لطفا آدرس غلط ندهید!
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۱۳۷۸۰۵
بازخوانی تاریخی میزان مشارکت مردم در انتخاباتهای پس از انقلاب، بهوضوح گویای آن است که همواره عملکرد اصلاحطلبان طوری بوده که در نهادهای منتخب مردم، منجر به کاهش مشارکت در انتخابات دور بعدی آن نهاد شده است.
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، مهدی بلوکات، تحلیلگر سیاسی طی یادداشتی در روزنامه فرهیختگان نوشت: آغاز بهکار مجلس یازدهم، مانند همه ادوار مجلس، با واکنشهای مختلف جریانات و گروههای سیاسی و رسانهها و مطبوعات همراه بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چهرهها و فعالان سیاسی مذکور، با اشاره به میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم، کاهش آرای منتخبان این دوره مجلس نسبت به دوره قبل را، چالش مهم پیشروی مجلس یازدهم دانسته و درصدد القای بحران مشروعیت برای مجلس شورای اسلامی و بهصورت ویژه ریاست آن برآمدهاند.
صرفنظر از اینکه میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم و آرای منتخبان آن، چقدر منطبق بر استانداردهای انتخابات در نظامهای دموکراتیک است و همچنین مقایسه میزان مشارکت مردم کشورمان در انتخابات پارلمانی با کشورهای بهاصطلاح توسعهیافته و در حال توسعه، موارد زیر دررابطه با اظهارات فعالان اصلاحطلب، قابلتامل است:
1- بدیهی است که میزان مشارکت مردم در انتخابات تابعی است که مهمترین متغیر آن عملکرد مسئولان در آن قوه یا نهاد است.
بهطور مشخص، مهمترین سوالی که مردم برای رای دادن یا رای ندادن در انتخابات مجلس داشتند این بود که مجلس فعلی -مجلس دهم- چه کار مثبت و اثرگذاری انجام داد و چقدر از مشکلات و آلام مردم کاست که حالا ما دوباره بیاییم و به مجلس یازدهم رای بدهیم؟ پیامهای متعددی در فضای مجازی منتشر شد که فردی که حائز بالاترین رای در تهران شد، درطول این چهارسال چند حرکت اثرگذار داشت؟ چند نطق پیش از دستور داشت؟ چندبار میان مردم آمد و پای حرف آنان نشست؟ جریان اصلاحطلب «تَکرار» که توانسته بود اکثریت مجلس را به دست آورد و همه کرسیهای نمایندگی شهرهای بزرگ –بهویژه تهران- را به دست آورد چند طرح اقتصادی به مجلس ارائه داد و کدام گره را باز کرد؟
برخی فعالان و چهرههای اصلاحطلب، بازهم نعل وارونه میزنند و فرار رو به جلو میکنند. بهجای آنکه بعد از چهارسال فرصتسوزی و چهارسال سیاسیکاری، پاسخگوی عملکرد خود و ضربهای که به امید مردم و جوانان زدند باشند، طلبکارند و انگشت اتهام را به سمت نمایندگانی که هنوز عمر نمایندگیشان به یکهفته نمیرسد دراز کردهاند.
2- بازخوانی تاریخی میزان مشارکت مردم در انتخاباتهای پس از انقلاب، بهوضوح گویای آن است که همواره عملکرد اصلاحطلبان طوری بوده که در نهادهای منتخب مردم، منجر به کاهش مشارکت در انتخابات دور بعدی آن نهاد شده است.
نمونه مهم آن سیاسیکاری و فرصتسوزی اصلاحطلبان در دوره اول شورای شهر تهران است. انتخاباتهای دوره دوم شورای شهر با مشارکت پایین و شکست کامل اصلاحطلبان همراه بود. نمونه بعدی آن مجلس ششم است که آنقدر آش شور شد که تحصن و استعفای نمایندگان در ماههای پایانی این مجلس، هیچ واکنشی در مردم بههمراه نداشت و بازهم مشارکت مردم نسبت به دوره قبلی انتخابات کاهش داشت.
