند، به عقیدهٔ من میتوان این شهید را، شهید مواسات نامید.
به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین، محمدرسول ملاحسنی، نویسندۀ کتاب معروف یادت باشد، این بار کتاب کاش برگردی را به رشته تحریر در آورده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چه شد که به سراغ روایت زندگی شهید زکریا شیری رفتید؟
در دیدار نخستی که با خانوادۀ شهید داشتم متوجه شدم که مادر این شهید بزرگوار حرفهای زیادی برای گرفتن دارد و زندگی خاصی دارد که میتوان به آن پرداخت. بنده معتقدم هر شهید یک کتابی دارد و میشود به سرگذشت هر شهیدی پرداخت ولی اینکه چه زمانی و به چه صورت رزق و روزی ما زمینیها باشد که به آن بپردازیم، در روند کار و اتفاقاتی که شهدا بهعنوان یک بندۀ حی و حاضر رقم میزنند، اثرگذار است. برای مثال برخی شهدا چند لحظه بعد از شهادتشان با یک عکس مطرح میشوند، برخی شهدا مانند شهید همدانی چهل سال دنبال شهادت میدوند و برخی شهدا مانند شهدای غواص، سالها پس از شهادتشان در اثر یک اتفاق مطرح میشوند. امیدواریم شهید شیری نیز از شهدایی باشند که به زودی عالمگیر شوند.
ویژگیهای زندگی شهید در انتخاب شما اثرگذار بود؟
چند نکته در رابطه با این شهید خیلی برای من سخت بود و احساس میکردم ادای دین به این شهید بزرگوار است. این شهید دریک خانوادۀ ساده، صمیمی و روستایی و به دور از همۀ حواشی رشد میکند و چون در حاشیۀ شهر قزوین زندگی میکنند شاید خیلی کمتر از شهدای داخل شهر به آن پرداخته شده بود. از طرف دیگر این شهید مزار واقعی و حقیقی ندارد و طبعیتاً مانند بسیاری از شهدایی که دارای مزار هستند، نیست. یک نکتۀ دیگر که برای بنده به عنوان نقطۀ امید تلقی میشد این بود که این شهید دو فرزند دارد و احساس میکردم این بچهها یک روزی بزرگ میشوند و نیاز دارند پدرشان را بیشتر بشناسند، نسلی که 10-15 سال بعد از شهدای مدافع حرم، نام آنها را میشنود نیاز دارد مرام و سلوک و سبک زندگی اینها را بشناسد و بداند و فکر کردم این کتاب میتواند هدیهای باشد که ما به این بچهها بدهیم تا حداقل این یادگاری را از پدرشان داشته باشند که بدانند پدرشان چه کسی بوده است.
در کتاب یادت باشد، روایت عاشقانه و هنرمندانهای از سبک زندگی یک شهید بیان شده بود، زندگی عاشقانهٔ آرامی تصویر شده بود، در کتاب کاش برگردی هم همین طور است؟
من به جرات میتوانم بگویم در کتاب کاش برگردی ما خیلی سادهتر به جریان زندگی شهید نگاه کردهایم، یعنی میتوانم بگویم سوژهٔ ما دارای یک زندگی خیلی عادی و ساده است، اما سبک زندگیاش دارای اوصاف و موضوعات اخلاقی است که احساس میکنم این صفات در قله هستند، مثل رعایت حریم بیتالمال و حقوق دیگران که شهید به شدت روی آن حساس بودند و این را از مادر بزرگوار خود آموخته بودند. یا اهمییت حضور ایشان در مسجد که گاهی اوقات ما شاید قدر این فرصت ناب مسجد را ندانیم. اگر از من بپرسید که به نظر شما شهید شیری چرا به این نقطه رسیده است، میگویم توجه به مواسات در زندگیاش پررنگ بوده. ایشان نسبت به دستگیری افراد بیبضاعت و آدمهای دوروبرش به هرنحوی حالا نه فقط با پول یا غذا، بلکه حتی گاهی با محبت و مهر حساس بودند، حتی جایی میرسد که خودشان پولی نداشتهاند، زندگیشان در سختی بوده، اما پولی را قرض میکنند تا به مادری که برای تهیهٔ جهاز دخترش در تنگنا بوده بدهند و خیلی هم مراقب بوده که آن شخص نداند کمک از سمت چه کسی رسیده، به عقیدهٔ من میتوان این شهید را، شهید مواسات نامید.
