یک معمای فراکسیونی؛ سفره پایداری و احمدینژادیها یکی میشود؟
تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۰۷۰۵۰۶
ساعت 24-وقتی صحبت از آرایش و معادلات پارلمانی زیر سقف هرمی بهارستان میشود معمای فراکسیونهای سیاسی این مجلس یکی از همان علامتهای سوالی است که شاید خیلیها پاسخش را در تک فراکسیونی شدن آن بدانند اما این گمانهها با حقیقت پنهان مجلس یازدهم چندان منطبق نیست.
شاید کمتر مجلسی را سراغ داشته باشیم که به مانند مجلس یازدهم اینچنین از صافی سیاسی رد شده و یکدست باشد؛ مجلسی که اکثریت قاطع آن اصولگرا است و حضور اصلاح طلبان در آن انگشت شمار است و اندک.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قالیباف و فراکسیون نواصولگرایی
محمدباقر قالیباف که بعد از پایان دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری سودای لیدری در سر داشت و نامههای سرگشادهاش برای جوانان اصولگرا با عنوان نواصولگرایی آغاز کرد حالا در نزدیکترین حالت برای تحقق بخشیدن به رویای خود قرار دارد او میتواند هم برای ریاست مجلس خیز بردارد و هم فراکسیون «نواصولگرایان» را تشکیل بدهد و رهبری آن را بدست بگیرد و طبیعی است که اعضای جبهه «جمعیت پیشرفت و عدالت» هم او را در این راه حمایت کنند البته این فراکسیون قطعا آبش با پایداریها و موتلفهایها در یک جوی نخواهد رفت (آن هم بعد از ماجرای قیام آنها علیه ریاست قالیباف بر مجلس) و همین موضوع موجب میشود تا مقدمهای برای یک انشقاق باشد.
سفره مشترک پایداری و احمدینژادیها
در میان نمایندگان مجلس یازدهم احمدینژادیها کم نیستند و از وزرا دولت نهم و دهم گرفته تا کارگزاران و استانداران تعداد قابل توجهی در میان آنها به چشم میخورد؛ افرادی که قابلیت آن را دارند تا یک فراکسیون جداگانه تشکیل بدهند به ویژه آنکه در ماجرای لابیها برای ریاست مجلس به عنوان مدعیان ریاست قد علم کردند اما قطعا به لحاظ تعداد با نواصولگرایان فاصله زیادی دارند و نمیتوانند به تنهایی در مقابل آنها رقابت کنند بنابراین نیاز به یک نیروی قویتر دارند و در این میان «جبهه پایداری» که اتفاقا در غائله ریاست یکبار همکاسه شدن با آنها را امتحان کرده اند حسابی هم در یک مسیر قرار گرفتهاند یک فراکسیون قدرتمند را برای رقابت با قالیبافیها تشکیل دهد.
موتلفه و طیف اصولگرایان سنتی
طیف اصولگرایان سنتی که در جامعه روحانیت مبارز و حزب موتلفه اسلامی و همچنین جبهه پیروان خط امام و رهبری خلاصه میشوند از آن گروهی هستند که اتفاقا توانستهاند سهمی را در مجلس داشته باشند که مصداق بارز آن مصطفی میرسلیم و سیدرضا تقوی هستند. این طیف همواره به لحاظ سابقه حضور و کار تشکیلاتی خود را به قول معروف یک سر و گردن بالاتر از دیگر طیفهای اصولگرایی میداند و در این سالها داعیه لیدری داشته است. حال وقتی با طیفهای دیگر اصولگرایی زیر یک سقف قرار میگیرد بعید است زیر پرچم آنها قرار بگیرد بنابراین فراکسیون سومی که در مجلس یازدهم ظهور و بروز خواهد کرد میتواند فراکسیون موسوم به موتلفه یا اصولگرایان سنتی با ریاست میرسلیم باشد.
فراکسیون ۶۰ نفره
دیگر نه خبری از عارف هست و نه رنگ و بویی از فراکسیون امید باقی مانده؛ حالا دیگر از کل نمایندگان شاخص اصلاحطلب یکی مسعود پزشکیان باقی مانده است و یکی هم غلامرضا تاجگردون؛ دو چهرهای که اتفاقا میانه خوبی هم با اصولگرایان دارند و در جریان لابیهای اخیر زمزمه نشست و برخاستشان با اصولگرایان و احمدینژادیها هم به گوش میرسید. با این وجود همه اصلاحطلبان و مستقلین که جمعیتی حدود ۶۰ نفره را در مجلس یازدهم تشکیل میدهند و میتوانند حداقل در این وانفسای حضور کمرنگ جریان منتقد،آرمان فراکسیون اقلیت اما پر نفوذ محقق شود. البته از آنجا که این جمعیت حتی در تماس و رابطه با یکدیگر کمرنگ ظهور و بروز پیدا کردهاند این آرمان آنقدر دور از دسترس به نظر میرسد که هیچ بعید نیست این تعداد به جای آنکه در یک فراکسیون جداگانه حاضر شوند در میان فراکسیون چندگانه اصولگرایان حل شوند.
