زن خائن در بازسازی صحنه قتل شوهرش چه گفت ؟ / قاتل ها را اجیر کرده بودم + عکس / مشهد
تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۶۰۰۶۰۷
قتل شوهر /بازسازی صحنه قتل شبانه مرد مشهدی در بولوار شاهنامه، ناگفتههای زیادی داشت.
به گزارش رکنا، روشن شدن چراغ خانه همسایه مرده، دیگر همسایهها را به خیابان کشید. آنها دیروز صبح در شاهنامه18 گرد خانهای جمع شدند که بامداد سهشنبه گذشته، کانون توجه بود و حالا پس از گذشت 4 روز از جنایتی تلخ، با انتقال متهمان برای بازسازی صحنه جرم، درهای آن باز شده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در میان بهت و تحلیل شاهدانی که همه چیز را در شب جنایت در ذهنشان ثبت و ضبط کرده بودند، زنی جوان که محرک اولیه قتل بود به همراه مردانی که نقش قاتلان اجارهای را برای عشقی نافرجام بازی کرده بودند، با دستور مقام قضایی به مسلخ بازگشتند.
عاقبت شوم عشق نا مشروع زن خائن مشهدیماجرای این پرونده از ساعت 3بامداد سهشنبه هفته گذشته در خیابان شاهنامه 18، با قتل مردی سیوسه ساله از سوی افراد مهاجم در منزل شخصیاش به جریان افتاد. با حضور عوامل انتظامی و تیمجنایی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 2 مشهد، تحقیقات آغاز شد. زن مقتول با ادعای اینکه هنگام وقوع حادثه خواب بوده و با صدای خرخر عجیبی که از حلقوم همسرش خارج میشده از خواب پریده، داستان ساختگی دیدن سایه 2مرد هنگام فرار بر روی دیوار و تعقیب آنها را برای قاضی علیاکبر احمدینژاد تعریف کرد. داستانی که هر بار آن را بازگو میکرد دچار انحرافات جدیدی میشد و نمیتوانست دوبار داستانش را به یک شکل تعریف کند. همین موضوع ظن تیم جنایی را برانگیخت و او به عنوان مظنون دستگیر شد.
زن در بازجوییهای تخصصی کارآگاهان پلیس آگاهی نتوانست نقش خود را در این جنایت انکار کند، هر چند که به آن هم اعتراف نکرد، اما قاتل همسرش که مردی بیستونه ساله بود را معرفی کرد. اعترافی که در کمتر از 12ساعت به دستگیری متهم اصلی و دیگر همدستش انجامید.
دستگیری متهمان به قتل و اعترافات آنها نقش زن را از حاشیه به متن اصلی پرونده کشاند و مشخص شد که متهم اصلی با دستور زن جوان و عشقی نافرجام دست به این جنایت زده است. او حتی گفت که در شب حادثه زن جوان در حیاط را برای ورود بیسر و صدایشان باز گذاشته و در قتل مرد مشارکت داشته است.
پرده برداشتن از سناریوهای سوخته دست زن خائن مشهدی را رو کردمتهمان در اعترافات اولیه اعلام کردند که آشناهای قدیمی هستند و پدربزرگانشان با هم همسایه بودهاند. آنها از فضای مجازی گفتند که باعث شده پس از سالها همدیگر را دوباره بیابند و زن که از همسرش دل خوشی نداشته و دیگر از او خوشش نمیآمده است، دل به عشق مردی میسپارد که متأهل بوده و 3 دختر دارد. معضلات طلاق و ناپسند بودن آن در عرف و اجتماع، سنگ سختی میشود پیش پای آنها. در نهایت آنها تصمیم بر حذف فیزیکی رقیب میگیرند.
بازسازی صحنه جرم با اظهارات متهم اصلی پرونده که ضربات چاقو را بر پیکر مرد جوان نواخته و مرگ او را رقم زده بود آغاز شد. متهم بیستونه ساله در اظهاراتی صریح اعلام کرد که از حدود 3 ماه قبل در واتسآپ و اینستاگرام با زن بیستودو سالهای آشنا شده است. زن از زندگیاش مینالد و مرد هم به او اظهار عشق میکند. اما از آنجا که زن شوهر داشته، این عشق فرجامی نداشته است.
مرد که در عشق او میسوخته، به دنبال راهحل میگردد که زن موضوع قتل همسرش را مطرح میکند. متهم نیز بدون چون و چرا این خواسته را قبول میکند. آنها دو روز قبل از وقوع حادثه، تصمیم میگیرند تا نقشهشان را عملی کنند.
