Web Analytics Made Easy - Statcounter

مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران طی سخنانی گفت: فرآیند جایگزینی و تغییر نسل، با افراط و تفریط مواجه است.

به گزارش مشرق،  جلسه  ویدئو کنفراس جمعی از دانشجویان با رهبر انقلاب همزمان با بیست و سومین روز ماه مبارک رمضان،  عصر امروز در دانشگاه صدا و سیما برگزار شد.

ببینید: عکس/ دیدار نمایندگان تشکل‌های دانشجویی با رهبر انقلاب

علی طلوعی، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران در این دیدار به نمایندگی از دانشجویان بسیجی نکاتی را مطرح کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

متن کامل سخنان وی به شرح ذیل است: 

بسم رب الحسین

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرینَ.

محضر مبارک امام و رهبرمان

سلام علیکم

سپاس خدای را که با انقلاب اسلامی به ما حیات بخشید و درود بی‌پایان بر روح ابرمردی که به ما شیرینی زندگی همراه با مبارزه را آموخت و بسیجیان شهیدش.

اینک و در آغاز گام دوم انقلاب اسلامی، نیازی روزافزون به قوی شدن داریم. از آن‌جا که عامل اصلی قدرت در نظام اسلامی، انسان‌ها هستند، سه نکته پیرامون موانع و ملاحظات تحقق گام دوم که مربوط به انسان انقلاب اسلامی می‌شود محضرتان عرضه می‌دارم:

۱-مردم:

سال گذشته، لازمه تحقق گام دوم را حرکتی عمومی به‌سمت آرمان‌ها مطرح فرمودید. ما از آن، تعبیر به نهضت می‌کنیم؛ انقلابی در انقلاب، برای تحقق آرمان‌های اصیل مکتب امام(ره). پایه‌ی این نهضت و قیام همگانی، مردمند. این جمهوریت و محوریت مردم است که انقلاب را به پیروزی رساند و در همه گردنه‌های سخت، باعث تداوم و تقویت حیات جمهوری اسلامی شد. این حضور مردمی بود که با بسترسازی نهادهایی چون کمیته‌های انقلاب، جهاد سازندگی، انجمن‌های اسلامی نهادهای مختلف، امور تربیتی، نهضت سوادآموزی و بسیج، تجارب درخشانی را رقم زد و انقلاب نوپای ما را در عرصه ‌های مختلف پیش‌برد.

این سال‌ها نیز، در دل بلیات مختلف، از زلزله و سیل گرفته تا بیماری اخیر، نقش عظیم مردم در حل گرفتاری‌ها و مشکلات به‌خوبی مشاهده شد. اما به‌نظر می‌رسد که حضور مردم در سال‌های اخیر، فقط به شرکت در راه‌پیمایی‌ها و انتخابات‌ و بعضی بحران‌ها خلاصه شده‌است. امروز جدا احساس می‌شود که نیازمند خلق بسترهای نقش‌آفرینی مردمی برای پیش‌رفت انقلاب در عرصه‌های مختلفیم. یکی از فرصت‌سوزی‌های اخیر، عدم استفاده بهینه از آن‌همه انگیزه و اراده مردمی برای مبارزه با استکبار، در پی شهادت سیدالشهدای مقاومت بود. همه آن اراده و حضور، به شرکت در مراسم با شکوه تشییع آن مرد الهی خلاصه شد و نتوانستیم آن‌گونه که باید از عموم امت، در انتقام سخت استفاده کنیم. فروکاستن انتقام سخت به درهم‌کوبیدن یک پایگاه آمریکایی، درست نیست.

