روز بیستو نهم: دنیا برای توست
تاریخ انتشار: ۲ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۰۳۶۴۳۲
اَللّهُمَّ اَغْنِ کُلَّ فَقیرٍ اَللّهُمَّ اَشْبِعْ کُلَّ جایِعٍ اَللّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیانٍ ( بخشی از دعای بعد از هر نماز واجب در روزهای ماه رمضان)
خدایا دارا کن هر نداری را، خدایا سیر کن هر گرسنه ای را، خدایا بپوشان هر برهنه را...
پرونده خبرآنلاین در روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان را با دو روایت رمضانی از بیان امام موسی صدر و آیت الله مجتبی تهرانی سپری می کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انسان برای دنیا است یا دنیا برای انسان؟/ درس های ماه رمضان آیت الله آقا مجتبی تهرانی
در تقسیم بندی ابتدایی، حاجات ما دو گونه است؛ یکی حاجات کوتاه مدّت و عاجل و دیگری حاجات دراز مدّت و آجل. حاجت عاجل و کوتاه مدّت مثل اینکه بنده مریض باشم و از خدا شفایم را بخواهم و خدا هم مرا شفا دهد. البته اینگونه حاجات موردِ بحث ما نیست. بحث ما راجع به حاجات دراز مدّت است که برای سراسر زندگیام نسبت به امور مادی دعا می کنم. نسبت به این حاجات است که میگوییم بیش از احتیاج درخواست مکن! احتیاج یعنی کفاف که «وَ أَغْنِنَا مِنَ الْفَقْر» یعنی خدا چنان کن که در گذران زندگیام به کسی احتیاج پیدا نکنم و تنگدست نباشم.
دنیا؛ وسیله یا هدف؟!
این مسأله بستگی به دیدگاه دعاکننده نسبت به دنیا و خودش دارد. باید دید که این شخص نسبت به دنیا چه دیدگاهی دارد؛ آیا دنیا را اصیل میبیند و در نگرش و بینش خود برای دنیا اصالت قائل است؟ یا برای دنیا نقش ابزاری و وسیلهای قائل است؟ به این معنا که دنیا وسیله و ابزاری است که هنگامی که کارم به پایان رسید، آن را کنار می گذارم و اصالت را در چیز دیگری می دانم. در روایتی علی(علیهالسلام) میفرماید: «الدُّنْیَا خُلِقَتْ لِغَیْرِهَا وَ لَمْ تُخْلَقْ لِنَفْسِهَا». دنیا خلقتش به صورت ابزاری است و خودش اصالتی ندارد.
این دیدگاه نسبت به دنیا بود؛ مسأله دیگری که مطرح می شود، این است که «خلقت خودم» چه طور؟! آیا من برای دنیا خلق شده ام؟! اگر دیدگاه بنده این باشد که دنیا برای من خلق شده و من نیز برای آخرت خلق شده ام، نتیجه این می شود که دنیا تا جایی اهمیت دارد که من را به هدف خلقتم برساند. من برای دنیا خلق نشده ام، بلکه دنیا برای من خلق شده است. ابناء دنیا تمام همّ و غمّشان به دست آوردن مال است و خیال میکنند که برای مال دنیا خلق شده اند؛ در صورتی که مال دنیا برای ایشان خلق شده است.
علی(علیهالسلام) می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الدُّنْیَا لِمَا بَعْدَهَا»؛ خداوند دنیا را برای آنچه بعد از دنیا می آید ـ یعنی آخرت ـ خلق کرده است. اینجا حضرت مسأله جعل تکوینی را مطرح می کنند. بعد می فرمایند: «وَ ابْتَلَی فِیهَا أَهْلَهَا لِیَعْلَمَ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»؛ خداوند در دنیا اهلش را آزمایش میکند تا مشخص گردد که کدام یک نیکوکارتر هستند. سپس میفرماید: «وَ لَسْنَا لِلدُّنْیَا خُلِقْنَا وَ لَا بِالسَّعْیِ فِیهَا أُمِرْنَا». ما برای دنیا خلق نشده ایم و به سعی و تلاش در آن هم امر نشده ایم. هیچگاه در معارف الهیّهمان نمیبینیم که امر به تلاش به خاطر دنیا کرده باشند.