حکایت ۴۰ سال مجلس و فراکسیونهای سیاسی
اسفند ۵۷ و اولین انتخابات مجلس شورای اسلامی یکی از بهترین انتخاباتهایی بود که درچهار دهه اخیر جمهوری اسلامی آن را تجربه کرد. انتخاباتی که از همه رنگ و جناح و عقیده درآن حضور داشت.این مجلس وقتی خرداد ۵۸ عملا امور مقننه کشور را به دست گرفت. درآن مقطع «جامعه روحانیت مبارز» «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» و «نهضت آزادی» سه طیفی بودند که مجلس را بدست داشتند. در مجلس دوم اگر نگوییم فراکسیون بلکه این تجمعهای پارلمانی به حزب اللهیها و خط امامیها تبدیل شد. مجلس سوم که اوج اختلافات سیاسی بود و عملا نهضت آزادیها هم از دور انتخابات حذف شدند تجمعهای مجلس به «روحانیت مبارز» و «روحانیون مبارز» تقسیم شدند.
مجلس چهارم و پنجم حامیان دولت وقت یعنی هاشمی رفسنجانی میدان دار مجلس بودند از مجلس چهارم فراکسیون «کارگزاران» و همینطور فراکسیون «صنفی» در مقابل فراکسیون «روحانیت» ایجاد شد. مجلس پنجم نیز تقریبا همین آرایش سیاسی حفظ شد؛ اما ششم معادلات سیاسی با روی کار آمدن اصلاحطلبها تغییر کرد. درمجلس ششم حزب مشارکت ایران اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، کارگزاران سازندگی و مجمع روحانیون مبارز بیشترین کرسی ها را در مجلسی داشتند. آنها مشترکا فراکسیون دوم خرداد را به عنوان فراکسیون اکثریت تشکیل دادند؛ در مقابل غلامعلی حدادعادل نفر اول لیست اصولگرایان که در شمارش آرا تهران نفر سی وسوم شده بود در بازشماری آرا توسط شورای نگهبان با ارتقایی ۵ رتبهای نفر ۲۸ تهران شد و با سایر نمایندههای اصولگرایی که در این دوره رای آورده بودند فراکسیون اقلیت مجلس را تشکیل دادند. فراکسیونی که خاتمی به آن «اقلیت محجوب» میگفت.
مجلس هفتم و پنج فراکسیون
مجلس هفتم در شرایطی روی کار آمد که موج رد صلاحیتها کاندیداهای اصلاحطلب را از دور انتخابات عقب راند.درآن مقطع اصلاحطلبان انتخابات را تحریم کردند و نتیجه این شد که مجلسی اصولگرا روی کار آمد البته تعداد اصلاحطلبان به اندازه یک فراکسیون بود برای همین فراکسیون اقلیت مجلس هفتم با حضور نمایندگان اصلاح طلب شهرستانی به دبیرکلی محمدرضا تابش عضو جبهه مشارکت و با حضور اسماعیل گرامی مقدم، عضو حزب اعتماد ملی، اکبر اعلمی و چند اصلاح طلب دیگر با نام فراکسیون «خط امام(ره)» تشکیل شد.اصولگرایان در ابتدای مجلس هفتم یک فراکسیون به نام فراکسیون «اصولگرایان» تشکیل دادنداما اختلافات باعث شد تا در ادامه به سه شاخه انشعاب پیدا کند و فراکسیون «اصولگرایان مستقل» متشکل از افرادی مانند افروغ، الهام امینزاده و ... در این فراکسیون تعریف شدند از سوی دیگر فراکسیونهایی «وفاق ملی و کارآمدی» و «حزبالله» نیز تشکیل شدند.
