محمد هاشمی: نگاه شورای نگهبان سختگیرانه است /احمدینژاد هم حق کاندیداتوری دارد
تاریخ انتشار: ۵ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۴۰۹۹۳۷
ساعت 24-خیمه انتخاباتی برخی چهره ها که برای انتخابات ۱۴۰۰ خیز برداشته اند برپا شده است و چراغ خاموش فعالیت ها را کلید زده اند، در این میان اصلاح طلبان همچنان در بیم و امید تایید صلاحیت شدن کاندیدا هستند و هنوز تکلیف خود با انتخابات پیش رو را مشخص نکرده اند.محمد هاشمی، برادر آیت الله هاشمی و عضو پیشین مجمع تشخیص میگوید: شورای نگهبان در امر نظارت استصوابی سابقه خوبی ندارد و بیشتر با نگاه سختگیرانه «اصلاح طلبان» را رصد کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمد هاشمی، عضو پیشین مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید براینکه برای برگزاری انتخابات پرشور باید فضای انتخابات رقابتی باشد، معتقد است «در انتخابات ریاست جمهوری کسانی باید شرکت کنند که در عیار تصدی جایگاه مهم ریاست جمهوری باشند.»
او البته منعی برای حضور افراد مختلف در عرصه انتخابات قائل نیست و تأکید میکند نه تنها محمود احمدی نژاد، بلکه هر فردی که شرایط اعلام شده در قانون اساسی را دارد؛ باید حق حضور به عنوان کاندیدا در عرصه انتخابات را پیدا کند.
او که مدتیست از حزب کارگزاران جدا شده است از برنامه جریانات اصلاحات برای انتخابات ۱۴۰۰ ابراز بی اطلاعی می کند اما معتقد است برخلاف اصولگرایان که کاندیداهایشان از سد شورای نگهبان عبور می کنند اصلاح طلبان و اعتدالیون همچنان در پیچ و خم نظارت استصوابی هستند.
آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتگوی با محمد هاشمی است؛
*****
*آقای هاشمی! در فاصله ای که تا انتخابات ریاست جمهوری آینده باقیمانده تحرکات چهره ها و برخی طیف های سیاسی از مدتی قبل کلید کرده است و حتی خبرها حکایت از فعال شدن برخی ستادهای انتخاباتی هم دارد. پیش بینی شما از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ چیست، فکر می کنید شاهد حضور چهرههای جدیدی در عرصه انتخابات خواهیم بود؟
بنده به این دلیل که رابطهای با احزاب و جناحهای سیاسی ندارم، نمیتوانم در خصوص تصمیم آنها برای به میدان فرستادن افراد مختلف به انتخابات اظهار نظر کنم.
اصولگرایان هر کاندیدایی را اراده کنند از سد شورای نگهبان عبور می کند
*به نظر می رسد طیف های سیاسی معمولا روی کاندیداهایی سرمایه گذاری می کنند که مطمئن باشند از فیترهای نظارتی شورای نگهبان رد می شوند و یک دلیل اینکه هر دوره چهره های تکراری در صحنه رقابت حضور دارند و ظهور و بروز چهره های جدید کمتر است شاید همین باشد و ....
ببینید شورای نگهبان نسبت به اصولگرایان سختگیری نمیکند و تا کنون این جناح هر فردی را که اراده کرده، توانسته از سد شورای نگهبان عبور دهد. حساسیت و سخت گیری شورای نگهبان بر روی چهرههای جریان «اعتدال» و یا «اصلاح طلب» بسیار بیشتر بوده است.
در انتخابات اسفندماه گذشته مردم مشاهده کردند که بخشی از نامزدهای انتخاباتی نزدیک به تفکر اصلاح طلبان و یا اعتدال گرایان نتوانستند از سوی شورای نگهبان مجوز ورود به عرصه انتخابات را بگیرند، اما این موضوع برای کاندیداهای جناح مقابل به این شکل پیش نرفت.
