آمریکا در مسیر مرحوم شوروی؟!
تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۵۴۷۳۳۹
رویداد۲۴ هارولد جیمز استاد تاریخ و روابط خارجی دانشگاه پرینستون در «پراجکت سیندیکت» نوشت: ایالات متحده نیز مانند اتحاد جماهیر شوروی در سالهای پایانی رهبری خود، از ناکامیهای فاجعه آمیز رهبری و تنشهای طولانی اقتصادی و سرکوب شده که سرانجام به اوج رسیده است، رنج میبرد. اکنون دلخوشی تمامی کشورها این است که امکان دارد سرانجام هژمونی دلار آمریکا به پایان برسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اتحاد جماهیر شوروی در سالهای پایانی رهبری اش، سوژهی مناسبی برای جوکهای سیاسی بود، همانطور که الان در مورد ایالات متحده نیز کمدیهایی ساخته میشود و این موضوع در فضای فرهنگی آمریکا برجسته شده است. در واقع تشابهاتی میان شرایط اتحاد جماهیر شوروی در اواخر دوران رهبری اش با شرایط فعلی آمریکا مشاهده میکنیم. این مثال را در نظر بگیرید: براساس یک داستان محبوب، جوانی که در میدان سرخ فریاد میزد که برژنف، رهبر سالخوردهی شوروی یک احمق است، در نهایت به حدود ۲۵ سال و ۶ ماه زندان محکوم شد. شش ماه به دلیل توهین به رئیس اتحاد جماهیر شوروی و ۲۵ سال به خاطر آشکار کردن اسرار دولتی.
واکنش خشمگین دولت ترامپ به کتاب جدید جان بولتون مشاور پیشین امنیت ملی ترامپ نیز یادآور همین برخورد اتحاد جماهیر شوروی است. این کتاب خطرناک تلقی میشود نه به این خاطر که به دونالد ترامپ توهین میکند، بلکه به این دلیل که نشان میدهد رئیس جمهور آمریکا هیچ صلاحیتی ندارد و به طرز حیرت انگیزی ناآگاه است. بنابراین، اگر قبلاً واضح نبود، اکنون تمام دنیا میدانند که ایالات متحده فاقد هرگونه جهت گیری استراتژیک یا رهبری اجرایی منسجم است.
در حقیقت، بسیاری از جنبههای وحشتناک سیاستهای کنونی آمریکا، سالهای پایانی اتحاد جماهیر شوروی را به یاد میآورند که با تشدید درگیریهای اجتماعی و سیاسی در شرف وقوع هستند. در مورد اتحاد جماهیر شوروی، رقابتهای قومی که به مدت طولانی سرکوب شده بودند و آرمانهای ملی رقیب، به سرعت دوباره در فضای عمومی ظاهر شدند و کل کشور را به سمت خشونت، جدایی و تجزیه سوق دادند. در ایالات متحده نیز پاسخ ترامپ به اعتراضات سراسری علیه نژادپرستی، وحشیگری پلیس و نابرابری به معنای برانگیختن شکاف نژادی تاریخی این کشور است. از سوی دیگر، شاهد هستیم که مانند مجسمههای لنین در هنگام فروپاشی امپراتوری اتحاد جماهیر شوروی، مجسمههای رهبران کنفدراسیون (افسران ژنرال در ارتش ایالات مؤتلفه این عنوان مترادف با سپهبد و منتصب به رهبران نظامی برجسته و ارشد ارتش ایالات مؤتلفه در طول جنگ داخلی آمریکا از سال ۱۸۶۱ تا ۱۸۶۵ بود) تقریباً در همه جای آمریکا سرنگون میشوند.
