سخنگوی ائتلاف بینالمللی: ترور سردار سلیمانی کار ما نبود/با حشدشعبی عملیات مشترک داریم
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۲۵۵۸۰۹
سرهنگ «مایلز ککینز» سخنگوی ائتلاف بینالمللی ضد داعش در عراق در مصاحبه با خبرگزاری رسمی عراق «واع» در ارتباط با موضوعات گوناگونی اظهارنظر کرد.
گفتوگوی راهبردی عراق و آمریکا
سخنگوی ائتلاف بینالمللی در ارتباط گفتوگوی راهبردی عراق و آمریکا که قرار است امروز برگزار شود، گفت: «گفتوگوی راهبردی میان عراق و آمریکا بُعد برنامهریزی خواهد داشت و در آن درباره منافع مشترک و همکاری در آینده نزدیک و دور صبحت خواهد شد».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مایلز ککینز در ادامه گفت: «گفتوگو بر پایه یک سری منافع مشترک خواهد بود و مسائل بسیاری از جمله امنیت، فرهنگ، اقتصاد و تبادل تجاری را پوشش خواهد داد».
مایلز ککینز مدعی شد که موضوع گفتوگو چگونگی همکاری ائتلاف بینالمللی با نیروهای عراقی در زمینه مبارزه با داعش خواهد بود. وی همچنین ادعا کرد: «ائتلاف به حاکمت عراق احترام میگذارد و هر گونه حرکت هواپیما و یا افراد تنها با موافقت دولت عراق صورت خواهد گرفت».
ککینز مدعی شد، گفتوگوها بر محافظت از نیروهای ائتلاف که برای کمک به نیروهای عراق در مبارزه با داعش در عراق حضور دارند، متمرکز خواهد شد.
مبارزه با داعش
سخنگوی ائتلاف بینالمللی با بیان اینکه از زمان نخستوزیری «مصطفی الکاظمی» همکاریها با نیروهای عراقی برای ریشهکن کردن داعش بیشتر شده، گفت: «عراقیهای بر روی مبارزه با عناصر باقیمانده داعش متمرکز شدند. نخستوزیر مصطفی الکاظمی با فرماندهی ائتلاف نظامی و سفیر آمریکا دیدار کرد. وی همچنین از مقر عملیات مشترک بازدید کرد و با مشاوران نیروهای امنیتی عراقی ائتلاف نیز دیدار داشت ».
وی همچنین مدعی شد که ائتلاف تنها بر مبارزه با داعش متمرکز شده است و در زمان اوضاع سیاسی دولت «عبدالمهدی» دخالت نکرده. ککینز ادعا کرد که این ائتلاف در آشفتگی سیاسی و یا تظاهرات در عراق سهیم نبوده و تنها وظیفه تأمین امنیت و ارائه کمکهای بشر دوستانه را بر عهده داشته است.
مایلز در ادامه سخنانش گفت که ائتلاف درست در زمان وجود خطر داعش، همچنان از نیروهای عراق حمایت میکند. او افزود که خطر کنونی داعش با آنچه در سال ۲۰۱۴ اتفاق افتاد فرق دارد.
سخنگوی نیروهای ائتلاف با اشاره اینکه عناصر داعش در مناطق صحرایی، متروکه، کوها و... در عراق حضور دارند، گفت: داعش در حال حاضر هیچ منطقهای را در عراق یا سوریه تحت کنترل خود ندارد».
او مدعی شد که نیروهای عراقی با حمایت ائتلاف بینالمللی موفق شدند داعش را شکست دهند و مدعی شد که این حمایت به درخواست دولت عراق صورت گرفت و کشورهای بسیاری در این اقدام مشارکت داشتند.
ککینز با «محکم» قلمداد کردن شراکت میان ائتلاف بینالمللی و دولت عراق، خاطر نشان کرد: «عراق کشور مهمی است نه فقط در منطقه بلکه در جهان. ارتباط ایالات متحده با ائتلاف بیش از روابط نظامی برای ریشهکن کردن داعش است؛ این شراکت روابط قوی اقتصادی، فرهنگی و اهتمامات فرهنگی را شامل میشود».
مایلز همچنین گفت که آمریکا قدردان روابط خود با دولت عراق است.