باید همه جبهه مقاومت، نه ‌فقط مردم ایران، بتوانند جای خود را در عرصه نبرد با استکبار پیدا کنند؛ همه حس کنند که می‌توانند به دشمن ضربه زنند و در آن فتح نهایی، سهیم باشند. شاید می‌شد در پی آن حادثه، به تصمیماتی ادامه‌دار، چون گشودن فضای نقش‌آفرینی مردمی در جبهه مقاومت اندیشید. خلاصه این که ما نیاز داریم به مردم به‌عنوان یک قوه توانمند در عرصه حکمرانی نگاه کنیم. از مهم‌ترین کارکردهای این حضور، استفاده از مردم در جایگاه نظارتی است. در صورت تحقق شفافیت و فراهم آوردن بستر نظارت مردمی در موضوعات مختلف، این امکان به وجود می‌آید که مردم بر مسئولین نظارت کنند. این امکان پیش می‌آید که فسادها کم شود و تبعیض‌ها از بین رود. علاوه بر نظارت و مبارزه با فساد، حضور مردم می‌تواند موجب موفقیت در مبارزه اقتصادی، تقویت و شکل‌دهی هسته‌های مقاومت و حل بسیاری از مسائل نظام اسلامی شود. بسترآفرینی و باز کردن عرصه برای حضور مردم لازم به نظر می‌رسد.

۲-جوان‌گرایی، امری لازم و دشوار:

امروز، با توجه به بازنشستگی بسیاری از مسئولان، جوان‌گرایی در عرصه مدیریت کشور ضروری است. امکان ادامه دادن با مدیران قبلی وجود ندارد و لازم است که در فرآیندی معقول، این مهم اتفاق افتد. جوانگرایی امروز، دچار آفاتی است:

اولاً، سازوکار عادلانه و عاقلانه‌ای جهت شناسایی و سرمایه‌گذاری روی استعدادهای مختلف سراسر کشور وجود ندارد. در مرحله کشف استعدادها و توانمندی‌ها، قوی عمل نمی‌کنیم. عارضی این اتفاق این است که استفاده حداکثری از سرمایه‌های انسانی صورت نمی‌گیرد و چه افراد توانمندی که خارج از گود می‌مانند و چه افرادی که واجد صلاحیت کافی نیستند، در مناصب مختلف قرار می‌گیرند. در شرایطی که سازوکار شناسایی دقیق نباشد، افراد ارزشمند که اغلب به دور از خودنمایی، مشغول کار خویش‌اند، بلااستفاده می‌مانند و فرصت‌طلبانی امکان مسئولیت گرفتن پیدا می‌کنند.

ثانیا، فرآیند جایگزینی و تغییر نسل، با افراط و تفریط مواجه است. برخی با اصل جوانگرایی همراهی نمی‌کنند و مسئله را به کلی انکار می‌کنند. تا بتوانند جلو تحققش را می‌گیرند و در پی آنند که حضور جوانان را به تجربه‌ای منفی بدل کنند. این افراد، صرفا درپی حفظ وضع موجودند و در برابر اصلاح، مقاوم‌اند. از طرفی عده‌ای هم تصورشان از جوانگرایی این است که یک شبه ره صدساله را طی کنند. با توجه به نیاز کشور، حتما سرعت در تغییر نسل مدیران اهمیت دارد ولیکن این فرآیند، باید به‌دور از شتابزدگی و منطقی باشد. این انتظار که از روز اول ورود، باید پشت میز مدیریت بنشینیم، آفتی است که امروز گریبانگیر عده‌ای از جوانان است. این شیوه‌های ارتقای بی‌ضابطه، غیر از ضربه زدن به اصل ایده جوانگرایی، موجب آفات اخلاقی جدی در آن جوان و ضایع شدن آن مسئولیت می‌گردد.

ثالثا، به ‌نظر می‌رسد صرف جوان بودن کفایت نمی‌کند. برخی تصور می‌کنند همین که در سن جوانی قرار دارند، بس است تا صاحب منصب شوند. خیر، آن‌چه اصالت دارد، نظام ارزشی حاکم بر این جوان است. ما نیاز به یک دگرگونی ارزشی داریم. جوانگرایی‌ای که منجر به آرمان‌گرایی نشود، جوانگرایی نیست. جوانگرایی‌ای که منتج به بازتولید محافظه‌کاری شود حتما در آینده نه‌چندان‌دور ضربات سنگینی به نظام خواهد زد.

