Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-05-08@05:28:51 GMT

«باز نخچیر» در آسمان کتاب‌ها به پرواز در آمد + عکس

تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۱۱۴۹۲۲

«باز نخچیر» در آسمان کتاب‌ها به پرواز در آمد + عکس

این کتاب به یکی از هیجان انگیزترین تجربیات بشر، یعنی پرواز، می پردازد آن هم از نوع شکاری و جنگی.

به گزارش مشرق، کتاب «بازنخچیر» خاطرات سرهنگ خلبان غلامعلی شیرازی روایتی صادقانه از حضور مصمم و بی‌ادعای یک خلبان رزمنده در دفاع از آسمان و خاک ایران اسلامی است که با تنظیم و تدوین موسی غیور نگارش یافته و به بازار نشر ارائه شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نویسنده این کتاب ارزشمند در باره نحوه پرداختن به خاطرات، این خلبان دفاع مقدس می​نویسد: سرهنگ غلامعلی شیرازی را در تابستان سال ۱۳۷۷، درحالی‌که مدتی از بازنشستگی‌اش می‌گذشت، ملاقات کردم. او وقتی داستان درگیری هوایی خود را با هواپیماهای عراقی در آسمان تبریز در روز دوم جنگ، از زبان سردار حاج مصطفی مولوی، در «کتاب توپ‌ها را برگردانید» خوانده بود، در جستجوی نویسنده کتاب برآمده و به محل کار من، در دانشکده بهداشت و تغذیه دانشگاه علوم پزشکی تبریز، آمده بود.

من یک بار قبل از آن، پای تک خاطره‌ای از سرهنگ خلبان محسن باقر نشسته بودم که در کتاب «نگهبان آسمان‌ها» چاپ‌شده بود و علاقه‌مند بودم خاطرات کامل یک خلبان رزمنده را کارکنم. سرهنگ شیرازی پیشنهادم را رد نکرد و طولی نکشید که پای ضبطم نشست. خاطرم هست قرارهای حضوری پی‌درپی با سرهنگ تا پر شدن هشت کاست یک‌ساعته ادامه پیدا کرد، اما قبول شدن پسرهای سرهنگ در دانشگاه‌های دیگر شهرها و وابستگی شدید سرهنگ به خانواده، باعث شد جلسات ضبط خاطرات او ادامه پیدا نکند. من فکر می‌کردم این فاصله طولانی نخواهد بود، اما پیش‌آمدهای گوناگونی باعث شد تا سال ۱۳۹۰ طول بکشد.

وی با تاکید بر اهمیت این مصاحبه در ادامه می​دهد: آذرماه ۱۳۹۰ برای شرکت در مراسم رونمایی کتاب «نورالدین پسر ایران» به حوزه هنری در تهران دعوت شده بودم. قبل از جلسه رونمایی، آقای مرتضی سرهنگی در اتاق کارش، خلبان احمد مهرنیا را به بچه‌هایی که از تبریز برای رونمایی رفته بودند، معرفی کرد. همان گفت‌وگو باعث شد تا بعد از برگشت به تبریز با سرهنگ شیرازی تماس بگیرم و او را به بیان ادامه خاطراتش ترغیب کنم. این کار مدتی طول کشید، اما جلسات مصاحبه دوباره بر پا شد و این بار با ضبط حدود ۷۳ ساعت مصاحبه صوتی، خاطرات ایشان به پایان آمد. خاطرات شفاهی، توسط خانم مریم جلیلی پیاده سازی شد.

ایشان علاوه بر پیاده کردن در ایجاد ترتیب زمانی برای مطالب پیاده شده به بنده کمک کردند. ابهاماتی که در تدوین اولیه پیش آمد با مصاحبه‌های تکمیلی رفع و متن آماده‌شده بعد از تایپ، توسط سرهنگ شیرازی مطالعه و اشکالات و نواقص یادداشت شده توسط ایشان در متن اعمال شد.

غیور در مورد اهمیت خاطرات این تیزپرواز دفاع مقدس اینگونه می​نویسد: این کتاب علاوه بر اینکه خاطرات یک خلبان نیروی هوایی ارتش را ازکودکی تا بعد از بازنشستگی در بر می گیرد، اتفاقات اجتماعی فرهنگی و سیاسی جامعه ایران را از اواخر دهه ۳۰ به مدت ۵۰ سال از زبان او روایت می­کند که این ۵۰ سال به دلیل در برگرفتن حدود دو دهه از حکومت پهلوی، انقلاب اسلامی ، جنگ تحمیلی و ... از مقاطع بسیار مهم تاریخ معاصر کشور ماست.

