کودکی که موسیقی اصیل گوش ندهد سراغ ساسی مانکن میرود
تاریخ انتشار: ۷ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۷۸۰۶۳۲
به گزارش افکارنیوز،
حدود دو دهه است که کودکان با برنامهای که شخصیت اصلی آن داریوش فرضیایی یا همان عموپورنگ است رشد کردند و از دیدن آن موضوعات فراوانی را آموختند، برنامهای که هرچند گاهی مورد توجه مدیران قرار نمیگیرد و بودجه چندانی را هم شامل نمیشود اما همچنان در تلاش است تا با بهترین روش اصلیترین نکات زندگی را به کودکان آموزش دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مدتی است که برنامه «بچه محل» روی آنتن شبکه دو سیما نمیرود و شایعاتی مبنی بر متوقف شدن ضبط ادامه این برنامه منتشر شده است. شما چه قدر این موضوع را تایید میکنید؟
اخبار فرهنگ و هنر - با شیوع موج دوم کرونا ما حدود دو هفته ضبط برنامه را متوقف کردیم. به این خاطر که برای سلامتی همکاران احساس خطر کردیم. قسمتهای جدید فصل دوم از جمعه به مناسبت عید قربان تا محرم، روی آنتن شبکه دو سیما میرود.
فصل سومی هم در کار است؟
بله، فصل سوم 30قسمت است که بعد از محرم و صفر پخش خواهد شد.
در یک سلسله انتقاداتی که نسبت به فصل اول برنامه وارد شد، نکتهای وجود داشت و آن هم این بود که چرا این محله مسجدی ندارد؟
محله مسجد دارد، یک سری از قسمتها را به تناسب فضا ساختهایم و یکسری دیگر را نقاشی کردهایم. از پنج سال پیش محله مسجد داشت منتهی چون فضای کار طنز بود، نمیتوانستیم خیلی وارد فضای مسجد شویم. چون تمام شخصیتهای ما طنز است و این موضوع ممکن بود حرمت مسجد را زیر سوال ببرد. قرار بود از ابتدا فرهنگسرا بسازیم چون یک ایدهای پشت آن بود و به خاطر کرونا این ایده اصلی کاملا به هم ریخت، قرار بود یک شو نمایشی اجرا شود که در آن فرهنگسرا محور داستان بود.
یعنی فضایی برای ورود کودکان در نظر گرفته شده بود؟
بله، یک سالن ۱۵۰ نفره بسیار مدرن ساخته شده است تا بچهها بتوانند آنجا حضور پیدا کنند. اما به خاطر کرونا ما دیگر نمیتوانیم بچهها را بیاوریم و به طور کلی فرمت همه چیز به هم ریخته است. به یکسری از برنامههای دیگر اجازه دادند که تماشاچیان خود را داشته باشند و به روند سابقشان ادامه بدهند اما ما چون کارمان کودک است و سلامتی بچهها بسیار مهمتر است، سازمان به هیچ عنوان به ما مجوز حضور کودکان با جمعیت بالا را نداد. در حد ۱۰ نفر میتوانیم مهمان بیاوریم ولی بیشتر نه. به همین دلیل آن پروژه کاملا کنسل شده است.
یک نکته دیگر اینکه به خاطرانتقادات یک روحانی را به برنامه آوردید یا این موضوع از قبل طراحی شده بود؟
قبل از این انتقادات، متن فصل دوم نوشته شده بود و ما حتی بخشهایی از فیلمبرداری را نیز آغاز کرده بودیم اما زمان پخش قسمتهای جدید مصادف شد با انتقادات. چیزی که وجود دارد این است که این موضوع ایده ما بود، همین روحانی، عید هم در برنامه ما حضور داشت و در مورد یکسری موضوعات صحبت میکرد. ایشان بارها به مناسبتهای مختلف به برنامه دعوت شده است.