3- تجربه نشان داده اصلاحطلبان هرجا که پیشبینی شکست در انتخابات را دارند، بهجای حضور در رقابت، میدان را ترک میکنند و زمین و قواعد بازی را زیر سوال میبرند.
بیدلیل نیست که یکی از چهرههای شاخص اصلاحطلب درجریان مناظرههای انتخاباتی سال 88 به یکی از کاندیداهای مغلوب، پیشنهاد ترک میز مناظره را داده و گفته بود اگر حاضر نشوی و سه بر صفر ببازی، بهتر از آن است که حاضر باشی و در رقابت مغلوب شوی.
آنان همین راهبرد را در انتخابات اخیر در پیش گرفتند. با مشخص شدن نتایج نظرسنجیهای انتخاباتی در ماههای پایانی سال 98 و بهویژه پس از عملکرد ضعیف مجلس و دولت در ماجرای گرانشدن بنزین، رهبران جریان اصلاحطلبی به جمعبندی نهایی رسیدند که شکست حتمی در انتظار این جریان است، لذا از همان ایام بر طبل ناامیدی کوبیدند و مستقیم و غیرمستقیم، هوادارانشان را به ترک میدان انتخابات تشویق کردند تا از این رهگذر کاهش مشارکت مردم در انتخابات را بهپای عدم حضور اصلاحطلبان در انتخابات بنویسند.
حال آنکه بهراحتی میتوانستند در تمامی کشور لیست بدهند و کاندیداهایی را معرفی کنند که چالش احراز صلاحیت نداشته باشند؛ همان کاری که با لیست گمنام «امید» در دوره دهم مجلس کردند.
در آخر باید نشست و دید که راهبردهای آینده اصلاحطلبان در مواجهه با مجلس یازدهم چه خواهد بود؟ اگر روال به سیاق گذشته اصلاحطلبان باشد، سناریوهای آینده کاملا قابل پیشبینی است. از یکسو باید رئیس مجلس یازدهم را که نماد و پرچمدار این مجلس است تا حد امکان تخریب و ترور شخصیت کرده و با طرح مسائل گوناگون حاشیهسازی کنند. ازسوی دیگر، مطالبات از مجلس را آنقدر بالا ببرند که گویی صدر تا ذیل مسائل کشور در دست مجلس است و حالا «این گوی و این میدان».
برخلاف مجالس و دولتهای اصلاحطلب که بهزعم ایشان هیچکارهاند و دولت پنهان بر کشور حاکم است و باید اختیارات مجلس و دولت اصلاحطلب زیاد شود، مجلس اصولگرا دارای اختیارات کافی و حتی اختیارات فراپارلمانی است و باید مسئولیت همه شرایط را برعهده بگیرد.
از نظر اصلاحطلبان، احتمالا مجلس یازدهم جلوی فعالیت دولت را هم خواهد گرفت و چالشهای سیاست خارجی بر روابط بینالمللی دولت هم ریشه در عملکرد مجلس یازدهم خواهد داشت.