خروج نیروهای آمریکایی از عراق
سخنگوی ائتلاف بینالمللی در ارتباط با خروج نیروهای آمریکایی از عراق گفت: «ائتلاف بینالمللی در امکان کمتری فعالیت دارد و در مقایسه با زمان حضور خود در چند پایگاه در کرکوک، غرب القیاره، موصل و القائم، از بسیاری از تجمعگاههای کوچک خارج شده است. ائتلاف همچنین هنگام خروج از پایگاههای یادشده، مالکیت بیش از صد میلیون دلار را به دولت عراق و نیروهای امنیتی واگذار کرده است. ما اکنون در اماکن کمتری به حمایت و همکاری میپردازیم».
ککینز ادامه داد، پس از پیروی عراق، بیش از ۱۲۰۰ تن از نیروهای ائتلاف از جمله ۸۰۰ نیروی آمریکایی به کشورهای خود فرستاده شدند. وی در این ارتباط گفت: «این نیروها دیگر به عراق باز نخواهند گشت. برخی هم به علت کرونا به کشورشان بازگشتند؛ این افراد متخصصانی نروژی، اسپانیانی، فنلاندی، آلمانی وایتالیایی در زمینه آموزش نیروها بودند».
مایلز همچنین توضیح داد که ائتلاف اکنون نیروهایی برای انجام بازرسی نظامی در خارج از محل تجمع کنونی ندارد. وی همچنین گفت: «ائتلاف اکنون کمتر از ده هزار نیرو در پایگاههای عراق دارد؛ پایگاهایی که نیروهای عراقی از آن محافظت میکنند».
سخنگوی ائتلاف بینالمللی در ادامه افزود که این ائتلاف در حمایت نظامی از نیروهای امنیتی پنج میلیارد دلار برای سلاحها وتجهزات هزینه کرده است.
مایلز ککینز همچنین در ارتباط با محل حضور نیروهای ائتلاف در عراق بیان کرد: «ائتلاف بینالمللی در پایگاههای عین الاسد، اربیل و التاجی حضور دارد».
آموزش نیروهای عراقی
سخنگوی ائتلاف در ارتباط با آموزش نیروهای عراقی گفت که این ائتلاف از سال ۲۰۱۴ تا کنون ۲۲۵ هزار نیروی ارتش، پلیس، نیروی هوایی، پیشمرگه و... را آموزش داده است.
مایلز ککینز افزود، کشورهای عضو ائتلاف در عراق، سوریه و کویت فعالیت میکنند. ۲۹ عضو آن در زمینه نظامی مشارکت دارند و ما بقی حضور عددی متفاوتی دارند و تعداد آنها به یک یا دو تن میرسد. وی خاطرنشان کرد که این نیروها در زمینههای دیگری غیر از مسائل نظامی از جمله حفظ حقوق بینالملل علیه داعش، کمکهای بشردوستانه و کمک به آوارگان و... فعالیت دارند.
هواپیماهای اف۱۶
سخنگوی ائتلاف در ارتباط با هواپیماهای اف۱۶ گفت که در زمان پس از تنش (پس از حملات موشکی) برخی از طرفین معامله حمایت لجستکی هواپیماهای اف۱۶ را رها کردند. وی افزود که پس از آغاز عملیات نظامی، گفتوگوهایی برای بازگردان طرفهای یادشده در جریان است. ککینز خاطر نشان کرد که عراقی خود قادر به استفاده از این هواپیماها هستند؛ اما با وجود دستگاههای رصد، تعمیر و آمادسازی این اقدام بهتر شکل خواهد گرفت.
ترور سردار سلیمانی و ابو مهدی المهندس
سخنگوی ائتلاف بینالمللی در ارتباط با ترور سردار شهید «قاسم سلیمانی» فرمانده سابق نیروهای قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و «ابومهدی المهندس» فرمانده شهید الحشد الشعبی مدعی شد که این ترور از سوی ائتلاف صورت نگرفته است.
او در این ارتباط گفت اکثر شرکای ائتلاف در عراق بر این تأکید دارند که برخی تصمیمها در پایتخت کشورها گرفته میشود و این تصمیمها با کیفیت شراکت و همکاریهای روزانه تقارن ندارد.