تشابه دیگر آمریکا و شوروی سابق، در زمینهی اقتصاد است. اتحاد جماهیر شوروی یک سیستم بزرگ و پیچیده در زمینه برنامه ریزی و تخصیص منابع داشت که افراد با تحصیلات عالی جامعه را به سمت خود جلب میکرد، فقط برای اینکه آنها را به سمت کارهای غیرمولد و غالباً مخرب بکشاند. ایالات متحده نیز وال استریت را دارد. مطمئناً، بخش گسترده خدمات مالی آمریکا دقیقاً معادل کمیسیون برنامه ریزی اتحاد جماهیر شوروی نیست، بلکه اغلب به جای ایجاد ارزش، آن را استخراج میکند. بنابراین، خدمات مالی آمریکا ناگزیر بخشی از هر بحثی در مورد تخصیص منابع به شمار میرود.
تا لحظه فروپاشی سیستم اتحاد جماهیر شوروی، کمتر کسی فکر میکرد که واقعاً این سرنگونی اتفاق بیفتد. بنابراین، در ارزیابی وضعیت سیستم آمریکایی، مهم است به یاد داشته باشید که اقتصاددانان در پیش بینی خیلی هم خوب عمل نمیکنند. کل قاعده پیش بینی ما، مبتنی بر ارزیابی از شرایط فعلی و با این فرض که اصول و بنیان اساسی آنچه تحلیل میشود، تغییر نخواهد کرد، است. با دانستن این نکته که این یک فرض غیر واقعی و پوچ است، باید بگوییم که اقتصاددانان غالباً با استفاده از زبان اصیل خود و به شیوهی متکلمان قرون وسطایی به صورت تقلیدی عمل میکنند و پیش بینی هایشان جنبهی واقعی ندارد.
در اواخر دهه ۱۹۶۰، رابرت آ. موندل اقتصاددان سه پیش بینی را مطرح کرد: اتحاد جماهیر شوروی از هم خواهد پاشید. اروپا یک واحد پول را اتخاذ میکند. دلار میتواند وضعیت خود را به عنوان ارز غالب بین المللی حفظ کند. با توجه به اینکه نظام استاندارد طلا مدت کمی پس از پیش بینی موندل فرو ریخت و باعث افت ارزش دلار شد، به نظر میرسید که پیش بینیهای وی نادرست هستند. اما سپس معلوم شد که موندل در هر سه مورد درست پیش بینی کرده است.
شرایطی که باعث هژمونی دیرینه دلار شده، اکنون در حال تغییر است. همه گیری کووید-۱۹ شکل دیجیتالی تری از جهانی سازی را ایجاد کرده است. در حالی که جابجایی مردم و کالاها از طریق مرزها با مشکل مواجه شده است، اما اطلاعات مانند گذشته جریان دارد و این طلیعهی یک اقتصاد به صورت فزاینده سبک وزن است. علاوه بر این، طی سه سال و نیم گذشته، اقدامات دولت ترامپ، واکنشهای شدید دیگر کشورها را علیه استفاده ابزاری از دلار به عنوان یک اسلحه توسط واشنگتن به دنبال داشته است. تحریمهای مالی و ثانویه وقتی که علیه بازیگران بد و منزوی مانند کره شمالی به اجرا در آمد، بسیار مؤثر بودند. اما اعمال گستردهتر آنها علیه ایران، روسیه و شرکتهای چینی نتیجهای برعکس داشت. به طوریکه، نه تنها روسیه و چین بلکه کشورهای اروپایی نیز به سرعت به این سمت حرکت کرده اند که سازوکارهای جایگزین را برای پرداخت و تسویه حسابهای بین المللی به جای دلار توسعه دهند.
سیستمهای پرداخت دیجیتالی غیر دولتی نیز در حال پیشرفت سریع هستند، به ویژه در بخشهایی که دولت ضعیف، بی اعتماد یا فاقد اعتبار است. «انقلاب پرداخت ها» به احتمال زیاد در کشورهای فقیر آفریقا یا برخی جمهوریهای شوروی سابق به سریعترین شکل ممکن اتفاق خواهد افتاد. فناوریهای دیجیتال جدید به این جوامع ابزاری برای انتقال از فقر و توسعه نیافتگی نهادی به پیچیدگی نهادی و احتمالا نوآوری و شکوفایی ارائه میدهند.
