فردا فِکنی/سعید حجاریان
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۱۳۸۹۲۸
مشق نو؛ سعید حجاریان
مقوله زمان در عصر پیشامدرن، مدرن و پسامدرن تفاوت تام دارد. زمان در عصر پیشامدرن دوری است زیرا با گردش سال، دورههای زمان تعیین میشد. اما در عصر مدرن زمان خطی شده است. به این معنا که هر چیزی را میتوان انباشت امور گذشته دانست. بهعنوان مثال در جامعه عشایری کوچ امری کلیدی بود و به همین دلیل زمان حرکت برای رئیس عشیره اهمیت داشت تا به موقع به مرتع جدید برسند و احشام در برف و بوران تلف نشوند؛ این رویه سالهای پیاپی تکرار میشود و دَوَران دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در مقابل، در بورسهای بزرگ از جمله نیویورک سال و ماه متغیرهای مؤثری نیستند زیرا انباشت سرمایه اولویت دارد. لذا زمان خطی پیش میرود چرا که سرمایهدار باید بتواند ثروتاش را بهقدری افزایش دهد تا قادر به خرید بخشی از سهام موردنظرش باشد. امروزه در روشهای مدیریت صنعتی نیز برخلاف الگوهای پیشین ساخت و تولید، زمانبندی پروژهها بهصورت خطی تعریف میشود و مشخص است پروژه باید تا چه تاریخی، چه مقدار پیش برود لذا هر تأخیری موجب زیان و تعویق پروژه در بُعد کلان است پس، اهمالکاری و کار امروز را به فردا واگذاشتن، باعث میشود مجموعهای ورشکست شود و به بیان عامیانه به خاک سیاه بنشیند.
اما از آن مهمتر این است که حکومت دست به «تسویف» بزند. تسویف از ریشه سوف و بهمعنای تعلل کردن و به تأخیر انداختن است. تسویف همچنین معادل واژه (procrastination) در زبان انگلیسی است که به فردافکنی نیز ترجمه شده است. یعنی امری به فردا موکول شود در حالی که نیاز به تصمیم عاجل وجود دارد و بیم فرصتسوزی میرود.
در روایت آمده است، گاهی نسیم میوزد، آن را دریابید. «ان لربّکم فی ایام دهرکم نفحات الا فتعرّضوا لها». گمان میکنم من اولین بار عنوان «فرصتسوز» را درباره آقای خاتمی بهکار بردم و گفتم ایشان «فرهنگسازِ فرصتسوز» است!
متأسفانه در این چهاردهه نسیمهای زیادی وزیده است و ما آنها را حس نکردهایم چه برسد به آنکه دریابیم. شاید هم فهمیدهایم و به آیندهای موهوم موکول کردهایم. بعضی اوقات هم بادهای سمی وزیده است که باید همان را چاره میکردیم و نکردیم، و امروز اینها جمع شده و گریبان کشور را گرفته است.
فساد پربسامدترین مسئله است. اگر از ابتدای انقلاب سیستمهای مراقبتی علمی تدوین شده بود که اساساً فساد نتواند ریشه بدواند، اکنون کشور به نقطهای نمیرسید که در هر اداره و ارگان، و در هر صنفی فساد دامنگستر بشود. فساد را میتوان به بیماری تشبیه کرد؛ نشانههای فساد مانند اولین علائم مرض است. اگر بیمار اهمال کند و نزد پزشک نرود و به گزاره «خود به خود خوب میشود» اکتفا کند، وضعیتی غیرقابل علاج پدید میآید مانند امواج سلطانیسم! از سلطان قیر و سکه و خودرو تا دیگر سلطانهای در راه…
نمونه دیگر مسئله جنگ است. در جنگ ایران و عراق، در همان روزهای نخست ضعفهای بعضی از فرماندهان جنگ مشهود بود اما علاج را به بعد موکول کردیم تا حدی که در خاتمه جنگ گفته شد، بنا بود عدهای از فرماندهان سپاه محاکمه و مجازات شوند. علاوه بر این شاهد هستیم در سالیان اخیر، شماری از این افراد عهدهدار بازخوانی تاریخ جنگ شدهاند و بهراحتی از خطاهای استراتژیک و تعداد شهدا سخن میگویند بیآنکه فرد یا نهادی از اهمالکاری آنها پرسش کند.
