علاقهام به هنر و نویسندگی را مدیون شهید آوینی هستم/ بانوان نویسنده با نگاه یک زن دنیای زنانه را روایت کنند
تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۷۶۶۲۹۶
ندا حبیبی، نویسنده کتاب "اگر مرد بودم" گفت: لازم است زنان از ابتدا از سانسور عواطف، احساسات و علایق و استعدادهای خود دست بردارند و با نگاه یک زن دست به قلم ببرند و دنیای زنان را به راحتی به تصویر بکشند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح قزوین؛ «اگر مرد بودم» عنوان کتابی است که به روایت زندگی طاهره صادق بیگی همسر شهید ولیالله محمدبیگی پرداخته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این کتاب که از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده و تلفیقی از واقعیت و تخیل است، فرازونشیبهای زندگی عاشقانه این بانوی فداکار به تصویر کشیده شده است. با ندا حبیبی، نویسنده جوان این کتاب به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میخوانید.
صبح قزوین: نوشتن را از چه زمانی آغاز کردهاید؟
حبیبی: از دوران کودکی و از همان ایامی که خواندن و نوشتن آموختم اتفاقهای روزانه را مینوشتم و آن زمانی که نمیدانستم شعر چیست از کلمات قافیه میساختم. از همان ابتدا علاقه فراوانی به نوشتن داشتم و دوست داشتم که در این زمینه رشد کنم، نشریه دست ساز میساختم و در خانواده پخش میکردم.
صبح قزوین: چطور شد این سوژه را برای نوشتن انتخاب کردید؟
حبیبی: از زمان نوجوانی به شهدا و زندگی آنها علاقه فراوانی داشتم. تا اینکه فهمیدم حوزه هنری برای نوشتن این کتابها از نویسندهها حمایت میکند، لذا مراجعه کردم و به صورت اتفاقی یکی از دوستانم این بانوی عزیز را به من معرفی کرد و وقتی با او همصحبت شدم؛ متوجه شدم که سوژه مناسبی برای خلق یک کتاب است.
صبح قزوین: چرا این عنوان را برای کتاب انتخاب کردید؟
حبیبی: طاهره، قهرمان کتاب علاقه فراوانی به جبهه رفتن داشت و همیشه ناراحت بود که چرا زنان به جبهه نمیروند. وقتی عاشق پسر داییاش شد تمام ویژگیهای خود را در او دید و فکر میکرد اگر مرد خلق میشد، حتما او میشد و میتوانست مثل او بجنگد، تنها تفاوت آنها جنسیتشان بود در حالیکه مثل هم بودند.
طاهره همیشه حسرت جبهه رفتن را داشت و یکی از دلایل مهمی که با یک جانباز ۷۰ درصد ازدواج کرد علاقهاش به جبهه بود به همین دلیل این عنوان را برای کتابم انتخاب کردم.
صبح قزوین: مهمترین پیام یا پیامهای کتاب برای نسل امروزی به ویژه دختران چیست؟
حبیبی: نسل امروز از جنگیدن برای زندگی کلافه و خسته هستند و از خواستهها و علایقشان دست میکشند. کتاب به نسل امروز و به ویژه دختران می گوید باید برای خواسته خود بجنگند و پای علایق خود بمانند و صبور باشند.
صبح قزوین: چقدر تحت تأثیر محتوای کتابتان قرار گرفتید؟
حبیبی: بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم. طوریکه هر بار برای نوشتن به بخش بیماری و شهادت همسر طاهره و سختیهایی که کشیده بود، میرسیدم اشک از چشمانم جاری میشد. بارها این اتفاق افتاد. هربار که میخواستم بخشهایی از آن را اصلاح کنم برای علاقه و عشق و صبوری این زن گریه میکردم.
صبح قزوین: چه بازخوردی از سوی مخاطبان برای شما جالب بود؟
حبیبی: اینکه کتاب را میفهمند و درست چیزی را میگویند که من نوشتهام و حتی لایهها و عقاید و احساسات پنهان متن را درک میکنند و آن را با هیجان برایم تعریف میکنند بسیار برایم لذت بخش است. بارها این بازخورد را دیدهام.
