Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «صراط نیوز»
2024-05-08@00:22:35 GMT

قاتل: می‌خواستم تنبیه‌اش کنم، اما مُرد!

تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۱۰۳۱۳۶

صراط:

عمو و برادرزاده بودند و هر بار که پسر جوان به خانه عمویش در یکی از محله‌های مرکزی شهر کرج می‌رفت و متوجه بدرفتاری‌های او با خانواده می‌شد، کینه و نفرتش نسبت به وی بیشتر می‌شد. از سویی عمو با پدرش برسر ارثیه اختلاف داشتند و همین کینه را در دلش بیشتر شعله‌ور می‌کرد. سرانجام هم به خاطر این کینه، مرتکب قتل عمویش شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ادامه صحبت های ما با  پسری که مرتکب قتل شده  می‌خوانید. به بیست و نهم فروردین ۹۸ پلیس کرج در تماس زنی که می‌گفت شوهر میانسال‌اش در خانه‌شان به قتل رسیده، رهسپار محل قتل شده و دیدند مرد خانواده براثر ضربه‌های جسم سخت فوت شده و جسدش روی مبلمان اتاق نشیمن افتاده است. با دستور بازپرس ابراهیم مرادی ماموران ابتدا از دختر و همسر مقتول که در خانه بودند تحقیق کردند که آن‌ها گفتند بعد از خرید وقتی به خانه بازگشتند، صدای فریاد شنیده و زمانی که به طبقه اول رفته‌اند با جسد پدر خانواده روبه‌رو شدند، اما از قاتل خبری نبود. وسایل خانه به‌هم ریخته نبود، قاتل به راحتی وارد خانه شده و پول و وسیله‌ای از آنجا سرقت نشده بود.

تحقیقات نشان می‌داد مقتول فرد بداخلاقی بوده و همیشه خانواده‌اش را اذیت می‌کرده و آن‌ها از رفتارش به ستوه آمده بودند. به همین دلیل زن مقتول و پسر وی بازداشت شده و در تحقیقات گفتند، با پدر خانواده اختلاف داشته‌اند، اما قاتل نیستند و گمان می‌کنند برادرزاده مقتول به نام شهاب مرتکب قتل شده باشد؛ بنابراین شهاب نیز بازداشت و به قتل اعتراف کرد و دو عضو خانواده مقتول آزادشدند. برادرزاده مقتول بعد از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شد و با پایان گرفتن تحقیقات قضایی قراراست به زودی در دادگاه محاکمه شود.

بذرکینه را در دل فرزندان نکاریم

ابراهیم مرادی، بازپرس دادسرای جنایی کرج

هر جنایتی که رخ می‌دهد، پشت پرده آن انگیزه‌های متفاوتی نهفته است. گاهی فرد به خاطر مسائل مالی، ناموسی، خیانت و... دست به قتل می‌زند گاهی یک خشم آنی یا کینه فروخورده باعث قتل می‌شود. در این پرونده پسری جوان متهم به قتل عمویش شده و به جای این‌که سال‌های جوانی‌اش را با کار و زندگی گره بزند به زندان و کابوس قصاص گره زده است. وی به خاطر اختلافی که پدرش بر سر ارثیه با عمویش داشت، تصمیم می‌گیرد از عمویش انتقام بگیرد و خود را این‌چنین گرفتار می‌کند.

والدین در صورتی که به مشکلی برمی‌خورند، بهتر است فرزندان خود را زیاد درگیر نکنند. آن‌ها به خاطر هیجانات نوجوانی و جوانی و برای هواخواهی از پدر یا مادرشان دست به اقدام‌های خطرناک مثل قتل می‌زنند.

در این پرونده، متهم ابتدا متوجه اختلاف پدر و عمویش می‌شود بعد با بدرفتاری‌های مقتول با خانواده‌اش روبه‌رو شده و تصور می‌کند حالا با قتل عمویش می‌تواند به این وضع پایان دهد. او زمانی که تصمیم به این کار می‌گیرد، به عاقبت کار فکر نمی‌کند.
بار‌ها هشدار داده‌ایم، خانواده‌ها باید روش‌های کنترل خشم و تصمیم‌گیری در حالت عصبانیت را به فرزندان خود آموزش دهند و آن‌ها را درباره عاقبت اقدامات خودسرانه آگاه کنند.