در روایتی پیغمبر اکرم(ص) می فرمایند: «بنده باید از دنیا برای آخرتش و از زندگی برای مرگش و از جوانی برای پیریاش توشه جمع کند. پس همانا دنیا برای شما خلق شده است و شما برای آخرت خلق شده اید. من برای دنیا خلق نشده ام چرا که در این دنیا نمیمانم. من برای جایگاه و عالَمی خلق شدهام که در آنجا جاودانه میمانم. «فَلیَتَزَوَّد العَبدُ مِن دُنیَاهُ لِآخِرَتِهِ» یعنی دنیا وسیله است؛ از این وسیله برای آن جایگاه ابدی و همیشگی بهره بگیر. بعد هم یک قانون کلّی را بیان فرمودند که همان دیدگاه و بینش صحیحی است که ما باید به آن برسیم: «فَإنَّ الدُّنیَا خُلِقَت لَکُم وَ أنتُم خُلِقتُم لِلآخِرَةِ». دنیا برای تو خلق شده است و تو هم برای آخرت خلق شدهای.
این یک امر تحمیلی نیست، بلکه جنبه دیدگاهی دارد. باید دیدگاهت را نسبت به دنیا اصلاح کنی تا دعاهایی که میکنی جدّی باشد. این دستورات و دعاهای مأثوره ما نسبت به دنیا و امور دنیایی، چنین مسأله ای را بیان میک ند؛ امّا اگر دیدگاه ما با آن همسو نباشد، دعایمان تبدیل به لقلقه لسان می شود و عبد دیگر نسبت به آن اراده جدّی ندارد. انسان باید دعاهایش با آنچه که در درون او میگذرد همسو باشد. باید گفتارها با دلخواهها همسو باشد و آن هم بستگی به بینش انسان و نگرش وی نسبت به دنیا دارد. کسی که قائل به اصالت دنیا است، نمی تواند به صورت جدّی از خدا به اندازه کفاف در امور دنیایی درخواست کند. در روایت می فرمایند: «دَنَانِیرُهُمْ دِینُهُمْ». دین اینها همان پول هایشان است. چنین فردی دیگر به آخرت توجهی ندارد.
جدیّت در دعا و اعتقاد به معاد
پس یک رابطه مستقیم بین باور نسبت به معاد و دعا نسبت به امور دنیایی وجود دارد. هر اندازه انسان اعتقادش نسبت به معاد بیشتر باشد، دعاهایش جدّیتر است. لذا گفتم که تعبّد محض نسبت به دعایی که دل تو با آن همسو نیست ارزشی ندارد. از علی(علیهالسلام) نقل شده است: «إِنَّمَا الدُّنْیَا مُنْتَهَی بَصَرِ الْأَعْمَی لَا یُبْصِرُ مِمَّا وَرَاءَهَا شَیْئاً»؛ نهایت دیدگاهِ کور، دنیا است. آنهایی که برای دنیا اصالت و نفسیّت قائل هستند، کورند و دیدشان از این عالم به عالم دیگر عبور نمیکند. اینها پشت صحنه این دنیا را نمیبینند. «وَ الْبَصِیرُ یَنْفُذُهَا بَصَرُهُ وَ یَعْلَمُ أَنَّ الدَّارَ وَرَاءَهَا». امّا فرد بصیر، دیدش از دنیا عبور میکند و میفهمد که این دنیا جایگاه او نیست.
هنگامی که طرح حاجت میکنی، باید در حاجت خود جدّی باشی؛ وگرنه همه این دعاها را هم که بخوانی، حتّی اگر معنایش را هم بفهمی، در دعایت اراده جدّی نداری. فرق است بین قرائت قرآن و دعا! قرآن خواندن ثواب دارد، حتّی نگاه کردن به آن هم ثواب دارد، حتّی اگر معنایش را هم نفهمی باز هم ثواب دارد؛ ولی بین تلاوت کلام الهی و دعاهایی که میکنی فرق است. از آنجا که دعا عبارت است از مطرح کردن خواستهها، باید خواسته ات جدی باشد. اگر انسان معاد را ـ که در تعبیر علی(علیهالسلام) همان عالم ماوراء دنیا است ـ نبیند، دعاهایش جدّی نیست. دعایی به هدف اجابت می رسد که جدّی باشد. لذا باید دقت کنیم در دعاهایی که در ماه رمضان می کنیم، اگر حاجات دنیوی داریم، هنگامی که سقف تعیین میکنیم، با جدّیت این سقف را تعیین کنیم.