صبح قزوین: نوشتن این کتاب چقدر طول کشید؟
حبیبی: نوشتن کتاب ۲ سال طول کشید و تقریبا ۲ سال نیز از سمت انتشارات اصلاحیه خورد و سرانجام چاپ شد.
صبح قزوین: مخاطب آثار شما چه کسانی هستند؟
حبیبی: مخاطب آثار ما از نوجوان ۱۳ ساله است تا سنین بالاتر. کتاب به گونهای نوشته شده که برای همه سنین قابل فهم باشد.
صبح قزوین: از سختیهایی که در مسیر راه نوشتن این کتاب داشتید، بگویید؟
حبیبی: جمعآوری مطالب و طبقهبندی آنها و تدوین و از هم مهمتر اصلاح آنها برایم سخت بود. تمام مراحل سخت و البته به همان اندازه شیرین بود.
صبح قزوین: تا چه حد پرداختن به مباحث مربوط به بانوان از دریچه نگاه زنان را ضروری میدانید؟
حبیبی: در سینما و کتابها، داستان زندگی زنان بیشتر از همه توسط مردان نوشته شده و کمتر کسی توانسته روحیات زنانه را همراه با مشکلات و دغدغههایشان بیان کند. حتی زنانی که دست به قلم میبرند باتوجه به فضای مردانه مینویسند و از حس و حال زنانه خود غافل میشوند.
لازم است زنان از ابتدا از سانسور عواطف، احساسات و علایق و استعدادهای خود دست بردارند و با نگاه یک زن دست به قلم ببرند و دنیای زنان را به راحتی به تصویر بکشند.
صبح قزوین: آیا کتابی هم در دست نوشتن دارید؟
حبیبی: بله. یک کتاب دیگر در دست چاپ دارم که خاطرات داستانی رزمندگان است و کتاب دیگری در حال نگارش است که باز هم زندگینامه داستانی یک زن قوی را به تصویر میکشد.
صبح قزوین: در کارهایتان از کدام نویسنده ایرانی تأثیر بیشتری میپذیرید؟
حبیبی: اول از همه علاقهام به هنر و نویسندگی را مدیون شهید آوینی عزیز هستم و کمک این شهید را همیشه در کنار خود حس میکنم. هرجا در زندگی با مشکل و سختی مواجه میشوم به این شهید متوسل میشوم. بعد از این شهید بزرگوار، بیشتر از آثار سید مهدی شجاعی و نحوه روایت گری و سیر داستانی کارهایشان بهره میگیرم و علاقه فراوانی به قلم ایشان دارم. همچنین دکتر شریعتی که در تمام کتابهایشان شعر و نویسندگی میدرخشد. دکتر شریعتی در هنگام نوشتن، گویی شعر میگویند آنقدر که قلمشان پر از آهنگ است.
صبح قزوین: بیشتر چه کتابهایی مطالعه میکنید؟
حبیبی: بیشتر از همه به کتابهای رمان، داستان و همچنین کتابهای مذهبی سیاسی تاریخی علاقه فراوان دارم. تقریبا به همه نوع کتاب علاقهمندم حتی کتابهای پزشکی و روانشناسی هم مطالعه میکنم.
صبح قزوین: از نظر شما مسئولان چگونه میتوانند در بالا بردن آمار مطالعه کمک کنند؟
حبیبی: تبلیغ و معرفی یک کتاب و تولیدات رسانهای برای کتابها و همچنین تقویت قلم نویسندگان در بالا بردن آمار مطالعه تاثیر فراوان دارد.
مسئولان اگر از نویسندگان جوان حمایت لازم و کافی داشته و به مردم معرفی کنند، مردم نیز به کتابخوانی و نویسندگی علاقهمند میشوند.
صبح قزوین: توصیه شما به کسانی که میخواهند نویسنده شوند؛ چیست؟
حبیبی: تمرین، تکرار و توجه به نقدهای اساتید و خستگی ناپذیری مهمترین رکن نویسنده شدن است.