روابط با الحشد الشعبی
مایلز ککینز مدعی شد که ائتلاف بینالمللی با الحشد الشعبی در عملیاتهای مشترک نظامی «شراکتی پایه» دارد. او همچنین گفت که ائتلاف الحشد را با نام حقیقیاش خطاب قرار میدهد.
رئیس ائتلاف بینالمللی در پایان گفت که الحشد الشعبی و جزئیات مربوط به آن به عراق میشود و ائتلاف هیچ ارتباطی با این مسئله ندارد. او همچنین گفت که ائتلاف هیچ قصدی برای وارد به جنگ با هیچ یک از کشورهای همسایه را ندارد.
310311
کد خبر 1398384منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۲۵۵۸۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سلیمانی عملیاتهایی داشته که هیچ ژنرال آمریکایی نداشته!
استنلی مککریستال، یکی از ژنرالهای چهارستاره قدیمی آمریکا درباره حاج قاسم میگوید: « ما زمانی که برای مقابله با ایرانیها تلاش میکردیم، سلیمانی را مورد بررسی قرار دادیم. او را زیرنظر گرفتیم. وقتی در میدان جنگ است، بسیار کاریزماتیک است و در محیطهای مختلفی، عملیات داشته که هیچ ژنرال آمریکایی با هر میزان آزادی عملی، نداشته است و کارهایش را با آرامش و اثربخشی فوقالعاده انجام میدهد.»
به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: استنلی مککریستال، یکی از ژنرالهای قدیمی آمریکایی است که این روزها یا در کشتی تفریحیاش به سر میبرد یا پای بازی گلف است. چنان اعتباری بین آمریکاییها دارد که برای دیدارش باید به چندین نفر مراجعه کنند تا با این ژنرال چهارستاره صحبت کنند. او درباره حاج قاسم میگوید: «من از چیزهایی که مشاهده کردم، میتوانم بگویم او بهترین کسی است که آنها دارند. ما زمانی که برای مقابله با ایرانیها تلاش میکردیم، سلیمانی را مورد بررسی قرار دادیم. او را زیرنظر گرفتیم. وقتی در میدان جنگ است، بسیار کاریزماتیک است و در محیطهای مختلفی، عملیات داشته که هیچ ژنرال آمریکایی با هر میزان آزادی عملی، نداشته است و کارهایش را با آرامش و اثربخشی فوقالعاده انجام میدهد.»
اما برای اینکه معنای عمیق این نوع تعریف و تمجید دشمن از یک سردار بزرگ ایرانی را درک کنید، باید به انواع خاطرات درباره حاج قاسم مراجعه کنید. ماجرا بهویژه وقتی قابل تأمل میشود که پای صحبتهای خودِ سردار بنشینید. کتاب «ذوالفقار» (برشهایی از خاطرات شفاهی شهید حاج قاسم به همت علی اکبری مزدآبادی) دقیقا چنین فرصتی را برای شما فراهم میکند. کتابی که حاج قاسم در آن از صحنههای عجیبوغریب نبرد میگوید و هشت سالی که با شجاعت و ایثار گذشت. آنچه در ادامه میخوانید، بخشهایی از این کتاب است.
فرماندهان جلوتر از نیروها
نیروهای ما از ارتفاعات ٢٠٢تا ارتفاعات عینخوش و ارتفاعات ابوغریب را اشغال کردند و میرفتند به طرف دهانه ابوغریب. آتش توپخانههای ما روی ارتفاعات ابوغریب بود و زودتر میرفتیم تا تنگه ابوغریب را ببندیم. نخستین بار یکی استیشن به ما داده بودند و نخستین ساعتی بود که سوار این ماشین شدیم. من به اتفاق مهدی کازرونی و سیدغضنفر تهامی که بیسیمچیِ من بود و حسن داناییفر که آن روز بهاتفاق شهید زینالدین، مسئولیت اطلاعات از شاوریه تا عینخوش را داشتند و حسن مسئولیت آمادگی و اطلاعاتی محور دشتعباس و عینخوش را بهعهده داشت، چهار نفری داخل ماشین نشستیم و جلوتر از نیروها حرکت کردیم. برای اینکه خودمان را به دشمن برسانیم. روی جاده خاکی از ارتفاعات به طرف پایین که روی نقشه به تنگه ابوغریب میرسید، راه افتادیم و از دور، تأسیسات چاهنفت را دیدیم و یقین کردیم که به ظرف ابوغریب میرویم.