اثرات انفاق در جامعه/ تفسیرهای ماه رمضان امام موسی صدر
وَمَا أَنفَقْتُم مِّن نَّفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُم مِّن نَّذْرٍ فَإِنَّ اللّهَ یَعْلَمُهُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنصَارٍ ﴿۲۷۰﴾ لَّیْسَ عَلَیْکَ هُدَاهُمْ وَلَکِنَّ اللّهَ یَهْدِی مَن یَشَاءُ وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ فَلأنفُسِکُمْ وَمَا تُنفِقُونَ إِلاَّ ابْتِغَاء وَجْهِ اللّهِ وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ ﴿۲۷۲﴾
و هر نفقه ای را که انفاق، یا هر نذری را که عهد کرده اید، قطعاً خداوند آن را می داند، و برای ستمکاران هیچ یاوری نیست. (۲۷۰) هدایت آنان بر عهده تو نیست، بلکه خدا هر که را بخواهد هدایت می کند، و هر مالی که انفاق کنید، به سود خود شماست، ولی جز برای طلب خشنودی خدا انفاق مکنید، و هر مالی را که انفاق کنید (پاداش آن) به طور کامل به شما داده خواهد شد و ستمی بر شما نخواهد رفت. (۲۷۲)
انفاق در راه حدا انسان را از خطر به هلاکت افتادن دور می کند و وقتی ما از مال یا هر چه داریم در راه خدا انفاق کنیم، خطر هلاکت را از خود و جامعه دور کرده ایم، هلاکت در اینجا هلاکت اجتماعی و عقده هایی است که در اجتماع به وجود می آید.
جوامع دچار عقده می شوند، اختلاف به وجود می آید و ناگهان منفجر می شوند. انقلاب و سختی ها و عقده های درونی در نتیجه ظلم طبقاتی و اختلاف طبقانی به وجود می آید. این عقده ها نیز زمانی به وجود می آید که برخی تمام امکانات جامعه را به انحصار خود در می آورند یا حقوق دیگران را غصب می کنند.
اگر طبقات مرفه تفاوت طبقاتی را احساس کنند و ضرورت کمک و انفاق و احسان را دریابند با عمل خویش سطح طبقات زحمت کش را ارتقا می دهند تا آنان نیز بتوانند در زندگی اجتماعی مشارکت کنند و در نتیجه زندگی اجتماعی ارتقا یابد. ارتقایی که نیکوکار و کمک گیرنده هر دو به یک اندازه از آن بهره می گیرند.
هنگامی که نیکوکار از راه انفاق فردی و یا گروهی احسان کند، با احسان خویش طبقات رنج دیده را در پذیرش مسئولیت و ارتقای سطح زندگی اجتماعی سهیم کرده است. در این سطح همه به یک اندازه بهره می گیرند و خیر و نیکی، هم برای نیکوکار و هم برای گیرنده نیکی است. خیر تمام و کمال به او می رسد همان گونه که به دیگران.
از سوی دیگر با احسان نکردن، او عقده ای در جان زحمت کشان رشد می دهد که اولا آنان را از مشارکت در ارتقای زندگی جامعه دور می کند و در نتیجه در مانده جامعه در سطح پایین مشارکت می کند و خود پیش از آن که دیگران ضرر کنند، زیان می بینند.
