Web Analytics Made Easy - Statcounter

باقر رجبعلی از آماده شدن کتاب جدید خود با عنوان «صد توصیه به داستان‌نویسان جوانی که از نصیحت متنفرند!» برای انتشار خبر داد.

به گزاش ایسنا، به گفته او، این کتاب در واقع جلد سوم از مجموعه «آموزش‌های داستان‌نویسی» این‌ نویسنده و پژوهشگر ادبیات داستانی است که در دوره‌ای به علاقه‌مندان جوانی که به برنامه رادیویی او (قصه و قصه‌نویسی) از رادیو تهران گوش می‌دادند و یا مخاطبان کلاس‌های داستان‌نویسی‌اش توصیه شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


او می‌گوید: این خرده توصیه‌های آموزشی بعد از سال‌ها اکنون در دوران قرنطینه اجباری، جمع‌آوری، بازبینی مجدد و برای علاقه‌مندان جوان داستان‌نویسی آماده انتشار شده است. جلد اول این سری با عنوان «راهنمای داستان‌نویس جوان» در ۵۰۰۰ نسخه در انتشارات نیستان و جلد دوم آن با عنوان «راهنمای نویسندگان جوان» در انتشارات آبارون منتشر شده است.

۱۰ مورد از توصیه‌های کتاب جدید رجبعلی، قبل از تحویل به ناشر، در ادامه می‌آید:

اول: اگر واقعا به نویسنده‌ای علاقه‌مندید، سعی کنید ارتباط‌تان با او در حد ارتباط‌تان با آثارش باقی بماند. هیچ‌گاه زیاده از حد به او نزدیک نشوید.
البته شرکت در کلاس‌هایش (اگر داشت) اشکالی ندارد، چون به هر حال برنامه‌ریزی شده است. خارج از آن، ممکن است حرکاتی را ببینید که خوشایندتان نباشد و شما را زده کند. نویسنده هم انسان است و به قولی، هیچ چیز انسانی از او بعید نیست. آن حرکت و رفتار، چون شما از چند و چون و انگیزه‌اش خبر ندارید، ممکن است روی عظمت و اقتداری که شما برای نویسنده محبوبتان قایل هستید، تاثیر منفی بگذارد و از همه بدتر، از داستان‌نویسی بیزارتان کند. تولستوی به آن عظمت هم گاهی رفتارهای زننده‌ای با کارگران زمین‌هایش داشت.

دوم: به نویسنده‌هایی که خودشان را می‌گیرند و گویی از دماغ فیل افتاده‌اند هرگز اظهار علاقه نکنید. به حرف آن‌هایی هم که معتقدند این عادت از بزرگی آن‌هاست و دیگران واقعا در مقابل آن‌ها کوچکند، توجه نکنید. نویسنده‌ای که مرام و معرفت ندارد و بدیهی‌ترین اصول در برخورد با جوان‌ها را رعایت نمی‌کند، باید متقابلا با بی‌اعتنایی جوان‌ها مواجه شود. نهایت این‌که می‌توان آثارش را دورادور خواند و از آن‌ها چیزی یاد گرفت. همین و والسلام!

سوم: همیشه به نقش جریان‌ها  و نفوذ آن‌ها در حیطه داستان‌نویسی توجه داشته باشید. به عنوان مثال، اگر یک جایزه‌ راه انداخته‌اند و شما هم می‌خواهید در آن شرکت کنید، هیچ اشکالی ندارد، ولی اگر با بی‌اعتنایی مطلق مواجه شدید، فکر نکنید آن رمان یا داستان کوتاه (و کتابی) را که برگزیده‌اند، حتما بهترین اثر ارسالی بوده است، نه، شاید کل این جریان برای تبلیغ آن کتاب و ناشر و آن نویسنده خاص بوده و منظورهای خاصی هم در پشت پرده وجود دارد. بنابراین سعی کنید در این موارد، احساساتی نشوید و گریبان چاک ندهید. فقط گول نخورید.