اصولگرایان هشتم و نهم و اختلافات بی شمار
مجلس هشتم یکی از همان مجلسی بود که اکثریت قریب به اتفاق دست اصولگرایان بود و اصلاحطلبان اقلیت کمی را در دست داشتند که همان تعداد یعنی افرادی مانند داریوش قنبری،کواکبیان، خباز و ...فراکسیون خط امامیها را تشکیل دادند. اما از سوی دیگر فراکسیون اصولگرایان به عنوان فراکسیون اکثریت تشکیل اما در سالهای پایان عمر مجلس هشتم بود که حامیان محمود احمدینژاد با ریاست روحالله حسینیان فراکسیون «انقلاب اسلامی» را تشکیل دادند فراکسیونی که از آن به نطفه جبهه پایداری یاد میشود. بعد از پایان مجلس هشتم و روی کار آمدن مجلس نهم اختلافات اصولگرایان در حمایت از محمود احمدینژاد پررنگتر شد تا آنجا که بخشی از اصولگرایان که در ردیف اصولگرایان میانهرو در مقابل پایداریها تعریف میشدند فراکسیون اکثریت «رهروان ولایت» را تشکیل دادند و فراکسیون اصولگرایان از نمایندگان پایداری و جمعیت رهپویان و ... نیز در یک فراکسیون جمع شدند.
مجلسی با سه فراکسیون هم وزن
۸ خرداد ۹۵ وقتی مجلس دهم شکل گرفت تصور بر این بود که دو فراکسیون اصولگرایان و اصلاحطلبان تشکیل شود اما از آنجا که اصولگرایان میانه یا همان مستقلین راه خود را فردای انتخابات از اصلاحطلبان جدا کردند این اتفاق نیفتاد و سه فراکسیون «اصولگرایان ولایی» «مستقلین ولایی» و «امید» که همان اصلاحطلبان بودند تشکیل شد؛ سه فراکسیونی که هیچکدام اکثریت را در دست نداشتند و زد و بندهای سیاسی و توافقات پشت پرده بود که در صحن علنی معادلات را تعیین میکرد آنچنان که فراکسیون مستقلین گاهی به سمت راست تغییر جهت میداد و گاهی به سمت چپ. اما درباره مجلس یازدهم که تقریبا مجلسی یک دست شکل گرفته است این سوال مطرح میشود که آیا قرار است تنها یک فراکسیون سیاسی و اکثریت میداندار باشد؟
منبع: خبرآنلاینمنبع: ساعت24
کلیدواژه: احمدی نژاد فراکسیون اکثریت تشکیل دادند احمدی نژادی ها یک فراکسیون مجلس یازدهم اصلاح طلبان اصلاح طلب مجلس هفتم روی کار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۷۰۵۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنگ زودهنگام بر سر صندلی «شماره یک» مجلس دوازدهم؛ همه در مقابل یک نفر؛ قالیباف!
تلاشها برای انداختن قالیباف از کرسی ریاست مجلس شدت گرفته است؛ از یک سو تندروهایی از جنس نبویان، رسایی و ذوالنور و از سوی دیگر متکی که مورد حمایت شورای وحدت است. برخی نیز گرچه سکوت کردهاند اما بعید نیست در اندیشه فتح کرسی «شماره یک» مجلس دوازدهم باشند.
به گزارش خبرآنلاین، همه در حال لابی کردن و برگزاری جلساتشان هستند، برای این جلسات هم نامهای پر طمطراقی مییابند؛ مانند «هماندیشی منتخبان جدید مجلس»
شاید برخی از آنها همفکر و همسو به نظر بیایند، اما این جلسات با محوریت برخی از منتخبان جدید تهران بصورت جداگانه برگزار شده و میشود که در یک جبهه قرار دارند.
لابی برای هیات رئیسه مجلسمحمود نبویان، حمید رسایی، منوچهر متکی و محمدباقر قالیباف؛ چهرههایی که سعی دارند با لابیهای گستردهشان کرسی ریاست مجلس را از آن خود کنند یا سهم بیشتری از صندلیهای هیات رئیسه مجلس داشته باشند.
خبرهایی که در چند روز گذشته منتشر شده، همگی نشان از جدی شدن رقابتها برای انتخابات هیات رئیسه مجلس خواهد داشت؛ انتخاباتی که قطعا هیجان و شور آن از انتخابات اصلی ورود به مجلس بیشتر خواهد بود.
اولین گام نبویان برایناک اوت کردن قالیبافمحمود نبویان از چهرههایی که به تندرو بودن شهره است، در انتخابات اخیر توانست شگفتیآفرین باشد و نفر اول تهران شد. نبویان پس از ۴ سال بیرون نشستن از مجلس، سال ۹۸ دوباره به ساختمان هرمی شکل بهارستان رفت، این بار اما با رأی اول تهران ماجرا فرق کرده است. او که مشخصا زاویه تندی با محمدباقر قالیباف رئیس فعلی مجلس دارد، در انتخابات اخیر بالاتر از حمید رسایی و مجری سابق صداوسیما و قالیباف ایستاد.
