چون میگذرد غمی نیست
تاریخ انتشار: ۹ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۸۰۱۹۰۸
هفت ماه بسرعت برق و باد گذشت اما انگار هنوز نتوانستهایم با این میهمان ناخوانده کنار بیاییم؛ یکی مدام مینالد، یکی بیخیال همه چیز شده و دکمه «Delete» را توی ذهنش فشار داده و از بیخ و بن به چیزی فکر نمیکند، یکی چنان استرس دارد که پا از خانه بیرون نمیگذارد، یکی بیماریاش را مخفی میکند و انگار که یک سرماخوردگی ساده باشد، نه از کارش غافل میماند نه از گردش و تفریحش و یکی دیگر.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، روزنامه ایران در ادامه نوشت: کرونا متمرکز و با برنامه عمل میکند اما پس از هفت ماه درگیری با این بیماری انگار ما تمرکز خود را از دست دادهایم و هرکسی تئوری و پروتکل و برنامه خودش را دارد.
مژگان برای رهایی از فکر و خیال مبلمان خانه را عوض کرده است: هرکاری که فکرش را بکنید انجام دادیم تا از غم این روزها خلاص شویم؛ از عوض کردن مبلمان و تغییر دکوراسیون گرفته تا تماشای فیلم و سریال و مطالعه کتاب.
اما تا آمدیم کنار بیاییم با دیدن گزارشهای تلویزیون از زجر کشیدن بیماران مبتلا به کرونا و مرگ آنها دوباره شوکه شدیم.
انتهای بهمن سال گذشته بود که دو استان کشور درگیر کرونا شد و در کمتر از دو هفته بسیاری از شهرها را درنوردید.
اسفند ماه با افزایش تعداد مبتلایان و فوتیها ترس و نگرانی همه جا را فرا گرفت. بعد از اینکه سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد، این ویروس حداقل یک یا دوسال باقی خواهد ماند و هنوز واکسنی برای آن ساخته نشده است بسیاری از کارشناسان و جامعه شناسان توصیه کردند که باید برای زندگی با کرونا فکر کنیم. آنها معتقدند با رعایت برنامههای بهداشتی در سطح ملی کشورها نباید اجازه داد که زندگی از شرایط عادی دور شود.
اما بعد از گذشت هفت ماه از شیوع این ویروس نه تنها بسیاری از مردم نتوانستهاند با آن کنار بیایند بلکه تحلیل و شیوه رفتار خود را در پیش گرفتهاند؛ موضوعی که میتواند هم بیماری را گسترش دهد و هم روان جامعه را دچار اختلال کند.
مژگان فارغالتحصیل ارتباطات و خانه دار است. او میگوید خیلی جاها کم آورده اما بهخاطر دو فرزندش مجبور است که با کرونا کنار بیاید: فاصله اجتماعی خیلی زیاد شده و از خانوادهها دور افتادهایم. روزهای اول فکر نمیکردیم به اینجا برسیم. تصور میکردیم خیلی زود بساط بیماری جمع میشود و میتوانیم به زندگی عادی برگردیم. هیچ تفریحی نداریم و صداوسیما هم در این مدت عملکرد مثبتی در تولید برنامههای تفریحی مناسب نداشته.
الان خانوادهها امید به زندگی میخواهند، زندگی نباید از ریل خودش خارج شود. خود من گاهی اوقات احساس میکنم به آخر خط رسیدهام. هر روز با افزایش تعداد مبتلاها و فوتیها شوک جدیدی به ما وارد میشود و برمیگردیم سرجای اول. نه من و نه اطرافیان هیچ کسی با این وضعیت کنار نیامده. حالا حساب کنید در کنار کرونا مشکلات اقتصادی و افزایش قیمت ها و بالا رفتن اجاره خانه ها هم هر روز عرصه را برای مردم تنگتر میکند. شاید من دستم به دهنم برسد اما این فشار برای از پا انداختن یک زندگی کافی است.
مسعود سالهاست دیابت دارد و روزهای سختی را میگذراند اما به گفته خودش نمیخواهد تسلیم شود: با وجود اینکه خیلی از کارشناسان میگویند باید با کرونا زندگی کرد و با آن کنار آمد اما برای من که شرایط سختی دارم این امر شدنی نیست.
با ترس و نگرانی سرکار میروم و گاهی اوقات مجبورم چند روز در خانه بمانم. از هفت ماه قبل زندگی من و خیلی از کسانی که دیابت دارند با نگرانی و اضطراب میگذرد. قبل از کرونا سعی میکردم با توجه به شرایطی که دارم بیشتر مراقب باشم اما الان تنها راه ماندن در خانه است.