چهارم: هیچ‌گاه سعی نکنید در زندگی و محل کارتان و در کوچه و خیابان، قیافه روشنفکرانه بگیرید. داستان‌نویس باید قیافه‌ای کاملا عادی و مردمی داشته باشد تا بتواند به اعماق حال و روز مردم نفوذ کند. در این مورد (به عنوان مثال) به عکس‌های دوران جوانی و میانسالی احمد محمود نگاه کنید  تا بدانید یک نویسنده با عادی بودن، چه گوهرهایی از دریای زندگی مردم، صید می‌کند.

پنجم: در داستان‌نویسی هرگز به سراغ کلمات، جمله‌ها، تعابیر و تصاویر ممنوع و به اصطلاح خط قرمز، نروید. گول عده‌ای را هم که شما را به این سو سوق می‌دهند نخورید. کار اصیل، بدون این موارد هم می‌تواند غوغا کند. این‌طور موارد، به خاطر مصالح جامعه، چاپ که نمی‌شود هیچ، ذوق شما را هم کور می‌کند.
اگر بشود به سانسور اعتراض کرد، بدانید که در این‌طور مواقع نمی‌شود، زیرا جامعه نمی‌طلبد. باید واقع‌بین بود. رمان «همسایه‌ها»ی احمد محمود اگر در چند صحنه‌اش کمی رندی و انعطاف به کار رفته بود، این همه ضرر (به خاطر تجدید چاپ نشدن) به نویسنده و وراثش نمی‌خورد و میلیاردها تومان به جیب چاپ‌کنندگان قاچاق آن نمی‌رفت. شما سعی کنید هر چیز ممنوع و خط قرمزی را (اگر لازم بود در اثرتان بیاید) به شکلی هنری و کاملا غیرمستقیم و به صورت تمثیلی یا استعاری مطرح کنید. (مثل جوش آمدن سماور …)

ششم: فکر نکنید وقتی به «براتیگان» (مثلا) علاقه‌مندید، بالزاک و دیکنز، کیلویی چند است؟ یادتان باشد براتیگان‌ها بالزاک و دیکنز خوانده‌اند و به آن جایگاه رسیده‌اند. البته توجه و تمرکز اصلی‌تان می‌تواند روی نویسندگان جدید باشد، ولی قدیمی‌ها  مایه‌های بیشتری (بخصوص از نظر تجربه‌های عمیق) به شما منتقل می‌کنند.

هفتم: دیدارهای چهره به چهره و نگاه به نگاه را در فعالیت‌های ادبی‌تان تقویت کنید. نگذارید (و اجازه ندهید) همه ارتباط‌هایتان از طریق ایمیل و فکس و تلفن و فضای مجازی باشد.

هشتم: نقدهایی را که بر داستان‌های دیگران می‌نویسند شناسایی کنید و ببینید اگر سالم و حرفه‌ای بود (مثل نقدهای دکتر حسین پاینده)، آن را قشنگ بخوانید و نکته‌های ظریفش را یادداشت کنید. این‌که گفتم شناسایی کنید، برای این است که اغلب نقدها، نوشته‌های دوستان نویسنده و طرفداران اوست و در آن‌ها جز این‌که عیب‌های نویسنده را بپوشانند و غلط‌هایش را توجیه کنند، کار دیگری نمی‌کنند.

نهم: به جای آن‌که دائم به فکر مسائل سیاسی باشید و آدم‌ها را از روی نگرش سیاسی‌شان بسنجید (حتی نویسندگان محبوبتان را)، آن‌ها را با ویژگی‌هایی همچون غرور، حسادت، نداشتن اعتماد به نفس و یا داشتن آن، و داشتن یا نداشتن انصاف، محبت، مرام و معرفت بسنجید.

