Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اتاق خبر»
2024-04-30@01:45:39 GMT

سیاست‌ورزی معیوب عامل توسعه نیافتگی است

تاریخ انتشار: ۴ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۳۹۷۸۷۱

سیاست‌ورزی معیوب عامل توسعه نیافتگی است

به گزارش اتاق خبر، به نقل از تعادل، چند سال بعد از آنکه امیرکبیر متوجه ضرورت امر توسعه شد و برای تحقق آن دارالفنون را تاسیس کرد تا از طریق تربیت مدیران و متخصصان بستر لازم برای توسعه را فراهم کند، ژاپنی‌ها متوجه پیشرفت‌های شگرف غرب در زمینه‌های مختلف شدند و ماجراجویی‌های خود را در این بخش آغاز کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این در حالی است که امروز زمانی که به مسیر طی شده توسط ژاپن برای دستیابی به امر توسعه نگاه می‌کنیم و آن را با تلاش‌های ایران در این زمینه مقایسه می‌کنیم متوجه می‌شویم که یکی از مهم‌ترین عواملی که باعث شده تا کشوری مانند ژاپن به راس هرم توسعه دست پیدا کند، بهره مندی از ساختار سیاسی مطلوب و به کارگیری مدیران کاربلد در بخش‌های اقتصادی است؛ ضرورتی که به نظر می‌رسد اقتصاد ایران هنوز هم قادر به تحقق ابعاد و زوایای گوناگون آن نباشد، چرا که نگاه جناحی و گروهی به مقولات اقتصادی باعث شده تا هر دولتی که در ایران روی کار می‌آید به جای رسیدگی و برنامه‌ریزی برای بهبود شاخص‌های اقتصادی باید تلاش کند تا بحران‌های ریز و درشتی که رقیب بر سر راه آنان گذاشته است را از سر راه بردارد. این رویکرد است که تفاوت ما را با اقتصادهای پیشروی جهان می‌سازد. برای گپ و گفت تحلیلی در زمینه این موضوع سراغ عباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران رفتیم تا پاسخی برای این چراهای متعدد بیابیم. سلیمی نمین با بازخوانی مطالبات مردم ایران از عصر مشروطه مهم‌ترین مشکل اقتصاد ایران برای عبور از چالش‌های پیش رو را فقدان مدیران شجاع، سالم و متخصص می‌داند که بتوانند از فراز رویکردهای جناحی و سیاسی، فاصله اقتصاد ایران با توسعه را کاهش دهند.

  ایرانیان در دوران جدید با استفاده از انقلاب مشروطه تلاش داشتند تا از طریق نظام پارلمانتاریستی نوزاد توسعه را در آغوش بکشند. اما این روند هرگز محقق نشد. در شرایطی قرار داریم که هر زمان که یک طیف سیاسی در کشور قدرت را در دست می‌گیرد؛ جناح مقابل تلاش می‌کند تا در مسیر فعالیت‌های اقتصادی و اجرایی رقیب سنگ‌اندازی کند؛ یعنی رقابت‌های انتخاباتی و سیاسی به نظر می‌رسد در کشور ما هرگز به پایان نمی‌رسد. نظر شما درباره این تناقضات چیست؟ 

رشد سیاسی و اساسا توسعه این‌گونه نیست که کشوری به سرعت بتواند مدارج آن را طی کند؛ یعنی باید توسعه فرهنگی در تک تک سیاستمداران و سیاست‌پیشگان جایگاه خود را پیدا کند تا شاهد سیاست‌ورزی سازنده باشیم. بسیاری به درستی معتقدند که سیاست‌ورزی امروز در کشور ما امری معیوب است در نزد صاحبان احزاب و گروه‌های سیاسی. نگاه بسیار تمامیت‌خواهی دارند و حاضر نیستند رقیب را تحمل کنند، چرا که سهل‌طلبند. سهل‌طلبی سیاسی موجب می‌شود که جریانات مختلف مدعی قدرت برای حذف رقیب و به شکست کشاندن سیاست‌های رقیب برنامه‌ریزی کنند نه در مسیر تحلیل درست ایده‌های رقیب و نقد درست آن و اساسا تحمل مواضع رقیب. این تحمل دیدگاه‌های رقیب مستلزم نگاه سازنده است که چون این نگاه سازنده وقت گیر است و از عهده هر شخصی بر نمی‌آید، تحقق آن سخت است. آن است که شما می‌بینید دولت اصلاح‌طلب و میانه رو که سر کار می‌آید؛ رویکرد جناح مقابل آن است که هر کاری بکند تا این دولت یا مجلس موفق نشوتد و بالعکس. واقع آن است که اغلب سیاستمداران ایرانی قادر نیستند تا در مقام نقد سازنده در مقابل سیاست‌های رقیب قرار بگیرند. بنابراین سهل‌طلبی بیشتر جایگاه خود را باز کرده و آن سعی کردن برای حذف و بی‌آبرو کردن رقیب است. شما این سیاست معیوب را در خصوص دولت‌ها و مجلس‌ها اشاره کردید، اما در بخش‌های دیگر هم می‌توان تبعات سوء این نگاه و این رویکرد را مشاهده کرد که ظرفیت‌های کشور به جای پیشرفت صرف طناب‌کشی‌های سیاسی می‌شود.