اهمالکاری و تسویف مانند رفتار پدری است که فرزندش را تنبه میدهد اما سعی نمیکند او را تربیت کند تا روزی که از کوره در میرود و فرزند را از پنجره به بیرون پرتاب میکند. درست شبیه دوران جنینی فساد، که قابل رؤیت بود و هست، اما یکباره از دستگیری و حکم اعدام میگویند و اعتبار نهادها را یک به یک از بین میبرند.
واقعیت آن است بحرانهای امروز ما، یکشبه بهوجود نیامدهاند و حاصل انباشت مشکلات هستند. مشکلاتی که ابتدا خُرد بودند، اما بهتدریج به معضل، بحران و نهایتاً فاجعه ختم شدند و همه اینها ریشه در تسویف دارد. عربها در مثالی میگویند، فی صیف ضیعت اللبن! یعنی در تابستان که شیر دوشیده شد، باید سریعاً آن را به محصولی ماندگار تبدیل کرد و الا حاصل کار از بین میرود. این مثال همچون اسلایدهای یک فیلم پیش روی ماست.
چنانچه خاطرات فرماندهان نظامی دوره پهلوی و اطرافیان شاه را تورق کنیم، میبینیم شاه کارها را به فردا موکول میکرد و میگفت بگذارید ببینیم فردا چه میشود! یکی از نقاط کلیدی در مسئله تسویف در همین جا نهفته است. تسویف باعث محدود شدن گزینهها میشود و نهایتاً به بیگزینگی میانجامد.
در دوران جنگ ایران و عراق نیز فرصتهایی برای تغییر معادلات جنگ پیش روی کشور بود اما جدالهای بیهوده، اختلافنظرها و پافشاری بر شعارهایی از جمله «جنگ جنگ تا یک پیروزی بزرگ»، «جنگ جنگ تا رفع فتنه از جهان» و… پایان جنگ را به تعویق انداخت و خسارتها را تشدید کرد تا جایی که فرمانده جنگ در نامهای به امام خمینی گفت، مسئله جنگ با تمهید تجهیزات فراوان مرتفع میشود؛ از بالگرد و هواپیمای نظامی تا بمب اتم! و در اینجا نیز تسویف، نوشیدن جام زهر را بهدنبال داشت.
در دولت معجزه، درآمد نفتی هنگفتی بهوجود آمد اما تسویف باعث شد این درآمد نه به امور زیربنایی وارد شود و نه حتی نظارتی صورت بگیرد نتیجه آنکه پس از بحران کرونا، برای استقراض ۵ میلیارد دلار به بانک جهانی مراجعه کرده و به در بسته خوردهایم؛ یعنی با آن حجم از درآمد نفتی متأسفانه به افلاس افتادهایم. طرفه آنکه، در بعضی متون فقهی هم این وضعیت بهرسمیت شناخته شده است. بهعنوان مثال برخی علما معتقدند اگر کسی به راه بادیه رفت و طعام نیافت میتواند به مردارخواری دست بزند. حال آنکه باید پرسید چرا در زمینه سیاستگذاری و اداره امور عمومی و امر خطیر کشورداری باید به راه بادیه برویم تا ناگزیر از اکل میته شویم؟! بهعنوان مثال در قضیه کرونا، کشوری مانند کره جنوبی فرصت را دریافت (تسویف نکرد!) و بلافاصله تست را آغاز کرد. سپس قرنطینه را کلید زد و نتیجتاً تلفات را پایین نگه داشت. در مقابل، ایتالیا، ایران و برخی دیگر از کشورها تعلل کردند و کرونا از آنها سبقت گرفت. نتیجه آنکه اکنون کره جنوبی نه با بحران کرونا مواجه است و نه با بحرانهایی همچون اشتغال؛ و این نتیجه تصمیمگیری بهنگام و جلوگیری از فرصتسوزی است.
