احضار روح تا دو نفر دانستن خیام شاعر و خیام دانشمند
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۸۳۵۴۶
به گزارش همشهری آنلاین به نقل ازایبنا، کاووس حسنلی، استاد دانشگاه شیراز، پژوهشگر، شاعر، برنده نخستین نشان علمی خیام، مدیر مرکز حافظشناسی و... نامی آشنا برای اهل ادب و فرهنگ و از چهرههای سرشناس روزگار ما است، بهمناسبت ۲۸ اردیبهشت، بزرگداشت حکیم عمر خیامنیشابوری، با او گفتوگویی انجام شده که در ادامه میخوانید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در نظر شما خیام در مقایسه با شاعران دیگر ایرانی در چه جایگاهی قرار دارد؟
سخنوران و سخنسرایان گذشته ایران هر کدام نقشی مهم و سهمی شایسته در سربلندی مردم ایران دارند. همچنان که بدن ما برای سلامت خود به انواع ویتامینها، پروتئینها و مواد دیگر غذایی نیاز دارد، بدن فرهنگی ما هم به انواع اندیشهها، آموزهها و نگرهها نیازمند است. هر کدام از این نگرهها و آموزهها بخشی از نیاز فرهنگی ما را پاسخ میدهند. ملت ما در برخی مواقع به حماسه نیاز دارد تا توانایی و هویت ملیاش را تقویت کند. فردوسی پاسخگوی شایستهای برای این نیاز است. به عرفان نیاز دارد تا درونش را پالایش کند و زلالتر شود، کسانی چون عطار و مولوی به این نیاز پاسخ میدهند به تغزل و عاشقانگی نیاز دارد، تا عواطف خود را صیقل بزند، شاعرانی چون سعدی و حافظ به این نیاز پاسخ میدهند.
به تامل و ژرفاندیشی نیاز دارد تا تنور چون و چراهای ذهنی خود را گرم کند، شاعرانی چون خیام به برآوردن این نیاز کمک میکنند. پس بدن اجتماعی و اندام فرهنگی ما هم به همه اینها نیاز دارد. کسی مانند مولوی در فرهنگ ما از ضعیف شدن سیستم ایمنی بدن فرهنگی ما جلوگیری میکند. ما برای سلامت اندام فرهنگیمان نمیتوانیم تنها مولوی داشته باشیم، یا فقط سعدی یا حافظ داشته باشیم. نمیتوانیم فقط فردوسی داشته باشیم. پیکره فرهنگی ما به همه اینها نیازمند است. و هرکدام بخشی از نیازهای ما را پاسخ میدهند. هنگامی که ما تنها و تنها به سعدی و حافظ بپردازیم و فردوسی و خیام را فراموش کنیم، بدن فرهنگی و اجتماعیمان دچار کمبود کلسیم میشود. یعنی استخوانبندی اندیشهمان ضعیف میشود؛ یعنی دچار پوکی استخوان میشویم. برای رشد متوازن باید همه اینها را با هم داشته باشیم.
خیام چندین وجه دارد. همچون منشوری چند ضلعیست: خیام منجم، خیام ریاضیدان، خیام شاعر و... با آنکه شعر خیام در برابر آثار علمی او بسیار اندک است اما آوازه شاعری خیام، بسیار بلندتر و گستردهتر از آثار دیگر او نام برآورده است. یک جریان اندیشگانی تاملبرانگیزی در فرهنگ ما جاری بوده و هست که به آن اندیشه خیامی میگوییم و آن برآمده از وجه شاعرانگی خیام است. درنگ خیام در علومی چون: ریاضی، هندسه و ستارهشناسی او را از عصبیتهای یکسونگرانه در امان داشته و درنگ اندیشمندانه او در حقیقت هستی، پرسشهای حیرتآلود و جسارتآمیزی بر زبان او روان کرده بود. پرسشهایی که نشاندهنده هوشمندی شگفتانگیز او است و هر کدام میتوانست از یک سو برای قشریون تنگنظر، بهانهای مناسب باشد تا او را به کفر و الحاد متهم سازند و از سوی دیگر برای متفکران ژرفاندیش نمونهای از آزادی اندیشه باشد و او را خردمندی جستوجوگر بپندارند.