  یعنی شما فکر می‌کنید حداقل 120سال زمان بعد از مشروطه برای دستیابی ایرانیان به امر توسعه کافی نیست؟ گفته می‌شود ژاپن مطالبه مرتبط با توسعه‌ را چند سال بعد از تلاش‌های امیرکبیر در ایران آغاز کرده است؛ ژاپن به سرمنزل توسعه دست پیدا کرد اما ما هنوز اندرخم یک کوچه‌ایم، چرا؟

ما البته باید توجه کنیم که رشد ایران چشمگیر بوده است و نمی‌توان آن را انکار کرد. این‌گونه نیست که ما نسبت به مقاطع تاریخی که شما مثال زدید هیچ پیشرفتی نداشته باشیم. این در حالی است که در صدر مشروطه تاکنون برای یک مقطع طولانی مشروطه از روحش تهی شد، یعنی از زمان استبداد پهلوی ما مشروطه را نداشتیم؛ یعنی ظاهرا مشروطه بود اما محتوای مشروطه عملا وجود خارجی نداشت و به هیچ‌وجه رای و نظر مردم در ارتباط با شکل‌گیری مجلس، جایگاهی نداشت. یعنی اسما نظام پارلمانتاریستی داشتیم اما  رسما نداشتیم، بعد از پیروزی ملت ایران بر استبداد و سلطه، مجددا مجلس در مسیر رای مردم قرار گرفت. خب؛ در این چهار دهه ما شاهد رشد و پیشرفت بودیم، اما این رشد علی‌القاعده انتظارات مردم را تامین نکرده است. به عبارت روشنتر می‌توان ادعا کرد که رشد سیاسی مردم از رشد سیاسی احزاب و فعالان سیاسی بالاتر بوده است. ما حتی مسائل سال88رانیز ناشی از عدم تحمل مردم نمی‌بینیم بلکه ناشی از عدم تحمل احزاب و نخبگان سیاسی می‌دانیم وگرنه تا قبل از آن ما هرگز شاهد کم تحملی مردم نبودیم. 

اگر این رخدادهای تلخ را شاهد بودیم بر می‌گردد به عدم تحمل و بردباری جریانات سیاسی در زمانی که رای نمی‌آورند. به کرات و بارها شده که مردم روی کاندیدای خاصی نظر داشتند اما طرف رای نیاورده ولی هرگز شاهد درگیری‌های خیابانی نبودیم؛ در حالی که در بسیاری از کشورها این درگیری‌ها امر رایجی است. در این 4دهه ما زیاده خواهی‌های بسیاری را از سوی احزاب و جناح‌هایی شاهد بودیم، ولی مردم به گونه‌ای دیگر عمل می‌کنند و اغلب راه خود را می‌روند. این یک نمود کامل از توسعه سیاسی مردم است که در همین دوره محقق شده است.

  یعنی شما معتقدید که سیاست‌ورزی معیوب دلیل اصلی فاصله بعید ما با امر توسعه است؟

تجربه‌های تاریخی این را به ما می‌گوید؛ شما از زمان شکل‌گیری مشروطه که نگاه کنید متوجه می‌شوید این سیاست‌ورزی‌های معیوب چهره‌های سیاسی آن زمان بوده که باعث شده کشور مشکلات فراوانی در امر توسعه داشته باشد. یک زمان تقلید صرف از غرب را مطرح کردند؛ بعد موضوع صنعتی‌سازی بدون بستر‌سازی لازم  و  بعد هم برنامه‌ریزی‌های بدون پشتوانه مطرح شد.