ایشان علیرغم زندگی سادهای که داشتند، به نقطهای رسیدند که همهٔ ما آرزوی آن را داریم. بنده اصرار دارم اگر اثری منتشر میشود، درسی برای زندگی باشد. معمولاً خاطراتی که ببینم چنین برداشتی از آن نمیشود را حذف میکنم و احساس میکنم مخاطب باید صفحه به صفحهٔ کتاب نکته بیاموزد. امیدوارم این کتاب نیز بتواند یک مرام از سبک زندگی یک شهید را به خوانندهٔ خود هدیه دهد.
این کتاب روایت زندگی شهید از منظر مادر شهید است، بنابراین ما روایتی پشت جبههٔ مقاومت داریم. این یعنی کتاب معطوف به اتفاقات سوریه نیست. درست است؟
بله، من در این کتاب اصرار دارم که فضای خانه و خانواده را به تصویر بکشم، به دنبال سبک زندگی بودم، زیرا احساس میکنم جامعهٔ ما امروز به این فضا نیاز بیشتری دارد. و این فضا خیلی گفتنیها دارد که اگر ما این راه را یاد بگیریم طبیعتاً به فضای انتهای کار میرسیم. البته در این کتاب خاطراتی از زبان پدر، برادر و خواهران نیز وجود دارد ولی راوی همهٔ آنها مادر است.
روایت مادرانه در این اثر یک روایت به هم پیوسته و منظم است. یک اتفاق خوبی هم که در این کتاب افتاده است این است که ما به شکلی مفصل به وقایع بعد از شهادت این شهید بزرگوار پرداخته ایم. در کتاب یادت باشد، مصاحبهها بلافاصله پس از شهادت انجام شد، خروجی کار نیز مربوط به یک ماه تا چهل روز بعد از شهادت شهید است، اما در کتاب کاش برگردی، روایتها حتی دو سال پس از شهادت ایشان را نیز بیان میکند که جامعه آگاه باشد که این خانواده هنوز هم در رنج و سختی است و داغ عزیزی مانند این شهید بزرگوار چه تبعاتی برای خانواده دارد. این روایت بسیار تکان دهنده است.
با توجه به این که مادر این شهید آذری زبان هستند، استخراج بسیاری از ناگفتهها از زبان ایشان نیازمند این است که مصاحبهگر با همین زبان با ایشان سخن بگوید. آیا این طور بوده است؟
اوایل ایشان خیلی برایشان سخت بود که فارسی صحبت کنند، اما اکنون دیگر بهراحتی ماجرایشان را شبیه قدرت روایی زبان ترکی بیان میکنند. البته خب زبان مادری در بیان برخی حالات برایشان بهتره بوده و مثلاً در برخی جاهای مصاحبه، ایشان میگفتند میخواهم این قسمت را به زبان ترکی تعریف کنم. زیرا احساس میکردند فقط با این زبان میتوانستند حق مطلب را ادا کنند.
همینطور در مورد اشعارِ مادر شهید که اتفاق بسیار ویژهای در این کتاب است، اشعار به همان زبان ترکی هستند. الحمدلله کار خوبی در کتاب انجام شد و ما توانستیم صوت شعر مادر را در سایت بارگذاری کنیم و بارکدها را در کتاب قرار دادهایم. اگر بارکدها را اسکن کنید، صوت مادر شهید پخش میشود. سعی کردیم این فضای صمیمی و روایت مادرانه را در لحن و پیاده کردن گفتار بیاوریم. زیرا بنده معتقدم ما در کتاب های این چنینی باید خودمان را حذف کنیم و بتوانیم از لحن راوی بهرهمند شویم.
اشعاری که مادر شهید میخوانند اشعار خودشان است؟
مادر این شهید بزرگوار تا سن حدود 35 سالگی سواد نداشتهاند و سپس به واسطهٔ این که نمیتوانستند قرآن بخوانند، ابراز علاقه میکنند که به نهضت سواد آموزی بروند و وارد این راه میشود ولی اتفاقاتی میافتد که دیگر نمیتوانند ادامه بدهند و نهایتاً با کمک عروسشان میتوانند فقط آیاتی از قرآن را بخوانند. اکنون نیز ایشان تا حدودی قادر به خواندن قرآن هستند، اما نمیتوانند کتب فارسی را بخوانند. نوشتن را هم اصلاً نمیتوانند.