متأسفانه تا زمانی که مردم نخواهند، با هیچ دستورالعملی نمیتوان آنها را به رعایت پروتکلهای بهداشتی یا در خانه ماندن مجبور کرد. کنار آمدن با کرونا سبک زندگی جدیدی است که خیلی از مردم تجربه نکردهاند و دوست هم ندارند آن را تجربه کنند.
در این سبک تحمیلی باید هوای یکدیگر را داشته باشیم، موارد بهداشتی را رعایت کنیم تا آنهایی که مثل من در خطر بیشتری هستند احساس بهتری داشته باشند.
آزاده میگوید: مرگ گاه در سایه نشسته است و به ما مینگرد. او با این تکه از شعر سهراب حال خود را توصیف میکند و اینکه این روزها چقدر استرس دارد: کنار آمدن با کرونا هم خوب است هم بد. خوب است بهخاطر ارزشمند شدن لحظهها، بد است به خاطر از دست دادن عزیزان.
خوب بهخاطر ارجمندی بیشتر تمام کسانی که دوستشان داریم، بد به خاطر حسرت در آغوش کشیدن پدر و مادر و عزیزان. فعلاً چارهای نیست، باید مدارا کنیم. فاصله فیزیکی را رعایت کنیم اما از نظر عاطفی به هم نزدیکتر شویم. کرونا باعث شده رفتارهای ما هم اغراقآمیز شود.
مثل وسواس شستن، زیاد مطالعه کردن، زیاد فیلم دیدن و خیلی چیزهای دیگر. اگر با قضیه کنار نیاییم دچار بحران روان و بحران شخصیت میشویم. خیلیها را میشناسم که این روزها آرامبخش میخورند.
دکتر علیرضا شریف یزدی جامعه شناس و استاد دانشگاه میگوید: کنار آمدن با کرونا در بین مردم دو تعریف دارد؛ یک تعریف این است که مردم اصول بهداشتی را رعایت کنند و در کنار آن به زندگی روزانه و فعالیتهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بپردازند.
اما تعریف دوم این است که ما همه فعالیتهای زندگیمان را بدون رعایت پروتکلهای بهداشتی انجام دهیم و هرچه پیش آمد خوش آمد: کسانی که به شکل دوم با کرونا کنار آمدهاند همچنان به سفرهای غیرضروری میروند، در مجالس عروسی و عزا شرکت میکنند و پروتکلهای بهداشتی مثل استفاده از ماسک و فاصلهگذاری اجتماعی را هم رعایت نمیکنند و میگویند انشاءالله اتفاقی نمیافتد. در تحلیل علمی کنار آمدن با وضعیت غیرعادی و بحرانی یعنی اینکه فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی و ورزشی و اجتماعی با رعایت همه پروتکلها انجام شود.
دکتر شریف یزدی به وضعیت این روزهای کشور و مشکلات اقتصادی هم اشاره میکند و میگوید: با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی که دولت توان بالایی برای کمک به مردم ندارد و شرایط هم اجازه نمیدهد کشور را برای شش ماه تعطیل کنیم چارهای جز کنار آمدن با کرونا نداریم. باید به مردم آموزش دهیم که پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند و از رفتن به میهمانی و مراسمها تا یک مدت خودداری کنند. این شدنی است البته به این شرط که همه چیز را به زمان نسپاریم چون در این مورد زمان چیزی را حل نمیکند.
علی از جمله کسانی است که میگوید با کرونا کنار آمده و با آن زندگی میکند؛ البته به معنای اولی که شریف یزدی به آن اشاره میکند. میگوید سختیها و مشکلات زیادی را پشت سرگذاشته اما به هرحال جریان زندگی ادامه دارد: کرونا هزینههای جدیدی به زندگی همه اضافه کرد؛ خرید ماسک و مواد ضدعفونی کننده و خیلی چیزهای دیگر. علاوه بر آن اجازه نداریم که به سفر برویم یا در دورهمیهای دوستان و فامیل شرکت کنیم.
امروز خیلی از ارتباطات گذشته از بین رفته و تشریفاتی مثل عروسی و عزا هم کمتر برگزار میشود. همه اینها شوک بزرگی بود که به جامعه وارد شد. من و همسرم هم مثل خیلی از مردم شوکه شدیم و زندگیمان از روال عادی خارج شد.