هیچ کس نمیگوید وا مصیبتا که یک کودک ساسی مانکن گوش میدهد و او هم میگوید اول اینستاگرام بعد درس و مشق و از الفاظ بسیار زشت و ناجور استفاده میکند و بسیاری از کودکان ما این آهنگ را گوش میکنند و این تهاجم فرهنگی است، اگر موسیقی فولکوریک اصیل و شاد ایرانی را گوش کنند بهتر است یا یک آهنگ شیش و هشت مبتذل؟ اگر کودک موسیقی اصیل خود را گوش ندهد قطعا موسیقی مبتذل ساسی مانکن را گوش میدهد
یک انتقادی که وارد میشود این است که موسیقی برنامه زیاد است؛ شما تا چه اندازه با این موضوع موافقید؟
اگر کسی دنبال کننده این برنامه باشد میداند که سریهای قبلی ما حداقل ۸موسیقی پخش میکردیم و در این فصل چون ساختار کار ما نمایشی است، در هر قسمت بیشتر از ۳موسیقی استفاده نمیکنیم و تعداد بسیار کمتر شده است چون ساختار برنامه تغییر کرده است.
در بین موسیقیهایی که در برنامه اجرا میشود آهنگ محلی نیز وجود دارد، که البته به این موضوع هم بسیار انتقاد شده بود.
من نمیدانم از آهنگ محلی ایرانی چه توقعی دارند؟ اگر کسی فرهنگ موسیقی فولکلوریک را بداند، در جریان است که این سبک موسیقی را یا برای عزا میساختند یا برای عروسی و من در کار طنز کودکانه نمیتوانم از موسیقی عزا استفاده کنم.
ما از موسیقی فولکلوریک، شاد و اصیل ایرانی استفاده میکنیم تا نسل جدیدمان هم با آن آشنا شود، موسیقی مازندرانی، لُری، رَشتی، تُرکی، کُردی و دیگر اقوام اساسا موسیقیهای شادی است و همه به این موضوع ایراد میگیرند و میگویند وا مصیبتا، اما هیچ کس نمیگوید وا مصیبتا که یک کودک ساسی مانکن گوش میدهد و او هم میگوید اول اینستاگرام بعد درس و مشق و از الفاظ بسیار زشت و ناجور استفاده میکند.
متاسفانه بسیاری از کودکان ما این آهنگ را گوش میکنند و این تهاجم فرهنگی است، اگر موسیقی فولکلوریک اصیل و شاد ایرانی را گوش کنند بهتر است یا یک آهنگ شیش و هشت مبتذل؟ اگر کودک موسیقی اصیل خود را گوش ندهد قطعا موسیقی مبتذل ساسی مانکن را گوش میدهد.
اتفاقا این موضوع جای تقدیر دارد چرا که یک کودک هم اصالتش را درک میکند و هم با فرهنگ کشورش آشنا میشود.
بله، آن کودکی که اهل مازندران است یا کُرد و تُرک است، چرا نباید به زبان اصیل خودش افتخار کند؟ اگر ما کاری نکنیم که آن کودک به اصالتش افتخار کند، بعد نتیجهاش میشود یک کودکی که خانواده سعی دارند زبان و اصالتش را از او بگیرند و با اصرار با او فارسی صحبت کنند در صورتی که زبان فارسی را به مرور و در مدرسه باید یاد بگیرد.
به یک کودک گیلک میگوییم بلدی گیلکی صحبت کنی؟ میگوید نه! چرا این اتفاق میافتد؟ چون هیچ کس او را تشویق نکرده که لهجه تو قشنگترین لهجه است. حتی برای ترویج این موضوع، پدرعموپورنگ را تُرک در نظر گرفتیم تا نشان دهیم چه قدر انسان فرهیخته و با شخصیتی است و به هیچ عنوان هدف چیز دیگری نبوده و این موضوع درمورد بقیه شخصیتها نیز صدق میکند.
در یک نظر سنجی این برنامه با ۲۰درصد مخاطب جایگاه هشتم را به خود اختصاص داد، آمار کمی نیست؟
آن نظرسنجی که انجام شده است از افراد بالای پانزده سال بوده و ما بین بزرگسالان 20درصد مخاطب داشتیم که رقم نسبتا خوبی است، البته قطعا یک بزرگسال برنامه متناسب با سنش را که در زمان مناسبی پخش میشود نگاه میکند، برنامه ما ۷عصر پخش میشود و یک بخشی از بزرگسالان سرکار هستند.