دهم: یادتان باشد همیشه در همان شروع داستان، حس کنجکاوی خواننده را برانگیزانید. داستان را طوری آغاز کنید که خواننده نتواند رهایش کند.
به عنوان مثال، آغازی شبیه این داشته باشید، البته با سوژه‌های متفاوت: (...خانمی که در مترو کنارم نشسته بود و در حال گشتن جیب‌هایش بود، ناگهان رو به من کرد و توی چشم‌هام زل زد.
نمی‌دانستم چه کار کنم و چه عکس‌العملی نشان دهم.
بلافاصله سرم را انداختم پایین، ولی زن در حالی که صدای ناهنجاری از دهان خود خارج می‌کرد، گفت...)
ببینید خود شما آیا با خواندن همین دو سطر، واقعا می‌توانید داستان را رها کنید؟

از باقر رجبعلی پیش‌تر، ۱۴ عنوان کتاب شامل: مجموعه داستان، داستان بلند، نقد ادبیات داستانی و مصاحبه و پژوهش به چاپ رسیده است.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: داستان نویسی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۹۱۶۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ورود «مسافر و مهتاب» با «فرقه خودبینان» به کتابفروشی‌ها

به گزارش خبرنگار مهر، دو رمان «مسافر و مهتاب» نوشته آنتال صرب و «فرقه خودبینان» اثر اریک امانوئل اشمیت به‌تازگی با ترجمه فرناز حائری و سیامند زندی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده‌اند.

ترجمه «مسافر و مهتاب» براساس نسخه چاپ‌شده از آن توسط انتشارات پوشکین در لندن است که سال ۲۰۱۴ چاپ شده است. این‌کتاب برای اولین‌بار سال ۱۹۳۷ در بوداپست به چاپ رسید.

آنتال صرب نویسنده این‌کتاب متولد ۱۹۰۱ و درگذشته به سال‌ ۱۹۴۵، نویسنده پرکار مجارستانی اما کمترشناخته شده در ایران است. او از انگلیسی، فرانسه و ایتالیایی ترجمه کرده و مقالات مختلفی هم درباره ادبیات و نویسندگان اروپا در کارنامه دارد. او در ۳۲ سالگی رییس فرهنگستان ادب مجارستان بود. همچنین استاد ادبیات دانشگاه سگد بود و چندین رمان منتشر کرد که «مسافر و مهتاب» یکی از مهمترین‌ آن‌هاست. او سال ۱۹۴۱ تاریخ ادبیات جهان را نوشت. پس از آن هم کتاب تئوری رمان و تاریخ ادبیات مجارستان را تحریر کرد.

درباره سرنوشت این‌نویسنده گفته می‌شود در سال ۱۹۴۴ به اردوگاه کار اجباری نازی‌ها فرستاده شد و پیش از پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ در اردوگاه کشته و در گوری دسته‌جمعی به خاک سپرده شد.

رمان «مسافر و مهتاب» با سفر ماه‌عسل یک‌زوج به ایتالیا شروع می‌شود. با ورود زن و شوهر به ونیز، گذشته جان می‌گیرد و خاطرات نوجوانی و شروشور دوستان پیش چشم می‌آید. دیدن کوچه‌های قدیمی و مناظر ونیز باعث تحولات روحی و روانی را شکل می‌دهند. به این‌ترتیب «مسافر و مهتاب» کشاکش گذشته و اکنون و نوسانات روحی و عاطفی زن و شوهر سفرکرده به ونیز است.

رمان پیش‌رو ۴ بخش دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «ماه عسل»، «فراری»، «رُم» و «دروازه‌های جهنم».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

بعد در درگاهی گوتیک کشیشی ظاهر شد. با چهره‌ای رنگ‌پریده به رنگ عاج و با نگاهی غمگین و ناراحت سر بالا کرد و به آسمان چشم دوخت. بعد سرش را به یک‌طرف چرخاند و با حرکتی نرم و غیرقابل وصف به شیوه کهن دست بر هم گذاشت.

میهای بلافاصله به طرفش نشتافت. هرچه نباشد حالا یک‌کشیش بود، راهبی رنگ‌پریده و جدی در حال اجرای وظایف دینی ... نه، نمی‌شد مثل یک‌بچه‌محصل، مثل یک‌پسربچه با سرعت به طرفش برود...

حاملان تابوت راهی شدند و با فاصله اندکی کشیش و تشییع‌کنندگان پشت سرشان حرکت کردند. میهای هم به انتهای آن صف پیوست و کلاه به دست با قدم‌های آهسته به طرف کمپوزنتو رفت که بر دامن کوه و در ارتفاعی بالاتر واقع بود. چنان قلبش تندتند می‌زد که مجبور می‌شد هرچند قدم یک‌بار توقف و نفسی تازه کند. بعد از این‌همه سال که راه‌هایشان به‌کلی از هم جدا افتاد بود اصلا حرفی برای گفتن داشتند؟

این‌کتاب با ۲۹۴ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۲۰ هزار تومان منتشر شده است.