با این تفاسیر، روز نخستی که بهصورت رسمی اعلام میشود که این شهید بزرگوار به شهادت رسیدهاند و این موضوع شش ماه پس از شهادت ایشان بوده است، اولین باری که این مادر بزرگوار بر مزار نمادین این شهید میروند، دستشان را که روی سنگ میگذارند، اتفاق زیبایی میافتد و یکسری جملات روی زبانشان جاری میشود. در واقع شور دلشان باعث جوشش کلمات میشود و یک اعجاز برای این مادر بزرگوار اتفاق میافتد. البته چند بار در مراسم های مختلف این اتفاق تکرار میشود که بدون حضور ذهن و یا تمرین و تکرار بهصورت فی البداهه این ابیات را میگفتند. این هجران ایشان را به برخی ابیات سوزناک و شاعرانه رسانده است که میتوان از طریق واقعیت افزوده همین اشعار را در کتاب از زبان مادر شهید شنید.
از چه زمانی منتظر خواندن این روایت مادرانه باشیم؟
از 25 اردیبهشت 99 کتابها از طریق خریدهای اینترنتی پست خواهند شد و برای انتهای این ماه میتوانیم کتابها را به دست مخاطبان برسانیم. در فروش و رونمایی حداقل دو تا از چاپهای این کتاب تمام شدند و این یک اتفاق کم نظیر است. جالب است که این کتاب قبل از عرضه در بازار کتاب، به چاپ سوم رسیده است و این اتفاق مبارکی است.
به گزارش خبرگزاری فارس، پاسدار شهید زکریا شیری، در پاییز سال ۱۳۹۴پس از اعزام به سوریه، به همراه شهید حمید سیاهکالی مرادی و شهید الیاس چگینی در منطقهٔ العیس به شهادت میرسد، اما به دلیل سقوط منطقه، پیکر پاک این شهید در سوریه باقی میماند و با وجود تلاشهای صورت گرفته هنوز پیگر این شهید گرانقدر در سوریه تفحص نشده است.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: سبک زندگی کتاب روایت کاش برگردی شهید زکریا شیری مدافع حرم قزوین شهید بزرگوار کتاب کاش برگردی روایت مادرانه پس از شهادت زندگی شهید سبک زندگی مادر شهید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۷۴۹۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فریادهای خاموش: روایتهای ناگفته از حمله به نورشمس | گزارش تصویری
گروه دیپلماتیک - همشهری آنلاین: «سنا یاسین هیچگاه تصور نمیکرد شاهد روزی باشد که پیکر بیجان فلسطینی ها مقابل در خانهاش افتاده باشد و کسی اجازه نداشته باشد که به آنها نزدیک شود.» این یکی از روایتهایی است که از روزنامه اینترنتی فلسطین کرونیکل از جنایتهای اخیر صهیونیستها در اردوگاه نور شمس در شرق طولکرم در کرانه باختری اشغالی منتشر کرده است. در حمله 3روزه صهیونیستها به این اردوگاه علاوه بر تخریب گسترده منطقه، حداقل 14 فلسطینی به شهادت رسیده و و ده ها نفر مجروح شدند.
حمله پنجشنبه گذشته با ورود شمار زیادی از خودروهای زرهی و صدها سرباز صهیونیستی به اردوگاه آغاز شد. صهیونیستها به محض ورود به اردوگاه تمام ورودیها و خروجیها را مسدود کردند. یاسین به روزنامه فلسطین کرونیکل میگوید که بولدوزرهای اسرائیلی بلافاصله شروع به تخریب خیابانها کردند، آب و برق را قطع کردند و شبکه فاضلاب را ریشهکن کردند. بلدوزرها همچنین دهها مغازه و بالکن خانههای رو به خیابان را نیز تخریب کردند.
او میگوید: «به دیدن مادر بیمارم رفته بودم و وقتی حمله شروع شد به خانهام برگشتم. صدای بلدوزرها و وسایل نقلیه نظامی را شنیدم، بنابراین به سرعت وارد خانه ام شدم زیرا می دانستم که این صدا مقدمهای برای یک فاجعه است. سربازان اسرائیلی به هر کسی که حرکت میکرد شلیک میکردند و بسیاری را زخمی کردند. از آنجا که امدادگران و آمبولانسها اجازه ورود به اردوگاه را نداشتند شرایط مجروحان به سرعت رو به وخامت میرفت.»