  این فرآیند که درباره آن صحبت کردید تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟ یعنی ما چه زمانی شاهد این سیکل معیوب در سیاست‌ورزی خواهیم بود؟همین امروز مجلسی روی کار آمده که بیشتر از آنکه در خصوص مسائل اقتصادی و معیشتی اظهارنظر کند درباره فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی و...اظهارنظر می‌کند؟

من فکر می‌کنم که به تدریج این آفت یا معضلی که شما به آن اشاره کردید در جریان تعاملات ارتباطی به گونه‌ای در حال کمرنگ شدن است. یعنی گروه‌های سیاسی ناگزیر هستند به تدریج خودشان را همپای مردم رشد بدهند. آمادگی این را داشته باشند که اگر رای نیاوردند، بازی را به هم نزنند و تلاش کنند تا با تقویت رویکردها و گفتمان‌های خودشان دوباره به صحنه برگردند.

  یعنی شما معتقدید که بعد از این فهم مشترک فاصله اقتصاد ما با توسعه کمتر می‌شود؟

قطعا تخریب‌های فراگیر اقتصادی وقتی کاهش یابد طبیعتا انرژی‌ها بیشتر متمرکز خواهد شد در ارتباطات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و...وقتی که مدیران و مسوولان و فعالان سیاسی در مسیر تخریب رقیب حرکت کنند ظرفیت‌های کشور به هدر می‌رود باید از داشته‌های موجود استفاده کنیم تا بالاخره توسعه را به چنگ آوریم.

  یکی از مهم‌ترین گزاره‌های تاثیرگذار در امر توسعه در هر ساختاری، افزایش فعالیت‌های مدنی است؛ در حالی که شاهد آن هستیم که بستر لازم برای رشد فعالیت‌های مدنی در کشور فراهم نمی‌شود. نمونه متاخر این برخوردهای چکشی با فعالیت‌های مدنی، ماجرای برخوردی است که طی روزهای اخیر با فعالان جمعیت حمایتی امام علی(ع) شده است. شما فرمودید که ما در مسیر توسعه قرار داریم؛ ولی حتی همین مسائل جزیی هم رعایت نمی‌شود؟

همان‌طور که عرض کردم ما در بحث بهبود شاخص‌های توسعه، هنوز جوانیم. ما سال‌های متمادی استبداد و تمامیت‌خواهی را تجربه کردیم و بعد از دوره‌ای تصمیم به تغییر مسیر گرفتیم. عرض کردم بعد از شکل‌گیری مشروطه وقتی انگلیسی‌ها نتوانستند مشروطه را به‌طور کامل منحرف کنند و متمم قانون اساسی که تدوین شد، انگلیسی‌ها تصمیم به پایان مشروطه گرفتند. اتفاقا برنامه انگلیسی‌ها این بود که از درون این نهضت را منحرف کنند منحرف هم کردند؛ اما برخی مقاومت‌ها منجر شد که انگلیسی‌ها با یک کودتا هم به قاجار پایان دهند و هم مشروطه را از درون بی‌محتوا ساختند. لذا ما در مسیر توسعه بسیار جوانیم یا به تعبیر بهتر نظام پارلمانتاریستی را تازه تجربه کرده ایم؛ بنابراین خیلی نباید انتظارات بالا از این ساختار داشته باشیم که سیاست‌ورزان در این مدت کوتاه از نظر فکری رشد کاملی داشته باشند. 

  با این توضیحات که شما می‌فرمایید نباید زیاد به فکر توسعه در مدت زمان کوتاهی باشیم، چشم‌انداز آینده اقتصاد و معیشت در آینده چگونه خواهد بود؟

اگر از مشکلات جاری و دعواهای بدون حاصل عبور کنیم از نظر من دورنمای آینده اقتصادی بسیار روشن خواهد بود چرا که گروه‌های سیاسی و جناح‌های فعال در کشور متوجه شده‌اند که با جنجال و شانتاژ و... نمی‌توانند توجه مردم را جلب کنند. این حرکت مهم در فضای اقتصادی است. برای سیاست‌ورزی و رشد پایدار در کشور هیچ راهی جز مردمی کردن اقتصاد و سیاست و... وجود ندارد. این مطالب در جریانات سیاسی آرام آرام در حال رسوب است. قبلا افراد تصور می‌کردند با قلدری در برابر قانون با تمامیت‌خواهی و استبداد و اردوکشی‌های خیابانی می‌توانند کاری از پیش ببرند اما امروز شفافیت به اندازه‌ای است که کسی نمی‌تواند فیلم بازی کند و از طریق ظاهرسازی افکار مردم را منحرف کند.