دور شدن او از مشارکت با دیگران او را گرفتار جامعه ای می کند که دچار عقده های درونی و امراض ناشی از فقر و نیز بیماری های رفتاری است که همه نتیجه ضعف و رنج و فقر است. این امراض و بیماری ها محدود به اولاد فقرا نمی ماند بلکه به همه جامعه سرایت می کند و بسط می یابد و ضرر آن به همه بازمی گردد. و در نتیجه کینه و غضب آنان انقلاب و طغیان در درون جامعه اتفاق می افتد. همه اینها جامعه و فردی را که از احسان امتناع کرده به هلاکت می اندازد.
نتیجه طبیعی این گفته خداوند که «انفِقُوا فِی سَبیلِ اللهِ» این است که انفاق نکردن، به هلاکت انداختن نفس است. بنابراین سرباز زدن از انفاق به ظلم اجتماعی منجر می شود. ظلمی که پیش از آن که به نیازمند احسان بازگردد به آن کسی که از انفاق امتناع ورزیده بازمی گردد. همان طور که به هلاکت افتادنش نیز نتیجه طبیعی امتناع از احسان است، چرا که که او جامعه را در معرض هلاک قرار می دهد.
این مفهوم انفاق است، انفاق سطح زندگی اجتماعی را ارتقا می دهد و خیر و احساسات نیکوکاری را عمومیت می بخشد. امتناع از آن جامعه را در معرض ظلم، هلاکت اجتماعی و عقده ها و بیماری قرار می دهد. این مفهوم دیگری غیر از جزای خدا در آخرت است. نیکی به رنج دیدگان، چه به شکل فردی و چه گروهی، نتایجی دارد که از زندگی در دنیا تا زندگی در آخرت ادامه دارد.
/6262
کد خبر 1390881منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: ماه رمضان دعا و زیارت آیت الله مجتبی تهرانی امام موسی صدر اخلاق وجود می آید زندگی اجتماعی برای دنیا خلق نسبت به دنیا علیه السلام خلق شده برای آخرت ماه رمضان عقده ها ی ندارد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۳۶۴۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تزکیه و تعیلم اصلیترین کار همه امامان
حجت الاسلام و المسلمین عابدینی نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه قزوین در همایش استانی آیین بزرگداشت مقام معلم، ضمن تبریک هفته معلم گفت: سالروز شهادت معلم نمونه، اسوه و الگوی بزرگ و بابرکت علامه شهید مرتضی مطهری را گرامی میداریم و از خدای متعال درخواست میکنیم ایشان را مورد رحمت و مغفرت قرار بدهند، حتی آنها که خواندن و نوشتن هم نمیدانند از معارف نورانی این شهید بزرگوار و این معلم ربانی بهرهمند بودهاند.
امام جمعه قزوین عنوان کرد: ما در محفل معلمی قرار داریم، ما نگاه ویژهای به معلمی داریم، اگر بخواهیم نگاه کشورهایی که از فیض قرآن و ائمه (ع) بهرهمند نشدهاند را به معلمان ببینیم، باید ببینیم فرق مهندسی و ساختار معلمی در نظام ما با داشتن قرآن کریم، انبیاء و ائمه (ع) با جاهای دیگر چیست؟ این را از سیره و سنت شهید مطهری و همه بزرگان و علما بررسی کنیم.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین بیان کرد: آیه ۲ سوره جمعه، آیه ۱۶۴ سوره آلعمران و آیه ۱۵۱ سوره بقره نشان میدهد که ما تعلیم را از تزکیه شروع میکنیم، ما وقتی علم را در جانمان میریزیم ابتدا باید قلبمان را شستوشو بدهیم و پاک کنیم، یعنی باید «یُزَکّیهِم وَ یُعَلّمهم الکِتابه و الحِکمه» اتفاق بیفتد، این یک مطلب اساسی در ساختار دینی است.
وی عنوان کرد: همان طور که دل و جان ما، ظرف پذیرش حقایق، معارف و تعالیم است، عقل ما نیز همین طور است، عقل باید به عنوان یک کلیدواژه برای معلم و دانشآموز تعریف شود، تعریفی که نظام دینی ما برای این معنا دارد، با تعریفی که دیگران دارند متفاوت است.
