Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری مهر، بیست‌وسومین نشست از مجموعه درس‌گفتارهایی درباره‌ شمس تبریزی با عنوان «غزالی‌ها از منظر شمس» روز چهارشنبه ۱۱ تیر با سخنرانی حسن بلخاری رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار و به‌طور زنده در فضای مجازی پخش شد.

بلخاری در ابتدای سخنانش گفت: شمس در مقالات خود در رهگذر داوری‌های نقادانه خود درباره‌ بسیاری از بزرگان فرهنگ و اندیشه قضاوت می‌کند و رفتار و اندیشه و دیدگاه‌های آنان را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او از شیخ اشراق در چند جا در مقالات یاد می‌کند و به عنوان اندیشمندی بزرگ با احترام تمام نام می‌برد و وی را جوانی می‌داند که علمش بر عقلش غالب است و گاه او را به عدم متابعت متهم می‌کند. آیا اظهارات شمس درباره‌ سهروردی در مقالات شمس متناقض و پریشان به نظر می‌رسد یا می‌توان به یک دیدگاه جامع از سهروردی از نگاه شمس دست یافت؟

تنها یادگار شمس کتاب مقالات است

وی افزود: ما تنها یادگاری که از شمس داریم به‌جز دیوان شمس، کتاب مقالات است که مهم‌ترین تصحیح آن از استاد محمدعلی موحد است. این‌کتاب البته نوشتار خود شمس نیست که شمس با نوشتن اصولا مشکل داشته است. در باب مقالات شمس باید گفت که یاران، دوست‌داران و مریدانش مطالب را ثبت و ضبط می‌کردند و به نوشتار درمی‌آوردند. علت عدم قصد شمس در نگارش مطالبش این بوده است که در جایی خود می‌گوید: «من عادت به نوشتن نداشته‌ام هرگز. سخن را چون نمی‌نویسم در من می‌ماند و هر لحظه مرا روی دگر می‌دهد». هنگامی که این جمله‌ شمس را خواندم، یاد داستانی افتادم که افلاطون در رساله‌ فایدروس آورده است و به این فکر می‌کردم که شمس در بیان عدم نگارش و نگاشتن به این مساله اعتنا داشته یا نداشته است.

این پژوهشگر در ادامه گفت: در جهان اساطیری مصر، خدایی به نام توث هست که خدای عقل و خرد و هنر و صناعات است. روزی در زمان یکی از پادشاهان مصر که افلاطون نام وی را ساموس ذکر کرده است، این خدا به نزد آن پادشاه می‌آید و به او می‌گوید که من هنرها و حرفه‌هایی دارم که می‌خواهم به شما نشان دهم تا شما نیز به مردم بیاموزید. در میان آن هنرها هنگامی که به نوشتن می‌رسند، پادشاه جمله‌ قشنگی به توث می‌گوید. گرچه این جمله با کلام شمس شباهت دارد اما در کلام شمس یک حقیقت دیگری هم وجود دارد. پادشاه به توث می‌گوید: محبتی که به فرزند داری نمی‌گذارد حقیقت را ببینی و از آن رو خلاف تاثیری که این فن در مردمان خواهد داشت بیان کردی (نوشتن). این هنر روح آدمیان را سست می‌کند و به نسیان مبتلا می‌سازد زیرا مردمان امید به نوشته‌ها می‌بندند و نیروی یادآوری را مهمل می‌گذارد. و به حروف و علامات بیگانه توسل می‌جویند و غافل می‌شوند از این‌که باید به درون خویش رجوع کنند و دانش را بی‌واسطه‌ عوامل بیگانه در خود بجویند و آن را از راه یادآوری به دست آورند.

بلخاری گفت: رویکرد افلاطون در این‌رساله با استناد به این‌داستان یک رویکرد منفی است. شمس می‌گوید من عادت به نوشتن ندارم و اگر بنویسم از جانم رخت برمی‌بندد، اما اگر ننویسم و در من بماند این هرلحظه روی دیگری در من نشان می‌دهد و هرلحظه نو و تازه می‌شود. بنابراین مقالات نوشته‌ شمس نیست بلکه گفته‌ اوست. هنگامی که شما مقالات را می‌خوانید می‌بینید شمس به زمین و زمان معترض است. تقریبا درباره‌ تمام افراد مشهور تمدن اسلامی آن‌هایی که به نحوی از طریق گفتار و نوشتارهای‌شان به ذهن و زبانش رسیده‌اند، نظری را بازگو کرده است. درباره‌ فلاسفه صحبت کرده، افلاطون را فلسفی کامل می‌داند. به اعتبار فلسفی ابن‌سینا نمره‌ عالی نمی‌دهد. در مورد مفسران، فخر رازی را مورد نوازش شدید قرار داده است! درباب عرفا و حکما مانند حلاج، بایزید، عطار و سنایی و حتی خیام صحبت کرده است. و در مواردی لحن و بیان سخن او به‌حق تند است. البته برمی‌گردد به مزاج و اخلاق تندی که تاریخ می‌گوید شمس تبریزی داشته است.

رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ادامه داد: گرچه مطالبی که بازگو می‌کند به تلخی و تندی نیست. یکجا تندی و خشونتی که در کلام است گاهی سبب کشته‌شدن معنا و حقیقت می‌شود؛ مطالب شمس به‌گونه‌ای نیست که براساس تندی مزاج حقیقت را آلوده کرده باشد. ولی به‌هرحال روایت تاریخ این است که شمس این تندی مزاج را داشته است. احتمالا داستان کیمیا خاتون را شنیده‌اید که در جای خودش نکته‌ تلخ و عبرت‌آمیزی است. از آن غیرتی که بر معشوق خود داشت و از حسد ممدوحی که می‌ورزید که دیگران مبادا بر چهره‌ پاک او نظر کنند. خود شمس در مواردی به این تندی اشاره دارد: مرا محالی است که هیچ کس را زهره نباشد که آن‌محال من گیرد الا محمد رسول الله او نیز محال من به -حساب- گیرد آن وقت که تند باشد که نخوت درویشی در سرم آید محالم را هرگز نگیرد. مولانا به این تندی هم اشاره کرده و در یکی از غزل‌هایش با مطلع «همه خوف آدمی را از درون است/ ولیکن هوش او دایم برونست» به این‌تندی اعتراف دارد و می‌گوید:‌«خداوندی شمس‌الدین تبریز/ ورای هفت چرخ نیلگونست».  

وی افزود: نکات مهمی در این‌عرصه هست که بیانگر اندیشه‌ اعتراضی او به زمین و زمان و اظهارنظرهایی که در باب عالم و آدم می‌کند. این‌میان تنها دو نفر از تیغ ملامت او رسته‌اند: یکی از آن دو مولانا است. شمس اصلا هدف حیات خود را این می‌داند که دست مولانا را بگیرد. به او در الهام و اشراق نشان داده بودند که «ولی»‌ای هست که باید با وی هم سخن شود. می‌دانیم که در بخشی از مقالات، شمس مولانای مولانا نیست بلکه مولانا، مولانای شمس است. نقطه نظر شمس درباره‌ دو برادر، امام محمد غزالی و شیخ احمد غزالی، در خور تعمق است. مولانا بنا بر متابعت مطلقی که از شمس دارد به‌نوعی بیانش نظرگاه شمس هم است. در مناقب‌العارفین چنین روایتی وجود دارد که مولانا فرمود: امام محمد غزالی در عالم ملک گرد از دریای عالم برآورده عَلم عِلم را برافراشته، مقتدای جهان گشت و عالم عالمیان شد چه اگر همچون احمد ذره‌ای عشقش بودی بهتر بودی و سرّ قربت محمدی را چون احمد معلوم کردی از آن‌که در عالم همچون عشق استادی و مرشدی نیست. در این نظر احمد را بر محمد شرف می‌بخشد. وی معتقد است که احمد به دلیل آن که علمش را در محضر حضرت عشق آموخت، در هستی غوغای دیگری افکند. این نظر بازتاب نظر شمس است.