از مسائلی که ما امروز جدا نیازمند آنیم، تغییر نظام ارزشی حاکم بر مسئولیت در جمهوری اسلامی است. باید حرکت کنیم به سمت دورانی که مسئولیت بیشتر، برابر باشد با شفافیت و پاسخگویی بیشتر، برابر باشد با برخورداری کمتر. هرکس که در مناصب بالاتر قرار می‌گیرد، محدودیت‌های بیشتری را تحمل کند و سختی‌های بیشتری باید بکشد. با قلب این نظام ارزشی، با سنگین‌کردن و دشوارکردن مسئولیت، می‌توان امیدوار بود که شایستگان و دلسوزان کشور، در رده‌های بالای مدیریتی قرار گیرند و نالایقان و فرصت‌طلبان، از پذیرش مسئولیت خودداری کنند. چه خوش روزگاری است زمانی که همه مسئولین، مسئولیت را نوکری مردم بدانند.

و در آخر، این‌گونه به‌نظر می‌رسد که ما نیازمند یک پوست‌اندازی جدی در لایه مسئولین کشور هستیم و برای این مهم، دوران گذاری لازم است تا به‌درستی و سلامت از این مسیر عبور کنیم و هدایت و راهبری این دوران گذار، تنها از عهده حضرتعالی برمی‌آید.

۳- مسئولین:

 ما با مشکل مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی در میان مسئولین مواجهیم. این که از آمدن به دانشگاه و پاسخگویی به دانشجویان فراری‌اند، و صراحتا این را اعلام می‌کنند به کنار. عدم مسئولیت پذیری موجب آن شده‌است که در نظام حکمرانی کشور، سیستم کارشناسی و قانونی کار خودش را انجام نمی‌دهد یا نمی‌گذارند که انجام بدهد.

در فرآیندی مشخص، مسئولین، بحران و بن‌بست می‌آفرینند و در چنین شرایطی تازه یاد ولایت‌فقیه می‌افتند و با استفسار و گرفتن حکم،  یا روکردن کد پشت پرده، رهبری را سپر می‌کنند تا بدنه کارشناسی، جوانان انقلابی و مردم را دور بزنند. این رویه غیر از این که انحلال نظام تدبیر را به‌دنبال دارد، که نیک می‌دانیم شما با آن مخالفید، موجب می‌شود که همه هزینه‌های آن تصمیمات غلط به پای رهبری و نظام نوشته‌شود و منتقدین و کارشناسان با برچسب ضد ولایت‌فقیه ساکت شوند.

مشت نمونه خروار آن، شیوه تصویب بودجه سال جاری است که ایرادات جدی و غیرقابل نادیده‌گرفتنی دارد. نمونه دیگر آن، افزایش ناگهانی قیمت بنزین، که فارغ از درستی یا نادرستی اصل تصمیم گران شدن قیمت، با فضایی مواجه بودیم که کسی می‌گفت من صبح جمعه مطلع شدم و دیگری می‌گفت من مشروط امضا کرده‌ام. به‌نظر می‌رسد تا زمانی که مسئولیت‌ها و تصمیم‌گیرندگان شفاف نباشند، امکان فرار از مسئولیت فراهم است و در چنین شرایطی، همه از زیر بار مسئولیت شانه خالی می‌کنند و آش همان و کاسه همان. در همین راستا، یک سوال وجود دارد.

ایجاد سازوکاری تحت عنوان شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا، گویا با توجه به لزوم تسریع و تسهیل تصمیم‌گیری در نبرد سنگین اقتصادی، لازم بوده ‌است. آیا ممکن نیست سازوکار حاکم بر شورا و مسئولیت هر کس در آن به روشنی مشخص گردد تا دیگر شاهد چنین فرار از مسئولیت‌هایی نباشیم؟

در انتها، زنده می‌دارم یاد بزرگ پاسدار انقلاب اسلامی، حاج قاسم عزیز را که لحظه لحظه عمرش را در مجاهدت گذراند و با شهادتش، دشمنی مستکبرین و ظالمین را بار دیگر به خود را به ‌خواب زدگان نشان داد. همه این نکات، جهت تسریع حرکت روبه‌جلو انقلاب اسلامی محضرتان مطرح شد. بدانید که ما امیدوارانه مبارزه خواهیم‌کرد که «آتشی که نمیرد همیشه، در دل ماست.»

اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَی طَاعَتِکَ وَ الْقَادَةِ إِلَی سَبِیلِکَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا کَرَامَةَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة

منبع: تسنیم

منبع: مشرق

کلیدواژه: کرونا ماهواره نور اخبار بورس حضرت آیت الله خامنه ای مشرق حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب مقام معظم رهبری رهبر معظم انقلاب دیدار با رهبر معظم انقلاب دانشجویان انقلاب اسلامی نظر می رسد حضور مردم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۸۴۹۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آقای زلفی‌گل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید!

در بخشی از بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه آمده است: آقای زلفی‌گل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می‌خواهند و آن را به بی‌راهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشته‌اید!

بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه در پی می‌آید:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای دکتر زلفی‌گل.

وزیر محترم نهادِ علم جمهوری اسلامی

سلام علیکم

به مهد علوم انسانی و جمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی (ره) خوش آمدید. از اینکه تصمیم گرفتید بالاخره پس از سه سال از زمان شروع وزارت‌داریتان، در میان دانشجویان دانشگاهی حاضر شوید که بار‌ها به‌صورت تشریفاتی و اداری در آن حضور یافته‌اید، بسیار خرسندیم.

و، اما بعد..

امروز حدود سه سال از زمانی که شما از عنوان «استاد عالی شیمی در سنگر خود یعنی آزمایشگاه‌های شیمی» خداحافظی کردید و عازم ساختمان وزارت علوم شدید گذشته است. هرچند برای ما پرسش مهمی است که با چه افق و تدبیری شیمیدان نمونه کشوری باید در مقامِ عالی وزارت‌خانه‌ای قرار گیرد که ماهیت آن هیچ نسبتی با سررشته‌ی دانشگاهی وی ندارد، اما بگذریم و به اصل مطلب بپردازیم …

آقای وزیر!

شنبه هفته جاری - سالروز بیانات تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ بود. بیاناتی که یک روز بعد بهانه‌ای برای آغاز انقلاب فرهنگی شد. این‌که متولیان انقلاب فرهنگی دانشگاه‌ها چگونه آن را از اهداف اصیل خود دور کردند و بهانه‌ای برای تسویه‌حساب‌های شخصی در آن دوره قرار دادند، موضوع بحث ما نیست.

اما شما وزیر محترم و حضار این جلسه را فقط به یک جمله متوجه می‌کنیم: «دانشگاه‌ها باید تغییر بنیانی کنند و باید از نو ساخته بشوند». عنایت دارید پس که انقلاب فرهنگی رسالتِ لحظه‌ای شما و پیشینیان شما در وزارت علوم بوده است. انقلابِ فرهنگی! انقلابْ و نه ادارهٔ روزمرّه؛ فرهنگی و نه امنیتی!

پس ما در سالگرد روزی میزبان شما در دانشگاه علامه طباطبائی (ره) هستیم که چنین رسالتِ سیاسی‌ای از زبان عارف انقلابی تاریخِ ما، امام روح الله خمینی (ره) خطاب به شما و جایگاه شما صادر شده است؛ چه خوش باشد که همین «گزاره تاریخی» هم معیار نقد و بررسی عملکرد حضرتعالی در صدارت وزارت علوم باشد! آیا شما در مسیر تحول بنیانی دانشگاه هستید آقای زلفی‌گل؟!

علاقه‌مندیم به‌عنوان بسیجیان خمینی (ره) و سربازان امام خامنه‌ای در سنگر مهمترین دانشگاه علوم انسانی کشور، سخنِ آخر را اول به شما بگوییم:

«آقای زلفی‌گل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می‌خواهند و آن را به بی‌راهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشته‌اید!».

اما چرا می‌گوییم شما اشتباهی بودید؟

شما با افتخار در روز دفاع از خویش در مجلس شورای اسلامی و در مقابل چشمان ملت ایران، از ایده‌های خودتان برای تقویت «دانشگاه کارآفرین» سخن گفتید. محض اطلاع عرض می‌کنیم آقای وزیر که این سیاست محبوبِ شما، یعنی کارآفرین کردن دانشگاه، نه فقط سیاست شما و اصلاح‌طلبان پیش از شما بلکه یک سیاست جهانی-غربی جهتِ «تبدیل دانشگاه به بنگاه» بوده است!

