صحنه سازی برای قتل عمه
تاریخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۶۰۹۷۰۷
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، عصر جمعه گزارش مرگ زن جوانی در خانهاش از سوی مأموران کلانتری ۱۳۰ نازی آباد به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد.
بهدنبال این خبر تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد. با حضور تیم تحقیق در محل آنها با جسد زن جوان روی کاناپه داخل سالن پذیرایی مواجه شدند. در بررسیهای اولیه متخصصان پزشکی قانونی اعلام کردند که از زمان مرگ حدود ۱۲ ساعت میگذرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از بستگان این زن که موضوع را به پلیس اعلام کرده بودند در تحقیقات گفت: الهام از شوهرش طلاق گرفته و در این خانه تنها زندگی میکرد. امروز هر چه با او تماس گرفتم، پاسخ نداد. نگرانش شدم، سابقه نداشت که جواب تلفن مرا ندهد. اگر هم یک زمانی کار داشت و نمیتوانست جواب دهد خیلی زود خودش تماس میگرفت. از روی نگرانی راهی خانه الهام شدم. هر چه زنگ زدم در را باز نکرد، اما همسایهها میگفتند که ندیدهاند او از خانه خارج شود. کفشهای او هم مقابل در ورودی بود و نشان میداد که او داخل خانه است. به ناچار در را شکستیم و با جسد الهام روی کاناپه مواجه شدیم. به محض ورود به خانه بوی شدید گاز به مشامم خورد.
مرگ مشکوک
نخستین بررسیها نشان میداد که یک کتری آب جوش روی گاز بوده که بهعلت سررفتن باعث خاموش شدن گاز و انتشار آن شده است بنابراین احتمال مرگ بر اثر گازگرفتگی مورد بررسی قرار گرفت. از طرفی نبود آثار کبودی و جراحت روی بدن زن جوان و مرتب بودن خانه این فرضیه را قوت بخشید. با این حال بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی پایتخت دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی را صادر کرد.
با انجام آزمایشات متخصصان پزشکی قانونی و تنها کمتر از ۲۴ ساعت از کشف جسد زن جوان، مشخص شد علت مرگ زن جوان نه تنها گاز گرفتگی نبوده بلکه وی به قتل رسیده است. پزشکی قانونی آثار شکستگی روی گردن الهام را تأیید کرد و بدین ترتیب بازپرس رحیم دشتبان راهی پزشکی قانونی شد و به بررسی جسد پرداخت.
با تأیید جنایت، تحقیقات برای شناسایی قاتل در دستور کار تیم تحقیق قرار گرفت. از آنجایی که در ورودی خانه سالم بود، اولین فرضیه این بود که عامل قتل فردی آشنا است و مقتول خود در را به روی او باز کرده است. بدین ترتیب تحقیقات آغاز و بازپرس جنایی به برادرزاده مقتول ظنین شد. پسر ۲۴ سالهای که به خانه او رفت و آمد داشت و شب قبل از جنایت نیز در خانه مقتول بوده است. با این سرنخ مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و پسر جوان را در مراسم خاکسپاری عمهاش بازداشت کردند.
بیشتر بخوانید:
حق السکوت برای مخفی کردن راز قتل شوهرپسر جوان که ابتدا منکر جنایت بود، زمانی که با مدارک پلیسی مواجه شد به قتل عمهاش اعتراف کرد.
گفتگو با متهم
پسر جوان مدام گریه میکرد و از عذاب وجدانی میگفت که بعد از قتل عمهاش یک لحظه هم رهایش نمیکند.
چرا عمهات را کشتی؟
اشتباه کردم او زن مهربان و خوبی بود خیلی مرا دوست داشت من هم از بچگی عاشق عمهام بودم. رفتارش با من خوب بود، اما کینهای که از پدربزرگ و عمویم داشتم مرا به این مسیر کشاند.
چه کینهای داشتی؟
پدر بزرگم قبل از مرگش هر چه پول و ثروت و ملک داشت فروخت و به عمویم داد. اموالی که سهم پدر فلج من هم بود، اما او بدون توجه به وضعیت بد پدرم همه ثروتش را در اختیار عمویم قرار داد. من از این موضوع خیلی ناراحت بودم، اما کاری از دستم برنمیآمد.
خب این چه ربطی به عمهات داشت؟
آن روز من خیلی ناراحت بودم. چند وقت قبل با دختری در اینستاگرام دوست شدم. اوایل خودم را پسری پولدار معرفی کردم و برای اینکه به دختر دلخواهم ثابت کنم که وضع مالی خوبی دارم، مدام ماشینهای لوکس و لاکچری کرایه میکردم و به محل قرار با او میرفتم. اما از آنجایی که ماه هیچ وقت پشت ابر نمیماند او از این ماجرا با خبر شد و مرا به خاطر وضع مالی بدم رها کرد. حتی تلفنم را بلاک کرده بود و من نمیتوانستم با او تماس بگیرم. آنقدر حالم بد بود که حتی قرص اکس مصرف کردم.