بلخاری گفت: شمس نیز گرچه مقام محمد را بلند می‌دارد اما احمد از دیدگاه او معیار است. چند جایی که شمس در باب این دو برادر صحبت کرده است:‌ «احمد غزالی رحمت الله علیه به محمد غزالی و آن برادر سوم هر سه از سلاله‌ پاک بودند. هر یکی در فن خود چنان بودند که نظیرشان نبود. محمد غزالی در شیوه‌ علوم لا نظیر له بود. تصانیف او اظهر من الشمس است. مولانا خود می‌داند و احمد غزالی در معرفت سلطان همه‌ انگشت‌نمایان بود و آن برادر دیگر در سخا و کرم....» شمس در این‌بیان محمد را عالم و دانشمند می‌داند و عمر را در قضیه مال‌داری و احمد را سلطان معرفت می‌داند. سپس یک روایت می‌آورد و در این‌جاست که نظر بسیار بسیار خاص شمس درباب احمد بیان می‌شود. «این احمد غزالی از این علم‌های ظاهر نخوانده بود. طاعنان طعن کردند در سخن او پیش برادرش محمد غزالی که سخنی می‌گوید و او را از انواع علوم هیچ خبر نه. محمد غزالی کتاب ذخیره و لباب که تصنیف او بود پیش برادر فرستاد به دست فقیهی، و وصیت کرد که برو و به ادب درآ، و هر حرکت که او کند از تبسم یا حرکت دست یا سر یا هر عضوی، از آن ساعت که نظر تو بر او افتد مراقب او باش. همه‌ افعال او را ضبط کن از پابه‌پا گردیدن، به انگشتان چه حرکت می‌کند. این رسول چون درآمد، او نشسته بود در خانقاه خوش‌حال. از دور نظر او بر او افتاد. تبسم کرد؛ گفت که ما را کتاب‌ها آورده‌ای؟ لرزه بر آن رسول افتاد. بعد از آن گفت: من امّی‌ام. امی دگر باشد عامی دگر. آن عامی خود کور باشد و امّی نانبیسنده باشد. گفت: اکنون تو بخوان تا بشنوم. او از هر جای از آن چیزی بخواند. گفت: اکنون بنویس بر دیباچه‌ی کتاب این بیت که را که املا می‌کنم:

اندر پی گنج، تن خراب است مرا

بر آتش عشق، دل کباب است مرا

چه جای ذخیره و لباب است مرا

معجون لب دوست شراب است مرا

وی افزود: این روایتی است از برخورد تطبیقی شمس از دو برادر و نشان دادن جایگاه احمد و محمد. این اولین روایت شمس است از کرامات احمد. گرچه او به همه طعنه می‌زند و اعتراض دارد اما بعد از مولانا کسی که مورد تجلیل و تکریم شمس قرار می‌گیرد احمد غزالی است. گفتار او درباره‌ی احمد بسیار افزون‌تر از محمد است.

بلخاری در ادامه بازخوانی روایتی از شمس درباره‌ احمد غزالی گفت: شمس وارد این قصه می‌شود تا دامن احمد را از شهوت و پیرایه‌های شهوانی پالوده کند و این فوق‌العاده جالب است. شمس که بسیار متعالی است خود را در اوج نخوت می‌داند و تجلیل بسیاری از احمد غزالی می‌کند.

کد خبر 4968114 صادق وفایی

منبع: مهر

کلیدواژه: شمس تبریزی حسن بلخاری مرکز فرهنگی شهر کتاب عرفان اسلامی بازار نشر گردشگری رایزنی فرهنگی کتاب و کتابخوانی ترجمه ویروس کرونا ادبیات جهان ادبیات داستانی مرکز فرهنگی شهر کتاب تازه های نشر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رمان ایرانی ادبیات کودک و نوجوان جایزه ادبی محمد غزالی احمد غزالی نظر شمس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۵۱۷۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

انتشار تصاویر و مستندات جدید از مرگ نیکا شاکرمی | رد قاطع ادعای تجاوز | ماجرای ادعای رها شدن جسد در اتوبان یادگار امام (ره) چیست؟!

دریافت 1 MB

به گزارش همشهری آنلاین، موضوع مرگ نیکا شاکرمی یکی از رویدادهای سال ۱۴۰۱ بود که تاکنون بارها دستمایه ارائه روایت‌های ناصحیح و جعلی شده است.

نگاهی به گزارش‌های یاد شده با موضوع نیکا شاکرمی در اینترنشنال، بی‌بی‌سی و سی‌ان‌ان به‌عنوان سردمداران تهیه گزارش‌های جعلی از مرگ نیکا شاکرمی واقعیت عجیبی را نشان می‌دهد؛ همه این گزارش‌ها مدعی استناد به اسناد محرمانه و موثقی هستند که در کنار هم قرار دادن آن‌ها تناقض‌های زیادی از ادعاهای مطرح شده نشان می‌دهد.