صبح قزوین: تفاوت جنگ ایران و ادبیات جنگ ایران با جنگهای دیگر ملل و ادبیات آنان را در چه میدانید؟
حبیبی: جنگ به طور کلی در تمام دنیا واقعه تلخ و دردناکی است. هرکدام از سربازان در سراسر دنیا با هدف خاصی به جنگ میروند. همه آنها پیرو یک عقیده و هدف خاصی هستند. اما چیزی که دفاع مقدس ایران را مستنثنی میکرد نوع نگاه جوانان به مقوله دفاع از ارزشها بود.
آنها شهادت را در رضای خداوند میدیدند نه صرفا کشته شدن و همین مسئله آنها را راضی نگه میداشت چه شهید شوند و چه نشوند رضایت خدا همراه آنها بود چون نیتشان دفاع از اسلام و کشور بود.
صبح قزوین: در مسیر نوشتن این کتاب کدام ارگان حامی شما بودند؟
حبیبی: حوزه هنری و به طور ویژه استاد آتشگران بسیار حمایت کردند و راهنماییهایشان موجب رشد قلم من شد.
صبح قزوین: از مشکلات کار نویسندگی بگویید؟
حبیبی: نویسندگان سختیهای زیادی را تحمل میکنند و در نهایت چون تریبونی ندارند همیشه پنهان میمانند و شاید سالیان سال بگذرد تا نویسندهای دیده شود.
نویسندهها به دلیل آنکه همیشه ساکت و آرام در گوشهای از اتاق قلم میزنند شناخته نمیشنود.
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: نوشتن این کتاب علاقه فراوانی صبح قزوین کتاب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۷۶۶۲۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«پل آستر» درگذشت
«پل آستر»، نویسنده آمریکایی سهگانه «نیویورک» درگذشت.
به گزارش ایسنا، «پل آستر» نویسنده ۳۴ کتاب از جمله سهگانه مشهور «نیویورک» در سن ۷۷ سالگی درگذشت.
«گاردین» نوشت، «جکی لیدن»، دوست و همکار این نویسنده اعلام کرد که «آستر» در روز سهشنبه در پی عوارض ناشی از سرطان ریه درگذشت.
داستانهای او مملو از مضامین اتفاقات تصادفی، شانس و سرنوشت نوشته شدهاند. بسیاری از قهرمانان داستانها، خود نویسنده هستند و مجموعه آثار او خودارجاعی است و شخصیتهایی از رمانهای اولیه دوباره در رمانهای بعدی ظاهر میشوند.
«آستر» در سال ۱۹۴۷ میلادی در «نیوجرسی» متولد شد. به گفته خود این نویسنده، او روند نگارش را از سن هشت سالگی و زمانی آغاز کرد که امضا گرفتن از یک بازیکن بیسبال را به این دلیل از دست داده بود که نه او و نه والدینش با خود مداد همراه نداشتند. از آن زمان به بعد «آستر» همه جا با خود مداد میبرد. «آستر» در مقالهای در سال ۱۹۹۵ نوشته بود: «اگر یک مداد با خود در جیبتان داشته باشد، احتمال زیادی وجود دارد که یک روز وسوسه شوید که از آن استفاده کنید.»
«آستر» در «دانشگاه کلمبیا» تحصیل کرد و در اوایل دهه ۷۰ میلادی به پاریس مهاجرت کرد و به فعالیتهای مختلفی از جمله ترجمه کردن پرداخت. او در سال ۱۹۷۴ میلادی به ایالات متحده آمریکا بازگشت و ازدواج کرد.
در ژانویه سال ۱۹۷۹ میلادی پدر «آستر» درگذشت و این رویداد به دلیلی برای نگارش نخستین کتاب خاطرات این نویسنده تبدیل شد. «اختراع انزواء» در سال ۱۹۸۲ میلادی منتشر شد.
«آستر» با انتشار «شهر شیشه» در سال ۱۹۸۵ که نخستین جلد از سهگانه «نیویورک» بود به موفقیت چشمگیری دست یافت.
این نویسنده به طور مرتب در دهه ۸۰، ۹۰ و ۲۰۰۰ میلادی بیش از دهها رمان از جمله «قصر ماه»(۱۹۸۹)، «موسیقی شانس»(۱۹۹۰)، «کتاب توهم»(۲۰۰۲) و «شب پیشگویی»(۲۰۰۳) منتشر کرد.
انتهای پیام