خون در خیابانیاسین در تمام این مدت سعی کرده تا 4فرزندش را که بهدلیل قطع برق و صدای ممتد شلیک هراسان شده بودند آرام کند. او میگوید: «سعی میکردم به آنها کمک کنم بخوابند اما صدای تیراندازی بسیار بلند بود. صدای فریاد شنیدم و از پنجره 2مرد جوان زخمی را دیدم که روی زمین افتاده بودند. اول فکر کردم آمبولانسها میآیند و آنها را نجات میدهند، اما سربازان اسرائیلی اجازه نمیدادند کسی به آنها نزدیک شود. آنها ساعتها زخمی روی زمین افتاده بودند و در نهایت از دنیا رفتند.»
یاسین میگوید که جسد شهدا بیشتر از 60 ساعت روی زمین بود و بوی اجساد محله را پر کرده بود. او به فرزندانش اجازه نداده از پنجره نگاه کنند تا از این صحنه شوکه نشوند.
از دست رفتن 5 فرزند در 6 ماهسلیم غنام، 29 ساله، هم درست در ورودی خانهاش در اردوگاه نور شمس توسط سربازان صهیونیست به سرش شلیک شد. هیچکس اجازه نداشته تا به او نزدیک شود، اما خانوادهاش در نهایت موفق شدند جسد بی جانش را به داخل خانه بکشانند. سلیم 48 ساعت آنجا بود و در تمام این مدت خانوادهاش با چشمانی گریان نظارهگر او بودهاند. پس از اینکه ارتش اشغالگر از اردوگاه عقبنشینی کرد، خانواده غنام دریافتند که برادر ۲۶ ساله سلیم، محمود، نیز در محله ای نزدیک خانه به شهادت رسیده است. سلیم و محمود برادران عامر و احمد غنام بودند که در اکتبر سال گذشته توسط ارتش اسراییل به شهادت رسیده بودند.
این در حالی است که برادر دیگرشان، عبداللطیف نیز به تازگی بر اثر ابتلا به سرطان فوت کرده بود. مادر خانواده تنها در 6ماه پنج پسرش را از دست داد.
حمله بیرحمانهبر اساس بسیاری از شهادتها، حمله صهیونیستها به اردوگاه نور شمس یکی از بیرحمانهترین حملاتی بود که فلسطینیها ساکن در این منطقه تجربه کردند. ساکنان به روزنامه فلسطینی کرونیکل گفتهاند که این سطح از ظلم و ستم حتی در طول انتفاضه دوم نیز وجود نداشت.
ارتش رژیم صهیونیستی بهطور تصادفی به سمت ساکنان شلیک میکرد و در کوچههای اردوگاه دست به اعدامهای صحرایی میزد. دکتر زهران احمد میگوید که از لحظه اول حمله، ارتش اسرائیلی ورودیهای اردوگاه را بسته و از رسیدن پزشکان به مجروحان جلوگیری کرده است. سربازها همچنین مانع از انتقال کسی به خارج از اردوگاه شدند. حمله و محاصره اردوگاه از عصر پنجشنبه تا صبح یکشنبه ادامه داشت.
تصاویری وحشتناک نسل کشیوقتی سربازان صهیونیست شروع به عقب نشینی از برخی از محلهها کردند تیمهای امدادی موفق شدند وارد نورشمس شوند اما صحنهای که با آن روبرو شد غم انگیز بود. یکی از اجساد، که توسط دکتر زهران پیدا شد، به دلیل انفجار بمب کاملا سوخته بود.
زهران میگوید که یک فلسطینی جوان دیگر توسط سربازان به شهادت رسیده و سپس از طبقه دوم به بیرون پرتاب شده بود. یا پسر ۱۶ سالهای به پایش شلیک شده بود و به یکی از خانهها خزیده بود اما سربازان به دنبال رد خون رفته و او را در داخل خانه با شلیک گلولهای به سرش اعدام کردند.
این پزشک فلسطینی میگوید: «یکی از جوانانی که پیدا کردیم سرش قطع شده بود بعد از اینکه مستقیماً توسط یک بمب هدف قرار گرفته بود.» زهران توضیح میدهد که اغلب شهدا به سرهایشان شلیک شده بود که نشان میداد صهیونیستها عامدانه و به قصد کشت آنان را هدف قرار دادهاند.
کد خبر 846895 برچسبها نسلکشی رژيم صهيونيستى فلسطین