Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-30@08:40:25 GMT

همه می‌گویند باید دکتر یا مهندس شوی نه هنرمند!

تاریخ انتشار: ۱۱ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۴۸۸۸۸۲

همه می‌گویند باید دکتر یا مهندس شوی نه هنرمند!

یک هنرمند و کیوریتور بر این باور است که «معمولا از کودکی در ذهن آدم فرو می‌کنند که باید دکتر یا مهندس بشوی، اما هنرمند بودن را کسی به عنوان حرفه نمی‌شناسد و به همین دلیل کسی از دوران کودکی به عنوان شغل به هنر توجه نمی‌کند.»

به گزارش ایسنا، نشست پژوهشی «نسل بعدی» با حضور شهرام انتخابی، آسیه سلیمیان، بهمن یوسفی و نگار عالم‌زاده گرجی روز سه‌شنبه (دهم تیر ماه) در موسسه طنین دلنواز برگزار ‌شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

این نشست به رویکردهای هنری جدید مانند ویدئوآرت و مبحث کیوریتوری اختصاص داشت.

شهرام انتخابی ـ هنرمند، کیوریتور و از موسسان «فکتوری تی‌تی» ـ در ابتدای این جلسه در سخنانی اظهار کرد: من به همراه آسیه سلیمیان، از چند سال پیش فضایی برای هنرمندان و محققان ایجاد کردیم و با هدف ایجاد ارتباط و مبادله رویدادهای هنر معاصر بین‌المللی، در این زمینه فعالیت می‌کنیم. موسسه «فکتوری تی‌تی» چند رویداد را با مشارکت هنرمندان ایرانی و خارجی در ایران برگزار کرده و علاوه بر آن نمایشگاه‌هایی با آثار هنرمندان جوان ایرانی در اروپا برگزار کرده که با استقبال مخاطبان مواجه شده است.

انتخابی گفت: معمولا از کودکی در ذهن آدم فرو می‌کنند که باید دکتر یا مهندس بشوی، اما هنرمند بودن را کسی به عنوان حرفه نمی‌شناسد و به همین دلیل کسی از دوران کودکی به عنوان شغل به هنر توجه نمی‌کند. به همین دلیل بسیاری از ما خیلی دیر تصمیم می‌گیریم که هنرمند شویم و سال‌ها تجربیات مختلفی انجام می‌دهیم تا سرانجام به این نتیجه می‌رسیم که می‌خواهیم چه چیزی باشیم. این بلوغ زمانی حاصل می‌شود که تجربیات دیگران را بشناسیم و از آنها استفاده کنیم.

بهمن یوسفی ـ از مدیران موسسه فرهنگی هنری «طنین دلنواز» ـ نیز اظهار کرد: در طول سال‌ها دوستی و همکاری با شهرام انتخابی مباحث زیادی درباره این موضوع داشتیم که هنر چیست و برای هنر ایران چه کاری می‌توانیم انجام دهیم. همه ما بارها واژه فرار مغزها را شنیده‌ و با این موضوع مواجه بوده‌ایم، اما در این میان افرادی نیز هستند که به عشق کشور خود با وجود همه امکاناتی که برای آنها فراهم است ترجیح می‌دهند در ایران بمانند و به آن خدمت کنند. فرزان گرمخورانی، مدیر این موسسه از جمله افرادی است که ترجیح داد در ایران بماند تا کاری برای هنرمندان انجام دهد و ما نیز در ادامه این راه قصد داریم فضای مناسبی برای فعالیت هنرمندان ایرانی فراهم کنیم.

یوسفی ادامه داد: بسیاری از هنرمندانی که از ایران رفتند کار هنری را رها کردند و دیگر اثری از آنها ندیدیم، اما شهرام انتخابی به قلب هنر دنیا رفت و آنجا به اوج رسید و پس از آن دوباره به ایران برگشت، زیرا قلب او برای جامعه هنری ایران می‌تپد و عقیده دارد در عالم هنر نه تنها چیزی از دیگران کم نداریم بلکه جوانان ما بسیار بااستعداد هستند و تنها لازم است آشنایی بیشتری با هنر روز دنیا به دست آورند.

در ادامه این نشست آسیه سلیمیان - کیوریتور - در سخنانی درباره فعالیت‌های خود خاطرنشان کرد: چند سال قبل پس از گذراندن دوره‌های رزیدنسی در موزه‌های اروپایی و نمایشگاه‌های مختلف و همکاری با هنرمندان غربی فعالیت خود را به عنوان کیوریتور آغاز کردم. در دوره رزیدنسی مطالعات زیادی درباره تاریخ ویدئوآرت، نحوه آرشیو کردن ویدئو و کیوریت کردن این آثار داشتم و پس از شروع کارم ۱۴ نمایشگاه در پلتفرم «فکتوری تی‌تی» برگزار کردیم.