یک اشکالی وجود دارد، آن هم این است که مقایسه برنامه کودک با سریال و برنامه بزرگسال کار اشتباهی است، هیچ وقت مخاطبان تئاتر را با سینما مقایسه نمیکنیم چون تفاوت زیادی وجود دارد و این موضوع درباره برنامه کودک و برنامه بزرگسال نیز صدق میکند.
بله، دقیقا مشکل همینجاست. ما اگر یک قیاس درست انجام دهیم متوجه میشویم که در میان بزرگسالان ما ۲۰درصد مخاطب داریم، اما قطعا حدود ۶۰درصد هم مخاطب کودک داریم. در نظرسنجیهای گذشته، آمار و ارقامی موجود است که نشان میدهد ما در نظرسنجی کودک هیچ وقت پایینتر از ۷۰درصد نیامدیم و مشخص است با نظرسنجی از بزرگسالان پر بییندهترین برنامه تلویزیون چه چیز میتواند باشد، بعضی از برنامهها ۵۰درصد بیننده دارند اما اگر واقعا تعداد بییندههای کودک و بزرگسال برنامه را روی هم قرار دهیم، به ۶۰درصد نمیرسد؟ خود این موضوع بسیار جای ابهام دارد. مخصوصا در قسمتهای جدید که محمد بحرانی و حامد آهنگی را آوردیم که قصهها و فضاهای جذابی را برای مخاطب ایجاد کردند.
امسال سال جهش تولید است و ما نمیتوانیم در برنامه کودک به بچهها جهش تولید را توضیح دهیم به جای آن یک شخصیتی را مانند داداش جان در داستان قرار میدهم که مخترع است و اهالی محل هرچیزی که احتیاج دارند را در درون خودشان حل میکنند و به محلههای دیگر نمیروند و این به کودک آموزش میدهد که خلاق باشد، خودش فکر کند، مشکلش را حل کند و آن را بسازد بدون اینکه بخواهد از جای دیگر کمک بگیرد و این یعنی جهش تولید. یعنی هرچیزی که در کشور داری با اتکا به نیروهای خودت آن را فراهم کن و کودک هم این موضوع را به خوبی درک میکند
با اینکه قصههای جذاب و بازیگران خوبی دارید اما اساسا این برنامه آنچنان به چشم نمیآید.
بله، متاسفانه مشکل همینجاست، چون ما اسممان کودک است، نه کسی درباره ما چیزی مینویسد و نه آنطور که باید و شاید به ما پرداخته میشود. و در نهایت میآیند نام چند برنامه با مجریهای محبوب را میگویند و در آخر آمار روی این چند برنامه تغییر میکند. چرا این اتفاق میافتد، نکته اول اینکه بیشتر مخاطبانشان بزرگسال هستند و نظرسنجی هم از آنها صورت میگیرد، نکته دوم اینکه این برنامهها شب پخش میشوند و مدیران آن زمان خانه هستند و برنامه را میبینند. اما خیلیها به من میگویند که این برنامه را با خانواده میبینیم مخصوصا سری آخر برنامه.
و با وجود این شرایط باز هم شما به کار خود ادامه میدهید؟
بله، عدهای به ما میگویند چرا ادامه میدهید جان و سلامتی بازیگران مهمتر است. اما وظیفه یک هنرمند این است که در شرایط بحرانی و شرایطی که مردم نیاز به تفریح و شادی دارند، کار کند، مانند کادر پزشکی، کادر نظامی و بسیاری از مشاغل که نمیتوانند در این شرایط کارشان را تعطیل کنند، ما هم نمیتوانیم چون یک مسئولیت سنگین فرهنگی روی دوشمان است. اگر همه هنرمندان بخواهند به این فکر کنند که کرونا است و ما مینشینیم خانه، پس اوضاع فرهنگی ما چه میشود؟ این میان مردم ما چه گناهی کردند؟ در خانه نشستهاند و حوصلهشان سر میرود و بخاطر مشکلاتی که دارند و اوضاع اقتصادی اعصاب والدین به هم ریخته است و به تناسب اعصاب بچهها نیز تحت تاثیر قرار میگیرد.