به نظر شما رباعیات خیام از نظر سطح ادبی چه کیفیتی دارند؟درباره خیام، تاکنون، نوشتههای فراوان پدید آمده است، اما توجه به اندیشههای خیام در رباعیات باعث شده وجه زیباییشناسانه این آثار ادبی چندان در کانون توجه قرار نگیرد. واقعیت این است که اگر رباعیات خیام از دید زیباییشناسی لاغر بودند، اینهمه ماندگاری نداشتند. با یک درنگ جدی در این سرودهها و توجه زیباییشناسانه به آنها میتوان دریافت که دلربایی و دلاویزی این سرودهها در شیوه اندیشگانی شاعر نیست، بلکه در آن است که این اندیشههای بلند در کارگاه خیال شاعر تبدیل به پدیدههای هنری شدهاند. رباعیات خیام ساده و دریافتنی هستند، آرایههای ادبی آنها معتدل و متعادل است به همین دلیل خیلی در چشم نمیآید. فرم و محتوا متناسب با هم است. تصویرهای آن زنده و خیالانگیز است. پیوند واژهها و قرینههای متعدد و متناسب موجب انسجام این رباعیات شده است. قرینهسازی یکی از مهمترین ویژگیهای ساختاری و سبکی در رباعیات خیام به شمار میرود و تکرار قرینهسازیهای متنوع به شیوههای گوناگون، از مواردی است که خیام به آن دلبستگیِ ویژه داشته است. حتی میتوان آن را در کنار عوامل دیگر، یکی از راههای بازشناسی رباعیات خیام از رباعیات دیگر شاعران به حساب آورد.
بسیاری از رباعیاتی که بر سر زبان مردم میچرخد و به خیام نسبت داده میشود از خیام نیست. در پیوند با رباعیات اصیل خیام و رباعیات منسوب به او اختلاف نظر فراوان است. حتی درباره شاعر بودن و نبودن خیام ریاضیدان و منجم اختلاف نظر است. برخی خیام شاعر و خیام منجم را دو کس میپندارند. اما اکنون صدها رباعی سرگردان روی دست تاریخ مانده است که بسیاری آنها را از خیام نیشابوری میدانند. این رباعیات معمولا چند عنصر مشترک دارند که به اندیشه خیامی معروف است.
همانطور که اشاره کردید من قبلا گفتهام میتوانیم گاهی به جای آن خیام ۹۰ ساله به خیامی ۹۰۰ ساله فکر کنیم. یعنی بیاییم –دستکم موقتا- عمربن ابراهیم خیامی را که در سدههای پنجم و ششم، حدود ۷۰ تا ۸۰ سال عمر کرده رها کنیم و به خیامی بیندیشیم که حدود ۹۰۰ سال است که در ذهن و زبان ملت ایران جریان دارد. با مجموعهای از نگرشها و گزارهها که به «اندیشهی خیامی» نام برآورده است. اسناد تاریخی چندان آگاهی شایسته، استوار و درخور اعتماد در باره زندگی خیام به ما نمیدهند که خاطر ما را بهکلی جمع کنند. پس بیاییم از منظری دیگر به خیامی دیگر هم توجه کنیم.
عمربن ابراهیم خیام شاعر، هر کس که بوده و هر گونه که زیسته و هر کار که کرده، تمام شده و رفته است. اما مردم ما قرنها است که اعتراضهای هستیشناسانه و پرسشهای حیرتآلود خود را، بارها و بارها، در قالب رباعیهایی ساده ریختهاند و به حساب جاری شخصی به نام خیام واریز کردهاند. هر کس با هر سلیقهای بخواهد عمربن ابراهیم خیام را منکر شود، یا خیام و خیامی را دو کس یا بیشتر بپندارد، یا اینکه رباعیهای پدید آمده را بیارتباط با عمربن ابراهیم بداند و هر چیز دیگر مانند اینها؛ اما هرگز نمیتواند منکر وجود این همه رباعی تاملبرانگیز بشود که به نام خیام روی دست تاریخ مانده است. من گمان میکنم این خیام ۹۰۰ ساله، تاملبرانگیزتر از آن خیام هفتادساله است. مردم ما در چگونگی پدیدآمدن آن خیام و کیفیت اندیشگانیاش نقشی نداشتهاند؛ اما این خیام ۹۰۰ ساله را خود مردم با سلیقههای متفاوتشان ساخته و پرداختهاند.
در باره خیام دیدگاههای مختلف وجود دارد. این اختلاف نظرها از همان دورههای نزدیک با زمان خیام پدید آمده است. برخی مانند ابن قفطی او را «امام خراسان» و «علامه دوران» نامیدهاند و بعضی همچون نجمالدین رازی او را «بیچاره فلسفی و دهری و طبایعی» خواندهاند که در بیابان گمراهی سرگشته بوده است. خیام پژوهان معاصر هم هر کس از زاویه نگاه خود به خیام نگریسته است: صادق هدایت که میتوان او را از بنیانگذاران خیامپژوهی معاصر به شمار آورد، خیامی را که تصویر میکند بیشتر شاعری پوچانگار، بدبین و بیاعتقاد است. این شیوه نگاه با کمی تعدیل در آثار کسانی چون: مجتبی مینوی، مسعود فرزاد، بزرگ علوی، عبدالحسین فرزاد، فردین شیروانی و حسن شایگان و مانند آنها دیده میشود.