اما به هر حال با کرونا کنار آمدیم چون چارهای نداریم. بهداشت و رعایت پروتکلهای بهداشتی اولویت اول زندگی ما شده است؛ سعی میکنیم در سایه کرونا به فعالیت اقتصادی و اجتماعی بپردازیم و در جلسات و دورهمیها به شکل آنلاین حضور پیدا کنیم.
از طرف دیگر خیلی از عادتهایی که قبلاً داشتیم امروز نداریم؛ مثلاً رستوران و سینما نمیرویم و نمیدانیم این شرایط تا کی ادامه پیدا خواهد کرد. هرچه هست زندگی ادامه دارد و باید به جریان زندگی تن داد.
منبع: روزنامه ایران
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: جامعه ماسک ویروس کرونا بیماری پروتکل های بهداشتی کنار آمدن با کرونا کرونا کنار پروتکل ها هفت ماه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۸۰۱۹۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«مه مغزی» عارضه جدید کرونا
به گزارش قدس خراسان، سرفههای خشک، تنگی نفس، تب، کاهش اکسیژن خون و گاهی مرگ، سناریو تلخی بود که در دسامبر ۲۰۱۹ در ووهان چین برای جهان نوشته شد و همه را درگیر کرد؛ اما این همه ماجرا نبود و با پایان همهگیری این بیماری مرگبار، حالا در میان روزمرگیهایمان شاهد تنگی نفس و سرفههای خشک روح و روانمان هستیم که بیصدا در گوشهای از زندگی خزیدهاند، گاه مضطرب و دستپاچه، گاه افسرده و زمانی گیج و منگ روی پاهایی لرزان، جسم خسته و بیجانشان را جابهجا میکنند و حتی در خواب هم آرام و قرار ندارند و با کابوسهای شبانه درگیرند. عواقبی که بیشتر از همه گریبانگیر کادر درمان خط مقدم مبارزه با کرونا شد.
تأثیرات روحی- روانی کرونا بر کادر درمان پررنگتر از بقیه بود
یک عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در این باره به خبرنگار ما میگوید: اگرچه استرس شغلی در همه مشاغل وجود دارد؛ اما در حرفههایی که با سلامتی انسانها مرتبط هستند، این موضوع اهمیت و فراوانی بیشتری پیدا میکند. هرچند کادر درمان، نقش مهمی در حفظ و بهبود سطح کیفی مراقبتهای بالینی و سلامت جامعه ایفا میکند؛ اما این قشر از جامعه به اقتضای وظایف شغلی و شرایط خاص محیط کار در مواجهه با تهدیدهایی هستند که میتواند با اعمال فشارهای شدید روانی، سلامت آنها را در ابعاد مختلف جسمانی، روانی و اجتماعی به مخاطره انداخته و موجب تضعیف عملکرد کاری آنان شود.
۶۰درصد کادر درمان در برخی از جوامع، از فرسودگی شغلی رنج میبرند
دکتر زنیره سلیمی اضافه میکند: شیفتهای کاری فشرده و زیاد، مشاهده رنج و مرگ بیماران، استرس ناشی از بیماری، تصمیمگیریهای بالینی دشوار، مسئولیتهای حرفهای و مراقبت از بیماران از جمله شایعترین عوامل استرسزایی هستند که پرسنل، روزانه در محیطهای بیمارستانی و درمانی با آن روبهرو میشوند و گاهی سلامت روان آنها را به مخاطره میاندازد و گاهی عملکردشان را تحت تأثیر قرار میدهد.
وی با بیان اینکه به دلیل استرس مزمن در این افراد، ریسک بالای بروز اضطراب و فرسودگی شغلی نیز برای آنها در درازمدت محتمل است، عنوان میکند: بر اساس مطالعات صورت گرفته، مشخص شده حدود ۶۰درصد کادر درمان در برخی جوامع از فرسودگی شغلی رنج میبرند.
این روانپزشک یادآور میشود: چنین حوادث تروماتیکی، میتوانند احساس امنیت افراد را کاهش دهند، واقعیت مرگ را به آنها یادآوری کنند و عوارض مضری بر سلامت روان افراد داشته باشند.