واقعیت واضح و آشکار این است که گزارش‌های تحقیقی به اصطلاح خبرنگارانی با ادعای دست یافتن به اسناد محرمانه، اسناد پنهان شده یا اسناد بسیار محرمانه به‌ویژه درباره زنان و دختران ایرانی، رویه‌ای است که با اهداف خاصی از سوی رسانه‌های غربی صورت می‌گیرد.

در جدیدترین مورد، سرویس جهانی خبرگزاری بی‌بی‌سی گزارشی ظاهرا تحقیقی را با عنوان «اسناد محرمانه در رابطه با مرگ نیکا شاکرمی» منتشر کرده است.

بی‌بی‌سی جهانی در این گزارش مدعی شده با بررسی اسناد متعدد ماه‌ها تلاش کرده است تا همه جزئیات مربوط به این پرونده را بررسی کند. با وجود این ادعا، گزارش جدید بی‌بی‌سی دارای تناقض‌های درونی و حتی تناقض‌هایی با دیگر به اصطلاح گزارش‌های تحقیقی است که دیگر رسانه‌های ضد ایرانی، درباره نیکا شاکرمی، منتشر کرده‌اند.

گزارش به اصطلاح تحقیقی بی‌بی‌سی جهانی درباره نیکا شاکرمی، نشان داد که این رسانه برخلاف ادعاهای خود و آنچه در رسانه‌ها مطرح می‌شود، یک رسانه متعهد به حقیقت و واقعیت نیست و به ابتدایی‌ترین اصل یک گزارش مستند به منبع و اسناد که همان امکان راستی‌آزمایی و اعتبارسنجی آن‌ها است، توجهی نداشته و ندارد.

اما اصل ماجرا چیست؟

خبرگزاری میزان در سال ۱۴۰۱ و زمانی که ابهاماتی درباره مرگ نیکا شاکرمی مطرح شده بود، با تولید محتوا، انتشار اخبار و تهیه گزارش تفصیلی با انتشار اسناد و مدارک مرتبط با پرونده، ماجرا را با استناد به تحقیقات پلیسی و قضایی صورت گرفته تشریح کرد.

در پی انتشار گزارش اخیر بی‌بی‌سی جهانی و طرح ادعاهای جدید با اسناد جعلی، میزان یک بار دیگر ضمن مرور گزارش‌های پیشین؛ برگ‎‌هایی از این پرونده را مجدد مورد بررسی قرار داده و این بار اسناد جدیدی از مرگ نیکا شاکرمی منتشر می‌کند.

این اسناد شامل عکس‌هایی از محل پیدا شدن جسد و اطلاعاتی از روند تشکیل پرونده است که پیشتر به دلیل حفظ حریم خصوصی متوفی و خانواده اش منتشر نشده بود، اما با طرح ادعاهای جدید که متاسفانه رد پای برخی اعضای خانواده نیز در آن‌ها مشاهده می‌شود اسناد معتبر موجود در پرونده منتشر شده و انتظار می‌رود چنانچه افرادی ادعایی مغایر با اسناد منتشر شده در این گزارش دارند با سند و مدرک معتبر آن‌ها را مطرح نمایند.

ماجرای ادعای رها شدن جسد در اتوبان یادگار امام (ره) چیست؟!

ابتدا به سراغ قاضی شهریاری سرپرست دادسرای جنایی تهران رفتیم و از او درباره مهم‌ترین ادعای مطرح شده پرسیدیم: آیا در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ گزارش پیدا شدن جسد دختری مجهول‌الهویه یا با هویت مشخص در خیابان تیموری یا حتی یکی از خیابان‌های فرعی بزرگراه یادگار امام به دادسرای جنایی اعلام شده بوده است؟

قاضی شهریاری در این باره گفت: در تاریخ مورد اشاره هیچ گزارشی مبنی بر پیدا شدن جسد چه با هویت مشخص و چه مجهول‌الهویه در خیابان تیموری یا مکانی که مورد اشاره رسانه انگلیسی است به دادسرای جنایی واصل نشد، اما در مورد مرحومه نیکا شاکرمی، در ساعات ابتدایی پس از کشف جسد در سی‌ام شهریور ماه ۱۴۰۱ بازپرس با توجه به حساسیت‌های موجود به دلیل روزهای پرالتهاب پس از فوت مهسا امینی، یکی از سرتیم‌های پرسابقه و بسیار حاذق را به منظور بررسی حادثه به صحنه اعزام می‌کند.