مرکزیت دیرینه دلار نشان دهنده تقاضای جهانی برای داراییهای امنِ عمیق و سیال است. اما با ظهور داراییهای جایگزین ایمن، این شرط برای ماندگاری دلار از بین رفته است، به ویژه اگر این روند از طرف ارائه دهندگان غیر دولتی حمایت شود. نکته جالب دیگر اینکه، سلطنت طولانی مدت دلار بر سیستم مالی بین المللی بستگی به پایداری اقتصادی، اعتبار مالی و آزادی فرهنگی آمریکا داشت. اکنون که اختلالات سیستم ایالات متحده عیان شده است، کشورهای جهان ممکن است شروع به زیر سوال بردن صلاحیت اساسی و کارآیی دولت آمریکا کنند و در نتیجه برای مرکزیت دلار مشکل ایجاد شود.
به طور مثال، بحران کووید-۱۹ یکی از شاخصهای بررسی صلاحیت دولت آمریکا است. شواهد نشان میدهد که این کشور عملکرد ضعیفی در حوزهی مهار این ویروس داشته و میزان مرگ و میر در این کشور بسیار بالاست. این حقایق مشخص میکنند که آمریکا صلاحیت رسیدگی به امور داخلی خود را ندارد، بنابراین، بدیهی است که صلاحیتش برای مدیریت امور جهانی زیر سوال برود. به طور کلی، به نظر میرسد که آمریکا در دوران ریاست جمهوری ترامپ تبدیل به کشوری شده که مایهی شرم بین المللی است.
تحت این شرایط، دلار نمیتواند نفوذ بین المللی به مانند سابق داشته باشد، و ممکن است سرنوشت روبل شوروی را داشته باشد، حتی اگر تغییری ناگاهنی در رهبری و استراتژی امریکا رخ دهد. با این همه، میخائیل گورباچف به سرعت جای برژنف را نگرفت، اما وقتی روی کار آمد و از طرح «پرسترویکا» رونمایی کرد، دیگر دیر شده بود. منبع: انتخاب لینک کوتاه: کپی در کلیپ بورد کپی لینک برچسب ها: رویداد24 ، شوروی ، ایالات متحده آمریکا سرگرمی
منبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 شوروی ایالات متحده آمریکا اتحاد جماهیر شوروی ایالات متحده نیز بین المللی پیش بینی کشور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۴۷۳۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روح جاسوسان شوروی بازگشته؛ افزایش عملیات خرابکارانه روسیه در اروپا
سازمانهای اطلاعاتی اروپا به دولتهای خود هشدار دادهاند که روسیه در حال برنامهریزی اقدامات خشونتآمیز خرابکارانه در سراسر این قاره است.
به گزارش اکوایران، سازمانهای اطلاعاتی اروپا به دولتهای خود هشدار دادهاند که روسیه در حال برنامهریزی اقدامات خشونتآمیز خرابکارانه در سراسر این قاره است.
مقامات اطلاعاتی بر این باورند که روسیه از قبل شروع به آمادهسازی فعالتر بمبارانهای مخفی، حملات آتشسوزی و آسیب به زیرساختها، بهطور مستقیم و از طریق نیروهای نیابتی، بدون نگرانی ظاهری در مورد ایجاد تلفات غیرنظامیان در خاک اروپا کرده است.
بر اساس ارزیابیهای سه کشور اروپایی که با فایننشالتایمز به اشتراک گذاشته شده است، در حالی که عوامل کرملین سابقه طولانی در چنین عملیاتهایی دارند - و در سالهای اخیر به طور پراکنده در اروپا حملاتی را انجام دادهاند - شواهدی از تلاش تهاجمیتر و هماهنگتر آنها در حال افزایش است.
