روایتی دخترانه از خشونتهای پنهان خانگی
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۲۰۸۰۰۴
ساعت24-برای نوشتن از آنها یکراست سراغ خودشان میروم. میخواهم روایت خودشان را از خودشان بشنوم و نه از کس دیگری.
آتنا همسن رومیناست که قصه تلخش را دیگر همه میدانند. توی پارک او را میبینم. بوستان بهشت مادران، جایی است که او با رفقایش آنجا جمع میشوند و اوقات خوشی را میگذرانند. به قول خودش کسی کاریشان ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وقتی میبینمشان که دارند درباره موضوع رومینا حرف میزنند که چند روزی از آن گذشته. موضوع صحبتشان توجهم را جلب میکند. اصلاً آمدهام دخترهای نوجوان را ببینم که برایم از تجربه خودشان بگویند و چه کسی بهتر از آنها. سلام میکنم و اجازه میگیرم کنارشان بنشینم و به حرفهایشان گوش دهم. قضیه را به شوخی و خنده برگزار میکنند و اینکه حالا نروی اسممان را توی روزنامه بنویسی بیچاره شویم. قول میدهم اسمشان را عوض کنم، به جز آتنا که اصرار دارد اسم خودش باشد چون از کسی نمیترسد اما با توضیح من قانع میشود که بهتر است ناشناس بماند، بنابراین من نام آتنا را برایش انتخاب میکنم تا گزارشم یک راوی با اسم داشته باشد. آتنا جمع را دست میگیرد و بقیه گوش میدهند: «من خودم یک بار از ترس بابام شب پیاده رفتم تا خانه عمهام. حالا نمیکشت که اما کتک که میزد. یک بار زده بود دستم را شکانده بود. قضیه مال پارسال است البته. میخواست گوشیام را بگیرد ازم، نمیدادم. آنقدر دستم را کشید که در رفت.»
می پرسم: آن باری که خانه عمهات رفتی، چه شده بود؟ «هیچی بابا. دیر کرده بودم مامانم زنگ زد گفت بابات خونهست، بیایی کشتت.»
یکی از دخترها میگوید: «همینجوری میکشند دیگر.» بقیه تأییدش میکنند.
«حالا اگر نکشند هم یک کاری میکنند که طرف فراری شود.» این را یکی دیگر از دخترها میگوید و ادامه میدهد: «ما یک همسایه داشتیم که همیشه صدای جیغ و دادشان میآمد. دختره را آنقدر پدر و برادرش کتک زدند که آخر از خانه فرار کرد. اصلاً نمیدانم چه بلایی سرش آمد چون خانهشان را عوض کردند. یک بار مادر من به مادرش گفته بود این دختر گناه دارد اینجور نگذار کتک بخورد. مادرش گفته بود من چه کارهام، پدرش اختیاردارش است. حالا فقط پدر هم اختیاردار نیست. مثلاً پدر خود من کاری ندارد اما داداشم خیلی اذیت میکند. به همه چیز کار دارد.»
دوستش واکنش نشان میدهد: «به خاطر اینکه رو دادهاند بهش. اصلاً همه همینطور هستند. آنقدر به پسرها رو میدهند که میخواهند اختیار همه چیز را داشته باشند. خدا را شکر که من برادر ندارم اما یک پسرخاله دارم که او هم برای ما شاخ شده. کم به خواهر خودش کار دارد، توی کار من و خواهرم هم فضولی میکند که مثلاً اینها چرا فلان جا رفتهاند و عکس گذاشتهاند اینستاگرام. من نمیدانم به او چه مربوط است. ولی کسی چیزی نمیگوید و تازه مادرش قربان صدقهاش هم میرود که بچهام باغیرت است.»
دخترها موافقند. بزرگترینشان میگوید: «من خودم یک برادر دارم که الان ۲۰ سالش است اما وقتی همسن من و حتی کوچکتر بود هیچ کاری برایش عیب نبود. تازه وقتی پدر و مادرم میفهمیدند با دختر حرف میزند افتخار هم میکردند که پسرمان بزرگ شده. دائم هم میگفتند تو مرد خانهای و این حرفها. همین است که الان هر کاری دلش میخواهد میکند. ماشین پدرم دائم دست اوست و ما جایی بخواهیم برویم باید با مترو و تاکسی برویم ولی آقا یک وقت گردش و تفریحش کم نشود. مادرم که میترسد حرفی بهش بزند چون داد میزند و حتی تهدید میکند که میزنمت. آدم به مادر خودش اینجوری میگوید؟! بعد من حرف بزنم میگویند هر وقت رفتی خانه شوهرت هرکاری میخواهی بکن.»
