کارگری که سردار سازندگی شد/ «دلهرههای آخرین خاکریز» از اولینها درباره شهدای جهاد است
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۳۳۰۰۴۲
صراط: «جهاد سازندگی» در طول فعالیت خود در دهه 60، به یک نهاد مردمی و به تعبیری یک دولت روستایی و مردمی تبدیل شده بود. بخش عمدهای از عمران و آبادانی روستاها، حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روستاییان در آن دوران، بهدست نیروهای جهاد سازندگی صورت میگرفت. از این حیث پرداختن به جهاد سازندگی اهمیت دارد و محمدرضا شمسآبادی، یکی از شهدایی است که در این محیط رشد کرده و در همین محیط هم به شهادت رسیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش تسنیم، شهید شمسآبادی در خرداد 1360 وارد جهاد سازندگی میشود و حضورش در جهاد تا اسفند 1365 ادامه مییابد. بهعنوان یک نیروی تازهکار وارد جهاد و در ادامه عضو شورای مرکزی جهاد سازندگی سبزوار میشود و فرماندهی گردان مهندسی رزمی جوادالائمه(ع)، آخرین مسئولیتش در جهاد سازندگی است. «دلهرههای آخرین خاکریز»، زندگینامه این جهادگر شهید است که پس از 120 ساعت مصاحبه نوشته شده و توسط انتشارات «راه یار» منتشر شده است. تنوع فعالیتهای این شهید به حدی است که خاطرات او غالب کمیتههای جهاد و فعالیتهای مختلف جهاد را در بر میگیرد. خبرگزاری تسنیم، به بهانه فرارسیدن سالروز صدور فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر تشکیل جهاد سازندگی با محمد اصغرزاده، نویسنده این اثر به گفتوگو پرداخت که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
در ابتدا درباره علت و ماجرای نگارش کتاب «دلهرههای آخرین خاکریز» کمی توضیح دهید؟
در دهه 60 شاهد حضور تأثیرگذار مردم در نهادها و ارکانهای مختلف حاکمیتی بودیم و یکی از این ارگانها، جهاد سازندگی بود که نمایانگر حضور جهادی و مؤثر مردم در عرصههای مختلفی مانند نهضت سوادآموزی و دفاع مقدس و سازندگی و آبادانی روستاها است. مانند الآن که در بحرانهایی مثل سیل و بیماری کرونا، گروههای مردمی برای کمک پای کار آمدند، در دهه 60 همه کارها از مدیریت گرفته تا امور جزئی، بر عهده گروههای مردمی بود که با انگیزههای الهی کار میکردند. در آن مقطع، واگذاری امور به نیروهای مردمی، بسیار دیده میشد. نمونه کاملی از آن نیز جهاد سازندگی است که مثلاً همه کارهایی را که قرار بود در روستاها انجام شود، به این نهاد واگذار میکردند و از این جهت، جهاد سازندگی یک نمونه مناسب فعالیت مردمی بود که هم ساختار حاکمیتی داشت و هم با انگیزههای مردمی و با حضور مردم اداره میشد.
هدف ما از نگارش کتاب «دلهرههای آخرین خاکریز» معرفی جهاد به عنوان الگوی فعالیت مردمی است؛ البته دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به عنوان متولی این کار، مدتها است که تاریخ شفاهی تجربههای دهه 60 از جمله جهاد سازندگی را ثبت میکند.
جهاد سازندگی شهدای بسیاری در طول جنگ تحمیلی داشته، چرا شهید محمدرضا شمسآبادی را برای معرفی جهاد سازندگی انتخاب کردید؟
یکی از ویژگیهای شهید شمسآبادی این است که در قسمتهای مختلف جهاد سازندگی حضور داشت. ورود ایشان به جهاد از اردوهای جهادی در روستاها بود؛ یعنی افراد ابتدا در این اردوها سنجیده میشدند و اگر میتوانستند خود را با شرایط وفق دهند، در جهاد میماندند. شهید شمسآبادی در امور شوراهای روستایی و برگزاری انتخابات شوراها، در کمیتههای عمران و فرهنگی و شورای سه نفره جهاد سازندگی سبزوار و فعالیتهای جهادی در جبهه حضور داشته است و به این ترتیب وقتی زندگینامه شهید را مرور میکنیم به نوعی با غالب فعالیتهای جهاد سازندگی آشنا میشویم. شهید شمسآبادی به صورت کاملاً مبتدی و به عنوان یک کارگر در سال 60 وارد جهاد میشود و در سال 63 به عضویت شورای مرکزی جهاد سازندگی درمیآید و سال 65 هم فرمانده گردان جوادالأئمه(ع) میشود. در واقع رشد و پیشرفت شهید در همین جهاد سازندگی شکل میگیرد و از این جهت هم نمونه خوبی برای نشان دادن ساختار سالم جهاد سازندگی است. به این معنی که یک نیروی مبتدی وقتی وارد ساختاری مردمی میشود که شایستهسالاری در آن حاکم است، میتواند قابلیتهای خود را نشان دهد و رشد کند.