سلیمیان ادامه داد: در اولین پروژه‌ای که به دعوت شهرام انتخابی دستیار او بودم با ۱۳ هنرمند حرفه‌ای و شناخته‌شده غربی نمایشگاهی در برلین برگزار کردیم. آن پروژه سنگ بنای این دغدغه را در ذهن من گذاشت که چه خوب می‌شود اگر بتوانیم چنین فضایی با استاندارد بین‌المللی در ایران هم داشته باشیم. پس از صحبت با شهرام انتخابی به این نتیجه رسیدیم که جامعه هدف خود را بر روی هنرمندان جوان و نوظهور بگذاریم که هنوز شناخته نشده‌اند؛ بنابراین می‌توان مبانی هنر جدید و ویدئو آرت را به آنها آموزش داد. در مراحل اولیه فعالیت «فکتوری تی‌تی»، آثار خلق شده توسط هنرمندان مختلف را در ایران و کشورهای اروپایی به نمایش گذاشتیم اما پس از مدتی به این نتیجه رسیدیم که می‌توانیم در تولید آثار هنری هم مشارکت داشته باشیم که نتیجه آن چندی پیش در نمایشگاه ویدئوآرت «اولین بار من» ارائه شد.

او درباره ویژگی‌های یک کیوریتور گفت: اگر آنچه در کتاب «ده سوال اساسی در رابطه با کیوریتوری» نوشته ایان هوفمن، به عنوان ایده‌آل‌های او درباره کیوریتوری وجود دارد را با آنچه در ایران هست مقایسه کنیم متوجه می‌شویم که فرسنگ‌ها با مفهوم کیوریتوری در ایران فاصله دارد. من به عنوان یک کیوریتور تصمیم گرفتم در حد خودم به هنر، مخاطب و هنرمند ارزش دیگری بدهم؛ اما متاسفانه در عرصه هنری ایران موفقیت یک پروژه هنری هنوز با موفقیت اقتصادی آن شناخته می‌شود و حتی هنرمندان نیز در بازدید از یک نمایشگاه بلافاصله از هنرمند می‌پرسند چند اثر فروخته‌اید. ما راه طولانی در پیش داریم تا این تفکر را پایه‌گذاری کنیم که به هنر می‌توان جور دیگری نگاه کرد. هنرمند مسئولیت اجتماعی دارد و می‌تواند فایده‌ای برای جامعه‌اش داشته باشد.

سلیمیان با بیان اینکه «در ایران برای فعالیت‌های طولانی‌مدت هنری برنامه خاصی وجود ندارد»، ادامه داد: ما نیاز به هنرمندانی داریم که تمام زندگی خود را برای تولید اثر هنری بگذارند، اما در این حالت آنها راهی برای امرار معاش ندارند و در نتیجه پروژه‌های آنها متوقف و رها می‌شود. تلاش ما در پلتفرم «فکتوری تی‌تی» این است که از این هنرمندان حمایت کنیم و کار آنها را در ایران و خارج از کشور معرفی کنیم تا به مرور شناخته شده و حتی موقعیت اقتصادی پیدا کنند.

در ادامه این جلسه، نگار عالم‌زاده گرجی - از هنرمندان عضو «فکتوری تی‌تی» - به بیان تجربیات خود پرداخت و گفت: ورود من به دنیای هنر از طریق نقاشی و در آتلیه آبی استاد احمد نصرالهی بود. پس از آن به دلیل دغدغه‌های اجتماعی که داشتم رشته حقوق را در دانشگاه انتخاب کردم و پس از اتمام آن مشغول حرفه وکالت شدم و در کنار آن کارهای هنری را ادامه دادم. اما از سال ۹۳ تصمیم گرفتم که به صورت حرفه‌ای نقاشی را دنبال کنم. من نسبت به شناخت مدیوم‌های مختلف خیلی کنجکاو بودم و تجربه ساخت اولین ویدئوآرتم مصادف شد با شکل‌گیری پلتفرم «فکتوری تی‌تی» یا کارخانه تبدیل و تولید.

عالم‌زاده گرجی ضمن معرفی تعدادی از آثار خود، یادآور شد: پس از آنکه با ۴۰ سال هنر معاصر بین‌المللی و تاریخ هنر ویدئو آشنا شدم و با مرور آثار هنرمندان تاثیرگذار این حوزه، ویدئو را به عنوان یک رسانه بسیار مفید شناختم و در بخش‌های مهم کارهایم از این مدیوم استفاده کردم. البته کارم به ویدئو محدود نشد و سعی کردم نقاشی را در بسترهای مختلف تجربه کنم. اما کارهایم را از فرم دو بعدی خارج کرده و فضا و صدا را نیز در کنار آن استفاده کردم. در چند سال اخیر با آثار ویدئوآرت، چیدمان و نقاشی در نمایشگاه‌هایی مانند «شهر قصه»، «هماوردی»، «حقیقت محتمل»، «نازادی» و... با «فکتوری تی‌تی» همکاری داشتم.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: هنرهاي تجسمي شهرام انتخابی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۴۸۸۸۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پشیمانم!