این اتفاق انگار اعتماد به نفس نبویان را دو چندان کرده و گویا دورخیز بلندی کرده برای کسب ریاست مجلس دوازدهم. هرچند او در اظهاراتی پیش از سال جدید تلویحا این موضوع را رد کرده بود اما نشانههای تحرکات بود گویای نکاتی دیگر است.
خبرهایی که در رسانهها آمده، حاکیست که نبویان تعدادی از منتخبان جدید را گرد هم آورده و برای آنها از «ضرورت وحدت نیروهای انقلاب اسلامی» سخن گفته است. در واقع اولین اقدامی که برای ناکاوت کردن قالیباف لازم بوده انجام شود، همان کاری است که نبویان به دنبال آن افتاده است؛ «تشکیل فراکسیون انقلاب اسلامی.»
در مجلس فعلی، فراکسیون اکثریتی با نامی مشابه به فراکسیون مد نظر نبویان و دوستانش در حال کار است که قالیباف ریاست آن را بر عهده دارد.
به زبان سادهتر، اقدام نبویان برای تشکیل فراکسیون انقلاب اسلامی، در واقع اعلان جنگ با قالیباف است و تلاشی همهجانبه برای از بین بردن فراکسیون فعلی قالیباف و تشکیل فراکسیونی جدید و البته تقریبا با همان نام مجلس یازدهم.
گویا این بار نبویان عزم خود را جزم کرده تا ریاست فراکسیون را در دست بگیرد؛ و وقتی هم که به ریاست فراکسیون به قول خودشان اکثریت برسد، بخش عمدهای از راه ریاست مجلس را پیموده است و حتی اگر به ریاست مجلس نرسد ریاست یک فراکسیون اصلی را در دست داشته باشد تا به او قدرت مانور بیشتری در مجلس آینده بدهد.
به نوشته ایسنا، «هسته اولیه تاسیس فراکسیون انقلاب اسلامی بیش از ۵۰ نفر از منتخبان مجلس دوازدهم را برای حضور در جلسه اولیه دعوت کرده بود که از این تعداد، حدود ۴۰ نفر از منتخبان که در فهرستهای مختلف سیاسی نیروهای انقلاب عضویت داشتند، حضور پیدا کردند.»
رسایی هم در تکاپو استجلسه نبویان با منتخبان جدید مجلس در حالی برگزار شد که دو روز قبلش حمید رسایی دیگر چهره تندروی اصولگرایان نیز جلسهای با جمعی از منتخبان جدید مجلس برگزار کرده بود.
خبرگزاری ایلنا که این خبر را منتشر کرده، در متن خود نوشته «احتمالا یکی از مهمترین محورها و موضوعاتی که در جلسه امروز مطرح میشود موضوع انتخابات هیات رییسه مجلس و ریاست مجلس در دوره آینده باشد.» این خبر احتمال داده که «برخی افراد بیرون از مجلس جزو متولیان برگزاری آن باشند.»
متکی به صندلی «شماره یک» میاندیشددر همین حال منوچهر متکی که سرلیست فهرست شورای وحدت (جامعتین، انجمن اسلامی مهندسین و…) بوده، اواخر فروردین ماه جلسهای با حدود یکصد تن از منتخبان جدید برگزار کرده بود؛ البته حضور حدود ۱۰۰ منتخب جدید مجلس، با استناد به سخنان متکی است. به گفته وزیر اموز خارجه اسبق ایران، در جلسه مذکور، درباره «ضرورت تحول در رویکردها و کارکردهای مجلس دوازدهم» صحبت شده بوده که از نظر متکی «مهمترین موضوع» است.
او حمله نسبتا تندی هم به قالیباف داشت و گفته بود که «خانه ملت به سمت ریاست محور حرکت کرده در حالی که باید به سمت صحن محور باشد.»
متکی که در لیست شورای وحدت حضور داشت، شب پایانی تبلیغات انتخابات مجلس دوازدهم، وارد فهرست جوان تازه سر برآوردهی اصولگرایان یعنی علیاکبر رائفیپور، موسوم به «جبهه صبح ایران» شده بود، انگار که تحت تاثیر عقاید رائفیپور قرار گرفته که این چنین به مدیریت مجلسحملهور شده است.