یک موضوعی خیلی مطرح میشود و آن هم این است که چرا باید روابط عاشقانه پدر و مادر عموپونگ به این صراحت در برنامه کودک نشان داده شود؟
اتفاقا یک شخصیت طنز خیلی بامزهای درآمده است که یک پیرمرد و پیرزن علاقه خودشان را به هم ابراز میکنند و بحثی که درآن وجود دارد بحث دوست داشتن میان اعضای خانواده است. در برخی از خانوادههای ما این موضوع وجود دارد که والدین از ابراز احساسات به یکدیگر مقابل فرزندانشان خجالت میکشند و این محبت را ابراز نمیکنند و کودک هم یاد نمیگیرد. حتی در آموزههای دینی ما هم این موضوع مطرح شده است که به اعضای خانواده خود محبت کنید و ما این موضوع را در فضای طنز و به صورت غیرمستقیم نشان میدهیم که چه ایرادی دارد افراد خانواده به هم محبت کنند؟ این موضوع غیرمستقیم آموزش داده میشود؛ مانند جهش تولید، امسال سال جهش تولید است و ما نمیتوانیم در برنامه کودک به بچهها جهش تولید را توضیح دهیم به جای آن یک شخصیتی را مانند داداش جان در داستان قرار میدهم که مخترع است و اهالی محل هرچیزی که احتیاج دارند را در درون خودشان حل میکنند و به محلههای دیگر نمیروند و این به کودک آموزش میدهد که خلاق باشد، خودش فکر کند، مشکلش را حل کند و آن را بسازد بدون اینکه بخواهد از جای دیگر کمک بگیرد و این یعنی جهش تولید. یعنی هرچیزی که در کشور داری با اتکا به نیروهای خودت آن را فراهم کن و کودک هم این موضوع را به خوبی درک میکند.
دوران کودکی ما شخصیتهای مخترع ما پروفسور بالتازار بود که در آن فضای طنز کودکانه نشان میداد که اگر چیزی نیاز داری خودت آن را بساز. در برنامه ما هم داداش جان، حکم پروفسور بالتازار را دارد.
چون کار من کودک است باید دستمزد کمتر بدهم؟ من میتوانم به بازیگرم بگویم نصفه خرج کند؟ یا چون مثلا کار کودک انجام میدهند نصفه غذا بخورند، یا نصفه رفت و آمد کنند؟ بازیگر همان بازیگر است و خوشبختانه این موضوع را مردم میبینند و هرکجا که پای مردم در میان است برنامه ما هم رتبه میآورد، اما متاسفانه چون کار کودک میکنیم بین مدیران اول نیستیم.
و برای ساخت این برنامه مشکل بودجه دارید؟
بودجهای که ما میگیریم نصف برنامه بزرگسال و سریال است. هزینه ساخت برنامهای که من میسازم چه تفاوتی با سریال بزرگسال دارد که بودجه ما نصف است؟ من هم همان لوکیشن را دارم، همان بازیگر را دارم، همان میزان باید پول لامپ بدهم هزینه گریمور بدهم. اتفاقا گریموری که در این کار با ما همکاری میکند، شهرام خلج است که یکی از بهترین گریمورهای سینما است یا کسی که کار موسیقی این برنامه را میدهد، برای احسان خواجهامیری و محمد علیزاده هم موسیقی میسازد، همین آدم برای من هم موسیقی میسازد، فرقش چیست؟ من برای افزایش کیفیت کار سعی کردم بهترینها را جذب کنم.
چون کار من کودک است باید دستمزد کمتر بدهم؟ من میتوانم به بازیگرم بگویم نصفه خرج کند؟ یا چون مثلا کار کودک انجام میدهند نصفه غذا بخورند، یا نصفه رفت و آمد کنند؟ بازیگر همان بازیگر است و خوشبختانه این موضوع را مردم میبینند و هرکجا که پای مردم در میان است برنامه ما هم رتبه میآورد، اما متاسفانه چون کار کودک میکنیم بین مدیران اول نیستیم.