سلیمی متذکر میشود: علائم و اثرات روانشناختی منفی این همهگیری از جمله اختلال استرس پس از سانحه، اضطراب، افسردگی، ترس، استرس و مشکلات خواب، فرسودگی شغلی و تغییر عملکرد روزانه در کادر درمان بسیار شایع بود. همچنین برخی ویژگیهای اختصاصی کووید۱۹ مانند همراهی آن با بیماری شدید و مرگ و میر، قدرت سرایت بالا و اینکه بسیاری از مبتلایان بدون علامت هستند، زمینهساز افزایش اضطراب سلامتی در افراد بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد با بیان اینکه کادر درمان به ویژه جزو گروههای آسیبپذیر در این دوران بیسابقه بودند، میگوید: این افراد به دلیل افزایش احتمال تماس با ویروس در محیط بالینی، در خطر بالاتری برای ابتلا به عفونت بوده و ترس زیادی از انتقال آن به اعضای خانواده و عزیزانشان داشتند. سایر عوامل استرسزا شامل اضطراب سلامتی، طولانی شدن زمان قرنطینه، ناامیدی، نگرانی، درماندگی، خستگی، کمبود لوازم محافظتی، اطلاعات ناکافی و آگاهی محدود از این ویروس، شایعات مختلف در سطح جامعه، ابهام و غیرقابل پیشبینی بودن شرایط، مسائل مالی، باورهای منفی درباره واکسیناسیون و انگ ناقل بودن منجر به کاهش سلامت روان و افت کیفیت زندگی کاری کادر درمان شد.
سلیمی خاطرنشان میکند: در کل میتوان گفت نگرانی از ابتلا به بیماری و مرگ یا انتقال بیماری به خانواده، فشار کاری زیاد، شیفتهای متناوب و ساعت کاری زیاد، نگرانی از کمبود وسایل محافظتی، فشار فیزیکی ناشی از تجهیزاتی مانند ماسک، شیلد و گان، محدود شدن استقلال و دستورالعملهایی که موجب افزایش کار و نبود فراغت و مرخصی برای آنها میشد، نگرانی از ناتوانی در انجام درست کارها، مواجهه با خشم و پرخاشگری بیماران و خانوادههایشان، مواجهه با مرگ بیماران و سوگواری خانوادهها، تنش و نگرانی در مورد مدیریت امور خانواده، مواجهه با انگ بیماری و طرد شدن به خاطر کار در محیط پرخطر، همه و همه موجب فشار مضاعف روانی بر کادر درمان شد تا جایی که هنوز هم با گذشت چند سال از همهگیری کرونا برخی افراد درگیر مشکلات روحی ناشی از آن هستند. به خصوص افرادی که سوگوار شدند و عزیزانشان را از دست دادند؛ چراکه اغلب در آن شرایط امکان برگزاری مراسم عزاداری به صورت کامل وجود نداشت و این افراد سوگ حل نشده دارند و برخی همچنان به ما مراجعه میکنند و تحت درمان هستند.موضوع سوگ پایان نیافته و تبعات آن در کادر درمان خیلی پررنگتر بود.
بروز اختلال شناختی در ۴۵ درصد افرادی که کرونا را تجربه کردند
وی متذکر میشود: اختلالات شناختی ناشی از کرونا یکی از تبعات این بیماری بود. ویروس کرونا میتواند تأثیرات مخربی روی مغز انسان داشته باشد به طوری که سبب مشکلات حافظه، تمرکز، نقص توجه و سایرعملکردهای شناختی مغز میشود. این مشکلات شناختی حتی در افرادی که بیماری خفیف کووید را تجربه کردند نیز دیده میشود.
سلیمی ادامه میدهد: در ۴۰ تا ۴۵ درصد افرادی که مبتلا به کرونا شدند، اختلال شناختی بروز کرده و ۲۷ درصد افرادی که دچار این بیماری شدند، عملکرد حافظه و توان مغزیشان به وضوح دچار افت شده است. این اختلال در برخی بیماران بهبود یافته شدید بوده به طوری که پس از مدتها هم که دوباره مورد بررسی قرار گرفتند، تغییر چندانی در عملکرد شناختی آنها رخ نداده بود.
این استاد دانشگاه تشریح میکند: اختلالات شناختی طیف وسیعی دارد و از یک مشکل کوچک در حافظه و تمرکز و نقص توجه تا بیماریهای سنگین و جدی مانند آلزایمررا در بر میگیرد. در واقع افرادی که به کووید مبتلا میشدند به خصوص افراد جوان، وقتی پیش ما میآمدند، اظهار میکردند حافظهشان مثل قبل نیست و نمیتوانند تمرکز کافی در انجام کارها داشته باشند.
بروز اختلال خواب در ۷۰ درصد افراد
این روانپزشک اضافه میکند: بیماری کرونا عملکرد اجرایی مغز را تحت تأثیر قرار داده؛ یعنی علاوه بر تأثیر مستقیمی که ویروس بر سلولهای مغز گذاشت، اختلال خوابی که ایجاد میکرد موجب تشدید اختلال شناختی میشد تا ۷۰ درصد بیماران کووید به ویژه در کادر درمان دچار اختلال خواب شدند و با علائم بیخوابی، پرخوابی، خوابآلودگیهای روزانه، کابوسهای شبانه و خوابهای منقطع به ما مراجعه میکنند.