ترجمه «فرقه خودبینان» نیز براساس نسخه فرانسوی منتشرشده سال ۱۹۹۴ انتشارات آلبین میشل در پاریس انجام شده است.

نویسنده این‌کتاب به‌خلاف «مسافر و مهتاب» در ایران و بین اهالی ادبیات، تئاتر و سینما شناخته شده است. اریک امانوئل اشمیت، نویسنده فرانسوی به‌واسطه آثاری چون «موسیو ابراهیم و گل‌های قرآن» یا «خرده جنایت‌های زن و شوهری» نامی غریب و ناشناخته نیست.

امانوئل اشمیت در این‌کتاب، نثری دارد که در فرازهایی شاعرانه و در فرازهای دیگر قصه‌گوست. تلفیق ادبیات و فلسفه هم مانند دیگر آثارش در این‌داستان به چشم می‌آید. طرح قصه نیز درباره پژوهشگری خسته و دلزده است که دیگر حوصله تحقیق و فیش‌برداری ندارد و به‌طور ناگهانی در کتابخانه ملی پاریس به ردپایی از یک‌متفکر ناشناخته برمی‌خورد. نام متفکر مرموز از قرن هجدهم به بعد، به‌طرز عجیب و سوءظن‌برانگیزی پنهان مانده و همین‌مساله، کنجکاوی قهرمان قصه را تحریک می‌کند.

در ادامه داستان، شخصیت اصلی در کار جستجو در اسناد و کتاب‌ها تا جایی پیش می‌رود که مرز واقعیت و خیال محو می‌شود و ملال تحقیق دانشگاهی جای خود را به هیجان تحقیقات پلیسی می‌دهد...

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

با وجود این، سرنخی در این داستان بود. این آمِده شامپولیون، گاسپار لانگنهارت را از کجا کشف کرده بود؟ از خودش که در نیاورده بود. اگر که مقیم هاور بوده، یعنی اینکه حتما از راه‌هایی متفاوت با راه‌هایی که من پیش گرفته‌ام، چیزهایی درباره موجودیت گاسپار شنیده است. آیا گاسپار واقعا به قصد ادامه زندگی تا آخر عمر به سرزمین اجدادی‌اش بازگشته بوده است؟ اگر این‌طور بوده، همین‌نکته می‌تواند روشنگر این باشد که احتمالا شامپولیون به‌طور اتفاقی داستان‌هایی از نوادگانِ او شنیده، یا اینکه حتی به بایگانی‌های خانوادگی آنان دسترسی یافته است. شاید این‌اسناد هنوز هم اینجا باشند، یا مثلا در اختیار وارثِ خانواده؟

این احتمال در لحظه خشم را از وجودم زدود و بار دیگر احساسِ سرزندگی کردم.

این‌کتاب با ۱۳۳ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۰۰ هزار تومان چاپ شده است.

کد خبر 6086878 صادق وفایی

دیگر خبرها

  • گفتگو با نویسنده و بازیگر نمایش‌های طنز رادیو
  • نویسنده‌ای که سوژه غافلگیرش کرد | در ستایش و نکوهش غافلگیری نویسنده
  • الزام فرهنگسازی برای کتاب‌های الکترونیکی
  • معرفی نامزدهای ایرانی کتاب‌ برای کودکان با نیازهای ویژه
  • معرفی نامزدهای جایزه ادبیات داستانی زنان
  • مهرداد صدقی با یک آبنبات جدید به نمایشگاه کتاب می‌آید
  • انتشارکتاب «نقاشی قشنگ» براساس حدیثی از امام رضا (ع)
  • ورود «مسافر و مهتاب» با «فرقه خودبینان» به کتابفروشی‌ها
  • نویسنده صهیونیست: نتانیاهو اسرائیل را نابود خواهد برد
  • هاآرتص رسوایی‌های نتانیاهو و کابینه‌اش را لیست کرد