دخترها میگویند و میگویند. میتوانند ساعتها بنشینند و درباره اینجور مسائل حرف بزنند. دلشان حسابی پر است. یکیشان بلند میشود روسریاش را دور سرش محکم میبندد و موها را با دقت میپوشاند. «بچه ها من وضو دارم.» و مشغول نماز میشود. دخترها میوه تعارفم میکنند. یکیشان سیگاری آتش میزند و دوباره مشغول گپ و گفت میشوند.
درباره مسائل پیشآمده و راهکارهای آنها با دکتر سهیل رحیمی، روانشناس کودک گفتوگو میکنم. او میگوید: «از منظر روانشناسی و جامعهشناسی قضیه رومینا ابعاد مختلفی را در جامعه ما آشکار کرد از جمله کودکآزاری، کودکهمسری، قساوت، اختلال روان گسترده در جامعه که روز به روز هم دارد بیشتر میشود و فرهنگی که به زن به عنوان یک موجود برابر با مرد نگاه نمیکند و ما این را نمیخواهیم قبول کنیم. وقتی این فرهنگ در اقصی نقاط ایران وجود دارد، چرا باید فکر کنیم چنین چیزی دوباره اتفاق نمیافتد؟ همین امروز که من با شما صحبت میکنم، صبح دخترکی ۱۵ ساله با من تماس گرفت و گفت کمکم کنید، پدرم دارد من را به زور شوهر میدهد. این دختر در یکی از شهرهای جنوبی ایران است و گفت من خودم را میکشم. چرا فکر میکنیم فقط بلوغ جنسی شرط ازدواج است؟»
این استاد دانشگاه تهران ادامه میدهد: «در این رابطه باید فرهنگسازی کرد و آگاهی داد به مردم؛ در مدارس، ادارات و مساجد و اگر صدای بلندتری لازم است داد بزنیم حتی. خبرنگاران و اندیشمندان جامعه و همچنین مسئولان باید آنقدر بگویند تا جامعه تأثیر بگیرد. حالا ممکن است این فرهنگسازی مدتها طول بکشد. به نظرم در این شرایط بهتر است یکسری سازمانهای مردمنهاد در محلات شهرها ایجاد شود که وظیفهشان آگاهی دادن باشد و به والدین آگاهی بدهند. باید قبل از ازدواج و قبل از بچهدار شدن، سلامت روان افراد سنجیده شود. قوانین الان اجازه نمیدهد این پدر را محاکمه کنیم اما باید از لحاظ سلامت روان بررسی شود. فردی که اینطور با قساوت فرزندش را با داس میکشد، فرد دارای اختلال روان حاد است. باید به عنوان یک مجرم خطرناک بررسی شود و همین طور کسانی که با او همدست هستند بررسی شوند. مثلاً وکیلی که به این فرد اعلام کرده قانون با تو کاری ندارد، چرا چنین کرده و اطلاعاتی به او داده که جنون او را بیشتر کند؟ از طرف دیگر چرا باید کانون گرم خانواده آنقدر ناخوشایند باشد که دخترک به کسی دیگر پناه ببرد؟ این دختر آغوش گرم پدر را میطلبیده و در پی یافتن آن رو به این کار آورده. البته نمیشود فرهنگ صدهاساله را یک شبه تغییر داد اما میشود با وضع قوانینی جلوی این فجایع را گرفت. پس وظیفه ما این است که از قوه قضائیه مطالبهگری کنیم که با وضع قوانینی سختگیرانه جلوی اینجور فجایع را بگیرد. سؤال این است که چرا باید قانون حمایت از کودکان، ۱۰ سال در مجلس خاک بخورد و اجرایی نشود تا بتوانیم از کودکان حمایت کنیم؟ قوه مقننه و قضائیه باید با همکاری هم این قانون حمایت از کودکان را تصویب کنند. همچنین در هر شهر و روستایی باید پناهگاهی باشد که فرد بتواند به آنجا برود. به بچهها در مدارس باید آموزش داده بشود که تو به عنوان یک فرد حق داری از خودت دفاع بکنی. تا این آموزشها داده نشود، این قضایا تکرار میشود. مشابه این اتفاق هم زیاد است. فرهنگی که فقط در زبان و به صورت شعارگونه به برابری انسانها اذعان دارد، فرهنگی ناکارآمد است. باید باور داشته باشیم که بین دختر و پسر فرقی نیست و این فرهنگسازی باید از لحظه تولد رخ بدهد. وقتی در خانوادهها بین بچهها فرق قائل میشویم، وقتی امکانات را فقط برای مردان فراهم میکنیم، وقتی به مردان اجازه میدهیم هرکاری دلشان میخواهد بکنند و هنوز زن را با واژههای تحقیرآمیز تعریف میکنیم، چنین اتفاقاتی دوباره پیش میآید. اما در کنار فرهنگسازی فراموش نکنیم که قانون به هرحال پیشگیرانه است. شما همین مسأله بستن کمربند ماشین را در نظر بگیرید که هیچکس رعایت نمیکرد اما وقتی برای آن جریمه تعیین شد همه مجبور به رعایت شدند. پس امیدواریم با وضع قوانین درست وهمچنین ضمانت اجرای آن دیگر شاهد چنین اتفاقات ناگواری نباشیم.»