باید نشست و دید که چه کسی باید شرمسار باشد؟ آنها که هرگاه بر مسند قدرت و مسئولیت نشستهاند، حاصل عملکردشان مشارکت و دلخوری مردم بوده یا آنهایی که خود را وقف خدمت به مردم کردهاند؟
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: اصلاح طلبان مشارکت مجلس شورای اسلامی عملکرد میزان مشارکت مردم در انتخابات اصلاح طلبان مجلس یازدهم اصلاح طلب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۳۷۸۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تأثیرگذاری فراکسیون اقلیت خیلی سخت است
در آستانه برگزاری دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی، یکی از وزنههای مهم تعیینکننده خط سیاسی مجلس، رقابت طیف مستقلین و اصلاحطلبان است که به همقطارانی که به مجلس راه یافتهاند بپیوندند. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، در آستانه برگزاری دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی، یکی از وزنههای مهم تعیینکننده خط سیاسی مجلس، رقابت طیف مستقلین و اصلاحطلبان است که به همقطارانی که به مجلس راه یافتهاند بپیوندند و با این وجود برخی از کارشناسان گمانهزنیهایی در قصد این طیف برای تشکیل یک کمیسیون اقلیت در مجلس دوازدهم دارند. در همین راستا با رسول منتجبنیا، فعال سیاسی اصلاحطلب و دبیرکل حزب جمهوریت گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
استقبال سیاسیون و مردم نسبت به دور دوم انتخابات را چگونه پیشبینی میکنید؟
در انتخابات مرحله اول مردم بیشتر شرکت میکنند، درحالیکه در مرحله اول تعداد کاندیداها بیشتر است، ولی در مرحله دوم عموما مشارکت کمتر است، ضمن اینکه تنها دو برابر نمایندگان مورد نظر هر حوزه انتخابیه در مرحله دوم با هم رقابت میکنند. رقابت در دوره دوم، رقابت تنگاتنگی است و هر کسی هم که در این مرحله رأی بیشتری بیاورد ولو آنکه یک رأی بیشتر باشد، پیروز میدان قاعده انتخابات است. متأسفانه در دورههای انتخابات مرحله دوم، حضور مردم خیلی کم است. در شهرهای کوچک که عوامل قومی عشیرهای دخالت دارند، مثل دورههای گذشته انتخابات رونقی ندارند. در مرحله دوم خیلی کم شرکت میکنند و هر چه هم تشویق و دعوت شوند، برخی انگیزه لازم را ندارند.
بهخصوص که هیچگونه مشوقی در کشور ما به وجود نیامده است. یعنی اگر بین دو تا مرحله یک حرکتی ایجاد شده بود، هیجان یا امید و کسب رضایتی پیش میآمد، امید بود که درصد بهتری شرکت کنند. مسائل اقتصادی هم که روز به روز بدتر و سختتر و وضعیت مردم وخیمتر میشود، لذا فکر میکنم مردم در مرحله دوم کمتر شرکت میکنند و طبیعتا بین همین افرادی که رأی بیشتری داشتند، افرادی انتخاب شده و وارد مجلس میشوند.
با توجه به ورود چهرههایی از طیفهای سیاسی مختلف به مجلس، آیا تشکیل یک فراکسیون اقلیت یا مستقل را محتمل میدانید؟
مجلس که جای بحث، گفتوگو، اظهارنظر و تبادل نظر افراد و گروههاست و اگر در آن تبادل نظر و اختلاف نظر نباشد که مجلس مرده و بیرمقی است و اصلا فلسفهای در آن وجود ندارد؛ اما اینکه یک اکثریت قوی از جناح اصولگرا وارد مجلس میشوند و بعد لیستی که ترکیبی از اصلاحطلب، مستقلین اعتدالگرا و امثالذالک یعنی ته کیسه را تکاندند و همه اینها به قول شما 41 نفر شده است. هنوز هم معلوم نیست در نهایت چند نفر باشند که البته درون آنها هم چهرههای شاخص بسیار کم هستند، وارد مجلس شدند. اگر آقای مطهری یا آقای پزشکیان تأیید نشده بودند که میشد قضاوت کرد در مجلس دیگر تریبونی از مستقلین و اصلاحطلبان نیست. به هر حال باز با تذکر رهبری این آقایان تأیید صلاحیت شدند.
ممکن است یکصدایی از این جمعیت بلند شود، ولی این صدا بسیار اندک و ضعیف است. بهخصوص که مشخص نیست مدیریت مجلس هم به دست چه افرادی بیفتد. اگر میزان و ملاک در انتخاب هیأت رئیسه این آرایشی باشد که چه کسانی بیشترین رأی را به دست آوردند، دیگر مجلس بهطور کلی آن هویت و استقلال خودش را از دست خواهد داد. در کنار این مسائل باید اضافه کنم درست است که اکثریت قوی مجلس به یک معنا اصولگراها و غیراصولگراها اعم از اصلاحطلب، اعتدالگرا، مستقل و اقلیت بسیار محدودی هستند، اما همان اکثریت، آهنگ واحدی ندارند. هم دارای سلایق مختلف هستند و هم در مقابله با اصلاحطلبها و مستقلان دارای وجه مشترک در برابر اصلاحطلبان هستند.