__________________
بیشتر بخوانید
حجاریان: چشماندازی برای جراحیهای بزرگ نمیبینم
پردهپوشی و پردهدری/سعید حجاریان
حکمرانی خوب؟/سعید حجاریان
_________________
لینک کوتاه: asriran.com/0034EB
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: سعید حجاریان فرصت سوزی سعید حجاریان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۳۸۹۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آخرین وضعیت سعید آقاخانی و ادامه سریال «نونخ»
نشست خبری سریال «نون خ» پس از گفتوگوی هنرمندان و عوامل این مجموعه تلویزیونی با مردم در سامانه ۱۶۲، مقابل رسانهها نشستند تا به سؤالات پاسخ دهند. اما در کنار سعید آقاخانی و چند تن از بازیگران دیگر، امیر وفایی هم که نام او از قبل برای حضور در این نشست اعلام شده بود به پرسش و پاسخ با خبرنگاران نرسید.
به گزارش تسنیم، مهدی فرجی در حالی به نشست خبری سریال «نون خ» آمد که هم مخاطبین و هم رسانهها از او پرسیدند این مجموعه تلویزیونی ادامه خواهد داشت یا خیر.
در کنار مهدی فرجی تهیهکننده سریال، مسعود کریمی خضرا به عنوان مدیر گروه طنز مرکز سیمافیلم به نشست خبری آمده بود. همچنین صهبا شرافتی، کاظم نوربخش و ماشاءالله وروایی هم پاسخگوی اهالی رسانه شدند. نشست خبری با موفقیت این سریال در جذب مخاطب و پیشرفتِدر این حوزه نسبت به فصل گذشته آغاز شد.
مهدی فرجی در این باره گفت: امسال این سریال درصد قابل توجهی از فصل پیش بیننده بیشتری داشت که دلایل مختلفی هم داشت از جمله اینکه توانستیم سراغ یک قومیت دیگر هم برویم. من امروز در سامانه ۱۶۲ پذیرای بسیاری از مخاطبینی بودم که برایم جالب بود از پسربچه ۸ ساله تا خانم ۸۰ ساله درباره «نونخ» صحبت میکردند. اجازه بدهید اینجا از شخص رئیس صداوسیما و رئیس مرکز سیمافیلم تشکر کنم که میدان را هموار کردند بتوانیم به قومیت بلوچ هم بپردازیم.
اما نکته تهیهکننده سریال درباره حساسیتها بر روی مذهب و قومیتها به یکی از حاشیههای نشست هم تبدیل شد. چرا که او به این نکته اشاره کرد «پرداختن به قومیتها حساسیتهای فراوانی دارد که باید با مراقبت باشد. هر برنامهای و هرکسی به راحتی نمیتواند به قومیتها بپردازد. چرا که اصطلاحاً این کار به نوعی بندبازی است که خدایی ناکرده به کسی اهانت نشود و هرکار و هرکسی به راحتی به این موضوعات بپردازد.».
اما چرا این نکته تبدیل به حاشیه و چالش شد؛ عبارتِ خط قرمز که مهدی فرجی به آن اشاره کرد باعث شد تا خبرنگاری از او درباره خط قرمز سازمان صداوسیما و حساسیت پرداختن به قومیتها بپرسد؛ او اینچنین پاسخ داد: «شاید من نتوانستم صحبت خودم را درست جا بیندازم وگرنه اصلاً منظورم خط قرمز نبود. میخواستم بگویم پرداختن به قومیتها آنقدر حساسیت دارد که برنامهسازان سراغش نمیروند، چون باید به زوایای مختلف لهجه، فرهنگ، پوشش و … بپردازند. خط قرمزها در این زمینه زیاد است و به اصطلاح گفته میشود «سری که درد نمیکند چرا دستمال ببندند» از این رو همکاران کمتر سراغ قومیت میروند و به خود تهران میپردازند، چون با جاهای دیگر نمیشود شوخی یا نقد کرد و پرداختن به آنها خیلی سخت است. اما از طرفی هم حیف است و اتفاقاً پرداختن به اینها به جذابیت سریال کمک میکند. مناظر شگفتانگیز، صنایعدستی درجه یک و … در شهرهای مختلف ما وجود دارد پس چرا نباید از اینها برای سریال استفاده کرد.»