   با این توضیحات ما باید منتظر ظهور چه دولتی در سال آینده باشیم؟

ما انتظار داریم دولتی روی کار بیاید که همه توان خود را برای حل مشکلات جامعه بگذارد و سابقه خوبی هم در این زمینه داشته باشد. رییس دولت بعدی باید کارنامه مورد قبولی درخصوص مسائل اقتصادی و معیشتی داشته باشد و از رفتارهای مردم‌فریبانه دوری کند. نباید در این دوره حساس ریسک کرد و به افراد ناشناخته اعتماد کنیم. دولت آینده باید دارای کارنامه قابل‌قبولی باشد تا بتواند در برابر مشکلات اقتصادی بایستد؛ فراموش نکنید که تحریم‌ها و مشکل کرونا آسیب‌های فراوانی را به بحث معیشت و اقتصاد خانواده‌ها وارد ساخته است.

منبع: اتاق خبر

کلیدواژه: توسعه نیافتگی سیاست ورزی انگلیسی ها امر توسعه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.otaghnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اتاق خبر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۹۷۸۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پشت پرده فعال‌شدن دیپلماسی آفریقاییِ ایران چیست؟

فرارو- جمعه گذشته تهران میزبان دومین "اجلاس بین المللی ایران و آفریقا" بود. نشستی که با حضور مقام‌های ارشد بیش از ۳۰ کشور آفریقایی به ویژه وزرای اقتصاد برگزار شد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این قبیل نشست‌ها می‌توانند مقدمه‌ای برای وقوع تغییرات مثبت در روابط خارجی و به طور خاص دیپلماسی اقتصادی باشند.

به گزارش فرارو؛ در این راستا، یکی از نکاتی که چندین سال است از سوی کارشناسان مسائل راهبردی و تحلیلگران به عنوان نقدی به سیاست خارجی ایران مطرح شده، غافل شدن از برخی حوزه‌های جغرافیایی در عرصه سیاست خارجی و صرفا تمرکز بر برخی مناطق و کشور‌های خاص است. موضوعی که در برخی موارد در بزنگاه‌های تاریخی موجب وارد آمدن آسیب‌ها و خساراتی شده است.

با این همه، دولت سیزهم از زمان آغاز به کار خود در سال ۱۴۰۰، تمرکز ویژه‌ای بر توسعه روابط با مناطق مغفول در حوزه سیاست خارجی ایران معطوف کرده است. ابراهیم رئیسی در دو نوبت در قالب تور‌هایی به کشور‌های آفریقایی سفر انجام داده و توسعه روابط با آفریقایی‌ها را یکی از محور‌های اصلی سیاست خارجی دولت سیزدهم توصیف کرده است.

معادله‌ای که در قالب نشست بین المللی اخیر ایران و آفریقا نیز نمود‌های عینی‌تری گرفته است. با این همه، واقعیت این است که اقبال به توسعه روابط با کشور‌های آفریقایی در شرایط حاضر، به طور خاص تحت تاثیر ۳ مولفه مهم و محوری است.

۱. بازارِ رو به رشد کشور‌های آفریقایی

قاره آفریقا جمعیتی بیش از یک میلیارد نفر را در خود جای داده و بسیاری از تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که شاخص‌های اقتصادی در شمار قابل ملاحظه‌ای از کشور‌های افریقایی رو به رشد بوده و پالس هاس مثبتی را در مورد آینده این دسته از کشور‌ها به ویژه در حوزه اقتصادی مخابره می‌کنند.

