۵ بازیگر مشهوری که قبل دیدن آخرین فیلمشان از دنیا رفتند
تاریخ انتشار: ۹ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۴۶۲۵۲۵
بازیگران زیادی بوده اند که هرگز فرصت نکردند تا آخرین نقش آفرینی خودشان را بر پرده سینما شاهد باشند. اینبار به معرفی پنج ستاره سینما پرداخته ایم که بیماری یا مرگ ناگهانی شان، اجازه تماشای آخرین اثرشان را از آنها گرفت.
۵ بروس لی – اژدها وارد میشود (Enter the Dragon):
ستاره جوان سینمای رزمی در زمان بازی در اولین فیلم بزرگ و پر هزینه اش، آینده روشنی را مقابل دیدگانش میدید، اما مرگ ناگهانی بروس لی تنها سه هفته مانده به اکران رسمی فیلم، سبب شد تا او هرگز موفق به دیدن موفقیتهای «اژدها وارد میشود» بر روی پرده سینما نباشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۴- جیمز دین – شورش بدون دلیل (Rebel Without a Cause):
پسر پردردسر سینما که خیلی زود توانسته بود پلههای ترقی را طی کند و با ۳ فیلم تبدیل به یک ستاره در هالیوود شود، پیش از اکران فیلم موفق «شورش بدون دلیل» بر اثر سانحه رانندگی درگذشت و نتوانست هنرنمایی خود بر پرده نقرهای را شاهد باشد. وی سوار بر یک پروشه بصورت متعدد از سرعت مجاز تخطی میکرد که ناگهان اتومبیلش دچار حادثه شد و سینما یکی از بهترین استعدادهایش را از دست داد.
۳- مرلین مونرو – یکی باید کوتاه بیاد (Something’s Got to Give):
مرلین مونرو زمانی که در حال بازی در فیلم «یکی باید کوتاه بیاد» بود، یکی از پرحاشیهترین روزهای زندگی اش را سپری میکرد. بی برنامهگیهای او به اوج رسیده بود و رفت و آمدهای عجیب و غریبش در جشن کسانی همچون جان اف کندی به اندازه کافی حاشیه ساز نیز شده بود. با اینحال هیچ خبری برای سازندگان نمیتوانست از این بدتر باشد که مرلین مونرو بر اثر زیاده روی در مصرف داروهای آرامبخش از دنیا رفته باشد. همین مسئله سبب شد تا فیلم نیمه کاره رها شود و خود مونرو هم هرگز فرصت دیدن بازی اش در این فیلم را پیدا نکند.
۲- کلارگ گیبل – ناجورها (The Misfits):
گیبل در آخرین نقش آفرینی زندگی اش در فیلم «ناجورها» به کارگردانی جان هیوستن حاضر شده بود و ظاهرا خیلی هم به او خوش نگذشته بود! گفته میشود که گیبل پس از بازی در این فیلم در اشاره به بازیگر مقابلش که مرلین مونرو بود گفته بود: «خوشحالم که تمام شد! اون نزدیک بود سکته ام بده!» و فردای آن روز گیبل سکته کرد و پس از چند روز درگذشت. گیبل هرگز نتوانست «ناجورها» را ببیند.
۱- اسپنسر تریسی – حدس بزن چه کسی برای شام میآید؟ (Guess Who’s Coming to Dinner):
وضعیت سلامتی اسپنسر تریسی پیش از ایفای نقش در فیلم «حدس بزن چه کسی برای شام میآید» به حدی بود که کمتر کسی گمان میبرد او بتواند بازی در این فیلم را به پایان برساند. اما او در آخرین نقش آفرینی عمرش به خوبی از عهده اجرای آن برآمد و برای نهمین بار هم نامزد اسکار شد. اما مرگ اجازه تماشای فیلم و حضور در مراسم اسکار را به او نداد.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
منبع: اکوفارس
کلیدواژه: مرلین مونرو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۴۶۲۵۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حرفهای جنجالی بازیگر مشهور که صداوسیما اصلا قبول ندارد
اعتماد نوشت: بهنام تشکر بهتازگی در برنامه «زودیاک» که در شبکه نمایش خانگی پخش میشود، حضور یافته و از بازیگران اصلی است.
گفتوگوی زیر به این مناسبت با او انجام شده است.