فرجی در بخش دیگری از این نشست خبری به پرداختنِ «نونخ» به موضوع کولبرها اشاره کرد و گفت: باید تشکر کنم از اینکه اجازه دادند به قصه کولبرها بپردازیم. امروز خانمی با بغض و گریه به من گفت که این سریال ما را با قصه این افراد آشنا کرد. خودمان شاید فکر میکردیم پرداختن به این مسایل سخت است، اما تشکر میکنم که گذاشتند در کنار لحظات کمدی و شاد، نقد هم داشته باشیم. مردم هم امروز میگفتند از دلایل علاقهشان به کار همین است که در کنار لحظات مفرح از درد مردم هم گفته میشود.
ماشاالله وروایی یا عموکاووسِ داستان «نونخ» در ادامه اضافه کرد: فرزند یکی از کولبرها با من صحبت میکرد و درباره این میگفت که پدرش چه کار سخت و طاقتفرسایی دارد. عموم مردم این سریال را ستایش میکردند و میگفتند تلویزیون قصههای این چنینی بسازد. صهبا شرافتی که نقش روناک را در این سریال بازی میکرد از صحبت با مخاطبان در سامانه ۱۶۲ گفت: فصل پنجم خیلی برایم سخت بود. من گواهینامه پایه دو نداشتم و اولین بار بود که سوار مینیبوس میشدم و رانندگی میکردم. این فصل خیلی برای من چالشبرانگیز بود و لذت زیادی برایم داشت.
همانطور که صهبا شرافتی در صحبتهایش گفت کاظم نوربخش بازیگر نقش سلمان هم به همین نکته اشاره کرد که مردم از ما ساخت فصل بعدی سریال را میپرسیدند و یا میگفتند که «نونخ» به شهر و روستای ما بیاید و لوکیشن هم در این باره پیشنهاد میدادند.
مسعود کریمی خضرا به عنوان مدیر گروه طنز سیمافیلم در نشست خبری حضور داشت به مصدومین این سریال اشاره کرد و گفت: در این سریال گروه جانبازان «نون. خ» را داشتیم و همه شخصیتها به نوعی با مصدومیتهای مختلفی در این فصل مواجه شدند.
یکی از دیگر سؤالات چالشی این جلسه شکایت حسین صفامنش خواننده از سعید آقاخانی به دلیل استفاده از موسیقی او در سریال تصریح کرد: موضوع ربطی به آقای آقاخانی ندارد و به من به عنوان تهیهکننده مربوط میشود. ما در یکی از فصلها هم از «شیرین شیرین» آقای محمدیان استفاده کردیم که او تماس گرفت و بسیار هم تشکر کرد و گفت این موسیقی موجب شعف و تحسین شده است. ما در بخش کولبرها از موسیقی آقای صفامنش استفاده کردیم، البته نافی موضوع مالکیت معنوی نیستم، اما تصورم نبود شکایت کنند. فکر میکردم او زنگ میزند و میگوید دمت گرم، وقتی به کولبرها پرداختی از این قطعه استفاده کردی. البته درباره حقوق مادی و معنوی این حق با آقای صفامنش است و حتماً برای جبران ماجرا در خدمت هستم. در این ۲ فصل قبلی تلاشی هم صورت گرفت که بتوانیم با او مذاکره کنیم. اما سعید آقاخانی دنبال صدای بکری بود، اما نشد از ایشان استفاده کنیم. آرزو دارم موفق باشند.