قاضی شهریاری درباره مشخصات و ویژگی‌های سرتیم صحنه می‌گوید: این فرد یکی از مجرب‌ترین سرتیم‌های بررسی صحنه تهران است که ۲۰ سال سابقه خدمت داشته و بیش از ۵ هزار صحنه فوت و جسد را بررسی کرده و گزارش نوشته است.

به گفته سرپرست دادسرای جنایی تهران در تماس اهالی محل با پلیس ۱۱۰ عنوان می‌شود جسد یک دختر مجهول‌الهویه در حیاط یک ساختمان افتاده است.

همچنین ته‌سیگارهایی روی پشت بام قابل مشاهده بود که حکایت از سیگار کشیدن متوفیه در پشت بام داشت. محتویات کوله پشتی در حال صورتجلسه شدن است و صحنه تا زمان حضور شما (بازپرس) دست نخواهد خورد.

سرتیم در ادامه می‌گوید: حدس من این است که متوفیه از ارتفاع سقوط کرده و همین سقوط از ارتفاع منجر به فوت وی شده است.

سرتیم بررسی صحنه در گزارشی که براساس اظهارات اهالی و عوامل کلانتری نوشته اشاره کرده: اهالی واحد همکف ساختمان حدودا ساعت ۵ صبح، صدای مهیبی را شنیده، اما به خیال اینکه گربه است به آن توجه نمی‌کنند و چند ساعت بعد که به حیاط مراجعه می‌کنند، متوجه جسد متوفیه می‌شوند.

در این گزارش، سرتیم بررسی تاکید می‌کند که اظهارنظر نهایی منوط به نظریه پزشکی قانونی است.

قاضی شهریاری در ادامه به میزان می‌گوید: تحقیقات محلی، تحقیق از افراد ساختمان محل فوت و مجاورین نشان می‌دهد که در زمان شنیده شدن صدای سقوط هیچگونه صدای درگیری یا مشاجره شنیده نشده بوده است.

این مقام قضایی با بیان اینکه کوله پشتی در محل حادثه قرار داشت و گوشی جایی قرار داده شده بود که تنها با مساعدت آتش نشانی امکان دسترسی به آن فراهم شد، در توضیح صحنه حادثه گفت: گوشی در حالت پرواز قرار داشت و در حال پخش آهنگی خارجی بود.

کار تحقیقات میدانی به همینجا ختم نمی‌شود. قاضی شهریاری بعد از بالا گرفتن ادعاها در مورد شاکرمی خودش هم سه مرتبه در محل پیدا شدن جسد نیکا حاضر می‌شود و جوانب مختلف را بررسی می‌کند، از بررسی دوربین‌های مداربسته در محل گرفته تا تحقیقات مفصل از اهالی محل و افرادی که گزارش پیدا شدن جسد را داده بودند.

تا اینجای کار تیم بررسی صحنه و بازپرس با یک جسد مجهول‌الهویه روبرو هستند. مجهول‌الهویه به این دلیل که بعدها و پس از شناسایی مرحومه شاکرمی مشخص می‌شود که وی به دلیل شرکت فعال در آشوب‌های آن روزها مدرک شناسایی با خود حمل نمی‌کرده است.

بر همین اساس از جسد تصویربرداری شده و تصویر آن به اداره آگاهی ارسال و در سامانه فقدان پلیس بارگذاری و سپس جسد برای معاینات دقیق‌تر به پزشکی قانونی منتقل می‌شود.

پزشکی قانونی باتوجه به حساسیت‌های آن روزها و شایعات متعددی که پیرامون این مرگ مطرح شده بود، بنا به درخواست مقام قضایی مسئله تجاوز را بررسی و با قاطعیت اعلام می‌کند آثاری دال بر تجاوز مشاهده نشد.

از قاضی شهریاری در مورد روند طی شده پس از پیدا شدن جسد مجهول‌الهویه می‌پرسیم. او می‌گوید برای اولین بار نسرین شاکرمی مادر نیکا در تاریخ چهارم مهرماه ۱۴۰۱ به دادسرا مراجعه کرده و در یک مرقومه کتبی از عدم مراجعت فرزندش به منزل خبر داد.

پس از این مراجعه، شهریاری در نامه‌ای خطاب به اداره چهارم پلیس آگاهی می‌گوید نسبت به اخذ و پیوست کپی اسناد هویتی فقدانی خانم نیکا شاکرمی اقدام شود.