شب قبل از جنایت به خانه عمهام آمدم. فردای آن روز شروع کردم به بد و بیراه گفتن به عمو و پدربزرگم. اگر پدربزرگم حق پدرم را داده بود الان من نباید به خاطر بیپولی از سوی دختر مورد علاقهام طرد میشدم و در زندگی شکست نمیخوردم. عمهام وقتی دید من دارم به پدر و برادرش ناسزا میگویم عصبانی شد و یک سیلی بهصورت من زد. من که خودم حالت عادی نداشتم از این کار عمهام شوکه شدم و یک دفعه دستم را روی گلوی او گذاشتم و آنقدر فشار دادم که دیگر نفسش بند آمد. از آنجا که من ورزشکار هستم و در رشته بوکس فعالیت میکنم دستانم خیلی قوی است و به همین خاطر این اتفاق افتاد.
بعد از قتل چه کردی؟
به خودم گفتم صحنهسازی کنم تا راز قتل مخفی بماند. برای همین گاز را روشن کردم تا به نظر برسد که عمهام مسموم و دچار گازگرفتگی شده است.
منبع: ایران
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اخبار حوادث قتل پزشکی قانونی زن جوان عمه ام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۶۰۹۷۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بمب منفجرنشدهای که 100 سال زینتبخش یک باغچه بود! (+عکس)
زوجی که یک بمب واقعی را به عنوان عنصر زینتی در باغشان نگهداری میکردند، از اینکه «دوست قدیمیشان» توسط واحد خنثیسازی منفجر شد، ابراز تاسف کردند!
به گزارش فرادید، تخمین زده میشود قدمت این بمب که در باغچۀ محوطۀ بیرونی خانۀ شان و جفری ادواردز به عنوان یک شیء تزئینی نگهداری میشده به اواخر قرن نوزدهم بازگردد. این زوج اهل پِمبروکشایر، فکر میکردند این بمب یک جور ماکت غیر واقعی است. شان ادواردز میگوید همیشه پس از اتمام کار باغبانی، عادت داشته بیلچهاش را روی بمب بزند تا خاکهای روی آن بریزد.
روز چهارشنبه، یک افسر پلیس به این زوج اطلاع داد که بمب را دیده و باید به وزارت دفاع اطلاع دهد. یک ساعت بعد، این افسر به زن و شوهر اطلاع میدهد که گروه خنثیسازی بمب روز بعد میآیند.
جفری ادواردز، ۷۷ ساله، میگوید: «تمام شب پلک روی هم نگذاشتیم. خبر شوکهکنندهای بود. به واحد خنثیسازی بمب گفتم که ما از خانه بیرون نمیرویم، اینجا میمانیم.»
به گزارش بیبیسی، این بمب به معدن بلااستفادهای در قلعه والوین منتقل و با پنج تن ماسه مدفون شد و پس از اینکه آزمایشها نشان داد با مقدار بسیار کمی مواد منفجره هنوز زنده است، منفجر شد.
ادواردز که از سه سالگی در آن منطقه زندگی کرده، میافزاید: «آن بمب دوست قدیمی ما بود! خیلی متاسفم که این پیر بیچاره تکهتکه شد.» ادواردز گفت خانواده موریس که بستگانشان مالک خانه بودند و بیش از ۱۰۰ سال پیش بمب را پیدا کرده بودند، تاریخچه بمب را به او گفتهاند.
کشتیهای جنگی نیروی دریایی سلطنتی عادت داشتند در خلیج سنت برایدز لنگر انداخته و از شنهای روستای براد هاون ولز برای تمرین پرتاب بمب استفاده کنند.
ادواردز گفت: «پاپ موریس لیمونادفروش در حالی که با اسب و گاری خودش به براد هاون سفر میکرد، این بمب را کشف کرد و با زحمت آن را پشت گاری خود گذاشت و هفت مایل سواری بسیار خوبی داشت تا به خانه رسید. سپس آن را به صورت عمودی در حیاط جلویی در زمین فرو کرد و همانجا باقی ماند.»
وزارت دفاع گفت: «ما تایید میکنیم که روز ۳۰ نوامبر ۲۰۲۳، نیروهای خنثیساز بمب ما به درخواست پلیس به یک مورد مظنون به مهمات پاسخ دادند. تیم ما مورد گزارششده را ارزیابی کرد و مشخص کرد یک پرتابه دریایی ۶۴ پوندی است، به همین دلیل آن را برای تخریب از صحنه خارج کردند.»
کانال عصر ایران در تلگرام