سلیمی تشریح میکند: کووید در مناطق مهمی از مغز سبب تسریع پیری سلولهای مغزی میشود و احتمال خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی و عصبی مانند آلزایمر، پارکینسون و سایر بیماریهای شناختی را افزایش میدهد. ما به وضوح دیدیم سالمندان و افرادی که بیماری زمینهای داشتند، دچار اختلالات شناختی جدی و مزمن شدند، به خصوص علائم آلزایمر تشدید شد.
وی میگوید: دربیماران آلزایمر مراجعهکننده، پس ازهمهگیری کووید، عواملی همچون قرنطینه کرونا و کاهش روابط اجتماعی و رفت و آمدهای حضوری، سبب تشدید علائم شناختی شده بود. در افرادی که بر اثر کرونا بستری میشدند، مشکلات شناختی خیلی واضحتر از بقیه بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در ادامه به یکی دیگر از تبعات کرونا اشاره و اظهار میکند: کرونای طولانی علائمی شبیه سندرم مزمن دارد و بسیاری از افرادی که کووید را از سر گذراندند، به سندرم خستگی بعد ویروس مبتلا شدند که شامل مجموعهای از علائم است؛ علائم و نشانه هایی که پس از بهبود بیماری کرونا در افراد بروز کرد و آنها را برای هفتهها، ماهها و حتی سالها درگیر خستگی و دردهای مزمن، احساس مهمغزی، تنگی نفس و اختلال در حافظه و توجه و افسردگی کرد. بروز این نشانهها در خانمها، افرادی که سن بیشتر یا بیماری زمینهای داشتند، بیشتر بود و با استراحت هم برطرف نمیشد البته خیلیها با گذشت زمان به تدریج بهبود یافتند.
بروز مهمغزی در ۳۰ درصد افرادی که به کووید ۱۹ دچار شدهاند
سلیمی عنوان میکند: حدود ۳۰ درصد افرادی که به کووید۱۹ دچار شدهاند، یک وضعیت روانشناختی طولانی با عنوان مهمغزی را گزارش کردهاند؛ این اختلال شامل علائم کاهش و ضعف حافظه و مشکل در تمرکز است و توضیحی که بیماران در مراجعه به ما داشتند این بود که انگار وضوح ذهنیمان کم شده، فعالیتهای روزانه را فراموش میکنیم، در انتخاب کلمات مشکل داریم و وقتی میخواهیم صحبت کنیم، در به یاد آوردن کلمات مشکل داریم. احساس سردرگمی و کند پیش رفتن کارهایی که پیش از این به راحتی و در زمان کمتری انجام میشد، آشفتگی افکار، کاهش انرژی، بیحسی عاطفی و تغییرات خلق و خو از دیگر نشانههای مهمغزی است. در واقع مهمغزی روی حافظه، تمرکز و عملکرد روزانه فرد اثر میگذارد و متأسفانه در برخی افراد هنوز پس از گذشت یکی دو سال از تمام شدن همهگیری کرونا همچنان علائم با شدت و ضعف گزارش میشود، به ویژه در کادر درمان چون استرسهای روزانهشان بیشتر است.
وی ادامه میدهد: ما در گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد چندین مطالعه درخصوص اثرات کرونا بر بروز یا تشدید اختلالات روانی و شناختی داشتیم و نتایجی که بدست آمد، خیلی شبیه نتایج مطالعات بینالمللی بود. در پژوهشی که داشتیم متوجه شدیم کادر درمانی که در خط مقدم مبارزه با کرونا کار میکردند بیشتر در معرض اضطراب کرونا، اضطراب سلامتی، افت کیفیت زندگی، افسردگی و استرس مزمن قرار داشتند. همچنین کادر درمانی که ساعات بیشتر و شیفتهای متوالیتری در بخشهای کرونا کار کردند، نسبت به افرادی که در بخشهای کمخطرتر فعالیت داشتند، مشکلات روانشناختی بیشتری را تجربه کردند. در تمام پرسشنامهها و مصاحبههایی که در این پژوهش انجام دادیم، فرسودگی شغلی کادر درمان نسبت به سایر پرسنل غیر درمان، بسیار بیشتر بود.
خبرنگار: مـعصومـــه مؤمنیــان