این در حالی است که کسی چون عباس کیوان قزوینی در سال ۱۳۰۵ کتابی در شرح رباعیات خیام مینویسد و رباعیات را بهکلی عرفانی معنی میکند و مدعی میشود که روح خیام را احضار کرده و این شرحها را با تایید او رسانده است. البته پیدا است که جامعه ادبی و فرهنگی از چنین رویکردی استقبال نکرد و روی خوشی بدان نشان نداد. این رویکرد عرفانی به رباعیات خیام پیش از این از سوی نیکلا (مترجم فرانسوی رباعیات خیام) در اروپا مطرح شده بود. و برخی از پژوهشگران هندی (مانند عبدالرزاق کانپوری) نیز چنین پنداری را در باره رباعیات خیام داشتهاند.
اما محمدعلی فروغی و کسانی چون او نگرشی متعادلتر دارند. فروغی بر دینداری خیام و حیرت او در کار جهان و معمای هستی تاکید کرده است و «می» را در شعر خیام بیشتر نمادی برای بیان مطالب مورد نظر شاعر دانسته است. خیامپژوهانی مانند دشتی، یکانی، فولادوند، آقایان چاووشی، ذکاوتی قراگزلو نیز نظراتی همانند فروغی دارند. در کنار این پژوهشگران دیگرانی هم بودهاند که خیام شاعر و خیام ریاضیدان را دو نفر متفاوت دانستهاند. همچون: صدیقی نخجوانی و بعدها محیط طباطبایی از این دسته هستند.
کد خبر 512505منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: رباعیات خیام پاسخ می دهند داشته باشیم خیام شاعر فرهنگی ما ۹۰۰ ساله
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۸۳۵۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تولید الماس فقط در ۲ ساعت و نیم!
به گزارش همشهری آنلاین و به نقل از یورونیوز، دانشمندان به تازگی روش جدیدی را برای ساخت الماس کشف کردند که در چهارچوب آن، ترکیبی از فلزات مایع میتواند یک الماس مصنوعی را در عرض چند دقیقه بدون نیاز به فشاری عظیم تولید کند.
البته برای این کار، هنوز به یک دمای بالای ۱۰۲۵ درجه سانتیگراد نیاز است تا یک قطعه الماس در ۱۵۰ دقیقه تشکیل شود. این معادل فشاری است که ما در سطح دریا احساس میکنیم و دهها هزار بار کمتر از فشاری است که معمولاً برای تولید الماس نیاز است.
تیم سازنده این الماس جدید، پژوهشگران موسسه علوم پایه در کره جنوبی هستند که امیدوارند با این شیوه بتوانند انقلابی در تولید الماسهای مصنوعی ایجاد کنند.
تکنیک حل کردن کربن در فلز مایع برای ساخت الماس کاملاً جدید نیست و جنرال الکتریک نیم قرن پیش فرآیندی مشابه را با استفاده از سولفید آهن مذاب به جهان معرفی کرد؛ اما برای این کار نیز نیاز به ایجاد فشاری معادل ۵-۶ گیگا پاسکال و یک «دانه» الماس است تا کربن به آن بچسبد.
پژوهشگران این تیم در مقالهای درباره روش جدید نوشتند: «ما روشی برای تولید الماس در فشار یک اتمسفر و در دمای متوسط، با استفاده از آلیاژ فلزهای مایع کشف کردیم.»
آنها در این روش از مخلوط دقیقی از فلزات مایع گالیم، آهن، نیکل و سیلیکون استفاده کردند و یک سیستم خلاء در داخل یک محفظه گرافیتی ساختند تا فلز را در حالی که در معرض ترکیبی از متان و هیدروژن قرار میگرفت، به سرعت گرم و سپس خنک کنند.
این کار باعث شد تا اتمهای کربن متان در سراسر فلز ذوب شده پخش شوند و به عنوان دانه الماس عمل کنند.
تنها پس از ۱۵ دقیقه، قطعات کوچکی از کریستالهای الماس از فلز مایع جدا و نمایان شدند و پس از گذشت مدت دو ساعت و نیم نیز یک لایه پیوسته الماس شکل گرفت.
تحقیقات درباره این فرآیند هنوز در مراحل اولیه است؛ با این وجود اعضای تیم تحقیق معتقدند که این روش پتانسیل زیادی دارد و میتوان به کمک آن، فلزات مایع دیگری را برای رسیدن به نتیجه مشابه یا حتی بهتر ترکیب کرد.
بیشتر بخوانید:
تصاویر روباتی که حرکاتش شما را انگشت به دهان می کند!شیوهای که در حال حاضر برای تولید اکثر الماسهای مصنوعی استفاده میشود، چندین روز طول میکشد و به فشار بسیار بیشتری نیاز دارد.
اگر این تکنیک بتواند همچنان توسعه یابد، فرایند ساخت الماس بسیار سریعتر و بسیار آسانتر خواهد شد.
کد خبر 847565 برچسبها تاریخ - باستان شناسی کره جنوبی تکنولوژی (فناوری) جواهرات و زیورآلات