مهاجرت‌های ناموفق هنرمندان و سلبریتی‌ها، سابقه‌ای نسبتا طولانی دارد. در اواسط دهه نود، گروهی از هنرمندان درجه دو و سه عرصه بازیگری با هدف رشد حرفه‌ای، به کشورهای دیگر- بالاخص ترکیه - مهاجرت کردند. مهاجرت‌هایی که اغلب با شکست مواجه شد و تقریبا تمامی این افراد یا به کشور بازگشتند و یا پیشه هنری خود را به فراموشی سپردند و به زندگی در قالب یک شهروند عادی خو گرفتند.

به گزارش ایسنا، در پی انتشار مصاحبه یک شبکه فارسی زبان معاند با بازیگر ایرانی مهاجر و ابراز ندامت وی، روزنامه صبح نو در مطلبی درباره این موضوع نوشت: پس از وقایع سال ۱۴۰۱ اما گروه دیگری از هنرمندان، با تصمیماتی شتاب‌زده، مهاجرت را به مثابه یک تصمیم احساسی در دستور کار قرار دادند و اکنون پس از گذشت زمانی کوتاه، اخباری از ندامت در گفتار اغلب ایشان به گوش می‌رسد. اخیرا صحبت‌های اشکان خطیبی درباره مهاجرت، خبرساز شده که به همین بهانه، نگاهی به مسأله مهاجرت هنرمندان ایرانی داریم.

مقوله مهاجرت در ایران به یک بحران عمومی تبدیل شده است و بررسی آن، از دو منظر فردی و اجتماعی گستره وسیعی از نکات عبرت‌آموز را در بر می‌گیرد. از منظر فردی، لزوم پرهیز از نگاه فانتزی به مقوله مهاجرت، بسیار حائز اهمیت است؛ به این معنا که زندگی در خارج از مرزهای ایران، الزاما به معنای رستگاری و جهش طبقاتی نخواهد بود. رواج غرب‌زدگی در ایران، طی سال‌های اخیر به شکل‌گیری یک تصویر رؤیایی از مهاجرت دامن زده است. علاوه بر این، بخش زیادی از تجربه مهاجرت‌کنندگان هم علنی نمی‌شود و به گوش مردم نمی‌رسد. با این همه، مروری بر وضعیت هنرمندان پس از مهاجرت، برخی از زوایای پنهان این موضوع را روشن خواهد کرد.

