یفتوشنکو ؛ روشنفکری عاشق ادبیات
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۲۹۱۷۷۵
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایبنا، کتاب «خودزندگینامه نابهنگام» به قلم یوگنی یفتوشنکو شاعر روس، اثری است که در زمان انتشار مورد توجه چشمگیری از جانب مطبوعات بینالمللی قرار گرفت. این اثر در واقع شرح حال یک روشنفکر در جامعه شوروی به ویژه مربوط به عصر استالین است که در عین ارادت به آرمانهای نخستین انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ این کشور، دیدگاههای انتقادی خود نسبت به وضعیت حاکم بر جامعه را بیپروا ابراز میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کتاب از جانب انتشارات ناهید به من پیشنهاد شد. در واقع ابتدا کتابی از آلخو کارپانتیه در فضای رئالیسم جادویی پیشنهاد شده بود که طی جستوجو فهمیدم تیم کاوه میرعباسی به ترجمه آن اثر مشغول هستند و به دنبال آن، این اثر ارائه شد. درباره یفتوشنکو شناخت قبلی نداشتم و بعد از کنکاش متوجه شدم شاعری بلند آوازه، ناقدی توانمند، فیلمنامهنویس و ناشر، و از جایگاه اجتماعی خوبی برخوردار بوده است. این شد که پیشنهاد ترجمه «خودزندگینامه نابهنگام» را پذیرفتم. یفتوشنکو، خودزندگینامهاش را از این جهت نابهنگام نامیده است که در زمانه خویش، همواره با جریان حاکم استالینی ساز مخالف میزد و معتقد بود سیستم در حال بیراهه رفتن و فاصله گرفتن از آرمانهای انقلاب [اکتبر ۱۹۱۷] است.
چنان که در متن اثر آمده، در عین مخالفت نویسنده با خط مشی استالین، او به لنین و آرمانهای انقلابی ارادت داشته؛ درباره این دوگانگی بیشتر بفرمایید.یفتوشنکو به آرمانهای انقلاب شوروی به شکل مثبتی نگاه میکرده، به آن ایمان داشته و احترام ویژهای برای ولادیمیر لنین قائل بوده است. میتوان او را شاعر مدافع استالین-زدایی خواند چرا که همواره نگاهی انتقادی به ژوزف استالین و استالینیسم داشته و معتقد بوده پشتپا زدن استالین به جریانی که لنین بنا نهاد سبب گمراهی مسیر انقلاب شوروی شده است. او همچنین در ادامه ظهور کاپیتالیسم، با دست زدن به نقد آن، جامعه مبتنی بر سرمایهداری را جامعه «مکدونالدی» میخواند. البته نکته جالب توجه درباره او این است که ضمن نگاه انتقادی، همواره برای حفظ امنیت خود، جانب احتیاط را هم رعایت میکرده است تا برچسب مخالفت با سیستم را کنار نام خود نداشته باشد و همین امر سبب شد حاکمیت محافل پرجمعیتی را برای جلسات شعرخوانی او اختصاص دهد. او ضمن اعتقاد به اصالت کمونیسم، معتقد بود که کمونیستها از این ایدئولوژی بهعنوان دکان و منبعی برای کاسبی سوءاستفاده کردهاند.
یفتوشنکو نگاه مطلقا مثبتی به پدیده شعر داشته و در بخشی از کتاب، آن را بازتابدهنده حقیقت دانسته است؛ حال آنکه میتوانیم اشعاری را هم داشته باشیم که الزاما حقیقت را بازگو نکنند. دیدگاهتان درباره این نگرش یفتوشنکو راجع به شعر چیست؟این مساله به حوزه نقد ادبی ورود میکند و من تخصص لازم برای پاسخگویی به آن را در خود نمیبینم. با این حال، آنچه یفتوشنکو عنوان کرده یک دیدگاه شخصی است و میدانیم که حقیقت همواره تابعی از زمان و مکان است. از منظر او، شعر لفافهای است که حقایقی مستتر در پشت خود دارد و گذر زمان است که حقیقت ماجرا را آشکار میکند.