مقامات اطلاعاتی در تلاش برای ارتقای آمادگی به طور فزایندهای در مورد این تهدید صحبت میکنند.
توماس هالدن وانگ، رئیس اطلاعات داخلی آلمان گفت: «ما ارزیابی میکنیم که خطر خرابکاریهای تحت کنترل دولت به میزان قابل توجهی افزایش یافته است.»
او در یک کنفرانس امنیتی ماه گذشته که به میزبانی آژانسش، اداره فدرال حفاظت از قانون اساسی، برگزار شد، گفت اکنون روسیه در انجام عملیات در خاک اروپا «با پتانسیل بالایی برای آسیب» راحت به نظر میرسد.
هالدن وانگ تنها چند روز پس از دستگیری دو شهروند آلمانی-روسی در بایروث، بایرن، به اتهام برنامه ریزی برای حمله به سایتهای نظامی و لجستیکی در آلمان به نمایندگی از روسیه، صحبت میکرد.
دو مرد در اواخر آوریل در بریتانیا به ایجاد آتش سوزی در یک انبار حاوی محمولههای کمک برای اوکراین متهم شدند. دادستانهای انگلیسی آنها را به همکاری برای دولت روسیه متهم میکنند.
وزیر حمل و نقل چک ماه گذشته به فایننشال تایمز گفت: «روسیه تلاش کرده است تا سیستمهای سیگنال دهی در راه آهن چک را از بین ببرد.»
در استونی، سرویس امنیت داخلی این کشور اعلام کرد حمله به خودروی وزیر کشور در ماه فوریه و حمله به خبرنگاران توسط عوامل اطلاعاتی روسیه انجام شده است. وزارت دفاع فرانسه نیز در سال جاری نسبت به حملات خرابکارانه احتمالی روسیه به اماکن نظامی هشدار داد.
کر گیلز، مشاور ارشد در اندیشکده چتم هاوس گفت: «نتیجهگیری واضح این است که فعالیت روسیه افزایش یافته است.»
او در ادامه افزود: «نمیتوان گفت که آیا این بازتابی از این واقعیت است که روسها منابع بیشتری را به این سمت روانه کردهاند یا این که بیدقتتر عملیات را انجام میدهند و گرفتار میشوند. و یا اینکه آیا ضد اطلاعات غربی به سادگی در شناسایی و متوقف کردن آنها بهتر شده است. هر چه که باشد، چیزهای زیادی در جریان است.»
یکی از مقامات ارشد دولت اروپا گفت که اطلاعاتی از طریق سرویسهای امنیتی ناتو در مورد «شیطنت آشکار و متقاعد کننده روسیه» که هماهنگ و برنامهریزی شده بودند، به اشتراک گذاشته شده است.
او افزود که زمان «افزایش آگاهی و تمرکز» در مورد تهدید خشونت روسیه در خاک اروپا فرا رسیده است.
ناتو روز پنجشنبه با صدور بیانیهای نگرانی عمیق خود را در مورد افزایش «فعالیتهای مخرب روسیه در قلمرو متحدان» اعلام کرد و به آن اشاره کرد که این «یک کارزار در حال تشدید در سراسر منطقه یورو آتلانتیک است.»
نگرانیهای فزاینده از تمایل روسیه به آسیبهای فیزیکی علیه دشمنانش به دنبال موجی از اتهامات علیه روسیه به دلیل انتشار اطلاعات دروغ و کمپینهای هکری رخ میدهد.
روز جمعه، آلمان در بیانیهای با حمایت اتحادیه اروپا و ناتو متعهد شد حمله هکری سال ۲۰۲۳ به حزب سوسیال دموکرات صدراعظم اولاف شولز، برای مسکو عواقبی را به دنبال خواهد داشت.