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: عمو پورنگ بچه محل برنامه کودک ساسی مانکن گوش می دهد برنامه ما جهش تولید کار کودک یک کودک چون کار کودک هم حدود دو قسمت ها یک سری بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۷۸۰۶۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برنامههای جدید کانون پرورش فکری برای بچهها
مدیرکل نظارت بر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از برنامههای جدید این انتشارات برای تولید محتوا و کتاب ویژه گروه سنی کودک و نوجوان گفت. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، عباس محمددینی، مدیرکل نظارت بر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، درباره وضعیت کتاب کودک و نوجوان و انتشارات کانون گفت: وضعیت ادبیات کودک و نوجوان در حال حاضر وضعیت مطلوب و بدون مشکلی نیست که بتوان روی آن بحث و اظهار کرد. ادبیات در چند سال اخیر در صنعت نشر، تولید محتوا و کتابسازی دچار افول شده بهویژه این ضعف در حوزه ادبیات کودک و نوجوان نیز دیده میشود. یکی از مشکلات نیز مراجعه ناشران به ترجمه است که از 25 سال پیش تاکنون با رفتن تمام توان ناشر به این سمت، به ضعف مؤلفان و آثار تألیفی برای گروه سنی کودک و نوجوان انجامیده است.
بازگشت به تألیف
او ادامه داد: در این چند سال که ناشران نگاهشان به سمت تالیف بازگشت، اما به دلیل همان ضعف، این صنعت هنوز به مطلوبیت خود نرسیده است. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و انتشارات آن نیز با نگاهی که به بازار و مخاطب خود دارد و با توجه به ریز موضوعاتی که مخاطب در صنعت ترجمه داشته، دوباره به سمت تألیف بازگشته است تا بتواند آن مطلوبیت از دست رفته را برای نشر و ادبیات کودک و نوجوان به صورت بالادستی ایجاد کند.
مدیرکل نظارت بر انتشارات کانون گفت: ما در حال تلاش هستیم و به نویسندگان نوقلم و مؤلفان کودک و نوجوان عرصه میدهیم تا بتوانند فعالیت کنند و به محصول برسند، تا آن قوت ایجاد شود و در چند سال آینده بتوانیم به مطلوبیت خود برگردیم.
محمددینی همچنین به ملاک و معیارهایی که برای نشر مدنظر قرار میگیرد، اشاره کرد و افزود: ادبیات در پایان قرار است یک کودک را برای حضور در اجتماع بسازد و نیازمند تعهد است تا بتواند کودک متعهد بسازد. ادبیات در واقع زیربنا و پایه اصلی است و این زیربنا نمیتواند در اختیار آدمهای غیرمتعهد قرار گیرد. از سوی دیگر تخصص است؛ ادبیات کودک و نوجوان یک امر بسیار تخصص محور است و نمیتواند در اختیار افرادی قرار گیرد که تخصص ندارند. این تخصص حتی به روانشناسی کودک و نوجوان، نظامهای تربیتی و... نیز برمیگردد.
از «سیمرغ» تا «قاف»؛ طرحهای جدید کانون برای خلق ادبیات بومیاو با اشاره به اینکه کانون عرصه را برای مؤلفان و مصنّفان متخصص ایجاد کرده است تا بیایند و کار کنند، گفت: انتشارات کانون در گذشته به صاحب قلم بودن افراد تأکید داشت، ما نیز این امر را لازم میدانیم، اما به صاحب قلمهای تازه نفس و کسانی که این امکان برایشان تاکنون فراهم نشده بود، نیز اجازه میدهیم تا بیایند و در ورطه امتحان قرار گیرند و در حوزههای کارشناسی مشغول شوند. تاکنون چند حوزه کارشناسی فعال کردهایم تا آثار این نویسندگان را مورد پالایش قرار دهند و از سوی دیگر اثرشان به همراه متخصصان متعهد و متعدد دیده و سنجیده شود تا هم کارهایشان دیده شود و هم مشغول به کار شوند.
انتشار کتابهای تعاملی
محمددینی اضافه کرد: در کتابهای ترجمه نیز به این سمت میرویم تا آثار با تعهد و تخصص را انتخاب کنیم و از مؤلفانی بهره گیریم که در بخش ترجمه حائز این ویژگیها هستند. ما کتابهایی داریم که خاص هستند؛ بنابراین به سراغ مؤلف مترجمانی میرویم که ما را به خواسته خود برسانند. در حال حاضر آثار ترجمه در بازار نشر بسیار زیاد است، ضمن اینکه ما در کانون دغدغه رقابت با کسی را نداریم؛ زیرا میخواهیم خلأها را پر کنیم و در این پازل نیز به سراغ جاهای خالی رفتهایم. وقتی میبینیم دیگر انتشاراتیها غایت خود را روی ترجمه گذاشتهاند، ما به سمت ترجمههای بسیار خاص میرویم که کار بزرگی در دنیا انجام میدهند. در واقع به سراغ آثاری میرویم که انتشارات دیگر به خاطر هزینه و یا به دلیل حقوق مؤلف به آن ورود پیدا نمیکنند.