این راهبرد سا‌ل‌هاست دانشگاه مظلوم انقلاب اسلامی را تبدیل به «بنگاه‌های پروژه‌بگیری» کرده است که اساساً با طرح «دانشگاه جمهوری اسلامی» امام خمینی (ره) فاصله دارد. در دانشگاه کارآفرینِ شما خلاقیت فکری-دانشجویی مُرده است و «پول و کار» حرف اول را می‌زند. دانشگاه تبدیل به بنگاه استارتاپی شده و در آن علم، رخت بربسته است و منافع شخصی، گروهی، حزبی، شرکتی و پروژ‌ه‌ای حرف اول را می‌زند. در این وضعیت دیگر چیزی به عنوان دانشجوی آزاده و استاد دانشگاه مستقل باقی نمی‌ماند. چیزی به اسم شور و اشتیاق دانشجویی و برنامه پژوهشی مستقل، بروز پیدا نمی‌کند.

در این شکل دانشگاه، صرفاً پیمان‌کارِ دولت و شرکت‌های بزرگ تلقی می‌شود و هزینه‌های خود را از طریق حل مشکلات فنی و تکنیکی دولت‌ها و بازار تامین می‌کند. دانشگاه به سمت مسائل کاربردی متمایل می‌شود و تحقیقات بنیادی در علوم پایه و انسانی که نسبت کمتری با مسائل کارکردی دارند و اساساً کمتر پول‌ساز هستند، به حاشیه می‌روند. این «سیاست» میراثی است که آقای ستاری معاون علمی سابق رئیس جمهور دولت امید، برای شما و رئیس جمهور محترم فعلی و البته دیگر ارکان حاکمیت به ارث گذاشته است!

یکی از مهم‌ترین دستاورد‌های دانشگاه کارآفرین، از ابتدای دهه ۹۰ تا اکنون که با شما سخن می‌گوییم «سیاست‌زدایی از محیط دانشگاه» بوده است. سیاست‌زدایی یعنی چه؟ یعنی تضعیف هدف‌مندِ تشکل‌های دانشجویی. یعنی اولویت رفاه و ساخت‌وساز عمرانی بر تقویت بنیهٔ فکری دانشگاه. یعنی ترس از آزاداندیشی دانشگاهی. یعنی سپردن افسار دانشگاه به نهاد‌های محترمِ حراستی-امنیتی. یعنی سوق‌دادن دانشجو به سوی اندیشه کارآفرینی به‌جای اندیشه سیاسی. یعنی خالی شدن دانشگاه از اساتید دین‌مدار، میهن‌دوست و متعهد به چارچوب‌های ملی سرزمینی. یعنی غلبه چاپلوسی. یعنی خنثی بودن طرح‌ها و واحد‌های درسی. یعنی حضور تشریفاتی مسئولین حکومتی. این‌ها فقط مصادقی از سیاست‌زدایی است آقای وزیر.

اما دانشگاه از منظر ما آقای زلفی‌گل پیمان‌کارِ هیچ‌کس نیست. دانشگاه بنگاه اقتصادی و تجاری نیست. دانشگاه مرکز کارآفرینی نیست. «دانشگاه، دانشگاه است و رسالتش طرح مسئله برای سیاست است و این رسالت فقط و فقط به دست دانشجو و استاد متعهد و آگاه رقم می‌خورد.».

البته این سیاست‌های کارآفرینی، اقتصاد کشور را هم به سمت الگو‌های خدماتی برده و دانشجویان و دیگر اقشار را، از ورود به عرصه مهم تولید منع کرده است. نمونه‌اش را می‌خواهید؟ دانشگاه شریف و دانشگاه علامه طباطبائی!

آقای وزیر!