در عین حال این کتاب به یکی از هیجان انگیزترین تجربیات بشر، یعنی پرواز، می پردازد آن هم از نوع شکاری و جنگی. از سوی دیگر خواننده کتاب می­تواند اطلاعات ذیقیمتی از موضوع کمتر پرداخت شده، یعنی نقش نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، به دست بیآورد و به راحتی نیروی هوایی قبل از انقلاب را با نیروی هوایی بعد از انقلاب مقایسه کند.

در بخشی از این کتاب آمده است:

« هم زمان با پیام برج مراقبت، سه فروند از چهار فروند از روی باند بلند شدند. برج اعلام کرد:«شماره۴ شما دیگر...»

اما حرف او تمام نشده من هم بلند شدم.

- هواپیمای آکروجت، هواپیماهای دشمن پشت سرت هستند، گردش به چپ،دارند می‌زنند!

صدای«سروان بربری» را در رادیو شناختم.

- بیا به کمکم،من با چهار بمب و باک مرکزی نمی‌توانم درگیر بشوم!

- من از ماموریت می‌آیم، بنزین ندارم،خودت باید درگیر شوی،نترس خدا کمکت می‌کند!

 برای درگیر شدن با هواپیمای دشمن، باید بمب هایم را جایی رها می‌کردم، اما روی شهر بودم. سروان بربری مدام داد می‌زد:«مراقب باش...به طرفت تیر اندازی می‌کنند...سمت چپت هستند...سمت راست...!»

تنها راهی که داشتم، کشیدن آنها به خارج از شهر بود. همین کار را کردم. چیزی نگذشته بود که روی منطقه خاصابان در نزدیکی دریاچه ارومیه بودم. یکی از هواپیمای دشمن در سمت چپم بود، یک «سوخو۷» غول پیکر.برای درگیر شدن، چاره‌ای جز دور زدن به طرف آن نبود. وقتی به طرفش چرخیدم، خلبان عراقی فکر کرد می‌خواهم بزنم به هواپیمای او، زود گردش به چپ کرد تا با من برخورد نکند. این بار او جلو بود و من پشت سرش.شروع کردم به تیراندازی. هواپیمای دشمن به یک باره منفجر شد و من وارد کوهی از آتش شدم.»

منبع: مشرق

کلیدواژه: کرونا اخبار بورس سهام عدالت مجلس یازدهم کتاب سوره مهر خلبان نیروی هوایی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۱۴۹۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

این اشیای نورانی در آسمان ایران چه بودند؟

تعداد بازدید : 0 کد ویدیو دانلود فیلم اصلی کیفیت 480 بازدید 9 شب گذشته پیش حدود ٢٠ شی نورانی در آسمان چند استان کشور از جمله کهگیلویه، اصفهان، یزد و کرمان مشاهده شد که برای برخی ماهیت این اشیاء سوال برانگیز بود. بر اساس بررسی «تابناک» این نورها متعلق به ماهواره‌های استارلینک بود که در مدار رها شده بودند. این تصاویر را می‌بینید.

دیگر خبرها

  • معرفی چند اثر خواندنی که در نمایشگاه کتاب تهران عرضه می‌شود/ از «نامه‌ای به آسمان» تا «تاکسی‌سواری»
  • ۲۱ عنوان کتاب در حوزه هنری انقلاب اسلامی خراسان رونمایی می‌شود
  • ۵ کتاب شهدای شهرستان بهارستان رونمایی شد
  • کتاب میریام؛ خاطرات سیده رباب صدر منتشر شد
  • درس‌های خانم دیپلمات؛ هیچ‌تضمینی وجود ندارد!
  • این اشیای نورانی در آسمان ایران چه بودند؟
  • روایت اوکراینی‌ها از آموزش خلبان‌های ایران برای هدایت 24 سوخو 35
  • پرواز اولین جنگنده اف-۱۶ مجهز به هوش مصنوعی (فیلم)
  • «آذرخش و رقص فانتوم‌ها» به نمایشگاه می‌رسد
  • (ویدئو) پرواز اولین جنگنده اف-۱۶ مجهز به هوش مصنوعی