آنها درون خودشان اختلافهای بسیار زیادی با اصولگراهای سنتی و اصولگرایان غیرسنتی هستند. گرایشهای رادیکال هم حضورشان قاعدتا پررنگ خواهد بود. اینها در نهایت با هم نمیتوانند بسازند. در انتخابات ممکن بود بهخاطر هدف مشترک با هم کنار آمده باشند، ولی در مجلس اختلاف نظر فراوان است، چون دیدگاه اصولگرایان سنتی و انقلابی کاملا با دیدگاه رادیکالها متفاوت است. به هر حال اصولگرایان سنتی بیشتر روی رهبری و ولایت فقیه تأکید میکنند. این اختلافها در مجلس هم ظهور و بروز پیدا میکند و در برابر هم جبهه میگیرند و نمیتوانند با هم کنار بیایند. اقلیت محدودی هم از لیست به اصطلاح «صدای ملت» که ترکیب ناهمگونی از اقلیت محدود بود، وارد مجلس خواهند شد.
این فراکسیون چه کمکی را در زمینه کارآمدی مجلس ارائه میدهد؟
هر چقدر در مجلس تعدد و تکثر آرا و نظرات بیشتر باشد، مجلس زندهتر و پویاتر خواهد بود. لذا در کنار آن اکثریتی که در درون اختلافات وجود دارد، بخشهای مختلف است که این میتواند یکصدایی باشد. صدایی هرچند کوتاه و کمرنگ از ملت در برابر جریان مقابل که در غیاب اکثریت مردم برنده شد. اینکه همان اقلیت، حتی یک نفر هم در مجلس تریبون در اختیار داشته باشد، شاید بهتر از نبودش باشد. درحالیکه اگر 40 نفر باشند، میتوانند تلاش بیشتری کنند.
افرادی بودند که قبل از ورود به مجلس، ادعای اصلاحطلبی یا استقلال میکردند، ولی در مجلس به طرف اکثریت میلغزیدند و گفتههای خودشان را فراموش میکردند. من از دوستانی که وارد مجلس میشوند انتظار دارم که در این شرایط وانفسا در مجلس فراکسیونی تشکیل بدهند و برنامهریزی کنند؛ چراکه میتوانند تا حدی اثرگذار باشند، ولو اینکه این امر بسیار سخت خواهد بود. آن اکثریت اجازه نخواهند داد اینها کار کنند، چون تجربه نشان داده که آنها وقتی اکثریت را به دست میآورند، جلوی هر نقد و اظهارنظر مخالف را میگیرند. فراکسیون اقلیت میتوانند امیدی را در مجلس به وجود بیاورند.
آرایش سیاسی اصلاحطلبان در آستانه دور دوم انتخابات را چگونه ارزیابی میکنید؟
در مرحله اول انتخابات، اصلاحطلبها به چند دسته تقسیم شدند که یک مجموعه از احزاب و شخصیتهای حقیقی بودند، آنها که اعلام کردند ما کاندیدا نداریم و شرکت نمیکنیم و بهعنوان معرفی کاندیدا شرکت فعال نداریم. دسته دیگر ترکیبی از سه حزب بود. اینها وارد صحنه شدند، کاندیداهایی را معرفی کردند و تعدادی از کاندیداهایشان وارد مجلس شدند. ما هم که بهعنوان حزب جمهوریت منتظر بودیم کاندیداهایمان تأیید صلاحیت شوند که بتوانیم فعال شویم، ولی متأسفانه هیچکدام از کاندیداهای ما در سراسر کشور تأیید صلاحیت نشدند.فعالیت اصلاحطلبها در مرحله دوم هم به همین ترتیب است. آن ترکیب که گفتم، فعال نخواهند بود. شاید کارگزاران و حزبهای دیگر فعالیت کنند. باید ببینیم آنها تا چه اندازه موفق هستند.
منبع: صبح نو
انتهای پیام/