پس از این موضوع، نسرین شاکرمی ۳ روز مراجعه به مراجع انتظامی را به تاخیر می‌اندازد تا اینکه در تاریخ ۷ مهر ۱۴۰۱ وی پس از مراجعه به کلانتری فلسطین با توجه به محتویات پرونده و اظهارات انجام شده، به اداره فقدان معرفی می‌شود.

نسرین شاکرمی در همان روز هفتم مهرماه به همراه برادر خود به اداره فقدان پلیس آگاهی مراجعه کرده و با توجه به عکس‌های بارگذاری شده از جسد نیکا که پیش از این مجهول‌الهویه بوده است او را شناسایی می‌کند. در اداره آگاهی مشخصات جسد و محل پیدا شدن آن به دایی و مادر نیکا شاکرمی اعلام می‌شود. در صورتجلسه اولیه که مادر نیکا به دلیل احوالات نامناسب آن را امضا نمی‌کند از طرف دایی و مادر او عنوان می‌شود که جسد شناسایی شد. حالا جسد مجهول‌الهویه سی‌ام شهریور ماه ۱۴۰۱ شناسایی شده است: نیکا شاکرمی.

جسد نیکا شاکرمی در تاریخ نهم مهرماه تحویل خانواده می‌شود. با توجه به مصاحبه‌های خاله نیکا و حواشی رسانه‌ای به پا شده در آن روزها، نام نیکا یکی از پرتکرارترین خبرهای فضای مجازی آن روزها بوده است. با این حال پرونده قضایی تشکیل و تحقیقات آغاز شده بود.

آتش شاکرمی (خاله نیکا) یکی از افراد مورد تحقیق قرار گرفته در این پرونده است. در یک مورد از او پرسیده شده با وجود اینکه بالاترین مقام قضایی دادسرای جنایی تهران در تاریخ ۴ مهرماه دستور صریح و مشخص به اداره آگاهی داده است چرا خانواده تا تاریخ هفت مهر به آگاهی مراجعه نکردند که آتش شاکرمی در پاسخ به این سوال می‌گوید: جوابی ندارم.

اما چرا جسد نیکا مجهول‌الهویه بود؟

شهریاری در پاسخ به این سوال و در توضیحات بیشتری می‌گوید: قبلا اشاره کردم، او به دلیل شرکت فعالانه در آشوب‌های سال ۱۴۰۱ هیچ اوراق هویتی با خود حمل نمی‌کرد. همچنین هیچ سابقه قضایی نداشت، بنابراین در بانک اطلاعاتی ما هیچ تصویر یا سندی از وی وجود نداشت، این موارد نشان می‌دهد مرحومه در حین و قبل از اغتشاشات هیچگاه دستگیر نشده است. حتی پس از کشف جسد تیم بررسی صحنه از وی اثر انگشت گرفته و در سامانه‌های مرجع جست و جو می‌کنند، اما او هیچ سابقه بازداشت، دستگیری و یا پرونده قضایی نداشته است.

رد قاطع ادعای تجاوز

در جریان پرونده، مادر نیکا شاکرمی با توجه به در نظر گرفتن فرضیه قتل، شکایتی مطرح می‌کند، بازپرس بلافاصله در دستور قضایی مشخص از اداره کل پزشکی قانونی تهران می‌خواهد در سه مورد اظهار نظر کند.

اداره کل پزشکی قانونی استان تهران در تاریخ دهم آبان ۱۴۰۱ در نامه‌ای به مقام قضایی اعلام می‌کند: ۱. با توجه به الگو، پراکندگی و شدت صدمات نحوه حدوث با حادثه سقوط مطابقت بیشتری دارد. ۲. در معاینه اعضای بدن، صدمات منطبق بر درگیری یا صدمات دفاعی مشاهده نشده است. ۳. در معاینه ناحیه تناسلی، آثاری مبنی بر تجاوز یا برقراری رابطه جنسی مشهود نبوده است.

با وجود اینکه پیشتر قاضی شهریاری توضیحات مفصلی در مورد اینکه در آن زمان جسدی در محل ادعایی بی‌بی‌سی پیدا نشده است داده بود، اما خبرنگار میزان باز هم یک سناریو محتمل را بررسی کرد؛ اینکه جسدی در خیابان تیموری یا هر محلی که مورد ادعای بی‌بی‌سی انگلیسی است رها شده و سپس به خانه محل پیدا شدن جسد نیکا منتقل شده باشد.