اساسا هنرمندان، اعضای صنفی هستند که پس از مهاجرت، بیشتر از سایر مشاغل، در معرض اضمحلال قرار می‌گیرند. کار هنرمند خلق اثر هنری است و خلاقیت در بافت جامعه شکل می‌گیرد. هنرمندی که در میانسالی جامعه خود را تغییر می‌دهد، از یک سو ارتباط با فرهنگ عمومی کشور خود را از دست می‌دهد و از سوی دیگر نمی‌تواند به‌عنوان یک هنرمند خلاق در کشور مقصد پذیرفته شود. علاوه بر این، جامعه مخاطبان یک هنرمند نیز پس از مهاجرت بسیار محدودتر می‌شود و از همین رو است که اغلب هنرمندان، مدتی پس از مهاجرت، ابراز تمایل به بازگشت می‌کنند.
مورد اخیر مصاحبه اشکان خطیبی، از مهم‌ترین نمونه‌های فرجام مهاجرت‌های عجولانه هنرمندان است. محتوای این مصاحبه، چیزی شبیه به یک کمدی تلخ است. دو سال قبل، اغتشاشاتی در ایران رخ داد و گروهی از سلبریتی‌ها که فکر می‌کردند گروهی از مردم می‌توانند معادلات سیاسی و اجتماعی را، با توسل به اعمال خشونت‌آمیز، تغییر دهند، خودشان زودتر از همه، تصمیم به ترک کشوری گرفتند که می‌خواستند شرایط آن را برای زندگی بهتر از نظر خودشان فراهم کنند.. اشکان خطیبی هم با این امید که بتواند با خیال راحت و از طریق فعالیت در فضای مجازی، در آتش ناآرامی‌های داخل ایران بدمد، حالا خودش را در بن‌بستی گرفتار می‌بیند که حتی ممکن بوده از کشوری که در آن ساکن است هم دیپورت شود. خطیبی در میانه‌های حرف‌هایش، تلویحا می‌پذیرد که تحت تاثیر جنگ‌های روانی قرار گرفته و شاید بهتر بود برای مهاجرت و حضور در برخی جمع‌های خارج از کشور، قدری بیشتر خویشتنداری می‌کرد. مروری بر صحبت‌های این بازیگر نشان می‌دهد که وی روزگار خوبی را سپری نمی‌کند و این در حالی است که خطیبی در ایران، علاوه بر بازیگری و اجرا، مسئولیت‌های فرهنگی و مدیریتی را هم بر عهده داشت که خودش آن‌ها را، با لحنی حسرت‌بار، مرور می‌کند. 
جمله مهم اشکان خطیبی در این مصاحبه این است: «خودم پشت پا زدم به همه چیز». همین جمله، به وضوح ندامت و پشیمانی را در کلام این بازیگر را هویدا می‌کند.
مهم‌تر از به خطر افتادن موقعیت شغلی و وضعیت اقتصادی هنرمندان پس از مهاجرت، به خطر افتادن سلامت روانی ایشان است. هنرمندی که یک جامعه بزرگ چند ۱۰ میلیونی از مخاطبان و چرخه ارتباطات چند ۱۰ هزار نفری هم‌صنفان خود را با جامعه‌ای بسیار محدود تاخت می‌زند، قبل از هر چیز، درگیر نوعی بحران عدم توجه و به دنبال آن بروز نشانه‌های افسردگی می‌شود؛ چیزی که در لحن اشکان خطیبی هم کاملا هویداست، هرچند که او هنوز هم سعی دارد وضعیت را به شکلی دوپهلو توجیه و خودش را قربانی یک شرایط ناخواسته معرفی کند.
خبرهایی که از وضعیت ارژنگ امیرفضلی، دیگر بازیگر مهاجرت کرده مخابره می‌شود نیز حاکی از چیزی بهتر از این نیست. ریحانه پارسا، حمید فرخ‌نژاد، مزدک میرزایی، مهناز افشار، برزو ارجمند، احسان کرمی و تعداد دیگری از هنرمندان و سلبریتی‌هایی که مهاجرت کرده‌اند هم به هر بهانه‌ای، درباره آنچه با مهاجرتشان از دست داده‌اند، حرف می‌زنند و آرزو می‌کنند که بتوانند به کشور بازگردند. کیست که نداند امثال فرخ‌نژاد و افشار، وقتی که در ایران بودند، تا چه حد می‌توانستند از مواهب توجه عمومی بهره‌مند باشند. حمید فرخ‌نژاد در مصاحبه‌ای به صراحت اعلام کرد که قبل از مهاجرت برنامه کاری‌اش تا یک سال آینده بسته شده بوده؛ اما در این مدتی که از مهاجرتش می‌گذرد، حتی امکان بازی در یک نقش فرعی سینمایی را هم به دست نیاورده است. مهناز افشار نیز که در ایران جز به بازی در نقش اول راضی نمی‌شد، تقریبا بازیگری را به دست فراموشی سپرده است. این وضعیت، حتی شامل حال خوانندگان و هنرمندانی که دهه‌ها از مهاجرتشان می‌گذرد نیز می‌شود. مروری بر واکنش‌های خواننده‌های لس‌آنجلسی، حسرت کار کردن در ایران را بازنمایی می‌کند و تقریبا هیچ‌یک از ایشان، نسبت به بازگشت به کشور، چیزی جز اشتیاق از خود نشان نمی‌دهند. وضعیت پیش آمده برای هنرمندانی که با خراب کردن پل‌های پشت سرشان، مسیر بهشت خیالی غرب را در پیش گرفتند، می‌تواند چراغ راهی برای سایر هنرمندان باشد تا فراموش نکنند که تمام هویت ایشان در گرو توجه جامعه کثیر مخاطبان ایرانی و امکان کار کردن در داخل مرزهای این کشور است.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • پشت پرده محبوبیت تیلور سوئیفت در ایران | وقتی او در مورد پایان رابطه عاطفی خود حرف می‌زند...
  • «از خارجی‌ها همه جا» تا «بنی آدم اعضای یک پیکرند» در دوسالانه هنر ونیز
  • لزوم ایجاد یک سایت فرهنگی و هنری در استان البرز
  • لزوم برندینگ شهری با احیای گرافیک محیطی
  • نوای موسیقی مقامی خراسان در سواحل خلیج فارس
  • مروری بر آثار ایرانی در بینال ونیز/ آنجا که نگاه پایان می‌گیرد
  • تونس حوزه هنری را نماینده تئاتر ایران می‌داند/مفاهیم مشترک تئاتری
  • هنرمندان برای حل مشکلات زیست‌محیطی پای کار آمدند
  • پشیمانم!
  • تاثیر هنر در حفاظت از محیط زیست