آنها سناریو را اینگونه طراحی میکنند که هنگام بازگشت زوج جوان به منزلشان در بولوار شاهنامه، زن دچار حالت تهوع شود و از شوهرش بخواهد در یک نقطه از پیش مشخص شده، خودرو را نگه دارد. در این لحظه متهم به همراه رفیقی که از ابتدا قرار بوده او را همراهی کند، به مرد حمله کنند و او را بکشند. این نقشه به علت دیر رسیدن مهاجمان و همچنین نگه داشتن خودرو در جایی دورتر از محل مشخص شده، ناتمام میماند.
متهمان قرار بعدی را دوشنبهشب -شب قبل از جنایت- میگذارند و نقشه همان بوده که در شب جنایت رخ میدهد. به این ترتیب زن در حیاط را باز میگذارد تا آنها راحت وارد شوند اما پس از رسیدن متهمان مشخص میشود که مرد نخوابیده و بیدار است و قرار نیست امشب به خواب ابدی برود.
جیغ بنفش در بامداد شوم همسایه ها را بیدار کرد / مشهدمتهمان که نتوانستهاند از پس کار بربیایند، سهشنبه شب را برای انجام نقشه شومشان مشخص میکنند و زن مأمور میشود تا بستر کار را طوری فراهم کند که اینبار کار به خوبی انجام شود. هر چند که زن مدعی شد فقط در را باز گذاشته، اما بیحالی مقتول در شب جنایت، خوراندن مواد خوابآور را برای مقام قضایی مسجل کرد.
مهاجمان نیمهشب خود را به پشت در این خانه میرسانند. خانهای که مرد سیوسه ساله و دختربچه چهارسالهاش در آن خفته بودند، در این میان زن جوان هم ناخواسته خوابش میبرد. متهمان بدون هیچ صدایی وارد میشوند. متهم اصلی چاقو در دست داشته و متهم ردیف دوم برای اینکه دست خالی نباشد تکه آجری از توی حیاط برمیدارد. آنها همچون اجلمعلق روی سر زن و مرد که هر دو خواب بودند میایستند و به صورت هماهنگ و ناگهانی به مرد یورش میبرند، آنها پیش از اینکه مرد بتواند واکنشی نشان دهد با چاقو 3 ضربه به قفسه سینهاش میزنند و چندین بار آجر را به سرش میکوبند.
ضربه دوم چاقو که به بدن مقتول وارد میشود، زن از خواب میپرد و با دیدن خون جاری شده بر بستر، به علت ترس ناشی از دیدن صحنه ناخواسته جیغی بنفش میکشد و خیلی زود دستش را روی دهانش میگذارد تا صدای بیشتری از آن خارج نشود.
اثبات خیانت و یک آرزوی احتمالی / زن به خاطر معشوقه اش قاتل اجاره کردزن صبر میکند تا مهاجمان بروند، بعد با سر و صدا خودش را درون کوچه میاندازد و همسایهها را با خبر میکند. فریادهایی که نتوانست خیانت او را در نقشه جنایت پنهان کند. نقشهای که شیرازه چندین زندگی را بر سر هوسرانی او از هم پاشید و حالا دخترک چهارساله آنها باید با داستانهای ساختگی اطرافیان از نبود پدر و مادرش، قد بکشد و با هزار و یک سؤال بیجواب در پس ذهنش بزرگ شود. شاید هم بزرگترین آرزوی زندگیاش بازگشت به اوضاع آرام پیش از بامداد هفدهم تیر 1399 باشد.
منبع: رکنا
کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو بورس کرونا قتل جنایت منزل حادثه فرار قاضی جنایی پلیس قاتل فضای مجازی جرم اینستاگرام خیانت اخبار حوادث حوادث مشهد اخبار خراسان رضوی زن خائن عشق نافرجام اخبار تهران کرونا فیلم حوادث تهران عکس کرونا ویروس تهران مرد تلگرام ایران بازسازی صحنه متهم اصلی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۶۰۰۶۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرار زن جوان از دست مرد شیطانصفت | مرا به بیابانهای اطراف شهر کشاند و...