شهریاری می‌گوید: این فرضیه اصلا صحت ندارد.ما در همان روزهای اولیه هم فیلم ورود نیکا به ساختمان را منتشر کردیم. نیکا شاکرمی با پای خودش و در ساعت ۰۰.۰۳ بامداد سی‌ام شهریور ماه به ساختمان محل پیدا شدن جسدش وارد شده بود. بررسی دوربین‌های مدار بسته به ما نشان داد او با پای خودش به محل مراجعه کرده است و فیلم‌ها هم منتشر شد. حتی یادم می‌آید مادر نیکا بعدها در مصاحبه‌ای گفته بود این دختر من نیست. ما هنگامی که از دوست نیکا دعوت کرده بودیم تا تحقیقات تکمیل شود، بازپرس فیلم مورد اشاره را به او نشان داده و از او در مورد فرد حاضر در فیلم پرسیده بود، او تایید کرد که فرد حاضر در فیلم نیکا شاکرمی است.

آیا نیکا شاکرمی خودکشی کرده است؟

در گزارش پیشین خبرگزاری میزان درباره پرونده نیکا شاکرمی به موضوع خودکشی اشاره شده بود. علاوه بر مکالمات آخر نیکا با مادرش که تصریح بر قصد وی برای خودکشی دارد و اسناد آن قبلا منتشر شده، مکالمه اینستاگرامی او با فروشنده قرص کشنده برنج که معمولا برای خودکشی استفاده می‌شود نیز، یکی از مواردی بود که در تلفن همراه او وجود داشت و تصاویر آن نیز منتشر شد.

همچنین علاقه نیکا به حضور در ارتفاع که از سوی خاله او نیز تأیید شد و در کنار آن پیشنهاد او به دوستش برای خودکشی از طریق سقوط از ارتفاع، به عنوان مطمئن‌ترین راه خودکشی، دو نکته مهمی بود که در تحقیقات مشخص گردید. دوست صمیمی نیکا می‌گوید او در مورد خودکشی به شیوه سقوط از ارتفاع اعتقاد داشته و عنوان می‌کرده بهترین راه برای تمام شدن موفقیت آمیز یک خودکشی سقوط از ارتفاع است.

پس از طی روند قانونی پرونده در دادسرا در نهایت بازپرس پرونده با بررسی تمامی قرائن، شواهد، اقاریر، اظهارات، مستندات و ... نسبت به شکایت مادر نیکا شاکرمی مبنی بر قتل دخترش قرار منع تعقیب صادر می‌کند. با اعتراض خانواده مرحومه پرونده برای بررسی به دادگاه کیفری یک تهران ارجاع می‌شود و دادگاه هم پس از بررسی‌های نهایی و متقن، رای دادسرا را در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۲ عینا تایید می‌کند و برای فرجام‌خواهی مهلت ۲۰ روزه تعیین می‌کند.

با عدم مراجعه خانواده شاکرمی برای فرجام‌خواهی در دیوان عالی کشور نهایتا پرونده بسته می‌شود و این بدان معنا است که از نظر دستگاه قضایی، ماجرای تاثر برانگیز مرگ نیکا شاکرمی بعد از بررسی‌های گسترده و چند مرحله‌ای، یک اقدام به خودکشی متاسفانه موفق بوده است.

کد خبر 848920 منبع: میزان برچسب‌ها اغتشاش پزشکی قانونی خبر ویژه پزشکی

دیگر خبرها

  • آتش سکوها زیر پای هواداران استقلال
  • ببینید | بارش باران سیل‌گونه در اتوبان یادگار امام تهران
  • زمزمه دعای کمیل در روستای لیلی یادگار + فیلم
  • انتشار تصاویر و مستندات جدید از مرگ نیکا شاکرمی | رد قاطع ادعای تجاوز | ماجرای ادعای رها شدن جسد در اتوبان یادگار امام (ره) چیست؟!
  • پایان همایش ملی هویت اصلی زنان در آئینه قرآن و حدیث با معرفی مقالات برتر در گرگان
  • شعار هواداران تراکتور علیه مربی و بازیکن استقلال
  • حضور آندرانیک تیموریان در ورزشگاه یادگار امام تبریز
  • وضعیت ورزشگاه یادگار امام یک ساعت مانده به بازی تراکتور-استقلال
  • ارتقای ۱۱۳۱ پله‌ای رتبه جهانی دانشگاه بیرجند
  • خاطرات ماندگاری که مسعود اسکویی در اذهان شنوندگان به یادگار گذاشت