او در بخش دیگری از کتاب، روایتی از ۵ سالگی خود را نقل و سیمایی از پدربزرگ خود را به تصویر میکشد که گر چه خود یک انقلابی بوده اما سرانجام به دست عوامل وقت، سر به نیست میشود؛ تعبیر شما از این مساله چیست؟هر دو پدربزرگ او در جریان انقلاب آسیب دیدهاند. همواره انقلابها در گامهای نخستین خود، چنین تندرویهایی را دارند. شخصا معتقدم این عنوان مکاتب نیستند که جریان کار را رقم میزنند، بلکه مجریان هستند که به خاطر اعمال سلیقه در فرآیند اجرا، به بیراهه میروند. اساسا نمیتوان ایدئولوژیها را مقصر دانست و میشود گفت هیچ ایدئولوژی در صورت اولیه خود پدیدهای منفور و منفی نیست که بخواهد در تقابل با انسانیت قرار بگیرد. حتی اگر کاپیتالیسم را در نظر بگیریم، میتوان آن را برای بشریت حائز خدماتی دانست و این دولتمردان هستند که با اغراض و امراض شخصی خود به وجهه ایدئولوژی ضربه میزنند. کمونیسم هم گر چه با مبنایی انساندوستانه ظهور کرده اما تدریجا فساد در آن ریشه دوانیده و سبب شده از تخصیص بهترین عنوان برای مقامات رده بالا تا دریافت حقوقهای چند برابری، اصالت مکتب از بین برود. کار روشنفکر این است که در هر شرایطی قدرت را به نقد بکشد، حال آنکه در عمل شاهد هستیم بسیاری از به ظاهر روشنفکران به جای عمل به رسالت خود، به آغوش امپریالیسم میشتابند و میتوان گفت به جای کار اصیل، از نمد روشنفکری برای خود کلاهی بافتهاند.
نویسنده از ارادت خود به مایاکوفسکی و پاسترناک میگوید؛ نقش کدام یک را در مسیر ادبی او پررنگتر میدانید؟او در مقطعی از روند تکامل ادبی خود به مایاکوفسکی علاقه داشته و تا حدی از او متاثر بوده است. اما شخصیت اصلی که روی او اثر گذاشته، بوریس پاسترناک بوده که یفتوشنکو ابتدا با شعر او آشنا شده، ارتباطی که شکل مرید و مراد به خود گرفته تدریجا به دنبال آشنایی بیشتر، رابطهای صمیمانه میان آن دو شکل گرفته است.
در بخشهای پایانی کتاب، نویسنده به نقل قولی از لنین اشاره میکند «شوروی بهای خود را با رنج به مارکسیسم پرداخته است»؛ با توجه به اینکه لنینیسم اساسا مسیری متفاوت با کمونیسم اصیل را در پیش گرفته، چه تعبیری از این نقل قول دارید؟من هم موافق هستم که کمونیسم اصیل تا کنون ظهور نکرده است و البته این هم تا حدی اجتنابناپذیر به نظر میرسد. چرا که برای اجرای مانیفست اولیه، مجری ناگزیر باشد آن را تا حدی بر مبنای شرایط تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی اقلیم خود بومیسازی کند. در مورد کمونیسم میتوان گفت پیادهسازیاش با توجه به شرایط خاص آن روزگار، امکانپذیر نبوده است و امروز تازه در جوامعی که با گذر از مراحلی به حدی از صنعتی شدن و توسعه یافتگی رسیدهاند میتواند به درستی پیاده شود. طبعا امکان اجرای صحیح این ایدئولوژی در وضعیت اسفبار روسیه آن روزگار و به دنبال میلیونها کشتهای که در پی جنگهای جهانی داشته امکانپذیر نبوده است.