مدت مدیدی است پارک علم و فناوری دانشگاه شریف، مهم‌تر از خودِ دانشگاه شریف نزد شما مسئولین جلوه کرده است. مدت مدیدی است بودجه‌های هنگفت برآمده از قانون تقویت دانش‌بنیان، دانشگا‌هیان را به مدیران شرکتی تبدیل کرده است. مدت مدیدی است دانش تاریخی ایرانی-اسلامی در تمامی حوزه‌های علمی، جایش را به «مدل‌های خلاقیت زیست‌بوم فناوری استارتاپی» داده است. مدت مدیدی است همین دانشگاه علامه طباطبایی، هیچ رنگ و بویی از علوم انسانی درش باقی نمانده است و در عوض پارکینگ مسئولین و منسوبین بازنشستهٔ همه‌ی دولت‌ها شده است! البته به تازگی آقای معتمدی پارک علم و فناوری هم قرار است راه‌اندازی کنند که طبق شواهد موجود ما، چیزی جز بازتکرار فاجعه اکوسیستم استارتاپی دانشگاه شریف نخواهد شد. دانشگاه مظلومِ علامه امروز نه تنها فقط از کم‌رمقی و بی انگیزگی مدیریتی، بلکه از سردرگمی طراحی ایده اختصاصی علوم انسانی خویش رنج می‌برد و البته همین معضل با نزاع‌های طایفه‌ای داخل دانشگاه نیز آمیخته شده است!

پس آقای زلفی‌گل!

وقتی از نجات دانشگاه و احیاء نهاد علم و تحول بنیادین دانشگاه سخن می‌گوییم، از اراده‌ها و تصمیم‌های پولادین برای برچیدن چنین وضع اسف‌ناکی سخن به میان می‌آوریم. شما در بیش از دو سال گذشته، صرفاً به اداره و رفع و رجوع امور این وزارت‌خانه حساس و مهم فکر کرده‌اید که البته در همان هم ناتوان بوده‌اید و به همین سبب به عقیده بسیاری از متخصصان، مستحق‌ترین وزیر دولت آقای رئیسی برای برکناری بوده‌اید؛ و الحق که معاونین وزارت‌خانهٔ شما بیشتر برای جایگاهی که در اختیار داشته‌اند ایده و دستاورد داشته‌اند تا شما.

از کارنامه‌ای که در ایام انتصاب رؤسای دانشگاه‌ها داشتید، کمیته انتصابات وزارت علوم را از موضوعیت انداختید، عملاً رؤسای ناکارآمدی را در دانشگاه‌های کشور منصوب کردید و نتیجه این همه بی‌تدبیری را در بلوای ۱۴۰۱ دیدید، تا نگاهی که در طول این چند سال به تشکل‌های دانشجویی و اساساً بافت فرهنگیِ دانشجویی به‌عنوان «مجموعه‌های پرادعا و غیرکاربردی» البته برخلاف نظر رهبری انقلاب اسلامی داشته‌اید و این در جلسات خصوصی بیشتر خودش را نشان داده، نمایان‌گر رویکرد مدیریتی و عملکرد شماست!

جناب وزیر!

با این رویکردها، شما اقدام درست و لازم اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویه‌حساب‌های شخصی رؤسای دانشگاه‌های کشور با همکارانشان کردید که البته در همین دانشگاه هم مشاهده شده است؛ بنا نبود با حذف اساتید مطلقاً ضد انقلاب از دانشگاه، ما دانشجویان انقلابی پذیرای اساتیدِ مطلقاً بی‌سواد و رانت‌خوار اصطلاحاً حزب اللهی یا انقلابی باشیم. دانشگاه، اساتید و گروه‌های آموزشی مبتنی بر منطق و اراده علمی، بصیرت سیاسی و اهلیت برای مصالحه‌جویی اجتماعی می‌خواهد که مسیرِ علمی-سیاسی خودشان را از مسیرِ ایران اینترنشنال، جنبش سبز، بی بی‌سی و ایضاً فلان رئیس و وزیر و وکیل دولت انقلابی سیزدهم نگیرند! بلکه عالم باشند و صرفاً به استقلال ملی و دینی دانشگاه و ایران اسلامی متعهد باشند.