آنطور که در مقدمه کتاب آمده است، گویا در ابتدا قرار بوده که تنها خاطرات شهید آورده شود؛ ولی بعداً جهاد سازندگی جزئی از ساختار اصلی محتوای این کتاب میشود؟
در جهاد سازندگی سبزوار، با اعضای سابق جهاد مصاحبههایی انجام شده بود و چون شهید شمسآبادی، جزو شهدای جهاد است و فعالیتهای مهمی داشته است، حدود 24 ساعت هم با همرزمانش درباره او مصاحبه داشتیم. با توجه به این مسائل، پسر شهید شمسآبادی پیشنهاد نگارش کتاب بر اساس این مصاحبهها را به من داد. ابتدا تصمیم بر این بود که یک کتاب 100 خاطرهای چاپ کنیم؛ چون خودم تصورم این بود که شهید شمسآبادی هم مانند بسیاری از شهدا تنها در جبهه حضور داشتهاند و اطلاعات زیادی از حضور شهید در جهاد سازندگی نداشتم. بعد از اینکه خاطرات شهید را مطالعه کردم، متوجه شدم که حضور شهید شمسآبادی در جبهه، حضور در قالب پشتیبانی مهندسی جنگ جهاد بود؛ به همین دلیل هم اگر بخواهیم کتابی بنویسیم که فضای جهاد سازندگی را در کنار شهید معرفی کند، مصاحبههایی که داشتیم، کافی نبود؛ زیرا فضای جهاد سازندگی مانند فضای جبهه، برای مخاطب چندان شناخته شده نیست و باید ابتدا مخاطب را با این فضا آشنا میکردیم و سپس به معرفی شهید بپردازیم.
همین موارد باعث شد حدود 90ساعت مصاحبه جدید درباره شهید گرفتیم. این را هم بگویم که کتاب «دلهرههای آخرین خاکریز» جزو اولین کتابهایی است که درباره شهدای جهاد سازندگی منتشر شده است.
البته عنوان کتاب، بیشتر به فضای جنگ و جبهه میخورد تا فعالیتهای جهاد سازندگی.
«دلهرههای آخرین خاکریز» اشاره به آخرین شناسایی شهید و دوستانش برای استقرار سنگر است که در همین شناسایی هم به شهادت میرسد. در واقع محوریت کتاب، فعالیتهای جهادی و مردمی شهید شمسآبادی است و قبول دارم که این عنوان تداعیکننده فضای جبهه و دفاع مقدس است و آنچه از جبهه و جنگ به ذهن میرسد، بیشتر فعالیتهای رزمی است تا مهندسی، اما اسم مناسبی که گویای فعالیتهای جهادی شهید و در عین حال خلاقانه باشد، به ذهن ما نرسید و در نهایت هم همین عنوان را انتخاب کردیم.
*تسنیم: مانند دیگر کتابهای تاریخ شفاهی انتشارات «راه یار» عکسهای خوبی هم پیوست کتاب شده است، اینها را چطور تهیه کردید؟ به خصوص که کتاب مربوط به جهاد سازندگی یک شهرستان دور از مرکز هم میشود.
در جهاد سازندگی سبزوار، هستهای از اعضای اولیه جهاد شکل گرفته است که در سالهای بازنشستگی، اسناد و خاطرات و هر آنچه را که مربوط به دهه 60 جهاد سبزوار بود، جمعآوری و ثبت کردهاند. یکی از کارهایشان این بود که حدود 25 هزار عکس مربوط به دهه 60 و جهاد سبزوار اسکن کردند. در واقع به خاطر همت اعضای جهاد سبزوار، به گنجینه خوبی از عکسها دسترسی داشتیم که در دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب، این عکسها را شناسهدار کردیم و برای هر عکس، فرمی تهیه کردیم که شرح عکس و مشخصات عکس در آن ثبت شد و در نهایت هم عکسهای کتاب را از بین اینها انتخاب کردیم.