به گزارش همشهری آنلاین، زن ۳۹ ساله که مدعی بود فریب مردی شیطانصفت را خورده است، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شهید نواب صفوی مشهد گفت: پاییز سال ۸۷ بود که به همراه مادرم سوار خودروی شخصی مسافربر شدیم. بین راه راننده که مدام از آینه جلو به من نگاه میکرد ناگهان روی ترمز کوبید و مرا از مادرم خواستگاری کرد. من هم که آن زمان جوانی خام و بیتجربه بودم با این رفتار راننده بلافاصله عاشق شدم و به طور پنهانی با او ارتباط برقرارکردم.
من و حامد در نهایت با هم ازدواج کردیم ولی خیلی زود متوجه شدم او دست بزن دارد و با هر بهانه کوچکی مرا کتک میزد. با وجود این چارهای جز سوختن و ساختن نداشتم چراکه وضعیت اقتصادی خانوادهام بسیار ضعیف بود و نمیتوانستم دوباره به خانه پدرم بازگردم.
بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش | ۲۰ بار مچ شوهرم را با زنهای غریبه گرفتم پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکسهای زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده استحامد شبها دیر به خانه میآمد و درگیر مواد افیونی هم شده بود. حالا دیگر نهتنها هیچگونه عشق و محبتی بین ما وجود نداشت، بلکه او نمیتوانست مخارج زندگی را هم تامین کند. در این شرایط پسرم نیز به دنیا آمد و من برای هزینههای پزشکی و مخارج روزانه دچار مشکل شده بودم. به همین دلیل دیگر چارهای جز طلاق برایم باقی نماند و مجبور شدم پسرم را به پدرش بسپارم و از او جدا شوم.
وقتی به خانه پدرم برگشتم، هیچگونه حمایت مالی نداشتم. این بود که به یکی از شرکتهای خدماتی و نظافتی مراجعه کردم و آنها مرا برای نگهداری از یک زن کهنسال معرفی کردند. در همین روزها مادرم به دلیل ابتلا به بیماری کرونا جان سپرد و یک سال بعد هم پدرم را به دلیل کهولت سن از دست دادم.
در شرایط اسفباری قرار گرفته بودم که پسر بزرگ پیرزن پیشنهاد کرد در خانه آنها سکونت داشته باشم و به طور شبانهروزی از مادرش پرستاری کنم. من هم خیلی زود پیشنهادش را پذیرفتم، ولی او چند روز بعد از من خواست برای آن که در منزل آنها راحت باشم، به عقد موقت او دربیایم. با آنکه یعقوب همسر و فرزند داشت، به ناچار پذیرفتم تا سرپناهی برای خودم داشته باشم. اما ۳ ماه بعد از این ماجرا پیرزن فوت کرد و فرزندانش نیز منزل ارثیهای را فروختند.
در این وضعیت من دست به دامان یعقوب شدم و از او خواستم خانهای برای من اجاره کند تا با هم زندگی کنیم. اما او مرا به همراه لوازم شخصیم از خانه بیرون انداخت و مدعی شد مدت زمان عقد موقت به پایان رسیده است و دیگر هیچ تعهدی به من ندارد.
دیگر تنهاتر از همیشه بودم و جا و مکانی هم برای زندگی نداشتم. این بود که به یکی از پارکهای مشهد رفتم تا شب را در آن جا سپری کنم. در همین حال مردی به من نزدیک شد و ادعا کرد مکانی برای اقامت شبانه من دارد. من هم به خاطر نادانی و غفلت پیشنهادش را پذیرفتم و سوار خودرویش شدم تا به خانه او بروم ولی آن مرد مرا از یک جاده خاکی به بیابانهای حاشیه شهر برد و قصد تعرض به مرا داشت که تصمیم گرفتم فرار کنم ولی او خودرو را خاموش کرد و با گرفتن کیف و لوازم شخصیم مرا در تاریکی شب در بیابانها رها کرد و گریخت.
من هم نتوانستم به خاطر تاریکی هوا شماره پلاک خودرو را یادداشت کنم. مدتی در کنار جاده سرگردان بودم تا اینکه خودرویی از راه رسید و خانوادهای مرا سوار کردند و به شهر آوردند. اکنون نیز به کلانتری آمدهام تا از آن مرد شیطانصفت شکایت کنم.
با صدور دستوری از سوی سرهنگ علی ابراهیمیان (رئیس کلانتری شهید نواب صفوی مشهد) تحقیقات پلیس درباره ادعاهای این زن جوان آغاز شد.
کد خبر 849567 برچسبها خبر مهم سارق - سرقت ازدواج - طلاق حوادث ایران