یا مثال ساده‌تری بزنیم که مدت‌هاست توسط بسیج دانشجویی دانشکده روان‌شناسی همین دانشگاه پیگیری می‌شود. کاش بدانید هیچ سازمانی با ابلاغیه اداره نمی‌شود و اراده لازم است:

ابلاغیه چند روز گذشته وزارت علوم مبنی بر اجرایی‌سازی بند ت از ماده ۲۶ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در دانشگاه‌ها که از مطالبات رهبری انقلاب هم بوده، در فضای مجازی منتشر شده است. اما آقای وزیر، فقط در همین حد هم باقی مانده است! حتی برخی دانشگاه‌ها این ابلاغیه را دریافت نکرده‌اند. هیچ اراده‌ای در دانشگاه‌ها برای ترویج زیست مادرانه وجود ندارد. چگونه است که در بحران کرونا همه نهاد‌ها بسیج می‌شوند تا با بحران مقابله کنند و از آموزش مجازی تا کلیه امکانات را به کار می‌گیرند، اما در بحران جمعیت همان مدیریت دانشگاه‌ها و وزارت علوم حاضر به اجرای بند ت ماده ۲۶ قانون جوانی جمعیت نیستند؟!

آقای وزیر علوم جمهوری اسلامی ایران!

دانشجو قرار است عنصر فعالی باشد که در ضمن نگاه نقادانه به خود و کشور، در آینده‌ه‌ای نه‌چندان دور، حلال مشکلات ملت و دولتش باشد. اما با مدیریت درخشان شما و پیشینیان شما، دانشجویان تبدیل به کارمندانی شده‌اند که سر ساعتی مشخص به دانشگاه می‌آیند و بی سرو صدا در ساعتی دیگر از آن خارج می‌شوند. گویا شما همین دانشگاه را می‌خواهید. دانشگاهی مرده و سوت و کور. الحق والانصاف باید برای شما دست زد. وقتی وضع چنین است، مجدداً باید تکرار کنیم که

«شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می‌خواهند و آن را به بی‌راهه کشاندند!».

اما سخن آخر، جناب دکتر زلفی‌گل!

ما به‌عنوان دانشجویان انقلابی که ابتدای سال تحصیلی مورد لطف شما قرار گرفتیم، شما را به همان بیانات امام خمینی در ۵۸/۰۲/۰۱ فرامی‌خوانیم. همان روز هم چنین قصدی داشتیم و امروز با صدای رساتری اعلام می‌کنیم؛ «انقلابِ اسلامی از شما اتخاذ سیاستی را می‌طلبد که نهادِ علم در مسیرِ دانشگاهِ جمهوری اسلامی قرار گرفته باشد؛ دانشگاهِ ایرانیِ درون‌نگر و برون‌زا، استقلال‌طلب، دین‌مدار، عدالت‌خواه، آزاداندیش، مولّد و حامی مقاومت مستضعفان جهان.»

والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته

دیگر خبرها

  • سال گذشته اردوی راهیان نور با حضور بیش از ۱۵۰ نفر از دانشجویان برگزار شد
  • جریان دانشجویی بستر خوبی برای پای کار آمدن قشر خاکستری در فعالیت‌های فرهنگی است
  • تجمع دانشگاهیان دانشگاه تهران درحمایت از دانشجویان آمریکا
  • تجمع دانشگاهیان دانشگاه تهران در حمایت از خیزش دانشجویی ضد صهیونیستی
  • واکنش بسیج دانشجویی دانشگده‌های روانشناسی به انتخابات سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره کشور
  • آقای زلفی‌گل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید!
  • تشکیلات‌، شبکه‌ و جریان‌‍سازی ۳ اصل مهم در دانشگاه‌های آذربایجان غربی
  • بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه: آقای زلفی‌گل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! شما اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه‌ را، تبدیل به ابزاری برای تسویه‌حساب‌های شخصی کردید
  • اساتید دانشگاه‌ها همواره دغدغه حل مسائل کشور و ملت را سرلوحه کار خود قرار داده اند.
  • چرا اگر سپاه نبود کشور هم نبود؟