حرفهای دخترهای توی پارک، حرفهای غریبی نیست، آشناست. خیلیها تجربهاش را دارند. گاهی ممکن است سالها گذشته باشد حتی اما زخمها تازه باشند هنوز. قصه تلخ رومینا فقط نوری تاباند بر آن گوشه تاریک.
منبع: روزنامه ایرانمنبع: ساعت24
کلیدواژه: حرف ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۲۰۸۰۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تشدید خشونتها علیه سیاستمداران، چالشی برای آلمان
در حالی که حمله خشونت بار به چندین سیاستمدار بلند پایه در آلمان در عرض چند روز جامعه سیاسی در این کشور را در شوک فروبرده است آمارها از افزایش چشمگیر حملات به سیاستمداران در سالهای اخیر خبر میدهند. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، حمله مرگبار به یک مقام حزب سوسیال دموکرات در آلمان که وی را به شدت مجروح کرده است عرصه سیاسی در این کشوررا در شوک فرو برده و به شدت نگران کرده است.
به نوشته هفته نامه اشپیگل، سیاستمداران تقریباً از همه احزاب پس از حمله به ماتیاس ایکه، سیاستمدار بلند پایه حزب سوسیال دموکرات با وی ابراز همبستگی کردند. در بیانیه ای که در اختیار هفته نامه اشپیگل قرار گرفته است، آنها خواستار پایان دادن به این گونه خشونت ها شدند.
به این ترتیب پس از حمله به ماتیاس ایکه، نامزد اصلی ایالت زاکسن برای انتخابات اروپا، بیش از صد سیاستمدار این تشدید خشونت را محکوم کردند. در این بیانیه که در اختیار اشپیگل قرار گرفته است آنها متعهد به "تعامل محترمانه میان دموکرات ها" و محافظت از یکدیگر در برابر حملات فیزیکی شده اند.
"ماتیاس ایکه" در روز جمعه 3 ماه مه هنگام انتشار پوستر در درسدن مورد حمله قرار گرفت و به شدت مجروح شد. او باید در بیمارستان تحت درمان قرار می گرفت و عمل می شد.
کای گرینگ، سیاستمدار حزب سبز نیز به همراه یکی از همکاران حزبی در اسن مورد حمله قرار گرفت و یک نماینده حزب افراطی جایگزینی برای آلمان نیز در نیدرزاکسن با مشت به صورتش کوبیده شد.
در این بیانیه سیاستمداران آلمانی آمده است: ما اجازه نخواهیم داد افرادی که میخواهند جامعه ما را شکل دهند، توسط دشمنان دموکراسی با خشونت از خیابانها رانده شوند. در اینجا مسئله راه درست مطرح است و ما با حرف بحث می کنیم نه با مشت. در این بیانیه آمده است: وقتی به لگد و مشت اجازه دهیم به جای استدلالهای بهتر، در بحثهای ما تصمیمگیری کند، همه شکست میخوریم.
هفته نامه اشترن در مطلبی نوشت: حمله به ماتیاس ایکه، اوج غم انگیز یک تحول طولانی مدت در آلمان است: تعداد حملات به سیاستمداران در آلمان هر سال به هزاران نفر می رسد.
حملات خشوت بار به چندین سیاستمدار و به ویژه به ماتیاس ایکه، نامزد انتخابات اروپا از حزب سوسیال دموکرات در درسدن (باعث وحشت در سراسر این کشور شده است. ارقام کنونی نشان می دهد سیاستمداران در آلمان مکررا قربانی چنین حملاتی می شوند.
اغلب اوقات این امر بر چهره های برجسته در سیاست فدرال آلمان تأثیر نمی گذارد و بیشتر بر افرادی تأثیر می گذارد که به صورت محلی سیاست انجام می دهند و می خواهند تغییر ایجاد کنند و عاملان می توانند در هر زمان حمله کنند.
بر اساس آمارها در پنج سال گذشته، مقامات امنیتی آلمان حدود 10500 حمله خشونت آمیز علیه سیاستمداران یعنی به طور متوسط تقریباً شش مورد در هر روز را ثبت کرده اند - علاوه بر این، تقریباً 2500 حمله آتشسوزی یا آسیبهای دیگر به ساختمانهای متعلق به احزاب نماینده در بوندستاگ صورت گرفت.