انتخابات رقابتی باشد مردم هم پای صندوق رأی می آیند
*به انتخابات اسفندماه اشاره کردید. در این انتخابات یک کاهش مشارکت را تجربه کردیم که نمونه آن پیشتر رخ نداده بود، پیش بینی شما از میزان مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ چیست و الزامات افزایش مشارکت؟
تجربه برگزاری انتخابات در کشور ما نشان میدهد؛ هر زمان که انتخابات به سمت رقابتی شدن حرکت کرده، مردم نیز برای حضور در پای صندوقهای رأی تمایل بیشتری از خود نشان دادهاند. یک انتخابات رقابتی، آن هم در سطح ریاست جمهوری زمانی رقم میخورد که عیار کاندیداها هم وزن جایگاهی همچون ریاست دولت باشد. یعنی اینطور نباشد که یک سری چهره ناشناخته در کنار افرادی که توانایی میدیریت کشور را دارند به رقابت بپردازند.
*چگونه میتوان چنین انتخاباتی را برگزار کرد؟
بنده معتقدم نباید ساختار انتخابات مهندسی شود. یعنی شورای نگهبان باید طی یک فرایند دقیق اجازه ورود افراد کاربلد به صحنه را بدهد. زیرا مردم زمانی که حس کنند با وجود رأی دادن و یا عدم مشارکت آنها، شخص موردنظر یک جریان خاص توفیق حاصل خواهد کرد؛ نسبت به تعیین سرنوشت خود بی میل میشوند.
مردم در انتخابات اسفندماه مشارکت کمتری داشتند چون....
انتخابات اسفندماه یک نمونه بارز در تشخیص ملاک مردم برای مشارکت در پای صندوقهای رأی است. مردم زمانی که در مواجهه با لیستهای انتخاباتی قرار گرفته و از روند تایید صلاحیتها مطلع شدند، به این نتیجه رسیدند که خواه ناخواه نتیجه انتخابات از پیش مشخص است و حتی در این فضا بسیاری از کسانی که اصل را بر مشارکت در انتخابات میدانستند؛ نسبت به شرکت در انتخابات ابراز تمایل نکردند.
*برخی از صاحبنظران در حوزه سیاست هشدار میدهند که در فضای عدم مشارکت مردم در انتخابات، احتمال ظهور برخی از «شومن» ها و یا افرادی که با شعارهای عوام فریبانه کار خود را به پیش میبرند، وجود دارد. به نظر شما این خطر برای انتخابات ۱۴۰۰ متصور است؟
بنده در خصوص هیچ یک از فعالان سیاسی چنین واژههایی را به کار نمیبرم و معتقدم هر فردی در ذیل قانون اساسی جمهوری اسلامی حق شرکت در انتخابات، و عرضه برای کسب رأی دارد. حتما فردی که جسارت حضور در انتخابات را پیدا میکند، بر اساس یک اندیشه و برنامه پا به عرصه میگذارد. مردم نیز بعد از چهل سال و شرکت در چندین انتخابات به درجهای از بینش سیاسی رسیدهاند که در مواجهه با «برنامه» و «شعارها»، بهترین را انتخاب کنند.
احمدی نژاد هم حق کاندیداتوری در انتخابات را دارد
*بر اساس سخن شما، آقای احمدی نژاد هم حق دارد در انتخابات به عنوان کاندیدا حضور پیدا کند و...
بله! نه تنها ایشان، بلکه هرکسی که قانون اساسی او را تایید میکند، حق حضور در انتخابات را دارد. البته باید توجه داشت، قانون اساسی بحث نظارت استصوابی را به شورای نگهبان داده و این شورا نیز باید در بحث بررسی صلاحیت افراد عواملی مختلفی را مدنظر قرار بدهد.