محمد اصغرزاده، نویسنده کتاب
این جهادگرانی که اشاره کردید، نظری درباره کتاب شما نداشتند؟
ما برای نگارش کتاب، با اکثر اعضای جهاد سازندگی سبزوار مصاحبه کردیم که خاطرات تعدادی از آنها در کتاب چاپ شده و عدهای هم که خاطره مرتبط با شهید شمسآبادی نداشتند، در جریان چاپ کتاب بودند و از انتشار کتابی درباره شهید جهاد سازندگی با این حجم و کیفیت استقبال کردند.
بازخوردهای خوبی از آنها گرفتیم، خوشحال بودند که بعد از40 سال، یک مجموعه به جهاد سازندگی و شهدای آن پرداخته است.
همانطور که در مقدمه کتاب هم اشاره شده است، منابع مربوط به حضور شهید در برخی از بخشها ناقص است و گویا نتوانستید منابع خوبی پیدا کنید. این نوع نواقص در چاپهای بعدی تکمیل میشوند؟
بله، قرار است در ویرایش بعدی کتاب، تغییراتی ایجاد شود. برای مثال درباره دوران سربازی شهید، مطلبی نیامده است اما بعد از انتشار کتاب، یکی از کسانی را که با شهید در خدمت سربازی همراه بود، پیدا کردیم و در موارد دیگری هم، به همین صورت اطلاعات جدیدی به دستمان رسیده است که باعث تغییراتی در چاپهای بعدی کتاب میشود. در واقع زمانی که مشغول صفحهآرایی و طراحی جلد کتاب بودیم، به این اطلاعات رسیدیم؛ ولی فرصت نبود که تغییرات جدید را در کتاب فعلی لحاظ کنیم.
در مورد پایگاه شهید منتظری هم به دنبال اطلاعات دقیقتری هستیم اما اگر نتوانیم این قسمت را کامل کنیم، لازم است تغییراتی در نگارش فصل مربوط به این مسئله داشته باشیم و مطالبی را حذف کنیم تا جذابیت کتاب بیشتر شود.
در پایان اگر نکتهای درباره کتاب یا موضوع آن دارید بفرمایید.
نگاه ما در دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب این نبود که تنها به زندگی شهید شمسآبادی بپردازیم؛ بلکه هدف این بود که بگوییم در دهه 60 افراد زیادی مانند شهید شمسآبادی بودند که میتوانند برای حل مشکلات کنونی کشور، الگو باشند و استفاده از تجربههای دهه 60 و جهاد سازندگی میتواند راهگشای مسائل امروز ما باشد.
یک تجربه مهم این است که گروهها و انگیزههای مردمی در دهه 60 به رسمیت شناخته میشدند و در ارکان حاکمیتی کشور وارد میشدند و به آنها مسئولیت میدادند و حجم فعالیتها و تأثیرگذاریهای این گروهها، بسیار فراتر از فعالیتهای نهادهای حاکمیتی اداری بوده است. همین جهاد سازندگی وقتی کارکرد خود را تغییر داد و به اسم جهاد کشاورزی، شکل اداری و رسمی به خود گرفت، چقدر حجم فعالیتها و تأثیرگذاریهایش کمتر شد. در واقع پیام ما در کتابهایی با موضوع جهاد سازندگی این است که گروههای مردمی را در ارکان حاکمیتی به رسمیت بشناسیم و مانند دهه 60 زمینه فعالیت را برای آنها فراهم کنیم.
علاقهمندان علاوه بر کتابفروشیها میتوانند از طریق سایت Ammaryar.ir نیز با تخفیف ویژه انتشارات «راه یار» اقدام به تهیه این کتاب کنند. نسخه الکترونیکی «دلهرههای آخرین خاکریز» نیز از طریق سایت و برنامه کتابخوان «طاقچه» در دسترس است.
منبع: صراط نیوز
کلیدواژه: کتاب و ادبیات ادبیات دفاع مقدس ادبیات انقلاب اسلامی جهاد سازندگی صراط نیوز دلهره های آخرین خاکریز جهاد سازندگی سبزوار جهاد سازندگی فعالیت های جهاد شهید شمس آبادی نگارش کتاب فعالیت ها گروه ها عکس ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۳۰۰۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سردار رادان: دشمن میخواهد از خاکریز عفاف و حجاب بگذرد؛ اگر موفق شود دیگر چیزی برای ما نخواهد ماند
فرمانده کل انتظامی کشور گفت: دشمن میخواهد از خاکریز عفاف و حجاب بگذرد، بعضی از خاکریزها تعیین کننده است چه حفظ آن و چه از دست دادن آن.