این ارقام با استناد به پاسخ دولت فدرال آلمان به درخواست فراکسیون پارلمانی حزب افراطی جایگزینی برای آلمان منتشر شده است. این حزب تا حدی راستگرای افراطی و نمایندگان آن، همراه با سبزها، به ویژه تحت تأثیر این حملات قرار دارند.
در این میان به ویژه این مسئله نگران کننده است که خشونت فیزیکی در پنج سال گذشته تقریباً 1200 بار علیه نمایندگان احزاب استفاده شده است. و با وجود کاهش تعداد حملات در سال 2022، این روند به وضوح رو به افزایش است.
به گزارش روزنامه «تاگس اشپیگل»، نانسی فایزر، وزیر کشور فدرال آلمان اکنون می خواهد به سرعت یک کنفرانس ویژه از وزرای کشور تشکیل دهد تا در مورد پیامدهای حملات اخیر و اقدامات حفاظتی احتمالی صحبت کند.
فرانک والتر اشتاین مایر، رئیس جمهور فدرال آلمان نیز پس از این حملات ابراز شوک و حیرت کرد. وی در واکنش به تشدید خشونت ها علیه سیاستمداران گفت: «این شیوع خشونت یک هشدار است: هرکسی که میخواهد دموکراسی لیبرال ما را حفظ کند، اکنون باید در همه احزاب در برابر این حملات و سوء استفادهها در رقابتهای سیاسی کنار هم بایستد». من از همه می خواهم که بحث های سیاسی را مسالمت آمیز، با استدلال و احترام انجام دهند. اجازه ندهیم رادیکال ها برای از بین بردن آنچه دموکراسی ها را در مبارزات انتخاباتی تعریف می کند، از خشونت استفاده کنند.
روبرتا متسولا، رئیس پارلمان اروپا نیز با ماتیاس ایکه ابراز همدردی کرد.
پلیس شهر درسدن آلمان اعلام کرد چهار عامل ناشناس به این سیاستمدار 41 ساله حین نصب پوسترهای انتخاباتی در منطقه «اشتریزن» شهر درسدن حمله کردند. قبل از این حمله شخصی دیگر که مشغول نصب پوسترهای تبلیغاتی حزب سبز آلمان در همان منطقه بود نیز از سوی چهار نفر مورد حمله قرار گرفت.
پلیس آلمان درباره چگونگی حمله و عاملان آن اطلاعات بیشتری ارائه نکرده و وزارت امور داخلی دولت ایالت زاکسن اعلام کرد تحقیقات درباره این اتفاق در جریان است.
درخواست اتحادیه پلیس برای اختصاص یک صندوق ویژه به این نهاد امنیتی
از آنجایی که چندین سیاستمدار از سه حزب مختلف تنها در عرض چند روز در آلمان قربانی خشونت شدند اتحادیه پلیس این را به عنوان "وحشیگری فزاینده" می شناسد و خواهان چاره ای برای مثال در قالب یک صندوق ویژه است.
پس از حمله خشونت بار به ماتیاس ایکه، اتحادیه پلیس آلمان (GdP) خواستار افزایش چشمگیر حضور پلیس شده است. رئیس پلیس فدرال GdP گفت: "اقدام خشونت آمیز جمعه گذشته و همچنین سایر اقدامات خشونت آمیز مشابه در گذشته نزدیک نشان می دهد که خشونت فزاینده و عدم پذیرش فزاینده قانون اساسی دموکراتیک ما در برخی مناطق وجود دارد." آندریاس روسکوف، رئیس این نهاد امنیتی گفت: بنابراین، حضور پلیس باید به میزان قابل توجهی افزایش یابد.
روسکوف همچنین خواستار تجهیزات بیشتر برای پلیس شد. وی تاکید کرد: ابزارهای فنی مانند نظارت دوربین باید حداقل در مکان های پر رفت و آمد گسترش یابد و همکاری بین مقامات امنیتی پلیس باید تشدید شود. او گفت: «نمیتوان و نباید اینطور باشد که پلیس فدرال به تنهایی با 500 میلیون یورو کمبود در سال جاری به کار خود ادامه دهد.
این مقام امنیتی گفت: خریدهای مورد نیاز فوری، از جمله تجهیزات مدرن، غیرممکن باقی شده است. وی تاکید کرد: هرکسی که در امنیت داخلی صرفه جویی می کند قطعا در زوایای اشتباه پس انداز می کند، ما به یک صندوق ویژه امنیت داخلی نیاز فوری داریم، دیگر قابل قبول نیست که صرفه جویی هنگفت به قیمت امنیت داخلی انجام شود.
افزایش چشمگیر شمار اخراج های پناهندگان از آلمانکاهش کم سابقه نرخ زاد و ولد در آلمانانتهای پیام/