دلیل حضورتان در برنامه زودیاک، علاقه به بازی مافیاست یا حضور در یک گیم شو به عنوان یک تجربه متفاوت در قالب تصویر؟
من بازی مافیا را دوست دارم و از اولین نفراتی بودم که در تلویزیون مافیا اجرا کردم و گاد بازی بودم. هرچه سریهای جدیدتری از مافیا تولید شد، نقشهای بیشتری روی کار آمد که برای من جذاب بود. زودیاک هم سناریوی جذاب و متفاوتی داشت و وقتی دوستان دعوت کردند تصمیم گرفتم که در برنامه زودیاک باشم.
گرداندن بازی مافیا را بیشتر دوست دارید یا بازی کردن را؟
گرداندن بازی را بیشتر دوست دارم. اینکه سفید باشم برایم لذتبخشتر است.
نظرتان در مورد مدل اجرا و گردانندگی محمد بحرانی در زودیاک چیست؟
محمد را خیلی زیاد دوست دارم و به نظرم در هر جایی که قرار میگیرد، مخاطب همراهش است. فکر میکنم در فصل اول زودیاک، کمی با احتیاط گرداندن بازی را پیش میبرد و مراعات بازیکنها را میکرد. اطمینان دارم که خودش هم به این فکر کرده و در فصل دوم، به تغییر مدل گردانندگی بازی فکر کرده است.
از تجربه کار در نمایش خانگی و تفاوتش با تلویزیون بگویید؟
من تقریبا جزو اولین نفراتی بودم که نمایش خانگی را با سریال ساخت ایران تجربه کردم. ساخت ایران اولین سریالی بود که به صورت دی وی دی منتشر شد. این دو مدیا، تفاوتهای مشخصی دارند. محدودیتهای صدا و سیما، فیلمنامههایی که تثبیت میکند، ناظران پخشی که دارد با نمایش خانگی متفاوت است. فضای کار در پلتفرمها راحتتر است و به این واسطه، کارگردانها، نویسندهها به تبع آن بازیگران دستشان در کار بازتر است. اینها مواردی است که همه میدانند و البته خیلی هم پیچیده نیست.
به عنوان کسی که بخش زیادی از تجربیات کاریاش را به نقشآفرینی در سریالهای تلویزیون اختصاص داده، ممکن است که شما هم مثل خیلیها، نگران حال این روزهای تلویزیون باشید. از نظر شما تلویزیون چطور میتواند به وضعیت سابقش برگردد؟
تلویزیون باید به همه نظرات مردم توجه کند و برای همه اقشار مردم برنامه بسازد، نه فقط برای عدهای خاص. مدیران تلویزیون فعلی، تمرکزشان را بر چیزهایی گذاشتهاند که فقط و فقط خودشان قبول دارند در حالی که خودشان هم خیلی خوب میدانند که بخش زیادی از مخاطبشان را از دست دادهاند و به نظر میرسد که با این شیوهای که پیش میروند، خیلی هم برایشان مهم نیست. امیدوارم که این مدیران عزیز، تجدیدنظری در روند سیاستگذاریشان داشته باشند که تلویزیون مثل دهه هشتاد یا حتی اوایل دهه نود، دوباره به اوج خودش برگردد و با سریالهای پرطرفداری مثل ساختمان پزشکان و دودکش و باقی سریالهای خوب و موفق، مردم و مخاطب را برای خودش حفظ کند. من فکر میکنم مردم هنوز هم انتظار دارند تلویزیون به رسانه اصلی و ملی همه افراد جامعه تبدیل شود.
به سریال ساختمان پزشکان اشاره کردید؛ تیم سازنده این سریال، تجربیات خوبی در تلویزیون رقم زدند. به نظرتان جای خالی چهرههای دهههای قبل چقدر در تلویزیون احساس میشود؟
به نظرم بیشتر از جای خالی کسانی که در آن سریالها یا برنامهها کار میکردند، جای خالی برنامههایشان احساس میشود. این وضعیت، نتیجه مدل تصمیمگیری فعلی است. اتفاقا همان عوامل الان تجربیاتشان بیشتر شده و ممکن است در شرایط مطلوب، خیلی بهتر از قبل کار کنند. باز هم تأکید میکنم که تصمیمات تلویزیون مهم است و به نظرم خیلی هم جرات و جسارت ویژهای نمیخواهد. به هر حال آن برنامهها و سریالهای خیایان خلوت کن در همین تلویزیون، تولید و پخش شدهاند.
ترجیحتان کار در فضای کمدی است یا جدی؟
در حال حاضر به فضای کمدی نمیتوانم فکر کنم و راستش اصلا کمدی در من گم شده و دلایلش را هم همه میدانیم. اما به دور از شرایط فعلی، فضای جدی و درام را بیشتر دوست دارم.