ماشینی که داخلش بودیم تکهتکه شد!
رسیدیم به چاهنفت. چهار تا پنج نفر عراقی جا مانده بودند که آنها را اسیر کردیم و یک نفر را کنار اینها گذاشتیم و خودمان ادامه دادیم که برویم به طرف ابوغریب. وقتی مقابل تنگه رسیدیم، ارتفاعات از دو طرف میآمد و جاده از وسط ارتفاعات عبور میکرد. به محض اینکه حسن خواست بگوید تنگه ابوغریب، انتهای ستون عراقیها مشغول عبور کردن بود و ما هم آن موقع جوان بودیم و زیاد اعتنایی نمیکردیم و بهسرعت پشت سر ستون تانک میرفتیم که خودمان را برسانیم به ستون تانک. در یک ماشین تنها بودیم. همین که گفتیم تانک، انفجار عظیمی رخ داد. ماشین رفته بود روی مین ضدخودرو، مین منفجر شد. تمام ماشین تکهتکه شد.
احساس کردم صورتم سوخت...
عکس ماشین هست. توی تکههای ماشین ما چهار نفر در هوا معلقزنان افتادیم روی زمین و واقعاً عجیب بود. اگر عکس ماشین را ببینید، غیرقابل تصور است که در این ماشین کسی زنده بماند. حسن نصف سر پایش قطع شد، من صورتم سوخت و مقداری ترکش ریز بهصورتم خورد و مهدی پایش زخمی شد. عمده ما زخمهای کوچکی برداشتیم؛ درحالیکه حداقل زخم آن صحنه باید قطع شدن پای کامل باشد. هیچکس تصور نمیکرد زنده باشیم. با انفجار ماشین، همزمان پشت سر ما از جاده آسفالت، احمد متوسلیان با ماشین رسید و قبل از آن، یک آمبولانس برای نجات ما آمد که رفت روی مین و همه سرنشینان آن کشته شدند. بعد بچهها رسیدند و ما را منتقل کردند به بیمارستان دزفول. این آخرین روز عملیات فتحالمبین بود.
دشمنی که صددرصد آماده بود
قبل از عملیات «بیتالمقدس» (که منجر به آزادسازی خرمشهر شد)، سه عملیات در صحنه جنگ در جنوب انجام شده بود؛ عملیات «ثامنالأئمه»، عملیات «طریقالقدس» و عملیات «فتحالمبین». دیگر زمینی در جنوب، غیر از زمینِ خرمشهر باقی نمانده بود که بخواهد عملیات در آن انجام بگیرد. عملاً وقتی فتحالمبین تمام شد، دشمن مطمئن بود عملیات بعدی برای خرمشهر است. اطمینان صددرصد داشت، لذا خودش را برای این کار آماده کرد. این یکی از مشکلات ما بود. منتها سه اتفاق افتاد که باعث پیروزی ما شد. یکی از آن ویژگیها، طراحی عملیات بود.
هیچ طراح جنگی در دنیا نمیتواند!
الان بیش از ٣٠سال از جنگ گذشته است (زمان روایت این خاطره، ٣٠سال از جنگ گذشته بود) اما اگر دویست سال دیگر هم از جنگ بگذرد و همه طراحان دنیا جمع بشوند، نمیتوانند طرحی جامعتر از عملیات بیتالمقدس طراحی کنند. جامعترین طرح بود، البته این طرح، طرح بسیار متوکلانهای بود، متهورانه و شجاعانه. طرحی طراحی شد که نیرو را نیمهشب از کارون عبور بدهد، بعد در طرح خودش پیشبینی کند این نیرو بدون اینکه با دشمن درگیر شود، ٢١کیلومتر در شب پیادهروی کند، خودش را از بین دشمن برساند به جاده استراتژیک اهواز-خرمشهر... چنین طرحی در طراحی، قدرت میخواهد، جسارت میخواهد چنین اقدامی. خدا رحمت کند شهید بزرگوارمان، حسن باقری را. خیلی انسان بینظیری بود. فکور بود. هیچ دانشگاه و دانشکده نظامی نرفته بود اما خدا در وجود این جوان، دنیایی از فکر و توکل و قدرت قرار داده بود. حسن باقری، انسان عجیبی بود.