در حقیقت، هم جمعیت این قاره چشمگیر است و هم درآمد خانوار‌ها در آن رو به بهبود است. این دو مولفه در نوع خود کشور‌های آفریقایی را به یک بازارِ هدف بسیار مناسب برای بسیاری از کشور‌های جهان تبدیل می‌کنند. ایران نیز با توجه به ظرفیت‌های صنعتی و تولیدی خود از این قاعده مستثنی نیست. می‌تواند کالا‌های ساخت خود را که از کیفیت بین المللی برخوردارند و البته کشور‌های آفریقایی می‌توانند آن‌ها را در مقایسه با نمونه‌ای مشابه خارجی، با قیمت کمتری تهیه کنند، به آفریقا صادر کند.

موضوعی که هم برای ایران و هم ملل آفریقایی حامل نفع و سود است.

۲. کسب حمایت موثر سیاسی در عرصه بین المللی

بلوک کشور‌های آفریقایی از وزن قابل توجهی در نهاد‌ها و سازمان‌های بین المللی برخوردارند. آفریقا چیزی در حدود ۵۴ کشور را در خود جای داده که آن‌ها در جنبش عدم تعهد، گروه ۷۷، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، و دیگر نهاد‌های بین المللی، بازیگران مهم و تاثیرگذاری هستند.

در این چهارچوب، ایران به واسطه توسعه پیوند‌های سیاسی و اقتصادی خود با بلوک کشور‌های آفریقایی می‌تواند روی کارتِ رای‌دهی آن‌ها در نهاد‌های بین المللی حساب ویژه‌ای باز کند. موضوعی که یک برگ برنده موثر  به حساب می‌آید. این مساله به ویژه در بحبوحه تشدید تنش‌ها و رقابت‌های ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک بین المللی، از ابعاد جدی تری نیز برخوردار می‌شود.

۳. توسعه نفوذ بین‌المللی ایران در قالب یک قدرت منطقه‌ای

در نهایت باید به این مساله نیز اشاره کرد که ایران در منطقه غرب آسیا یک قدرت قابل توجهِ منطقه‌ای است. این کشور به عنوان یک قدرت منطقه‌ای، طرح و برنامه‌هایی برای توسعه نفوذ خود دارد. مساله‌ای که در عرصه روابط بین الملل برای هر بازیگر دیگری غیر از ایران نیز امری طبیعی محسوب می‌شود.

حال در این میان، اشتراکات تاریخی و فرهنگی ایران و برخی ملل آفریقایی و در عین حال وجود ظرفیت‌های نرم فرهنگی نظیر حضور شیعیان در برخی کشور‌های آفریقایی و یا مهاجرت تاریخی برخی اقوام ایرانی به کشور‌های آفریقایی، بستر‌های مناسبی را نیز برای توسعه نفوذ ایران در میان کشور‌های آفریقایی ایجاد کرده اند.

بستر‌ها و ظرفیت‌هایی که تاکنون مورد بی توجهی بوده اند و حال توجه به آن ها، یکی از الزاماتی است که با توجه به افزایش وزن و قدرت منطقه‌ای و بین المللی ایران، از اهمیت بسیار زیادی برخودار می‌شوند. معادله‌ای که موجب شده تا بار دیگر قاره آفریقا مورد توجه تصمیم سازان حوزه سیاست خارجی ایران قرار گیرد.

دیگر خبرها

  • رئالیسم سیاسی چیست؟
  • نشست هم‌اندیشی وزیر امور خارجه با مدیران عامل رسانه‌های کشور
  • پشت پرده فعال‌شدن دیپلماسی آفریقاییِ ایران چیست؟
  • مراسم تقدیر و معارفه مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری گروه توسعه ملی برگزار شد
  • پیشرفت اجتماعی ایران از سال ۲۰۱۹ کم و در سال ۲۰۲۳ منفی شد / در بخش فرصت ها وضعیت ایران خطرناک است / قربانی‌شدنِ پیشرفت اجتماعی در ساحتِ سیاست و اقتصاد
  • تعامل رسانه‌ها با اندیشکده‌ها باید تقویت شود/ سیاست پژوهی، نوک پیکان پژوهش است
  • درخشان: سریلانکا می‌تواند شریک سیاسی خوبی برای ایران باشد
  • هروی: حاکمیت باید در انتخابات ۱۴۰۴ اندکی نرمش نشان دهد /برای حل مشکلات اقتصادی، درهای کشور برای تعامل با بیرون باز شود
  • شهید آمریکایی راه مشروطه کیست؟! + فیلم
  • فعالیت «تلسکوپ فضایی هابل» متوقف شد!