عملکرد شورای نگهبان در نظارت استصوابی خوب نبوده است
متاسفانه شورای نگهبان در این بخش دقیق عمل نکرده و شاهد بودیم که در یک دوره فردی مانند آیت الله هاشمی رفسنجانی به بهانههای مختلف رد صلاحیت میشود و افراد دیگری به تایید این شورا میرسند. واقعیت امر این است که شورای نگهبان در بررسی صلاحیت افراد از معیار خاصی که برآمده از «شایسته سالاری» باشد تبعیت نمیکند. این رفتار شورای نگهبان مختص به یک انتخابات نبوده و در چندین انتخابات دیگر نیز نمود داشته است.
*آقای هاشمی با این پیش فرضی که در نوع نظارت شورای نگهبان گفتید این احتمال وجود دارد که جریان اعتدال و اصلاحات به طور کل از شرکت در انتخابات کنار بکشد؟
بنده قبلا هم عرض کردم به این دلیل که ارتباطی با اصلاح طلبان ندارم، در جریان تصمیمات آنها نیز نیستم. باید ببینیم چه پیش خواهد آمد...
*اساسا فکر میکنید عقب نشینی یک جریان سیاسی برای حضور انتخابات تاکتیک مناسبی باشد؟
رخدادهای سیاسی در ایران در یکسال باقی مانده تا انتخابات ۱۴۰۰ معلول عوامل گستردهای است و هر تحلیلی در این خصوص نیز مبتنی بر حدس و گمان خواهد بود؛ به همین دلیل من در خصوص این دست از سوالات اظهار نظر نمیکنم.
کرونا و شرایط اقتصادی فعلی به شدت بر انتخابات ۱۴۰۰ تاثیر خواهد گذاشت
باید توجه داشته باشیم همین موضوع بیماری «کرونا» و شرایط کنونی کشور به خصوص در بحث اقتصاد از جمله عواملی هستند که بشدت بر روی انتخابات سال آینده و روند پیش رو تاثیر دارند و از هم اکنون نمیتوان در خصوص وقایع انتخابات ۱۴۰۰ به راحتی صحبت کرد.
منبع: خبرآنلاینمنبع: ساعت24
کلیدواژه: احمدی نژاد انتخابات اسفندماه شورای نگهبان نظارت استصوابی انتخابات ۱۴۰۰ عرصه انتخابات ریاست جمهوری اصلاح طلبان قانون اساسی محمد هاشمی احمدی نژاد چهره ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۴۰۹۹۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دو ضربه مهم به بودجهنویسی کشور؛ یکی در دولت احمدینژاد و یکی در دولت رئیسی
روزنامه هم میهن در یادداشتی به اختیارات مجلس و بودجهنویسی پرداخته است.
این روزنامه مینویسد: ظاهراً قرار بوده که مجلس در رأس امور باشد. البته به لحاظ قانون اساسی چنین ظرفیتی در حوزه اختیارات مجلس هست، ولی دو مسئله موجب شده که این اختیارات مجلس هم به لحاظ حقوقی و هم حقیقی رو به افول گذاشته شود.
به لحاظ حقیقی به علت وجود نظارت استصوابی، شاهد آن هستیم که انتخابشدگان برای ورود به مجلس با گذشت زمان، از بسیاری جهات ناکارآمد شدهاند؛ نه میخواهند و نه قادرند که از اختیارات و مسئولیتهای خود به نحو درست و به سود جامعه استفاده کنند.
از منظر حقوقی هم به دلیل همین ضعفها حوزههای اختیارات مجلس به مرور زمان محدود و محدودتر و حتی قیدهای جدیدتری هم بر آن زده شده است.
اگر قرار باشد از میان مجموعه اختیارات مجلس همه را بگیرند و یکی باقی بماند و اتفاقاً اگر همان یکی را خوب انجام دهند، مملکت در مسیر درستی قرار خواهد گرفت؛ آن یک موضوع بودجه سالانه است؛ بودجهای که میان هزینه و درآمدش توازن باشد، مصارف آن، علمی و معقول باشد، منابع آن منصفانه و تحققپذیر و مهمتر اینکه شفاف و روشن باشد.