به گزارش ایسنا و بنابر اعلام خبرگزاری پلیس، سردار احمدرضا رادان در جمع اساتید و طلاب مدرسه عالی فقهی امام علی بن موسی الرضا (ع) و خانوادههای معزز شهدای حریم و حرم، اظهار داشت: قصه پرغصه امروزهای ما در آمیختگی شبهه، شک، تردید با یقینی حاصل از فقه و علم و عمل است؛ یعنی شبهه بین حجاب با دلایل و برهان قانون مسائل فقهی و عقلی با شبهاتی که حریف و دشمن و خودی نادان در برابرش قرار میدهند.
وی به اظهارات مقام معظم رهبری در این باره اشاره کرد و افزود: این قصهای که صورت گرفته، برنامه دشمن است دشمن با برنامه کامل با هدفگذاری کامل و دقیق و البته پا به کار و مصمم است، چون اگر به هدف برسد به همه چیز رسیده است و اگر از این مسیر عبور کند از همه جا میگذرد.
سردار رادان ادامه داد: دشمن میخواهد از خاکریز عفاف و حجاب بگذرد، بعضی از خاکریزها تعیین کننده است چه حفظ آن و چه از دست دادنش وقتی به شهید "علم الهدی" گفتند خرمشهر سقوط کرد گفت دعا کنید دل را از دست ندهیم خرمشهر را میتوان پس گرفت، اما اگر دل سقوط کند خرم شهرها پس از خرمشهر سقوط میکند وآن وقت است که در شهرهای سقوط کرده زندگی خواهیم کرد.
فرمانده کل انتظامی کشور اضافه کرد: دشمن دست روی موضوع مهمی برای شکستن ما قرار داده است، اگر موفق شود دیگر چیزی برای ما نخواهد ماند.
وی اضافه کرد: ۳۲ سازمانی که در این نظام مسئول بودند برای ساماندهی حجاب و عفاف نه تنها کار خودشان را نمیکنند بلکه شبهه و شک و تردید در دل مردم نیز میاندازند، دل کسانی که ایجاد شبهه و شک و تردید میکنند، تسخیر دشمن شده است.
سردار رادان با اشاره به داستان "اندلس" توصیه کرد که چگونه خانوادهها از هم پاشیدند این یعنی سقوط و شکست، مسئله حجاب یک مسئله فرهنگی و اجتماعی است و ما به این مسئله معتقد هستیم، همچنین اعتقاد داریم خیلی از آسیبهای اجتماعی ریشه در مسائل فرهنگی و اجتماعی دارد.
فرمانده کل انتظامی کشور اعلام داشت: بی حجابی دلها را به سقوط میکشاند و بی غیرتی، بی حیایی و بی عفتی را به دنبال خواهد داشت در این صورت دیگر کسی برای ارزشهای اسلامی سینه سپر نمیکند و به افرادی بی تفاوت بدل خواهند شد. الحمدالله خداوند مردم را پشت سر ما قرار داد و این را به دل مردم انداخت که به میدان آمده و حمایت و پشتیانی میکنند.
سردار رادان تصریح کرد: امروز ما افتخار داریم در محضر خانواده شهدا، اساتید علم و عمل سوگند یاد میکنیم، در مسیر اجرای طرح نور به لطف خدا و نظر ائمه اطهار (ع) و حمایت و پشتیبانی شما، هیچ تردیدی به خود راه نخواهیم داد، تیرهایی که به سمت ما رها میشود مبارک میدانیم و اگر زخمی به ما برسد آن را ذخیره آخرت خود میدانیم.
وی تاکید کرد: ما پای همه کار هستیم البته طلاب، خانوادههای شهدا و اساتید اگر ساکت باشند مطمئناً در دل شما هم تردید ایجاد میکنند و بعد خواهند گفت همه مخالف شما هستیم پس ما معتقدیم مسئله حجاب و عفاف نباید به سطح انتظامی برسد و باید با فرهنگی و اجتماعی حل شود که کار به جایی برسد تا نگویند چرا حل نکردید.
فرمانده کل انتظامی کشور خاطرنشان کرد: هدف دشمن سنگ افکنی به پیشانی ماست از همه شما عزیزان و از مسئولان این مدرسه فقهی و از خانواده شهدا و از قلم و بیان شما قدردانی میکنم و از همکارانم نیز تشکر میکنم که زخم میبینند، ولی کم کاری نمیکنند و محکم پای کار ایستاده اند.