حجت الاسلام و المسلمین عابدینی تأکید کرد: حیلهها و نیرنگهایی که معاویه به کار میبرد، باعث میشد در نظام جاهلیت به عنوان یک آدم عاقل مطرح شود، در این رابطه شخصی از امام صادق (ع) سؤال کرد عقل چیست؟ امام (ع) فرمود عاقل آن است که خدای رحمان را پرستش میکند، دنیا، هوای نفس خود و هوای نفس دیگران را نمیپرستد، این نشانه عقل است.
امام جمعه قزوین اضافه کرد: خدای متعال در آیه ۱۳۰ سوره بقره میفرماید «وَمَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِیمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَیْنَاهُ فِی الدُّنْیَا وَإِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ»، یعنی (و چه کسى جز آنکه به سبک مغزى گراید از آیین ابراهیم روى برمىتابد و ما او را در این دنیا برگزیدیم و البته در آخرت نیز از شایستگان خواهد بود).
وی یادآور شد: خدای متعال در این آیه میفرماید چه کسی از دین ابراهیمی روی بر میگرداند؟ آن کسی که عقل ندارد و سفیه است؛ بنابراین عقل آن است که انسان را به عبادت و بندگی بکشاند.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین اظهار کرد: آن کسی که عقل دارد به دنبال تحصیل بهشت است، هر کس خودش را با اهداف الهی هماهنگ کند هیچ چیز را در دنیا از دست نمیدهد، در حدیث نبوی آمده که حضرت فرمودند مردم سه دسته هستند، یک عده دنیا را میخواهند، اینها همیشه در رنج، عذاب و زحمت هستند، یک عده عقبی را میخواهند، اینها دارای درجات عالی هستند، یک عده خدا را میخواهند، اینها هم دنیا و هم عقبی را دارند.
حجت الاسلام و المسلمین عابدینی عنوان کرد: شما باید این موارد را در سر کلاسهای درس مدنظر قرار دهید، با وضو در کلاسهای درس حاضر شوید، نیت کنیم میخواهید با حضور در کلاسهای درس عبادت کنید.
وی بیان کرد: آن کسی که پیشتر ذکر شد که از امام صادق (ع) درباره عقل سؤال کرده بود، مجدد از امام (ع) پرسید پس این معاویه که امیرالمؤمنین (ع) را به چالش کشاند، مگر به این عقل نمیگویند؟ امام (ع) فرمود نه، این زشتی و پلیدی است، این شیطنت است.
امام جمعه قزوین اضافه کرد: شناساندن اینها به دانشآموزان کار شما معلمان است، اگر نسل گذشته یا آینده غیر از این باشند معلمان باید پاسخگو باشند.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین تأکید کرد: کلیدواژه حائز اهمیت بعدی علم است، علم فقط کتاب خواندن و جزوه حفظ کردن نیست، امیرالمؤمنین (ع) در نهجالبلاغه فرمود انبیاء آمدند گنجهای نهفته در فطرت انسانها را برآشوبانند؛ یکی از بزرگترین عوامل موفقیت علامه شهید مطهری همین نگاه بود.
وی گفت: تزکیه باعث میشود رفاقتهای دنیاطلبانه تبدیل به انسانیت، کرامت انسانی و فضای معنوی شود.
حجت الاسلام و المسلمین عابدینی یادآور شد: شهید مطهری میگوید رمز موفقیت شیخ انصاری این بود که متفکر بود، یعنی به جای اینکه محفوظات خود را افزایش دهد، این محفوظات را پالایش، تجزیه و ترکیب میکرد و با خلاقیت به چیزهای جدید میرسید.
وی عنوان کرد: آیتالله جوادی آملی میفرماید شاگرد باید شاگردی کند، اما باید حواسش را جمع کند که قرار است روزی استاد شود، یعنی شاگرد باید با معلم و استاد هممباحثه باشد و بعد هم با استاد خداحافظی کند و در مرتبه شاگردی نمانَد.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین بیان کرد: وظیفه شما معلمان این است که کاری کنید عقل دانشآموزان بیدار شود، دقیقاً همان کاری که رهبر حکیم انقلاب نسبت به جامعه نخبگانی و همه جوامع علمی دارند.
باشگاه خبرنگاران جوان قزوین قزوین