رقبای اصلی و فرعی همه در مقابل یک نفر؛ قالیبافمخرج مشترک این سه جلسه، همگی نشان از عزمی جدی برای انداختن قالیباف از کرسی ریاست مجلس دارد؛ نبویان، رسایی و متکی، همگی نه از مخالفان که از رقبای جدی قالیباف هستند؛ با این وجود آنها برای رسیدن به این هدف مهمشان، باید یکدیگر را هم از میدان، به در کنند.
همه اینها در حالی است که روزانه به صف مدعیان ریاست مجلس اضافه میشود؛ مجتبی ذوالنور نماینده قم نیز اخیرا شنیده شده که برایریاست مجلس، در حال رایزنی است.
قالیباف بیکار ننشسته استالبته که قالیباف هم در این میان بیکار ننشسته و در حال لابیهای گستردهای برای ابقای خود بر صندلی ریاست مجلس است. در این میان، ابوالفضل ابوترابی نماینده نجفآباد به ایرنا گفته «محمد باقر قالیباف در حال برگزاری نشستهایی به صورت فردی و جمعی با منتخبین مجلس دوازدهم با موضوع و دستور کار ریاست مجلس آینده است.»
اخیرا نیز کامران غضنفری که با لیست صبح امید (رائفی پور) جزو منتخبان تهران برای ورود به مجلس دوازدهم است در یادداشتی که منتشر کرده، مدعی دادن وعدههایی از جنس وام و خودرو و عضویت در کمیسیون مورد علاقه در عوض رأی دادن به ریاست قالیباف شده است. ادعایی که البته از سوی حبیبزاده، منتخب مردم مرند در مجلس شورای اسلامی تکذیب شده و گفته است؛ «من در آن جلسه مورد اشاره دکتر غضنفری بودهام، به هیچ وجه بحثی درباره قول و وعده برای رأی دادن به ریاست مجلس نبوده و خلافگویی است».
سکوت مرموز و خطرناک آقاتهرانیبا این وجود، سکوت مرتضی آقاتهرانی، میتواند سکوتی مرموز برای رقبا و البته ترسناک برای قالیبافیها باشد؛ چرا که ریاست شورای مرکزی جبهه پایداری را بر عهده دارد و تک تک اعضای این تشکل، از دشمنان قدیمی قالیباف محسوب میشوند.
با وجود آنکه نبویان خود از اعضایجبهه پایداری است، اما مرتضی آقاتهرانی را نیز میتوان یکی از مدعیان ریاست مجلس دانست، کما اینکه در انتخابات هیات رئیسه اجلاسیه سوم مجلس فعلی، او برای کسب کرسی ریاست با قالیباف وارد رقابت شد و نهایتا ۱۹۴ به ۵۳ میدان را واگذار کرد. در نتیجه میتوان گفت که آقاتهرانی خود مترصد فرصتی برای انتقامگیری از محمدباقر قالیباف است و چه محفلی مناسبتر از مجلسی تندروتر از مجلس یازدهم!
این احتمال نیز وجود دارد که آقاتهرانی تا زمان انتخابات مرحله دوم که باید ۴۵ کرسی تعیین تکلیف شوند سکوت خود را ادامه دهد تا خللی به ائتلاف شانا و پایداری وارد نکند و بعد از عبور از آن مرحله سکوتش را درباره ریاست مجلس آینده بشکند.
جنگ قدرت در بهارستانهرچند مخرج مشترک همه طیفها و افراد مقابل رئیس مجلس که در حال لابی با منتخبان هستند، دشمنی با قالیباف است، اما آنها قاعدتا تنها هدفشان، پایین کشیدن قالیباف از صندلیریاست مجلس نیست و قاعدتا خودشان هم تمایل زیادی برای کسب این مقام را دارند؛ برای رسیدن به این آمال و آرزو، لاجرم باید هر طیفی، طیف دیگر را از حیض انتفاع ساقط کند و این مهم، مستلزم جنگ قدرتی خونین در عرصه سیاست خواهد بود؛ که گوشهای از آن در هفتههای منتهی به یازدهم اسفند ماه سال گذشته تجربه کردند و جامعه نیز شاهد این جنگ قدرت بود؛ جنگ قدرت شاید میان دو عضو ارشد جبهه پایداری یعنی آقاتهرانی و نبویان؛ شاید میان رسایی و آقاتهرانی؛ شاید میان رسایی و نبویان؛ شاید میان متکی و پایداریچیها؛ شاید میان متکی و رسایی؛ و البته حتما میان همه اینها و قالیباف.