واقعیت این است که اغلب دولتها و مجالس چند دهه اخیر کمابیش با بودجه به نحو دیگری جز آنچه که در بالا گفته شد رفتار کردهاند؛ ولی دو دولت اصولگرای احمدینژاد در گذشته و اکنون رئیسی و مجالس متناظر آنها بیش از دیگران با شفافیت و منصفانه و علمی بودن منابع و مصارف بودجه مسئله داشتهاند.
احمدینژاد همان زمان که آمد گفت: «کل قانون بودجه در قالب یک دفترچه در جیب هر ایرانی جا شود»، درحالیکه هیچگاه چنین نشد چراکه شدنی هم نبود، زیرا کلیت بودجه امری بیمعنی است.
اینکه دولت فلان چند ده هزار میلیارد تومان درآمد یا مخارج دارد هیچ معنایی برای مردم ندارد. اصولاً مردم درکی عینی از این ارقام نجومی ندارند. اتفاقاً جزئیات بودجه است که اهمیت دارد.
هم از نظر درآمدها که منصفانه و قابل تحقق باشد و هم از نظر نحوه مصرف آنکه به بیشترین بازدهی برسد و از فساد و رانت نیز جلوگیری کند. بودجه باید بسیار منضبط و دقیق نوشته و دقیقتر هم نظارت شود نه اینکه فقط در یک سال ۲۰۰۰ تخلف از قانون بودجه اعلام شود، ولی محکومیت هیچ مدیری اعلام نشود.
گرچه اولین ضربه مهم به قانون بودجه را دولت احمدینژاد از طریق تضعیف سازمان برنامه و اختلال در بودجهنویسی زد؛ ولی همیشه ضربهای هم از سوی نمایندگانی وارد میشد که هدفشان سوق دادن منابع درآمدی به سوی حوزه انتخابی خود برای رایآوری دوباره است.
به همین دلیل نمایندگان این گوشت قربانی را به سوی خود میکشند، دولت هم نان بودجهای خود را در این تنور داغ میپزد و در نهایت سر مردم و اقتصاد و رشد و کارآمدی بیکلاه میماند و دهها نهاد بودجه میگیرند که کلمهای پاسخگو نیستند و حتی بعضاً شناختهشده هم نبودند.
ضربه بعدی در جریان رسیدگی به لایحه بودجه امسال زده شد و مصوب کردند که ارائه بودجه دومرحلهای شود. در عمل مرحله کلیات آن تصویب شده، ولی جداول و جزئیات هنوز در دستور کار مجلس قرار نگرفته؛ درحالیکه در دومین ماه سال هستیم و معلوم نیست دولت بر چه اساسی هزینه خواهد کرد؟
یکی از علل ریشهای وجود فساد و ناکارآمدی دستگاه اجرایی در ایران، وضعیت غیرعلمی بودجهنویسی و عدم شفافیت آن است. شاخص ادراک فساد (CPI) بیانگر رتبهی فساد بخش عمومی یک کشور در میان سایر کشورهای جهان است.
این شاخص در مقیاس صفر (بیشترین فساد یا اصطلاحاً کثیف) تا ۱۰۰ (بدون فساد یا اصطلاحاً پاک) کشورها را رتبهبندی میکند.
در آخرین رتبهبندی ارائهشده ایران با ۲۴ امتیاز بههمراه چند کشور دیگر مشترکاً در رتبه ۱۴۹ جهان قرار دارد. نکته مهم اینکه شاخص مزبور در سه سال اخیر بدتر شده است که بیش از هر چیز ناشی از یکدست شدن قوای گوناگون کشور و کاهش نظارتهای درونسیستمی و نیز افزایش عدم شفافیت در بودجهنویسی است.