او در پاسخ به این سوال که برای کانون بحث ادبیات اهمیت دارد یا وجه بازی و سرگرمی، توضیح داد: در حال حاضر ما چند پروژه همزمان داریم که کتابهایمان همراه با بازی، سرگرمی و عروسک است. برای آینده نیز کتابهای تعاملی را در نظر داریم. اینها اصول و جذابیتهایی است که در بازارپردازی غیرمحتوایی برای کودک انجام میشود. ما در بحث ادبیات نوجوان نیز در حال ورود هستیم تا کتابهایمان واقعیت افزوده داشته باشند و نوجوانان بتوانند وارد تعامل شوند و برای محتوا و کتاب شاخ و شونه بکشند تا محتوا را بهتر کنند و یا داستان را به سمتی که دوست دارند پیش ببرند.
مدیرکل نظارت بر انتشارات کانون تصریح کرد: پیش از این در این بخش ضعفهایی وجود داشت، چرا که محتوای کتاب جامد است نه سیال و این کتاب بود که برای محیط خود تعیین تکلیف میکرد و مخاطب نیز آن را میپذیرفت. بسیاری از مخاطبان امروز نیز همچنان به همین سو گرایش دارند. اما در حال حاضر بسیاری از کتابها صوت، عروسک و بازی با خود به همراه دارند و حتی بعضی از این کتابها سرگرمی با خود به همراه میآورند و روی سکوها میروند. حتی گاهی تعامل دارند و از مخاطب میخواهند تا ادامه داستان را پیش ببرد و یا اینکه تعیین و تکلیف کند. در واقع کتابها امروز از جماد خارج شده و به سیالیت ورود کردهاند. انتشارات کانون نیز در حیطه عملیاتی خود در حال نگارش این موضوع است تا بهزودی انجام شود.
برنامههای جدید کانون برای کتابهای صوتی
محمددینی درباره کتابهای صوتی و استفاده از صداها و چهرههای شناخته شده در تولید این آثار نیز توضیح داد و گفت: انتشارات کانون به سمتی میرود که سکوی خاص خودش را در این بخش داشته باشد. ما پیش از این در بخش کتب صوتی فعالیتهایی داشتیم و برای تولید این کتابهای صوتی به سراغ هنرمندان رفتیم، اما در دوره جدید به سراغ خوانش اثر از سوی خود مؤلف رفتهایم و در سوی دیگر نیز به دنبال استعدادسنجی در صداهای خوب میان کودکان در مراکز کانون هستیم. خوشبختانه استعدادهای بسیار شاخصی هستند و حتی برخی از آنها در مراکز صداوسیما نیز مشغول به کارند.
او در ادامه و در پاسخ به پرداخت حق مؤلف در کتابهای الکترونیکی نیز گفت: در این مورد ما از برنامههای قراردادی که قبلاً امتحان خود را پس دادهاند، استفاده میکنیم و بسیار دقیق و با وسواس این کار را انجام میدهیم تا حقی از مؤلفی ضایع نشود.
عرضه هزار عنوان کتاب کودک و نوجوان در غرفه کانون
محمددینی در پایان سخنان خود درباره غرفه کانون در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران اظهار کرد: در نمایشگاه، امسال هزار عنوان کتاب داریم. تعدادی کتاب نیز چاپ اولی هستند. از همه دعوت میکنم تا در نمایشگاه کتاب تهران به غرفه کانون سر بزنند. در طول مدت نمایشگاه ما هر روز پذیرای یکی از بزرگان ادبیات کودک و نوجوان خواهیم بود. رونمایی از کتاب نیز از دیگر برنامههای کانون در این ایام است.
سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران 19 تا 29 اردیبهشت 1403 در مصلی امام خمینی(ره) برگزار میشود و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز در این نمایشگاه با آثار خود حضور دارد.
انتهای پیام/