یادداشت حجتالاسلام محمدرضا زائری برای کتاب «شماره پنج»
تاریخ انتشار: ۱۴ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۵۱۷۵۳۳
حجتالاسلام محمدرضا زائری در یادداشتی برای کتاب «شماره پنج» مینویسد: این کتاب در عین آنکه جذابیت یک داستان بلند را داراست، به خواننده کمک میکند تا باورها و دغدغههای نسل گذشته را بیشتر درک کند و حال و هوای...
به گزارش ایسنا به نقل از مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، دوران هشتساله جنگ تحمیلی مرحلهای خاص و بسیار متفاوت از تاریخ معاصر است که شاید سالهای بعد اهمیت و حساسیت آن بیشتر به چشم بیاید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این میان نقش زنان چه در حضور مستقیم میدانی و چه در اثر غیرمستقیم و پشت جبهه کمتر موردتوجه قرارگرفته و مخصوصاً بانوانی که خود در خط اول و مواجهه رویارو در متن حوادث و رویدادها بودهاند شایسته پژوهش و مطالعه دقیقتر به نظر میرسد.
خوشبختانه مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، کار خود را در این زمینه آغاز کرده و یکی از آثاری که با نام «شماره پنج» برای بررسی نقش زنان در مقاومت آبادان به چاپ رسانده بسیار خواندنی است. این کتاب روایت خانم فاطمه جوشی است که تجربه دقیق و جذاب حضور خود در حوادث دوران انقلاب و جنگ را به زیبایی و ظرافت نقل کرده و اطلاعات دستاول و نکات مهمی را به خواننده منتقل میکند.
من خود به دلایلی - که گفتن نمیخواهد - معمولاً در برابر اینگونه آثار از تاریخ شفاهی با این پرسش و تردید ابتدایی مواجه هستم که صاحب اثر چه قدر گرفتار تعارفات معمول و شعارهای رسمی بوده و حتی اگر او خود همهچیز را صریح و راحت گفته باشد ناشر تا چه اندازه نسبت به واقعیتهای تاریخی وفادار بوده و سانسور و حذف را بر کتاب تحمیل نکرده است؟
در کتاب «شماره پنج» وقتی نویسنده از حوادث قبل از انقلاب سخن میگوید بهسادگی و شفافیت به بیحجابی خود در نوجوانی اشاره دارد و بعد هم از کتاب زهرا رهنورد و سخنرانیهای هاشم آغاجری نام میبرد و به همین روانی و صراحت تحولات فکری خود و انتخاب حجاب و فعال شدن در هستههای مبارزه و پیوستن به سپاه و بسیج را تشریح میکند. این رویکرد بهطور طبیعی به خواننده اطمینان نسبی میدهد و بر اعتماد او به اثر میافزاید و به همین دلیل شیرینی و جذابیت خاطرات را در فصول بعد دوچندان میکند.
کتاب سرشار است از داستانهای بسیار خاص و خاطرات متفاوت و انحصاری از مسائل و اتفاقاتی که در متن دفاع مقدس جاری بودهاند اما کمتر دیدهشده یا موردتوجه قرارگرفتهاند.
برخی از این خاطرات فوقالعاده غمناکاند و بار درد و اندوه دارند و برخی نیز دارای چاشنی طنز یا ظرافتهایی شوخ طبعانه هستند که در کنار هم قطعههای پازلی برای شناخت کاملتر یک مرحله تاریخی حساس را کامل میکنند؛ از حضور نیروهای منافق سازمان مجاهدین خلق بهعنوان پرستار در بیمارستان برای جاسوسی از مجروحان و فعالیتهای تخریبی تا شرکت دختری جوان در امتحان رانندگی برای گرفتن گواهینامه در زیر بمباران و فضای متشنج جنگی و از خاطره دیدار خصوصی با امام در قم تا دشواری خبردادن شهادت رزمندگان به خانوادههایشان که در ماجرای تکاندهنده مرزوق به اوج میرسد.
مهمترین خصوصیت کتاب ذکر مفصل جزییات از پشت پردهها و شیوه کارگروههای انقلابی و نوع روابط زنان و مردان و کیفیت حضور جمعی از دختران جوان در صحنه جدی حضور اجتماعی و نقشآفرینی است و اطلاعات دقیقی که در پیرامون حوادث مهمی چون آتشسوزی سینما رکس یا حصر آبادان ارائه میشود به دلیل حضور مستقیم راوی اهمیت فراوان دارد.
کتاب «شماره پنج» در عین آنکه جذابیت یک داستان بلند را داراست، به خواننده کمک میکند تا باورها و دغدغههای نسل گذشته را بیشتر درک کند و حال و هوای اجتماعی و فرهنگی دوران انقلاب و جنگ را بهتر بشناسد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: دفاع مقدس دفاع مقدس شماره پنج
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۱۷۵۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگرانی از کاهش سطح دینداری و افزایش بی اعتمادی در جامعه در یادداشت عباس عبدی
به گزارش خبرآنلاین عباس عبدی در اعتماد نوشت:پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان که در آبان ماه گذشته انجام و اتفاقا زیرنظر و با مدیریت کلان نیروهای طرفدار وضع موجود اجرا شد، نشان میدهد که گرایش به دینداری به عنوان مهمترین هدف رسمی حکومت در همه زمینهها، با افول و تغییری کیفی و کمی نسبت به گذشته روبهرو شده است. حجاب فقط یکی از نمودهای آشکار آن است.