این در حالی است که رسوایی افشای تلاشهای روسیه برای همدستی با سیاستمداران راست افراطی اروپایی در آستانه انتخابات آینده اروپا هنوز در حال آشکار شدن است.
یکی از مقامات اطلاعاتی گفت که تلاشهای خرابکارانه مسکو نباید متمایز از سایر عملیاتها تلقی شود و گفت که افزایش فعالیتها منعکسکننده هدف روسیه برای اعمال حداکثر فشار در سراسر منطقه است.
او گفت که پوتین در حال حاضر احساس «جسارت» میکند و به دنبال آن است که تا آنجا که میتواند در اروپا، در چندین جبهه، چه از طریق اطلاعات نادرست، خرابکاری یا هک، هدف خود را پیش ببرد.
افزایش تجاوزات اطلاعاتی روسیه همچنین نشان دهنده تمایل جاسوسان این کشور برای تثبیت مجدد خود پس از جدیترین شکست از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی است.
در هفتههای پس از تهاجم تمام عیار روسیه به اوکراین، بیش از ۶۰۰ افسر اطلاعاتی روسیه که با پوشش دیپلماتیک در اروپا فعالیت میکردند، اخراج شدند و به شبکه جاسوسی کرملین در سراسر قاره آسیب جدی وارد شد.
در گزارش اخیر، تحلیلگران مؤسسه خدمات متحد سلطنتی بریتانیا تلاشهایی را که روسیه برای بازسازی حضور خود در اروپا انجام داده است، اغلب با استفاده از نیروهای نیابتی، برجسته کردند. این افراد شامل اعضای دیاسپورای روسیه و همچنین گروههای جنایتکار سازمان یافته است که کرملین با آنها روابط دیرینهای دارد.
یک تغییر استراتژیک کلیدی نیز رخ داده است. «کمیتههای نفوذ ویژه» عملیاتهای اطلاعاتی کشور به کشور را برای کرملین هماهنگ میکنند، و تلاشهایی را که قبلاً توسط سرویسهای امنیتی سرسخت این کشور و دیگر بازیگران کرملین انجام میشد، گرد هم میآورند.
با تشدید عملیات روسیه، سرویسهای امنیتی نسبت به تهدیدات در حالت آماده باش قرار گرفتهاند و به دنبال شناسایی اهدافی هستند که ممکن است از دست داده باشند.
به عنوان مثال، در مورد یک انفجار غیرقابل توضیح تا کنون در کارخانه مهمات بیایای سیستم در ولز که گلولههای مورد استفاده اوکراین را تامین میکند، سوالاتی مطرح شده است. در اکتبر ۲۰۱۴ یک انبار تسلیحات چک که در آن اسلحه برای کیف نگهداری میشد، نابود شد. بعدها مشخص شد که ماموران اطلاعاتی ارتش روسیه مواد منفجره را در این مکان کار گذاشتهاند.
آتش سوزی بزرگی در روز جمعه در یک کارخانه در برلین متعلق به شرکت تسلیحاتی دیل که همچنین تامینکننده اوکراین است، رخ داد. بیش از ۱۶۰ آتش نشان متخصص برای مهار آتش فراخوانده شدند و به ساکنان بخش وسیعی از غرب پایتخت گفته شد که پنجرهها را به دلیل بخارهای سمی احتمالی بسته نگه دارند.
به گفته گیلز «مانند همیشه در مورد روسیه عاقلانه است که به دنبال یک توضیح واحد برای اینکه چرا آنها کاری را انجام میدهند نباشیم، همیشه ترکیبی از چیزها در جریان است.»
«این حملات جزئی که تاکنون دیدهایم البته برای ایجاد اختلال هستند، اما میتوانند برای اطلاعات نادرست نیز استفاده شوند. و سپس مسئلهای که وجود دارد این است که روسیه از این حملات میآموزد، اگر بخواهد به اروپا آسیب جدی وارد کند. اینها عملیات تمرینی هستند.»