بیست و چند روز بیخوابی!
نکته دوم سرعت عمل بود. دشمن باور نمیکرد در چهلم عملیات فتحالمبین، این عملیات آغاز شود. بیست و چند روز این عملیات استمرار داشت. آن چهرهها دیدنی بود. چهرههای پر از دوده باروت، پر از خاک، یک گرد چند سانتی خاک روی همه این چهرهها نشسته بود. چهرههایی که عموماً مجروح بودند و زخم داشتند. همین شهیدحاج احمد متوسلیان، روی برانکارد، بعدا توی آمبولانس، در صحنه میدان، عملیات را اداره میکرد. در ذهنم هست بدون استثنا، فرماندهان مجروح بودند؛ خسته هم بودند. بیست روز بگذرد و شما حتی دو شبانهروز نخوابید! بیستوچندروز پیوسته جنگ، بدون هیچ خوابی، بدون اینکه یک کسی بتواند یک دراز عادی در صحنه بکشد! من دقیقا چهرهها در ذهنم هست. آمدیم کنار همین سهراه حسینیه. آنجا جلسهای بود... وقتی این جلسه در آنجا شکل گرفته بود، آن جلسه و آن تصاویر دیدنی بود، آن چشمها دیدنی بود. آن گردنهایی که حرفنزده به یک طرف میافتاد، دیدنی بود و کسی واقعاً نمیتواند آن حقیقت را نشان بدهد.
با چه رویی برگردیم؟
در همین جلسه بود که حسن باقری اعجازی انجام داد... بهدلیل خستگی فوقالعاده بچههای رزمنده، همه فرماندهان بحثشان این بود که ما نیاز به یک تنفس داریم، یکی دو هفته، سه هفته، تجدید قوا بشود، نیروی جدیدی وارد جنگ بشود، بتوانیم کار را تمام کنیم. تقریباً اتفاقنظر وجود داشت. حسن باقری بلند شد ایستاد، گفت: «کجا برویم؟ ما بیست روز است که به مردممان میگوییم خرمشهر در محاصره است. با چه رویی میخواهیم برگردیم؟» مفصل صحبت کرد. صحبتهای حسن، جوّ جلسه را عوض کرد.
١٥ هزار اسیر، شوخی نیست!
عملیات، سه شب صورت گرفت. آن عملیاتی که خداوند پیروزی بزرگ را به ما نشان داد و نصیب کرد. من همیشه در ذهنم هست که چه شد در روز آخر عملیات که آن اتفاق معجزهآسا افتاد؟ بیش از ١٥هزار نفر اسیر شدند. شوخی نیست. شما یک جمعیت ١٥هزار نفری را جلوی چشمت بیاور، ١٥هزار نفر جوان، رزمنده، جنگنده، مجهز و مسلح، درحالیکه با عقبهخودش ارتباط دارد، اینها همه بیایند تسلیم شوند! حالا غیر از هزاران نفری که به رودخانه اروند زدند، برخیها را آب برد، برخی موفق شدند خودشان را به آن طرف رودخانه برسانند و...
کامیون کامیون اسیر میآوردند...
آنقدر عدد اسرا زیادی بود که توصیه همه فرماندههان این بود که کسی به اسرا نزدیک نشود. چراکه بچههای ما توی آنها گم میشدند. تخلیه آنها بیش از یک روز و نصفی طول کشید. کامیون کامیون میآمدند اسرا را میبردند، تخلیه میکردند. در جنگ ما، یکی از جامعترین صحنههایی که میتوان آن را به اندازه یک جنگ به نسلها ارائه کرد، عملیات بیتالمقدس است. در یک جنگ نامتقارن، بهترین ایده و الگوی موفق بود. لذا این پیروزی حاصل شد و خداوند قلب امام را خوشحال کرد و آن عبارتهای حمدگونه بر زبان امام جاری شد.
انتهای پیام