تقلیل جایگاه نهاد دین نزد مردم و نیز تمسک به مناسک سطحی و بیارتباط با دین و تقویت و رشد خرافههای دینی به جای حقیقت دین، آشکارتر از آن است که قابل انکار باشد.
در واقع این فرآیند از متولدین دهه ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ در حال سرایت به نسلهای قبل نیز هست. نه اخلاقیات، نه معنویات، نه عبادات و نه نهاد مرجعیت دین، هیچ کدام در جایگاه گذشته قرار ندارند، سهل است که به شدت افول کردهاند و با وضعیت موجود قابل احیا نیز نیستند.
درباره عدالت و رفع تبعیض و فقدان فساد چه چیز جدیدی میتوان گفت که تاکنون گفته نشده باشد؟ استقلال قضایی و بیطرفی کیفری رکن رکین عدالت است که در فقه و سیاستهای اسلامی تاکید شده است و بازتاب وجود این ویژگی را در هر جامعهای میتوان در نبود فساد و رواج شفافیت و پاسخگویی و حاکمیت قانون دید که متاسفانه هیچ کدام آنها در جامعه ما در سطحی نیستند که رضایت خاطر مردم را فراهم کند.
نمونههای فسادی که در ماههای گذشته دیده شده است، مو را بر تن شنونده سیخ میکند. مساله 3.7 میلیارد دلار چای دبش که به نظر میرسد از دستور کار اطلاعرسانی رسمی خارج شده، نشاندهنده عمق فاجعه است. مسالهای که پیرامون آقای صدیقی پیش آمده و هیچ اطلاعرسانی رسمی و نیز بدون ابهامی، درباره موارد گوناگون آن نمیشود و مشمول برخورد مومنانه شده؛ هر دو مورد ابعاد جدیدی را در اینگونه مسائل آشکار کرده است که در گذشته به تصور افراد هم در نمیآمد.
شنیدههای فراوانی از این نوع فسادها وجود دارد که به علت عدم شفافیت و فقدان پاسخگویی دادههای جزیی آن به آگاهی عمومی نمیرسد.
کجاست آن آرمانهای عمومی سال ۱۳۵۷ که عدالت علی را آرزو میکرد و نهجالبلاغه معیار عملکردهای رسمی بود؟ وضع کنونی جامعه با آن آرمانها فرسنگها فاصله دارد. شاید همه امیدها به مهمترین نقطه قوت جامعه و انقلاب ایران، یعنی مشارکت عمومی ختم شود که آن نیز در جریان سه انتخابات اخیر زایل شد و تصور نمیرود که بدون تحولی جدی در سیاستهای داخلی، این ویژگی نیز قابل بازسازی و احیا باشد.
در نتیجه با وضعیتی هستیم که همه به آن اعتراض دارند و ضمنا چشماندازی نیز پیش روی جامعه گشوده نمیشود. نهادهای اصلی جامعه شامل دولت، خانواده، اقتصاد، رسانه، آموزش و دین به شدت ناکارکرد و حتی کژکارکرد هستند. از میان نهادهای فوق به ترتیب دین، آموزش و رسانه در وضعیت بسیار ضعیفی قرار دارند. نهاد اقتصاد همچنان فعال و دارای پایههای قوی، ولی فاقد چشمانداز امیدبخش است. نمونه آن سرمایهگذاری و بهرهوری اقتصادی است.
این دو پایه رشد اقتصادی و رفاه هستند. هر دو عامل در جا زده و تکان جدی نمیخورند. نهاد خانواده بار کاستیهای نهادهای دیگر را به دوش نحیف خود میکشد. لطفا توجه کنید! اتفاقا یکی از علل پرهیز از شکلگیری این نهاد (ازدواج و فرزندآوری) همین سنگینی بار آن است. نهاد دولت نیز وضعیت دوگانهای دارد. از حیث سختافزاری و امنیت اعم از داخلی و خارجی کارکرد خود را کمابیش انجام میدهد، هر چند شواهدی از ضعف در این زمینه هم دیده میشود، ولی از حیث نرمافزاری، از جمله برنامهریزی توسعه، سیاستگذاری برای پیشرفت و رفاه و اجرای سیاستهای لازم برای آنها و فعال کردن نهادهای زیرمجموعه خود یا تحقق اهداف تعیین شده مثل سند چشمانداز در شرایط غیرکارکردی قرار دارد.
ادامه روند کنونی موجب ناپایداری بیشتر خواهد شد. این سیاستها عموما مبنی بر تخیلات و فشار و تقابل با جامعه است. شاید بتوان با تسلط سختافزاری و توسل به زور مردم و زنان را مجبور به انجام یا تن دادن به برخی رفتارها کرد ولی از این طریق نه عقیده آنان مطابق ارزشهای رسمی میشود، سهل است که مخالفتر هم میشوند و نه حتی جامعه بهتری ساخته خواهد شد. بهطور قطع نتیجه حاصل از توسل به چنین سیاستهایی خلاف اهداف اولیه خواهد بود.
23302
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901574