عمویم با خانواده‌اش بدرفتاری می‌کرد
شهاب فکر نمی‌کرد روزی قربانی بذر کینه شده و عمویش را بکشد و اکنون در زندان عقربه‌های ساعت را تا روز محاکمه دنبال کند. یک سال بعد از جنایت، پای صحبت‌های او نشستیم که در ادامه می‌خوانید.

قبل از زندان چه‌کاره بودی؟
در یک شرکت شکلات‌سازی کار می‌کردم.

با عمویت اختلاف داشتی؟
من نه، اما او با پدرم بر سر ارثیه خانوادگی اختلاف داشت و دامنه این اختلاف بذر کینه را در دلم کاشت. علاوه بر آن وقتی به خانه‌شان می‌رفتم و پای درد دل خانواده‌اش می‌نشستم می‌فهمیدم او باخانواده‌اش بدرفتاری می‌کند و حتی شاهد این بدرفتاری‌ها نیز بودم. یک‌بار به رفتارش اعتراض کردم که گفت دیگر حق ندارم به خانه‌شان بروم. این رفتارش باعث شد تصمیم بگیرم او را تنبیه کنم تا رفتارش را عوض کند. خانواده‌ام از ماجرا باخبر شدند، اما سعی نکردند با او حرف بزنند تا بدرفتاری‌هایش را عوض کند.

چرا قتل؟
هدفم تنبیه او بود تا دست از رفتارش بردارد و به اختلافش با پدرم پایان دهد که قبول نکرد و سرانجام تصمیم به قتل او گرفتم. یک شب برای قتل به خانه‌اش رفتم که با طلبکارش دعوایش شد و در اجرای نقشه ناکام ماندم. شب بعد دوباره به آنجا رفتم و نقشه را اجرا کردم تا همه فکر کنند قاتل، مرد طلبکار است.
آن شب چه اتفاقی افتاد؟
شب جنایت در حوالی خانه عمویم پرسه زدم و زمانی که زن عمو و دخترش وارد ساختمان شدند. متوجه شدم در بسته نشده و وارد شدم. میله آهنی همراهم بود؛ سر و صورتم را با پارچه بستم و وارد خانه شدم. صدای اعضای خانواده از طبقه بالا می‌آمدو عمویم روی مبل طبقه اول نشسته بود. کم‌کم به عمویم نزدیک شدم و با میله آهنی چند ضربه به او زدم که صدایش خاموش شد و فرارکردم. بعد میله خون‌آلود را در سطل زباله انداختم. ترسیده بودم و وقتی به خانه بازگشتم تا صبح بیدار بودم.

چطور بازداشت شدی؟
روز بعد از قتل، زن عمویم و پسرش برای تحقیقات به اداره پلیس رفتند که همراهشان رفتم تا سر و گوشی آب دهم که همانجا پلیس به من شک کرد و بازداشت شدم و گفتم قاتل هستم و آن‌ها آزاد شدند.

چه سرنوشتی در انتظارت است؟
پشیمانم و نمی‌دانم مرا می‌بخشند یا قصاص می‌شوم. اختلاف‌های خانواده‌ام با عمویم و کینه‌ای که از او در دلم کاشتند باعث شد دست به قتل عمویم بزنم.

منبع: صراط نیوز

کلیدواژه: پرونده جنایی شهر کرج محل قتل مقتول صراط بدرفتاری ها خانواده اش

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۰۳۱۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خانه معلم، مدرسه کودکان کار

به گزارش همشهری آنلاین، زهره ناظمی، بانوی اصفهانی، معلمی است که خانه کوچکش، مدرسه کودکان کار است. دوران کرونا وقتی متوجه شد برخی از بچه‌ها به‌خاطر نداشتن تلفن همراه امکان حضور در کلاس را ندارند، تلفن همراهش را در اختیار دانش‌آموزان قرار می‌داد تا از درس و مدرسه‌ جا نمانند.