فرجی در پاسخ به سؤال دیگری درباره اینکه آیا سازمان صداوسیما به عنوان سفارش از آنها خواسته به سمتِ بلوچستان بروند، افزود: اگر به تاریخچه «نونخ» از فصل اول تاکنون نگاهی بیندازیم اینکه به قومیت کُرد بپردازیم کاملاً پیشنهاد خود آقاخانی بود. من متنی را به او دادم و گفت خیلی متن خوبی است، اما انگیزهای ندارد مگر اینکه به سمت یکی از قومیتها برویم. ریاست سازمان صداوسیما در دیدار اخیری که با عوامل داشت گفت با محوریت قوم کُرد هر بار به یک قوم دیگر هم پرداخته شود و خود آقاخانی هم دغدغه همه ایران را داشت. اما این نکته را هم بدانید کسانی که در تلویزیون کار میکنند شاید سفارشی کار میکنند، چون کارفرمای ما تلویزیون است، اما مذاکره میکنیم و سعید آقاخانی هم خیلی ظریف سراغ موضوعات میرود. خود ما ممیزیهای اولیه را انجام میدهیم و میدانیم کجا ممکن است به کسی بربخورد.
اما نکته دیگر که سؤال خیلی از خبرنگاران و اتفاقاً مردم در سامانه ۱۶۲ بود به ساخت فصل ششم «نونخ» برمیگشت. فرجی در این باره چنین گفت: درباره سری ششم صحبت کردن زود است. آقای آقاخانی پستی گذاشت و گفت این فصل پایانی بر مجموعه «نون. خ» است.
تهیهکننده سریال همچنین درباره آخرین وضعیت سعید آقاخانی و مصدومان «نونخ» چنین توضیح داد: هفت نفر دست و پایشان شکست. آقای آقاخانی هم از ارتفاع سقوطی داشت که ۱۰ روز بستری بود و او را در ادامه فیلمبرداری با عصا دیدیم و باعث شد کمی نقشش تغییر کند. خوشبختانه الان ایشان سلامت هستند و مشکلی ندارند.
فرجی همچنین در خصوص اینکه آیا قرار است فیلم سینمایی «نونخ» ساخته شود یا خیر، افزود: درمورد سینمایی کار نه صحبت خاصی شده و نه تصمیمی برای ادامه ساخت این سریال در ورژن سینمایی گرفته شده است.
او در پاسخ به سؤال درباره ادای نامطلوب گویش بلوچستان و ماجرای دلخوری کرمانیها، تأکید کرد: من هیچ نقدی درباره گویش بلوچها ندیدم. ما بازیگران مختلفی از زاهدان و زابل و نقاط مختلف استان داشتیم. درباره کردها هم همینطور بود و از شهرها و نقاط مختلف در کار حضور داشتند. اما درباره هموطنان کرمانی بایستی این توضیح را بدهم، من توضیحاتی به مسؤولان کرمان دادم و گفتم سوتفاهمی ایجاد شده و برخی نکاتی که مطرح میکردند هیچ ارتباطی با کرمان نداشت. فردی هم که نشان دادیم هزار کیلومتر قبلتر از کرمان بود و هیچ کدام از خانواده اش هم لهجه کرمانی نداشتند. ما از خود مردم کرمان هم نظر نارضایت گونه نداشتیم.
فرجی در خصوص اینکه آیا سریال حذفیات و سانسورهایی داشته یا خیر، خاطرنشان کرد: سعید آقاخانی علاقهمند بود منطقهای انتخاب شود که لنج و دریا و جذابیتهای بصری داشته باشد که بعد از جمعبندی قومیت بلوچ انتخاب شد. بالأخره به طور طبیعی حذفیاتی داشتیم، اما آنقدر نبود که به کار ما آسیب بزند. شاید از بسیاری از سریالهای معمولی ممیزی ما کمتر بود.