یفتوشنکو در گرایشی که نسبت به ملت خود نشان میدهد، معتقد است هیچ ملتی در طول تاریخ به اندازه ملت روسیه رنج ندیده است؛ ناسیونالیسم تا چه حد در شعر او ظهور دارد؟قطعا یفتوشنکو ادیبی بهوضوح ملیگرا و در کنارش سوسیالیست است. این را میتوان از قلم او به روشنی دریافت. من هم به معنای احترام به گذشته و تاریخ کشور، شخصا گریشات ناسیونالیستی دارم. در کنار آن به سوسیالیسم هم معتقد هستم. اما روی این تعریف از سوسیالیسم هم تاکید دارم که «اجتماعی شدنِ سرمایه» است و در واقع سیستم باید به نحوی پیادهسازی شود که بتواند ثروت موجود را میان همه انسانها تقسیم کند، چنانکه وضعیت توزیع نامتوازن سرمایه در جهان امروزی اصلا عاقلانه به نظر نمیرسد.
«خودزندگینامه نابهنگام» با ۱۳۰ صفحه، شمارگان ۵۵۰ نسخه و بهای ۲۵هزار تومان از طریق انتشارات ناهید، منتشر و روانه بازار شده است.
منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: شعر و شاعر ادبیات
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۲۹۱۷۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موزه نادر، خانهای برای ادبورزی/ مهمانی هر روز هفته با یار مهربان
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، ونوس بهنود- در گوشهای از اراضی عباسآباد یادگاری از نویسنده نامدارایرانی برجای مانده که به تعبیر کسانی که او را میشناسند نه تنها باید آثارش را با شور مزمزه کرد بلکه باید نگاهش به زندگی را زیست.نادر ابراهیمی همچنان در کنار کتابدوستان است.
متولد 1315 و متوفی در سال1387. فارغ التحصیل رشته زبان انگلیسی از دانشگاه تهران. نویسنده، داستان نویس، مترجم، فیلمساز و پژوهشگر. القابی که به خودی خود موجب نشده است تا خیل عظیمی از جوانان امروز و دیروز به آثار نادر ابراهیمی روی بیاورند. از سال 98 که بخشی از لوازم شخصی و کتب وی در گوشهای از خانه شعر و ادبیات به نمایش در آمد، فضا نیز برای معرفی هر چه بیشتر او به علاقهمندان به کتاب فراهم شد.
بعد از فوت این نویسنده به همت و پیشنهاد همسرش فرزانه تهرانی مقدم آثار وی در خانه شعر و ادبیات موزهای را از آن خود ساخت. هر چند شیوع کرونا موجب شد تا رونق این مجموعه کمی با تأخیر مواجه شود اما در نهایت خانهای برای نادر ابراهیمی شکل گرفت تا زمینهساز معرفی هر چه بهتر وی باشد.
5 هزار جلد کتاب از کتابخانه شخصی
موزه نادر ابراهیمی یک کتاب درس است. اشیا بیجانی که هر یک بخشی از زندگی و عقاید نویسنده کرمانی را نمایان میسازد، جانی تازه به رگهای بازدیدکننده میبخشد.این مجموعه تداعی چگونه زیستنی است که نادر در کتابهای خود تلاش میکرد به مخاطب انتقال دهد. وی که از 15 سالگی نوشتن را آغاز کرد در «چهل نامه کوتاه به همسرم»، «بار دیگر شهری که دوست میداشتم»، «خانهای برای شب»، «ابن مشغله» و «ابوالمشاغل»، «یک عاشقانه آرام»، «مردی در تبعید ابدی» ، «آرش در قلمرو تبعید»، «بر جادههای آبی سرخ» و «تضادهای درونی» نظر عموم مردم و اهالی شعر و ادب را به خود جلب کرد و جوایز متعددی را از آن خود ساخت.