بعد از آن همکارانش وقتی این روحیه ایثارگری را در خانم معلم دیدند پیشنهاد دادند که کلاس درسی برای بچه‌های کار برپا کند؛ پیشنهادی که خانم معلم با جان و دل پذیرفت. تقریبا بیش از یک سال می‌شود که خانم معلم ظهر که از مدرسه برمی‌گردد، روپوش معلمی‌اش را در نمی‌آورد و در خانه‌اش را به روی کودکان کار باز می‌کند تا معلم اختصاصی آنها باشد. حتی شب‌ها هم میزبان کودکان مشتاق تحصیلی است که باید روزها سرکار باشند.

در خانه این معلم به روی دانش‌آموزانی که پدر و مادرشان به دلایل مختلف نمی‌توانند با آنها کار کنند نیز باز است و خانم ناظمی با حوصله راهنمایی‌شان می‌کند. البته روایت این کار خیر یک روایت خانوادگی‌ است. فرزندان خانواده که هر دو دانش‌آموز هستند هم کنار مادرشان در یادگیری مفاهیم درسی به کودکان کار کمک می‌کنند و پدر خانواده هر روز دست پر از سرکار برمی‌گردد تا خوراکی‌های خوشمزه و هدیه‌های کوچکش انگیزه این کودکان باشد.

بیشتر بخوانید: استخدام زنان زندانی ایرانی در یک کارخانه بستنی توزیع مهربانی در نانوایی | ببینید


یک جشن تولد خاص

همه تشریفات تولد امسالش به اندازه یک کیک یزدی کوچک بود و یک شمع ساده. صحبت از جوان نیکوکار تهرانی است؛ جوانی که نخواست نامش عنوان شود اما خبر کار نیکش به گوش‌مان رسیده. چند روز پیش ستاد مردمی دیه میزبان جوان و جشن تولد ساده‌اش بود. البته به برکت این جشن تولد ساده ۲ زندانی جرائم غیر عمد آزاد شدند.

این جوان نیکوکار هزینه تشریفات مراسم تولدش، یعنی معادل ۲۲ میلیون تومان را صرف آزادی ۲ زندانی سرپرست خانواده کرد تا پس از ۴ ماه حبس به آغوش خانواده‌شان برگردند. قهرمان این خبر خوبمان درباره جشن خاصش می‌گوید: شمع تولدم را امسال با آرزوهای زیبایی چون بودن یک پدر در کانون گرم خانواده فوت کردم که شیرینی‌اش بیشتر بود و خاطراتش هم ماندگارتر شد.



ثبت مهربانی با حیوانات

ما ایرانی‌ها طرفدار طبیعت هستیم. اصلا بدجوری حواس‌مان به زمین و هوا هست تا خدای نکرده لانه پرنده‌ای را خراب نکنیم، مخصوصا لانه پرنده‌ای از نوع لک‌لک؛ موردی که بارها در گوشه‌گوشه کشورمان با آن برخورد داشته‌ایم. این بار هم در کرمانشاه، آشیانه یک جفت لک‌لک که روی دودکش‌های آتش‌زای یک کارخانه ساخته شده بود با همکاری محیط‌زیست و آتش‌نشانی جابه‌جا شد تا این مهربانی هم ثبت شود.

کد خبر 849390 برچسب‌ها كودكان كار نیکوکاری معلمان محیط زیست ایران

دیگر خبرها

  • محکوم به قصاص در دزفول از چوبه‌دار رهایی یافت
  • بخشش حکم قصاص پس از ۲۳ سال
  • قاتل ۱۰۰ هزار دلاری دستگیر شد
  • آتش در خانواده نیکا شاکرمی
  • کشتارهای جدید اشغالگران در غزه با هدف قرار دادن ۱۱ خانه در رفح و یک مدرسه آنروا
  • خانه معلم، مدرسه کودکان کار
  • مرگ؛ ایستگاه پایانی دو قاتل | اتفاق شیرین برای یک محکوم به قصاص که تا یک قدمی چوبه دار قرار گرفت اما ...
  • علی مطهری: حاندان مطهری همه به یک گونه فکر می‌کنند
  • قتل هولناک زن جوان به دست پسرش | حمله قاتل با اسید به پلیس
  • پسر پرخاشگر مادر را کشت و جسدش را سوزاند