علاوه بر معرفی آثار وی دراین مجموعه، 5 هزار جلد از کتابخانه شخصی شاعر و نویسنده جانمایی شده است. اما اینها نیز به تنهایی گویای عقاید متعالی وی نیست. لوازم شخصی و نوع زندگی منظم، همراه با برنامه ریزی و تربیت اخلاقی و فکری بازدیدکننده را متوجه خلأهایی میسازد که در تکاپوی زندگی روزمره به فراموشی سپرده است. نادر ابراهیمی با انضباط و تعهد و به قول خودش عشق وایمان، آثاری را به جای گذاشته که چندین نسل از کتاب دوستان ایرانی را سیراب کرده است.در لوحهای تقدیر و جوایز ملی و بینالمللی توجه کارشناسان و خبرگان داخلی و خارجی به آثار او دیده میشود. بر خلاف شعرا و نویسندگان دیگر، موزه نادر ابراهیمی در خارج از خانه وی دایر شده و بااین وجود آن ارتباط معنوی با نویسنده در آثار وی برقرار است.
توجه به تربیت کودکان
دو ساعت ورزش، 30 صفحه خواندن متن، یک ساعت خدمت و عبادت، یک ساعت بازی با رایکا(دخترش).
این برنامه روزانه که در پانویس آن آمده مهربانی، ادب،ایمان، آرامش، طهارت، پرهیز، کار، کار، کار، کار، گویای توجه نویسنده به تربیت قلبی و فکری خود است.
در عین حال از خدمات نادر ابراهیمی به یادگار گذاشتن کتابهای ارزنده ویژه کودکان و نوجوانان بود. کتبی مانند «دور از خانه»، «کلاغها»، «سنجابها» و «قصه گلهای قالی» . فعالیت حرفهای وی برای ادبیات کودک با تأسیس موسسه «همگام با کودک و نوجوان» آغاز شد که بعدها این مجموعه عنوان ناشر برگزیده آسیا و ناشر برگزیده نخست جهان را کسب کرد.
وی همچنین تصویرگری کتب کودک از جمله کتابهای «راه دور»، «گل هفت رنگ»، و «ما بوته گل سرخ را از خواب بیدار کردیم» در کارنامه وی میدرخشد.
در عین حال که نادر ابراهیمی آثار درخشانی برای کوچک و بزرگ خلق کرده است بخشی ازفعالیتش نیز مربوط به نوشتن فیلم نامهها اختصاص داشت. میتوان به فیلمنامههای «آخرین عادل غرب» و «صدای صحرا»، «روزی که هواایستاد»، «سفرهای دور و درازهامی و کامیدر وطن» نیز اشاره داشت.
غربتی پرمعنی
نادر ابراهیمی یکی از فاتحان قله ادبیات فارسی است. صعود بر قلب مخاطب و پا نهادن بر موانع و سخت کار کردن از ویژگیهای آثار خلق شده نویسنده برگزیده ادبیات داستانی است. اما به مانند بسیاری از چهرههای فرهنگی و هنری غربتی پرمعنی همچون غباری بر روی آثار وی نشسته است. در وضعیتی که خلأ معنی و محتوا در کتاب و در آموزش عمومی بیداد میکند، آثار نویسندگانی چون نادر ابراهیمی آنچنان که باید دستاویز تربیت روحی و فکری جامعه نیست.
در واقع به جای معرفی چهرههایی همچون ابراهیمی،این خود علاقهمندان به کتاب هستند که جستجو کرده و پی به گنجینههای فکری آنها میبرند. هر چند باید اقدام همسر شاعر را در زنده نگه داشتن ظرفیت تربیتی نادر ابراهیمیپاس داشت اما شعرا و نویسندگان بیش ازاینها میبایست مورد توجه قرار گرفته و آثارشان دستمایه تولید آثار هنری دیگر باشد.
کتابخانه کودک و نوجوانی که از آثاراین نویسنده سهمی ندارد یا صنعت سینمایی که فیلمنامههای وی را در گوشهای بایگانی کرده است و امروز از ضعف فیلمنامه گله و شکایت دارد و گردهماییهای فرهنگی که از قدرت و آموزههای فکری نویسندگانی چون او بیبهره است، به منزله جهالت و بیتوجهی به میراث معنوی است. نویسنده سالها و دههها از عمر خود را با دقت و تلاش مستمر برای نوشتن کتاب و فیلمنامه صرف کرده است، پژوهش کرده و هر آنچه لازم بوده و لازم دیده را در کتب خود آورده است و امروز نباید صرفاً، کتاب یک عاشقانه آرام وی به عنوان کادوی عشاق به یکدیگر مورد توجه قرار گیرد.
مهمانی هر روز هفته یار مهربان
خانه شعرا و نویسندگان منزلگاه گنجینههای معنوی و فکری ماست اگر سری نزنیم گرد غفلت بر روح و روانمان خواهد نشست و ما را از اصلمان دور خواهد ساخت.
رئیس خانه شعر و ادبیات در خصوص معرفی آثار فاخر ادبیات ایرانی در این مجموعه و در خانه موزه نادر ابراهیمی به خبرنگار آنا گفت: در همه دنیا کتاب و ادبیات دو موضوع تنیده در هم است و 70 درصد کتابهای منتشره در دنیا به ادبیات مرتبط است. با این پیش فرض ما هر روز برنامه داریم. شنبههای روایتخوانی، یکشنبههای مثنویخوانی، دوشنبههای شعر و سه شنبههای داستان.
مهدی قزلی تاکید کرد: علاقهمندان میتوانند به صورت رایگان دراین نشستها شرکت کرده و لذت خواندن را تجربه کنند. حتی نویسندگان میتوانند کتاب های خود را دراین جلسات خوانده و نظر عموم را دریاف کنند.
وی با اشاره به خواندن کتاب همراه با حضور نویسندگان اضافه کرد: در کتابخانه نادر ابراهیمی هم که نوعی از قفسه باز است افراد میتوانند در محل مطالعه کنند و حتی میتوانند کتاب های ارزشمند این نویسنده را بخوانند.
رئیس خانه شعر و ادبیات به تولید ویدیو و محتواهایی جهت درج در شبکه های اجتماعی و حتی معرفی کتابها از طریق صدا و سیما اشاره کرد و گفت: به عنوان مثال برنامههای 10 کتاب که در دهه فجر با هدف معرفی 10 کتاب مرتبط با انقلاب اسلامی برگزار شد و یا برنامه «کتابم» که معرفی 34 کتاب توسط نویسندگان در دوره قبلی نمایشگاه کتاب بود.
وی به معرفی 80 کتاب در نمایشگاه کتاب امسال اشاره کرد و گفت: در معرفی آثار خوب و یا آینده دار تمامی ظرفیت خود را به کار بستهایم. ضمن اینکه ما در حوزه نشر فعالیت نداریم و هدف معرفی کتابها است و به جای چاپ و نشر به دنبال کتابخوانی هستیم.
قزلی معتقد است به اندازه کافی کتاب خوب برای خواندن داریم و همچنان کتابهایی نوشته میشود که ارزش خواندن را داشته باشد. به دلیل افزایش کمیت کتابها پیدا کردن کتاب خوب سخت شده است. در گذشته فقط افراد حرفهای در حوزه نشر کتاب فعالیت داشتند امروز هر فردی قادر به چاپ کتاب خوب است.
رئیس خانه شعر و ادبیات این وضعیت را اقتضای زندگی امروزی دانست و گفت: ما در دوره تلاطم اطلاعات هستیم. کتابهای زیادی برای خواندن است و هدف ما معرفی کتابهای مناسب برای تمامی اقشار است واینکه بتوانیم کمک حال کسانی باشیم که به دنبال مطالعه کتاب هستند و تلاش میکنیم به این سوال پاسخ دهیم که کدام کتاب برای کدام مخاطب مناسب است.
انتهای پیام/